Telegram Web Link
#مثبت_نویسندگی🎐
حتی در صحنه‌هایی که شخصیت‌های موافق و متحد هم حضور دارند، مثلا در صحنه‌ای که دو شخصیت با یک هدف مشترک‌اند، باید تنش وجود داشته باشد. در غیر این‌صورت حاصل کار شما صحنه ای پر از گفت‌وگوهای خسته‌کننده برای تبادل اطلاعات بین دو نفر خواهد شد. حتی در صحنه‌های آرام می‌شود افکار و دیدگاه‌های شخصیت را که بیان‌گر نگرانی و اضطراب‌های اوست در صحنه برملا کرد و تنش احساسی صحنه را بالا برد.

#جیمز_اسکات‌بل

🩷||@Radioensha
#شعر_طوری🌈

صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید...

#سهراب_سپهری
🩷||@Radioensha
#معرفی_کتاب📚
کتاب سگ سالی به قلم بلقیس سلیمانی، زندگی فردی به نام «قلندر» را روایت می‌کند که از اعضای دون پایه سازمان مجاهدین خلق است و پس از دستگیری اعضای این سازمان زندگی‌اش به تباهی کشیده می‌شود.
این داستان از سال‌های دهه 60 آغاز می‌شود. رمان شخصیت محورِ سگ‌سالی، که به نوعی زیر مجموعه ادبیات داستانی انقلاب هم هست، به روایت برشی از تاریخ معاصر ایران می‌پردازد.
قلندر، دانشجوی دانشگاه تهران است که گرفتار چنگال بی‌رحم سازمان مجاهدین خلق شده و پس از دستگیری اعضای این سازمان به شهر خود می‌گریزد و به مدت 24 سال خود را در یک طویله محبوس می‌کند.
#سگ‌سالی
#بلقیس_سلیمانی
🩷📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
‌همین ماه پیش بود که ماه ‌سلطان گفته بود حسینعلی منتقل شده سپاه گوران، الحمدلله. قلندر وقتی خبر را شنید نمی‌دانست باید خوشحال باشد یا ناراحت. ناراحت شد. البته وقتی جریان جست‌ و‌ جوی خانه‌ی اسفندیار را شنید.
#سگ‌سالی
#بلقیس_سلیمانی
🩷📻||@Radioensha
🪽دربارۀ «آچمز»

🐙÷ وقتی کسی را آچمز می‌کنید، او را در بن‌بست قرار می‌دهید و گیر می‌اندازید.

🦑÷ این اصطلاح در اصل مربوط به بازیِ شطرنج است.
«آچمز» دربارۀ مهره‌ای به کار می‌رود که محافظِ شاه است و اگر آن را حرکت دهند، شاه کیش می‌شود.

🪼÷ واژۀ ترکیِ «آچمز» از دو جزء تشکیل شده‌است:
آچ (باز کردن) + -‌مز (پس‌وندِ نفی).
بنا بر این «آچمز» در اصل یعنی بازنکردنی یا بازنشدنی.

🦋÷ واژۀ «آچار» نیز از همین ریشۀ ترکیِ «آچ» است، چون آچار ابزارِ باز کردنِ پیچ و مهره است.

#واژه‌شناسی #کلمه
-منبع: گزین‌گویه‌ها
🩷||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
برای نوشتن، کاری شبیه به حل کردن پازل داریم. لازم نیست کتاب یا متن را دقیقاً از همان اول شروع کنیم.

از هر جایی که بیشتر به ذهنت می رسد، بنویس. بعداً اگر لازم بود، ابتدا یا میانه به آن اضافه می‌کنیم.

#مصطفی_مردانی
🩷||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی

🫧× میان‌داستان عالی


☁️× گرچه اولین کلمه تا آخرین کلمه هر داستانی، اهمیت حیاتی دارد، بخش میانی داستان دارای اهمیتی ویژه است. قهرمان داستان به چه موضوعی باید اهمیت بدهد؟ چیزی که او برای به دست آوردن یا حفظ کردن آن، اهمیت زیادی قائل است، در این بخش داستان قرار دارد. این چیز می‌تواند به‌دست‌آوردن یا حفظ قلب همسر محبوبش یا محل مخفی ماهیگیریش باشد.


🌧× این موضوع باید برای خواننده قابل قبول باشد،‌ به‌علاوه نباید آن را دفعتا مطرح کنید. بلکه به‌طور مکرر به خاطر خواننده بیاورید که چگونه آن موضوع برای شادی شخصیت اصلی شما، حیاتی است. به این ترتیب آن‌ها این موضوع را به خاطر خواهند داشت. شما اهمیت موضوع را در میانه داستان جا می‌اندازید. اما چگونه این کار را می‌کنید؟ صرفا با گفتن اینکه، امر فوق برای شخصیت مهم است،این کار را نجام نمی‌دهید؛ بلکه حوادث را طوری ترتیب می‌دهید که آن را نشان دهند و ثابت نمایند.

× یعنی طراحی رفتار مناسب برای شخصیت اصلی، در قطعات میانی داستان، بیشتر می‌تواند منظورتان را برآورده سازد تا گذاردن حرف‌هایی در دهان او.

🌥× مردی را در نظر بگیرید که اسب مورد علاقه‌اش به داخل یک نهر خروشان افتاده است. اگر او با وحشت فریاد بکشد، ‌بیشتر تحت تأثیر علاقه‌اش به حیوان قرار می‌گیریم یا اگر به دنبال اسب به رغم به خطر افتادن حتمی زندگی‌اش خودش را به داخل آب بیندازد؟

🌤× قطعات قوی و پررنگ و حوادثی برای ساختن میانه داستان در بیشتر موارد، حاصل طراحی و نشا کردن و پرورش دادن می‌باشد و پس از مدت‌های طولانی، سرانجام روزی به‌صورت چیزهایی از جنس تجارب، تلاش‌ها و قضاوت‌های شخصی، ظاهر خواهند شد. یا ممکن است زاییدهٔ یک لحظه الهام از آسمان در ضمیر آگاه‌تان باشد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد دربرابر فرشته اختصاصی خویش کرنش کنید و بیشتر از پیش کار کنید.

🌨× زیرا میانهٔ داستان بسیار مهم هستند و چندان بیراهه نیست اگر آن‌ها را قلب هر داستانی بدانید. جایی که داستان نیرو و عمق می‌یابد و در طی آن زنده و جاندار می‌شود.

-از کتاب فنون آموزش داستان کوتاه.
-غزال خوش قلم
🩷📻||@Radioensha
Forwarded from آن‌ها
چرا زبان پارسی زبان بی‌رقیبیه. چون حتی برای پوست ناخن هم در پارسی کلمه داریم.

زَنجَر: پوست ناخن/ سپیدی ناخن

#مارال_دوستی #کشف_واژه

@anhaaparat
#شعر_طوری🌈
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه غم تو را دوست دارم
#قیصر_امین‌پور

🩷||@Radioensha
Forwarded from اهل نوشتن
vajeh_farsi.pdf
1.5 MB
این لغت‌نامه رو‌ دریابید
چاپ تمومه و هیچ جا نیست

اگه با دقت نگاه کنید متوجه می‌شید برای گسترش دایره لغات عالیه

برای من که خیلی مفید بوده همیشه

لغت‌ها رو از صفحه‌ی ۲۸ به بعد فایل پی دی اف می‌شه دید
#معرفی_کتاب📚
ضد خاطرات شرح مهم ترین تجربیات شخصی مالرو است از سفرهای دور و دراز و اتفاقات زندگی پر فراز و نشیبش و همین طور شرح مهم ترین گفتگو ها و شنیده هایش. مالرو هرچه گفته خود تجربه اش کرده است.
تمامی وقایع مهم قرن بیستم را از نزدیک لمس کرده و در بطن آن ها و در مقام فرماندهی پارتیزانها و یا در حکومت فرانسه در کنار مارشال دوگل بود و نوشته هایش علاوه بر تفکرات عمیق و فرهیخته وارش از تجربه های ناب و گاه حیرت آورش سرچشمه می گیرد.
مالرو اتفاقات مهم زندگی اش را به ترتیب اهمیت روایت می کند (گویی می خواهد بگوید انسان را تجربه های مهم زندگی اش می سازد) و سپس برداشت و نگرش خود را از آن وقایع با فرمی بسیار به جا و تأمل برانگیز به وقایع مهم تاریخ و جهان و حتی گذشته ی خودش پیوند می زند.
#ضد_خاطرات
#آندره_مالرو
🩷📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
امروزه شناخت دیگران در واقع عبارت است از شناختن جنبه های غیرمنطقی و نامعقول آنها، یعنی آنچه از اختیارشان بیرون است و در تصویری که از خود در ذهن ساخته اند نمی خواهند بپذیرند.

#ضد_خاطرات
#آندره_مالرو
🩷📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی

🛼| به این جمله‌ها نگاه کنید:

-علیرضا چه می‌کند؟

-دارد ناهار می‌خورد تا برود سلمانی موهای سرش را اصلاح کند.

| در این دیالوگ عنصر مخل و غیرلازمی هست؟ مهلت بدهید تا به این دیالوگ نگاه کنیم. اگر من بودم جملهٔ دوم را این‌طور می‌نوشتم:

-ناهار می‌خورد تا برود سلمانی اصلاح کند.

🛹| چه فرقی می‌کند؟ لفظ «دارد»، «موهایش» و «سرش» حذف شده‌است. نوشته هر چه جمع‌و‌جورتر باشد کم خطرتر است. تفاوت یک چهرهٔ زیبا با یک‌چهره معمولی در جزییات است. البته فقط بحث زیبایی نیست. حرف از جمع‌و‌جور بودن است تا نوشته مثل یک توپ فوتبال سرحال در اختیار باشد و ضربه‌ها را جواب بدهد. ممکن است هیچ کدام نقص نداشته‌باشند اما شناخت و حذف جزییات چیزی فراهم می‌آورد که ایجاد حرکت می‌کند؛ باید حتما تجربه‌اش کرد تا متوجه ظرائفش شویم مثل درک‌کردن نقص و زیبایی با‌ مقایسهٔ دو چهره.

🥌| بازهم چیزی هست؟ بله هست. می‌توانیم با سپردن گوش به دیالوگ شخصیت داستان (دیالوگی که جزییات غیرلازمش را حذف کرده‌ایم و احتمالاً جزییات تازه که براساس نیاز اضافه کرده‌ایم) حرکت را حس کنیم.

- از کتاب: چگونه می‌نویسم، احمد محمود
-غزال خوش قلم
🩷||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
نوع واژگان، نوع ساختارهای دستوری و سطح سادگی یا پیچیدگی افکار شخصیت‌ها را متناسب با نوع هویت آن‌ها انتخاب کنید. به این معنا که شکل گفتار و افکار آن‌ها مشابه به نظر برسد.
#شخصیت_پردازی

🩷||@Radioensha
Forwarded from آن‌ها
«جان» در پهلوی «گیان» gyan بوده و هم‌چنان در کردی وجود داره. گیان با ریشه‌ی گیه در ساخت زندگی ما رو یاری کرده‌.


#مارال_دوستی #کشف_کلمه
@anhaaparat
#مثبت_نویسندگی🎐
نویسنده نباید بگذارد که تصویرهای او فرسوده و مستعمل شوند. او اگر به دلائلی، در صد کتاب خود، صدبار توصیف پرواز پرندگان را می‌دهد، باید که حتی دو توصیف او به‌هم شباهت نداشته باشند، و دو توصیف او به توصیفاتی که دیگران از پرواز پرندگان کرده‌اند، شباهت نداشته باشد.

#نادر_ابراهیمی
🩷||@Radioensha
Forwarded from بنویس :)
#میم📝
مرور آرشیو نوشتن مرگ در داستان🖋

✏️ @benevis_s
#شعر_طوری🌈

پس نهانی‌ها به ضد پیدا شود
چون که حق را نیست ضد پنهان بود
#مولانا
🩷||@Radioensha
2024/09/22 09:26:13
Back to Top
HTML Embed Code: