Telegram Web Link
#مثبت_نویسندگی🎐
من به‌خاطر مخاطب نمی‌نویسم، به‌خاطر ادبیات می‌نویسم.

#سوزان_سانتاگ
🩷||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
بی تو باران بزند، خیس ترین رهگذرم
تا به صد خاطره با چتر خیانت نکنم!
#علی_صفری

🩷||@Radioensha
#معرفی_کتاب📚
کتاب اعتراف یکی از ماندگارترین آثاری است که به قلم لئو تولستوی نوشته شده است. این کتاب در سخت‌ترین شرایط زندگی این نویسنده برای نوشتن انتخاب شد. تولستوی توانست با نوشتن این کتاب به شهرت و محبوبیت زیادی در بین طرفدارانش دست پیدا کند. او زمانی تصمیم به نوشتن این کتاب گرفت که شدیدا دچار یأس و ناامیدی شده بود. این کتاب را جزء بهترین کتاب‌های فلسفی می‌دانند که می‌تواند به بسیاری از پرسش‌های آدمی جواب دهد.
تولستوی در کتاب اعتراف، به‌خوبی و بدون هیچ ترسی توانسته اعتراف‌های خود را از تمام سختی‌ها و رنج‌هایی که در زندگی کشیده است، به‌زبان آورد و برای همهٔ مشکلاتی که داشته، راه‌حل پیدا کند. این کتاب به‌گونه‌ای نوشته شده است، که ما به‌خوبی می‌توانیم با مشکلاتی که در سر راه تولستوی بوده خودمان را در کنار او تصور کنیم و حتی خودمان را جایگزین او کنیم.
#اعتراف
#لئو_تولستوی

🩷📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
مردم همان‌طور زندگی می‌کنند که همه زندگی می‌کنند و همه بر اساس موازینی زندگی می‌کنند که نه‌تنها هیچ نقطه اشتراکی با آموزه‌های دین ندارد، بلکه بخش اعظم آن مخالف این آموزه‌هاست. آموزه‌های دینی در زندگی نقشی ندارند، در روابط با سایر انسان‌ها هرگز این آموزه‌ها را در نظر نمی‌گیریم و در زندگی شخصی‌مان نیز هیچ‌گاه لزومی به مراعات آنها پیدا نمی‌شود. آموزه‌های دین مربوط است به جایی آن‌طرف‌ها، دور از زندگی و مستقل از آن. اگر هم به آن بربخوری، فقط همانند چیزی ظاهری و پدیده‌ای است که ارتباطی با زندگی ندارد.
#اعتراف
#لئو_تولستوی

🩷📻||@Radioensha
🌱استاد بهروز صفرزاده دربارۀ تفاوت مزبور و  مذبور به نکتۀ دقیقی توجه می‌کند و می‌نویسد:

🍓| «مزبور» در عربی اسم‌ مفعول است از مصدرِ زَبْر به معنیِ نوشتن؛ بنابراین، مزبور یعنی نوشته‌شده.
«فردِ مزبور»، یعنی فردی که نامش در بالا نوشته شده‌ است.
واژۀ زَبور، به معنای کتاب، نیز از همین ریشه است.

🍇| «مذکور» یعنی ذکرشده؛ نام‌برده.

🍋| بعضی‌ها از ترکیبِ مذکور و مزبور، «مذبور» را  می‌سازند که غلط است.
مزبور با «ز» درست است.
مذبور با «ذ» غلط است.
-منبع
🩷||@Radioensha
#شعر_طوری🌈

اگر زرین کلاهی، عاقبت هیچ
اگر خود پادشاهی، عاقبت هیچ
اگر ملک سلیمانت ببخشند
در آخِر خاک راهی، عاقبت هیچ...
#باباطاهر
🩷||@Radioensha
『رادیو انشا✒️ pinned «تعرفه تبلیغات: ☁️ @Tablighradio»
Forwarded from آن‌ها
کدام درست است
Anonymous Quiz
50%
زاد ولد
50%
زاد و ولد
#کارگاه_رمان_نویسی

🚌× چگونه رمانی بنویسیم که خواننده با آن ارتباط برقرار کند؟ [گنگ نویسیِ رمان]

🚎× داستان زمانی برای خواننده گنگ و نامفهوم می شود که در درجه ی اول برای خود نویسنده به اندازه کافی روشن نیست. هر داستانی جهانی دارد. نویسنده تلاش می کند این جهان را از طریق به کاربردن کلمات در طول روایت در ذهن خواننده بسازد. بنابرین نویسنده باید شناخت کاملی از این جهان داشته باشد تا بتواند درباره ی آن با خواننده سخن بگوید. جهان داستان یعنی: آدم ها و ویژگی های شان، روابطشان با یکدیگر، مسائلی که با آنها درگیرند و همچنین زمان و مکانی که همه ی اینها در درون آن اتفاق می افتد. این مسئله در نوشتن رمان بیش از نوشتن داستان کوتاه اهمیت دارد. 

🚕× گاهی ما خیلی سریع نوشتن یک رمان را صرفا با داشتن یک ایده ی اولیه ناکامل شروع می کنم. به نظرم عیبی ندارد که نویسنده به این شکل نوشتن رمانش را شروع کند. چون باید بالاخره از جایی وارد جهان داستان شد. اما بعد از این اولین قدم، نویسنده باید برای شناخت جهان داستانش تلاش بکند. یعنی بعد از نوشتن اولین صفحات، کمی حوصله و تامل کند و به جهان داستانش بیاندیشد. اینکه این آدم ها کی هستند؟ مسائل شان چیست؟ در چه دوره و زمانه ای و جغرافیایی زندگی می کنند؟ و سوال هایی از این دست. برخی از نویسندگان این مسائل را روی کاغذ یادداشت می کنند. ثبت کردن ویژگی های بخش های مختلف رمان به نویسنده کمک می کند در طول نوشتن رمان در مسیر درستی حرکت بکند. مثلا پرونده ای برای ویژگی ها و گذشته شخصیت، پرونده ای برای دوره تاریخی زندگی شخصیت ها، پرونده ای برای مکان ها و صحنه ها، پرونده ای برای طرح رمان و سرفصل اتفاقات مهم. برخی از نویسندگان هم هستند که ترجیح می دهند زیاد خودشان را درگیر یادداشت برداری های مفصل نکنند و این شناخت به دست آمده را همچنان در ذهن شان داشته باشند.

🚙× اولین قدم تلاش برای شناخت جهان داستان است. در هر موردی می توانید ده ها سوال از خود بپرسید، مثلا درباره شخصیت: نام، سن، ویژگی های جسمانی، نوع لباس پوشیدن، نحوه حرف زدن، ویژگی های شخصیتی مانند شجاع یا ترسو بودن، خجالتی یا با اعتماد به نفس بودن، صبور یا عجول بودن و ... بعد درباره ی اتفاقات مهم زندگی اش در گذشته از خودتان بپرسید. اگر بزرگسال هست از تمایلات سیاسی و مذهبی و روابط اجتماعی اش، از علایق شخصی و کارهای روزانه و شغل و پیشه اش، روابط خانوادگی و عاطفی و دوستانه اش.
به این نکته توجه داشته باشید که قرار نیست همه ی این اطلاعات را در نوشتن رمان به کار ببرید، فقط به ضرورت از آنها خواهید نوشت، اما دانستن این اطلاعات جامع باعث خواهد شد در نوشتن رمان دست بازی داشته باشید و به وقتش این اطلاعات را خرج کنید. گذشته از این، همه ی این ویژگی های شخصیتی هر کدام به نحوی در رفتار و  گفتار شخصیت خودش را نشان خواهد داد و بسیاری به صورت ضمنی و تلویحی به خواننده منتقل خواهد شد.

-ادامه دارد...
منبع: وبلاگ خانه رمان.
#ایده
🩷📻||@Radioensha
Audio
🌀تغییراتی که شروع کارها را راحت‌تر می‌کنند؟
🌀بداهه‌پردازی از کجا مایه می‌گیرد؟
🌀چگونه تخصص به دنیای ما وسعت می‌دهد؟
🌀زنده‌کردن پروژه‌های مهم
🌀دو پیشنهاد برای یادگیری اصول نویسندگی
🌀نشاط نوشتن


▫️شاهین کلانتری و ماهان ابوترابی

#رادیو_نویسندگی
#پادکست
@shahinkalantari
『رادیو انشا✒️
#معرفی_کتاب 📚 گامی به سوی نویسندگی این کتاب شما را با تکنیک‌های رمان‌نویسی آشنا می‌کند. از گام‌های اولیه‌ی نویسندگی یعنی انتخاب موضوع و برنامه‌ریزی برای نوشتن تا ویرایش و چاپ همراه شماست. عناوین اصلی کتاب شامل: ساختار رمان، صحنه‌پردازی، شخصیت‌پردازی و گفت‌وگونویسی…
- با خرید این کتاب از ۱۵ درصد تخفیف بهره‌مند شده و در قرعه‌کشی شرکت کنید.
📚 به برنده قرعه‌کشی یک جلد رمان هدیه می‌شود.
- فرصت شرکت در قرعه‌کشی تا ۲۵ خرداد ماه
- جهت سفارش به آیدی @ravi_writ مراجعه نمایید.
🌱 پیج اینستاگرامی راوی
instagram.com/ravi.writ
#نکته_نویسندگی🗒
واکنش شخصیت‌ها در برابر اخبار روزانه نیز می‌تواند به ما نشان دهد که آن‌ها چه نظری درباره‌ی جهانی که واقعا در آن زندگی می‌کنند دارند. مهم نیست که این خبرها از طریق تلویزیون به آن‌ها می‌رسیند یا رادیو، روزنامه، نامه، اخبار جنگی یا جارچی. آنچه مهم است واکنش شخصیت‌ها در برابر آن است.
#شخصیت_پردازی

🩷||@Radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی

🚓× دومین قدم در نوشتن داستانی تاثیر گذار این است که تکلیف نویسنده با کلیت ساختار طرح رمان مشخص باشد. یعنی بداند که اول و وسط و آخر کار کجاست. شخصیت از ابتدا تا انتهای رمان چه مسیری را طی می کند، به دنبال چیست و چگونه با موانع مواجه می شود و به سمت خواسته اش حرکت می کند. بنابراین بهتر است نویسنده بتواند در چند سطر کلیت رمان را برای خودش تعریف بکند. وقتی تکلیف نویسنده با خودش و رمانش مشخص باشد، در ارائه ی آن به مشکلی برخورد نمی کند و خواننده هم می داند که دارد چه چیزی میخواند و باید با چه چیزی همراه شود و در پی چه چیزی باشد. مثلا نویسنده ای که یک رمان سیاسی را شروع می کند و در میانه به جاده ی عشق و عاشقی سوزناکی می زند و در پایان یک فلسفه بافی بی سر و ته تحویل می دهد هم نشان می دهد خودش هنوز نمی داند درباره چه چیزی میخواهد حرف بزند و هم خواننده بالاخره نمی داند با چه چیزی طرف است.

🚛× سومین نکته: اگر نویسنده داستانی جذاب و حرفی قابل تامل برای گفتن داشته باشد، می تواند با یک روایت ساده هم تاثیرگذار باشد. بنابراین نیازی نیست برای جذابیت به سراغ پیجاندن داستان و استفاده از فرم و شگرد عجیب غریبی برود. نویسنده اگر داستانی دارد باید داستانش را تعریف کند. برای تازگی و دوری از کلیشه ای شدن می شود به تجربه های تازه در شکل روایت دست زد، اما الکی پیچاندن روایت و مخفی کردن اطلاعات تا آخرین سطر رمان فقط خواننده را گیج و گمراه می کند. بنابراین در حرکت به سمت نوآوری و ابداع و خلاقیت هم باید جانب اعتدال را رعایت کرد.

#ایده
🩷📻||@Radioensha
#شعر_طوری🌈
آرزویم بود و با خلقی بیانش کرده‌‌ام
وای بر من، آرزوی دیگرانش کرده‌‌ام
#سجاد_سامانی

🩷||@Radioensha
#معرفی_کتاب📚
مالون مولن چهار ساله در کابوس هایی که در آن او را به یک فرد کاملا غریبه می دهند، گیر افتاده و شروع به این ادعا می کند که مادرش مادر واقعی او نیست. معلمان او در مدرسه می گویند که همه چیز در تخیل اوست زیرا مادرش شناسنامه دارد، عکس هایی از او در دوران کودکی دارد و حتی پزشک اطفال تایید می کند که مالون پسرش است. روانشناس مدرسه، واسیلی، اعتقاد دیگری دارد زیرا کودک به وضوح این مبادله ی بین دو زن را توصیف می کند. واسیلی شروع به ضبط مکالمات آن‌ها می‌کند و موجوداتی را که مالون در داستان‌های کودکانه استفاده می‌کند و برای اسباب‌بازی هایش تعریف می کند تفسیر می‌کند تا داستان را تا جایی که می‌تواند کنار هم بگذارد.
واسیل که متقاعد شده است که مالون حقیقت را می گوید، به فرمانده پلیس ماریان اوگرس نزدیک می شود که در جستجوی باندی از دزدان بوده است که به یک فروشگاه لوکس دستبرد زده و زن و شوهری را در شهر همسایه دوویل کشته اند. ماریان که نمی‌داند چرا یک کودک ممکن است دروغ بگوید و شاید غریزه محافظتی و مادرانه خودش به او فعال شده، درخواست کمک واسیل را جدی می‌گیرد.
#مادرم_دروغ_می‌گوید
#میشل_بوسی
🩷📻||@Radioensha
#برشی_از_کتاب📚
از دیروز، انتظار، فشار زیادی به او آورده بود. از همان زمانی که تیمو سولر را در نزدیکی داروخانه ای در محلهٔ سنت فرانسوآ پیدا کرده بودند. او چهار نفر را برای مراقبت در حد فاصل آبراه کومرس و آبراه روآ گذاشته بود. تقریبا یک سالی می شد که به دنبال تیمو سولر بودند. دقیق تر، نه ماه و بیست وهفت روز. تعقیب و گریز او از روز ششم ژانویهٔ ۲۰۱۵ آغاز شده بود. یعنی از همان روزی که تیمو در دوویل اقدام به سرقت کرد و تصویرش در دوربین های مداربسته ثبت شد. پس از آنکه یک گلولهٔ نه میلی متری پارابلوم۲ به جایی بین شش و شانه اش اصابت کرده بود، سوار موتورسیکلت مونش ماموت ۲۰۰۰ شد و از محل گریخت. ماریان خودش را خیلی خوب می شناخت. می دانست که قرار نیست تا فردا صبح بخوابد و فقط از وان به کاناپه و از کاناپه به تختخواب تغییر مکان خواهد داد. دلش می خواست نیمه های شب از جا بپرد و سوار اتومبیل شود. به این ترتیب، می توانست تخت نامرتبش، چراغ های روشن خانه، ظرف غذا و لیوان نوشیدنی اش را همین طور رها کند. فقط باید کمی زمان صرف می کرد تا برای گربه اش، موگوی، یک مشت غذا بریزد.
#مادرم_دروغ_می‌گوید
#میشل_بوسی
🩷📻||@Radioensha
Forwarded from آن‌ها
اینم بگم و برم.

نقشه در پارسی «نخشک» بوده. یعنی اگه مادر/پدربزرگتون یا مادر/پدرتون می‌گفتن: «نخشه» و ایراد می‌گرفتی. برو به اشتباهاتت فکر کن؛)

#مارال_دوستی
@anhaaparat
#بدانیم📌

🌱🛹تقدیم‌نامه‌نویسی

خلاقیت برخی نویسندگان از تقدیم‌نامه‌هایی‌که در ابتدای آثارشان نوشته‌اند هم پیداست.
تقدیم‌نامه‌ها دو نوع‌اند: یکی آن‌که در کتاب چاپ شده و همگانی است و دومی دست‌خط اختصاصی نویسنده برای افراد گوناگون.

از گروه دوم یکی از بامزه‌ترین‌‌هایش دست‌خط صادق هدایت برای مجتبی مینوی در آغاز «بوف کور» است:
«از گوشت سگ حرومترت»
یا این یکی که در ابتدای کتاب «ولنگاری» برای پرویز ناتل خانلری نوشته شده:
«این معلومات هم سگ‌خور شد از طرف دکتر خانلرخان»

از گروه اول اما من این نوشته‌ی پرویز مرزبان را در کتاب «سی‌دیدار» دوست دارم؛ متنی اندوهناک و در عین حال امیدبخش درباره‌ی زیستن در سرزمین بدشانس ما:
«اگر باید هوای مسموم زمان را تنفس کنم چه بهتر که جوّ ایران.
اگر باید گم کرده راه در بیابانی خشک و هراس‌انگیز شب به صبح رسانم چه بهتر که کویر لوت.
اگر باید از هیبت حیات محیط به تیرگی زیر خاک پناه ببرم چه بهتر که خاک خانه‌ی خودم.
تقدیم به خاک‌های خشک ایران.
(پ. مرزبان، ۵۱.۴.۱۵)»
-شاهین کلانتری

🩷||@Radioensha
#نکته_نویسندگی🗒
اگر برای ارائه‌ی توصیف مکان و زمان از گفت‌وگو استفاده کنید و این کار را به صورتی جاندار و جذاب و از زبان شخصیت‌هایی که خواننده به آن‌ها علاقه دارد انجام دهید تاثیرش بسیار زیاد خواهد بود.

🩷||@Radioensha
2024/09/22 07:47:47
Back to Top
HTML Embed Code: