#کارگاه_رمان_نویسی
🌿|• سطر گزارشی (Logline)
📚|• سطر گزارشی جملهای است بین پانزده تا بیست کلمه که داستان شما را توصیف میکند. راههای زیادی برای نوشتن سطر گزارشی وجود دارد. اگر با نوشتن جملهتان مشکل دارید این قاعده به دردتان خواهد خورد:
فاعل و صفتی دلخواه، در این موقعیت، به کار میآید.
📚|• چند مثال:
🌪•• جادوگر شهر اُز: دختر روستایی به سرزمین سحر آمیز برده میشود و باید راه بازگشت به خانه را پیدا کند. (پانزده کلمه)
💍•• ارباب حلقهها: هابیت باید قدرت جادویی حلقه را قبل از اینکه دنیا را نابود کند از بین ببرد. (چهارده کلمه)
🩶•• رومئو و ژولیت: دو نوجوان از خانوادههای دشمن هم عاشق یکدیگر میشوند و برای با هم بودن باید بر مانع نفرت خانواده ها غلبه کنند. (هجده کلمه)
⛓•• كنت مونت کریستو: مرد جوانی که به ناحق به زندان میافتد آزادی و شانسی به دست میآورد که از آن برای نابودی و انتقام استفاده میکند. (هجده کلمه)
📘|• سطر گزارشی داستان شما را به خلاصهترین شکل عریان میکند. توجه کنید که در آن نام شخصیتها به کار نمیرود و صرفاً بنیاد کلی داستان توصیف میشود.
📗|• سطر گزارشی لزوماً نباید پیرو این قاعده باشد، ولی تا جایی که امکان دارد باید طوری کنایه در آن باشد که مخاطب جذب شود.
📕|• این کار چالشی جذاب است. همین طور که با الگوی داستان خود پیش میروید به سطر گزارشی خود رجوع خواهید کرد و آن را بهبود خواهید داد.
-منبع
🩷📻||@Radioensha
🌿|• سطر گزارشی (Logline)
📚|• سطر گزارشی جملهای است بین پانزده تا بیست کلمه که داستان شما را توصیف میکند. راههای زیادی برای نوشتن سطر گزارشی وجود دارد. اگر با نوشتن جملهتان مشکل دارید این قاعده به دردتان خواهد خورد:
فاعل و صفتی دلخواه، در این موقعیت، به کار میآید.
📚|• چند مثال:
🌪•• جادوگر شهر اُز: دختر روستایی به سرزمین سحر آمیز برده میشود و باید راه بازگشت به خانه را پیدا کند. (پانزده کلمه)
💍•• ارباب حلقهها: هابیت باید قدرت جادویی حلقه را قبل از اینکه دنیا را نابود کند از بین ببرد. (چهارده کلمه)
🩶•• رومئو و ژولیت: دو نوجوان از خانوادههای دشمن هم عاشق یکدیگر میشوند و برای با هم بودن باید بر مانع نفرت خانواده ها غلبه کنند. (هجده کلمه)
⛓•• كنت مونت کریستو: مرد جوانی که به ناحق به زندان میافتد آزادی و شانسی به دست میآورد که از آن برای نابودی و انتقام استفاده میکند. (هجده کلمه)
📘|• سطر گزارشی داستان شما را به خلاصهترین شکل عریان میکند. توجه کنید که در آن نام شخصیتها به کار نمیرود و صرفاً بنیاد کلی داستان توصیف میشود.
📗|• سطر گزارشی لزوماً نباید پیرو این قاعده باشد، ولی تا جایی که امکان دارد باید طوری کنایه در آن باشد که مخاطب جذب شود.
📕|• این کار چالشی جذاب است. همین طور که با الگوی داستان خود پیش میروید به سطر گزارشی خود رجوع خواهید کرد و آن را بهبود خواهید داد.
-منبع
🩷📻||@Radioensha
Forwarded from زین قند پارسی - علیرضا حیدری (علیرضا حیدری)
شکّرشکن شوند همه طوطیان هند
«زین قند پارسی» که به بنگاله میرود
حافظ
چند جایگزین فارسی
کل همه
کسوف خورشیدگرفتگی
کاندیدا نامزد
ولادت زادروز
وقیح بیشرم
نسوان زنان
فرزندان ذکور فرزندان پسر
فرزندان اناث فرزندان دختر
با #زین_قند_پارسی همراه شویم و هر روز یک نکتۀ ویرایشی بیاموزیم.
#علیرضا_حیدری
@qande_parsi
https://www.tg-me.com/qande_parsi
«زین قند پارسی» که به بنگاله میرود
حافظ
چند جایگزین فارسی
کل همه
کسوف خورشیدگرفتگی
کاندیدا نامزد
ولادت زادروز
وقیح بیشرم
نسوان زنان
فرزندان ذکور فرزندان پسر
فرزندان اناث فرزندان دختر
با #زین_قند_پارسی همراه شویم و هر روز یک نکتۀ ویرایشی بیاموزیم.
#علیرضا_حیدری
@qande_parsi
https://www.tg-me.com/qande_parsi
Telegram
زین قند پارسی - علیرضا حیدری
درست بنویسیم، درست بگوییم
ارتباط با مدیر:
@alireza_heidaree
09153026689
ارتباط با مدیر:
@alireza_heidaree
09153026689
#معرفی_کتاب📚
آدمی وجوه مختلفی دارد که همهی آنها در تمام لحظات زندگی با هم واکنش و بدهوبستان دارند. در واقع ارهای ما برآیند فعالیت تمام این خودها با هم است. در این کتاب، که نام آن از داستان «فیل در تاریکی» مولانا وام گرفته شده، کوشیده شده است به موضوعاتی اشاره شود که از چندین جنبه مهم و درخور توجهاند اول از این رو که هر روز ناداناسته با آن ها سروکار داریم. دوم به ان دلیل که این مسائل به نحوی در زندگی ما اثر می گذارند که نمی شود آن ها را برای خودمان حل و تکلیفمان را با آن ها روشن نکنیم. سوم از این حیث که بازنگری چنین عادات، باورها، امیال، عواطف و عقایدی از مهم ترین گام های زندگی است. امید است باطن این کتاب نور آگاهی را بر تاریکی های ذهن بتاباندذ و دید کامل تری از موضوعات مهم زندگی به دست دهد.
#اتاق_تاریک_فیل
#محمدامین_ضرابی
🩷📻||@Radioensha
آدمی وجوه مختلفی دارد که همهی آنها در تمام لحظات زندگی با هم واکنش و بدهوبستان دارند. در واقع ارهای ما برآیند فعالیت تمام این خودها با هم است. در این کتاب، که نام آن از داستان «فیل در تاریکی» مولانا وام گرفته شده، کوشیده شده است به موضوعاتی اشاره شود که از چندین جنبه مهم و درخور توجهاند اول از این رو که هر روز ناداناسته با آن ها سروکار داریم. دوم به ان دلیل که این مسائل به نحوی در زندگی ما اثر می گذارند که نمی شود آن ها را برای خودمان حل و تکلیفمان را با آن ها روشن نکنیم. سوم از این حیث که بازنگری چنین عادات، باورها، امیال، عواطف و عقایدی از مهم ترین گام های زندگی است. امید است باطن این کتاب نور آگاهی را بر تاریکی های ذهن بتاباندذ و دید کامل تری از موضوعات مهم زندگی به دست دهد.
#اتاق_تاریک_فیل
#محمدامین_ضرابی
🩷📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
نیمهی تاریک ما همان احساسات و ویژگیهایی است که از آنها بیشترین هراس را داریم و سایه، همین نیمهی تاریک ماست.
#اتاق_تاریک_فیل
#محمدامین_ضرابی
🩷📻||@Radioensha
نیمهی تاریک ما همان احساسات و ویژگیهایی است که از آنها بیشترین هراس را داریم و سایه، همین نیمهی تاریک ماست.
#اتاق_تاریک_فیل
#محمدامین_ضرابی
🩷📻||@Radioensha
Forwarded from غزاله غفارزاده
🔸استفاده از قیود، صفات و دیگر ملحقات نامناسب در گفتوگونویسی
به متن زیر دقت کنید:
«صورت جوزف کمکم قرمز پررنگ شد؛ درست مثل روشنایی حباب لامپ سیصد واتی. نگاه تندی به دالورس کرد. با خشم (یا عصبانیت یا تندی، مهم نیست چهجوری) به او گفت: «گم شو بیرون!»
بله مهم نیست. چون مهم این است که ما میدانیم قیافهاش کاملاً قرمز شده و بهتندی به شخصیت دیگر نگاه میکند. پس چی فکر کردید؟ یعنی ما با این وضع او فکر میکنیم شنگول است؟ آیا اصلاً لزومی دارد نویسنده به ما بگوید او با خشم (یا عصبانیت یا تندی) کلمات را گفت؟
جواب معلوم است. جالب این است که اینجور قیود اضافی اغلب بر روی کاغذ میآیند ساختگی و مسخره به نظر میرسند. با این حال من دائم در نوشتهها میبینم که نویسندهها از کلمات با خشم، عصبانیت و ... استفاده میکنند. البته کلمات و قیود زائد دیگری هم مثل با نارضایتی، با شگفتی، با تعجب، با نگرانی، دیوانهوار، از روی حماقت هم هست. اما حتی قیود خیلی مرسوم هم مثل با ملایمت، با آرامی و سرسختانه، وقتی قصد شما این است که گفتوگویی پر احساس و پرتنش بنویسید زائد است.
وظیفۀ شما در مقام نویسنده این است که مطمئن شوید گفتوگوی شما دقیقاً و بهدرستی با خواننده ارتباط برقرار میکند. گاهی اوقات برای رساندن دقیق معنی مورد نظرتان در گفتوگو به عوامل کمکی مثل روایت و حادثه نیاز دارید. حادثه همیشه کمککار خوبی است. اگر شخصیتی کمی آشفته و ناراحت باشد، بگذارید یک ظرف پرت کند یا به دیوار مشت بکوبد. مسلماً این بهتر از آن است که بنویسید: «با عصبانیت گفت». اگر میخواهید بگویید شخصیت خوشحال است، در برابر استفاده از «با خوشحالی گفت»، مقاومت کنید و به جایش بگذارید شخصیت دیگری را از خوشحالی محکم بگیرد یا از زمین بلند کند و دور خودش بچرخاند.
کتاب: گفتوگونویسی، گلوریا کمپتون
@ghazaleghaffarzadeh
به متن زیر دقت کنید:
«صورت جوزف کمکم قرمز پررنگ شد؛ درست مثل روشنایی حباب لامپ سیصد واتی. نگاه تندی به دالورس کرد. با خشم (یا عصبانیت یا تندی، مهم نیست چهجوری) به او گفت: «گم شو بیرون!»
بله مهم نیست. چون مهم این است که ما میدانیم قیافهاش کاملاً قرمز شده و بهتندی به شخصیت دیگر نگاه میکند. پس چی فکر کردید؟ یعنی ما با این وضع او فکر میکنیم شنگول است؟ آیا اصلاً لزومی دارد نویسنده به ما بگوید او با خشم (یا عصبانیت یا تندی) کلمات را گفت؟
جواب معلوم است. جالب این است که اینجور قیود اضافی اغلب بر روی کاغذ میآیند ساختگی و مسخره به نظر میرسند. با این حال من دائم در نوشتهها میبینم که نویسندهها از کلمات با خشم، عصبانیت و ... استفاده میکنند. البته کلمات و قیود زائد دیگری هم مثل با نارضایتی، با شگفتی، با تعجب، با نگرانی، دیوانهوار، از روی حماقت هم هست. اما حتی قیود خیلی مرسوم هم مثل با ملایمت، با آرامی و سرسختانه، وقتی قصد شما این است که گفتوگویی پر احساس و پرتنش بنویسید زائد است.
وظیفۀ شما در مقام نویسنده این است که مطمئن شوید گفتوگوی شما دقیقاً و بهدرستی با خواننده ارتباط برقرار میکند. گاهی اوقات برای رساندن دقیق معنی مورد نظرتان در گفتوگو به عوامل کمکی مثل روایت و حادثه نیاز دارید. حادثه همیشه کمککار خوبی است. اگر شخصیتی کمی آشفته و ناراحت باشد، بگذارید یک ظرف پرت کند یا به دیوار مشت بکوبد. مسلماً این بهتر از آن است که بنویسید: «با عصبانیت گفت». اگر میخواهید بگویید شخصیت خوشحال است، در برابر استفاده از «با خوشحالی گفت»، مقاومت کنید و به جایش بگذارید شخصیت دیگری را از خوشحالی محکم بگیرد یا از زمین بلند کند و دور خودش بچرخاند.
کتاب: گفتوگونویسی، گلوریا کمپتون
@ghazaleghaffarzadeh
#نکته_نویسندگی🗒
بازگشت به گذشته را به شکلی نمایشی بنویسید، نه اینکه آن را صرفا پر از اطلاعات کنید.
از گریز زدن به گذشته هم میتوان به جای بازگشت به گذشته استفاده کرد (چون ممکن است موقع استفاده از بازگشت به گذشته وسوسه شویم کلی اطلاعات در آن تلنبار کنیم).
گریز به گذشته، گریزهای کوتاهی است که در لای صحنهها که شما در آن اطلاعاتی دربارهی گذشتهی اشخاص در لحظهی حال صحنه میگذارید. دو ابزار اصلی برای استفاده از گریز به گذشته، گفتوگو و افکار درونی است.
🩷||@Radioensha
بازگشت به گذشته را به شکلی نمایشی بنویسید، نه اینکه آن را صرفا پر از اطلاعات کنید.
از گریز زدن به گذشته هم میتوان به جای بازگشت به گذشته استفاده کرد (چون ممکن است موقع استفاده از بازگشت به گذشته وسوسه شویم کلی اطلاعات در آن تلنبار کنیم).
گریز به گذشته، گریزهای کوتاهی است که در لای صحنهها که شما در آن اطلاعاتی دربارهی گذشتهی اشخاص در لحظهی حال صحنه میگذارید. دو ابزار اصلی برای استفاده از گریز به گذشته، گفتوگو و افکار درونی است.
🩷||@Radioensha
#بدانیم📌
🩵شش راز شخصیتها
💚یه ایده برای پردازش و شناختن شخصیتهاتون، بررسی رازهاشه.
💜بیاین ۶ نوع رازی رو که میتونه داشته باشه، بخونیم.
☁️ رازی که خیلیها میدونن.
☁️ رازی که فقط افراد نزدیک میدونن.
☁️ رازی که شخصیت به پخش شدنش اهمیت نمیده.
☁️ رازی که فقط یک نفر ازش خبر داره.
☁️ رازی که کسی نمیدونه، ولی شخصیت میخواد اعلام کنه.
-منبع: بنویس
🩷||@Radioensha
🩵شش راز شخصیتها
💚یه ایده برای پردازش و شناختن شخصیتهاتون، بررسی رازهاشه.
💜بیاین ۶ نوع رازی رو که میتونه داشته باشه، بخونیم.
☁️ رازی که خیلیها میدونن.
☁️ رازی که فقط افراد نزدیک میدونن.
☁️ رازی که شخصیت به پخش شدنش اهمیت نمیده.
☁️ رازی که فقط یک نفر ازش خبر داره.
☁️ رازی که کسی نمیدونه، ولی شخصیت میخواد اعلام کنه.
-منبع: بنویس
🩷||@Radioensha
4_5825940914446538307.m4v
16 MB
☁️| #کارگاه_شعر
🩵| در این جلسه با سه عنصر اصلی شعر کلاسیک فارسی آشنا میشویم: موسیقی، معنا و مضمون، خیال.
🩵| موسیقی خود چند زیرشاخه دارد: وزن، قافیه و برخی از آرایههای لفظی مثل جناس.
🩵| شعر کلاسیک قالبهای مختلف دارد؛ مثل غزل، مثنوی، چارپاره، دوبیتی و رباعی.
🩵| از شاعران نامدار کلاسیک میتوان رودکی، فردوسی، خیام، نظامی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ، شهریار، هوشنگ ابتهاج و سیمین بهبهانی را نام برد.
-منبع
🩷||@Radioensha
🩵| در این جلسه با سه عنصر اصلی شعر کلاسیک فارسی آشنا میشویم: موسیقی، معنا و مضمون، خیال.
🩵| موسیقی خود چند زیرشاخه دارد: وزن، قافیه و برخی از آرایههای لفظی مثل جناس.
🩵| شعر کلاسیک قالبهای مختلف دارد؛ مثل غزل، مثنوی، چارپاره، دوبیتی و رباعی.
🩵| از شاعران نامدار کلاسیک میتوان رودکی، فردوسی، خیام، نظامی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ، شهریار، هوشنگ ابتهاج و سیمین بهبهانی را نام برد.
-منبع
🩷||@Radioensha
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
با «ز» یا با «ذ»؟ مسئله این است.
نمازگزار یعنی نمازخوان.
نمازگذار یعنی نمازنخوان.
شکرگزار یعنی شُکرکن.
شکرگذار یعنی شُکرنکن.
سپاسگزار یعنی ممنون.
سپاسگذار یعنی ناممنون.
نمازگزار یعنی نمازخوان.
نمازگذار یعنی نمازنخوان.
شکرگزار یعنی شُکرکن.
شکرگذار یعنی شُکرنکن.
سپاسگزار یعنی ممنون.
سپاسگذار یعنی ناممنون.
Forwarded from بنویس :)
#شعر_طوری🌈
صبح زیباییست! ای خورشیدِ گرما بخشِ من!
در میان بازوانت، حسرتم را ذوب کن...
#آرش_مهدی_پور
-هورداد
🩷||@Radioensha
صبح زیباییست! ای خورشیدِ گرما بخشِ من!
در میان بازوانت، حسرتم را ذوب کن...
#آرش_مهدی_پور
-هورداد
🩷||@Radioensha
#معرفی_کتاب📚
«اندر مزایای تنبلی» کتاب دوم از مجموعه خرد و حکمت زندگی نوشته ال جینی است که به فلسفه کار و تفریح و اوقات فراغت در زندگی میپردازد.
پیشنهادهایی هستند برای تفکر، دعوت به اندیشیدن در زندگیِ روزمره و تأمل در مسائلی که هرروزه با آن مواجهیم، اندیشیدن به غایت و معنای زیستن، لذات دنیا، تنهایی، عشق، دوستی و ....
این کتابها نقطهٔ عزیمتی هستند برای فکر کردن به پرسشهای ازلی ابدیِ انسانی و همچنین تعمق در خوشیها و مصائبِ انسانی که در این گوشهٔ جهان و در این جای تاریخ پدیدار شده است. کتابهای این مجموعه نسخه نمیپیچند و سیاههای از اعمال نیک و بد پیش روی شما نمیگذارند؛ بلکه میخواهند به فهم بهتر زندگی و پرسشها و تجربههایمان کمک کنند؛ چراغی بیفروزند تا در این اتاق تاریکِ زندگی و در لحظاتِ دشوار، درکمان از پرسشهای بیپایان انسانی روشنتر شود، بدانیم فیلسوفان و حکیمانِ جهان به این پرسشها چطور فکر کردهاند؛ تا با فهمِ دقیقتر و دیدی بازتر بتوانیم در زندگیمان تصمیم بگیریم، مسئولیت تصمیممان را شجاعانه برعهده بگیریم و با عواقب تصمیمهایمان آگاهانه روبرو شویم.
#اندر_مزایای_تنبلی
#ال_جینی
🩷📻||@Radioensha
«اندر مزایای تنبلی» کتاب دوم از مجموعه خرد و حکمت زندگی نوشته ال جینی است که به فلسفه کار و تفریح و اوقات فراغت در زندگی میپردازد.
پیشنهادهایی هستند برای تفکر، دعوت به اندیشیدن در زندگیِ روزمره و تأمل در مسائلی که هرروزه با آن مواجهیم، اندیشیدن به غایت و معنای زیستن، لذات دنیا، تنهایی، عشق، دوستی و ....
این کتابها نقطهٔ عزیمتی هستند برای فکر کردن به پرسشهای ازلی ابدیِ انسانی و همچنین تعمق در خوشیها و مصائبِ انسانی که در این گوشهٔ جهان و در این جای تاریخ پدیدار شده است. کتابهای این مجموعه نسخه نمیپیچند و سیاههای از اعمال نیک و بد پیش روی شما نمیگذارند؛ بلکه میخواهند به فهم بهتر زندگی و پرسشها و تجربههایمان کمک کنند؛ چراغی بیفروزند تا در این اتاق تاریکِ زندگی و در لحظاتِ دشوار، درکمان از پرسشهای بیپایان انسانی روشنتر شود، بدانیم فیلسوفان و حکیمانِ جهان به این پرسشها چطور فکر کردهاند؛ تا با فهمِ دقیقتر و دیدی بازتر بتوانیم در زندگیمان تصمیم بگیریم، مسئولیت تصمیممان را شجاعانه برعهده بگیریم و با عواقب تصمیمهایمان آگاهانه روبرو شویم.
#اندر_مزایای_تنبلی
#ال_جینی
🩷📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
وقتی که زندگی تبدیل به المپیک استقامت میشود (یعنی یک ماراتن هر روزه)، وقتی که صدای تیکتیک کورنومتر تمام مدت توی گوشمان است، دیگر چه وقتی برای تفریح و سرگرمی میماند؟ چه وقتی برای انسان بودن میماند؟
#اندر_مزایای_تنبلی
#ال_جینی
🩷📻||@Radioensha
وقتی که زندگی تبدیل به المپیک استقامت میشود (یعنی یک ماراتن هر روزه)، وقتی که صدای تیکتیک کورنومتر تمام مدت توی گوشمان است، دیگر چه وقتی برای تفریح و سرگرمی میماند؟ چه وقتی برای انسان بودن میماند؟
#اندر_مزایای_تنبلی
#ال_جینی
🩷📻||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
«🌝✨»چهار سوال اساسی وجود دارد که به هنگام ساخت یک کاراکتر باید از خود بپرسید.
1- چه چیزی میخواهند؟
🧚🏻♀️❤️|× این یکی اصلیترین سوالاتی است که که به هنگام ساختن یک کاراکتر پویا و مناسب با آن روبرو خواهید بود. تمام کاراکترهای برجسته در ادبیات به دنبال چیزی بودهاند. کرت وانگات معتقد است که اولین قدم در نوشتن یک داستان خوب ساختن کاراکترهایی است که که به دنبال چیزی هستند. توجه داشته باشید که تمایل یا خواستن با نیاز متفاوت است، نیاز نشانه ی سرنوشت است و خواستن نشانهی اراده.
2- ضعفهای آنها چیست؟
🫧🫐|× بسیاری از نویسندهها به دنبال دادن صفات والا و قوی نشان دادن کاراکترهایشان هستند اما به واقع آن چیزی که باعث جذابیت کاراکترها میشود ضعفهای آنهاست نه قدرتشان. مثالش هم هولدن کولفید در ناطور دشت و گتسبی در داستان گتسبی بزرگ است. پس توجه داشته باشید به هنگام درست کردن لیستی از صفات کاراکترهای داستانتان ضعفهای آنها را فراموش نکنید.
3- از کجا آمدهاند؟
🌻🌦|× به دو صورت میشود به این سوال پاسخ داد: یکی از جنبهی زندگینامهشان و دیگری از نظر احساسی. اگر از جنبهای اول به این سوال نگاه کنیم اطلاعاتی از قبیل شهر زندگی کاراکتر در دسترس ما خواهد بود. اینکه در خیابانهای شلوغ تهران بزرگ شده است یا روستایی دورافتاده به ما کمک میکند تا بفهمیم یک کاراکتر به دنبال چه چیزی است. راه دیگر بررسی سوال از دیدگاه احساسی است. اینکه بفهمیم پیش زمینهی احساسیش چیست: آیا پدر و مادرش در صلح و صفا زندگی کردهاند یا فرزند طلاق بوده است، آیا خواهرش را در کودکی از دست داده است یا نه. این اطلاعات در مورد پیش زمینهی احساسی کاراکتر به ما کمک میکند تا انگیزهی کاراکتر را در اعمالش متوجه شویم.
4- به کجا میروند؟
🪸⛺️|× در کنار هم گذاشتن جواب این سوال با سوال قبلی کمک خواهد کرد تا یک کاراکتر کامل داشته باشیم. اگر یک نویسنده بداند که چرا یک کاراکتر به دنبال فلان چیز است و آن تمایل از چه چیزی سرچشمه میگیرد، نه تنها خواهد فهمید که چقدر سخت حاضر است برای خواستهاش تلاش کند بلکه مشخص میکند که چقدر برای پشت سر گذاشتن موانعی که ضدقهرمان در مسیرش گذاشته است ثابت قدم است.
🩷📻||@Radioensha
«🌝✨»چهار سوال اساسی وجود دارد که به هنگام ساخت یک کاراکتر باید از خود بپرسید.
1- چه چیزی میخواهند؟
🧚🏻♀️❤️|× این یکی اصلیترین سوالاتی است که که به هنگام ساختن یک کاراکتر پویا و مناسب با آن روبرو خواهید بود. تمام کاراکترهای برجسته در ادبیات به دنبال چیزی بودهاند. کرت وانگات معتقد است که اولین قدم در نوشتن یک داستان خوب ساختن کاراکترهایی است که که به دنبال چیزی هستند. توجه داشته باشید که تمایل یا خواستن با نیاز متفاوت است، نیاز نشانه ی سرنوشت است و خواستن نشانهی اراده.
2- ضعفهای آنها چیست؟
🫧🫐|× بسیاری از نویسندهها به دنبال دادن صفات والا و قوی نشان دادن کاراکترهایشان هستند اما به واقع آن چیزی که باعث جذابیت کاراکترها میشود ضعفهای آنهاست نه قدرتشان. مثالش هم هولدن کولفید در ناطور دشت و گتسبی در داستان گتسبی بزرگ است. پس توجه داشته باشید به هنگام درست کردن لیستی از صفات کاراکترهای داستانتان ضعفهای آنها را فراموش نکنید.
3- از کجا آمدهاند؟
🌻🌦|× به دو صورت میشود به این سوال پاسخ داد: یکی از جنبهی زندگینامهشان و دیگری از نظر احساسی. اگر از جنبهای اول به این سوال نگاه کنیم اطلاعاتی از قبیل شهر زندگی کاراکتر در دسترس ما خواهد بود. اینکه در خیابانهای شلوغ تهران بزرگ شده است یا روستایی دورافتاده به ما کمک میکند تا بفهمیم یک کاراکتر به دنبال چه چیزی است. راه دیگر بررسی سوال از دیدگاه احساسی است. اینکه بفهمیم پیش زمینهی احساسیش چیست: آیا پدر و مادرش در صلح و صفا زندگی کردهاند یا فرزند طلاق بوده است، آیا خواهرش را در کودکی از دست داده است یا نه. این اطلاعات در مورد پیش زمینهی احساسی کاراکتر به ما کمک میکند تا انگیزهی کاراکتر را در اعمالش متوجه شویم.
4- به کجا میروند؟
🪸⛺️|× در کنار هم گذاشتن جواب این سوال با سوال قبلی کمک خواهد کرد تا یک کاراکتر کامل داشته باشیم. اگر یک نویسنده بداند که چرا یک کاراکتر به دنبال فلان چیز است و آن تمایل از چه چیزی سرچشمه میگیرد، نه تنها خواهد فهمید که چقدر سخت حاضر است برای خواستهاش تلاش کند بلکه مشخص میکند که چقدر برای پشت سر گذاشتن موانعی که ضدقهرمان در مسیرش گذاشته است ثابت قدم است.
🩷📻||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
شما باید آنچه را در الگوی خاص کتابتان مهمتر است برجسته کنید و بقیه را کماهمیت جلوه دهید. این کار را باید از راه تمرکز روی یک یا دو یا حداکثر تعداد انگشتشماری از شخصیتهای رمانتان انجام دهید و سپس هر کس دیگری را به جایگاه دائمی فرعی برانید؛ بدون اینکه شخصیتپردازی کاملی را دربارهی آنها انجام دهید و از خط اصلی داستانیتان منحرف شوید.
#شخصیت_پردازی
🩷||@Radioensha
شما باید آنچه را در الگوی خاص کتابتان مهمتر است برجسته کنید و بقیه را کماهمیت جلوه دهید. این کار را باید از راه تمرکز روی یک یا دو یا حداکثر تعداد انگشتشماری از شخصیتهای رمانتان انجام دهید و سپس هر کس دیگری را به جایگاه دائمی فرعی برانید؛ بدون اینکه شخصیتپردازی کاملی را دربارهی آنها انجام دهید و از خط اصلی داستانیتان منحرف شوید.
#شخصیت_پردازی
🩷||@Radioensha
Forwarded from آنها
پشنگ
Pašang
ما چند تا پشنگ تو شاهنامه داریم. پشنگ برادرزادهی فریدون، کسی که کشور توران رو ایجاد کرد و پَشَنگ در شاهنامه سه تن یا ممکن پشنگ فرزند افراسیاب. البته به پسر افراسیاب در شاهنامه «شیده» هم گفته شده.
#مارال_دوستی
@anhaaparat
Pašang
ما چند تا پشنگ تو شاهنامه داریم. پشنگ برادرزادهی فریدون، کسی که کشور توران رو ایجاد کرد و پَشَنگ در شاهنامه سه تن یا ممکن پشنگ فرزند افراسیاب. البته به پسر افراسیاب در شاهنامه «شیده» هم گفته شده.
#مارال_دوستی
@anhaaparat