قهار عاصی شاعر معاصر
. دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم #حافظ 🆔 @QaharAsi
.
در خور عشق تو من
هیچ ندارمـ تحفه ،حاضرمـ
پیشڪشتمن بکنمـ اینجان را
• #مهنازنجفی
@QaharAsi
در خور عشق تو من
هیچ ندارمـ تحفه ،حاضرمـ
پیشڪشتمن بکنمـ اینجان را
• #مهنازنجفی
@QaharAsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جان را چو نیست وصل تو حاصل کجا برم؟
دل را که شد ز درد تو غافل کجا برم؟
بی وصل جانفزای و حدیث چو شکّرت
این عیش همچو زهر هلاهل کجا برم؟
بگسست چرخ تار حیاتم بدست هجر
چون وصل نیست گو همه بگسل کجا برم؟
بنیاد خوشدلیّ من از سیل خیز اشک
گیرم که خود نگردد باطل، کجا برم؟
بی پایمرد وصل ز غرقاب حادثات
کشتی عمر خویش بساحل کجا برم؟
منزل دراز و بارکشم لنگ و من ضعیف
بارم گران و راه پر از گل کجا برم؟
ریگ روان و تیره شب و ابر و تند باد
من چشم درد، راه بمنزل کجا برم؟
مشکل گشای وصل اگر دیرتر رسد
چندین هزار قصّۀ مشکل کجا برم؟
گیرم که ارزوی دلم جمله حاصلست
اکنون چو نیست روی تو حاصل کجا برم؟
گفتند: برگرفت فلان دل ز مهر تو
من داوریّ مردم جاهل کجا برم؟
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟
#کمالالدیناسماعیل
دل را که شد ز درد تو غافل کجا برم؟
بی وصل جانفزای و حدیث چو شکّرت
این عیش همچو زهر هلاهل کجا برم؟
بگسست چرخ تار حیاتم بدست هجر
چون وصل نیست گو همه بگسل کجا برم؟
بنیاد خوشدلیّ من از سیل خیز اشک
گیرم که خود نگردد باطل، کجا برم؟
بی پایمرد وصل ز غرقاب حادثات
کشتی عمر خویش بساحل کجا برم؟
منزل دراز و بارکشم لنگ و من ضعیف
بارم گران و راه پر از گل کجا برم؟
ریگ روان و تیره شب و ابر و تند باد
من چشم درد، راه بمنزل کجا برم؟
مشکل گشای وصل اگر دیرتر رسد
چندین هزار قصّۀ مشکل کجا برم؟
گیرم که ارزوی دلم جمله حاصلست
اکنون چو نیست روی تو حاصل کجا برم؟
گفتند: برگرفت فلان دل ز مهر تو
من داوریّ مردم جاهل کجا برم؟
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟
#کمالالدیناسماعیل
Forwarded from دستیار مدیر
🔴 سوپرایزی ویژه امشب کانال ما برای شما
✅ با دقت هرکی آنلاینه ماه تولد خودشو کلیک کنه.. فقط لطفاً اشتباه نزنید ❌
👇👇👇
🌷 حمل. 🍀 ثور 🥀 جوزا
🌿 سرطان 🍄 اسد 🌾سنبله
🍁 میزان 🎋 عقرب 🌻قوس
⛈ جدی ❄️ دلو ☃ حوت
《 🌸 ویــــژه امـروز 🌸》
✅ با دقت هرکی آنلاینه ماه تولد خودشو کلیک کنه.. فقط لطفاً اشتباه نزنید ❌
👇👇👇
🌷 حمل. 🍀 ثور 🥀 جوزا
🌿 سرطان 🍄 اسد 🌾سنبله
🍁 میزان 🎋 عقرب 🌻قوس
⛈ جدی ❄️ دلو ☃ حوت
《 🌸 ویــــژه امـروز 🌸》
Telegram
حس مبهم
هرشب یک دکلمه داستان های کوتاه عکس های پروفایلی دلنوشته های ناب ومیهن دوستی اشعار زیبای کلاسیک و مدرن 👇👇👇
.
پناه میبرم به هو به زادگاه درخت
به ام*، به ریشه به انبوه رستگاه درخت
به صلابت به حی به شکل قیام
به نسیمی که تن سپرده در گناه درخت
به سایهها که سایه های امن اجدادیست
به سین و سور صدا در سپیده گاه درخت
به سایههای عزیزی که سایههای سرند
که تبرزن سپرده تن به سایهگاه درخت
به شاخههای جوان ، وقت زایمان بهار
به درد پا شدن از برف در نگاه درخت
پناه به قامت سروی که سبز آزاده ست
به قد تا شده از عشق سربه راه درخت
وطن که جای عزیزیست زیر پای درخت
و تن که مهلت سبزیست شکل آه درخت
#هیلهصدیقی
🆔 @QaharAsi
پناه میبرم به هو به زادگاه درخت
به ام*، به ریشه به انبوه رستگاه درخت
به صلابت به حی به شکل قیام
به نسیمی که تن سپرده در گناه درخت
به سایهها که سایه های امن اجدادیست
به سین و سور صدا در سپیده گاه درخت
به سایههای عزیزی که سایههای سرند
که تبرزن سپرده تن به سایهگاه درخت
به شاخههای جوان ، وقت زایمان بهار
به درد پا شدن از برف در نگاه درخت
پناه به قامت سروی که سبز آزاده ست
به قد تا شده از عشق سربه راه درخت
وطن که جای عزیزیست زیر پای درخت
و تن که مهلت سبزیست شکل آه درخت
#هیلهصدیقی
🆔 @QaharAsi
گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آینه شدنها آیا
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!
بیسبب تا لب دریا مکشان قایق را
قایقت را بشکن! روح تو دریایی نیست
آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد
آه! دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست
آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره میآیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست
#فاضل_نظری
@QaharAsi
دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آینه شدنها آیا
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!
بیسبب تا لب دریا مکشان قایق را
قایقت را بشکن! روح تو دریایی نیست
آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد
آه! دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست
آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره میآیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری
گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست
#فاضل_نظری
@QaharAsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
از واقعهای ترا خبر خواهم کرد
و آنرا به دو حرف مختصر خواهم کرد
با عشق تو در خاک نهان خواهم شد
با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد
#ابوسعیدابوالخیر
🆔 @QaharAsi
از واقعهای ترا خبر خواهم کرد
و آنرا به دو حرف مختصر خواهم کرد
با عشق تو در خاک نهان خواهم شد
با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد
#ابوسعیدابوالخیر
🆔 @QaharAsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هله هشدار که در شهر دو سه طرارند
که به هم ساخته و بهر یکی غمخوارند
آن یکی حسّ ره و دزدی در انبانش بود
وین یکی حیله و مکر از پی این کارند
آن یکی حمله کند روی چو قاقم بنهد
وین یکی در پی او برده و استوارنداین
دلیلی است که عشق از مکر ایمن نبود
زانک این هر دو در این مرحله بس یارند
ای خدا مکر بگیر و دل عشاق بدار
که در این واقعه اوّل نه که بسیارند
این جهان بارگه و مکر و سرای مضرّت
آن جهان کوی خوش و شادی و خوشی ارند
در این شعر، مولانا هشدار میدهد که در دنیای مادی، افرادی با نیتهای حیلهگرانه و فریبکارانه وجود دارند که ممکن است در ظاهر دوستانه باشند، اما در واقع برای آسیب رساندن یا دزدی از دیگران دست به دست هم میدهند. مولانا از خدا میخواهد که این فریبها را از میان بردارد و دل عاشقان را از این خطرات حفظ کند.
که به هم ساخته و بهر یکی غمخوارند
آن یکی حسّ ره و دزدی در انبانش بود
وین یکی حیله و مکر از پی این کارند
آن یکی حمله کند روی چو قاقم بنهد
وین یکی در پی او برده و استوارنداین
دلیلی است که عشق از مکر ایمن نبود
زانک این هر دو در این مرحله بس یارند
ای خدا مکر بگیر و دل عشاق بدار
که در این واقعه اوّل نه که بسیارند
این جهان بارگه و مکر و سرای مضرّت
آن جهان کوی خوش و شادی و خوشی ارند
در این شعر، مولانا هشدار میدهد که در دنیای مادی، افرادی با نیتهای حیلهگرانه و فریبکارانه وجود دارند که ممکن است در ظاهر دوستانه باشند، اما در واقع برای آسیب رساندن یا دزدی از دیگران دست به دست هم میدهند. مولانا از خدا میخواهد که این فریبها را از میان بردارد و دل عاشقان را از این خطرات حفظ کند.
گویند شب میرسد آخر به سپیده
ترس از گذر عمر از این مرحله دارم
گفتند که چون میگذرد هیچ غمی نیست
عمریست که با میگذرد مسئله دارم
#قیصرامینپور
🆔 @QaharAsi
ترس از گذر عمر از این مرحله دارم
گفتند که چون میگذرد هیچ غمی نیست
عمریست که با میگذرد مسئله دارم
#قیصرامینپور
🆔 @QaharAsi
یکی واحد او را تخلص نژند
که از جان او دور بادا گزند
چنان شیر غُرّان به میدان جنگ
بلرزانَد او پشت گرگ و پلنگ
یکی نامور پهلوان است و راد
از آن مُلک شیران و وادی داد
غرور نیاکان پیشین در اوست
نسَبدرنسَب اصل و شهنامهدوست
کتالِ نژند است او را پدر
یکی مرد علم و کتاب و هنر
ز یکسو همی اهل شعر و ادب
دگر سو همی گرز و دشمنطلب
از این رادمردان مرا باد یاد
که در بخت شان هیچ سستی مباد
جهان عرصهی جنگ و درندگیست
قوی شو که در ضعف شرمندگیست
کمان را به بازوی آرش بگیر
الا زاده در دامنِ پنجشیر!
بخیزان از این دشت خوابیده گَرد
امیدی بیاور به فصلِ نبرد!
#نجیببارور
که از جان او دور بادا گزند
چنان شیر غُرّان به میدان جنگ
بلرزانَد او پشت گرگ و پلنگ
یکی نامور پهلوان است و راد
از آن مُلک شیران و وادی داد
غرور نیاکان پیشین در اوست
نسَبدرنسَب اصل و شهنامهدوست
کتالِ نژند است او را پدر
یکی مرد علم و کتاب و هنر
ز یکسو همی اهل شعر و ادب
دگر سو همی گرز و دشمنطلب
از این رادمردان مرا باد یاد
که در بخت شان هیچ سستی مباد
جهان عرصهی جنگ و درندگیست
قوی شو که در ضعف شرمندگیست
کمان را به بازوی آرش بگیر
الا زاده در دامنِ پنجشیر!
بخیزان از این دشت خوابیده گَرد
امیدی بیاور به فصلِ نبرد!
#نجیببارور
زنده باشی یار من آیینه وارم ساختی
پارسا و صوفی و شب زنده دارم ساختی
در جهان گمنام بودم قیمت و قدرم نبود
صاحب نام و نشان و با وقارم ساختی
از سر اخلاص هر کس دست می بوسد مرا
متقی و عابد و پرهیزگارم ساختی
گرچه پیرم در برمن دل جوانی می کند
در خزان برگ ریزان نو بهارم ساختی
پیر و برنا این زمان آید دعا خواهد زمن
از کمال حسن خود حاجت برآرم ساختی
تا نبودم آشنایت زرّه از من عار داشت
قطره یی بودم تو بحر بیکرانم ساختی
خام کار افتاده بودم سال ها از تنبلی
چست و چالاکم نمودی پخته کارم ساختی
صدقة این دستگیری ها ویاری ات شوم
باغی بودم بندة پروردگارم ساختی
"عشقری" گفتار شیرینت سراپا حکمت است
در دو عالم شاد باشی هوشیارم ساختی
صوفی عشقری
چینل وتس اپ ما👇
https://whatsapp.com/channel/0029VaCasTI4dTnRNigyOK0q
پارسا و صوفی و شب زنده دارم ساختی
در جهان گمنام بودم قیمت و قدرم نبود
صاحب نام و نشان و با وقارم ساختی
از سر اخلاص هر کس دست می بوسد مرا
متقی و عابد و پرهیزگارم ساختی
گرچه پیرم در برمن دل جوانی می کند
در خزان برگ ریزان نو بهارم ساختی
پیر و برنا این زمان آید دعا خواهد زمن
از کمال حسن خود حاجت برآرم ساختی
تا نبودم آشنایت زرّه از من عار داشت
قطره یی بودم تو بحر بیکرانم ساختی
خام کار افتاده بودم سال ها از تنبلی
چست و چالاکم نمودی پخته کارم ساختی
صدقة این دستگیری ها ویاری ات شوم
باغی بودم بندة پروردگارم ساختی
"عشقری" گفتار شیرینت سراپا حکمت است
در دو عالم شاد باشی هوشیارم ساختی
صوفی عشقری
چینل وتس اپ ما👇
https://whatsapp.com/channel/0029VaCasTI4dTnRNigyOK0q