#کارگاه_رمان_نویسی
💌|× ویژگی یک دیالوگ خوب در داستان! (بخشاول)
🌥🌊•• پس از معرفی و شناخت شخصيت و شخصيتپردازی و زبان معيار در داستان، نويسنده بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه كلمات و جملاتی كه از زبان و دهان شخصيتهای او در داستان بازگو میشود، آيا با رفتار و اعمال و عكسالعمل و طرز فكر او همخوانی و تناسب دارد يا نه؟ و آيا مخاطب میتواند بر اساس گفتگوها و يا ديالوگهای شخصيتها به موقعيت او و مكان و زمان و فضايی كه روی داده و يا توصيفات نويسنده را تشخيص دهد؟ و كلمات و جملاتی كه گفته میشود، آيا در باورپذير نمودن شخصيت و پيش بردن داستان مفيد است؟
🌥🌊•• ديالوگ هر چيزی است كه شخصيتها بیان میكنند و گفتهها و سخنان با اهميت در داستان را ديالوگ گويند. گفتگو نیز هرچيزی است كه شخصيتها بازگو میكنند و دارای ارزش و اهميت نیست. پس با اين دو تعريف به تفاوت اساسی گفتگو و ديالوگ پی میبريم.
🍲•• قصه را صحیح و به درستی هدایت کنید.
🍲•• خواستهها، آرزوها، موضع گیریها و انگیزههای شخصیت خود را بیان کنید.
🍲•• از حاشیه و زیاده گویی اجتناب کنید.
🍲•• در حین سادگی از دیدگاه زبان شناسی و زیبایی شناسی دارای ارزش باشد.
🍲•• از اطلاعات دهی مستقیم پرهیز کنید و اطلاعات در لابلای خواستهی شخصیتها به عنوان یک نیاز درونی و ضروری مطرح کنید.
🍲•• در معرفی فضا و اتمسفر نمایش حرفهای عمل کنید.
#رمان_نویسی
#ایده
🎙||@Radioensha
💌|× ویژگی یک دیالوگ خوب در داستان! (بخشاول)
🌥🌊•• پس از معرفی و شناخت شخصيت و شخصيتپردازی و زبان معيار در داستان، نويسنده بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه كلمات و جملاتی كه از زبان و دهان شخصيتهای او در داستان بازگو میشود، آيا با رفتار و اعمال و عكسالعمل و طرز فكر او همخوانی و تناسب دارد يا نه؟ و آيا مخاطب میتواند بر اساس گفتگوها و يا ديالوگهای شخصيتها به موقعيت او و مكان و زمان و فضايی كه روی داده و يا توصيفات نويسنده را تشخيص دهد؟ و كلمات و جملاتی كه گفته میشود، آيا در باورپذير نمودن شخصيت و پيش بردن داستان مفيد است؟
🌥🌊•• ديالوگ هر چيزی است كه شخصيتها بیان میكنند و گفتهها و سخنان با اهميت در داستان را ديالوگ گويند. گفتگو نیز هرچيزی است كه شخصيتها بازگو میكنند و دارای ارزش و اهميت نیست. پس با اين دو تعريف به تفاوت اساسی گفتگو و ديالوگ پی میبريم.
🍲•• قصه را صحیح و به درستی هدایت کنید.
🍲•• خواستهها، آرزوها، موضع گیریها و انگیزههای شخصیت خود را بیان کنید.
🍲•• از حاشیه و زیاده گویی اجتناب کنید.
🍲•• در حین سادگی از دیدگاه زبان شناسی و زیبایی شناسی دارای ارزش باشد.
🍲•• از اطلاعات دهی مستقیم پرهیز کنید و اطلاعات در لابلای خواستهی شخصیتها به عنوان یک نیاز درونی و ضروری مطرح کنید.
🍲•• در معرفی فضا و اتمسفر نمایش حرفهای عمل کنید.
#رمان_نویسی
#ایده
🎙||@Radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
صحنههای گفت و گوی شما باید هدف یا اهدافی داشته باشند و داستان را پیش ببرند. اگر گفت و گویی به ظن نویسنده داستان را پیش نمیبرد و نبود آن لطمهای به داستان نخواهد زد باید حذف شود.
#گفت_و_گو_نویسی
🎙|| @radioensha
صحنههای گفت و گوی شما باید هدف یا اهدافی داشته باشند و داستان را پیش ببرند. اگر گفت و گویی به ظن نویسنده داستان را پیش نمیبرد و نبود آن لطمهای به داستان نخواهد زد باید حذف شود.
#گفت_و_گو_نویسی
🎙|| @radioensha
#شعر_طوری💛
عاقلان پا مگذارید به میخانهی عشق
داغ صد مُهر جنون خورده به پیشانی ما
#اسحاق_انور
🌸|| @Radioensha
عاقلان پا مگذارید به میخانهی عشق
داغ صد مُهر جنون خورده به پیشانی ما
#اسحاق_انور
🌸|| @Radioensha
#بدانیم📌
👤|• هوشنگ مرادی کرمانی:
📘- در زنگ ریاضی اگر سی نفر دانشآموز سر کلاساند باید جواب مسئلهای را به یک شکل تهیه بکنند.
📗- در حالی که همین بچهها در زنگ #انشا جهانشان با همدیگر فرق میکند. در این زنگ بچهها میتوانند خودشان را و درونشان را بیرون بریزند.
📒- هیچ درسی به اندازه انشا نمیتواند درون یک نفر را بیرون بریزد و احساسش را نشان دهد و نگاهش را به زندگی تعریف کند.
📙- هنر و انشا هم شباهتهایی با هم دارند. هنر از جایی شروع میشود که تا به حال هیچکس، آن نگاه را به زندگی و موضوع نکرده است. برای همین هم اصلا هنر را نمی شود به کسی یاد داد؛ برای اینکه هنر فقط یک بار به وجود میآید.
📕- دیوان حافظ یک بار به وجود آمده است. پیرمرد و دریای ارنست همینگوی یک دفعه نوشته شده است. مجسمههای میکل آنژ یک بار ساخته شده. نقاشیهای رامبرانت یک بار درست شده است.
📘- کِی هنر تکثیر میشود و کی میگوید که هنر به تولید انبوه میرسد؟ هنر اصلا زمانی شروع می شود که ما کاری بکنیم که تا به حال کسی نکرده باشد. هنرمندان معمولا در آغاز مسخره میشوند.
📗- وقتی نیما شروع کرد به شعر گفتن، اینقدر به او متلک گفتند و اینقدر استادان دانشگاه مسخرهاش کردند و میگفتند: «ادبیات ایران را خراب میکند.»
📒- یا مثلا وقتی هدایت مطرح شد پدرش را در آوردند. ابراهیم گلستان در کتاب «گفتهها» تعریف میکند که هدایت از هر کتاب ۵۰۰ تا ۶۰۰ جلد را به سختی چاپ میکرد و تا ۱۲ - ۱۰ سال در کتابفروشیها بود و کسی اهمیت نمیداد و معروف بود که میگفتند: «دیوانه!»
📙- همین پیکاسو زمانی که آن اثر را خلق کرد، میگفتند مسخره است، اصلا نقاشی بلد نیست. بعد آمد نقاشیای کشید که هر که نگاه میکرد خیال میکرد که عکس است؛ از بس که قشنگ بود.
📕- گفت میتوانم این گونه بکشم، ولی دارم یک نگاه تازهای به نقاشی میکنم. دارم از زوایای تازهای نگاه میکنم. در هر صورت همه اینها یک بار اثری را خلق کردهاند.
📘- اگر شما از گلهای آفتابگردان ونگوگ زیاد تولید بکنید، به درد نمیخورد. هنر را اصلا نمیشود تولید و تکثیر کرد. کی میتواند هنر را به کسی باد بدهد. اگر کسی هنرمند است که خب هست، اگر هم نیست که خب هیچی.
📗- البته ابزار هنر را میشود یاد داد، اما نگاه را نمیشود یاد داد.
🖇منبع: @benevis_s
🎙||@Radioensha
👤|• هوشنگ مرادی کرمانی:
📘- در زنگ ریاضی اگر سی نفر دانشآموز سر کلاساند باید جواب مسئلهای را به یک شکل تهیه بکنند.
📗- در حالی که همین بچهها در زنگ #انشا جهانشان با همدیگر فرق میکند. در این زنگ بچهها میتوانند خودشان را و درونشان را بیرون بریزند.
📒- هیچ درسی به اندازه انشا نمیتواند درون یک نفر را بیرون بریزد و احساسش را نشان دهد و نگاهش را به زندگی تعریف کند.
📙- هنر و انشا هم شباهتهایی با هم دارند. هنر از جایی شروع میشود که تا به حال هیچکس، آن نگاه را به زندگی و موضوع نکرده است. برای همین هم اصلا هنر را نمی شود به کسی یاد داد؛ برای اینکه هنر فقط یک بار به وجود میآید.
📕- دیوان حافظ یک بار به وجود آمده است. پیرمرد و دریای ارنست همینگوی یک دفعه نوشته شده است. مجسمههای میکل آنژ یک بار ساخته شده. نقاشیهای رامبرانت یک بار درست شده است.
📘- کِی هنر تکثیر میشود و کی میگوید که هنر به تولید انبوه میرسد؟ هنر اصلا زمانی شروع می شود که ما کاری بکنیم که تا به حال کسی نکرده باشد. هنرمندان معمولا در آغاز مسخره میشوند.
📗- وقتی نیما شروع کرد به شعر گفتن، اینقدر به او متلک گفتند و اینقدر استادان دانشگاه مسخرهاش کردند و میگفتند: «ادبیات ایران را خراب میکند.»
📒- یا مثلا وقتی هدایت مطرح شد پدرش را در آوردند. ابراهیم گلستان در کتاب «گفتهها» تعریف میکند که هدایت از هر کتاب ۵۰۰ تا ۶۰۰ جلد را به سختی چاپ میکرد و تا ۱۲ - ۱۰ سال در کتابفروشیها بود و کسی اهمیت نمیداد و معروف بود که میگفتند: «دیوانه!»
📙- همین پیکاسو زمانی که آن اثر را خلق کرد، میگفتند مسخره است، اصلا نقاشی بلد نیست. بعد آمد نقاشیای کشید که هر که نگاه میکرد خیال میکرد که عکس است؛ از بس که قشنگ بود.
📕- گفت میتوانم این گونه بکشم، ولی دارم یک نگاه تازهای به نقاشی میکنم. دارم از زوایای تازهای نگاه میکنم. در هر صورت همه اینها یک بار اثری را خلق کردهاند.
📘- اگر شما از گلهای آفتابگردان ونگوگ زیاد تولید بکنید، به درد نمیخورد. هنر را اصلا نمیشود تولید و تکثیر کرد. کی میتواند هنر را به کسی باد بدهد. اگر کسی هنرمند است که خب هست، اگر هم نیست که خب هیچی.
📗- البته ابزار هنر را میشود یاد داد، اما نگاه را نمیشود یاد داد.
🖇منبع: @benevis_s
🎙||@Radioensha
#تصویر_نویسی🖼
🕊حستون رو راجع به این عکس بنویسید.
☑️متنتون میتونه دلنوشته یا یک داستان کوتاه باشه📝
نوشته هاتون رو به لینک زیر بفرستید📬
http://www.tg-me.com/HidenChat_bot?start=800031344
🕊حستون رو راجع به این عکس بنویسید.
☑️متنتون میتونه دلنوشته یا یک داستان کوتاه باشه📝
نوشته هاتون رو به لینک زیر بفرستید📬
http://www.tg-me.com/HidenChat_bot?start=800031344
#شعر_طوری💛
میخواهمت که خواستنی تر زِ هر کسی...
کو واژهای که سادهتر از اين بيان کنم؟!
#سیمین_بهبهانی
🌸|| @Radioensha
میخواهمت که خواستنی تر زِ هر کسی...
کو واژهای که سادهتر از اين بيان کنم؟!
#سیمین_بهبهانی
🌸|| @Radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
گاهی نویسندهها فکر میکنند اگر همهی صحنههای حادثه را در یک ردیف دنبال هم قرار دهند، داستان مهیجتر میشود. اما در واقع، خلاف این امر اتفاق میافتد. خواننده از تکرار حوصلهاش سر میرود. در این حالت، به دلیل اینکه صحنههای نفسگیر پشت سر هم میآیند، خواننده نفسش بند میآید و نمیتواند نفسی تازه کند.
#صحنهپردازی
🎙|| @radioensha
گاهی نویسندهها فکر میکنند اگر همهی صحنههای حادثه را در یک ردیف دنبال هم قرار دهند، داستان مهیجتر میشود. اما در واقع، خلاف این امر اتفاق میافتد. خواننده از تکرار حوصلهاش سر میرود. در این حالت، به دلیل اینکه صحنههای نفسگیر پشت سر هم میآیند، خواننده نفسش بند میآید و نمیتواند نفسی تازه کند.
#صحنهپردازی
🎙|| @radioensha
#معرفی_کتاب📚
هرچه باداباد سومین رمان استیو تولتز است پس از جزء از کل و ریگ روان، که به ترتیب دربارهی ترس از مرگ و ترس از زندگی بودند، تولتز در هرچه باداباد، با الهام گرفتن از مفهوم رجعت ابدی نیچه، یک دنیای آخرالزمانی ساخته که در آن آدمها، غرق حسرت آنچه از کف دادهاند، به دام چرخهی بیپایان مرگ و زندگی افتادهاند و دنبال راه خلاصی میگردند. کتاب تاملی است بر تولد و زندگی و هرچه در فاصلهی این دو اتفاق میافتد. او دنیای پس از مرگی میآفریند که بیشتر سوال طرح میکند تا پاسخ سوالات را بدهد. هرچه باداباد رمانی است پرکشش، خلاقانه و مانند دو رمان قبلی نویسنده، بیاندازه تفکربرانگیز.
#هر_چه_باداباد
#استیو_تولتز
🎙||@Radioensha
هرچه باداباد سومین رمان استیو تولتز است پس از جزء از کل و ریگ روان، که به ترتیب دربارهی ترس از مرگ و ترس از زندگی بودند، تولتز در هرچه باداباد، با الهام گرفتن از مفهوم رجعت ابدی نیچه، یک دنیای آخرالزمانی ساخته که در آن آدمها، غرق حسرت آنچه از کف دادهاند، به دام چرخهی بیپایان مرگ و زندگی افتادهاند و دنبال راه خلاصی میگردند. کتاب تاملی است بر تولد و زندگی و هرچه در فاصلهی این دو اتفاق میافتد. او دنیای پس از مرگی میآفریند که بیشتر سوال طرح میکند تا پاسخ سوالات را بدهد. هرچه باداباد رمانی است پرکشش، خلاقانه و مانند دو رمان قبلی نویسنده، بیاندازه تفکربرانگیز.
#هر_چه_باداباد
#استیو_تولتز
🎙||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
«فکر کردم این عالم اموات باورنکردنی است، چون چه کسی میتواند جایی تا ای حد مبتذل را حتی تصور کند؟ هیچچیز اعجابآوری نداشت؛ حقیر بود و بوروکراتیک. فکر کردم: همهی عمرم پدر خودم را درآوردم و هرگز نتوانستم هدفی از زندگیام بیرون بکشم. کار کردن همیشه مرا به این نتیجه رسانده بود که از پس هیچ کاری برنمیآیم، در هیچ قالبی نمیگنجم، و هربار که کارت خروج میزدم حس میکردم دارم زندگی اشتباهی را زندگی میکنم.»
#هر_چه_باداباد
#استیو_تولتز
🎙||@Radioensha
«فکر کردم این عالم اموات باورنکردنی است، چون چه کسی میتواند جایی تا ای حد مبتذل را حتی تصور کند؟ هیچچیز اعجابآوری نداشت؛ حقیر بود و بوروکراتیک. فکر کردم: همهی عمرم پدر خودم را درآوردم و هرگز نتوانستم هدفی از زندگیام بیرون بکشم. کار کردن همیشه مرا به این نتیجه رسانده بود که از پس هیچ کاری برنمیآیم، در هیچ قالبی نمیگنجم، و هربار که کارت خروج میزدم حس میکردم دارم زندگی اشتباهی را زندگی میکنم.»
#هر_چه_باداباد
#استیو_تولتز
🎙||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
🦋یک نکته دایره واژگانی
📚🖌قبل از نوشتن هر متنی، مثل متن کتاب یا مقاله یا نامه اداری، باید مخاطب را در نظر بگیریم. هر مخاطبی نسبت به یک سری دایره واژگان حساس تر است. مثلاً بعضی از روسا به کلمه «رشد» خیلی حساس تر هستند. بعضی ها روی کلمه «هزینه» و «سود» حساسیت دارند و بعضی دیگر هم روی «برندسازی». این که طرف مقابل کیست، چه سلیقه هایی دارد، چه نیازهایی را می شناسد و به آنها اهمیت می دهد، در نوشتن هر متنی موثر است.
💙🖌کتابی که برای طبقه خاص نوشته شده باشد، نیاز دارد که در بین طبقه خاص معرفی بشود. البته کتابی برای عموم نداریم. برای یک کارمند ساده، رشد شخصی فقط زمانی اهمیت پیدا می کند که قصد ارتقا داشته باشد. خیلی از این کارمندان، ترجیح می دهند که کتاب های شغلی خودشان را بخوانند و روی مهارت های نرم خودشان کار نکنند.
✍🏽👀به مخاطب متنی که می نویسید، فکر کنید. ورودی های کلمات هر کسی متفاوت است. گاهی حتی پیدا کردن همکاران صمیمی، همدانشگاهیهای سابق، کتابهای مورد علاقه و دوستان صمیمی در رسیدن به نقطه اشتراک اثرگذارند.
💢 این یعنی هنر استفاده از دایره واژگان.
📝منبع
🎙||@Radioensha
🦋یک نکته دایره واژگانی
📚🖌قبل از نوشتن هر متنی، مثل متن کتاب یا مقاله یا نامه اداری، باید مخاطب را در نظر بگیریم. هر مخاطبی نسبت به یک سری دایره واژگان حساس تر است. مثلاً بعضی از روسا به کلمه «رشد» خیلی حساس تر هستند. بعضی ها روی کلمه «هزینه» و «سود» حساسیت دارند و بعضی دیگر هم روی «برندسازی». این که طرف مقابل کیست، چه سلیقه هایی دارد، چه نیازهایی را می شناسد و به آنها اهمیت می دهد، در نوشتن هر متنی موثر است.
💙🖌کتابی که برای طبقه خاص نوشته شده باشد، نیاز دارد که در بین طبقه خاص معرفی بشود. البته کتابی برای عموم نداریم. برای یک کارمند ساده، رشد شخصی فقط زمانی اهمیت پیدا می کند که قصد ارتقا داشته باشد. خیلی از این کارمندان، ترجیح می دهند که کتاب های شغلی خودشان را بخوانند و روی مهارت های نرم خودشان کار نکنند.
✍🏽👀به مخاطب متنی که می نویسید، فکر کنید. ورودی های کلمات هر کسی متفاوت است. گاهی حتی پیدا کردن همکاران صمیمی، همدانشگاهیهای سابق، کتابهای مورد علاقه و دوستان صمیمی در رسیدن به نقطه اشتراک اثرگذارند.
💢 این یعنی هنر استفاده از دایره واژگان.
📝منبع
🎙||@Radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
آلفرد هیچکاک میگفت: رمان پر حادثه به همان اندازه قوی است که شخصیت پلیدش قوی است.
🎙|| @radioensha
آلفرد هیچکاک میگفت: رمان پر حادثه به همان اندازه قوی است که شخصیت پلیدش قوی است.
🎙|| @radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
گفتوگو باید درونمایهی داستان را بسط دهد، تعلیق را افزایش دهد.
🌱 شما باید دنبال این نوع شروع گفتوگو باشید؛ لحظاتی که به نظر آرام میرسد، اما یک حرف جدید مطرح میشود که جهت طرح داستان را کاملا عوض کند.
#گفت_و_گو_نویسی
🎙|| @radioensha
گفتوگو باید درونمایهی داستان را بسط دهد، تعلیق را افزایش دهد.
🌱 شما باید دنبال این نوع شروع گفتوگو باشید؛ لحظاتی که به نظر آرام میرسد، اما یک حرف جدید مطرح میشود که جهت طرح داستان را کاملا عوض کند.
#گفت_و_گو_نویسی
🎙|| @radioensha
#بدانیم📌
🔸چگونه میتوان داستان نوشت؟ خاطرهای از محمود دولتآبادی
«یک بار دخترخانمی آمد نزد من که میخواست داستاننویس بشود و میخواست که راهنماییاش کنم. ماندم که چه بگویم؛ پرسیدم چرا میخواهی داستاننویس بشوی؟ گفت که علاقه دارد داستاننویس بشود.
به نظرم رسید از او بپرسم دربارۀ چه موضوعاتی میخواهد بنویسد؟ پاسخ او را به یاد ندارم، اما توصیۀ خودم در خاطرم باقی است که به او گفتم کاری دشوار است، اما ناممکن نیست. شرط کوچک و نخست این است که بروی در کتابها بگردی و ببینی آیا آنچه تو خیال داری بنویسی، قبل از تو نوشته نشده است؟
هنوز هم از توصیۀ خود پشیمان نیستم؛ چون آن را از طریقی درست و لازم میدانم؛ دانستن آنچه دیگران پیش از ما انجام دادهاند. بهاینترتیب مؤکد میکنم آموختن، آموختن و آموختن. آزمودن، آزمون و آزمودن. کار ورزیدن، کار ورزیدن و ورزیدن؛ اما… این همه را بر کدام پایه انجام دادن؟ آن پایه را نویسندۀ بالقوه جز به اشراق در نمیتواند یافت -و جز خود او هیچکس نتواند آن قریحه را در آغاز باز شناخت. پس درصورتیکه دریافت قریحهای در شخص حضوری نامرئی دارد، نخستین کوشش وی آن خواهد بود که از طریق آموختن و آزمودن به تشخیص و درک از قریحۀ خود توفیق یابد. روش دستیابی به چنان تشخیصی، البته برکت خلاقیت دیگران است که میتواند مقیاس و معیار قرار گیرد برای وی، همین یعنی آموزش خلاق که بدان اشاره داشتم. آری…آموزش دائم همراه با تواضع و ابداع. آموزش بیپایان، بهمثابه جهان که مدور است و بیپایان است.»
- از کتاب نوشتن، به کوشش کاظم رهبر، نشر کتاب خورشید، @GhazalKhoshghalam
🎙||@Radioensha
🔸چگونه میتوان داستان نوشت؟ خاطرهای از محمود دولتآبادی
«یک بار دخترخانمی آمد نزد من که میخواست داستاننویس بشود و میخواست که راهنماییاش کنم. ماندم که چه بگویم؛ پرسیدم چرا میخواهی داستاننویس بشوی؟ گفت که علاقه دارد داستاننویس بشود.
به نظرم رسید از او بپرسم دربارۀ چه موضوعاتی میخواهد بنویسد؟ پاسخ او را به یاد ندارم، اما توصیۀ خودم در خاطرم باقی است که به او گفتم کاری دشوار است، اما ناممکن نیست. شرط کوچک و نخست این است که بروی در کتابها بگردی و ببینی آیا آنچه تو خیال داری بنویسی، قبل از تو نوشته نشده است؟
هنوز هم از توصیۀ خود پشیمان نیستم؛ چون آن را از طریقی درست و لازم میدانم؛ دانستن آنچه دیگران پیش از ما انجام دادهاند. بهاینترتیب مؤکد میکنم آموختن، آموختن و آموختن. آزمودن، آزمون و آزمودن. کار ورزیدن، کار ورزیدن و ورزیدن؛ اما… این همه را بر کدام پایه انجام دادن؟ آن پایه را نویسندۀ بالقوه جز به اشراق در نمیتواند یافت -و جز خود او هیچکس نتواند آن قریحه را در آغاز باز شناخت. پس درصورتیکه دریافت قریحهای در شخص حضوری نامرئی دارد، نخستین کوشش وی آن خواهد بود که از طریق آموختن و آزمودن به تشخیص و درک از قریحۀ خود توفیق یابد. روش دستیابی به چنان تشخیصی، البته برکت خلاقیت دیگران است که میتواند مقیاس و معیار قرار گیرد برای وی، همین یعنی آموزش خلاق که بدان اشاره داشتم. آری…آموزش دائم همراه با تواضع و ابداع. آموزش بیپایان، بهمثابه جهان که مدور است و بیپایان است.»
- از کتاب نوشتن، به کوشش کاظم رهبر، نشر کتاب خورشید، @GhazalKhoshghalam
🎙||@Radioensha
#شعر_طوری💛
خون میچکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من میکنم افشردن جان است!
#هوشنگ_ابتهاج
🌸|| @Radioensha
خون میچکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من میکنم افشردن جان است!
#هوشنگ_ابتهاج
🌸|| @Radioensha
#شعر_طوری💛
از بس که خلق پشت نقاب ایستاده اند
باور نمیکنند منِ بی نقاب را...!!!
#فاضل_نظری
🌸|| @Radioensha
از بس که خلق پشت نقاب ایستاده اند
باور نمیکنند منِ بی نقاب را...!!!
#فاضل_نظری
🌸|| @Radioensha
#معرفی_کتاب📚
بافته داستان زندگی سه زن از سه قاره مختلف است که همگی تشنه ی آزادی اند .
اسمیتا در هند از طبقه ی دالیت است .زنی غیر قابل لمس و نجس که آرزو دارددخترش از این شرایط نجات پیدا کند.تا بتواند به مدرسه برود
در سیسیل جولیا در کارگاه پدرش کار میکند او پس از حادثه ای که برای پدرش پیش می آید.میفهمد شرکت خانوادگی اش در حال ورشکست شدن است.
سارا در کانادا یک وکیل مشهور است او درست زمانی که قرار است در راس یک دفتر حقوقی قرار بگیرید متوجه ی بیماری سخت خود میشود
زندگی اسمیتا_جولیا_سارا در رمان بافته بدون اینکه خودشان بدانند به هم بافته میشود و همه جلوی سرنوشتی که برایشان رقم خوره می ایستند تا با آن مبارزه کنند.
#بافته
#لائتسیا_کولومبانی
🎙||@Radioensha
بافته داستان زندگی سه زن از سه قاره مختلف است که همگی تشنه ی آزادی اند .
اسمیتا در هند از طبقه ی دالیت است .زنی غیر قابل لمس و نجس که آرزو دارددخترش از این شرایط نجات پیدا کند.تا بتواند به مدرسه برود
در سیسیل جولیا در کارگاه پدرش کار میکند او پس از حادثه ای که برای پدرش پیش می آید.میفهمد شرکت خانوادگی اش در حال ورشکست شدن است.
سارا در کانادا یک وکیل مشهور است او درست زمانی که قرار است در راس یک دفتر حقوقی قرار بگیرید متوجه ی بیماری سخت خود میشود
زندگی اسمیتا_جولیا_سارا در رمان بافته بدون اینکه خودشان بدانند به هم بافته میشود و همه جلوی سرنوشتی که برایشان رقم خوره می ایستند تا با آن مبارزه کنند.
#بافته
#لائتسیا_کولومبانی
🎙||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
وقتی سارا در آینه به خودش نگاه میکرد زنی چهل ساله ای را می دید که در همه چیز موفق بود.
سه فرزند زیبا داشت،خانه ای مرتب و منظم در محله ای معروف و شغلی که خیلی ها آرزویش را داشتند.شبیه به زن هایی بود که در مجله ها دیده میشدند .خنده رو و همه چی تمام .زخم هایش دیده نمیشد.نامرئی بود تقریبا و در زیر آرایش بی نقص و کت و دامن های دوخت طراحان بزرگ مد مخفی شده بود اما او آن جا بود.
#بافته
#لائتسیا_کولومبانی
🎙||@Radioensha
وقتی سارا در آینه به خودش نگاه میکرد زنی چهل ساله ای را می دید که در همه چیز موفق بود.
سه فرزند زیبا داشت،خانه ای مرتب و منظم در محله ای معروف و شغلی که خیلی ها آرزویش را داشتند.شبیه به زن هایی بود که در مجله ها دیده میشدند .خنده رو و همه چی تمام .زخم هایش دیده نمیشد.نامرئی بود تقریبا و در زیر آرایش بی نقص و کت و دامن های دوخت طراحان بزرگ مد مخفی شده بود اما او آن جا بود.
#بافته
#لائتسیا_کولومبانی
🎙||@Radioensha