ترسناک‌ترین قسمت بزرگ شدن می‌دونی کجاست؟
اونجا که یادت میاد چند سال قبل چقدر برای الانت رویاپردازی و تصویرسازی کردی ولی الان از همه‌شون دور شدی و فقط داری برای بقا دست و پا می‌زنی.

@radio_caption

منو‌ اون پسره که فوت فتیش نیست👀

@radio_caption

مرورت کردم، بیشتر ازت بدم اومد.

@radio_caption

حجم غم و درد و رنج جاری در دنیا بیشتر از تحمل انسانه. باقی موجودات راحت گذر می‌کنن. ما متأسفانه زیادی خودآگاه و باهوشیم برای این دنیا. هوش‌مون اونقدرا که فکر می‌کنیم به دردمون نمی‌خوره و خیلی جاها فقط باعث می‌شه تجربه زیست‌مون زهر بشه تو دهن‌مون. انسان بودن در کل اونقدرا هم جالب نیست. ولی خب سوال معروفی که انسان همیشه از خودش پرسیده این بوده که «ترجیح می‌دی یه خوک خوشحال باشی یا یه انسان ملول؟» در نتیجه می‌بینیم که ترجیح خیلی‌هامون همین انسان بودنه؛ با تمام رنج‌ها و ملالت‌ها، بازم یه راهی پیدا می‌کنیم برای تحمل این مصیبت. در واقع تمام زندگی‌مون در تلاشیم که راهی پیدا کنیم برای تحمل مصیبت زندگی؛ که تقریباً تمام چیزی که امروز داریم -از هنر و فلسفه تا سیاست و علوم مختلف- مدیون همین مسیرهای خودساخته تحمل رنجیم. در واقع هرچیزی که این زندگی رو جالب کرده همین کسکلک‌هایی بوده که در این مسیرها انجام دادیم. در کل موجودات خنده‌داری هستیم واقعاً. ما خنده‌داریم، زندگی گریه‌داره؛ و تلاش ما برای تحمل زندگی، جنون‌انگیز.

@radio_caption

هرشب داخل خواب هام تا حد مرگ باهات میجنگم و هر چیزی که هیچوقت نخواستی بشنوی— که همش یه گوشه‌ی سرم رها شد رو اونقدر میگم و میگم و میگم ‌که در نهایت صدام رو از دست میدم و مجبور میشم یه گوشه ولو بشم. و وقتی بیدار میشم، همچنان همه‌ی اون خشم— همه‌ی اون اندوه؛ دست‌نخورده سر جاش نشسته و سنگینی‌ش قلبم رو یه ذره از دفعه‌ی قبل بیشتر سوراخ میکنه.

@radio_caption

دل منم تو این کهکشان تنهاس...✨🌝

@radio_caption

از لحاظ روحی اونجایی ام که می‌خوام استوری بذارم حتی آسمان هم مثل من حالش خوب نیست.

@radio_caption

لحظه ای که هوا بارونی نم نم و ملایمه و یهویی انگار اون روش میاد بالا یقتو میگیره و با شدت میباره جون دوباره‌ست!

@radio_caption

بارون میاد و توی تختت چرت میزنی. بارون میاد و داری زیرش قدم میزنی. بارون میاد و تو توی قبرت راحت و آسوده مردی. زنده باد بارون در هر حالتی. زنده باد ابر.

@radio_caption

بدترین گریه به نظرم گریه‌ی از سر استیصاله. گریه می‌کنی چون می‌دونی کار دیگه‌ای از دستت برنمیاد. گریه می‌کنی و بعد از گریه باز هم باید با علت گریه‌ات زندگی کنی. گریه می‌کنی تا اونجایی که دیگه آه بکشی، تا وقتی که دوباره این زخم سر باز عفونت کنه و دوباره گریه کنی.

@radio_caption

آرزوم بعد از داشتن تن سالم و دل خوش براتون اینه که تو زمان مناسب و جای مناسب آدمای اصلی زندگیتونو پیدا کنید، این تمام ماجرا نه ولی حداقل نیمی از ماجراست

@radio_caption

نزدیک.

@radio_caption

این بارش باران دیروز یعنی تابستان تمام شد و زنده موندم.

@radio_caption

نشستم و دست‌م رو زدم زیر چونه و جوشیدن و سَر رفتن این همه عشق و محبتی که ازش توی دلم هست رو نگاه میکنم. مثل سر رفتن شیر روی گاز. همه جا میریزه و نه میتونم جمع‌ش کنم و نه میتونم ازش استفاده کنم. ولی سر شما سلامت عزیزم.

@radio_caption

تقدیر حماسه وینکس.

@radio_caption

خیلی که ناراحت باشی دیگه مهم نیست در چه موردی چی مینویسی و چی میگی. پایین کلماتتو نگاه کنی میبینی غم ته نشین شده.

@radio_caption

دیروز یکی گفت کاش تو زندگی بعدی‌م مورچه باشم که به محض اینکه متولد شدم یکی پاشو بذاره روم و له بشم و بمیرم. مود.

@radio_caption