🐚| #مقاله
🌚| نوشتن دربارهی ترس ها و فوبیا ها
⚡️| ترس یک احساس پیچیده است که شامل عناصر عاطفی، فیزیولوژیکی و رفتاری است. برای نوشتن ترس به خوبی به این معنی است که باید به هر یک از آن عناصر توجه کنید، در حالی که تاریخچه شخصی شخصیت و دلیل ایجاد ترس آنها را نیز در نظر بگیرید.
↩️مانند هر یک از احساسات اصلی، ترس نیز راهی برای ورود به داستانهای تقریباً در هر ژانر دارد. اگر در حال نوشتن یک رمان عاشقانه هستید، ممکن است شخصیتی احساس ترس از طرد شدن داشته باشد زیرا قصد دارد عشق خود را ابراز کند. اگر در حال نوشتن چیزی با عناصر اکشن یا ترسناک هستید، ممکن است شخصیتی با شخص دیگری روبرو شود که امنیت او را تهدید می کند. با این حال، در هر داستانی، یک شخصیت ممکن است از زنبورها یا ارتفاعات یا چیزهای دیگری که هر لحظه ممکن است با آنها روبرو شود بترسد. اگر در این مواقع نمی توانید احساس ترس را به درستی منتقل کنید، در غیر این صورت یک صحنه خوب می تواند در نهایت احساس بسیار سطحی داشته باشد.
🌝| شخصیت از چه چیزی میترسد؟
⚡️| دو نوع اصلی ترس وجود دارد: منطقی و غیرمنطقی.
🐾| ترسهای منطقی ترسهایی هستند که منطقی هستند، مانند ترس از مرگ یا چیزی که میتواند باعث آسیب جدی بدنی شود. در بیشتر موارد، ترس های منطقی از خطرات واقعی ناشی می شوند. اگر دلیل موجهی برای ترسیدن از چیزی وجود دارد، پس داشتن آن یک ترس منطقی است.
🐾| ترس های غیرمنطقی ترس هایی هستند که منطقی نیستند و از فردی به فرد دیگر متفاوت هستند. ممکن است شخصی از دلقک ها بترسد، حتی اگر دلقک ها هیچ خطر واقعی برای امنیت شخصی کسی نداشته باشند. مثال های دیگر ترس از کرم ها، گربه ها، سوراخ ها یا ارواح است. به عبارت دیگر، اگر دلیلی برای ترسیدن از چیزی وجود نداشته باشد، و در عین حال کسی از آن هراس داشته باشد، آن ترس غیرمنطقی است.
↩️از بین این دو، یکی از مواردی که باید بیشتر به آن فکر کنید، ترسهای غیرمنطقی است که در غیر این صورت به عنوان فوبیا شناخته میشوند . همه از رنج کشیدن یا مردن می ترسند، بنابراین آنقدرها مهم نیست که فوراً به آن فکر کنید. در عوض، در نظر بگیرید که شخصیت شما از چه چیزهایی می ترسد که آنها را از همسالان خود متمایز می کند. آیا آنها از حجم های بزرگ آب می ترسند؟ از گم شدن؟ از قارچ؟
☁️| به خاطر داشته باشید که فوبیا نوعی نقص شخصیت است. ایرادات شخصیتی برای عمق بخشیدن به طرح با ایجاد موانعی برای یک شخصیت وجود دارد تا بتواند با آنها مبارزه کند یا بر آنها غلبه کند، و همچنین به خوانندگان اجازه می دهد تا درک عمیق تری از گذشته و شخصیت شخصیت داشته باشند. اگر به شخصیتهایتان فوبیا میدهید، اما آنها هرگز در خود داستان با چیزی که از آن میترسند مواجه نمیشوند، پس هیچ دلیل واقعی برای ایجاد این فوبیا در وهله اول وجود ندارد.
🌱منبع: allwritealright.com
🎙||@Radioensha
🌚| نوشتن دربارهی ترس ها و فوبیا ها
⚡️| ترس یک احساس پیچیده است که شامل عناصر عاطفی، فیزیولوژیکی و رفتاری است. برای نوشتن ترس به خوبی به این معنی است که باید به هر یک از آن عناصر توجه کنید، در حالی که تاریخچه شخصی شخصیت و دلیل ایجاد ترس آنها را نیز در نظر بگیرید.
↩️مانند هر یک از احساسات اصلی، ترس نیز راهی برای ورود به داستانهای تقریباً در هر ژانر دارد. اگر در حال نوشتن یک رمان عاشقانه هستید، ممکن است شخصیتی احساس ترس از طرد شدن داشته باشد زیرا قصد دارد عشق خود را ابراز کند. اگر در حال نوشتن چیزی با عناصر اکشن یا ترسناک هستید، ممکن است شخصیتی با شخص دیگری روبرو شود که امنیت او را تهدید می کند. با این حال، در هر داستانی، یک شخصیت ممکن است از زنبورها یا ارتفاعات یا چیزهای دیگری که هر لحظه ممکن است با آنها روبرو شود بترسد. اگر در این مواقع نمی توانید احساس ترس را به درستی منتقل کنید، در غیر این صورت یک صحنه خوب می تواند در نهایت احساس بسیار سطحی داشته باشد.
🌝| شخصیت از چه چیزی میترسد؟
⚡️| دو نوع اصلی ترس وجود دارد: منطقی و غیرمنطقی.
🐾| ترسهای منطقی ترسهایی هستند که منطقی هستند، مانند ترس از مرگ یا چیزی که میتواند باعث آسیب جدی بدنی شود. در بیشتر موارد، ترس های منطقی از خطرات واقعی ناشی می شوند. اگر دلیل موجهی برای ترسیدن از چیزی وجود دارد، پس داشتن آن یک ترس منطقی است.
🐾| ترس های غیرمنطقی ترس هایی هستند که منطقی نیستند و از فردی به فرد دیگر متفاوت هستند. ممکن است شخصی از دلقک ها بترسد، حتی اگر دلقک ها هیچ خطر واقعی برای امنیت شخصی کسی نداشته باشند. مثال های دیگر ترس از کرم ها، گربه ها، سوراخ ها یا ارواح است. به عبارت دیگر، اگر دلیلی برای ترسیدن از چیزی وجود نداشته باشد، و در عین حال کسی از آن هراس داشته باشد، آن ترس غیرمنطقی است.
↩️از بین این دو، یکی از مواردی که باید بیشتر به آن فکر کنید، ترسهای غیرمنطقی است که در غیر این صورت به عنوان فوبیا شناخته میشوند . همه از رنج کشیدن یا مردن می ترسند، بنابراین آنقدرها مهم نیست که فوراً به آن فکر کنید. در عوض، در نظر بگیرید که شخصیت شما از چه چیزهایی می ترسد که آنها را از همسالان خود متمایز می کند. آیا آنها از حجم های بزرگ آب می ترسند؟ از گم شدن؟ از قارچ؟
☁️| به خاطر داشته باشید که فوبیا نوعی نقص شخصیت است. ایرادات شخصیتی برای عمق بخشیدن به طرح با ایجاد موانعی برای یک شخصیت وجود دارد تا بتواند با آنها مبارزه کند یا بر آنها غلبه کند، و همچنین به خوانندگان اجازه می دهد تا درک عمیق تری از گذشته و شخصیت شخصیت داشته باشند. اگر به شخصیتهایتان فوبیا میدهید، اما آنها هرگز در خود داستان با چیزی که از آن میترسند مواجه نمیشوند، پس هیچ دلیل واقعی برای ایجاد این فوبیا در وهله اول وجود ندارد.
🌱منبع: allwritealright.com
🎙||@Radioensha
#شعر_طوری💛
مرگ، آن قسمت دوری که به ما نزديک است
عشق، اين فرصت نزديک که دور از ما نيست
#مهدی_فرجی
🌸|| @Radioensha
مرگ، آن قسمت دوری که به ما نزديک است
عشق، اين فرصت نزديک که دور از ما نيست
#مهدی_فرجی
🌸|| @Radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
🌀 کاری برای شخصیت داستانتان دست و پا کنید که بتوان استعدادهایش را محک زد.
برای تعیین این امر میتوان دید که شخصیت اصلیتان در جنبههای مختلف پیشهاش چقدر موفقیت به دست میآورد. آیا اهل نظم و انضباط است؟ دست و پا چلفتی است؟ در مقابل دیگران کم میآورد؟ میتواند روی دیگران تاثیر بگذارد و قلبشان را به دست آورد؟ وقتشناس است؟ صبور است؟ پشتکار دارد؟ این ویژگیها را از طریق شیوهی انجام دادن مسئولیتهای حرفهایاش به ما نشان دهید و اثبات کنید.
#شخصیتپردازی
🎙|| @radioensha
🌀 کاری برای شخصیت داستانتان دست و پا کنید که بتوان استعدادهایش را محک زد.
برای تعیین این امر میتوان دید که شخصیت اصلیتان در جنبههای مختلف پیشهاش چقدر موفقیت به دست میآورد. آیا اهل نظم و انضباط است؟ دست و پا چلفتی است؟ در مقابل دیگران کم میآورد؟ میتواند روی دیگران تاثیر بگذارد و قلبشان را به دست آورد؟ وقتشناس است؟ صبور است؟ پشتکار دارد؟ این ویژگیها را از طریق شیوهی انجام دادن مسئولیتهای حرفهایاش به ما نشان دهید و اثبات کنید.
#شخصیتپردازی
🎙|| @radioensha
Forwarded from 『رادیو انشا✒️』
#معرفی_کتاب 📚
مغازهی خودکشی کتابی در ژانر کمدی سیاه است که داستان شهری را روایت میکند که درگیر تغییرات اقلیمی دچار بحران شده است، هیچ گلی نمیروید و هوا بسیار بد است. مردم بهشدت افسرده هستند. در همان شهر غمزده یک مغازهای وجود دارد که اوضاع در آن خیلی هم بد نیست. مغازهی خودکشی یک خانوادهی پنج نفره که به صورت خانوادگی و اجدادی این مغازه را اداره میکنند. در این مغازه هر چیزی که به خودکشی کمک کند به فروش میرسد. هر چیزی مانند سم، طناب و هر چیز دیگهای که به مرگ ختم شود. این مغازه یک شعار دارد، «اگر در زندگی موفق نبودید، حداقل مرگ موفقی داشته باشید.»
مغازهی تواچ به مردم شهر برای نحوهی خودکشی مشاوره میدهد و برایشان روشهای مرگ را تضمین میکند. از افتخارات این مغازه این است که افراد معروفی چون مرلین مونرو، میشیما، ون گوگ و ... نیز از مشتریان این مغازه بودند. روال داستان تا ورود آلن به همین صورت است. آلن جوانترین عضو این خانواده است. با ورود آلن، قصه به کل تغییر میکند و اتفاقات جدیدی رخ میدهد. عشق به زندگی. اما پایان داستان بسیار تعجب برانگیز و شوکه کننده است.
#مغازه_خودکشی
#ژان_تولی
🎙|| @radioensha
مغازهی خودکشی کتابی در ژانر کمدی سیاه است که داستان شهری را روایت میکند که درگیر تغییرات اقلیمی دچار بحران شده است، هیچ گلی نمیروید و هوا بسیار بد است. مردم بهشدت افسرده هستند. در همان شهر غمزده یک مغازهای وجود دارد که اوضاع در آن خیلی هم بد نیست. مغازهی خودکشی یک خانوادهی پنج نفره که به صورت خانوادگی و اجدادی این مغازه را اداره میکنند. در این مغازه هر چیزی که به خودکشی کمک کند به فروش میرسد. هر چیزی مانند سم، طناب و هر چیز دیگهای که به مرگ ختم شود. این مغازه یک شعار دارد، «اگر در زندگی موفق نبودید، حداقل مرگ موفقی داشته باشید.»
مغازهی تواچ به مردم شهر برای نحوهی خودکشی مشاوره میدهد و برایشان روشهای مرگ را تضمین میکند. از افتخارات این مغازه این است که افراد معروفی چون مرلین مونرو، میشیما، ون گوگ و ... نیز از مشتریان این مغازه بودند. روال داستان تا ورود آلن به همین صورت است. آلن جوانترین عضو این خانواده است. با ورود آلن، قصه به کل تغییر میکند و اتفاقات جدیدی رخ میدهد. عشق به زندگی. اما پایان داستان بسیار تعجب برانگیز و شوکه کننده است.
#مغازه_خودکشی
#ژان_تولی
🎙|| @radioensha
#برشی_از_کتاب📚
زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهی کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهی پر لیوان رو ببینیم.
#مغازه_خودکشی
#ژان_تولی
🎙|| @radioensha
زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهی کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهی پر لیوان رو ببینیم.
#مغازه_خودکشی
#ژان_تولی
🎙|| @radioensha
『رادیو انشا✒️』
🐚| #مقاله 🌚| نوشتن دربارهی ترس ها و فوبیا ها ⚡️| ترس یک احساس پیچیده است که شامل عناصر عاطفی، فیزیولوژیکی و رفتاری است. برای نوشتن ترس به خوبی به این معنی است که باید به هر یک از آن عناصر توجه کنید، در حالی که تاریخچه شخصی شخصیت و دلیل ایجاد ترس آنها را…
🌿| #مقاله
🌾| چرا شخصیت میترسد؟
🪴| اکنون که به این فکر میکنید که شخصیت شما از چه چیزی میترسد، باید در نظر بگیرید که چرا آنها از آن می ترسند - و همچنین اینکه چگونه می توانید از این ترس به نفع خود در روایت استفاده کنید.
همانطور که در بالا بحث کردیم، بسیاری از ترس ها ذاتی یا کاملاً منطقی هستند. در آن صورت، پاسخ به این سوال که چرا شخصیت از چیزی می ترسد بسیار ساده خواهد بود. هیچکس نمیخواهد معلول شود یا کشته شود یا بهطور دیگری در معرض آسیب قرار گیرد. دیگر ترسهای کاملاً قابل درک شامل گم شدن، از دست دادن عزیز یا بیمار شدن است. اما وقتی ترس های یک شخصیت به این راحتی توضیح داده نمی شود، چطور؟
🪵| بسیاری از ترس ها ناشی از تجربیات گذشته است. اگر کسی از سگ می ترسد، ممکن است به این دلیل باشد که در گذشته توسط سگ گاز گرفته شده است. اگر کسی از دلقک ها می ترسد، ممکن است به این دلیل باشد که کسی که در کودکی به او نگاه می کردند، از دلقک ها نیز می ترسید و آنها نیز ترسیدن را یاد گرفتند. برای گره زدن فوبیای کاراکترها به داستان آنها نیازی نیست کار زیادی انجام دهید، اما حداقل باید منشا این ترس ها را در نظر بگیرید تا بتوانید واکنش های آنها را عمیق تر و معنادارتر کنید.
🌵| با این حال، ترس ها پیچیده هستند و می توانند به دلایل مختلفی ایجاد شوند. همه ترس ها دلیلی به راحتی قابل شناسایی ندارند و دیگران می توانند توضیحات روانشناختی عمیقی داشته باشند. افراد مختلف می توانند به دلایل کاملاً متفاوت از یک چیز بترسند. برای مثال، ممکن است شخصی از جمعیت زیاد به دلیل سر و صدا بترسد، در حالی که شخص دیگری ممکن است از جمعیت بترسد به این دلیل که گم شدن در میان جمعیت چقدر آسان است، در حالی که شخص دیگری ممکن است به دلیل نیازهای اجتماعی بالقوه بودن در اطراف از جمعیت بترسد. بسیاری از افراد دیگر چیزهای دیگر، مانند نوع عصبی یک فرد ، می تواند بر نحوه تفسیر آنها از محیط اطراف خود تأثیر بگذارد و تجربه خود را نیز زمینه سازی کند.
🌲| اگر ترسها عمیقتر از شیوه تجربه آنها باشند، تأثیرگذارتر هستند. اگر شخصیتهای شما دلایل عمیق و معنیداری برای ترسیدن از چیزی دارند، باید خوانندگان را به احساسات و خاطرات پیچیده در بازی راهنمایی کنید.
🎙||@Radioensha
🌾| چرا شخصیت میترسد؟
🪴| اکنون که به این فکر میکنید که شخصیت شما از چه چیزی میترسد، باید در نظر بگیرید که چرا آنها از آن می ترسند - و همچنین اینکه چگونه می توانید از این ترس به نفع خود در روایت استفاده کنید.
همانطور که در بالا بحث کردیم، بسیاری از ترس ها ذاتی یا کاملاً منطقی هستند. در آن صورت، پاسخ به این سوال که چرا شخصیت از چیزی می ترسد بسیار ساده خواهد بود. هیچکس نمیخواهد معلول شود یا کشته شود یا بهطور دیگری در معرض آسیب قرار گیرد. دیگر ترسهای کاملاً قابل درک شامل گم شدن، از دست دادن عزیز یا بیمار شدن است. اما وقتی ترس های یک شخصیت به این راحتی توضیح داده نمی شود، چطور؟
🪵| بسیاری از ترس ها ناشی از تجربیات گذشته است. اگر کسی از سگ می ترسد، ممکن است به این دلیل باشد که در گذشته توسط سگ گاز گرفته شده است. اگر کسی از دلقک ها می ترسد، ممکن است به این دلیل باشد که کسی که در کودکی به او نگاه می کردند، از دلقک ها نیز می ترسید و آنها نیز ترسیدن را یاد گرفتند. برای گره زدن فوبیای کاراکترها به داستان آنها نیازی نیست کار زیادی انجام دهید، اما حداقل باید منشا این ترس ها را در نظر بگیرید تا بتوانید واکنش های آنها را عمیق تر و معنادارتر کنید.
🌵| با این حال، ترس ها پیچیده هستند و می توانند به دلایل مختلفی ایجاد شوند. همه ترس ها دلیلی به راحتی قابل شناسایی ندارند و دیگران می توانند توضیحات روانشناختی عمیقی داشته باشند. افراد مختلف می توانند به دلایل کاملاً متفاوت از یک چیز بترسند. برای مثال، ممکن است شخصی از جمعیت زیاد به دلیل سر و صدا بترسد، در حالی که شخص دیگری ممکن است از جمعیت بترسد به این دلیل که گم شدن در میان جمعیت چقدر آسان است، در حالی که شخص دیگری ممکن است به دلیل نیازهای اجتماعی بالقوه بودن در اطراف از جمعیت بترسد. بسیاری از افراد دیگر چیزهای دیگر، مانند نوع عصبی یک فرد ، می تواند بر نحوه تفسیر آنها از محیط اطراف خود تأثیر بگذارد و تجربه خود را نیز زمینه سازی کند.
🌲| اگر ترسها عمیقتر از شیوه تجربه آنها باشند، تأثیرگذارتر هستند. اگر شخصیتهای شما دلایل عمیق و معنیداری برای ترسیدن از چیزی دارند، باید خوانندگان را به احساسات و خاطرات پیچیده در بازی راهنمایی کنید.
🎙||@Radioensha
『رادیو انشا✒️』
#کارگاه_فیلمنامه_نویسی🎥 📋آنچه باید در مورد استعاره بدانیم: ⭕️نکتۀ یازدهم دندانهایش مرواریدی بود در صدف دهانش. دلش از سنگ است. ازایندست استعارهها دیگر کلیشه شده و اصطلاحاً به آن استعارۀ مرده میگویند. چون دیگر به ذهن خواننده آنقدر آشنا هستند که حالت…
#کارگاه_فیلمنامه_نویسی🎥
📋آنچه باید در مورد استعاره بدانید
⭕️نکتۀ دوازدهم
آسمان وقتی صاف است و نهایتاً چندتکه ابر توی آن میچرخد برای همۀ ما عادی است.
اما وقتی رعدوبرق اتفاق میافتد یا رنگینکمانی شکل میگیرد هیجانزده میشویم و از زیبایی آن به وجد میآییم.
🌸||@Radioensha
📋آنچه باید در مورد استعاره بدانید
⭕️نکتۀ دوازدهم
آسمان وقتی صاف است و نهایتاً چندتکه ابر توی آن میچرخد برای همۀ ما عادی است.
اما وقتی رعدوبرق اتفاق میافتد یا رنگینکمانی شکل میگیرد هیجانزده میشویم و از زیبایی آن به وجد میآییم.
🌸||@Radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
یادتان باشد که داستان محل وعظ و سخنرانی نیست و کار شما ارائهی یک داستان گیراست نه یک سخنرانی پر آب و تاب با کلمات قلمبهسلمبه.
🎙|| @radioensha
یادتان باشد که داستان محل وعظ و سخنرانی نیست و کار شما ارائهی یک داستان گیراست نه یک سخنرانی پر آب و تاب با کلمات قلمبهسلمبه.
🎙|| @radioensha
#نکته_نویسندگی 🗒
جزئیات تاثیری قاطع روی همهی جنبههای نویسندگی دارد. شخصیت شما قرار است روزی هشت ساعت، یعنی یکسوم عمرش، را سر کارش بگذراند. این موضوع برایش خیلی واقعی است و بنابراین شما هم باید آن را برای ما خوانندهها واقعی جلوه دهید. اگر چیزی دربارهی کار و پیشهی او ندانید، نمیتوانید در این کار موفق شوید.
#شخصیتپردازی
🎙|| @radioensha
جزئیات تاثیری قاطع روی همهی جنبههای نویسندگی دارد. شخصیت شما قرار است روزی هشت ساعت، یعنی یکسوم عمرش، را سر کارش بگذراند. این موضوع برایش خیلی واقعی است و بنابراین شما هم باید آن را برای ما خوانندهها واقعی جلوه دهید. اگر چیزی دربارهی کار و پیشهی او ندانید، نمیتوانید در این کار موفق شوید.
#شخصیتپردازی
🎙|| @radioensha
#کارگاه_رمان_نویسی
«موضوعی پیدا کنید که برای شما اهمیت دارد و قلباً احساس میکنید دیگران هم باید به آن اهمیت بدهند.
تأثیرگذارترین و مسحورکنندهترین جنبهی سبک نوشتاری شما هم همین توجهِ خالصانه است، نه بازی با کلمات!»
👤کورت ونهگوت
🎙||@Radioensha
«موضوعی پیدا کنید که برای شما اهمیت دارد و قلباً احساس میکنید دیگران هم باید به آن اهمیت بدهند.
تأثیرگذارترین و مسحورکنندهترین جنبهی سبک نوشتاری شما هم همین توجهِ خالصانه است، نه بازی با کلمات!»
👤کورت ونهگوت
🎙||@Radioensha
#اطلاعیه❌
ادمین برای کارگاه فیلمنامه نویسی و معرفی کتاب میخوایم.
تجربه داشته باشند و در این کار حرفهای باشند.
برای اطلاعات بیشتر:
@Tablighradio_bot
ادمین برای کارگاه فیلمنامه نویسی و معرفی کتاب میخوایم.
تجربه داشته باشند و در این کار حرفهای باشند.
برای اطلاعات بیشتر:
@Tablighradio_bot
#کارگاه_فیلمنامه_نویسی🎥
🦋چند نکته در باب فیلمنامه نویسی؛
۱. چه و چگونه
هر متنی که خواندید و بر دل شما نشست، همه یا بخشهایی از آن را دوباره بخوانید. خوانش دوم و سوم، چشم شما را به ظرایف و دقایقی از متن باز میکند که در خوانش اول به چشم نمیآمد. بار اول میخوانیم که بدانیم نویسنده «چه» گفته است؛ اما اینکه «چگونه» نوشته است، در خوانش دوم صید میشود.
۲. چارچشمی
پس از آنکه یادداشت یا مقاله یا کتاب خود را نوشتید، چارچشمی در آن بنگرید؛ یعنی حداقل چهار بار آن را بخوانید و هر بار با چشمی. بار اول را وقف غنیسازی متن کنید؛ بار دوم از چشم منتقد در متن خویش بنگرید تا بتوانید کاستیها و ناراستیهای آن را ببینید؛ بار سوم با چشم مخاطب متوسط و حواسپرت بخوانید تا ابهامها و اغلاقهای نوشتارتان را بیابید و بستُرید. چهارمبار را به نیت نازککاری و غلطزدایی از صورت متن بخوانید.
۳. گشودگی به اندیشههای دیگران
دربارۀ هر چه مینویسید، غیر از مراجعه به منابع و آثار مرتبط، حتما با چند نفر دربارۀ آن گفتوگو کنید. و اگر کسی را برای گپوگفت نیافتید یا نیازی به آن ندیدید، دستکم با خودتان گفتوگو و محاجّۀ طولانی کنید. نوشتن، ورود به میدان مین است. تنها و بیکس وارد این میدان خطرناک نشوید.
۴. احترام به شعور مخاطب
من عاملی را نمیشناسم که به اندازۀ احترام به شعور مخاطب در توفیق متن مؤثر باشد. کسی که به شعور مخاطب احترام میگذارد، سخن تکراری نمیگوید، مغلطه نمیکند، بیمایه نمینویسد، وقت خواننده را همچون عمر خویش گرانبها میشمارد، جانب حقیقت را فرونمیگذارد، فروتن است و هیچ نوشتهای را بدون غلطگیریهای مکرر و بدون اطمینان از پاکیزگی آن، منتشر نمیکند.
🌸||@Radioensha
🦋چند نکته در باب فیلمنامه نویسی؛
۱. چه و چگونه
هر متنی که خواندید و بر دل شما نشست، همه یا بخشهایی از آن را دوباره بخوانید. خوانش دوم و سوم، چشم شما را به ظرایف و دقایقی از متن باز میکند که در خوانش اول به چشم نمیآمد. بار اول میخوانیم که بدانیم نویسنده «چه» گفته است؛ اما اینکه «چگونه» نوشته است، در خوانش دوم صید میشود.
۲. چارچشمی
پس از آنکه یادداشت یا مقاله یا کتاب خود را نوشتید، چارچشمی در آن بنگرید؛ یعنی حداقل چهار بار آن را بخوانید و هر بار با چشمی. بار اول را وقف غنیسازی متن کنید؛ بار دوم از چشم منتقد در متن خویش بنگرید تا بتوانید کاستیها و ناراستیهای آن را ببینید؛ بار سوم با چشم مخاطب متوسط و حواسپرت بخوانید تا ابهامها و اغلاقهای نوشتارتان را بیابید و بستُرید. چهارمبار را به نیت نازککاری و غلطزدایی از صورت متن بخوانید.
۳. گشودگی به اندیشههای دیگران
دربارۀ هر چه مینویسید، غیر از مراجعه به منابع و آثار مرتبط، حتما با چند نفر دربارۀ آن گفتوگو کنید. و اگر کسی را برای گپوگفت نیافتید یا نیازی به آن ندیدید، دستکم با خودتان گفتوگو و محاجّۀ طولانی کنید. نوشتن، ورود به میدان مین است. تنها و بیکس وارد این میدان خطرناک نشوید.
۴. احترام به شعور مخاطب
من عاملی را نمیشناسم که به اندازۀ احترام به شعور مخاطب در توفیق متن مؤثر باشد. کسی که به شعور مخاطب احترام میگذارد، سخن تکراری نمیگوید، مغلطه نمیکند، بیمایه نمینویسد، وقت خواننده را همچون عمر خویش گرانبها میشمارد، جانب حقیقت را فرونمیگذارد، فروتن است و هیچ نوشتهای را بدون غلطگیریهای مکرر و بدون اطمینان از پاکیزگی آن، منتشر نمیکند.
🌸||@Radioensha
#شعر_طوری💛
دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندم
هزار نامه به پای کبوتری که ندارم؟
#سجاد_رشیدیپور
🌸|| @Radioensha
دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندم
هزار نامه به پای کبوتری که ندارم؟
#سجاد_رشیدیپور
🌸|| @Radioensha
#معرفی_کتاب 📚
سپید دندان، نیمه سگ و نیمه گرگی است که تنها بازمانده از خانواده ی خود به حساب می آید. او در جهان پر از انزوای خود، خیلی زود یاد می گیرد که باید از قانون خشن مناطق شمالی پیروی کند: بکش یا کشته شو. اما هیچ چیز در زندگی سپیددندان نمی تواند او را برای مواجهه با صاحب بی رحمی آماده کند که او را به قاتلی سنگدل تبدیل می کند. بیشتر داستان این رمان از نقطه نظر حیوانات نوشته شده که به لندن اجازه می دهد در مسائلی همچون این که حیوانات دنیای خود و انسان ها را چگونه درک می کنند، کاوش کند. سپیددندان بر غرایز خود، و همچنین بر قدرت و اراده اش برای بقا تکیه می کند و درنهایت، با انسان ها به نوعی به صلح می رسد.
#سپید_دندان
#جک_لندن
🎙|| @radioensha
سپید دندان، نیمه سگ و نیمه گرگی است که تنها بازمانده از خانواده ی خود به حساب می آید. او در جهان پر از انزوای خود، خیلی زود یاد می گیرد که باید از قانون خشن مناطق شمالی پیروی کند: بکش یا کشته شو. اما هیچ چیز در زندگی سپیددندان نمی تواند او را برای مواجهه با صاحب بی رحمی آماده کند که او را به قاتلی سنگدل تبدیل می کند. بیشتر داستان این رمان از نقطه نظر حیوانات نوشته شده که به لندن اجازه می دهد در مسائلی همچون این که حیوانات دنیای خود و انسان ها را چگونه درک می کنند، کاوش کند. سپیددندان بر غرایز خود، و همچنین بر قدرت و اراده اش برای بقا تکیه می کند و درنهایت، با انسان ها به نوعی به صلح می رسد.
#سپید_دندان
#جک_لندن
🎙|| @radioensha
#برشی_از_کتاب📚
حزم و احتیاط قاعده ی کلی و قانون عمومی زندگی است و این تنها در یک مورد استثنا پذیر است و آن هم موقعی است که موفقیت و پیروزی حتمی باشد.
#سپید_دندان
#جک_لندن
🎙|| @radioensha
حزم و احتیاط قاعده ی کلی و قانون عمومی زندگی است و این تنها در یک مورد استثنا پذیر است و آن هم موقعی است که موفقیت و پیروزی حتمی باشد.
#سپید_دندان
#جک_لندن
🎙|| @radioensha