#معرفی_کتاب📚
از دریچه تخیل زنده کلی لینک، هیچ چیز آنطور که به نظر می رسد نیست و همه چیز سزاوار یک نگاه دوباره است. این ده داستان، خنده دار و پر از بینش های غیرمنتظره و دیدگاه های کج از جهان هستند.
مجموعه داستانهای "اهریمنان زیبا" یک مجموعه از داستانهای فانتزی سیاه است که بیمانند و شگفتانگیز هستند.
فانتزی سیاه به عنوان یک ژانر هنری شناخته میشود که میتواند در آثار ادبی، هنری و حتی سینمایی مشاهده شود. این نوع اثار به وحشت و ترس علاقه دارند، اما متفاوت از ژانر وحشت، هدف اصلی آنها ترساندن مخاطب نیست.
سحر قلم و استعارههای کلی لینک در این کتاب قدرتی دارند که خواننده را جذب میکنند و او را به دنیای داستانها میکشند. این تأثیر گذاری به گونهای است که حتی پس از پایان هر داستان، خواننده را به فکر و تأمل در مفاهیم و ایدههای مطرح شده در داستان میاندازد.
نیل گیمن نیز درباره سبک نویسندگی لینک نظرات خوبی ارائه داده و او را به عنوان یک نویسنده منحصر به فرد و بینظیر توصیف میکند. او این کتاب را به عنوان یک گنج ملی معرفی میکند که نیاز به حفاظت و حمایت دائمی دارد.
#اهرمنان_زیبا
#کلی_لینک
🍂📻||@Radioensha
از دریچه تخیل زنده کلی لینک، هیچ چیز آنطور که به نظر می رسد نیست و همه چیز سزاوار یک نگاه دوباره است. این ده داستان، خنده دار و پر از بینش های غیرمنتظره و دیدگاه های کج از جهان هستند.
مجموعه داستانهای "اهریمنان زیبا" یک مجموعه از داستانهای فانتزی سیاه است که بیمانند و شگفتانگیز هستند.
فانتزی سیاه به عنوان یک ژانر هنری شناخته میشود که میتواند در آثار ادبی، هنری و حتی سینمایی مشاهده شود. این نوع اثار به وحشت و ترس علاقه دارند، اما متفاوت از ژانر وحشت، هدف اصلی آنها ترساندن مخاطب نیست.
سحر قلم و استعارههای کلی لینک در این کتاب قدرتی دارند که خواننده را جذب میکنند و او را به دنیای داستانها میکشند. این تأثیر گذاری به گونهای است که حتی پس از پایان هر داستان، خواننده را به فکر و تأمل در مفاهیم و ایدههای مطرح شده در داستان میاندازد.
نیل گیمن نیز درباره سبک نویسندگی لینک نظرات خوبی ارائه داده و او را به عنوان یک نویسنده منحصر به فرد و بینظیر توصیف میکند. او این کتاب را به عنوان یک گنج ملی معرفی میکند که نیاز به حفاظت و حمایت دائمی دارد.
#اهرمنان_زیبا
#کلی_لینک
🍂📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
در خوابگاه ۶ هیچ کس دلش نمی خواست به اردو برود. هوا بارانی بود و این یعنی مجبور بودی روی کوله پشتی ات و اطراف کیسه خوابت کیسهٔ زباله بکشی، که هیچ توفیری هم نداشت. کیسه خواب ها به هرحال خیس می شدند. بعضی کیسه خواب های خیس، بعد بویی شبیه به ادرار می گرفتند، و چادرها هیچ چیز نشده بوی کپک داشتند. با وجود علم کردن چادر، آب روی زیرانداز آن جمع می شد. در هر چادر سه پسر جای می گرفتند و فقط پسری که وسط می خوابید خشک می ماند. دو نفر دیگر در دو طرف چادر به زور جا می شدند و هر زمان که به نایلون می خوردند، بی بروبرگرد آب از بیرون به داخل سرازیر می شد.
#اهرمنان_زیبا
#کلی_لینک
🍂📻||@Radioensha
در خوابگاه ۶ هیچ کس دلش نمی خواست به اردو برود. هوا بارانی بود و این یعنی مجبور بودی روی کوله پشتی ات و اطراف کیسه خوابت کیسهٔ زباله بکشی، که هیچ توفیری هم نداشت. کیسه خواب ها به هرحال خیس می شدند. بعضی کیسه خواب های خیس، بعد بویی شبیه به ادرار می گرفتند، و چادرها هیچ چیز نشده بوی کپک داشتند. با وجود علم کردن چادر، آب روی زیرانداز آن جمع می شد. در هر چادر سه پسر جای می گرفتند و فقط پسری که وسط می خوابید خشک می ماند. دو نفر دیگر در دو طرف چادر به زور جا می شدند و هر زمان که به نایلون می خوردند، بی بروبرگرد آب از بیرون به داخل سرازیر می شد.
#اهرمنان_زیبا
#کلی_لینک
🍂📻||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی 💌🌚— روش اصولی نوشتن داستان. 🩵📘|× پله اول: ایده جنینی = شخصیت + مسئله برای نوشتن داستان، مخصوصا رُمان، ابتدا باید ایده پیدا کنیم. 💡📔|× به فکر اولیه داستان، در اصطلاح، ایده جنینی گفته میشود. ایده جنینی، از پیوند شخصیت و مسئلهاش…
#کارگاه_رمان_نویسی
🩶🗞— روش اصولی نوشتن داستان.
🫧🐚|× پله دوم: ایده روایی = ایده جنینی + گره + گرهگشایی
🌞🪴|× ایده جنینی با اضافه شدن گره و گرهگشایی پرورش مییابد و به ایده روایی بدل میشود.
گره، موانع سر راه شخصیت داستان است که میان او و خواستهاش فاصله ایجاد میکند.
🌿🐢|× در طول داستان، شخصیت ناچار است برای عبور از این موانع تلاش و تقلا کند. نتیجه این تلاش را گرهگشایی مینامیم.
- مثال: فردی بیگناه به زندان میافتد. به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؛ اما چون آزادی او به ضرر مجرم اصلی است، هر بار تلاش او، در اثر مداخله دار و دسته مجرم اصلی، بینتیجه میماند؛ تا این که در اثر حادثهای، از واقعیت ماجرا مطلع میشود، و در نهایت بیگناهی خود را ثابت میکند.
🧳🎻|× در این ایده روایی، شخصیت داستان، همان فرد بیگناه است، و مسئله او، زندانی شدن است.
🖤🎬|× همچنین، گره اساسی داستان مجرم اصلی و مداخله اوست. گرهگشایی داستان هم اثبات بیگناهی فرد زندانی است.
👤نردبان داستان، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
🩶🗞— روش اصولی نوشتن داستان.
🫧🐚|× پله دوم: ایده روایی = ایده جنینی + گره + گرهگشایی
🌞🪴|× ایده جنینی با اضافه شدن گره و گرهگشایی پرورش مییابد و به ایده روایی بدل میشود.
گره، موانع سر راه شخصیت داستان است که میان او و خواستهاش فاصله ایجاد میکند.
🌿🐢|× در طول داستان، شخصیت ناچار است برای عبور از این موانع تلاش و تقلا کند. نتیجه این تلاش را گرهگشایی مینامیم.
- مثال: فردی بیگناه به زندان میافتد. به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؛ اما چون آزادی او به ضرر مجرم اصلی است، هر بار تلاش او، در اثر مداخله دار و دسته مجرم اصلی، بینتیجه میماند؛ تا این که در اثر حادثهای، از واقعیت ماجرا مطلع میشود، و در نهایت بیگناهی خود را ثابت میکند.
🧳🎻|× در این ایده روایی، شخصیت داستان، همان فرد بیگناه است، و مسئله او، زندانی شدن است.
🖤🎬|× همچنین، گره اساسی داستان مجرم اصلی و مداخله اوست. گرهگشایی داستان هم اثبات بیگناهی فرد زندانی است.
👤نردبان داستان، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
🍊× دربارۀ «ایاب و ذهاب»
🍊× «ایاب و ذهاب» یعنی رفت و برگشت: وسیلۀ ایاب و ذهابِ کارکنان فراهم است.
🍊× در عربی «إیاب»، بر وزنِ فِعال، از ریشۀ «أوب» و به معنیِ بازگشتن، برگشتن، و مراجعت کردن است:
آبَ یَؤوبُ أوبًا و إیابًا: بازگشت؛ برگشت.
🍊× «مَآب»، بر وزنِ مَفعَل (در اصل: مَأوَب)، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ محلِ بازگشت و «بازگشتگاه» است.
این واژه در فارسی به صورتِ پسوندواره به کار میرود و نوعی رفتار یا منش را نشان میدهد: تاجرمآب، درویشمآب، عرفانمآب، فرنگیمآب، قلدرمآب، نوکرمآب.
🍊× «ذَهاب»، بر وزنِ فَعال، به معنیِ رفتن است:
ذَهَبَ یَذهَبُ ذَهابًا و ذُهوبًا: رفت.
«مَذهَب»، بر وزنِ مَفعَل، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ راه است که در آن میروند.
🍊× در عربی به بلیتِ رفت و برگشت میگویند: تذکِرة ذَهابٍ و إیابٍ.
🍊× از لحاظِ منطقی، رفتن مُقدّم بر بازگشتن است. شما اول به جایی میروید، سپس از آنجا بازمیگردید. به همین دلیل «رفت و برگشت» میگوییم، نه «برگشت و رفت».
اما در ترکیبِ عطفیِ «ایاب و ذهاب» این ترتیبِ منطقی، ظاهراً برای سهولتِ تلفظ، وارونه شدهاست! حق این بود که بگویند «ذهاب و ایاب»، نه «ایاب و ذهاب».
#واژهشناسی🌿
🍂📻||@Radioensha
🍊× «ایاب و ذهاب» یعنی رفت و برگشت: وسیلۀ ایاب و ذهابِ کارکنان فراهم است.
🍊× در عربی «إیاب»، بر وزنِ فِعال، از ریشۀ «أوب» و به معنیِ بازگشتن، برگشتن، و مراجعت کردن است:
آبَ یَؤوبُ أوبًا و إیابًا: بازگشت؛ برگشت.
🍊× «مَآب»، بر وزنِ مَفعَل (در اصل: مَأوَب)، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ محلِ بازگشت و «بازگشتگاه» است.
این واژه در فارسی به صورتِ پسوندواره به کار میرود و نوعی رفتار یا منش را نشان میدهد: تاجرمآب، درویشمآب، عرفانمآب، فرنگیمآب، قلدرمآب، نوکرمآب.
🍊× «ذَهاب»، بر وزنِ فَعال، به معنیِ رفتن است:
ذَهَبَ یَذهَبُ ذَهابًا و ذُهوبًا: رفت.
«مَذهَب»، بر وزنِ مَفعَل، اسمِمکانِ این ریشه و بنا بر این به معنیِ راه است که در آن میروند.
🍊× در عربی به بلیتِ رفت و برگشت میگویند: تذکِرة ذَهابٍ و إیابٍ.
🍊× از لحاظِ منطقی، رفتن مُقدّم بر بازگشتن است. شما اول به جایی میروید، سپس از آنجا بازمیگردید. به همین دلیل «رفت و برگشت» میگوییم، نه «برگشت و رفت».
اما در ترکیبِ عطفیِ «ایاب و ذهاب» این ترتیبِ منطقی، ظاهراً برای سهولتِ تلفظ، وارونه شدهاست! حق این بود که بگویند «ذهاب و ایاب»، نه «ایاب و ذهاب».
#واژهشناسی🌿
🍂📻||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
واقعیت، با داستان فرق دارد؛ چون به هم ریختهتر است. اما شما مجبور و محدود به استفاده از واقعیتها نیستید. بلکه غیرواقعیتی را خلق میکنید تا داستان بهتری بسازید.
🍂📻||@Radioensha
واقعیت، با داستان فرق دارد؛ چون به هم ریختهتر است. اما شما مجبور و محدود به استفاده از واقعیتها نیستید. بلکه غیرواقعیتی را خلق میکنید تا داستان بهتری بسازید.
🍂📻||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
موج رقص انگیز پیراهن چو لغزد بر تنش
جان به رقص آید مرا از لغزش پیراهنش
#هوشنگ_ابتهاج
🍂📻||@Radioensha
موج رقص انگیز پیراهن چو لغزد بر تنش
جان به رقص آید مرا از لغزش پیراهنش
#هوشنگ_ابتهاج
🍂📻||@Radioensha
Forwarded from بنویس :)
چالش یک ماههی نوشتن، خاطرات مهر! هر روز درباره یکی از این موضوعها داستان یا خاطره یا حرف دلت رو بنویس!🌱🪐🖌
۱- سه هدف برای این ماه تعیین کن و آخر ماه بگو بهشون رسیدی یا نه.
۲- روتین زندگیت چیه؟
۳- سه از خط قرمزهات رو بگو.
۴- سه تا کلیشه که دوست داری و سه تا کلیشه که ازشون متنفری، اسم ببر.
۵- تا حالا توی دنیای مجازی درباره هویتت دروغ گفتی؟
۶- اهمیت میدی که بقیه درموردت چی میگن؟ چرا؟
۷- بهنظرت همه باید کدوم توانایی رو داشته باشن؟
۸- تا حالا از کسی عکس گرفتی بدون اینکه بدونه؟
۹- وقتی استرس میگیری چه کاری انجام میدی؟
۱۰- چه آهنگی باعث میشه حس کنی از روی زندگی تو ساخته شده؟
۱۱- چه زبان(هایی) رو دوست داری یاد بگیری؟ چرا؟
۱۲- چه ساز موسیقیای رو بیشتر دوست داری؟ چرا؟
۱۳- سه تا از ویژگیهای منفی و مثبتت رو بگو.
۱۴- کاری که میخوای قبل از مرگت حتماً انجام داده باشی چیه؟
۱۵- وقتی به فردی که در حال حاضر هستی نگاه میکنی، به چه چیزی افتخار میکنی؟
۱۶- بدترین و بهترین توصیهای که تا حالا کسی بهت گفته چی بوده؟
۱۷- بدترین و بهترین توصیهای که تا حالا تو به کسی گفتی چی بوده؟
۱۸- بهترین تعریفی که تا حالا کسی ازت کرده چی بوده؟
۱۹- چه ویژگیای داری که فکر میکنی اطرافیانت نمیدونن؟
۲۰- معنی اسمت چیه؟ ازش راضیای؟
۲۱- تا حالا با کسی که نمیشناسی درد دل گفتی؟
۲۲- اگه میتونستی داخل کتاب یا فیلم یا سریالی زندگی کنی، کدومشون انتخابت بود؟
۲۳- چطور عصبانیتت رو کنترل میکنی؟
۲۴- اسم فیلم یا کتابی که زندگیت رو زیباتر کرد چیه؟
۲۵- درباره غذاهای موردعلاقهات و اونایی که دوست نداری بگو.
۲۶- چه کارهایی رو با اینکه میدونی اشتباهند انجام میدی؟
۲۷- نامهای به کسی که از دست دادی بنویس.
۲۸- یک راز درباره خودت که دوست داری فاش کنی ولی به هر دلیلی تا الان نشده، بگو.
۲۹- اگه الان هرجایی میتونستی بری، مقصدت کجا بود؟
۳۰- در یک ماه گذشته چه چیزی رو یاد گرفتی؟
✏️ @benevis_s
۱- سه هدف برای این ماه تعیین کن و آخر ماه بگو بهشون رسیدی یا نه.
۲- روتین زندگیت چیه؟
۳- سه از خط قرمزهات رو بگو.
۴- سه تا کلیشه که دوست داری و سه تا کلیشه که ازشون متنفری، اسم ببر.
۵- تا حالا توی دنیای مجازی درباره هویتت دروغ گفتی؟
۶- اهمیت میدی که بقیه درموردت چی میگن؟ چرا؟
۷- بهنظرت همه باید کدوم توانایی رو داشته باشن؟
۸- تا حالا از کسی عکس گرفتی بدون اینکه بدونه؟
۹- وقتی استرس میگیری چه کاری انجام میدی؟
۱۰- چه آهنگی باعث میشه حس کنی از روی زندگی تو ساخته شده؟
۱۱- چه زبان(هایی) رو دوست داری یاد بگیری؟ چرا؟
۱۲- چه ساز موسیقیای رو بیشتر دوست داری؟ چرا؟
۱۳- سه تا از ویژگیهای منفی و مثبتت رو بگو.
۱۴- کاری که میخوای قبل از مرگت حتماً انجام داده باشی چیه؟
۱۵- وقتی به فردی که در حال حاضر هستی نگاه میکنی، به چه چیزی افتخار میکنی؟
۱۶- بدترین و بهترین توصیهای که تا حالا کسی بهت گفته چی بوده؟
۱۷- بدترین و بهترین توصیهای که تا حالا تو به کسی گفتی چی بوده؟
۱۸- بهترین تعریفی که تا حالا کسی ازت کرده چی بوده؟
۱۹- چه ویژگیای داری که فکر میکنی اطرافیانت نمیدونن؟
۲۰- معنی اسمت چیه؟ ازش راضیای؟
۲۱- تا حالا با کسی که نمیشناسی درد دل گفتی؟
۲۲- اگه میتونستی داخل کتاب یا فیلم یا سریالی زندگی کنی، کدومشون انتخابت بود؟
۲۳- چطور عصبانیتت رو کنترل میکنی؟
۲۴- اسم فیلم یا کتابی که زندگیت رو زیباتر کرد چیه؟
۲۵- درباره غذاهای موردعلاقهات و اونایی که دوست نداری بگو.
۲۶- چه کارهایی رو با اینکه میدونی اشتباهند انجام میدی؟
۲۷- نامهای به کسی که از دست دادی بنویس.
۲۸- یک راز درباره خودت که دوست داری فاش کنی ولی به هر دلیلی تا الان نشده، بگو.
۲۹- اگه الان هرجایی میتونستی بری، مقصدت کجا بود؟
۳۰- در یک ماه گذشته چه چیزی رو یاد گرفتی؟
✏️ @benevis_s
#کارگاه_رمان_نویسی
📚📺— روش اصولی نوشتن داستان.
🧡📙|× پله سوم: طراحی داستان
در این مرحله باید ایده روایی را با افزودن جزئیات، پرورش و گسترش داد. در پست قبل، این ایده روایی را در نظر گرفتیم:
- فردی بیگناه به زندان میافتد. به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؛ اما چون آزادی او به ضرر مجرم اصلی است، هر بار تلاش او، در اثر مداخله دار و دسته مجرم اصلی، بینتیجه میماند؛ تا این که در اثر حادثهای، از واقعیت ماجرا مطلع میشود، و در نهایت بیگناهی خود را ثابت میکند.
🎸🥤|× با توجه به ایده روایی فوق، باید به این پرسشها پاسخ دهیم تا چارچوب اولیه داستان مشخص شود:
• شخصیت اصلی کیست؟
• خواسته یا گرفتاری او چیست؟
• داستان کجا رخ میدهد؟
• داستان در چه زمانهای رخ میدهد؟
• بازه زمانی داستان چه قدر است؟ (از شروع تا پایان)
• خواسته یا گرفتاری شخصیت، چه قدر اهمیت دارد؟ (ضرورت داستان)
• گرفتاری شخصیت، حداکثر تا کِی باید حل شود؟ (ضربالاجل داستان)
• ژانر داستان چیست؟ (عاشقانه؟ پلیسی؟ علمی-تخیلی؟ ماجرایی؟ وحشت؟ و...)
🧃🌿|× گاهی کوچکترین خلاقیت در طراحی داستان، مسیر داستان را به کل عوض میکند.
در همین ایده روایی، اگر جنسیت این فرد بیگناه، مونث (زن) باشد، مسیر طراحی داستان به گونهای دیگر خواهد شد.
اگر رقیب او (مجرم اصلی) نیز زن باشد، باز داستان رنگ و بویی متفاوت به خود خواهد گرفت.
🛝✨|× بنابراین، برای یافتن یا ساختن پاسخ پرسشهای فوق، باید به تخیل میدان داد و سر فرصت چند مورد از گزینههای متفاوت را آزمود؛ در غیر این صورت، شاید داستان، تکراری و قابل پیشبینی از آب درآید.
🌤🌻|× در گام بعد، باید به ایده روایی مراجعه کرد و به کمک پاسخ پرسشهای فوق، آن را گسترش داد. مثلا هر جمله ایده روایی را به یک یا چند پاراگراف تبدیل کرد.
🪸🦑|× به یاد داشته باشید طراحی داستان نسبتاً زمانبر است؛ اما در عوض، هنگام نوشتن، مانع سردرگمی داستاننویس خواهد شد.
🪼💙|× بسیاری از داستاننویسان نوآموز، به علت چشمپوشی از طراحی داستان، در میانه راه به بُنبست میرسند.
👤 نردبان داستان، نوشته سعیدتارم.
🍂📻||@Radioensha
📚📺— روش اصولی نوشتن داستان.
🧡📙|× پله سوم: طراحی داستان
در این مرحله باید ایده روایی را با افزودن جزئیات، پرورش و گسترش داد. در پست قبل، این ایده روایی را در نظر گرفتیم:
- فردی بیگناه به زندان میافتد. به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؛ اما چون آزادی او به ضرر مجرم اصلی است، هر بار تلاش او، در اثر مداخله دار و دسته مجرم اصلی، بینتیجه میماند؛ تا این که در اثر حادثهای، از واقعیت ماجرا مطلع میشود، و در نهایت بیگناهی خود را ثابت میکند.
🎸🥤|× با توجه به ایده روایی فوق، باید به این پرسشها پاسخ دهیم تا چارچوب اولیه داستان مشخص شود:
• شخصیت اصلی کیست؟
• خواسته یا گرفتاری او چیست؟
• داستان کجا رخ میدهد؟
• داستان در چه زمانهای رخ میدهد؟
• بازه زمانی داستان چه قدر است؟ (از شروع تا پایان)
• خواسته یا گرفتاری شخصیت، چه قدر اهمیت دارد؟ (ضرورت داستان)
• گرفتاری شخصیت، حداکثر تا کِی باید حل شود؟ (ضربالاجل داستان)
• ژانر داستان چیست؟ (عاشقانه؟ پلیسی؟ علمی-تخیلی؟ ماجرایی؟ وحشت؟ و...)
🧃🌿|× گاهی کوچکترین خلاقیت در طراحی داستان، مسیر داستان را به کل عوض میکند.
در همین ایده روایی، اگر جنسیت این فرد بیگناه، مونث (زن) باشد، مسیر طراحی داستان به گونهای دیگر خواهد شد.
اگر رقیب او (مجرم اصلی) نیز زن باشد، باز داستان رنگ و بویی متفاوت به خود خواهد گرفت.
🛝✨|× بنابراین، برای یافتن یا ساختن پاسخ پرسشهای فوق، باید به تخیل میدان داد و سر فرصت چند مورد از گزینههای متفاوت را آزمود؛ در غیر این صورت، شاید داستان، تکراری و قابل پیشبینی از آب درآید.
🌤🌻|× در گام بعد، باید به ایده روایی مراجعه کرد و به کمک پاسخ پرسشهای فوق، آن را گسترش داد. مثلا هر جمله ایده روایی را به یک یا چند پاراگراف تبدیل کرد.
🪸🦑|× به یاد داشته باشید طراحی داستان نسبتاً زمانبر است؛ اما در عوض، هنگام نوشتن، مانع سردرگمی داستاننویس خواهد شد.
🪼💙|× بسیاری از داستاننویسان نوآموز، به علت چشمپوشی از طراحی داستان، در میانه راه به بُنبست میرسند.
👤 نردبان داستان، نوشته سعیدتارم.
🍂📻||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
بوسه سربسته ترین حرف خدا با لب توست
از لب سرخ تو این قصه شنیدن دارد...!
#اصغر_معاذی
-هورداد
🍂📻||@Radioensha
بوسه سربسته ترین حرف خدا با لب توست
از لب سرخ تو این قصه شنیدن دارد...!
#اصغر_معاذی
-هورداد
🍂📻||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_رمان_نویسی 📚📺— روش اصولی نوشتن داستان. 🧡📙|× پله سوم: طراحی داستان در این مرحله باید ایده روایی را با افزودن جزئیات، پرورش و گسترش داد. در پست قبل، این ایده روایی را در نظر گرفتیم: - فردی بیگناه به زندان میافتد. به آب و آتش میزند که بیگناهی…
#کارگاه_رمان_نویسی
📚📺— روش اصولی نوشتن داستان.
🧡📙|× پله سوم: طراحی داستان
در این مرحله باید ایده روایی را با افزودن جزئیات، پرورش و گسترش داد. در پست قبل، این ایده روایی را در نظر گرفتیم:
- فردی بیگناه به زندان میافتد. به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؛ اما چون آزادی او به ضرر مجرم اصلی است، هر بار تلاش او، در اثر مداخله دار و دسته مجرم اصلی، بینتیجه میماند؛ تا این که در اثر حادثهای، از واقعیت ماجرا مطلع میشود، و در نهایت بیگناهی خود را ثابت میکند.
🎸🥤|× با توجه به ایده روایی فوق، باید به این پرسشها پاسخ دهیم تا چارچوب اولیه داستان مشخص شود:
• شخصیت اصلی کیست؟
• خواسته یا گرفتاری او چیست؟
• داستان کجا رخ میدهد؟
• داستان در چه زمانهای رخ میدهد؟
• بازه زمانی داستان چه قدر است؟ (از شروع تا پایان)
• خواسته یا گرفتاری شخصیت، چه قدر اهمیت دارد؟ (ضرورت داستان)
• گرفتاری شخصیت، حداکثر تا کِی باید حل شود؟ (ضربالاجل داستان)
• ژانر داستان چیست؟ (عاشقانه؟ پلیسی؟ علمی-تخیلی؟ ماجرایی؟ وحشت؟ و...)
🧃🌿|× گاهی کوچکترین خلاقیت در طراحی داستان، مسیر داستان را به کل عوض میکند.
در همین ایده روایی، اگر جنسیت این فرد بیگناه، مونث (زن) باشد، مسیر طراحی داستان به گونهای دیگر خواهد شد.
اگر رقیب او (مجرم اصلی) نیز زن باشد، باز داستان رنگ و بویی متفاوت به خود خواهد گرفت.
🛝✨|× بنابراین، برای یافتن یا ساختن پاسخ پرسشهای فوق، باید به تخیل میدان داد و سر فرصت چند مورد از گزینههای متفاوت را آزمود؛ در غیر این صورت، شاید داستان، تکراری و قابل پیشبینی از آب درآید.
🌤🌻|× در گام بعد، باید به ایده روایی مراجعه کرد و به کمک پاسخ پرسشهای فوق، آن را گسترش داد. مثلا هر جمله ایده روایی را به یک یا چند پاراگراف تبدیل کرد.
🪸🦑|× به یاد داشته باشید طراحی داستان نسبتاً زمانبر است؛ اما در عوض، هنگام نوشتن، مانع سردرگمی داستاننویس خواهد شد.
🪼💙|× بسیاری از داستاننویسان نوآموز، به علت چشمپوشی از طراحی داستان، در میانه راه به بُنبست میرسند.
👤 نردبان داستان، نوشته سعیدتارم.
🍂📻||@Radioensha
📚📺— روش اصولی نوشتن داستان.
🧡📙|× پله سوم: طراحی داستان
در این مرحله باید ایده روایی را با افزودن جزئیات، پرورش و گسترش داد. در پست قبل، این ایده روایی را در نظر گرفتیم:
- فردی بیگناه به زندان میافتد. به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؛ اما چون آزادی او به ضرر مجرم اصلی است، هر بار تلاش او، در اثر مداخله دار و دسته مجرم اصلی، بینتیجه میماند؛ تا این که در اثر حادثهای، از واقعیت ماجرا مطلع میشود، و در نهایت بیگناهی خود را ثابت میکند.
🎸🥤|× با توجه به ایده روایی فوق، باید به این پرسشها پاسخ دهیم تا چارچوب اولیه داستان مشخص شود:
• شخصیت اصلی کیست؟
• خواسته یا گرفتاری او چیست؟
• داستان کجا رخ میدهد؟
• داستان در چه زمانهای رخ میدهد؟
• بازه زمانی داستان چه قدر است؟ (از شروع تا پایان)
• خواسته یا گرفتاری شخصیت، چه قدر اهمیت دارد؟ (ضرورت داستان)
• گرفتاری شخصیت، حداکثر تا کِی باید حل شود؟ (ضربالاجل داستان)
• ژانر داستان چیست؟ (عاشقانه؟ پلیسی؟ علمی-تخیلی؟ ماجرایی؟ وحشت؟ و...)
🧃🌿|× گاهی کوچکترین خلاقیت در طراحی داستان، مسیر داستان را به کل عوض میکند.
در همین ایده روایی، اگر جنسیت این فرد بیگناه، مونث (زن) باشد، مسیر طراحی داستان به گونهای دیگر خواهد شد.
اگر رقیب او (مجرم اصلی) نیز زن باشد، باز داستان رنگ و بویی متفاوت به خود خواهد گرفت.
🛝✨|× بنابراین، برای یافتن یا ساختن پاسخ پرسشهای فوق، باید به تخیل میدان داد و سر فرصت چند مورد از گزینههای متفاوت را آزمود؛ در غیر این صورت، شاید داستان، تکراری و قابل پیشبینی از آب درآید.
🌤🌻|× در گام بعد، باید به ایده روایی مراجعه کرد و به کمک پاسخ پرسشهای فوق، آن را گسترش داد. مثلا هر جمله ایده روایی را به یک یا چند پاراگراف تبدیل کرد.
🪸🦑|× به یاد داشته باشید طراحی داستان نسبتاً زمانبر است؛ اما در عوض، هنگام نوشتن، مانع سردرگمی داستاننویس خواهد شد.
🪼💙|× بسیاری از داستاننویسان نوآموز، به علت چشمپوشی از طراحی داستان، در میانه راه به بُنبست میرسند.
👤 نردبان داستان، نوشته سعیدتارم.
🍂📻||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
گذشتهی شخصیتها منبع خوبی برای پیدا کردن مایههای نو برای رمانتان است. برای شخصیتهایتان گذشتهی تاریک، اسرارآمیز و منحصربهفرد پیدا کنید.
🍂📻||@Radioensha
گذشتهی شخصیتها منبع خوبی برای پیدا کردن مایههای نو برای رمانتان است. برای شخصیتهایتان گذشتهی تاریک، اسرارآمیز و منحصربهفرد پیدا کنید.
🍂📻||@Radioensha
Forwarded from آنها
براتون از واژههای عرفانی میگم که معنی شعرا راحتتر شه.
«اهل خلوت»:
کسانی که جهت ذکر از زندگی عادی و مردم فاصله بگیرن. البته این کار آداب و شرایطی داره/ بعضی هم به چلهنشینها «اهل خلوت» میگن. بیت یادتون اومد؟
دفتر
@anhaaparat
«اهل خلوت»:
کسانی که جهت ذکر از زندگی عادی و مردم فاصله بگیرن. البته این کار آداب و شرایطی داره/ بعضی هم به چلهنشینها «اهل خلوت» میگن. بیت یادتون اومد؟
دفتر
@anhaaparat
Forwarded from بنویس :)
•[📚]• داستان تعاملی (Interactive fiction) یعنی چی؟
🖌|• در داستان تعاملی، خط داستانی از پیش تعیین نشده.
🖌|• نویسنده فضا و محیط، شخصیتها و موقعیتی رو ایجاد میکنه، اما خواننده یا بازیکن خودش تصمیم میگیره داستان چطور پیش بره و داستان منحصر به فرد خودش رو تجربه میکنه.
📬|• مثال:
وارد اتاقی میشی که یک در، یک پنجره و یک سوراخ خرگوش داره. از کدوم رد میشی؟
۱. در
۲. پنجره
۳. سوراخ خرگوش
[خواننده یا بازیکن با انتخاب هر گزینه با ماجراهای جدید که انتخابهای مشابه و متعدد دارند روبهرو میشه.]
📘|• مجموعه کتابهای «ماجراجویی خود را انتخاب کن» پر از داستانهای تعاملیه. ایدهی تهیهی مجموعهی «ماجراجویی خود را انتخاب کن» از زمانی آغاز شد که اد پکارد نمیدونست شب واسه دخترهاش چه قصهای بگه بنابراین دخترها خودشون مسیرهای داستانی مختلفی ساختند. پکارد گفت: «چیزی که تعجبم رو برانگیخت، ذوق و شوقشون بود. فکر کردم میتونم بنویسمش؟» پکارد ایدهش رو در کتاب «جزیرهی هزارداستان» نوشت، اما نُه ناشر ردش کردند تا بالاخره نشر کوچکی چاپش کرد و خوب فروخت.
📕|• بازیها و نرمافزارهای بسیاری برای سرگرم کردن کاربران با داستان تعاملی وجود دارند. Zork I یکی از معروفترین و اولین بازیهای داستان تعاملیه.
✏️ @benevis_s
🖌|• در داستان تعاملی، خط داستانی از پیش تعیین نشده.
🖌|• نویسنده فضا و محیط، شخصیتها و موقعیتی رو ایجاد میکنه، اما خواننده یا بازیکن خودش تصمیم میگیره داستان چطور پیش بره و داستان منحصر به فرد خودش رو تجربه میکنه.
📬|• مثال:
وارد اتاقی میشی که یک در، یک پنجره و یک سوراخ خرگوش داره. از کدوم رد میشی؟
۱. در
۲. پنجره
۳. سوراخ خرگوش
[خواننده یا بازیکن با انتخاب هر گزینه با ماجراهای جدید که انتخابهای مشابه و متعدد دارند روبهرو میشه.]
📘|• مجموعه کتابهای «ماجراجویی خود را انتخاب کن» پر از داستانهای تعاملیه. ایدهی تهیهی مجموعهی «ماجراجویی خود را انتخاب کن» از زمانی آغاز شد که اد پکارد نمیدونست شب واسه دخترهاش چه قصهای بگه بنابراین دخترها خودشون مسیرهای داستانی مختلفی ساختند. پکارد گفت: «چیزی که تعجبم رو برانگیخت، ذوق و شوقشون بود. فکر کردم میتونم بنویسمش؟» پکارد ایدهش رو در کتاب «جزیرهی هزارداستان» نوشت، اما نُه ناشر ردش کردند تا بالاخره نشر کوچکی چاپش کرد و خوب فروخت.
📕|• بازیها و نرمافزارهای بسیاری برای سرگرم کردن کاربران با داستان تعاملی وجود دارند. Zork I یکی از معروفترین و اولین بازیهای داستان تعاملیه.
✏️ @benevis_s
#بدانیم📌
ده نکته برای مترجمانِ تازهکار
۱. اگر متنی را درست نمیفهمید، سعی نکنید آن را ترجمه کنید.
۲. فارسی را هرچه بیشتر و بهتر بیاموزید. مترجمِ خوب یعنی فارسیدانِ خوب.
۳. همیشه یک فرهنگِ فارسیِ خوب دمِ دست داشتهباشید: فرهنگِ بزرگِ سخن.
۴. تفاوتِ گونههای فارسی را رعایت کنید. رسمینویسی را با گفتارینویسی خلط نکنید.
۵. نحوِ جملههاتان فارسی باشد نه انگلیسی.
۶. جملههای بلند و پیچیدۀ انگلیسی را به جملههای کوتاهِ فارسی تبدیل کنید.
۷. همیشه یک فرهنگِ انگلیسی-فارسیِ خوب دمِ دست داشتهباشید: فرهنگِ معاصرِ هزاره.
۸. حتیالمقدور واژهسازی نکنید. واژهسازی کارِ مترجمانِ برجسته و کارکشته است.
۹. برای ضبطِ اَعلامِ متن از فرهنگِ تلفظِ نامهای خاص (فریبرزِ مجیدی) و ویکیپدیای انگلیسی کمک بگیرید.
۱۰. با قواعدِ تلفظِ زبانهای فرانسوی و آلمانی و ایتالیایی و اسپانیایی آشنا شوید.
-بهروز صفرزاده
🍂📻||@Radioensha
ده نکته برای مترجمانِ تازهکار
۱. اگر متنی را درست نمیفهمید، سعی نکنید آن را ترجمه کنید.
۲. فارسی را هرچه بیشتر و بهتر بیاموزید. مترجمِ خوب یعنی فارسیدانِ خوب.
۳. همیشه یک فرهنگِ فارسیِ خوب دمِ دست داشتهباشید: فرهنگِ بزرگِ سخن.
۴. تفاوتِ گونههای فارسی را رعایت کنید. رسمینویسی را با گفتارینویسی خلط نکنید.
۵. نحوِ جملههاتان فارسی باشد نه انگلیسی.
۶. جملههای بلند و پیچیدۀ انگلیسی را به جملههای کوتاهِ فارسی تبدیل کنید.
۷. همیشه یک فرهنگِ انگلیسی-فارسیِ خوب دمِ دست داشتهباشید: فرهنگِ معاصرِ هزاره.
۸. حتیالمقدور واژهسازی نکنید. واژهسازی کارِ مترجمانِ برجسته و کارکشته است.
۹. برای ضبطِ اَعلامِ متن از فرهنگِ تلفظِ نامهای خاص (فریبرزِ مجیدی) و ویکیپدیای انگلیسی کمک بگیرید.
۱۰. با قواعدِ تلفظِ زبانهای فرانسوی و آلمانی و ایتالیایی و اسپانیایی آشنا شوید.
-بهروز صفرزاده
🍂📻||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار
کردهام خاطر خود را به تمنای تو خوش
#حافظ
🍂📻||@Radioensha
در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار
کردهام خاطر خود را به تمنای تو خوش
#حافظ
🍂📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
☕️🍂— روش اصولی نوشتن داستان.
🤍🚌|× پله چهارم: پیرنگ = طرح داستان + علت و کیفیت حوداث آن.
🎭🎪|× علت حوادث داستان را پیرنگ مینامند. ضعف پیرنگ، به باورپذیری داستان و جذابیت آن ضربه میزند.
🕊🐚|× اگر در ساخت پیرنگ، دقیق و با حوصله عمل کنید، هنگام نوشتن داستان، کار آسانتری خواهید داشت. همچنین، داستانتان خواندنی و به یادماندنی خواهد شد.
🍸✨|× در این باره، رابرت مککی، یکی از بزرگترین استادان داستاننویسی گفته است: ۷۵ درصد از زحمت نگارش یک داستان، به طراحی و پیرنگ آن اختصاص دارد.
💜🪻|× همان طور که قبلا گفته شد، طرح داستان همان ایده روایی است که پرورش و گسترش یافته است.
چون طراحی داستان نسبتاً زمانبر است، در مثال زیر، برای ساخت پیرنگ، به جای طرح داستان، از ایده روایی استفاده میکنیم:
- مثال: فردی بیگناه به زندان میافتد. به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؛ اما چون آزادی او به ضرر مجرم اصلی است، هر بار تلاش او، در اثر مداخله دار و دسته مجرم اصلی، بینتیجه میماند؛ تا این که در اثر حادثهای، از واقعیت ماجرا مطلع میشود، و در نهایت بیگناهی خود را ثابت میکند.
🎡🫧|× برای ساخت پیرنگ داستان، باید حوادث داستان را از نظر چرایی و چگونگی، بازبینی و بازسازی کنید.
🌧🐳|× به عبارتی تا حد ممکن، در مقابل هر حادثه از طرح داستان، «چرا» و «چگونه» بگذارید و تا میتوانید سوال بسازید.
• چرا این فرد به زندان میافتد؟
چون اگر او آزاد باشد، با عقد قراردادی مهم مخالفت خواهد کرد.
• چگونه به زندان میافتد؟ در ماشین او مواد مخدر جاسازی میکنند.
• چرا به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؟
چون اگر قرارداد یادشده منعقد شود، سرمایه بسیاری از افراد، در معرض نابودی قرار میگیرد.
• چگونه به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؟
به یکی از زندانیهای قدیمی و بانفوذ رو میزند تا بتواند با خودِ رئیس زندان ملاقات کند. زندانی بانفوذ درخواست او را میپذیرد؛ اما به شرطی که...
🤍🦙|× البته لازم نیست به همه این پرسشها پاسخ داد. میتوان به برخی اکنون، و به بعضی دیگر بعدا جواب داد.
☃️🌨|× میتوان از روی هر پرسش، پرسشهای جدید طراحی کرد. حتی میتوان برای هر پرسش، پاسخهای گوناگون یافت.
📒🛎|× به این طریق، هم کمبودهای داستان مشخص میشود، هم گزینههای متفاوت و متنوع، برای پرورش طرح، در اختیار داستاننویس قرار میگیرد.
👤 نردبان داستان، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
☕️🍂— روش اصولی نوشتن داستان.
🤍🚌|× پله چهارم: پیرنگ = طرح داستان + علت و کیفیت حوداث آن.
🎭🎪|× علت حوادث داستان را پیرنگ مینامند. ضعف پیرنگ، به باورپذیری داستان و جذابیت آن ضربه میزند.
🕊🐚|× اگر در ساخت پیرنگ، دقیق و با حوصله عمل کنید، هنگام نوشتن داستان، کار آسانتری خواهید داشت. همچنین، داستانتان خواندنی و به یادماندنی خواهد شد.
🍸✨|× در این باره، رابرت مککی، یکی از بزرگترین استادان داستاننویسی گفته است: ۷۵ درصد از زحمت نگارش یک داستان، به طراحی و پیرنگ آن اختصاص دارد.
💜🪻|× همان طور که قبلا گفته شد، طرح داستان همان ایده روایی است که پرورش و گسترش یافته است.
چون طراحی داستان نسبتاً زمانبر است، در مثال زیر، برای ساخت پیرنگ، به جای طرح داستان، از ایده روایی استفاده میکنیم:
- مثال: فردی بیگناه به زندان میافتد. به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؛ اما چون آزادی او به ضرر مجرم اصلی است، هر بار تلاش او، در اثر مداخله دار و دسته مجرم اصلی، بینتیجه میماند؛ تا این که در اثر حادثهای، از واقعیت ماجرا مطلع میشود، و در نهایت بیگناهی خود را ثابت میکند.
🎡🫧|× برای ساخت پیرنگ داستان، باید حوادث داستان را از نظر چرایی و چگونگی، بازبینی و بازسازی کنید.
🌧🐳|× به عبارتی تا حد ممکن، در مقابل هر حادثه از طرح داستان، «چرا» و «چگونه» بگذارید و تا میتوانید سوال بسازید.
• چرا این فرد به زندان میافتد؟
چون اگر او آزاد باشد، با عقد قراردادی مهم مخالفت خواهد کرد.
• چگونه به زندان میافتد؟ در ماشین او مواد مخدر جاسازی میکنند.
• چرا به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؟
چون اگر قرارداد یادشده منعقد شود، سرمایه بسیاری از افراد، در معرض نابودی قرار میگیرد.
• چگونه به آب و آتش میزند که بیگناهی خود را ثابت کند؟
به یکی از زندانیهای قدیمی و بانفوذ رو میزند تا بتواند با خودِ رئیس زندان ملاقات کند. زندانی بانفوذ درخواست او را میپذیرد؛ اما به شرطی که...
🤍🦙|× البته لازم نیست به همه این پرسشها پاسخ داد. میتوان به برخی اکنون، و به بعضی دیگر بعدا جواب داد.
☃️🌨|× میتوان از روی هر پرسش، پرسشهای جدید طراحی کرد. حتی میتوان برای هر پرسش، پاسخهای گوناگون یافت.
📒🛎|× به این طریق، هم کمبودهای داستان مشخص میشود، هم گزینههای متفاوت و متنوع، برای پرورش طرح، در اختیار داستاننویس قرار میگیرد.
👤 نردبان داستان، نوشته سعید تارم.
🍂📻||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
مادرم گفت به من : خیر ببینی پسرم
مستجاب است دعایش به گمانم با تو...
#سجاد_شهیدی
-هورداد
🍂📻||@Radioensha
مادرم گفت به من : خیر ببینی پسرم
مستجاب است دعایش به گمانم با تو...
#سجاد_شهیدی
-هورداد
🍂📻||@Radioensha
#معرفی_کتاب📚
جلد اول از مجموعهی "خاطرات پسربچه ی شصت ساله" به قلم "حمید جبلی" ما را به دنیای کودکیاش که دورهای است از تولد تا پیشدبستانی، خواهد برد. با وجود اینکه جبلی به ندرت نشست خبری برگزار میکند و خیلی کم در مصاحبهای ظاهر میشود، اما این بار مستقیم و رو در رو با مخاطب مینشیند و "خاطرات پسربچه ی شصت ساله" را با او به اشتراک میگذارد.
"خاطرات پسربچه ی شصت ساله" علاوه بر جنبهی نوستالژیکش، تصویری واقع گرایانه از مسائل و دغدغه های یک پسربچه را ترسیم می کند و به همین دلیل است که مصیبتهای او برای بزرگسالان کنونی، بامزه و مفرح جلوه کرده و خندهدار بودنش قابل درک میباشد. مخاطب همچون بزرگسالان داخل قصه، به مشکلات کودکانهی او نگاه میکند و لبخندی از روی سادگی و عاطفه بر لبانش مینشیند. گاهی اوقات این خنده به بغض تبدیل میشود و مخاطب خود را همپای کودکی میبیند که هنوز به مدرسه نرفته و "حمید جبلی" اینقدر این روایت را ملموس ارائه میکند که گویی هرگز بزرگ نشده و همان پسربچه باقی مانده است.
-عکس از @baran_book
#خاطرات_پسربچه_شصت_ساله
#حمید_جبلی
🍂📻||@Radioensha
جلد اول از مجموعهی "خاطرات پسربچه ی شصت ساله" به قلم "حمید جبلی" ما را به دنیای کودکیاش که دورهای است از تولد تا پیشدبستانی، خواهد برد. با وجود اینکه جبلی به ندرت نشست خبری برگزار میکند و خیلی کم در مصاحبهای ظاهر میشود، اما این بار مستقیم و رو در رو با مخاطب مینشیند و "خاطرات پسربچه ی شصت ساله" را با او به اشتراک میگذارد.
"خاطرات پسربچه ی شصت ساله" علاوه بر جنبهی نوستالژیکش، تصویری واقع گرایانه از مسائل و دغدغه های یک پسربچه را ترسیم می کند و به همین دلیل است که مصیبتهای او برای بزرگسالان کنونی، بامزه و مفرح جلوه کرده و خندهدار بودنش قابل درک میباشد. مخاطب همچون بزرگسالان داخل قصه، به مشکلات کودکانهی او نگاه میکند و لبخندی از روی سادگی و عاطفه بر لبانش مینشیند. گاهی اوقات این خنده به بغض تبدیل میشود و مخاطب خود را همپای کودکی میبیند که هنوز به مدرسه نرفته و "حمید جبلی" اینقدر این روایت را ملموس ارائه میکند که گویی هرگز بزرگ نشده و همان پسربچه باقی مانده است.
-عکس از @baran_book
#خاطرات_پسربچه_شصت_ساله
#حمید_جبلی
🍂📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
پیش خودمان باشد، بیشتر این قصه ها واقعی است. شاید نتوانسته باشم چنان که باید غم ها و شادی های آن دوران را بیان کنم اما غصه خراب شدن ماشین قرمز اسباب بازی ام از ناراحتی امروزم برای یک ماشین واقعی بیشتر بود و یک ریالی هایی که جیبم را قلمبه می کرد، شادی اش خیلی بیشتر از حساب بانکی امروز بود.
#خاطرات_پسربچه_شصت_ساله
#حمید_جبلی
🍂📻||@Radioensha
پیش خودمان باشد، بیشتر این قصه ها واقعی است. شاید نتوانسته باشم چنان که باید غم ها و شادی های آن دوران را بیان کنم اما غصه خراب شدن ماشین قرمز اسباب بازی ام از ناراحتی امروزم برای یک ماشین واقعی بیشتر بود و یک ریالی هایی که جیبم را قلمبه می کرد، شادی اش خیلی بیشتر از حساب بانکی امروز بود.
#خاطرات_پسربچه_شصت_ساله
#حمید_جبلی
🍂📻||@Radioensha