#نکته_نویسندگی 🗒
🌀 اگر صحنهی تکشخصیتی خیلی طولانی شود، داستان کمکم ملالآور میشود.
خواننده از صحنههایی خوشش میآید که در آنها دو یا چند شخصیت به نحوی درگیر با یک حادثه و در حال گفت و گو باشند.
🎙|| @radioensha
🌀 اگر صحنهی تکشخصیتی خیلی طولانی شود، داستان کمکم ملالآور میشود.
خواننده از صحنههایی خوشش میآید که در آنها دو یا چند شخصیت به نحوی درگیر با یک حادثه و در حال گفت و گو باشند.
🎙|| @radioensha
Forwarded from مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
«ننوشتن یعنی تنهایی. ننوشتن باعث وسواس و درگیری با خود میشود. وسواس مانع ارتباط با دیگران میشود. وسواس مانع ارتباط با خویشتن میشود. نوشتن مثل نگاهکردن به قطبنمای درونی است. ما آن زا نگاه میکنیم و راهمان را پیدا میکنیم.»
جولیا کامرون، کتاب حق نوشتن
و گفتاری دربارهی تمرکز و افزایش کیفیت عملکرد
#لایو #پادکست
@shahinkalantari
instagram.com/shahinkalantary/
جولیا کامرون، کتاب حق نوشتن
و گفتاری دربارهی تمرکز و افزایش کیفیت عملکرد
#لایو #پادکست
@shahinkalantari
instagram.com/shahinkalantary/
#شعر_طوری💛
منم که گاه، به ترکِ تو سخت مجبورم!
تویی که دوری تو شیشه کرده خون ها را...
#نجمه_زارع
🌸|| @Radioensha
منم که گاه، به ترکِ تو سخت مجبورم!
تویی که دوری تو شیشه کرده خون ها را...
#نجمه_زارع
🌸|| @Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_شعر📝 📮| چگونه شاعر شویم؟ (۴) ♥️| «عزیزان خود را بکشید.» بازنگری را دست کم نگیرید. اینکه قافیههای شعر شما همه درست است و قصۀ آن به پایان رسیده یا اینکه شما دوستش دارید دلیل کامل بودن آن نیست. شعر خوب خواننده را به حرکت در میآورد و او را تحت تأثیر…
#کارگاه_شعر📝
🌊| چگونه شاعر شویم؟ (۵)
❄️| شعر خود را در معرض نقد و بررسی قرار دهید. نظر بزرگان ادبی را نادیده نگیرید و از به اشتراکگذاری کار خود با آنها واهمهای نداشته باشید. ممکن است بعضی کار شما را دوست داشته باشند و بعضی هم نه. تمام نکات را یادداشت کرده و در بازنگری از آنها استفاده کنید.
اگر مشکلی در شعر شما وجود دارد نگویید: «این سبک من است» و اگر سبک شما چنین است بدانید راه را اشتباه رفتهاید.
🌸||@Radioensha
🌊| چگونه شاعر شویم؟ (۵)
❄️| شعر خود را در معرض نقد و بررسی قرار دهید. نظر بزرگان ادبی را نادیده نگیرید و از به اشتراکگذاری کار خود با آنها واهمهای نداشته باشید. ممکن است بعضی کار شما را دوست داشته باشند و بعضی هم نه. تمام نکات را یادداشت کرده و در بازنگری از آنها استفاده کنید.
اگر مشکلی در شعر شما وجود دارد نگویید: «این سبک من است» و اگر سبک شما چنین است بدانید راه را اشتباه رفتهاید.
🌸||@Radioensha
✅تفاوت "زندگی" و "زندگانی"
🍊✨در اصل، «زندگانی» یعنی «طول مدت زندگی»؛ اما تفاوت معنایی این دو واژه بهمرور از بین رفته است و این دو بهصورت واژگان همگون درآمدهاند.
-مارال دوستی، آن ها
#کلمه
🌸||@Radioensha
🍊✨در اصل، «زندگانی» یعنی «طول مدت زندگی»؛ اما تفاوت معنایی این دو واژه بهمرور از بین رفته است و این دو بهصورت واژگان همگون درآمدهاند.
-مارال دوستی، آن ها
#کلمه
🌸||@Radioensha
#شعر_طوری💛
نمیدانم چهزهری در روح من، در هستی من ریخته بود که نه تنها او را میخواستم، بلکه تمام ذرات تنم، ذرات تن او را لازم داشت.
#صادق_هدایت
🌸|| @Radioensha
نمیدانم چهزهری در روح من، در هستی من ریخته بود که نه تنها او را میخواستم، بلکه تمام ذرات تنم، ذرات تن او را لازم داشت.
#صادق_هدایت
🌸|| @Radioensha
#معرفی_کتاب 📚
مرجان شیر محمدی در رمان "خانه ی لهستانی ها" از سرگذشت،آرزوها،خواهش ها و حسرت های چند زن از طبقه ضعیف جامعه در جنوب شهر تهران می گوید.
زنانی که در یک خانه قدیمی بزرگ که قبلا محل اقامت لهستانی های فراری از جنگ جهانی دوم بوده و حالا پناهگاه مردمانی شده است که یک وجه مشترک مهم دارند.ساکنان این خانه همه از نداری رنج می برند.
بهجت خانم و شوهرش ،نصیبه خانم و شوهرش ،ثروت خانم ،همدم خانم و شوهرش که سلمانی دارد و خیلی هم بد اخلاق است .عزت خانم و شوهرش که دست بزن دارد و مدام او را اذیت می کند و بچه های قد و نیم قدشان ،دلشاد خانم صاحب خانه و مادام که یک پیرزن لهستانی دوست داشتنی است و با گرفتن فال قهوه روزگارش را میگذراند.
روای پسر یکی از زن های خانه لهستانی ها است .زنی که دوست دارد بچه اش آدم حسابی و باسواد بار بیاید این پسر که اسمش سهراب است یکی یکی به زندگی ساکنان این خانه ی قدیمی سرک می شود و داستانشان را تعریف می کند .
#خانه_ی_لهستانی_ها
#مرجان_شیر_محمدی
🎙||@Radioensha
مرجان شیر محمدی در رمان "خانه ی لهستانی ها" از سرگذشت،آرزوها،خواهش ها و حسرت های چند زن از طبقه ضعیف جامعه در جنوب شهر تهران می گوید.
زنانی که در یک خانه قدیمی بزرگ که قبلا محل اقامت لهستانی های فراری از جنگ جهانی دوم بوده و حالا پناهگاه مردمانی شده است که یک وجه مشترک مهم دارند.ساکنان این خانه همه از نداری رنج می برند.
بهجت خانم و شوهرش ،نصیبه خانم و شوهرش ،ثروت خانم ،همدم خانم و شوهرش که سلمانی دارد و خیلی هم بد اخلاق است .عزت خانم و شوهرش که دست بزن دارد و مدام او را اذیت می کند و بچه های قد و نیم قدشان ،دلشاد خانم صاحب خانه و مادام که یک پیرزن لهستانی دوست داشتنی است و با گرفتن فال قهوه روزگارش را میگذراند.
روای پسر یکی از زن های خانه لهستانی ها است .زنی که دوست دارد بچه اش آدم حسابی و باسواد بار بیاید این پسر که اسمش سهراب است یکی یکی به زندگی ساکنان این خانه ی قدیمی سرک می شود و داستانشان را تعریف می کند .
#خانه_ی_لهستانی_ها
#مرجان_شیر_محمدی
🎙||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
بودن همه ی ما توی آن خانه به خاطر مادام بود. این حرف من نیست .این را دلشاد خانم می گفت .دلشاد خانم صاحب خانه دو طبقه یا به قول خودش عمارت دو اشکوبه ما بود .که ماهی یکبار برای گرفتن اجاره خانه می آمد .وسط حیاط می نشست و همسایه ها یکی یکی می آمدند و اجاره هاشان را می دادند و دلشاد خانم توی یک دفترچه که همیشه همراهش بود جلو اسم هر کس یک ضربدر می گذاشت.
#خانه_ی_لهستانی_ها
#مرجان_شیر_محمدی
🎙||@Radioensha
بودن همه ی ما توی آن خانه به خاطر مادام بود. این حرف من نیست .این را دلشاد خانم می گفت .دلشاد خانم صاحب خانه دو طبقه یا به قول خودش عمارت دو اشکوبه ما بود .که ماهی یکبار برای گرفتن اجاره خانه می آمد .وسط حیاط می نشست و همسایه ها یکی یکی می آمدند و اجاره هاشان را می دادند و دلشاد خانم توی یک دفترچه که همیشه همراهش بود جلو اسم هر کس یک ضربدر می گذاشت.
#خانه_ی_لهستانی_ها
#مرجان_شیر_محمدی
🎙||@Radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
شخصیتهایی که صد در صد مطمئناند کاری که انجام میدهند درست است و بی کله و بدون ترس جلو میروند شخصیتهای جالبی نیستند. ما در زندگی شخصیمان هم اینطور عمل نمیکنیم. چون ما هم، مثل همه، در زندگی تردیدهای زیادی دربارهی مسائل مختلف داریم. فاش کردن تردیدهای درونی شخصیت اصلی در رمان باعث میشود خوانندهها بیشتر و عمیقتر در رمان شما غرق بشوند.
🎙||@Radioensha
شخصیتهایی که صد در صد مطمئناند کاری که انجام میدهند درست است و بی کله و بدون ترس جلو میروند شخصیتهای جالبی نیستند. ما در زندگی شخصیمان هم اینطور عمل نمیکنیم. چون ما هم، مثل همه، در زندگی تردیدهای زیادی دربارهی مسائل مختلف داریم. فاش کردن تردیدهای درونی شخصیت اصلی در رمان باعث میشود خوانندهها بیشتر و عمیقتر در رمان شما غرق بشوند.
🎙||@Radioensha
#شعر_طوری💛
حریفی با تمسخر گفت: زاری شهریارا بس
که میگیرند در شهر و دیار ما گدایان را
#شهریار
🌸|| @Radioensha
حریفی با تمسخر گفت: زاری شهریارا بس
که میگیرند در شهر و دیار ما گدایان را
#شهریار
🌸|| @Radioensha
#تصویر_نویسی🖼
🕊حستون رو راجع به این عکس بنویسید.
☑️متنتون میتونه دلنوشته یا یک داستان کوتاه باشه📝
نوشته هاتون رو به لینک زیر بفرستید📬
http://www.tg-me.com/HidenChat_bot?start=800031344
🕊حستون رو راجع به این عکس بنویسید.
☑️متنتون میتونه دلنوشته یا یک داستان کوتاه باشه📝
نوشته هاتون رو به لینک زیر بفرستید📬
http://www.tg-me.com/HidenChat_bot?start=800031344
•• #دیالوگ ••
- احساس میکنم دارم میمیرم.
- تو خیلی وقته مردی جاناتان. از اون روزی که تصمیم گرفتی با جک یه قلعه بسازی. یه قلعه متروک. همون بچگیت. یادته؟
🌸||@Radioensha
- احساس میکنم دارم میمیرم.
- تو خیلی وقته مردی جاناتان. از اون روزی که تصمیم گرفتی با جک یه قلعه بسازی. یه قلعه متروک. همون بچگیت. یادته؟
🌸||@Radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
شخصیت شما باید یکدست و منسجم حرف بزند، اما انعطاف داشته باشید. هر کسی به دلیل نوع مخاطبها و در موقعیتهای مختلف گفتارش را عوض میکند.
* از گویش و لهجه هم با احتیاط استفاده کنید.
#شخصیت_پردازی
🎙||@Radioensha
شخصیت شما باید یکدست و منسجم حرف بزند، اما انعطاف داشته باشید. هر کسی به دلیل نوع مخاطبها و در موقعیتهای مختلف گفتارش را عوض میکند.
* از گویش و لهجه هم با احتیاط استفاده کنید.
#شخصیت_پردازی
🎙||@Radioensha
#نقد_متون🔍
متن ارسالی برای نقد: 📋👇
بعضی شبها دلم میخواهد کشورم باز گردد به خویش
مثل همان لحظهها که بعضی شبها دلم میخواهد پدرم باز گردد به خانهاش
من آدم سخت گیری نیستم پس بعضی شبها کافیست تا من در خیابانهای کشورم راه بروم و هوای آزادش را نفس بکشم
بعضی شبها از پهلوی پسران کشورم که مهاجر شدند و در پیاده رو ها در حال قدم زدن اند و دختران کشورم کتاب به دست با لبخندی معصومانه رد شوم.
بعضی وقتها چارهیی جز صبر ندارم اما این بیچارهگی از درون مرا قطعه قطعه میکند.
تا هر کسی را میبینم میخواهم التماسش را بکنم تا وطنم را باز گرداند اما لبخندی میزنم و رد میشوم چون او هم بیچاره است.
من در مکعبی گیر ماندهام که هرچه با مُشت به دیوارش میکوبم تا آزاد شوم اما فقط انگشتانم میشکنند.
استخوانهایم خورد وخمیر میشوند انگار در این جهنم صدها سال زندهام و گناهانم بخشیده نمیشوند.
🎙|| رادیو انشا موج اف ام ردیف نویسندگی :)
متن بالا رو نقد کنید و به لینک زیر بفرستید
https://www.tg-me.com/BChatBot?start=sc-35894-7ubf1KO
متن ارسالی برای نقد: 📋👇
بعضی شبها دلم میخواهد کشورم باز گردد به خویش
مثل همان لحظهها که بعضی شبها دلم میخواهد پدرم باز گردد به خانهاش
من آدم سخت گیری نیستم پس بعضی شبها کافیست تا من در خیابانهای کشورم راه بروم و هوای آزادش را نفس بکشم
بعضی شبها از پهلوی پسران کشورم که مهاجر شدند و در پیاده رو ها در حال قدم زدن اند و دختران کشورم کتاب به دست با لبخندی معصومانه رد شوم.
بعضی وقتها چارهیی جز صبر ندارم اما این بیچارهگی از درون مرا قطعه قطعه میکند.
تا هر کسی را میبینم میخواهم التماسش را بکنم تا وطنم را باز گرداند اما لبخندی میزنم و رد میشوم چون او هم بیچاره است.
من در مکعبی گیر ماندهام که هرچه با مُشت به دیوارش میکوبم تا آزاد شوم اما فقط انگشتانم میشکنند.
استخوانهایم خورد وخمیر میشوند انگار در این جهنم صدها سال زندهام و گناهانم بخشیده نمیشوند.
🎙|| رادیو انشا موج اف ام ردیف نویسندگی :)
متن بالا رو نقد کنید و به لینک زیر بفرستید
https://www.tg-me.com/BChatBot?start=sc-35894-7ubf1KO
#گاهی_صمیمی_با_ادمین👀
پاسختون رو به لینک زیر بفرستید👇🏼🍃
https://www.tg-me.com/BChatBot?start=sc-35894-7ubf1KO
🌸||@Radioensha
پاسختون رو به لینک زیر بفرستید👇🏼🍃
https://www.tg-me.com/BChatBot?start=sc-35894-7ubf1KO
🌸||@Radioensha