Telegram Web Link
💠ادامه 👇

🔸٣٥ _ در نقل دیگری نیز از زبان مقداد آمده است که آنان فاطمه را زدند که خون از پشت و پهلویش خارج می شد به خاطر ضربات شمشیر و تازیانه " فقال له المقداد: «لقد ذهبت بنت رسول الله (ص) من الدنيا، و كان الدم يخرج من ظهرها و جنبها بسبب ضربك لها بالسيف و السوط».

📚كامل بهائي: ج 1 ص 312 و 313. ( به نقل از ماساه الزهراء , عاملی )

🔸٣٦ _ مقدس اردبیلی نیز نقل می کند :

" چون به حكم او آتش بردند كه خانه فاطمه زهرا را بسوزانند ديدند و دانستند كه فاطمه عليها السّلام در پشت در نشسته است حكم به زدن او كرد و عمر در به شكمش زد و غلام تازيانه بر كتفش‏ زد كه از آن جهت فرزندش ساقط شد و اثر آن مدتى بماند و به همان سبب بيمار شده رحلت يافت‏ "

📚حديقة الشيعة، ج‏1، ص: 362


🔸٣٧ _ در نقل دیگری آمده است که آنان به فاطمه س هجوم بردند و فاطمه س صیحه و فریاد زد که ای پدرجان , چه ها که بعد از تو از جانب ابوبکر و عمر دیدیم : " فلم يلتفت الى مقالها، و هجم فصاحت: يا أبه. ما لقينا بعدك من أبي بكر و عمر. "

📚الرسائل الاعتقادية للخواجوئي المازندراني: ص 447 رسالة طريق الارشاد.

🔸٣٨ _ در نقل دیگری آمده است که عمر نامه ای به معاویه نوشت و متعرض جنایاتی شد که در قبال فاطمه س مرتکب شده بود و می گفت که با تازیانه به دو کتف فاطمه زدم که او به گریه و فریاد افتاد و به من می گفت دشمن خدا و پیامبر و امیر المومنین : " و أخذت سوط قنفذ فضربت و قلت لخالد بن الوليد: أنت و رجالنا هلمّوا في جمع الحطب، فقلت: إني مضرمها. فقالت: يا عدوّ الله و عدوّ رسوله و عدوّ أمير المؤمنين. فضربت فاطمة يديها من الباب تمنعني من فتحه، فرمته فتصعب عليّ، فضربت كفّيها بالسوط فآلمها، فسمعت لها زفيرا و بكاء "

📚بحار الانوار ج ٣٠ ص ٢٩٣

🔸٣٩ _ در نقل دیگری نیز ضربه به صورت فاطمه س و شکستن گوشواره اش مورد تاکید قرار گرفته است : " فصفقت صفقة على خدّيها من ظاهر الخمار فانقطع قرطها و تناثرت الى الارض‏ "

📚بحار الانوار ج ٣٠ ص ٢٩٤ _ عوالم العلوم ج ١١ قسم ٢ ص ٦٠٦

🔸٤٠ _ علامه مجلسی در کتاب فارسی خود نقل می کند :

" ريسمانى در گردن آن حضرت انداختند و بسوى مسجد كشيدند، چون به در خانه رسيدند حضرت فاطمه عليها السّلام مانع شد، پس قنفذ- و به روايت ديگر عمر- تازيانه‏اى به بازوى فاطمه زد كه شكست و ورم كرد، باز آن حضرت دست از على عليه السّلام برنمى‏داشت تا آنكه در را بر شكم آن حضرت فشردند و دنده‏ها و پهلوى آن حضرت را شكستند، فرزندى كه در شكم داشت كه پيغمبر او را محسن نام كرده بود شهيد كردند، در آن ساعت سقط شد و فاطمه عليها السّلام بر آن ضربت از دنيا رفت. به روايتى ديگر: مغيرة بن شعبه با عمر در بر شكم مبارك آن حضرت زد و فرزند او را شهيد كرد، پس على عليه السّلام را به مسجد كشيدند، آن جفاكاران از پى او مى‏رفتند و هيچ‏يك او را يارى نمى‏كردند. "

📚جلاء العیون ص ٢٥٠

🔸٤١ _ در نقل دیگری نیز متذکر شده است که فاطمه س را بین در و دیوار فشردند و قنفذ با تازیانه ای به او زد که به همین سبب فاطمه س از دنیا رفت :
"فدفعه عمر فاختفت هي من وراء الباب، فعصرها بالباب فكان‏ ذلك سبب إسقاطها، و نقل انه سبب موتها.فأمر عمر بن الخطاب قنفذا فضربها بسوط حتى أثر في جسمها»

📚التتمة في تواريخ الأئمة: ص 35.

🔸٤٢ _ همین نکته در نقل دیگری نیز مورد تاکید قرار گرفته است :

" أ ترى تكون فاطمة (ع) راضية حين عصرها خالد بن الوليد، فأسقطت محسنا. و ضربها قنفذ مولى أبي بكر، فأثر فيها الضرب. "

📚المنتخب للطريحي: ص 136.

🔸٤٣ _ در نقل دیگری نیز آمده است که فاطمه بین درب و دیوار قرار گرفت و میخ درب به سینه اش فرو رفت و فریادش بلند شد , فاطمه به سبب ضربات عمر از دنیا رفت "

" عصر عمر فاطمة بين الحائط و الباب عصرة شديدة قاسية حتى أسقطت جنينها، و نبت مسمار الباب في صدرها. و صاحت فاطمة: يا أبتاه يا رسول الله، أنظر ما ذا لقينا بعدك من ابن الخطاب، و ابن أبي قحافة. فالتفت عمر الى من حوله، و قال: اضربوا فاطمة. فانهالت السياط على حبيبة رسول الله و بضعته حتى أدموا جسمها. و بقيت آثار العصرة القاسية، و الصدمة المريرة تنخر في جسم فاطمة، فأصبحت مريضة عليلة، حزينة حتى فارقت الحياة بعد أبيها بأيام. ففاطمة بيت النبوة.
فاطمة قتلت بسبب عمر بن الخطاب‏ "

📚مؤتمر علماء بغداد: ص 135/ 137 (ط سنة 1415 ه. ق) دار الارشاد الاسلامي- بيروت- لبنان.

🔸٤٤ _ در نقل دیگری آمده است که قنفذ به صورت فاطمه س ضربه زد که چشمانش نیز آسیب دید : " ضربها قنفذ على وجهها، و أصاب عينها "

📚سيرة الائمة الاثني عشر: ج 1 ص 132.

🔸٤٥ _ در نقل دیگری امام صادق ع از قاتل فاطمه س سخن به میان می آورد :

" «قاتل أمير المؤمنين (ع)، و قاتل فاطمة (ع)، و قاتل المحسّن، و قاتل الحسن و الحسين‏ "

📚الاختصاص: ص 343 و 344، و كامل الزيارات: ص 326 و 327. و البحار:
ج 25، ص 373

💠ادامه 👇
💠ادامه 👇


🔸٤٦ _ در نقل دیگری نیز آمده است که قاضی عبد الجبار عالم سنی مسلک تصریح می کند که شیعه روایاتی از امام صادق ع و دیگر امامان علیهم السلام دارد که عمر فاطمه را با تازیانه زد : "إن الشيعة قد ادعوا رواية رووها عن جعفر بن محمد (ع) و غيره: ان عمر ضرب فاطمة بالسوط "

📚المغني للقاضي عبد الجبار: ج 20 ق 1 ص 335، و الشافي للسيد المرتضى: ج 4 ص 110/ 119 و شرح نهج البلاغة للمعتزلي: ج 16 ص 271.

🔸٤٧ _ در نقل دیگری نیز امام کاظم ع گریه می کرد و تصریح می کرد که خانه فاطمه س را هتک کردند : " عن موسى بن جعفر عن أبيه، قال:
لما حضرت رسول الله (ص) الوفاة دعا الانصار، و قال: يا معشر الانصار، قد حان الفراق .. الى أن قال: ألا إن فاطمة بابها بابي، و بيتها بيتي، فمن هتكه، فقد هتك حجاب الله». قال عيسى: فبكى أبو الحسن (ع) طويلا، و قطع بقية كلامه، و قال: هتك- و الله- حجاب الله، هتك- و الله- حجاب الله، هتك- و الله- حجاب الله، يا أمّه صلوات الله عليها "

📚طرف من الانباء ص ١٤٦ _ بحار الانوار ج ٢٢ ص ٤٧٧

🔸٤٨ _ در نقل دیگری از دلائل الامامه طبرى منقول است كه روايت كرده از محمّد بن هارون بن موسى از پدرش از ابن الوليد از برقى از زكريّا بن آدم كه می گوید ؛

« وقتى در خدمت حضرت امام رضا عليه السّلام بودم كه حضرت جواد عليه السّلام را خدمت آن حضرت آوردند در حالى كه سنّ شريفش از چهار سال كمتر بود .

🔸پس آن جناب دست خود را بر زمين زد و سر مبارك را به جانب آسمان بلند كرد و مدّت طويلى فكر نمود، حضرت امام رضا عليه السّلام فرمود: جان من فداى تو باد، براى چه اين قدر فكر مى ‏كنى ؟


👌عرض كرد: فكرم در آن چيزى است كه با مادرم فاطمه عليها السّلام به جا آوردند.

اما و اللّه لأخرجنّهما ثمّ لاحرقنّهما، ثمّ لاذرينّهما، ثمّ لانسفنّهما فى اليمّ نسفا.

« بخدا قسم آن دو را خارج ميكنم و ميسوزانم و خاكسترشان را بباد ميدهم و به دريا ميريزم‏ »

👌 امام رضا عليه السّلام او را نزديك خود طلبيد و ما بين ديدگان او را بوسيد و فرمود: پدر و مادرم فداى تو باد، تويى شايسته از براى امامت‏

📚دلائل الامامه ص 401 _ اثباه الوصیه ص 218 _ بحار الانوار ج 50 ص 59 _ مدینه المعاجز ج 7 ص 325 و ...

🔸٤٩ _ در نقل دیگری نیز امام عسکری ع متذکر ضربه ای می شد که به صورت فاطمه س زده شد : " أحرق بيت الوحي ... الى أن قال: و لطم وجه الزكية ...»

📚بحار الانوار ج ٩٥ ص ٣٥٤

🔸٥٠ _ امام حسن عليه السّلام به مغيرة بن شعبه فرمود: «... و تو بودى كه فاطمه دختر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را زدى تا مجروح شد و بچه‏اش را سقط كرد. تو در تحقير رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و مخالفت با فرمان او، و هتك حرمت، مرتكب اين جنايت شدى. در حالى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به او فرمود: يا فاطمه! تو سرور زنان اهل بهشتى ...» "
أنت الذي ضربت فاطمة بنت رسول الله (ص)، حتى أدميتها، و ألقت ما في بطنها، استذلالا منك لرسول الله (ص)، و مخالفة منك لأمره، و انتهاكا لحرمته، و قد قال لها رسول الله (ص): یا فاطمة، أنت سيدة نساء أهل الجنة "

📚احتجاج طبرسی ج ١ ص ٢٧٨ _ طرف من الانباء ص ٣٩٠

🔸٥١ _ خود فاطمه س می فرمود : " مصيبتهايى بر من وارد شد كه اگر بر روزها وارد مى‏شد، به شب بدل مى‏گشت. من امروز در مقابل افراد ذليل تسليم مى‏شوم و ظلم و ستم ظالمان را با ردايم دفع مى‏كنم. " " صبت عليّ مصائب لو أنها صبّت على الايام صرن لياليا .... فاليوم أخشع للذليل، و أتقي ضيمي، و أدفع ظالمي بردائيا "

📚مناقب آل ابی طالب ج ١ ص ٢٤٢ _ روضه الواعظین ج ١ ص ٧٥ _ الدر النظیم فی مناقب الائمه ص ١٩٨

نهایت امر آن شد که به خاطر ضربات وارده , فاطمه س به شهادت رسید .

🔸٥٢ _ در نقلی آمده است که آنان پهلوی فاطمه س را شکستند و فرزندش را سقط کرد و به این خاطر شهیده شد و از دنیا رفت : " فَأَرْسَلَ أَبُو بَكْرٍ إِلَى قُنْفُذٍ اضْرِبْهَا فَأَلْجَأَهَا إِلَى عِضَادَةِ بَيْتِهَا فَدَفَعَهَا فَكَسَرَ ضِلْعاً مِنْ جَنْبِهَا وَ أَلْقَتْ جَنِيناً مِنْ بَطْنِهَا فَلَمْ تَزَلْ صَاحِبَةَ فِرَاشٍ 👈حَتَّى مَاتَتْ مِنْ ذَلِكَ شَهِيدَة "👉

📚الاحتجاج ج ١ ص ٨٣ _ مراه العقول ج ٥ ص ٣٢٠

بخشی از روایاتی که در مصائب و شهادت فاطمه س بیان کردیم , از کتاب احتجاج مرحوم طبرسی بود , مرحوم طبرسی پیرامون روایاتش می گوید :

" «سند بيشتر اخبارى را كه در اين كتاب آورده‏ايم بيان ننموده‏ايم. زيرا با مورد اجماع است و يا موافق مدلول عقل، و يا در كتب و سير بين مخالف و موافق مشهور است ... " " «و لا نأتي في أكثر ما نورده من الاخبار باسناده، إما لوجود الإجماع عليه، أو موافقته لما دلّت العقول إليه، أو لاشتهاره في السير و الكتب بين المخالف و المؤالف "

📚الاحتجاج: ج 1 ص 4.

▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇

🔸٥٣ _ در روایت دیگری نیز امام صادق ع تصریح می کرد که فاطمه س به خاطر ضربات وارده از دنیا رفت : " وَ جَرَى مَا جَرَى فِي يَوْمِ دُخُولِ الْقَوْمِ عَلَيْهَا دَارَهَا، وَ إِخْرَاجِ ابْنِ عَمِّهَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، وَ مَا لَحِقَهَا مِنَ الرَّجُلِ أَسْقَطَتْ بِهِ وَلَداً تَمَاماً، وَ👈 كَانَ ذَلِكَ أَصْلَ مَرَضِهَا وَ وَفَاتِهَا (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا) "👉

📚دلائل الامامه ص ١٠٤ _ مدینه معاجز الائمه ج ١ ص ٣٦٩

🔸٥٤ _ در کتاب ملتقی البحرین نیز نقل شده است که علت وفات فاطمه س هجوم عمر با جمعیتی سیصد نفره به خانه فاطمه س بود : " علّة وفاتها عليها السّلام أنّ عمر هجم مع ثلاثمائة رجل على بيتها."

📚ملتقی البحرین ص ٨١ _ عوالم العلوم ج ١١ قسم ٢ ص ٥٨٠

🔸٥٥ _ لذا در زیارتنامه هایی که برای فاطمه س ذکر شده است , از ایشان با عنوان شهیده و کسی که ارثش منع شد و پهلویش شکسته شد و کودکش کشته شد , یاد شده است : " «السلام عليك أيتها الصديقة الشهيدة، الممنوعة إرثها، المكسور ضلعها، المظلوم بعلها، المقتول ولدها»

📚إقبال الاعمال: ص 625، و البحار: ج 97، ص 199/ 200. _ الفقیه ج 2 ص 573 _ تهذیب الاحکام ج 6 ص 10

دیدیم که روایات شهادت فاطمه سلام الله علیها متواتر است , در ده دسته ای که در ابتدای کلام ذکر کردیم , انبوهی از روایات نهفته است که با سایر روایاتی که بیان کردیم , چیزی در حدود ١٠٠ روایت می شود که این اندازه از روایات فوق حد تواتر است و ضعف سندی یک روایت , ضرری به صحت قضیه نمی زند .

بر همین اساس است که محدثین بزرگ شیعه تصریح می کردند که روایات شهات فاطمه سلام الله علیها , متواتر است .

👌محمد تقی مجلسی , معروف به مجلسی اول می گوید :

" اما شهيده👈 نزد شيعه متواتر است👉 از ائمه اهل البيت صلوات اللَّه عليهم كه عمر در بر شكم آن حضرت زد به شركت قنفذ و فرزندى كه حضرت المرسلين صلى اللَّه عليه و آله او را محسن ناميده بودند ساقط شد و آن حضرت بيمار شد و از دنيا با اعلى عليين رحلت فرمودند "

📚لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 507

ایشان همین سخن را در کتاب روضه المتقین خود نیز تکرار می کند :

"شهادتها صلوات الله علیها کانت من ضرب عمر .... و الحکایه مشهور عند العامه و الخاصه "

📚روضه المتقین ج ٥ ص ٣٤٢

علامه محمد باقر مجلسی هم تصریح می کند که روایات در این زمینه متواتر است : " 👈ثم إن هذا الخبر يدل على أن فاطمة صلوات الله عليها كانت شهيدة و هو من المتواترات👉 و كان سبب ذلك أنهم لما غصبوا الخلافة و بايعهم أكثر الناس بعثوا إلى أمير المؤمنين عليه السلام ليحضر للبيعة، فأبى فبعث عمر بنار ليحرق على أهل البيت بيتهم و أرادوا الدخول عليه قهرا، فمنعتهم فاطمة عند الباب فضرب قنفذ غلام عمر الباب على بطن فاطمة عليها السلام فكسر جنبيها و أسقطت لذلك جنينا كان سماه رسول الله صلى الله عليه و آله محسنا، فمرضت لذلك و توفيت صلوات الله عليها في ذلك المرض. "

📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏5، ص: 318

👌علامه سید جعفر عاملی هم به این تواتر تصریح می کند : " الروايات بمجموعها متواترة عن أهل بيت العصمة، فإذا ضم إليها ما سواها من نصوص فإنها تفوق حد التواتر. "

📚مأساة الزهراء عليها السلام، ج‏1، ص: 314

💠ادامه 👇
💠ادامه 👇

اگر هم فرض بگیریم که نقلهای شهادت فاطمه سلام الله علیها متواتر نیست ( که این فرض رد می شود , چون ثابت کردیم که متواتر است ) , باز هم گفتنی است :

👌صاحبان کتابهای فوق الذکر که روایات فوق را بیان کرده اند , مقید بوده اند که روایات معتبر را نقل کنند , چنان که محدث بزرگ , علامه مجلسی به این نکته در مقدمه بحار الانوار تصریح می کند و بر پایه همین معتقد است که منابع کتاب بحار الانوار که کتابهای فوق هستند , از اصول و روایات معتبره در نزد شیعه اخذ شده اند : " « تتبعت الاصول المعتبره »

📚بحار الانوار ج 1 ص 3

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/11498


بنابراین صاحبان کتابهای فوق معتقد بودند که راویان روایتی که از آنان نقل روایت می کنند , در نقلشان راستگو هستند , این بزرگان شیعه با نقل روایت از راویان مذکور , آن راوی را در آن نقلش توثیق کرده اند , بی شک توثیق این بزرگان شیعه از توثیق و جرح یک عالم رجالی برتر و بالاتر است , و تا جایی که ما توثیق این بزرگان را بر صحت نقلشان داریم , به جرح یک عالم رجالی که قرنها بعد از این علماء بزرگ بوده اند , توجه نمی کنیم .

به بیان دیگر : صاحبان روایات فوق معتقد بودند که روایتشان مورد اعتماد و موثوق الصدور است , اگر چه یک راوی آنان به تصریح یک عالم رجالی ضعیف است , اما این علماء بزرگ و حدیث شناس قرینه داشتند که آن راوی در آن نقلش راستگو است , بر پایه این قرینه حکم به اعتبار روایتشان کرده اند و حکم این عالمان بزرگ و حدیث شناس برای ما در این موضوع حجت بوده و نقلشان را موثوق الصدور و مورد اعتماد می کند , در ذیل پیرامون این نقلهای موثوق الصدوری توضیح داده ایم :

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/5043

❗️بر پایه همین در برخی از روایات وارد شده است که روایت یک عالم ثقه و مورد اعتماد ( که موافق با اصول و ادله است ) نباید مورد شک و تردید واقع شود و رد شود , امام عصر علیه السلام فرمود ؛

« برای هیچ کس از شیعیان ما عذری نیست که تشکیک کنند در آنچه که ثقات ما ( یعنی محدثین مورد وثوق ) از ما برایشان نقل می کنند » " لا عذر لاحد من موالینا فی التشکیک فیما یرویه عنا ثقاتنا "

📚رجال کشی ج 2 ص 535 _ وسائل الشیعه ج 27 ص 150

❗️باز اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم , با توجه به آنکه روایات فوق تعدد نقل دارد , و مشهور می باشند , همین تعدد نقل قرینه و دلیلی بر صحت و اعتبارشان می باشد , چنان که آیت الله سبحانی تصریح می کند که طبق مبانی حدیثی شیعه خبر واحد محفوف به قرائن بر صحت قابل شک و تردید نیست : " فکم من خبر تویده القرائن فیصبح خبرا ملموسا لا یشک فیه احد "

📚اصول الحدیث و احکامه ص ٣٩ _ ٩١

👌شهید ثانی نیز تصریح می کند که جماعت کثیری از علمای شیعه به خبری که نقلش در نزد محدثین مشهور باشد و زیاد نقل شده باشد , عمل می کنند و خبر واحد همراه با قرائن را می پذیرند و مقبول می دانند : : " اجازه آخرون و هم جماعه کثیره .... بان یکثر تدوینها و روایتها بلفظ واحد او الفاظ متغایره متقاربه المعنی " _ المقبول ... الخبر المحتف بالقرائن "

📚الرعایه فی علم الدرایه ص ٩٢ _ ٧١

❗️و می گوید که قرائن موجب علم به صحت خبر می شود : " فان القرائن الخارجیه قد توجب العلم بمضمونه "

📚رسائل شهید ثانی ج ١ ص ٥٧٥

❗️در کتاب دراسات فی علم الدرایه هم آمده است که خبر واحد محفوف به قرائن حجت است : " قضاء الوجدان بحصول العلم عند احتفاف القرائن یکفینا حجه "

📚دراسات فی علم الدرایه , غفاری , ص ٢٣

👌در کتاب قواعد الحدیث آقای غریفی نیز همین نکته تصریح شده است :

📚قواعد الحدیث ص ١٢

❗️این نکته در علم حدیث اهلسنت هم قطعی است که روایتی که متعدد نقل شده است , قرینه بر صحت دارد , حتی اگر راویان آن ضعیف باشند , چنان که ابن تیمیه می گوید :

"«زیادی و تعدد راه های نقل حدیث ، برخی از آنها ، برخی دیگر را تقویت می کند که خود زمینه یقین و اطمینان به آن حدیث را فراهم می کند ، اگر چه راویان آن گروهی از فاسقان و فاجران باشند »

" فَإِنَّ تَعَدُّدَ الطُّرُقِ وَكَثْرَتَهَا يُقَوِّي بَعْضَهَا بَعْضًا حَتَّى قَدْ يَحْصُلُ الْعِلْمُ بِهَا وَلَوْ كَانَ النَّاقِلُونَ فُجَّارًا فُسَّاقًا "

📚مجموع فتاوی ابن تیمیه ج ٤ ص ٣٥

❗️بدر الدین عینی هم به نقل از نووی می گوید :

" اگر روایتی با سندهای گوناگون نقل شده باشد ولی برخی از راویان آن ضعیف باشند باز هم به آن احتجاج می شود ... تعدادی حدیث از صحابه و از راههای گوناگون نقل شده که برخی از آنها برخی دیگر را تقویت می کند اگر چه هریک از آن احادیث ضعیف باشند " " ان الحدیث اذا روی من طرق و مفردات ضعاف یحتج به .... "

📚عمده القاری ج ٣ ص ٣٠٧


بنابراین نقلهای مذکور متواترند و یا چون با طرق متعدد نقل شده اند مورد اعتمادند .



#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir
❗️هوچی گری جوجه وهابیون فضای مجازی !!!!

👌می گوید یک روایت از کتب شیعه بر شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها ارائه دهید !!!!!

❗️ما در همین پاسخ امروز صبح انبوهی از روایات را در این رابطه اقامه کردیم اما اینان مجبورند تا برای فریب دادن عوام اهلسنت خود را به نابینایی بزنند غافل از آنکه جوانان اهلسنت بیدار شده اند و دیگر فریب اینان را نمی خورند , پاسخ را در ذیل بخوانید :

https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/14530
بررسی مذهب جوینی , راوی روایت شهادت فاطمه سلام الله علیها !!!!

🤔#پرسش :


اثبات تشیع جوینی از کتابش

جوینی در مورد خودش میگوید:

ابراهیم بن محمد بن موید حمویی عفی الله تعالی عنه بخاطر محبتش به #ائمه_اطهار خداوند اورا زنده کند با ولاء و متابعت انها و اورا بمیراند بر این عقیده وبا آنها اورا حشر کند.

📜نام کتاب : فرائد السمطین نویسنده : الحمویي الجویني، ابراهیم جلد : 1 صفحه : 14


❗️جوینی سوپر شیعه بوده است !!!!


امام ذهبی در مورد او می‌گوید : شيخ خراسان كان حاطب ليل - يعني في رواية الحديث - جمع أحاديث ثنائيات وثلاثيات ورباعيات من الأباطيل المكذوبة وعلى يده أسلم غازان.
وی حاطب‌اللیل هست. یعنی وی، جمع‌آوری کننده روایات باطل وکذب است. ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌متاسفانه وهابیون فضای مجازی بیسوادی را به نهایت رسانده اند و با طرح چنین شبهات سست و واهی در صدد هستند تا دامان خلفا را از جنایتی که در حق فاطمه صدیقه سلام الله علیها مرتکب شدند , پاکسازی کنند .

از جمله روایاتی که به وضوح ثابت کننده ظلم و ستمی است که بر فاطمه صدیقه سلام الله علیها رفته است , روایتی است که جوینی عالم بزرگ اهلسنت آن را نقل می کند .

👌جويني در كتاب «فرائد السمطين» از ابن عباس نقل مي‌كند كه او گفته:

" روزي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نشسته بود، حسن بن علي بر او وارد شد، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد اشك آلود شد. سپس حسين بن علي بر آن حضرت وارد شد، مجددا پيامبر گريست. در پي آن دو، فاطمه و علي عليهماالسلام بر پيامبر وارد شدند، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جاري شد، وقتي از پيامبر علت گريه بر فاطمه عليهاالسلام را پرسيدند، فرمود:

«انّي لما رأيتها ذكرتُ ما يصنع بها بعدي كأنّي بها وقد دخل الذُّلّ
بيتها وانتهكت حرمتُها و غصب حقّها و منعت ارثها و كُسر جنبها و اسقطت جنينها، و هي تنادي يا محمّداه فلا تجاب و تستغيث فلا تغاث».

«زماني كه فاطمه را ديدم به ياد صحنه اي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد. گويا مي‌بينم ذلت وارد خانه ي او شده، حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوي او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد سقط شده در حالي كه پيوسته فرياد مي‌زند: يا محمداه! ولي كسي به او پاسخ نمي دهد، استغاثه مي‌كند، اما كسي به به فريادش نمي رسد».

👌در ادامه پیامبر گرامی ص فرمود :

" فاطمه غمگین و مقتوله و کشته شده بر من وارد می شود , خدایا کسی که به فاطمه ظلم می کند را لعنت کن و مجازاتش و ذلیلش کن و کسی را که او را می زند که جنینش را سقط می کند تا ابد در دوزخ نگه دار , فرشتگان هم در این هنگام آمین می گویند "

📚فرائد السمطین ج ٢ ص ٣٥

جوینی که این روایت را نقل می کند , از بزرگان اهلسنت است تا جایی که ذهبی از او چنین یاد می کند :

" جوینی , امام و پیشوا و محدثی یگانه و کامل و مایه افتخار اسلام و شخصی با دیانت و صالح است , او نسبت به روایات و به دست آوردن کتب حدیثی اهمیت فراوان می داد , خوش صدا و خوش چهره , با هیبت و دین دار و صالح بود " " الامام المحدث الاوحد الاکمل ... "

📚تذکره الحفاظ ج ٤ ص ١ رقم ١

👌حال وهابی در مورد جوینی مدعی شده است که او " حاطب اللیل " بوده است , یعنی روایات صحیح و ضعیف و بی سند را جمع آوری می کرده است .

کسانی که این اتهام را به جوینی می زنند به سخن ابن حجر عسقلانی استناد می کنند که او گفته است که ذهبی چنین دیدگاهی در مورد جوینی داشته است , در حالی که با بررسی کتابهای ذهبی چون سیر اعلام النبلاء و تاریخ الاسلام و میزان الاعتدال و تذکره الحفاظ و .... این جمله یافت نمی شود , بنابراین اصل وجود چنین جمله ای از ذهبی جای تردید دارد .

👌علاوه بر این , با توجه به مقام استادی جوینی برای ذهبی , گفتن چنین مطالبی از سوی او با تعریف و تمجیداتی که ذهبی از جوینی دارد , سازگاری ندارد , آیا صحیح است که ذهبی تا این اندازه متناقض سخن بگوید !!!

📚شبهات فاطمیه , عصیری , ص ٩٧

به فرض هم که ذهبی چنین چیزی را در مورد جوینی گفته باشد , باز هم نمی توان روایت جوینی را به این دلیل مردود دانست , چرا که بسیاری از بزرگان اهلسنت که در وثاقت و اعتبار آنها تردیدی نیست , طبق نظر خود علمای اهلسنت " حاطب اللیل " بوده اند , علمای اهلسنت در مورد افراد ذیل گفته اند که " حاطب اللیل " بوده اند "

سیوطی ( اضواء علی السنه المحمدیه ص ٢٣٥ ) , ابو اسحاق ثعلبی ( منهاج السنه ج ٧ ص ٩٠ ) , ابن جوزی ( لسان المیزان ج ٢٠ ص ٨٣ ) , زمخشری و غزالی ( المقترح فی اجوبه اسئله المصطلح ج ٨ ص ٢٩١ ) .

👌بنابراین صرف " حاطب اللیل " بودن دلیل نمی شود که وثاقت یک عالم زیر سوال برود , اگر چه اصل چنین نسبت دادنی به ذهبی در مورد جوینی محل تردید است .

💠ادامه 👇
💠ادامه 👇

از سوی دیگر نقل جوینی موافق با دهها روایت اهلسنت است که از هجوم به خانه فاطمه س و شهادت ایشان و سقط شدن محسن ع سخن به میان می آورد , حتی اگر سند روایت هم ضعیف باشد , این تعدد نقل به تصریح خود علمای اهلسنت , جبران کننده ضعف سندی است , در ذیل توضیح داده ایم :

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/13188

وهابی در ادعای دیگری مدعی شده بود که اصلا جوینی شیعه بوده است و سنی نبوده است و از مقدمه کتاب جوینی این نکته استفاده می شود !!!!

👌این ادعای وهابی نیز از آن سخنان بی اساس این جماعت دروغگو است .

▫️ بزرگان اهلسنت تصریح کرده اند که جوینی سنی مسلک و شافعی بوده است !!!!

ابن حجر تصریح می کند که جوینی , سنی و شافعی بوده است :

" ابراهيم بن محمد بن المؤيد بن حمويه الجوينى صدر الدين ابو المجامع ابن سعد الدين👈 الشافعى👉 الصوفى‏ "

📚الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة، ج‏1، ص: 67

اسنوی نیز نام جوینی را جزء علمای شافعی می آورد و تصریح می کند که او در فقه و حدیث امام بوده است و خیلی به او مراجعه می کردند ( رد اتهام حاطب اللیل بودن جوینی ) :

" صدر الدين، إبراهيم بن سعد الدين محمد بن المؤيّد المعروف بالحموى نسبة إلى مدينة حماة، لأن جدّه كان من أبناء ملوكها. كان المذكور إماما في علوم الحديث و الفقه، كثير الأسفار في طلب العلم، طويل المراجعة، مشهورا بالولاية هو و أبوه، سكن بقرية من قرى نيسابور و توفي بها حوالي السبعمائة. "

📚طبقات الشافعية(أسنوي)، ج‏1، ص: 217

خود ذهبی نیز تصریح می کند که استادش جوینی , شافعی بوده است :

" محمد بن حمويه الجويني الشافعي الصوفي . "

📚سیر اعلام النبلا ج 22 ص 79

در کتاب الوافی بالوفیات هم به این نکته تصریح شده است : " صدر الدين الجويني الشافعي‏ "

📚الوافي بالوفيات، ج‏6، ص: 141

👌در کتاب اعیان العصر هم به این نکته تصریح شده است : "الإمام الزاهد، المحدّث شيخ خراسان صدر الدين أبو المجامع ابن الشيخ سعد الدين ابن المؤيد ابن حمويه الجويني الشافعي الصوفي. "

📚أعيان العصر و أعوان النصر، ج‏1، ص: 68

قندوزی حنفی نیز به این نکته تصریح می کند : " الشيخ محمد بن إبراهيم الجويني الحمويني الشافعي الخراساني ، وسماه " فرائد السمطين في فضائل المرتضى والزهراء والسبطين "

📚ینابیع الموده ج 1 ص 27

زرکلی نیز این مطلب را نقل می کند : " عرّفه ابن حجر (في الدرر) بالشافعي الصوفي "

📚الأعلام(قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين)، ج‏1، ص: 63

عمر رضا کحاله نیز به این نکته تصریح می کند : " ابراهيم بن محمد بن ابي بكر بن محمد حمويه الجويني، الشافعي (ابو اسحاق) من محدثي خراسان. مات في خامس المحرم. له من المصنفات: فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين. "

📚معجم المؤلفين، ج‏1، ص: 89

در کتاب الذخائر الشرقیه نیز به این نکته تصریح شده است : "الحمويني: إبراهيم بن محمد الشافعي: فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين‏ "

📚الذخائر الشرقية، ج‏1، ص: 545

علمای شیعه نیز به این نکته تصریح می کردند , در کتاب روضات الجنات بیان شده است که جوینی از بزرگان علمای اهلسنت بوده است : " كان من عظماء علماء العامة و محدّثيهم الحفّاظ "

📚روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ج‏1، ص: 176

شیخ عباس قمی نیز به این نکته تصریح می کند : "كان من اعظم علماء اهل السنة و محدثيهم و حفاظهم. "

📚الكنى و الألقاب (مكتبة الصدر)، ج‏2، ص: 196

💠ادامه 👇
💠ادامه 👇

👌بنابراین جوینی از علمای بزرگ سنی مذهب بوده است و این که به اهلبیت علیهم السلام محبت داشته است و مدعی تبعیت از آنان بوده است , دلیل نمی شود که بگوییم او شیعه بوده است .

امروزه اهلسنت هم مدعی اند که محبت اهلبیت علیهم السلام را دارند و از آنان تبعیت می کنند و به سخنانشان گوش می دهند , طبق منطق وهابی اهلسنت هم شیعه هستند !!!!


👌مولوی عبدالحمید در این رابطه چنین می گوید :

" اهل بیت نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم از مشترکات اهل سنت و برادران شیعه هستند که هر دو فریق به آنان احترام خاصی قائل هستند و محبت می‌ورزند.
اهل سنت بالاتفاق به حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وسلم و ائمه و بزرگان اهل بیت عشق می‌ورزند و آنان را جزو مقدسات خود می‌دانند و به بزرگی و مقام اهل بیت اعتقاد دارند و از روی محبت، اسامی نزدیکان حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وسلم اعم از صحابه و اهل بیت رضی‌الله‌عنهم را بر فرزندان خود می‌گذارند. نام اهل بیت در میان برادران شیعه و اهل سنت به قدری زیاد است که تا کنون کسی نتوانسته به این نتیجه برسد که نام اهل بیت در میان اهل سنت بیشتر رایج است یا برادران شیعه. این نشان از آن دارد که هر دو فریق با اهل بیت محبت دارند. "

🌐https://www.tg-me.com/molanaabdolhamid/4525

و می گوید :

" امروز نگاه ما به ملت‌های دیگر است، ما وارث تمدن و دین غنی‌ای هستیم. مسلمان باید با افتخار از پیامبر و صحابه و 👈اهل بیت اتباع کند. 👉چرا مسلمان به آنانی که از خدا دور هستند و خودشان فقیر هستند، اقتدا می‌کند؟ مسلمان چه نیازی دارد که از فرهنگ‌های دیگر تقلید می‌کند. "

🌐https://www.tg-me.com/molanaabdolhamid/4519


👌طبق منطق وهابی باید بگوییم عبدالحمید شیعه است , چون از محبت و تبعیت از اهلبیت علیهم السلام سخن به میان آورده است !!!!

بنابراین صرف این که جوینی از محبت و پیروی از اهلبیت ع سخن به میان آورده است , دلیل نمی شود که بگوییم او شیعه بوده است .

👌جوینی در موارد متعددی از همان کتاب فرائد السمطین از فضائل خلفای اهلسنت هم سخن به میان می آورد که ثابت می کند که او سنی بوده است , چنان که برخی می نویسند :

" کتاب فرائد السمطین اگر چه در مورد فضائل اهل بیت ع نوشته شده است , با این وجود در آن کتاب روایاتی در حق خلفای سه گانه و برتری آنان بیان شده است , با این وجود چگونه می خواهید بگویید که جوینی شیعه بوده است !!!!"

" كتابه فرائد السمطين، و إن كان موضوعه في فضائل أهل البيت‏ عليهم السّلام، فقد ذكر فيه عدّة أحاديث في حقّ الخلفاء الثلاثة و تفضيلهم، فأين هو عن التشيع؟ "

📚مع موسوعه رجال الشیعه ج ١ ص ٦١٥




#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir
اسناد شهادت حضرت فاطمه.pdf
1.9 MB
❗️عنوان کتاب : " بررسی اسناد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها "

تهیه در مجموعه پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )

👌آنچه در این نوشتار می خوانید , بررسی تفصیلی روایات اهلسنت و شیعه در رابطه با شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها است .

❗️دهها سند در این رابطه مورد بیان و استناد واقع شده است که مطالعه آن برای هر انسان حقیقت جویی در اثبات شهادت فاطمه سلام الله علیها و دروغگویی کسانی که از این قضیه تحت عنوان افسانه یاد می کنند , کافیست !!!!



@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
توضیحی در مورد نامگذاری نوزادان و حضرت محسن ع قبل از تولد !!!!

🤔#پرسش

قبل از اینکه بچه بیاد دنیا اسم روش بزارید ❗️❗️

شیعه ها روایتی دارند که میگوید
سموا اولادکم قبل ان یولدوا
یعنی قبل از اینکه بچه بیاد دنیا اسم روش بزارید.

⬅️وقتی طرف نمی دونه بچه تو شکم مادرش پسره یا دختر اسم چی انتخاب کنه اخه !!!!

⬅️الان میگن اون زمان سونوگرافی بوده مخترعش هم زراره بوده ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌نقلی است که در کتاب کافی شریف از امیر مومنان علیه السلام نقل شده است که حضرت فرمود :

« بر فرزندانتان، پيش از آن كه زاده شوند، نام بگذاريد و اگر نمى ‏دانيد دخترند يا پسر، آنان را به نام‏هايى كه هم براى پسر است و هم براى دختر، بناميد؛ چرا كه فرزندان سقط شده شما اگر روز قيامت در حالى با شما ملاقات كنند كه نام بر آنها نگذاشته باشيد، به پدر خود مى‏ گويد: چرا بر من نام ننهادى؟ پيامبر خدا نيز محسن (فرزند سقط شده زهرا عليها السلام) را پيش از آن كه به دنيا بيايد، نام نهاده بود.» " سَمّوا أَولادَكُم قَبلَ أَن يولَدوا، فَإن لَم تَدروا أَذَكَرٌ أَم انثى‏ فَسَمُّوهُم بِالأَسماءِ الَّتي تَكُونُ لِلذَّكَرِ وَ الانثى‏؛ فَإِنَّ أَسقاطَكم إذا لَقوكُم يَومَ القِيامَةِ و لَم تُسَمُّوهُم يَقولُ السِّقطُ لِأَبيهِ: ألّا سَمَّيتَني؟ و قَد سَمَّى‏ رَسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله مُحسِناً قَبلَ أَن يولَدَ! "

📚الکافی ج 6 ص 18

حال وهابی اشکال کرده است که از کجا قبل از تولد بفهیم که فرزند پسر است یا دختر تا بر او نام بگذاریم !!!!

این اشکال وهابی در مورد حضرت محسن ع فرزند سقط شده فاطمه صدیقه سلام الله علیها مطرح نمی شود , زیرا چنان که در روایت فوق آمده است , پیامبر گرامی ص محسن را قبل از تولد نام نهاد , پیامبر گرامی ص به تصریح آیات قرآن و روایات اهلسنت , علم غیب داشت و می دانست که فرزند فاطمه س پسر است , لذا نامش را محسن گزارد , در ذیل بیشتر توضیح داده ایم :

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/2184
💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/3748
💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/6013


حال آیا روایت مذکور مبنی بر نامگذاری فرزند قبل از تولد در مورد سایر مردم در زمانهای گذشته مصداق پیدا می کرد , با توجه به آنکه آن زمان دستگاه سونگرافی نبوده است تا جنسیت فرزند را تشخیص دهند !!!!

👌این اشکال وهابی ناشی از جهل و نادانی اوست و الا اگر اندکی بیشتر تامل می کرد می دانست که در زمانهای گذشته هم مردمان از طریق راههایی سنتی می توانستند پی به جنسیت فرزند ببرند , این راهها به دو دسته بوده است :

🔸١ _ رعایت برخی از نکات تغذیه ای و ... می توانست برای پدر و مادر یقین ایجاد کند که فرزندشان پسر است یا دختر .

🔸٢ _ از وضعیت و حالات مادر در دوره حمل نیز می توانستند به جنسیت فرزندش پی برند .

💠ادامه 👇
💠ادامه 👇

در این رابطه در کتابهای طبی می نویسند :

" جنسيت بچه را پدر و مادر به شرط آن كه اندكى دقت به خرج مى‏دادند مى‏توانستند تعيين كنند.

عقيده بر اين بود كه اگر هم‏آغوشى در اولين روز پس از قاعدگى صورت مى‏گرفت جنين حاصله مذكر مى‏گرديد و پدر و مادر پنج روز فرصت داشتند تا جنين پسر به وجود بياورند، از روز ششم تا هشتم هم‏آغوشى منجر به توليد جنين مونث مى‏گرديد و باز از روز نهم تا روز پانزدهم جنين مذكر مى‏شد و بالاخره اگر همبسترى در نيمه دوم ماه صورت مى‏گرفت احتمال مخنث شدن بچه زيادتر بود.

👈 در اينجا نيز فرضيه مزبور را ايرانى‏ها مبتنى بر تجربياتى مى‏دانستند كه طى قرون متمادى كسب شده بود و مى‏توانست به آن ارزش علمى بدهد.👉

راه ساده‏تر براى انتخاب جنس جنين، كه در عين حال به اندازه روش تجربه شده فوق قابل اطمينان دانسته مى‏شد اين بود كه زن از فرداى روز هم‏بسترى با شوهرش صفراى خرس نر حل شده در شراب را به اندازه‏اى كه بتواند يك دانه لوبيا را بپوشاند مى‏نوشيد. به اين ترتيب بچه او حتما پسر مى‏شد ولى اگر مايل بود كه دختردار بشود كافى بود كه بجاى صفراى خرس نر، صفراى خرس ماده را بخورد.
جرجانى معتقد بود كه با كنترل همبسترى مى‏توان صاحب بچه‏اى با جنسيت دلخواه شد.

در آن روزگاران مردى را كه فقط صاحب اولاد ذكور مى‏شد «قيس» مى‏ناميدند كه اصلا به معنى مقايسه و اندازه‏گيرى است و در ضمن به معنى باطمطراق راه رفتن و آلت رجوليت نيز مى‏باشد.

👌 مشخصات يك چنين مردى داشتن بدنى قدرتمند، نه چاق و نه لاغر، بيضه‏هائى درشت‏تر از حد طبيعى كه طرف راست آن بزرگتر از طرف چپ مى‏باشد، بلوغ زودرس، فراوانى موى زهار و تمايل بى‏انتها به زن توصيف شده است.

👈زن پسرزا را نيز مى‏شد از اندام درشت و كاملا سلامت او تشخيص داد و اضافه شده است كه اين زن نيز اندكى زودتر از حد معمول بلوغ پيدا مى‏كند و رگ‏هاى بدنش برآمده نيست.👉

❗️يك چنين خصائصى را تا حدودى به صورت مصنوعى نيز مى‏شد تشديد كرد، مردى كه اختصاصات مزبور چندان در وى بارز نبود و شك داشت كه اگر زن بگيرد صاحب پسر مى‏شود يا نه مى‏بايست به مصرف مشك، زعفران و چوب صندل تازه بپردازد و فقط در صورتى با زن خويش همبستر بشود كه شديدا ميل به اين كار در وى پيدا شده باشد. او و همسرش مى‏بايست در تمام مدتى كه در حال هم‏آغوشى مى‏باشند و تا لحظاتى پس از آن فكر خود را به تجسم يك پسر سالم و قوى مشغول نگاهدارند، و بالاخره پس از اتمام هم‏آغوشى زن بايد «سعى كند تا آنچه را كه از مرد دفع شده است به سوى خود بكشد».

👌اولاد پسر را از راه به كار بردن دارو نيز مى‏شد به وجود آورد، و براى اين منظور معجون خاصى به نام معجون سلامت وجود داشت كه از ادرار و گرد سم پازن، هليله، ادويه، شكر و براده فولاد درست مى‏شد. مصرف اين معجون نه تنها به دنيا آمدن پسر را تضمين مى‏كرد، بلكه معالج برص نيز بود و جوانى را به افراد مسن باز مى‏گرداند.

📚طب در دوره صفويه،، ص: 297

باز می نویسند :

" جرجانى به ذكر نشانه‏ها و علائمى مى‏پردازد كه مى‏توانند مبين جنس جنين باشند او مى‏نويسد:

"... و نرينه در سوى راست بجنبد از بهر آن معنى كه پيشتر ياد كرده آمده است و آبستنى نخست در پستان راست پديد آيد و شير او به قوامتر باشد و اگر قطره‏اى بر آيينه چكانند و به آفتاب دارند همچون قطره سيماب يا دانه مرواريد نمايد و لؤن سر پستان به سرخى كرايد و نبض دست راست ممتلى شود و متواتر بود و هرگاه ايستاده بود و خواهد حركت كند نخست پاى راست جنباند و هرگاه كه برخواهد خواست اعتماد به دست راست كند و حركات چشم راست او زودتر بود و نرينه از پس سه ماه بجنبد و مادينه از پس چهار ماه در جمله احوال زنى كه به فرزند مادينه آبستن بود به خلاف احوال آن بود كه به نرينه آبستن باشد "

👌راه پيچده‏تر تعيين جنس جنين از راه كف‏بينى بود. اگر كف دست زن حامله نرم و لطيف بود جنين او پسر و اگر رنگ پوست آن به سبزى مى‏زد جنين وى دختر بود.

قزوينى از آزمايشى كه با شپش انجام مى‏گرفت نام مى‏برد، ولى از آنجا كه اين آزمايش بايد با استفاده از شير پستان زن صورت بگيرد، انجام آن فقط در آخرين هفته‏هاى حاملگى امكانپذير است.

👌اگر خواسته باشند بفهمند كه جنين در داخل رحم يك زن حامله دختر است يا پسر، اندكى از شير او را بر كف دست مى‏ريزند و شپشى به داخل آن مى‏اندازند، اگر شپش موفق شد خود را از داخل قطره شير بيرون بكشد بچه دختر خواهد بود و چنانچه نتواند خود را از داخل قطره شير بيرون بكشد جنين پسر خواهد بود زيرا شير زنى كه حمل دختر دارد رقيق است و شپش مى‏تواند خود را از داخل آن نجات بدهد درحالى‏كه شير زنى كه حمل پسر دارد غليظ است و به شپش امكان فرار نمى‏دهد.

📚طب در دوره صفويه، الگود، سيريل لويد- مترجم: محسن جاويدان‏ , ناشر: دانشگاه تهران‏ , ص: 298

💠ادامه 👇
💠ادامه 👇

عده دیگری نیز می نویسند :

" الف- تأثير نوع تغذيه يا مواد غذايى: نوع تغذيه و انتخاب مواد غذايى به‏خصوص از چند ماه قبل از مقاربت به قصد حاملگى مى‏تواند تا حدودى در تعيين جنسيت جنين مؤثر باشد، زيرا بعضى از مواد غذايى داراى واكنش اسيدى و بعضى ديگر داراى واكنش قليايى هستند. غذاهايى كه مصرف آنها مى‏توانند باعث قليايى شدن محيط رحم و در نتيجه باعث افزايش شانس پسر شدن گردند، عبارتند از: شير، ميوه‏جات، سبزيجات، برگه‏ى زردآلو، بادام، لوبيا، نخود، برگ چغندر، سير، خرما، انجير و مواد غذايى حاوى جوش‏شيرين.

👌غذاهايى كه مصرف آنها مى‏توانند باعث اسيدى شدن محيط رحم و در نتيجه باعث افزايش شانس دختر شدن گردند، عبارتند از: نان، غلات شامل ذرت، گوشت، تخم‏مرغ، پنير، برنج، عدس، گوجه، آلو، گردو و شلغم.

🔸ب- تأثير كاربرد بعضى مواد در مجراى تناسلى خانم‏ها: شستشوى مهبل يا مجراى تناسلى با محلول جوش‏شيرين، احتمال به وجود آمدن پسر را زياد مى‏كند، اما شستشوى اين قسمت از دستگاه تناسلى با محلول سركه احتمال دختر شدن را بالا مى‏برد "

📚دائرة المعارف گياه درمانى ايران، ص: 706

و باز می نویسند :

" اگر صورت زن حامله لك بياورد، كودك او دختر و اگر زيبا باشد پسر خواهد بود. "

📚پزشكي سنتي و عاميانه مردم ايران با نگاه مردم شناختي، ص: 130

" در بختيارى چند هفته مانده به زايمان زن حامله شير پستانش را در كف دست مى‏دوشد و مگسى در آن غوطه‏ور مى‏كند، اگر مگس بال گرفت و پرواز كرد، نوزاد دختر و اگر نتوانست (به علت غلظت شير) پرواز كند، نوزاد پسر است. از هفت ماهگى به بعد چنانچه زن حامله درد يكنواخت در كمرگاه خود احساس كند نوزاد پسر است و اگر با تناوب درد كم و زياد شود دختر است (ممبينى، خوشه، ش 6). "

📚پزشكي سنتي و عاميانه مردم ايران با نگاه مردم شناختي، ص: 289

" اگر پوست دست زن حامله صاف و روشن شود كودكش پسر خواهد بود.
- اگر رنگ كف دست زن حامله به سبزى بگرايد كودكش دختر خواهد بود.
- اگر طرف راست بدن زن حامله سنگين‏تر باشد نوزاد پسر و اگر طرف چپ بدن زن حامله سنگين‏تر باشد نوزاد دختر خواهد بود.
- تمايل به خوراكى‏هاى گرمى نشانه پسر و خوراكى‏هاى سردى نشانه دختر است.
- در ماه نهم اگر جنين گوشه شكم قوز كند دختر است .

.
- بزرگى و وسعت شكم نشانه پسر است.
- لك صورت و لب‏هاى آماس‏كرده نشانه دختر است.
- اگر شير زن آبستن را در ماه‏هاى آخر بدوشند و در آب بريزند و ته‏نشين شود نوزاد پسر است.
- تحرك و شادابى و زيبايى و صافى پوست مادر نشانه پسر بودن جنين است.
- تنبلى و خواب‏آلودگى و ترش‏رويى و زشتى نشانه دختر بودن جنين است.
- اگر اول سينه راست زن باردار بزرگ شد، نوزاد، پسر است و اگر اول سينه چپ زن باردار بزرگ شد نوزاد دختر است.
- اگر نوك سينه مادر سرخ بود نوزاد پسر و اگر نوك سينه مادر سياه بود نوزاد دختر است. "

📚پزشكي سنتي و عاميانه مردم ايران با نگاه مردم شناختي، ص: 311

👌و باز می نویسند :

" درد زايمان جنين پسر دو بار پشت سر هم و يك بار با كمى فاصله رخ مى‏دهد، اما درد زايمان جنين دختر پشت سر هم و با شدت است.
- اگر نوك سينه باردار قهوه‏اى پررنگ باشد جنين را دختر و اگر كم‏رنگ باشد پسر مى‏دانند.
- اگر شكم زن حامله در پهلو پر باشد جنين را پسر و اگر در جلو و زير ناف قرار گيرد، جنين را دختر مى‏دانند.....

_زن حامله‏اى كه رنگ چشمانش روشن باشد نشانه داشتن جنين پسر است. اما اگر رنگ چهره زن حامله برنزى باشد نشانه جنين دختر در شكم مادر است. "

📚پيام بهارستان (فصلنامه اسناد، مطبوعات و متون)، ناشر: كتابخانه موزه و مركز اسناد مجلس شوراى اسلامى‏ , ص: 45

👌بنابراین در زمانهای گذشته از راههای فوق می توانستند جنسیت فرزند را تشخیص دهند , با این وجود اگر باز هم فردی در تشخیص جنسیت فرزندش مردد می شد , در همان روایت برای او نیز راهکار بیان شده بود که فرزندش را به اسامی نام بگذارد که مشترک بین دختر و پسر است ( که پس از تولد می توانست نام فرزند را عوض کند و مطابق جنسیتی که فرزند دارا بود , نامگذاری صورت گیرد ) .

📚 وسائل الشیعه ج ٢١ ص ٣٨٨ باب ٢٢




#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
❗️ملحد سر از تخم بیرون آورد !!!!

👌ما بارها از ملحد خواستیم که اگر می تواند یک مورد از پاسخهای ما را رد کند و خودش را از رسوایی نجات داده و با ما وارد بحث و چالش شود , اما او از روی ترس و بی آبرویی حاضر نشد که وارد چالش های ما شود , در ذیل بخوانید :

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/14529

👌حال سر از تخم بیرون آورده است و رفته است پیرامون یکی از پاسخهای سالهای گذشته ما مسائلی مطرح کرده است و تا روز یکشنبه هم به ما فرصت داده است 😁😁😁😁

👌به هر حال باز هم این اقدام او جای تقدیر دارد که حاضر شده است وارد بحث شود , اگر چه یک تحدی کودکانه را نسبت به ما مطرح کرده است .

ما در پاسخی در ذیل در مورد سقط شدن حضرت محسن ع منابعی از اهلسنت ارائه دادیم :

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/5204

👌حال ملحد دوزاری درخواست داشته است که تصویر صفحات آدرسهای داده شده و لینک کتاب و مطالعه آنلاین کتاب مربوطه را هم ارائه دهیم تا بتواند تحقیق کند و همینطور اثبات کنیم که صاحبان کتابهای مذکور سنی اند !!!!!

ما هم درخواست او را اجابت می کنیم و تصویر کتاب و لینک مراجعه مستقیم به خود کتاب را ایراد می کنیم .

در سند اول از کتاب مناقب ابن شهر آشوب که از علمای شیعی است نقل کردیم که ایشان از کتاب عالم بزرگ اهلسنت , ابن قتیبه نقل کرده بود که محسن ع توسط قنفذ سقط شد , اما در نسخ کنونی از کتاب معارف ابن قتیبه , این مساله تحریف و حذف شده است , ولی در نسخه ای که از کتاب مذکور در دست ابن شهر آشوب بوده است , تحریفی رخ نداده بوده است و ابن شهر آشوب از نسخه تحریف نشده کتاب ابن قتیبه مطلب مذکور را نقل کرد , ابن شهر آشوب نیز به تصریح علمای اهلسنت , انسان راستگویی بوده است :" صدوق اللهجه ....واسع العلم "

📚الوافی بالوفیات ج ٤ ص ١٦٤

❗️تصویر کتاب :

💠https://www.tg-me.com/Talkhis_porseman/13

👌لینک مراجعه مستقیم به متن کتاب :

https://lib.eshia.ir/16066/3/133/%D9%81%D8%B3%D8%AF_%D9%85%D9%86_%D8%B2%D8%AE%D9%85

مورد دیگر کتاب انساب الاشراف بلاذری بود که مورد استدلال ما واقع شده بود :

تصویر کتاب :

💠https://www.tg-me.com/Talkhis_porseman/14

❗️لینک مراجعه مستقیم :

https://lib.eshia.ir/40503/2/189/%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%A7_%D9%85%D8%A7%D8%AA_%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D8%A7

👌مورد دیگر کتاب اثبات الوصیه مسعودی بود :

تصویر کتاب :

💠https://www.tg-me.com/Talkhis_porseman/15

❗️لینک مراجعه مستقیم :


https://lib.eshia.ir/86423/1/146/%D8%B6%D8%BA%D8%B7%D9%88%D8%A7

👌مورد دیگر کتاب الملل و النحل بود .

تصویر کتاب :

💠https://www.tg-me.com/Talkhis_porseman/16

❗️لینک مراجعه مستقیم :

https://lib.eshia.ir/71442/1/71/%D8%B6%D8%B1%D8%A8_%D8%A8%D8%B7%D9%86_%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87

👌مورد دیگر کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید بود .

تصویر کتاب :

💠https://www.tg-me.com/Talkhis_porseman/17

❗️لینک مراجعه مستقیم :


https://lib.eshia.ir/15335/14/193/%D9%81%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86

👌مورد دیگر کتاب ذخائر العقبی طبری بود .

تصویر کتاب :

💠https://www.tg-me.com/Talkhis_porseman/18

❗️لینک مراجعه مستقیم :


https://lib.eshia.ir/15167/1/55/%D9%81%D9%87%D9%84%DA%A9_%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86

👌مورد دیگر کتاب لسان المیزان بود .

تصویر کتاب :

💠https://www.tg-me.com/Talkhis_porseman/19

❗️لینک مراجعه مستقیم :


https://lib.eshia.ir/40424/1/268/%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%B1%D9%81%D8%B3

👌مورد دیگر کتاب الوافی بالوفیات بود .

تصویر کتاب :

💠https://www.tg-me.com/Talkhis_porseman/20

❗️لینک مراجعه مستقیم :

https://lib.eshia.ir/40289/6/15/%D8%B6%D8%B1%D8%A8_%D8%A8%D8%B7%D9%86_%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87

👌مورد دیگر کتاب فرائد السمطین بود .

❗️تصویر کتاب :

💠https://www.tg-me.com/Talkhis_porseman/21

لینک مراجعه مستقیم :

https://lib.eshia.ir/10444/2/35/%D8%A7%D8%B3%D9%82%D8%B7%D8%AA_%D8%AC%D9%86%DB%8C%D9%86%D9%87%D8%A7

👌مورد دیگر کتاب سیر اعلام النبلاء بود .

❗️تصویر کتاب :

💠https://www.tg-me.com/Talkhis_porseman/22

لینک مراجعه مستقیم :


https://lib.eshia.ir/40384/15/578/%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%B1%D9%81%D8%B3

💠ادامه 👇
💠ادامه 👇


ملحد مفت خور خواسته بود که ثابت کنیم صاحبان کتابهای مذکور سنی اند , این سخنش هم ناشی از جهل و بیسوادی این جماعت ملحد است .

👌این که افرادی چون ابن قتیبه و بلاذری و شهرستانی و محب الدین طبری و ابن حجر و ذهبی و صفدی از علمای سنی اند کسی در آن شک ندارد و سنی بودن آنان نیازی به اثبات ندارد .

اما در مورد مسعودی صاحب کتاب اثبات الوصیه , در ذیل توضیح داده ایم که سنی بوده است :

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/13122

در مورد جوینی صاحب کتاب فرائد السمطین در ذیل توضیح داده ایم که سنی بوده است :

💠https://www.tg-me.com/Rahnamye_Behesht/14540

👌ابن ابی الحدید نیز سنی بودن او آشکار است , او در اصول پیرو مذهب اعتزال و از بزرگان معتزلی بوده است , معتزله یکی از فرق سنیان است :

" عبد الحميد بن هبة اللّه بن محمد بن محمد ابن أبي الحديد، عز الدين أبو حامد المدائني👈 المعتزلي👉 الفقيه الشاعر أخو موفّق الدين. "

📚الوافي بالوفيات، ج‏18، ص: 76

" أخوه عز الدين الآتي ذكره في أسماء عبد الحميد 👈كان معتزليا. "👉

📚الوافي بالوفيات، ج‏8، ص: 225

"عبد الحميد بن هبة اللَّه بن محمد بن الحسين بن أبي الحديد، أبو حامد، عز الدين: عالم بالأدب، 👈من أعيان المعتزلة👉 "

📚الأعلام(قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين)، ج‏3، ص: 289

👌ابن ابی الحدید در فروعات نیز پیرو امام شافعی بوده است :

" عز الدين ابن أبي الحديد ... 👈و اشتغل بفقه الإمام الشافعي‏👉 "

📚وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان، ج‏7، ص: 342

" اشتغل بفقه الإمام الشافعي‏ "

📚موسوعة أعلام العلماء و الأدباء العرب و المسلمين، ج‏6، ص: 274

👌حال منتظر ملحد هستیم که ببینیم بحث را چگونه ادامه می دهد , ملحد سه وظیفه دارد :

1⃣تمام پاسخ ما را به مخاطبینش نشان دهد و به مانند گذشته از دو خط از پاسخ عکس نگیرد .

2⃣مطالب تکراری سالهای گذشته خود را تکرار نکند .

3⃣از بحث با ما خارج نشود .




#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما

ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
خب ❗️❗️❗️❗️

👌ملحد رو گیر انداختیم , واسه همین دوست داریم که بیای با ما بحث کنی 💪💪💪💪

🔸 نکته ١ : واسه چندمین باره که میگی ما نماینده مذهب شیعه ایم و خودمون رو نماینده شیعه معرفی کرده ایم , تو روز روشن و جلوی چشممون داری دروغ می گی , اگر مردی یک سند بیار که ما همچین جمله ای را گفته باشیم .

🔸نکته ٢ : ملحد می گوید که چرا روی اسم کانالم خط می کشی !!!!

👌ملحد جان به خاطر اینکه راست راست دروغ میگی , آدم دروغگو ارزش ندارد که کانالش به دیگران معرفی بشود , دروغ نگو تا روی اسم کانالت خط نکشم .

ملحد می گوید که ما گفتیم تصویر و متن عربی روایت و ترجمه را به ما بده !!!!

👌ملحد جان گیر کردی راه فرار هم نداری !!!!

ما ترجمه فارسی روایات را آورده بودیم ( اینجا ) و تو با استدلال به همون پاسخ ما , اشکال خودت رو مطرح کردی و تحدی کردی .

ما هم مطابق درخواستت متن عربی و تصویر صفحه کتاب را ارائه دادیم , بنابراین هم ترجمه است و هم تصویر کتاب و هم متن عربی دقیقا همونی که می خواستی !!!!! حالا بفرما جواب ما رو بده !!!!

🔸پاسخ ملحد : نه شما باید ترجمه ومتن عربی رو بیاری !!!!!!

پرسمان : خب آوردیم بفرما !!!

🔸ملحد : نه نه باید بیاری ( چرند گویی ملحد برای فرار از تنگنایی که توش گیر کرده )

ملحد میگه کجای متن اومده که ما نامی از محسن ع بردیم !!!!

👌ملحد جان چرا حرف بی ربط می زنی !!!! تو بر محور یک پاسخ ما که در مورد حضرت محسن ع بود اشکال کردی و اون پاسخ رو تو کانالت قرار دادی , الان گیر افتادی میگی من حرفی از محسن ع نزدم و غلط کردم !!!!

ملحد : ما نامی از صاحبان کتاب نبرده ایم !!!!

👌پرسمان : باز داری دروغ میگی , خودت گفتی اثبات کنیم که علمایی که روایات مذکور را نقل کرده اند , سنی بوده اند , ما هم اثبات کردیم , اینجا ببینید .

پاسخ نهایی ملحد : تا روز یکشنبه به شما فرصت می دهم !!!!

👌ملحد در بحث گیر افتاده است و راهی هم برای فرار ندارد و مهمل بافی می کند . این است منطق و استدلال الحاد !!!!

🔸واقعا لذت می بریم که تو بحث شرکت می کنی تا اینطوری بی آبرو که هستی , بی آبرو تر بشی .
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
خب کم کم ملحد دارد آماده پاسخ گویی می شود , اما باز متاسفانه می گوید نه متن عربی آوردیم و نه ترجمه متون و نه عکس صفحه کتاب .

👌ملحد جان لطفا بیخیال این دروغت بشو که خیلی دروغ ضایعی می گویی .

❗️ترجمه فارسی اینجا و متن عربی و تصویر و لینک آنلاین کتابها را اینجا آوردیم , بنابراین دروغ نگو و از این طریق راه فرار برای خودت جور نکن !!!!!

👌خب ملحد جان چرا هی می گویی که ما گفته ایم که نماینده مذهب شیعه ایم !!!! سند بیاور !!!!!

❗️سند قاطع ملحد : تو در اسم کانالت نوشته ای ( شیعه پاسخ ) دیگه یعنی تو نماینده شیعه ای , فارسی نمی فهمی !!!!!

👌ملحد جانی تو چقدر تعطیلی !!!!

شیعه پاسخ یعنی بنده به عنوان یک شیعه قادرم که پاسخ خزعبلات تو و امثال تو را بدهم , نه آنکه نماینده مراجع یا مذهب باشم , همانطور که سایر شیعیان از جانب خودشان و به عنوان یک شیعه کانال زده اند و پاسخ شبهات مخالفین را می دهند این که ارتباطی با نمایندگی ندارد .

▫️نکته : جناب ملحد ما روی اسم کانالت خط می کشیم اونم به خاطر دروغگو بودنت اما از پاسخت که عکس می گیریم تا مخاطبین پاسخهای سطحی ات را ببینند و طبق سخن خودت آبرویت برود !!!! ترس را که تو داری که از دو خط از پاسخ عکس می گیری و جرات نشان دادن تمام پاسخ را به مخاطبیت نداری , به مانند همین مورد آخر که جرات نکردی تمام پاسخ را به مخاطبینت نشان دهی !!!!!

⬛️پاسخ نهایی ملحد : به تمامی مواردی که مطرح کردی پاسخ می گویم !!!!

🔸پرسمان : آفرین ملحد جان از اول باید همین کار رو می کردی , چون دیگه نمیتونی شقیقه فلان رو به شقیقه فلان بچسبانی و از بحث فرار کنی و بهانه کنی که نه قبول نیست عکس نیاوردی و ترجمه نکردی و این خزعبلات .... 😆😆😆

❗️فقط ملحد جان در این پاسخ قاطعی که می خواهی بدهی دقت کن , تکراری و خزعبلات سالهای گذشته ات را مجددا تکرار نکنی که هم منو خسته می کنی و هم مخاطبین رو , ما منتظریم !!!!
عدالت عمر از دیدگاه امام خمینی !!!!!


🤔#پرسش

🔴عدالت امیر مؤمنان حضرت عمر فاروق، از زبان آیت‌الله خمینی

▪️در زمان صدر اسلام خلفا ومردم یک جور زندگی میکردند خلیفه ثانی هنگام سفر با برده اش نوبتی سوار مرکب میشدند خلیفه افسار مرکب را گرفته بود غلام روی مرکب بود اینگونه وارد شهر شدند


💠#پاسخ💠

👌متاسفانه استناد وهابی به سخنان مرحوم امام خمینی برای اثبات عدالت عمر و مبرا کردن دامن او از اتهام قتل فاطمه صدیقه سلام الله علیها , به علیه خود وهابی تمام خواهد شد به بیانی که در ادامه می آید .

استناد وهابی به سخنانی از مرحوم امام خمینی است , مطابق آنچه که در صحیفه نور آمده است , امام خمینی چنین می گوید :

" اين قصه‏هايى كه تاريخ نقل كرده، شبيه آن را در يكى از ممالك كه در درجه اول از دموكراسى را دارد بياوريد، بعد بگوييد كه اين بهتر از آن است. يك قصه مال رسول خدا- صلى اللَّه [عليه و آله‏] و سلم (قصه‏هاست منتها حالا من يكى‏اش را مى‏گويم) يك قصه مال حضرت امير- سلام اللَّه عليه- يك قصه مال عمر. وقتى كه عمر مى‏خواست برود به مصر- براى [اينكه‏] فتح كرده بودند مصر را و قدرتمند شده بود اسلام، همه جا را گرفته بودند- مى‏خواست وارد بشود به مصر، يك شتر بود، خودش بود و يكى هم همراهش. يكى شان سوار اين شتر مى‏شده آن يكى جلويش را مى‏گرفت و مى‏برد؛ آنكه خسته مى‏شد- قسمت كرده بودند اين سوار مى‏شد. آن وقتى كه وارد- به حَسَب تاريخ- مصر شدند، نوبت آن غلام بود كه سوار باشد و آقاى خليفه جلو [شترش‏] را گرفته بود و داشت مى‏بُردش كه مردم مصر آمده بودند به استقبال! خليفه عبارت از اين بود."

📚صحيفه امام، ج‏4، ص: 325

از دو جهت استناد وهابی نمی تواند به نفعش باشد :

🔸١ _ مرحوم امام خمینی اساسا عمر را کافر و زندیق می داند , در این صورت عدالتی برای عمر باقی نمی ماند که وهابی در صدد اثبات آن باشد .

👌امام خمینی در کتاب معروف خود به نام کشف الاسرار در جریان مخالفت عمر با درخواست پیامبر و نسبت دادن هذیان گویی به پیامبر گرامی , معتقد است که عمر به خاطر نسبتی که به پیامبر داد , زندیق و کافر شده است و سخنش هم ناشی از کفر او بوده است !!!!!

امام خمینی می گوید :

" در آنموقع که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله در حال احتضار و مرض موت بود جمع کثیری در محضر مبارکش حاضر بودند پیغمبر فرمود بیائید برای شما یک چیزی بنویسم که هرگز به ضلالت نیفتید 👈عمر بن الخطاب گفت ( هجر رسول الله )👉و این روایت را مورخین و اصحاب حدیث از قبیل بخاری و مسلم واحمد به اختلافی در لفظ نقل کردند و جمله ی کلام آنکه👈 این کلام یاوه از ابن خطاب یاوه سرا صادرشده است 👉و تا قیامت برای مسلم غیور کفایت میکند الحق خوب قدردانی کردند از پیغمبر خدا که برای ارشاد و هدایت آنها آنهمه خون دل خورد و زحمت کشید انسان باشرف دیندارغیور میداند روح مقدس این نور پاک با چه حالی پس از شنیدن این کلام ابن خطاب آز این دنیا رفت👈 و این کلام یاوه که از اصل کفر و زنّدقه ظاهر شده مخالف است .... 👉

📚کشف الاسرار ص ١١٩


👌می بینیم که امام خمینی نسبت کفر و زندیق بودن را به عمر می دهد و می گوید او یاوه سرا بوده است .

از سوی دیگر , مرحوم امام خمینی معتقد بوده است که روایات اهلسنت تماما ضعیف است و استناد به نقلهای اهلسنت به هیچ عنوان موجه نیست , چنان که در موضوعی می گوید :

" این نقل در کتابهای ما نیست و در کتابهای اهلسنت و به طریق آنان نقل شده است , بنابراین از نظری سندی , حجیتی ندارد " " و لم تذكر في كتبنا، و إنّما ذكرت في كتب العامّة من طرقهم، فمن جهة السند لا حجّية فيها. "

📚كتاب البيع(تقرير قديرى)، ص: 429

بنابراین امام خمینی عمر را هم کافر و زندیق می داند و هم نقلهای اهلسنت را غیر معتبر می داند , حال سوال اینجاست که پس چرا به نقل جعلی اهلسنت در مورد عدالت عمر استناد می کند ❗️❗️❗️

👌پاسخ روشن است . امام خمینی در صدد جذب اهلسنت به پشتیبانی از نظام اسلامی بودند , لذا به نقل جعلی اهلسنت در مورد عمر استناد می کند تا از این طریق دلهای اهلسنت را جذب کند و همگان را در مسیر حمایت از حکومت اسلامی در یک خط قرار دهد .

امام خمینی معتقد بوده است که قسمی از تقیه , تقیه مداراتی است که مقصود از تقیه مداراتی ایجاد وحدت و اتحاد با اهلسنت و جذب محبت و مودت آنان است : " المراد بالتقيّة مُداراةً: أن يكون المطلوب فيها نفس شمل الكلمة و وحدتها؛ بتحبيب المخالفين و جرّ مودّتهم‏ "

📚الرسائل العشرة، امام خمینی , ص: 7


💠ادامه 👇
2024/11/15 18:39:12
Back to Top
HTML Embed Code: