#معرفی_کتاب📚
رمان آدمکش دو روایت مجزا را تعریف میکند. در یکی از داستانها، روابط پنهان و مبهم زن و مرد عاشقی دنبال میشود که در مکانهای مختلف یکدیگر را ملاقات میکنند. در طی این داستان، مرد برای زن داستانهایی تخیلی را که در فضایی دیگر اتفاق میافتد تعریف میکند. روایت دیگر از زبان پیرزنی 80 ساله به نام ایریس است. او در حال نوشتن خاطرات و اتفاقاتی است که در گذشته برای او و خواهرش لورا اتفاق افتاده است. نهایتا دو داستان به یکدیگر پیوند میخورند. آیریس زمان کودکی خود و لورا را به خاطر میآورد. آیریس دختری است که نسبت به خانوادهاش احساس مسئولیت میکند. او مجبور میشود به خاطر فداکاری برای خانوادهاش تن به ازدواج سرد و خاموشی با مردی ثروتمند بدهد. نقطهی عطف کتاب زمانی است که آیریس به تدریج حقایقی را نسبت به خانوادهی خود متوجه میشود و میفهمد که در اصل چه اشتباه بزرگی کرده است و مقصر چه کسی است.
#آدمکش_کور
#مارگارت_اتوود
🎙||@Radioensha
رمان آدمکش دو روایت مجزا را تعریف میکند. در یکی از داستانها، روابط پنهان و مبهم زن و مرد عاشقی دنبال میشود که در مکانهای مختلف یکدیگر را ملاقات میکنند. در طی این داستان، مرد برای زن داستانهایی تخیلی را که در فضایی دیگر اتفاق میافتد تعریف میکند. روایت دیگر از زبان پیرزنی 80 ساله به نام ایریس است. او در حال نوشتن خاطرات و اتفاقاتی است که در گذشته برای او و خواهرش لورا اتفاق افتاده است. نهایتا دو داستان به یکدیگر پیوند میخورند. آیریس زمان کودکی خود و لورا را به خاطر میآورد. آیریس دختری است که نسبت به خانوادهاش احساس مسئولیت میکند. او مجبور میشود به خاطر فداکاری برای خانوادهاش تن به ازدواج سرد و خاموشی با مردی ثروتمند بدهد. نقطهی عطف کتاب زمانی است که آیریس به تدریج حقایقی را نسبت به خانوادهی خود متوجه میشود و میفهمد که در اصل چه اشتباه بزرگی کرده است و مقصر چه کسی است.
#آدمکش_کور
#مارگارت_اتوود
🎙||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
ده روز بعد از تمام شدن جنگ، خواهرم لورا خود را با ماشین از روی یک پل به پایین پرت کرد. پل در دست تعمیر بود و لورا درست از روی علامت خطری که به این مناسبت نصب شده بود گذشت. ماشین شاخه های نوک درختان را که برگ های تازه داشتند شکست، بعد آتش گرفت، دور خود چرخید و به داخل نهر کم عمق درهای که سی متر از سطح خیابان فاصله داشت افتاد. قطعههایی از پل روی ماشین افتاد، و چیزی جز تکه های سوخته بدن لورا باقی نماند.
#آدمکش_کور
#مارگارت_اتوود
🎙||@Radioensha
ده روز بعد از تمام شدن جنگ، خواهرم لورا خود را با ماشین از روی یک پل به پایین پرت کرد. پل در دست تعمیر بود و لورا درست از روی علامت خطری که به این مناسبت نصب شده بود گذشت. ماشین شاخه های نوک درختان را که برگ های تازه داشتند شکست، بعد آتش گرفت، دور خود چرخید و به داخل نهر کم عمق درهای که سی متر از سطح خیابان فاصله داشت افتاد. قطعههایی از پل روی ماشین افتاد، و چیزی جز تکه های سوخته بدن لورا باقی نماند.
#آدمکش_کور
#مارگارت_اتوود
🎙||@Radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
در گفتار عادی، تقریبا همهی مردم حرفهایی را تکرار میکنند؛ جملهای را تمام نکرده جملهی دیگری را شروع میکنند؛ وسط حرف خودشان میپرند؛ تُپق میزنند؛ کلمهی اشتباهی را به کار میبرند و بعد چهار جمله را صرف توضیح دادن منظور واقعیشان میکنند. اما وقتی هنهی این مطالب را روی کاغذ میآورید، شخصیت آفریدهی شما (بسته به موضوع) کسالتآور یا بی هوش و حواس به نظر میآید.
البته اگر عمدا میخواهید کاری کنید که خواننده این طور فکر کند، گفت و گوهای شما ایرادی ندارد. مثل گفت و گوی شخصی که تحت فشار عصبی زیاد سخن میگوید.
🌸||@Radioensha
در گفتار عادی، تقریبا همهی مردم حرفهایی را تکرار میکنند؛ جملهای را تمام نکرده جملهی دیگری را شروع میکنند؛ وسط حرف خودشان میپرند؛ تُپق میزنند؛ کلمهی اشتباهی را به کار میبرند و بعد چهار جمله را صرف توضیح دادن منظور واقعیشان میکنند. اما وقتی هنهی این مطالب را روی کاغذ میآورید، شخصیت آفریدهی شما (بسته به موضوع) کسالتآور یا بی هوش و حواس به نظر میآید.
البته اگر عمدا میخواهید کاری کنید که خواننده این طور فکر کند، گفت و گوهای شما ایرادی ندارد. مثل گفت و گوی شخصی که تحت فشار عصبی زیاد سخن میگوید.
🌸||@Radioensha
#مثبت_نویسندگی🎐
در اولین دستنویس، فقط کلمات روی صفحه ریخته میشود. چندان در قیدوبند این نیستم که منظم باشم؛ اما دستنویس دوم این حالت را ندارد. جدیتر است. از آن لذت بیشتری میبرم.
بعد شروع میکنم با آن وررفتن. هر روز این کار چند ساعت وقت میبرد اما همیشه تا جایی پیش میروم که برایم جذاب است. در غیر این صورت آن را رها میکنم چون وقتی خودم را جذب نکند حتماً برای خواننده هم خستهکننده خواهد بود.
#ریموند_بریگز
🌸||@Radioensha
در اولین دستنویس، فقط کلمات روی صفحه ریخته میشود. چندان در قیدوبند این نیستم که منظم باشم؛ اما دستنویس دوم این حالت را ندارد. جدیتر است. از آن لذت بیشتری میبرم.
بعد شروع میکنم با آن وررفتن. هر روز این کار چند ساعت وقت میبرد اما همیشه تا جایی پیش میروم که برایم جذاب است. در غیر این صورت آن را رها میکنم چون وقتی خودم را جذب نکند حتماً برای خواننده هم خستهکننده خواهد بود.
#ریموند_بریگز
🌸||@Radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
در اثرتان لطیفه تعریف نکنید، به خصوص لطیفههای قدیمی و شوخیهایی که در اینترنت خواندهاید. چون اگر شما آن را جایی شنیده باشید، احتمال اینکه خواننده هم آن را شنیده باشد زیاد است.
🌸||@Radioensha
در اثرتان لطیفه تعریف نکنید، به خصوص لطیفههای قدیمی و شوخیهایی که در اینترنت خواندهاید. چون اگر شما آن را جایی شنیده باشید، احتمال اینکه خواننده هم آن را شنیده باشد زیاد است.
🌸||@Radioensha
4_5839448771276049813.mp4
18.2 MB
🪁🖇•• #ویدیو:
- داستان چیست؟ وقتی داستان مینویسیم، دقیقا داریم چیکار میکنیم؟
- علیرضا محمودی ایرانمهر🌱
- منبع : @nevisandesaz
🎙||@Radioensha
- داستان چیست؟ وقتی داستان مینویسیم، دقیقا داریم چیکار میکنیم؟
- علیرضا محمودی ایرانمهر🌱
- منبع : @nevisandesaz
🎙||@Radioensha
#معرفی_کتاب 📚
کتاب سایهی باد اثر نویسنده اسپانیایی،کارلوس روئیث ثافون داستانی پر هیجان درباره یک شهر با یک گورستان کتاب است .
داستان در شهر بارسلون اتفاق می افتد .پسر بچه ای ۱۰ ساله با پدرش در یک روز سرد به گورستانی از کتاب های فراموش شده در شهر قدیم بارسلون می رود .کتابخانه ای با دالان های تو در تو و عنوان های مرموز و از یاد رفته.پسر اجازه دارد که یک کتاب را انتخاب کند و بردارد او از میان قفسه های خاک آلود و وحشت انگیز ، کتاب سایه ی باد نوشته خولیان کاراکاس را برمی دارد پسر بزرگ میشود و افرادی به دلایل نا معلوم و وحشت انگیز به کتاب او علاقه شدیدی نشان می دهندو از این جاست که ماجرا های پر تعلیق سایه ی باد آغاز میشود.
نسخه ی اصلی این کتاب در سال ۲۰۰۵ منتشر شد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت این اثر تا به حال به ۲۰ زبان ترجمه شده و یک کتاب پر فروش در سطح جهانی است.
#سایه_ی_باد
#کارلوس_روئیث_ثافون
🎙||@Radioensha
کتاب سایهی باد اثر نویسنده اسپانیایی،کارلوس روئیث ثافون داستانی پر هیجان درباره یک شهر با یک گورستان کتاب است .
داستان در شهر بارسلون اتفاق می افتد .پسر بچه ای ۱۰ ساله با پدرش در یک روز سرد به گورستانی از کتاب های فراموش شده در شهر قدیم بارسلون می رود .کتابخانه ای با دالان های تو در تو و عنوان های مرموز و از یاد رفته.پسر اجازه دارد که یک کتاب را انتخاب کند و بردارد او از میان قفسه های خاک آلود و وحشت انگیز ، کتاب سایه ی باد نوشته خولیان کاراکاس را برمی دارد پسر بزرگ میشود و افرادی به دلایل نا معلوم و وحشت انگیز به کتاب او علاقه شدیدی نشان می دهندو از این جاست که ماجرا های پر تعلیق سایه ی باد آغاز میشود.
نسخه ی اصلی این کتاب در سال ۲۰۰۵ منتشر شد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت این اثر تا به حال به ۲۰ زبان ترجمه شده و یک کتاب پر فروش در سطح جهانی است.
#سایه_ی_باد
#کارلوس_روئیث_ثافون
🎙||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
هرگز به هیچ کس اعتماد نکن، دانیل به خصوص افرادی که همیشه تحسینشان میکنی و در ذهنت بزرگ ترین انسان ها هستند. همیشه همان آدم ها بیشترین بار رنج و درد را روی دوشِت می گذارن و تو را به سمت بدترین مصیبت ها هدایت می کنن.
#سایه_ی_باد
#کارلوس_روئیث_ثافون
هرگز به هیچ کس اعتماد نکن، دانیل به خصوص افرادی که همیشه تحسینشان میکنی و در ذهنت بزرگ ترین انسان ها هستند. همیشه همان آدم ها بیشترین بار رنج و درد را روی دوشِت می گذارن و تو را به سمت بدترین مصیبت ها هدایت می کنن.
#سایه_ی_باد
#کارلوس_روئیث_ثافون
Forwarded from مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
۴ نوع داستان:
داستان معمولی آدمهای معمولی
داستان غیرمعمولی آدمهای معمولی
داستان معمولی آدمهای غیرمعمولی
داستان غیرمعمولی آدمهای غیرمعمولی
#لایو #پادکست
@shahinkalantari
instagram.com/shahinkalantary/
داستان معمولی آدمهای معمولی
داستان غیرمعمولی آدمهای معمولی
داستان معمولی آدمهای غیرمعمولی
داستان غیرمعمولی آدمهای غیرمعمولی
#لایو #پادکست
@shahinkalantari
instagram.com/shahinkalantary/
#نکته_نویسندگی 🗒
از آنجا که ما میخواهیم داستانهای خیالیمان تقلیدی از زندگی باشد باید همهی ابعاد زندگی شخصیتهایمان را همزمان نشان دهیم. البته نه چیزهای ملالآور را، بلکه چیزهای مهم را؛ چیزهایی را که به طرح داستان ربط داشته باشد و آن را پیش ببرد.
🌸||@Radioensha
از آنجا که ما میخواهیم داستانهای خیالیمان تقلیدی از زندگی باشد باید همهی ابعاد زندگی شخصیتهایمان را همزمان نشان دهیم. البته نه چیزهای ملالآور را، بلکه چیزهای مهم را؛ چیزهایی را که به طرح داستان ربط داشته باشد و آن را پیش ببرد.
🌸||@Radioensha
#شعر_طوری💛
آهای آدمها
صدای مرا میشنوید؟
شهریور ما سرد و تاریک است
باران خون بر سر ما بارید
اما خوشه خشم ما
تشنه این باران بود
از پس این چمنهای خاکستری
جوانه زدیم
قندیلها این روزها
بر رگ و ریشهما فرو میرود
اما ما سبز خواهیم شد
آهای آدمها
خواهیم رقصید زیر آسمان رهایی
با پیرهن بلندِ برهنگی
و اگر کنار هم باشیم
افکارمان ندای عاشقان مستمندی خواهد بود
که برای مرغان آزادیخواه
به تماشای جهان، نه نشسته بلکه برخواستهاند.
ظلممان تمام نمیشود
تمام نخواهد شد
ظلم را میآراییم
ظلم را با هم میپیماییم
و کُنج این هستی را با رقصهایمان زینت میدهیم.
#پریازارعی
#کیمیامیرزایی
🌸|| @Radioensha
آهای آدمها
صدای مرا میشنوید؟
شهریور ما سرد و تاریک است
باران خون بر سر ما بارید
اما خوشه خشم ما
تشنه این باران بود
از پس این چمنهای خاکستری
جوانه زدیم
قندیلها این روزها
بر رگ و ریشهما فرو میرود
اما ما سبز خواهیم شد
آهای آدمها
خواهیم رقصید زیر آسمان رهایی
با پیرهن بلندِ برهنگی
و اگر کنار هم باشیم
افکارمان ندای عاشقان مستمندی خواهد بود
که برای مرغان آزادیخواه
به تماشای جهان، نه نشسته بلکه برخواستهاند.
ظلممان تمام نمیشود
تمام نخواهد شد
ظلم را میآراییم
ظلم را با هم میپیماییم
و کُنج این هستی را با رقصهایمان زینت میدهیم.
#پریازارعی
#کیمیامیرزایی
🌸|| @Radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
شخصیتهایی که صد در صد مطمئناند کاری که انجام میدهند درست است و بیکله و بدون ترس جلو میروند شخصیتهای جالبی نیستند. ما در زندگی شخصیمان هم اینطور عمل نمیکنیم. چون ما هم، مثل همه، در زندگی تردیدهای زیادی دربارهی مسائل مختلف داریم. فاش کردن تردیدهای درونی شخصیت اصلی در رمان باعث میشود خوانندهها بیشتر و عمیقتر در رمان شما غرق بشوند.
#شخصیت_پردازی
🌸||@Radioensha
شخصیتهایی که صد در صد مطمئناند کاری که انجام میدهند درست است و بیکله و بدون ترس جلو میروند شخصیتهای جالبی نیستند. ما در زندگی شخصیمان هم اینطور عمل نمیکنیم. چون ما هم، مثل همه، در زندگی تردیدهای زیادی دربارهی مسائل مختلف داریم. فاش کردن تردیدهای درونی شخصیت اصلی در رمان باعث میشود خوانندهها بیشتر و عمیقتر در رمان شما غرق بشوند.
#شخصیت_پردازی
🌸||@Radioensha
#مثبت_نویسندگی🎐
من متقاعد شدهام که مردم دنیا به دو گروه تقسیم میشوند: کسانی که میتوانند داستانسرایی کنند و آنهایی که نمیتوانند. به عبارتی دیگر، کسانی که خوب میفهمند و آنهایی که بد میفهمند.
برای من داستانها همچون اسباببازی هستند و ساختن و تعریف کردن آنها همانند بازی است. همانطور که اگر کودکی را در مقابل یک مشت اسباببازی متفاوت بگذارید، همۀ آنها را لمس میکند اما نهایتاً با یکیشان مشغول میشود. این «یکی» نشانگر و بیانگر استعداد و قابلیتهای اوست.
#گابریل_گارسیا_مارکز
🌸||@Radioensha
من متقاعد شدهام که مردم دنیا به دو گروه تقسیم میشوند: کسانی که میتوانند داستانسرایی کنند و آنهایی که نمیتوانند. به عبارتی دیگر، کسانی که خوب میفهمند و آنهایی که بد میفهمند.
برای من داستانها همچون اسباببازی هستند و ساختن و تعریف کردن آنها همانند بازی است. همانطور که اگر کودکی را در مقابل یک مشت اسباببازی متفاوت بگذارید، همۀ آنها را لمس میکند اما نهایتاً با یکیشان مشغول میشود. این «یکی» نشانگر و بیانگر استعداد و قابلیتهای اوست.
#گابریل_گارسیا_مارکز
🌸||@Radioensha
•• #دیالوگ ••
- ما دقیقا ضربه رو اونجا میخوریم که از آدما توقع بیجا داشته باشیم.
- ولی من فکر میکنم ما دقیقا ضربه رو اونجا میخوریم که از بعضی از آدما توقع بیشتری داشته باشیم!
🌸||@Radioensha
- ما دقیقا ضربه رو اونجا میخوریم که از آدما توقع بیجا داشته باشیم.
- ولی من فکر میکنم ما دقیقا ضربه رو اونجا میخوریم که از بعضی از آدما توقع بیشتری داشته باشیم!
🌸||@Radioensha