Telegram Web Link
#مثبت_نویسندگی🎐
برای این که خیلی سریع، بتوانیم یک متن را ویرایش کنیم، باید از نگاه یک منتقد آن را بخوانیم. منتقدی که انگار اولین بار است این متن را می‌خواند. برای این کار، چند خط از یک متن دیگر را بخوانید و سعی کنید ایرادش را در بیاورید. هر وقت که توانستید مشکلی در متن دیگران پیدا کنید، بروید سروقت متن خودتان. شما با این کار توانسته‌اید نگاه انتقادی خودتان را روشن کنید.
#مصطفی_مردانی

🩷||@Radioensha
•• #دیالوگ ••
- همه هم‌سنای تو آدمای شادی هستن. تو چرا انقدر افسرده‌ای؟
- شما مگه از زندگیِ بقیه خبر دارین؟ شما حتی از زندگی دخترتون هم خبر ندارین.

🩷||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی

🎻🤎|~ چطور صدای کاراکترها را در داستان پیدا کنیم؟

📙☀️|~ یکی از نکات جالب داستان اینجاست که معمولا وقتی در تنهایی خود شروع به خواندن داستان میکنیم صدایمان را کسی نمی‌شنود ولی با نگاه کردن به کلمات داستان صدای کاراکترها در ذهن ما غوغایی به پا می‌کند. هر کدام از کاراکترها با یک تن صدا و لحن متمایز صحبت می‌کنند. این قضیه جدا از اینکه چه نوع راوی داشته باشیم، یعنی داستان اول شخص روایت شود یا دانای کل، باید به دقیق ترین شکل به اجرا برسد، اما نویسنده چطور به این کاراکترها صدا می‌دهد؟

🤍🍨|~ روش پیشنهادی من:  قبل از اینکه صحنه‌ای را بنویسید کاراکترهایتان را یک نیرو با یک انگیزه مشخص در نظر بگیرید و بعد چشمانتان را ببندید و صحنه‌ای که می‌خواهید بنویسید را بشنوید. احساس کنید پشت در یک اتاق فال گوش نشسته‌اید و چهره افرادی که صحبت می‌کنند را نمی‌بینید و فقط صدایشان را می‌شنوید. یکی یکی این نیروها وارد صحنه می‌شوند و شروع به صحبت می‌کنند. بدون اینکه بخواهید کاراکتر حرفی که شما می‌خواهید را بزند اجازه بدهید خود کاراکتر در ذهنتان شروع به حرف زدن کند و شما فقط شاهد حرف زدنش باشید.
چندبار اول خیلی صدای خاصی عایدتان نخواهد شد و چند صدایی که قبلا شنیده‌اید را می‌شنوید و سریع این صداها عوض می‌شوند. شاید چون حواستان پرت می‌شود. ولی این کار را چندبار در روز در سکوت انجام دهید و خواهید دید که در سرتان یک سرو صدای عجیبی راه می‌افتد. تعداد این صداها کمتر و کمتر می شوند تا بالاخره به صدای کارکترهای خود برسید.

👤حسام معینی
🩷📻||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
من از آدابِ مهمانداری ات چیزی نمی‌دانم...
ولی در شهرِ من رسم است، می‌بوسند مهمان را!
#فاطمه_سلیمان_پور
-هورداد
🩷||@Radioensha
#معرفی_کتاب
📚 گامی به سوی نویسندگی
این کتاب شما را با تکنیک‌های رمان‌نویسی آشنا می‌کند. از گام‌های اولیه‌ی نویسندگی یعنی انتخاب موضوع و برنامه‌ریزی برای نوشتن تا ویرایش و چاپ همراه شماست.
عناوین اصلی کتاب شامل: ساختار رمان، صحنه‌پردازی، شخصیت‌پردازی و گفت‌وگونویسی هستند.
برخی از مباحث کتاب عبارتند از: ایده‌پردازی، زاویه دید، تعلیق، فن شروع از وسط، ساختار صحنه، توصیف فضاها، خلق شخصیت واقعی، اهمیت گفت‌وگو در رمان، ترکیب گفت‌وگو و روایت، اصلاح اشتباهات گفت‌وگونویسی، اهمیت نشانه‌گذاری، پاراگراف‌بندی، آراستن متن و...
جهت سفارش کتاب به آیدی تلگرام @ravi_writ یا آیدی اینستاگرام instagram.com/ravi.writ مراجعه نمایید.

❄️📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب
گاهی مواقع به کتابی برمی‌خوریم که به طرز کسل‌کننده‌ای شروع شده، هر چند که شاید بخش میانی کتاب بسیار جذاب باشد، اما مخاطب که هنوز از این موضوع آگاه نیست حوصله‌اش سر می‌رود و کتاب را کنار می‌گذارد. چه کنیم که این اتفاق برای رمان ما نیفتد؟
📚 گامی به سوی نویسندگی
#ندا_ملائی

🩷📻||@Radioensha
Forwarded from بنویس :)
چند #writing_prompt برای نوشتن قطعه‌هایی شاعرانه و زیبا🌿

1⃣ معدن قدیمی.
2⃣ لالایی آشنا.
3⃣ عروسکی گم‌شده...

4⃣ دوست جدید‌.
5⃣ رویا.
6⃣ ماه در برکه.

7⃣ سوسوی شمع.
8⃣ خرده‌نان.
9⃣ آخرین برگ پاییزی.

✏️ @benevis_s
#بدانیم📌
همیشه هم نمی‌شود داستان را با زبان ادبی نوشت. هرچه زبان داستانی‌تر باشد، احتمال این که مخاطب به غیرواقعی بودنش پی ببرد بیشتر است. اما بعضی از ما به دنبال این هستیم که با زبان خاطره‌گونه داستان بنویسیم تا باورپذیری‌اش را بالا ببریم. برای این کار، تا جایی که می‌توانیم باید زبان را به سمت گفتار ببریم. ویژگی‌های زبان گفتاری را می‌شود این‌طوری بیان کرد که:
💥از حروف عطف مانند "و"، "که"، "تا"، "به" و... بیشتر استفاده می‌شود و جمله‌ها دیرتر تمام می‌شوند!
مثلا: آنقدر دیر کرده بودیم و همه را منتظر گذاشته بودیم که فکر می‌کردیم همین که برسیم می‌ریزند سرمان و هرچه بخواهند بارمان می‌کنند و چیزی هم از شام به ما نمی‌رسد!
حروف اضافه را حذف می‌کنیم. مثلا: "به خانه رفتم" تبدیل می‌شود به "رفتم خانه"
⚡️فعل‌ها را به از آخر برمی‌داریم و به وسط جمله می‌بریم. مثل "رفتم خانه"، "کشیدم کنار"، "برای همیشه گذاشتمش توی بقچه" و...
"ی" میانجی حذف می‌شود. مثال: صدایش به صداش، زانویش به زانوش، و...

-مصطفی مردانی
🩷||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
برای اینکه شخصیتی را کامل توصیف کنید و جامع از کار درآورید، به مطالب زیادی احتیاج دارید. اما اگر این کار را نه تنها برای شخصیت‌های مهم، بلکه برای رئیس اداره‌ی شخصیت اصلی، بهترین دوست همسر او و پیشخدمت رستوران موردعلاقه‌ی او انجام دهید، رمان شما مثنوی هفتاد من کاغذ می‌شود.
#شخصیت_پردازی

🩷||@RADIOENSHA
#شعر_طوری🌈
‌هان ره عشق است و کج رفتن ندارد بازگشت
جرم را اینجا عقوبت هست و استغفار نیست
#عرفی_شیرازی

🩷||@Radioensha
🦩| «وجهِ وصفی» یا «فعلِ وصفی» چیست؟

🦩| «وجهِ وصفی» ساختِ صفتِ مفعولی (بنِ ماضی + -ه) است که به غلط به جای فعل به کار می‌رود.
مثال:
میوه‌ها را شسته، داخلِ سبد انداختم.
(در این‌جا «شسته» وجهِ وصفی است که به جای فعلِ ماضیِ «شُستم» به کار رفته‌است.)
درستش این است:
میوه‌ها را شُستم و داخلِ سبد انداختم.

🐈| مثالی دیگر:
شیشه‌ها را بالا کشیده، کولر را روشن کنید.
(یعنی شیشه‌ها را بالا بکشید و کولر را روشن کنید.)

🐈| مثالی دیگر:
پشتِ میز نشسته، شروع به خوردن می‌کنم.
(یعنی پشتِ میز می‌نشینم و شروع به خوردن می‌کنم.)

🦩| وجهِ وصفی یکی از غلط‌های نگارشیِ رایج است و باید از کاربردش پرهیز کرد.

#فعل
-منبع: گزین‌گویه‌ها
🩷||@Radioensha
•• #دیالوگ ••
- اونا دوستت دارن و دل‌تنگت می‌شن، چون کسی رو ندارن که دوستش داشته باشن و تو تنها کسی هستی که پیششون موندی.

🩷||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
به خداحافظیِ تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه‌ ای بند نشد.
#فاضل_نظری

🩷||@Radioensha
#معرفی_کتاب📚
زمانی که رمان در کمال خونسردی، نوشته ی ترومن کاپوتی، برای اولین بار در سال 1966 به انتشار رسید، این نویسنده، آن را «اولین رمان با داستان واقعی» نامید. نکته ی قابل توجه درباره ی این رمان، در میان خیل عظیم کتاب های داستانی، توانایی منحصر به فرد کاپوتی در آمیزش حقایق با مهارت های داستان سرایی است. در روز 15 نوامبر 1959 و در محله ی کوچک هالکوم واقع در کانزاس، 4 عضو خانواده ی کلاتر با شلیک های شات گانی که در فاصله ی چند اینچی از صورتشان قرار گرفته بود، به شکل وحشیانه ای به قتل می رسند. پس از قتل، هیچ انگیزه ی آشکاری برای این جنایت وجود نداشت و پلیس تقریبا به هیچ سرنخی نرسید. ترومن کاپوتی، همزمان با بازسازی قتل، بازپرسی ها و تحقیقاتی که به گرفتن و محاکمه ی قاتلین منجر شد، موفق به خلق تعلیقی حیرت آور و حسی شگفت انگیز از همذات پنداری می شود.
#در_کمال_خونسردی
#ترومن_کاپوتی
🩷📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
تا زمانی که زنده ای، همیشه چیزی در انتظار است؛ و حتی اگر بد باشد، چه کاری از دست تو برمی آید؟ تو که نمی توانی از زندگی کردن دست برداری.
#در_کمال_خونسردی
#ترومن_کاپوتی
🩷📻||@Radioensha
🍉× اطوار یا اطفار؟

🍎× به ‌نظرِ شما، کدام یک از صورت‌های عنوان درست است؟ با جست‌وجو در چهار فرهنگ‌ِ دهخدا و معین و عمید و سخن دربارۀ هر کدام از آن واژه‌ها به اطلاعاتِ زیر دست می‌یابیم:

🍓× اَطوار [Ɂatvār]: جمعِ طور [towr] به‌معنای
حالت‌ها، کیفیت‌ها، هیئت‌ها، حال‌ها، وضع‌ها، حرکات و رفتار بی‌مزه، اَدا، ژست، قِر، ناز، اَشکال، اَنحا، روش‌ها، کردارها، رفتارها، گونه‌ها، نوع‌ها

🍒× اَطفار [Ɂatfār]: دراَصل، جمعِ طور [towr] بنابراین نگاه کنید به اَطوار

🍅× فرهنگ‌های معین و عمید مدخلِ «اَطفار» را ثبت نکرده‌اند؛ ولی به‌گواهیِ فرهنگ‌های دهخدا و سخن «اَطفار» صورتِ عامیانۀ «اَطوار» است.

🌶× بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که دستِ‌کم در نوشتار، صورتِ معیارِ این واژه «اَدا و اَطوار» است. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که اگر این دو واژه در معنا با هم تمایزی ندارند، پس چرا «اَطوار» به «اَطفار» تبدیل شده است. پاسخِ این پرسش را باید در واج‌شناسی جُست.

🍿× همان‌ گونه که در آوانگاریِ دو واژۀ «اَطوار» و «اَطفار» می‌بینیم، واج‌های /v/ و /f/ هر یک بعد از واجِ /t/ قرار گرفته است. ویژگی‌های این سه واج به‌ شرحِ زیر است:

🥩× واجِ /v/: صامت، لبی‌دندانی، سایشی، باواک
واجِ ‌/f/: صامت، لبی‌دندانی، سایشی، بی‌واک
واجِ /t/: صامت، دندانی‌لثوی، انسدادی، بی‌واک

🍎× هر واج بر اثرِ مجاورت با واج‌های قبل و بعد از خود و نیز اثرپذیری از آن واج‌ها، به‌ گونه‌ای خاص تلفظ می‌شود. این گونه‌‌های خاص را در واج‌شناسی اصطلاحاً «واج‌گونه» می‌نامیم.

🍓× واجِ /v/ در واج‌شناسی دستِ‌کم هفت نوع واج‌گونۀ حائزِ‌ اهمیت دارد. یکی از این انواعِ واج‌گونۀ «نیم‌واک‌رفته» است که در این دو موقعیت پدید می‌آید:

🍉× ۱. در پایانِ واژه، قبل از سکوت و پس از صامت‌های باواک
۲. در آغازِ هجای تکیه‌دار، پس از صامت‌های بی‌واک

🍒× چنان‌‌که پیداست، موقعیتِ واج /v/ در واژۀ «اَطوار [Ɂatvār]» با موردِ دوم کاملاً منطبق است؛ چون هم در آغازِ هجای تکیه‌دار واقع شده، هم پس از صامتِ بی‌واک که در این واژه همان واجِ /t/ است قرار گرفته است.

🌶× بنابراین واجِ /v/ در واژۀ [Ɂatvār] نیم‌واک‌رفته می‌شود و به سازگارترین واج‌گونه‌‌اش با /t/ تبدیل می‌گردد. این واج‌گونه بسیار شبیهِ واج /f/ تلفظ می‌شود؛ زیرا /f/ فقط از حیثِ مشخصۀ «باواکی/بی‌واکی» با آن واج /v/ اختلاف دارد.

🍫× با توجه ‌به یافته‌های بالا، نتیجه می‌گیریم که در تبدیلِ «اَطوار» به «اَطفار»، فرایندِ آواییِ «هم‌گونیِ پیش‌روِ ناقص» رخ داده است. در هم‌گونیِ پیش‌روِ ناقص، از دو صامتِ هم‌نشین، آن که پیش‌تر است ثابت می‌ماند و صامتی که پس از آن آمده دست‌خوشِ هم‌گونی شده، برخی مشخصه‌های واجیِ صامتِ پیش از خود را به‌ خود می‌گیرد. در این نمونه، واجِ /v/ مشخصۀ  بی‌واکیِ واجِ /t/ را به ‌خود گرفته و نیم‌واک‌رفته شده است.
        
🫕× نکته:
۱. تفاوت «واج: [phoneme]» با «واج‌گونه: [allophone]» در این است که واج ممیزِ معنا است، ولی واج‌گونه ممیزِ معنا نیست. به‌بیانِ دیگر، واج‌گونه‌ها شِق‌های گوناگونِ تلفظیِ واج‌اند و دراَصلْ آوا هستند.
۲.  در زبانِ فارسیِ معیارِ معاصر، در واژه‌هایی که مقولۀ صرفی‌شان «اسم» است، هجای تکیه‌دار همیشه آخرین هجاست. مقولۀ صرفیِ «اَطوار» اسم است و آخرین هجایش «وار [vār]» است.

-منبع: معین پایدار
#کلمه
🩷📻||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
در پایان هر صحنه تنش ایجاد کنید که خواننده با اینکه قصد داشته در پایان آن فصل چراغ را خاموش کند و بخوابد، مجبور شود برای خواندن ادامه‌ی داستان کتاب را ورق بزند و به صفحات بعد برود. راهش این است که در آخر هر صحنه مشکل را حل نکنیم و داستان را باز بگذاریم.

🩷||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
‌ای صنم در دلبری هم دست و هم دستان تو راست
بر دل و جان پادشاهی هم دل و هم جان تو راست
#سنایی

🩷||‌@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی

🌿|• سطر گزارشی (Logline)

📚|• سطر گزارشی جمله‌ای است بین پانزده تا بیست کلمه که داستان شما را توصیف می‌کند. راه‌های زیادی برای نوشتن سطر گزارشی وجود دارد. اگر با نوشتن جمله‌تان مشکل دارید این قاعده به دردتان خواهد خورد:
فاعل و صفتی دلخواه، در این موقعیت، به کار می‌آید.

📚|• چند مثال:

🌪•• جادوگر شهر اُز: دختر روستایی به سرزمین سحر آمیز برده می‌شود و باید راه بازگشت به خانه را پیدا کند. (پانزده کلمه)
💍•• ارباب حلقه‌ها: هابیت باید قدرت جادویی حلقه را قبل از اینکه دنیا را نابود کند از بین ببرد. (چهارده کلمه)
🩶•• رومئو و ژولیت: دو نوجوان از خانواده‌های دشمن هم عاشق یکدیگر می‌شوند و برای با هم بودن باید بر مانع نفرت خانواده ها غلبه کنند. (هجده کلمه)
•• كنت مونت کریستو: مرد جوانی که به ناحق به زندان می‌افتد آزادی و شانسی به دست می‌آورد که از آن برای نابودی و انتقام استفاده می‌کند. (هجده کلمه)

📘|• سطر گزارشی داستان شما را به خلاصه‌ترین شکل عریان می‌کند. توجه کنید که در آن نام شخصیت‌ها به کار نمی‌رود و صرفاً بنیاد کلی داستان توصیف می‌شود.
📗|• سطر گزارشی لزوماً نباید پیرو این قاعده باشد، ولی تا جایی که امکان دارد باید طوری کنایه در آن باشد که مخاطب جذب شود.
📕|• این کار چالشی جذاب است. همین طور که با الگوی داستان خود پیش می‌روید به سطر گزارشی خود رجوع خواهید کرد و آن را بهبود خواهید داد‌.
-منبع

🩷📻||@Radioensha
2024/09/21 11:55:03
Back to Top
HTML Embed Code: