#کارگاه_رمان_نویسی
«🌝✨»چهار سوال اساسی وجود دارد که به هنگام ساخت یک کاراکتر باید از خود بپرسید.
1- چه چیزی می‌خواهند؟
🧚🏻♀️❤️|× این یکی اصلی‌ترین سوالاتی است که که به هنگام ساختن یک کاراکتر پویا و مناسب با آن روبرو خواهید بود. تمام کاراکترهای برجسته در ادبیات به دنبال چیزی بوده‌اند. کرت وانگات معتقد است که اولین قدم در نوشتن یک داستان خوب ساختن کاراکترهایی است که که به دنبال چیزی هستند. توجه داشته باشید که تمایل یا خواستن با نیاز متفاوت است، نیاز نشانه ی سرنوشت است و خواستن نشانه‌ی اراده.
2- ضعف‌های آن‌ها چیست؟
🫧🫐|× بسیاری از نویسنده‌ها به دنبال دادن صفات والا و قوی نشان دادن کاراکترهایشان هستند اما به واقع آن چیزی که باعث جذابیت کاراکترها می‌شود ضعف‌های آن‌هاست نه قدرتشان. مثالش هم هولدن کولفید در ناطور دشت و گتسبی در داستان گتسبی بزرگ است. پس توجه داشته باشید به هنگام درست کردن لیستی از صفات کاراکترهای داستانتان ضعف‌های آن‌ها را فراموش نکنید.
3- از کجا آمده‌اند؟
🌻🌦|× به دو صورت می‌شود به این سوال پاسخ داد: یکی از جنبه‌ی زندگینامه‌شان و دیگری از نظر احساسی. اگر از جنبه‌ای اول به این سوال نگاه کنیم اطلاعاتی از قبیل شهر زندگی کاراکتر در دسترس ما خواهد بود. اینکه در خیابان‌های شلوغ تهران بزرگ شده است یا روستایی دورافتاده به ما کمک می‌کند تا بفهمیم یک کاراکتر به دنبال چه چیزی است. راه دیگر بررسی سوال از دیدگاه احساسی است. اینکه بفهمیم پیش زمینه‌ی احساسیش چیست: آیا پدر و مادرش در صلح و صفا زندگی کرده‌اند یا فرزند طلاق بوده است، آیا خواهرش را در کودکی از دست داده است یا نه. این اطلاعات در مورد پیش زمینه‌ی احساسی کاراکتر به ما کمک می‌کند تا انگیزه‌ی کاراکتر را در اعمالش متوجه شویم.
4- به کجا می‌روند؟
🪸⛺️|× در کنار هم گذاشتن جواب این سوال با سوال قبلی کمک خواهد کرد تا یک کاراکتر کامل داشته باشیم. اگر یک نویسنده بداند که چرا یک کاراکتر به دنبال فلان چیز است و آن تمایل از چه چیزی سرچشمه می‌گیرد، نه تنها خواهد فهمید که چقدر سخت حاضر است برای خواسته‌اش تلاش کند بلکه مشخص می‌کند که چقدر برای پشت سر گذاشتن موانعی که ضدقهرمان در مسیرش گذاشته است ثابت قدم است.
🩷📻||@Radioensha
«🌝✨»چهار سوال اساسی وجود دارد که به هنگام ساخت یک کاراکتر باید از خود بپرسید.
1- چه چیزی می‌خواهند؟
🧚🏻♀️❤️|× این یکی اصلی‌ترین سوالاتی است که که به هنگام ساختن یک کاراکتر پویا و مناسب با آن روبرو خواهید بود. تمام کاراکترهای برجسته در ادبیات به دنبال چیزی بوده‌اند. کرت وانگات معتقد است که اولین قدم در نوشتن یک داستان خوب ساختن کاراکترهایی است که که به دنبال چیزی هستند. توجه داشته باشید که تمایل یا خواستن با نیاز متفاوت است، نیاز نشانه ی سرنوشت است و خواستن نشانه‌ی اراده.
2- ضعف‌های آن‌ها چیست؟
🫧🫐|× بسیاری از نویسنده‌ها به دنبال دادن صفات والا و قوی نشان دادن کاراکترهایشان هستند اما به واقع آن چیزی که باعث جذابیت کاراکترها می‌شود ضعف‌های آن‌هاست نه قدرتشان. مثالش هم هولدن کولفید در ناطور دشت و گتسبی در داستان گتسبی بزرگ است. پس توجه داشته باشید به هنگام درست کردن لیستی از صفات کاراکترهای داستانتان ضعف‌های آن‌ها را فراموش نکنید.
3- از کجا آمده‌اند؟
🌻🌦|× به دو صورت می‌شود به این سوال پاسخ داد: یکی از جنبه‌ی زندگینامه‌شان و دیگری از نظر احساسی. اگر از جنبه‌ای اول به این سوال نگاه کنیم اطلاعاتی از قبیل شهر زندگی کاراکتر در دسترس ما خواهد بود. اینکه در خیابان‌های شلوغ تهران بزرگ شده است یا روستایی دورافتاده به ما کمک می‌کند تا بفهمیم یک کاراکتر به دنبال چه چیزی است. راه دیگر بررسی سوال از دیدگاه احساسی است. اینکه بفهمیم پیش زمینه‌ی احساسیش چیست: آیا پدر و مادرش در صلح و صفا زندگی کرده‌اند یا فرزند طلاق بوده است، آیا خواهرش را در کودکی از دست داده است یا نه. این اطلاعات در مورد پیش زمینه‌ی احساسی کاراکتر به ما کمک می‌کند تا انگیزه‌ی کاراکتر را در اعمالش متوجه شویم.
4- به کجا می‌روند؟
🪸⛺️|× در کنار هم گذاشتن جواب این سوال با سوال قبلی کمک خواهد کرد تا یک کاراکتر کامل داشته باشیم. اگر یک نویسنده بداند که چرا یک کاراکتر به دنبال فلان چیز است و آن تمایل از چه چیزی سرچشمه می‌گیرد، نه تنها خواهد فهمید که چقدر سخت حاضر است برای خواسته‌اش تلاش کند بلکه مشخص می‌کند که چقدر برای پشت سر گذاشتن موانعی که ضدقهرمان در مسیرش گذاشته است ثابت قدم است.
🩷📻||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
شما باید آنچه را در الگوی خاص کتابتان مهم‌تر است برجسته کنید و بقیه را کم‌اهمیت جلوه دهید. این کار را باید از راه تمرکز روی یک یا دو یا حداکثر تعداد انگشت‌شماری از شخصیت‌های رمانتان انجام دهید و سپس هر کس دیگری را به جایگاه دائمی فرعی برانید؛ بدون اینکه شخصیت‌پردازی کاملی را درباره‌ی آن‌ها انجام دهید و از خط اصلی داستانی‌تان منحرف شوید.
#شخصیت_پردازی
🩷||@Radioensha
شما باید آنچه را در الگوی خاص کتابتان مهم‌تر است برجسته کنید و بقیه را کم‌اهمیت جلوه دهید. این کار را باید از راه تمرکز روی یک یا دو یا حداکثر تعداد انگشت‌شماری از شخصیت‌های رمانتان انجام دهید و سپس هر کس دیگری را به جایگاه دائمی فرعی برانید؛ بدون اینکه شخصیت‌پردازی کاملی را درباره‌ی آن‌ها انجام دهید و از خط اصلی داستانی‌تان منحرف شوید.
#شخصیت_پردازی
🩷||@Radioensha
Forwarded from آن‌ها
پشنگ
Pašang
ما چند تا پشنگ تو شاهنامه داریم. پشنگ برادرزاده‌ی فریدون، کسی که کشور توران رو ایجاد کرد و پَشَنگ در شاهنامه سه تن یا ممکن پشنگ فرزند افراسیاب. البته به پسر افراسیاب در شاهنامه «شیده» هم گفته شده.
#مارال_دوستی
@anhaaparat
Pašang
ما چند تا پشنگ تو شاهنامه داریم. پشنگ برادرزاده‌ی فریدون، کسی که کشور توران رو ایجاد کرد و پَشَنگ در شاهنامه سه تن یا ممکن پشنگ فرزند افراسیاب. البته به پسر افراسیاب در شاهنامه «شیده» هم گفته شده.
#مارال_دوستی
@anhaaparat
#شعر_طوری🌈
من یقین دارم همین جا، در همین دنیا، شبی
آهِ این هر شب نخوابیدن بگیرد دامنت...
#محمد_مقدم
-هورداد
🩷||@Radioensha
من یقین دارم همین جا، در همین دنیا، شبی
آهِ این هر شب نخوابیدن بگیرد دامنت...
#محمد_مقدم
-هورداد
🩷||@Radioensha
4_5834949556810290073.m4v
14.7 MB
🚌| #کارگاه_شعر
🛵| در این جلسه، با کوچک‌ترین واحد آوایی زبان (واج) آشنا می‌شویم. همچنین شمارش واج‌ها را می‌آموزیم.
🛵| تذکر: یادگیری واج پیش‌نیاز یادگیری «هجا» است. تشخیص هم‌وزن بودن دو عبارت یا دو مصراع، وابسته به یادگیری هجا است.
🛵| تمرین:
تعداد و نوع واج‌ها را در این واژه‌ها مشخص کنید: مادر، ایران، جزیره، خواهر، خورشید.
منبع: نوقلم
🩷||@Radioensha
🛵| در این جلسه، با کوچک‌ترین واحد آوایی زبان (واج) آشنا می‌شویم. همچنین شمارش واج‌ها را می‌آموزیم.
🛵| تذکر: یادگیری واج پیش‌نیاز یادگیری «هجا» است. تشخیص هم‌وزن بودن دو عبارت یا دو مصراع، وابسته به یادگیری هجا است.
🛵| تمرین:
تعداد و نوع واج‌ها را در این واژه‌ها مشخص کنید: مادر، ایران، جزیره، خواهر، خورشید.
منبع: نوقلم
🩷||@Radioensha
Forwarded from زین قند پارسی - علیرضا حیدری (علیرضا حیدری)
شکّرشکن شوند همه طوطیان هند
«زین قند پارسی» که به بنگاله می‌رود
حافظ
چند جایگزین فارسی
نظافت پاکیزگی
والد پدر
نسوان زنان
ودیعه سپرده
نسبتاً کمابیش
نظیر همانند
نزولی کاهنده
با #زین_قند_پارسی همراه شویم و هر روز یک نکتۀ ویرایشی بیاموزیم.
#علیرضا_حیدری
@qande_parsi
https://www.tg-me.com/qande_parsi
«زین قند پارسی» که به بنگاله می‌رود
حافظ
چند جایگزین فارسی
نظافت پاکیزگی
والد پدر
نسوان زنان
ودیعه سپرده
نسبتاً کمابیش
نظیر همانند
نزولی کاهنده
با #زین_قند_پارسی همراه شویم و هر روز یک نکتۀ ویرایشی بیاموزیم.
#علیرضا_حیدری
@qande_parsi
https://www.tg-me.com/qande_parsi
Telegram
زین قند پارسی - علیرضا حیدری
درست بنویسیم، درست بگوییم
ارتباط با مدیر:
@alireza_heidaree
09153026689
ارتباط با مدیر:
@alireza_heidaree
09153026689
•• #دیالوگ ••
- اون قدر که به آدم‌ها حس خوبی می‌دی، آدما هم همین حس رو به تو می‌دن؟
- از جبران کردن خوشم نمیاد ولی اگه ببینم کسی من رو نادیده می‌گیره، قطعا مثل قبل نخواهم بود!
🩷||@Radioensha
- اون قدر که به آدم‌ها حس خوبی می‌دی، آدما هم همین حس رو به تو می‌دن؟
- از جبران کردن خوشم نمیاد ولی اگه ببینم کسی من رو نادیده می‌گیره، قطعا مثل قبل نخواهم بود!
🩷||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
چَشمت بلایِ جان و تو از جان عزیز تر
ای جان فَدای چَشم تو ، با قصدِ جان بیا
#فاضل_نظری
🩷||@Radioensha
چَشمت بلایِ جان و تو از جان عزیز تر
ای جان فَدای چَشم تو ، با قصدِ جان بیا
#فاضل_نظری
🩷||@Radioensha
#معرفی_کتاب📚
کتاب طعم گس خرمالو، مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی زویا پیرزاد است که اولین بار در سال 1997 به چاپ رسید. پیرزاد در این مجموعه داستان جذاب، با سبک نوشتار دلنشین خود ما را به جهان قصه های خود می برد و با شخصیت هایش، لحظه ای از زندگی آن ها، خاطرات این افراد و تفکراتشان آشنا می کند. این بانوی نویسنده در این کتاب که از پنج داستان تشکیل شده، نگاهی تحلیلی و دقیق به روابط میان انسان ها، به خصوص رابطه ی میان زن ها و شوهرها، دارد و با پرداختی سرگرم کننده، معایب و اشکالات موجود در چنین روابطی را به تصویر می کشد. نثر زویا پیرزاد، همانند برترین آثار او، همچنان در عین سادگی، فوق العاده تأثیرگذار و احساس برانگیز است و قدرت مثال زدنی این نویسنده را در کاوش و به تصویر کشیدن ذهن کاراکترهایش نشان می دهد.
#طعم_گس_خرمالو
#زویا_پیرزاد
🩷📻||@Radioensha
کتاب طعم گس خرمالو، مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی زویا پیرزاد است که اولین بار در سال 1997 به چاپ رسید. پیرزاد در این مجموعه داستان جذاب، با سبک نوشتار دلنشین خود ما را به جهان قصه های خود می برد و با شخصیت هایش، لحظه ای از زندگی آن ها، خاطرات این افراد و تفکراتشان آشنا می کند. این بانوی نویسنده در این کتاب که از پنج داستان تشکیل شده، نگاهی تحلیلی و دقیق به روابط میان انسان ها، به خصوص رابطه ی میان زن ها و شوهرها، دارد و با پرداختی سرگرم کننده، معایب و اشکالات موجود در چنین روابطی را به تصویر می کشد. نثر زویا پیرزاد، همانند برترین آثار او، همچنان در عین سادگی، فوق العاده تأثیرگذار و احساس برانگیز است و قدرت مثال زدنی این نویسنده را در کاوش و به تصویر کشیدن ذهن کاراکترهایش نشان می دهد.
#طعم_گس_خرمالو
#زویا_پیرزاد
🩷📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
🐌| آیا پایان داستان کوتاه و رمان تفاوتی با هم دارند؟
🐌| پایان رمان نقطه فرود است نه نقطه اوج. رمان باید قبل از پایان به نقطه اوج خود رسیده باشد... . به‌همین دلیل بسیار طبیعی است که ما در رمان با پایان غیرمنتظره روبه‌رو نباشیم در صورتی‌که قصه بیشتر متمایل به پایان غیرمنتظره است و در اینجا همه‌چیز به نقطه اوج خود می‌رسد. در رمان بعد از نقطه اوج باید همه‌چیز فرود آید، در قصه همین‌که به نقطه اوج رسیدیم باید به پایان برسد.» به‌همین دلیل در برخی از رمان‌ها، نویسنده برای اینکه همچنان خواننده را مشتاق نگاه دارد (از این نظر که او حالا که نقطه اوج رمان را پشت سر گذاشته احتمالاً پایان رمان را می‌داند) سعی می‌کند در پایان رمان متوسل به شگردهایی شود: مثلاً حادثه غیر مترقبه‌ای بیافریند و یا زمان رمان را تغییر دهد: فرضاً اگر زمان داستان به گذشته است به زمان حال بازگردد و با ذکر مطلبی درباره وضعیت کنونی شخصیت‌ها رمان را به‌پایان برد.
-از کتابِ دستور زبان داستان احمد اخوت
-منبع: غزاله غفار زاده
🩷📻||@Radioensha
🐌| آیا پایان داستان کوتاه و رمان تفاوتی با هم دارند؟
🐌| پایان رمان نقطه فرود است نه نقطه اوج. رمان باید قبل از پایان به نقطه اوج خود رسیده باشد... . به‌همین دلیل بسیار طبیعی است که ما در رمان با پایان غیرمنتظره روبه‌رو نباشیم در صورتی‌که قصه بیشتر متمایل به پایان غیرمنتظره است و در اینجا همه‌چیز به نقطه اوج خود می‌رسد. در رمان بعد از نقطه اوج باید همه‌چیز فرود آید، در قصه همین‌که به نقطه اوج رسیدیم باید به پایان برسد.» به‌همین دلیل در برخی از رمان‌ها، نویسنده برای اینکه همچنان خواننده را مشتاق نگاه دارد (از این نظر که او حالا که نقطه اوج رمان را پشت سر گذاشته احتمالاً پایان رمان را می‌داند) سعی می‌کند در پایان رمان متوسل به شگردهایی شود: مثلاً حادثه غیر مترقبه‌ای بیافریند و یا زمان رمان را تغییر دهد: فرضاً اگر زمان داستان به گذشته است به زمان حال بازگردد و با ذکر مطلبی درباره وضعیت کنونی شخصیت‌ها رمان را به‌پایان برد.
-از کتابِ دستور زبان داستان احمد اخوت
-منبع: غزاله غفار زاده
🩷📻||@Radioensha
@benevis_s.ژانر.فانتزی.pdf
583.8 KB
#مقاله🗞
📚× ژانر فانتزی، پرورشگاه تخیل و خلاقیت
-🌿 در این مقاله برگرفته از ایران‌کتاب، با ژانر فانتزی آشنا می‌شیم.
-🌿 مهمترین نکته‌های ذکر شده در این مقاله، آغاز فانتزی و دو اثر مشهور «هری پاتر» و «ارباب حلقه‌ها» و اهمیت این آثاره.
🩷📻||@Radioensha
📚× ژانر فانتزی، پرورشگاه تخیل و خلاقیت
-🌿 در این مقاله برگرفته از ایران‌کتاب، با ژانر فانتزی آشنا می‌شیم.
-🌿 مهمترین نکته‌های ذکر شده در این مقاله، آغاز فانتزی و دو اثر مشهور «هری پاتر» و «ارباب حلقه‌ها» و اهمیت این آثاره.
🩷📻||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
اگر می‌خواهید شخصیت داستانتان در طول رمان تغییر کند و این تغییر باورکردنی باشد باید فشار کافی برای مجبور کردن شخصیت به تغییر را به داستانتان اضافه کنید. برای اینکه پذیرفتن هر گونه تغییری برای بیشتر مردم ترسناک است و آن‌ها چنین تغییری را نمی‌پذیرند. مگر اینکه چیزی به زور آن‌ها را به سمت تغییر سوق دهد.
احساس گناه، دلتنگی، به آخر خط رسیدن، عشق یا خطر انگیزه‌ای می‌شود تا عده‌ای دیگر از شخصیت‌ها تغییر کنند.
🩷||@Radioensha
اگر می‌خواهید شخصیت داستانتان در طول رمان تغییر کند و این تغییر باورکردنی باشد باید فشار کافی برای مجبور کردن شخصیت به تغییر را به داستانتان اضافه کنید. برای اینکه پذیرفتن هر گونه تغییری برای بیشتر مردم ترسناک است و آن‌ها چنین تغییری را نمی‌پذیرند. مگر اینکه چیزی به زور آن‌ها را به سمت تغییر سوق دهد.
احساس گناه، دلتنگی، به آخر خط رسیدن، عشق یا خطر انگیزه‌ای می‌شود تا عده‌ای دیگر از شخصیت‌ها تغییر کنند.
🩷||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
در هوای کامِ دنیا می‌فشانی جان چرا؟
می‌کنی در راه بت صیدِ حرم قربان چرا؟
چیست اسبابِ جهان تا دل به آن بندد کسی؟
می‌کنی زنّار را شیرازه‌ی قرآن چرا
#صائب_تبریزی
🩷||@Radioensha
در هوای کامِ دنیا می‌فشانی جان چرا؟
می‌کنی در راه بت صیدِ حرم قربان چرا؟
چیست اسبابِ جهان تا دل به آن بندد کسی؟
می‌کنی زنّار را شیرازه‌ی قرآن چرا
#صائب_تبریزی
🩷||@Radioensha
4_5841319732044632677.m4v
12.7 MB
🦊| #کارگاه_شعر
🍊| در این جلسه، با انواع هجا آشنا می‌شویم.
🍊|تذکر: تشخیص هم‌وزن بودن دو عبارت یا دو مصراع، وابسته به یادگیری هجا است.
🍊| تمرین
تعداد و نوع هجاها را در این واژه‌ها مشخص کنید: همه، خانه، قَسَم، خواهر، جزیره.
منبع: نوقلم
🩷||@Radioensha
🍊| در این جلسه، با انواع هجا آشنا می‌شویم.
🍊|تذکر: تشخیص هم‌وزن بودن دو عبارت یا دو مصراع، وابسته به یادگیری هجا است.
🍊| تمرین
تعداد و نوع هجاها را در این واژه‌ها مشخص کنید: همه، خانه، قَسَم، خواهر، جزیره.
منبع: نوقلم
🩷||@Radioensha
•• #دیالوگ ••
- من توی زندگیم همیشه تنها بودم؛ وقتی غم بغلم کرده بود، وقتی از شادی چشمام برق می‌زد، وقتی استرس‌و اضطراب تمام وجودم رو فرا گرفته بود.
توی همه‌ی اینا من تنها بودم. هیچ کس نبود. هیچ کدومتون نبودید. پس الانم دیگه نباشین. دیگه لازمتون ندارم. یاد گرفتم تنهایی از پس کارهام بربیام. برید.
🩷||@Radioensha
- من توی زندگیم همیشه تنها بودم؛ وقتی غم بغلم کرده بود، وقتی از شادی چشمام برق می‌زد، وقتی استرس‌و اضطراب تمام وجودم رو فرا گرفته بود.
توی همه‌ی اینا من تنها بودم. هیچ کس نبود. هیچ کدومتون نبودید. پس الانم دیگه نباشین. دیگه لازمتون ندارم. یاد گرفتم تنهایی از پس کارهام بربیام. برید.
🩷||@Radioensha
#معرفی_کتاب📚
کتاب جاده ای به گذشته داستان هایی با شخصیت مجموعه آنشرلی شامل چهارده داستان محبوب خانواده بلایت هاست که سراسر غافلگیری و اشک و خنده است. زندگی آنی و گیلبرت بلایت در یک روستای کوچک به هیچ وجه کسل کننده نبود چون همواره شایعات سرگرم کننده و ماجراهای عجیب و بامزه‌ای به گوششان می رسید، ماجرای دوقلوهای بازیگوشی که بعد از ملاقات با یک میلیونر بی حوصله، مهمترین آرزویشان به حقیقت پیوست.
#جاده‌ای_به_گذشته
#ال_ام_مونتگمری
🩷📻||@Radioensha
کتاب جاده ای به گذشته داستان هایی با شخصیت مجموعه آنشرلی شامل چهارده داستان محبوب خانواده بلایت هاست که سراسر غافلگیری و اشک و خنده است. زندگی آنی و گیلبرت بلایت در یک روستای کوچک به هیچ وجه کسل کننده نبود چون همواره شایعات سرگرم کننده و ماجراهای عجیب و بامزه‌ای به گوششان می رسید، ماجرای دوقلوهای بازیگوشی که بعد از ملاقات با یک میلیونر بی حوصله، مهمترین آرزویشان به حقیقت پیوست.
#جاده‌ای_به_گذشته
#ال_ام_مونتگمری
🩷📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
اخیراً تصمیم گرفته‌ام هرچیزی را که به ذهنم می‌رسد، فوری به زبان بیاورم. ریلا بلایت می‌گفت همیشه همین کار را می‌کند. باورت نمی‌شود چه مزه‌ای می‌دهد. حرف را اگر نزنی، توی مغزت پلاسیده می‌شود.
#جاده‌ای_به_گذشته
#ال_ام_مونتگمری
🩷📻||@Radioensha
اخیراً تصمیم گرفته‌ام هرچیزی را که به ذهنم می‌رسد، فوری به زبان بیاورم. ریلا بلایت می‌گفت همیشه همین کار را می‌کند. باورت نمی‌شود چه مزه‌ای می‌دهد. حرف را اگر نزنی، توی مغزت پلاسیده می‌شود.
#جاده‌ای_به_گذشته
#ال_ام_مونتگمری
🩷📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
🌵~ دیالوگ‌نویسی
🌴~ یکی از شیوه‌های ارتباط نویسنده با خواننده، دیالوگ‌ها و مکالمه‌هایی است که میان شخصیت‌های داستان ردوبدل می‌شود. گاهی نویسنده بخشی از داستان را از طریق دیالوگ‌ها بیان می‌کند و قسمتی از مفهوم نوشته در مکالمه‌ها پنهان است. نویسنده‌ای هم‌چون داستایوفسکی در اثر درخشان خود یعنی رمان جنایت و مکافات، بخشی از داستان را با دیالوگ‌ها بیان کرده و با این روش، راه ارتباطی خود با خواننده را هموار کرده است.
دیالوگ‌ها باید به‌گونه‌ای نوشته شوند که برای خواننده روشن و بدیهی باشد و خواننده با خواندن آن‌ها نزدیکی و صمیمیت بین خود و نویسنده را احساس کند. دیالوگ‌های یک داستان معمولا عامیانه و محاوره‌ای نوشته می‌شوند اما در برخی موارد دیالوگ‌هایی با لحن ادبی را نیز شاهد بوده‌ایم. دیالوگ‌ها باید واقع‌گرایانه نوشته شوند و از حقیقت دور نباشند. استفاده‌کردن از واژه‌هایی که خودتان در روزمرگی‌ها استفاده می‌کنید درک مطالب را ساده‌تر کرده و با این شیوه خواننده را با خود همراه خواهید کرد.
🌲~ به مثال زیر توجه کنید:
❌ مثل همیشه کتاب‌هاتو گم کردی! دیگه خسته شدم اگه این‌بار هم تکرار بشه حتما کارمون به کتک‌کاری می‌رسه.
✅ باز معلوم نیست کتاب‌هاتو کجا انداختی! دیگه از این کارت خسته شدم اگه فقط یه بار دیگه تکرار کنی حتما یکی می‌خوابونم توی گوشِت!
-غزاله غفارزاده
🩷📻||@Radioensha
🌵~ دیالوگ‌نویسی
🌴~ یکی از شیوه‌های ارتباط نویسنده با خواننده، دیالوگ‌ها و مکالمه‌هایی است که میان شخصیت‌های داستان ردوبدل می‌شود. گاهی نویسنده بخشی از داستان را از طریق دیالوگ‌ها بیان می‌کند و قسمتی از مفهوم نوشته در مکالمه‌ها پنهان است. نویسنده‌ای هم‌چون داستایوفسکی در اثر درخشان خود یعنی رمان جنایت و مکافات، بخشی از داستان را با دیالوگ‌ها بیان کرده و با این روش، راه ارتباطی خود با خواننده را هموار کرده است.
دیالوگ‌ها باید به‌گونه‌ای نوشته شوند که برای خواننده روشن و بدیهی باشد و خواننده با خواندن آن‌ها نزدیکی و صمیمیت بین خود و نویسنده را احساس کند. دیالوگ‌های یک داستان معمولا عامیانه و محاوره‌ای نوشته می‌شوند اما در برخی موارد دیالوگ‌هایی با لحن ادبی را نیز شاهد بوده‌ایم. دیالوگ‌ها باید واقع‌گرایانه نوشته شوند و از حقیقت دور نباشند. استفاده‌کردن از واژه‌هایی که خودتان در روزمرگی‌ها استفاده می‌کنید درک مطالب را ساده‌تر کرده و با این شیوه خواننده را با خود همراه خواهید کرد.
🌲~ به مثال زیر توجه کنید:
❌ مثل همیشه کتاب‌هاتو گم کردی! دیگه خسته شدم اگه این‌بار هم تکرار بشه حتما کارمون به کتک‌کاری می‌رسه.
✅ باز معلوم نیست کتاب‌هاتو کجا انداختی! دیگه از این کارت خسته شدم اگه فقط یه بار دیگه تکرار کنی حتما یکی می‌خوابونم توی گوشِت!
-غزاله غفارزاده
🩷📻||@Radioensha
Forwarded from گزین‌گویه‌ها (بهروز صفرزاده)
تلفظِ عامیانه
منظور از تلفظِ عامیانۀ واژه‌ها تلفظی متفاوت با صورتِ معیارِ رسمی یا گفتاری است که ناشی از کم‌سوادی یا بی‌سوادیِ گویش‌وران است.
در تلفظِ عامیانه واج‌های تشکیل‌دهندۀ واژه دچارِ جا به جایی، تبدیل، کاهش، یا افزایش می‌شوند.
تلفظِ عامیانه را نباید با تلفظِ گفتاری اشتباه گرفت. مثلاً تاسکی تلفظِ عامیانۀ تاکسی است، اما جون و شیش تلفظِ گفتاریِ جان و ششاند، نه تلفظِ عامیانۀ آن‌ها.
بر اثرِ گسترشِ روزافزونِ سوادآموزی و کاهشِ آمارِ بی‌سوادان، تلفظِ عامیانه رو به کاهش است.
چند نمونه از تلفظ‌های عامیانه
آب‌پاچ (آب‌پاش)
آدانس (آدامس)
آشخال (آشغال)
آشِ عمودَردا (آشِ اَبودَردا)
ابَرفضل (اباالفضل)
اُسّ‌وقُس‌دار (اُسطُقُس‌دار)
اصطحکاک (اصطکاک)
اَلحَد (لَحَد)
بالاکن (بالکن)
بخچه (بقچه)
بِرفِست (بفرست)
بلت (بلد)
پاچیدن (پاشیدن)
پیارسال (پیرارسال)
تاسکی (تاکسی)
تیارت (تئاتر)
جَق (جَلق)
جوات (جواد)
چیندن (چیدن)
حرضت (حضرت)
دریپ (دریبل)
دِلِر (دِرِل، دریل)
دیفال (دیوار)
دیکس (دیسک)
رُمّان (روبان)
رومان (روبان)
زَهله (زَهره)
زیگزال (زیگزاگ)
سلط (سطل)
سِند و سال (سن و سال)
سوات (سواد)
سولاخ (سوراخ)
ضفط و رفط (ضبط و ربط)
طناف (طناب)
عسک (عکس)
عهد و عیال (اهل و عیال)
فلاکس (فلاسک)
فوندانسیون (فونداسیون)
قلف (قفل)
لاپورت (راپورت)
لقد (لگد)
ماکس (ماسک)
نپتون (لیپتون)
نخسه (نسخه)
نعلت (لعنت)
هم‌ساده (هم‌سایه)
جالب است که سولاخ و قلف در متونِ کهنِ فارسی هم شواهدی دارند.
#تلفظ
منظور از تلفظِ عامیانۀ واژه‌ها تلفظی متفاوت با صورتِ معیارِ رسمی یا گفتاری است که ناشی از کم‌سوادی یا بی‌سوادیِ گویش‌وران است.
در تلفظِ عامیانه واج‌های تشکیل‌دهندۀ واژه دچارِ جا به جایی، تبدیل، کاهش، یا افزایش می‌شوند.
تلفظِ عامیانه را نباید با تلفظِ گفتاری اشتباه گرفت. مثلاً تاسکی تلفظِ عامیانۀ تاکسی است، اما جون و شیش تلفظِ گفتاریِ جان و ششاند، نه تلفظِ عامیانۀ آن‌ها.
بر اثرِ گسترشِ روزافزونِ سوادآموزی و کاهشِ آمارِ بی‌سوادان، تلفظِ عامیانه رو به کاهش است.
چند نمونه از تلفظ‌های عامیانه
آب‌پاچ (آب‌پاش)
آدانس (آدامس)
آشخال (آشغال)
آشِ عمودَردا (آشِ اَبودَردا)
ابَرفضل (اباالفضل)
اُسّ‌وقُس‌دار (اُسطُقُس‌دار)
اصطحکاک (اصطکاک)
اَلحَد (لَحَد)
بالاکن (بالکن)
بخچه (بقچه)
بِرفِست (بفرست)
بلت (بلد)
پاچیدن (پاشیدن)
پیارسال (پیرارسال)
تاسکی (تاکسی)
تیارت (تئاتر)
جَق (جَلق)
جوات (جواد)
چیندن (چیدن)
حرضت (حضرت)
دریپ (دریبل)
دِلِر (دِرِل، دریل)
دیفال (دیوار)
دیکس (دیسک)
رُمّان (روبان)
رومان (روبان)
زَهله (زَهره)
زیگزال (زیگزاگ)
سلط (سطل)
سِند و سال (سن و سال)
سوات (سواد)
سولاخ (سوراخ)
ضفط و رفط (ضبط و ربط)
طناف (طناب)
عسک (عکس)
عهد و عیال (اهل و عیال)
فلاکس (فلاسک)
فوندانسیون (فونداسیون)
قلف (قفل)
لاپورت (راپورت)
لقد (لگد)
ماکس (ماسک)
نپتون (لیپتون)
نخسه (نسخه)
نعلت (لعنت)
هم‌ساده (هم‌سایه)
جالب است که سولاخ و قلف در متونِ کهنِ فارسی هم شواهدی دارند.
#تلفظ