Forwarded from Шабир👑
رهایم کن، من این احساس مبهم را نمی خواهم
که دیگر زشت و زیبای دو عالم را نمی خواهم
دویده ریشه هایم در عطش، محتاج سیلابم
نوازش های این باران نم نم را نمی خواهم
تو را می خواهم اما آنچنان از خویش بیزارم
که دیگر هرچه از دنیا بخواهم را نمی خواهم!
به لب، همراه با هر بوسه یک زخم زبان داری
من این شیرینی با زهر توام را نمی خواهم
دل من زخم را با زخم درمان می کند، آری
همین خنجر خوشایند است، مرهم را نمی خواهم
ببخش ای باد! دست رد زدم بر سینه ی سردت
من امشب عطر آن گلهای مریم را نمی خواهم
محمدرضا_طاهری
که دیگر زشت و زیبای دو عالم را نمی خواهم
دویده ریشه هایم در عطش، محتاج سیلابم
نوازش های این باران نم نم را نمی خواهم
تو را می خواهم اما آنچنان از خویش بیزارم
که دیگر هرچه از دنیا بخواهم را نمی خواهم!
به لب، همراه با هر بوسه یک زخم زبان داری
من این شیرینی با زهر توام را نمی خواهم
دل من زخم را با زخم درمان می کند، آری
همین خنجر خوشایند است، مرهم را نمی خواهم
ببخش ای باد! دست رد زدم بر سینه ی سردت
من امشب عطر آن گلهای مریم را نمی خواهم
محمدرضا_طاهری
Forwarded from حس مبهم
این دل اگر کم است
بگو سر بیاوَرم
یا امر کن که یک دلِ دیگر بیاورم
خیلی خلاصه عرض کنم:
دوست دارمَت..
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم..!!
#مهدی_موسوی
@QaharAsi
بگو سر بیاوَرم
یا امر کن که یک دلِ دیگر بیاورم
خیلی خلاصه عرض کنم:
دوست دارمَت..
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم..!!
#مهدی_موسوی
@QaharAsi
صنما! فریب خوردم که پرستشِ تو کردم
به امید آنکه روزی به کلام خواهی آمد
شدهای اگر امامِ صفِ آهوان وحشی
ز خدا امیدوارم که به دام خواهی آمد
#آزاد_بلگرامی
🆔 @QaharAsi
به امید آنکه روزی به کلام خواهی آمد
شدهای اگر امامِ صفِ آهوان وحشی
ز خدا امیدوارم که به دام خواهی آمد
#آزاد_بلگرامی
🆔 @QaharAsi
قهار عاصی شاعر معاصر pinned «صنما! فریب خوردم که پرستشِ تو کردم به امید آنکه روزی به کلام خواهی آمد شدهای اگر امامِ صفِ آهوان وحشی ز خدا امیدوارم که به دام خواهی آمد #آزاد_بلگرامی 🆔 @QaharAsi»
Forwarded from حس مبهم
صبح که میشود
برگ میشوم
روی شاخه ها
ودوستت دارم هایم را
میسپارم دست نسیم صبح
که هر باربا وزیدنش
قلبت را لمس کنم
ومن زنده میشوم
میان نفس هایت .......
وپنجره یی جدید از زنده گی
در من باز میشود...
#صبحتان_باانرژی
#آریایی_تبار
@Hisemobham
برگ میشوم
روی شاخه ها
ودوستت دارم هایم را
میسپارم دست نسیم صبح
که هر باربا وزیدنش
قلبت را لمس کنم
ومن زنده میشوم
میان نفس هایت .......
وپنجره یی جدید از زنده گی
در من باز میشود...
#صبحتان_باانرژی
#آریایی_تبار
@Hisemobham
این زنده گی نیست که مارا ویران میکند
بلکه روز گار است
این زنده گی نیست که مارا میشکند
بلکه روزگار است که باربار قامت مارا خم میکند
زنده گی سخت نیست
این روزگار است که آدم را تالبه مرگ میرساند
دوباره باز میگرداند
زنده گی خیلی ساده است
زنده گی همین دوست داشتن هاست
همین مهربانی هاست
همین عشق ورزیدن هاست.....
همین باورکردن هاست ...
همین لبخند هاست
زنده گی به همین اندازه ساده است .....✋
#آریایی_تبار
@QaharAsi
بلکه روز گار است
این زنده گی نیست که مارا میشکند
بلکه روزگار است که باربار قامت مارا خم میکند
زنده گی سخت نیست
این روزگار است که آدم را تالبه مرگ میرساند
دوباره باز میگرداند
زنده گی خیلی ساده است
زنده گی همین دوست داشتن هاست
همین مهربانی هاست
همین عشق ورزیدن هاست.....
همین باورکردن هاست ...
همین لبخند هاست
زنده گی به همین اندازه ساده است .....✋
#آریایی_تبار
@QaharAsi
قهار عاصی شاعر معاصر pinned «صحبت از ماندن یک عمر بماند کنار قدر نوشیدن یک چای بمانی کافیست 🆔 @QaharAsi»
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو
گفتم ای دل چه مهست این دل اشارت میکرد
که نه اندازه توست این بگذر هیچ مگو
گفتم این روی فرشتهست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشتهست و بشر هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو
گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست
گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو
#مولانا
🆔 @QaharAsi
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو
گفتم ای دل چه مهست این دل اشارت میکرد
که نه اندازه توست این بگذر هیچ مگو
گفتم این روی فرشتهست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشتهست و بشر هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو
گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست
گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو
#مولانا
🆔 @QaharAsi
قصدم نشستن بود
اما در کنارت
نه چشم انتظارت
قصدم شکستن غرورم بود
اما در آغوشت
نه زیر پایت
قصدم زندگی بود
اما با تو
نه با خاطراتت
قصدم پیر شدن بود
اما به پایت
نه به دستت
اما در کنارت
نه چشم انتظارت
قصدم شکستن غرورم بود
اما در آغوشت
نه زیر پایت
قصدم زندگی بود
اما با تو
نه با خاطراتت
قصدم پیر شدن بود
اما به پایت
نه به دستت
هربار که از دهکده ات میگذرم
یک باغچه سبز میشوی در نظرم
آنگاه درختهای آن باغچه را
یک یک به خیال قامتت میشمرم
#قهارعاصی
🆔 @QaharAsi
یک باغچه سبز میشوی در نظرم
آنگاه درختهای آن باغچه را
یک یک به خیال قامتت میشمرم
#قهارعاصی
🆔 @QaharAsi
هر روز میروم به مسیری که دیدمت
جایی که عاشقانه به جانم خریدمت
جایی که دیدم ای گل زیبا شکفته ای
اما برای اینکه بمانی نچیدمت
یادم نرفته است که چشمان خسته ام
افتاده در نگاه تو بود و ندیدمت
یعنی ندیدم آمده باشی برای من
اما به چشم آمده ها می کشیدمت
گر من خدات میشدم ای نازنین من
این گونه با وقار نمی آفریدمت
حتی به جای این که بچینم تو ز خاک
یک عمر عاشقانه فقط پروریدمت
دیوانه ام که با همه ی بی وفائیت
سی سال می نوشتمت و می شنیدمت
آری برای اینکه بدانی چه میکشم
هر روز می روم به مسیری که دیدمت
فرامرز عرب عامری
#دکلمه👇
جایی که عاشقانه به جانم خریدمت
جایی که دیدم ای گل زیبا شکفته ای
اما برای اینکه بمانی نچیدمت
یادم نرفته است که چشمان خسته ام
افتاده در نگاه تو بود و ندیدمت
یعنی ندیدم آمده باشی برای من
اما به چشم آمده ها می کشیدمت
گر من خدات میشدم ای نازنین من
این گونه با وقار نمی آفریدمت
حتی به جای این که بچینم تو ز خاک
یک عمر عاشقانه فقط پروریدمت
دیوانه ام که با همه ی بی وفائیت
سی سال می نوشتمت و می شنیدمت
آری برای اینکه بدانی چه میکشم
هر روز می روم به مسیری که دیدمت
فرامرز عرب عامری
#دکلمه👇
درمزرعه یی زنده گی ...
سهم مان....
میوه های حزن آلوده یی بود.....
جای گل های رویایی
کاکتوس هاآرزو هایمانرا نشانه گرفته ..
ودر این اندوه
صدای برایمان میگوید .....
خدایی است امیدی هم است........❤
#آریایی_تبار
سهم مان....
میوه های حزن آلوده یی بود.....
جای گل های رویایی
کاکتوس هاآرزو هایمانرا نشانه گرفته ..
ودر این اندوه
صدای برایمان میگوید .....
خدایی است امیدی هم است........❤
#آریایی_تبار
به حرمت
نان و نمکى که با هم خوردیم
نان را تو ببر
که راهت بلند است
و طاقتت کوتاه...
نمک را بگذار برای من!
میخواهم
این زخم
تا همیشه تازه بماند.......
🆔 @QaharAsi
نان و نمکى که با هم خوردیم
نان را تو ببر
که راهت بلند است
و طاقتت کوتاه...
نمک را بگذار برای من!
میخواهم
این زخم
تا همیشه تازه بماند.......
🆔 @QaharAsi
یادته بهم گفتی دوسم داری
یادته گفتی که عاشق منی
یادته گفتم آخر تنها می شم
یادته گفتی تنهات نمی زارم
یادته گفتی همیشه یادمی
یادته گفتم از یاد آخر می رم
یادته گفتی دلت پیش منه
یادته گفتم اینا حرفه همه
یادته گفتی که من دوستت دارم
یادته گفتم که باور ندارم
یادته گفتم چی میشه آخرش
یادته گفتی که عشقه دنبالش
یادته گفتم که این عشق تا کجاست؟ یادته گفتی که تا نفس با ماست
یادته گفتم که باور ندارم
یادته گفتی که آره حق دارم
حالا دیدی که همش حرف بود ...
🆔 @QaharAsi
یادته گفتی که عاشق منی
یادته گفتم آخر تنها می شم
یادته گفتی تنهات نمی زارم
یادته گفتی همیشه یادمی
یادته گفتم از یاد آخر می رم
یادته گفتی دلت پیش منه
یادته گفتم اینا حرفه همه
یادته گفتی که من دوستت دارم
یادته گفتم که باور ندارم
یادته گفتم چی میشه آخرش
یادته گفتی که عشقه دنبالش
یادته گفتم که این عشق تا کجاست؟ یادته گفتی که تا نفس با ماست
یادته گفتم که باور ندارم
یادته گفتی که آره حق دارم
حالا دیدی که همش حرف بود ...
🆔 @QaharAsi