☞@PublicExit☜
سقراط نخستین کسی بود که جانش را در راه عقلانیت از دست داد!
۲۵۰۰ سال قبل پیرمردی ۷۰ ساله در حضور بیش از ۱۰۰ نفر هیئت منصفه به جرم تشویش افکار عمومی و نشر اکاذیب به اعدام محکوم شد. این مرد سقراط نام داشت.
ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻧﻤﯽﺁﻣﺪ، ﻣﮕﺮ سؤﺍﻝ! ﺍﺯ ﻫﻤﻪﮐﺲ ﻣﯽﭘﺮﺳﯿﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ سؤﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ. ﻣﻔﺎﻫﯿﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪه ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ، ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺍﺑﺪﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﭼﺎﻟﺶ ﻭ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ.
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺍﺯ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ: نقد ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ خط ﻗﺮﻣﺰ. ﻫﻤﻪٔ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺍﻫﻞ ﻧﻘﺪ ﻭ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻭ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ آنها ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﻣﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﻫﺴﺘﯿﻢ. ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﺮﺩﻭﺭﺯﯼ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺗﺤﺖ سلطه ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ، ﻋﻘﺎﯾﺪیست ﮐﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ آنها ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ ﮐﻪ آنها ﺭﺍ ﺑﺪﯾﻬﯽ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ. عقاید ﻋﺎﻃﻔﯽ هم عقایدی هستند ﮐﻪ آنها ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍر ﻧﻤﯽﺩﻫﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ آنها ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥها ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺰﺭگتر ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ. ﺧﻼﺻﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﮔﺰﺍﺭﻩﻫﺎﯼ ﻋﺎﺩﺗﯽ و ﻋﺎﻃﻔﯽ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻧﻘﺪ، ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ.
ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺎ ﻣﻮﺭﺩ سؤال ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﻤﻪچیز ﻭ ﻫﻤﻪﮐﺲ به ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﺸﻮﯾﺶ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺸﻮﺵ میکرد ﻭ ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺧﻤﻮﺩﮔﯽﻫﺎﯼ ﻓﮑﺮﯼ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﺗﯽ ﺧﻮﺩ ﺗﺨﺪﯾﺮ ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﺣﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽﺷﺪ. ﺑﻪ همین ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺗﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﯽﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻘﺐ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﺎﻧﻊ ﭼﺮﺕﺯﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
او از راه پرخطر یقینزدایی منصرف نشد. ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﺎﻟﺘﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻮﺩ. ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺁنها ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﺧﻄﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪٔ ﺑﺸﺮﯼ، ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺧﻄﺎﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﻣﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﻣﺘﮑﺜﺮ ﺍﺳﺖ.
امروزه روش سقراط را آگنوستیکی و شکگرایی (شکورزی) یا سنت سقراطی میگویند. بسیاری از انسانها مطابق عرف جامعه بودن (عرفیبودن) یا انباشتن اطلاعات را نشانه عقلانیت میدانند اما سقراط نشان داد که اینطور نیست، عقلانیت با فرآیند تفکر سر و کار دارد.
ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺳﻘﺮﺍﻁ، ﻫﺮ ﺑﺎﻭﺭی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻧﻜﺸﻴﻢ ﻭ ﺍز ﻏﺮﺑﺎﻝ ﻧﻘﺪ ﻧﮕﺬﺭﺍﻧﻴﻢ، ﻫﺴﺘﻪﺍی میﮔﺮﺩﺩ ﺑﺮﺍی ﺯﻧﺪگی ﺍﺑﻠﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﺎنعیﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪگی ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ. سرنوشت سقراط پایان غمانگیزی داشت و نخستین کسی بود که جانش را در راه عقلانیت از دست داد!
☞@PublicExit☜
سقراط نخستین کسی بود که جانش را در راه عقلانیت از دست داد!
۲۵۰۰ سال قبل پیرمردی ۷۰ ساله در حضور بیش از ۱۰۰ نفر هیئت منصفه به جرم تشویش افکار عمومی و نشر اکاذیب به اعدام محکوم شد. این مرد سقراط نام داشت.
ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻧﻤﯽﺁﻣﺪ، ﻣﮕﺮ سؤﺍﻝ! ﺍﺯ ﻫﻤﻪﮐﺲ ﻣﯽﭘﺮﺳﯿﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ سؤﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ. ﻣﻔﺎﻫﯿﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪه ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ، ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺍﺑﺪﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﭼﺎﻟﺶ ﻭ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ.
ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺍﺯ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ: نقد ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ خط ﻗﺮﻣﺰ. ﻫﻤﻪٔ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺍﻫﻞ ﻧﻘﺪ ﻭ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻭ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ آنها ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﻣﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﻫﺴﺘﯿﻢ. ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﺮﺩﻭﺭﺯﯼ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺗﺤﺖ سلطه ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ، ﻋﻘﺎﯾﺪیست ﮐﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ آنها ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ ﮐﻪ آنها ﺭﺍ ﺑﺪﯾﻬﯽ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ. عقاید ﻋﺎﻃﻔﯽ هم عقایدی هستند ﮐﻪ آنها ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍر ﻧﻤﯽﺩﻫﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ آنها ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥها ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺰﺭگتر ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ. ﺧﻼﺻﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﮔﺰﺍﺭﻩﻫﺎﯼ ﻋﺎﺩﺗﯽ و ﻋﺎﻃﻔﯽ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻧﻘﺪ، ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ.
ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺎ ﻣﻮﺭﺩ سؤال ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﻤﻪچیز ﻭ ﻫﻤﻪﮐﺲ به ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﺸﻮﯾﺶ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺸﻮﺵ میکرد ﻭ ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺧﻤﻮﺩﮔﯽﻫﺎﯼ ﻓﮑﺮﯼ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﺗﯽ ﺧﻮﺩ ﺗﺨﺪﯾﺮ ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﺣﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽﺷﺪ. ﺑﻪ همین ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺗﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﯽﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻘﺐ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﺎﻧﻊ ﭼﺮﺕﺯﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
او از راه پرخطر یقینزدایی منصرف نشد. ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﺎﻟﺘﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻮﺩ. ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺁنها ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﺧﻄﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪٔ ﺑﺸﺮﯼ، ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺧﻄﺎﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﻣﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﻣﺘﮑﺜﺮ ﺍﺳﺖ.
امروزه روش سقراط را آگنوستیکی و شکگرایی (شکورزی) یا سنت سقراطی میگویند. بسیاری از انسانها مطابق عرف جامعه بودن (عرفیبودن) یا انباشتن اطلاعات را نشانه عقلانیت میدانند اما سقراط نشان داد که اینطور نیست، عقلانیت با فرآیند تفکر سر و کار دارد.
ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺳﻘﺮﺍﻁ، ﻫﺮ ﺑﺎﻭﺭی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻧﻜﺸﻴﻢ ﻭ ﺍز ﻏﺮﺑﺎﻝ ﻧﻘﺪ ﻧﮕﺬﺭﺍﻧﻴﻢ، ﻫﺴﺘﻪﺍی میﮔﺮﺩﺩ ﺑﺮﺍی ﺯﻧﺪگی ﺍﺑﻠﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﺎنعیﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪگی ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ. سرنوشت سقراط پایان غمانگیزی داشت و نخستین کسی بود که جانش را در راه عقلانیت از دست داد!
☞@PublicExit☜
@PublicExit
در روز قیامت، من قول میدهم که به خدا فرصت خواهم داد تا از خودش دفاع کند و خود را برای من تعریف کند!
در روز قیامت، من قول میدهم که به خدا فرصت خواهم داد تا از خودش دفاع کند و خود را برای من تعریف کند!
💥تجارت برده در جهان اسلام
✨امین قضایی| نویسنده، پژوهشگر فلسفه و فعال سیاسی
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
http://bit.ly/2OrmLuv
✨امین قضایی| نویسنده، پژوهشگر فلسفه و فعال سیاسی
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
http://bit.ly/2OrmLuv
Telegraph
تجارت برده در جهان اسلام
هر سه مذهب سامی به خصوص یهودیت و اسلام، نه تنها برده داری را تأیید کرده بلکه در ترویج آن کوشیده اند. احکام یهودیت در مورد بردگان روشنتر از آن است که تردیدی در این ادعا بتوان داشت. تنها برای یک نمونه، در سفر خروج فصل 21 میخوانیم: "اگر غلامی عبرانی بخری،…
@PublicExit
#لاورنس_کراوس| این معرکه است که بفهمی اشتباه فکر میکردی. در واقع آدم احساس رهایی میکند. این نه تنها یک تهدید نیست، بلکه ذهن آدم را هم باز میکند.
#لاورنس_کراوس| این معرکه است که بفهمی اشتباه فکر میکردی. در واقع آدم احساس رهایی میکند. این نه تنها یک تهدید نیست، بلکه ذهن آدم را هم باز میکند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@PublicExit
اين گربه پنجبار داخل ساختمانى شد كه در حال سوختن بود تا پنج فرزندش را از سوختن در آتش نجات بدهد! اين گربه كتاب مقدس نخوانده ولى اخلاق را خوب بلد است! آیا باز میگوئید اخلاق از دین میآید؟
اين گربه پنجبار داخل ساختمانى شد كه در حال سوختن بود تا پنج فرزندش را از سوختن در آتش نجات بدهد! اين گربه كتاب مقدس نخوانده ولى اخلاق را خوب بلد است! آیا باز میگوئید اخلاق از دین میآید؟
💥چطور با فرزندانمان درباره مسائل جنسی صحبت کنیم؟
✨ نویسنده: کاترین سلگرن
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
https://goo.gl/ibqkUt
✨ نویسنده: کاترین سلگرن
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
https://goo.gl/ibqkUt
Telegraph
چطور با فرزندانمان درباره مسائل جنسی صحبت کنیم؟
شبکههای اجتماعی و دسترسی آسان به اطلاعات بیپرده در فضای اینترنت باعث شده که صحبت درباره موضوع حساس سکس، رابطه و یا مسائل جنسی، بیش از پیش برای پدر و مادرها به کاری بسیار دشوار تبدیل شود. اما واقعاً بهترین برخورد با این مسئله چیست؟ با ناجور بودن این مسائل…
@PublicExit
#سم_هریس| از همه کسانی که اینجا هستند میخواهم پرسشی پیدا کنند که زمانی برای آن پاسخی علمی هر چند ناقص داشتهایم ولی الان بهترین پاسخی که بشود برایش یافت، پاسخی دینی باشد.
#سم_هریس| از همه کسانی که اینجا هستند میخواهم پرسشی پیدا کنند که زمانی برای آن پاسخی علمی هر چند ناقص داشتهایم ولی الان بهترین پاسخی که بشود برایش یافت، پاسخی دینی باشد.
☞@PublicExit☜
رابطه دین و اخلاق!
در دین سنتی، اساس جلب رضایت خداوند است و رابطه انسان با انسان مهم نیست زیرا فرد جلب رضایت خداوند را از رعایت حقوق انسانهای دیگر مهمتر میداند و به همین دلیل میتواند حقوق افراد انسانی را به سادگی نقض کند.
به عبارت دیگر، در دین سنتی انسان فقط در برابر خداوند مسئول و مکلّف است و باید مراقب آخرت خود باشد. بدین ترتیب از همان آغاز تمام معیارهای اخلاق دینی به هم میریزد و در کنترل متولیان دین قرار میگیرد. دروغگویی، نقض حقوق دیگران، خلافکاری، اختلاس، حتی ارتکاب به فساد و جرم و جنایت با "کسب رضایت خداوند" میتواند توجیه شود و در نتیجه بیاخلاقی به یک هنجار اجتماعی بدل میگردد، فتواهای مجتهدان برای قتل افراد بیگناه، مانند قتلهای زنجیرهای اینگونه انجام گرفت.
زوال اخلاقی در جامعه دینی از آنجا آغاز میشود که انسانها بنا به توصیه پیامبر و امامان و فقها میپذیرند که باید مراقب آخرت خود باشند. در مناسبات سنتی، متولیان دین مفسّر دین و اخلاق شمرده میشوند، در شرایطی که دین و دولت درهم ادغام شدهاند متولی دین قادر است با به کارگیری اهرم قدرت سیاسی احکام و مناسک دینی مورد نظر خود را در ذهنیّت دینباوران بازتولید و به جامعه نیز تحمیل کند.
در مناسبات دینی، عقلانیّتی در باور دینی و عمل اخلاقی مرتبط با آن نیست، آنچه هست بر بستر اعتقاد است. در جامعهای با حکومت دینی، به دلیل کنترلِ انحصاریِ امکانات و امتیازهای غیر دینی و مدنی توسط حکومت، به ناچار رابطههایی بر اساس دروغِ دو جانبه و تظاهر به دینداری شکل میگیرد که بر بستر هیچ اعتقادی نیست و تنها با تظاهر به دینداری رضایت متولیان دین و صاحبان قدرت را جلب میکند.
به طور مثال کارکنان سازمانهای دولتی برای نگهداری شغل خود مجبور به تظاهر به دینداری میشوند، اینگونه هم دین و هم دولت به فساد کشیده میشوند و جامعه را نیز آلوده خود میکنند.
☞@PublicExit☜
رابطه دین و اخلاق!
در دین سنتی، اساس جلب رضایت خداوند است و رابطه انسان با انسان مهم نیست زیرا فرد جلب رضایت خداوند را از رعایت حقوق انسانهای دیگر مهمتر میداند و به همین دلیل میتواند حقوق افراد انسانی را به سادگی نقض کند.
به عبارت دیگر، در دین سنتی انسان فقط در برابر خداوند مسئول و مکلّف است و باید مراقب آخرت خود باشد. بدین ترتیب از همان آغاز تمام معیارهای اخلاق دینی به هم میریزد و در کنترل متولیان دین قرار میگیرد. دروغگویی، نقض حقوق دیگران، خلافکاری، اختلاس، حتی ارتکاب به فساد و جرم و جنایت با "کسب رضایت خداوند" میتواند توجیه شود و در نتیجه بیاخلاقی به یک هنجار اجتماعی بدل میگردد، فتواهای مجتهدان برای قتل افراد بیگناه، مانند قتلهای زنجیرهای اینگونه انجام گرفت.
زوال اخلاقی در جامعه دینی از آنجا آغاز میشود که انسانها بنا به توصیه پیامبر و امامان و فقها میپذیرند که باید مراقب آخرت خود باشند. در مناسبات سنتی، متولیان دین مفسّر دین و اخلاق شمرده میشوند، در شرایطی که دین و دولت درهم ادغام شدهاند متولی دین قادر است با به کارگیری اهرم قدرت سیاسی احکام و مناسک دینی مورد نظر خود را در ذهنیّت دینباوران بازتولید و به جامعه نیز تحمیل کند.
در مناسبات دینی، عقلانیّتی در باور دینی و عمل اخلاقی مرتبط با آن نیست، آنچه هست بر بستر اعتقاد است. در جامعهای با حکومت دینی، به دلیل کنترلِ انحصاریِ امکانات و امتیازهای غیر دینی و مدنی توسط حکومت، به ناچار رابطههایی بر اساس دروغِ دو جانبه و تظاهر به دینداری شکل میگیرد که بر بستر هیچ اعتقادی نیست و تنها با تظاهر به دینداری رضایت متولیان دین و صاحبان قدرت را جلب میکند.
به طور مثال کارکنان سازمانهای دولتی برای نگهداری شغل خود مجبور به تظاهر به دینداری میشوند، اینگونه هم دین و هم دولت به فساد کشیده میشوند و جامعه را نیز آلوده خود میکنند.
☞@PublicExit☜
@PublicExit
ایمان پاسخی برای شما ندارد، بلکه فقط شما را از پرسشگری باز میدارد.
ایمان پاسخی برای شما ندارد، بلکه فقط شما را از پرسشگری باز میدارد.
💥آیا دین زرتشتی یک دین مترقی است؟
✨شروین فریدنژاد| استاد مطالعات ادیان دانشگاه وین و محقق دانشگاه فرای برلین
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
http://bit.ly/2nsMIyh
✨شروین فریدنژاد| استاد مطالعات ادیان دانشگاه وین و محقق دانشگاه فرای برلین
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
http://bit.ly/2nsMIyh
Telegraph
آیا دین زرتشتی یک دین مترقی است؟
برخی گروههای علاقهمند به گذشته باستانی و امپراطوری ایرانِ پیش از اسلام، به خصوص در سالهای پس از انقلاب ۵۷، از دین زرتشتی به عنوان دین مترقی ایرانیان باستان یاد کردهاند. در این سالها گفتمانی پررنگ شده که دین زرتشتی را دین کوروش میداند و برداشتی از این…
☞@PublicExit☜
در طول تاریخ با اسم و در راه هیچ موجود و عقیدهای بیشتر از نام خدا و راه ادیان، انسانهای بیگناه روانه سینه قبرستان نشدهاند!
بیشتر جنگهای خونبار تاریخ بر سر خدا و اینکه قدرت کدامین خدا بیشتر است و کدامین خدا حق است، رخ داده و پدران و برادران و فرزندان بسیاری را به کشتارگاه بشریت فرستاده و مادران و خواهران و همسران بیشماری را داغدار کرده و اسیر چنگال جبهه برنده جنگ کرده است.
ادیان حقوق انسانی را از آدمی سلب کرده و از لذت اندیشیدن و منطقی پنداشتن محروم ساخته و به جای تمامی داشتهها و حقوقی که از بشر به نام خدا گرفتهاند تُخم بغض و کینه و نفرت و انتقامجویی را در دل و جان کاشته است.
یهودیت از جنایات مسیحیان بر علیه مردمان بیگناه یهودی به مردمش میگوید؛ مسیحیت از خیانت یهودیان به عیسی مسیح قصهها گفته و یهودیان را مسئول زجر کشیدن مسیح میداند؛ اسلام هم که به طور کلی، تمامی انسانهای نامسلمان جهان را نجس، کافر و بیشعور خوانده و پیروانش را به کشتن کافران تشویق میکند!
آیا انسانیت و نوع دوستی در لابهلای این همه کثافت و نفرت موجود در ادیان، غرق نشده و از بین نرفته است؟ آیا زمان آن نرسیده که انسانها، مسائل دینی و مذهبی و رنگی و نژادی خود را به کناری گذاشته و فقط انسان باشند؟ مگر انسان بودن چه اشکالی دارد که حتماً باید با برچسب یهودی و مسلمان و مسیحی زدن بر روی آن، ماهیت زیبایش را به گند کشید؟
تمامی دنیا از ترورهای انسانهای مذهبی و کشته شدن انسانهای بیگناه به دست آنان پُر شده است. چند هزار کودک و زن و مرد بیگناه دیگر باید قربانی عقاید انسانهای مذهبی شوند؟ چند بُمب دیگر باید در متروهای لندن، مسکو و… منفجر شده و هزاران تن را به خاک و خون بکشاند تا مردمان بیاموزند که باید از عقاید مذهبی پرهیز کرد؟ چند کلوب دیگر بمانند کلوب همجنسگرایان شهر اورلاندو باید مورد حمله قرار بگیرد و تعدادی انسان که آزاری به کسی نرسانده بودند کشته شوند تا مردمان بدانند دین به چه اندازه خطرناک است؟ چند برج دیگر با دهها هزار نفر انسان ساکن در آن، همچون برجهای دو قلوی آمریکا باید با خاک یکسان شود و ... تا انسانها دریابند که آنچه که در زندگی به آن نیاز دارند، عشق، انسان دوستی، مهربانی، گذشت و فداکاری است و نه دین و عقاید ضد انسانی و مذهبی؟
آیا مذهب تا به امروز به اندازه کافی از انسان ها قربانی نگرفته و دنیای انسانها را با وحشت، ترور و عملیاتهای خونبار به منجلابی تاریک و ترسناک تبدیل نکرده است؟
☞@PublicExit☜
در طول تاریخ با اسم و در راه هیچ موجود و عقیدهای بیشتر از نام خدا و راه ادیان، انسانهای بیگناه روانه سینه قبرستان نشدهاند!
بیشتر جنگهای خونبار تاریخ بر سر خدا و اینکه قدرت کدامین خدا بیشتر است و کدامین خدا حق است، رخ داده و پدران و برادران و فرزندان بسیاری را به کشتارگاه بشریت فرستاده و مادران و خواهران و همسران بیشماری را داغدار کرده و اسیر چنگال جبهه برنده جنگ کرده است.
ادیان حقوق انسانی را از آدمی سلب کرده و از لذت اندیشیدن و منطقی پنداشتن محروم ساخته و به جای تمامی داشتهها و حقوقی که از بشر به نام خدا گرفتهاند تُخم بغض و کینه و نفرت و انتقامجویی را در دل و جان کاشته است.
یهودیت از جنایات مسیحیان بر علیه مردمان بیگناه یهودی به مردمش میگوید؛ مسیحیت از خیانت یهودیان به عیسی مسیح قصهها گفته و یهودیان را مسئول زجر کشیدن مسیح میداند؛ اسلام هم که به طور کلی، تمامی انسانهای نامسلمان جهان را نجس، کافر و بیشعور خوانده و پیروانش را به کشتن کافران تشویق میکند!
آیا انسانیت و نوع دوستی در لابهلای این همه کثافت و نفرت موجود در ادیان، غرق نشده و از بین نرفته است؟ آیا زمان آن نرسیده که انسانها، مسائل دینی و مذهبی و رنگی و نژادی خود را به کناری گذاشته و فقط انسان باشند؟ مگر انسان بودن چه اشکالی دارد که حتماً باید با برچسب یهودی و مسلمان و مسیحی زدن بر روی آن، ماهیت زیبایش را به گند کشید؟
تمامی دنیا از ترورهای انسانهای مذهبی و کشته شدن انسانهای بیگناه به دست آنان پُر شده است. چند هزار کودک و زن و مرد بیگناه دیگر باید قربانی عقاید انسانهای مذهبی شوند؟ چند بُمب دیگر باید در متروهای لندن، مسکو و… منفجر شده و هزاران تن را به خاک و خون بکشاند تا مردمان بیاموزند که باید از عقاید مذهبی پرهیز کرد؟ چند کلوب دیگر بمانند کلوب همجنسگرایان شهر اورلاندو باید مورد حمله قرار بگیرد و تعدادی انسان که آزاری به کسی نرسانده بودند کشته شوند تا مردمان بدانند دین به چه اندازه خطرناک است؟ چند برج دیگر با دهها هزار نفر انسان ساکن در آن، همچون برجهای دو قلوی آمریکا باید با خاک یکسان شود و ... تا انسانها دریابند که آنچه که در زندگی به آن نیاز دارند، عشق، انسان دوستی، مهربانی، گذشت و فداکاری است و نه دین و عقاید ضد انسانی و مذهبی؟
آیا مذهب تا به امروز به اندازه کافی از انسان ها قربانی نگرفته و دنیای انسانها را با وحشت، ترور و عملیاتهای خونبار به منجلابی تاریک و ترسناک تبدیل نکرده است؟
☞@PublicExit☜
@PublicExit
توهین به مقدسات، سخن و عبارتی است که برای محافظت از دین شما در برابر شکست در بحثها ممنوع شده است.
توهین به مقدسات، سخن و عبارتی است که برای محافظت از دین شما در برابر شکست در بحثها ممنوع شده است.
💥دو اسلام و یک پیامبر
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
https://goo.gl/8kuyAF
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
https://goo.gl/8kuyAF
Telegraph
دو اسلام و یک پیامبر
این ادعا که داعش به آموزههای محمد پایبند نیست و این جریان تکفیری به دین اسلام ربطی ندارد، نه تنها گمراه کننده است بلکه بسیار خطرناک هم هست. داعش کاری نکرده که پیامبر اسلام نکرده باشد. در زمان محمد هم دگراندیشان را به بردگی وا میداشتند و در جنگهای صدر…
☞@PublicExit☜
برخی میپندارند اگر تعصب را از مذهب بزدائیم، رام و بیخطر خواهد شد، اما خاستگاه تعصب، منافع فرقهای و نهایتاً طبقاتی است، یعنی دقیقاً همان چیزی که مذهب برای حفظ آن بوجود آمده است، گویی بخواهیم ماهیت مذهب را از آن بگیریم. این تعصب است که با طرد مذهب رام خواهد شد و نه برعکس.
بزرگترین خطر برای مذهب وقتی است که بخواهد خود را ثابت کند، عقلانی جلوهدادن باورهای مذهبی خروج از قلمروی دوکسا به قلمروی اپیستمه است یعنی خروج از باورهای پذیرفته شده اما اندیشیده نشده به باورهای اندیشده شده اما پذیرفته نشده.
یک آخوند یا گدا است یا پادشاه. یعنی یا او برای آخرت مردم پول مفت گدایی میکند یا برای دنیای خودش پول مفت اخاذی میکند.
اینکه جمهوری اسلامی از اسلام سوءاستفاده میکند مثل این است که بگوئیم دروغگو نباید از جهل دیگری استفاده ببرد. خرافات برای فریبکاری بوجود آمده و به دست همان فریبکاران ساخته شده است.
برخی برای مدرن کردن مذهب میگویند که از متن مقدس تعابیر متفاوتی میتوان کرد و هیچ تفسیری مطلقاً بر دیگری رجحان ندارد. اما این چه خدایی است که قدرت انتقال مطلبش اینقدر ضعیف است. خدایی که زمان و مکان را آفریده اما صحت سخنانش تابعی از همان آفریدههایش یعنی زمان و مکان میشود!
اما تفاسیر مختلف فقط یک بازی مقولاتی است: مثلاً وقتی خدا به زنان میگوید سر و اندام خود را بپوشانید، عدهای با استفاده از مقوله کمیت میگویند برای همه نگفته و برای برخی گفته است، عدهای با استفاده از مقوله زمان میگویند، در آن زمان گفته و برای اکنون نگفته و عدهای هم با استفاده از مقوله نسبت میگویند مشروط به شرایطی گفته و همیشگی نیست. اما آیا خدا مقولات ارسطویی را نمیشناخته؟
☞@PublicExit☜
برخی میپندارند اگر تعصب را از مذهب بزدائیم، رام و بیخطر خواهد شد، اما خاستگاه تعصب، منافع فرقهای و نهایتاً طبقاتی است، یعنی دقیقاً همان چیزی که مذهب برای حفظ آن بوجود آمده است، گویی بخواهیم ماهیت مذهب را از آن بگیریم. این تعصب است که با طرد مذهب رام خواهد شد و نه برعکس.
بزرگترین خطر برای مذهب وقتی است که بخواهد خود را ثابت کند، عقلانی جلوهدادن باورهای مذهبی خروج از قلمروی دوکسا به قلمروی اپیستمه است یعنی خروج از باورهای پذیرفته شده اما اندیشیده نشده به باورهای اندیشده شده اما پذیرفته نشده.
یک آخوند یا گدا است یا پادشاه. یعنی یا او برای آخرت مردم پول مفت گدایی میکند یا برای دنیای خودش پول مفت اخاذی میکند.
اینکه جمهوری اسلامی از اسلام سوءاستفاده میکند مثل این است که بگوئیم دروغگو نباید از جهل دیگری استفاده ببرد. خرافات برای فریبکاری بوجود آمده و به دست همان فریبکاران ساخته شده است.
برخی برای مدرن کردن مذهب میگویند که از متن مقدس تعابیر متفاوتی میتوان کرد و هیچ تفسیری مطلقاً بر دیگری رجحان ندارد. اما این چه خدایی است که قدرت انتقال مطلبش اینقدر ضعیف است. خدایی که زمان و مکان را آفریده اما صحت سخنانش تابعی از همان آفریدههایش یعنی زمان و مکان میشود!
اما تفاسیر مختلف فقط یک بازی مقولاتی است: مثلاً وقتی خدا به زنان میگوید سر و اندام خود را بپوشانید، عدهای با استفاده از مقوله کمیت میگویند برای همه نگفته و برای برخی گفته است، عدهای با استفاده از مقوله زمان میگویند، در آن زمان گفته و برای اکنون نگفته و عدهای هم با استفاده از مقوله نسبت میگویند مشروط به شرایطی گفته و همیشگی نیست. اما آیا خدا مقولات ارسطویی را نمیشناخته؟
☞@PublicExit☜
@PublicExit
اسلام دین صلح و آرامش است، همانطور که مارهای شاهکبرا حیوانات اهلی خانوادگی هستند!
اسلام دین صلح و آرامش است، همانطور که مارهای شاهکبرا حیوانات اهلی خانوادگی هستند!
💥آیا ما حق توهین به مقدسات را داریم؟ تحت چه شرایطی جایز است؟ آیا فایدهای هم در بردارد؟
✨ابراهیم سلطانی| پزشک، استاد علوم و نظریههای سیاسی دانشگاه میشیگان شرقی
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
http://bit.ly/2OyyVBV
✨ابراهیم سلطانی| پزشک، استاد علوم و نظریههای سیاسی دانشگاه میشیگان شرقی
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
http://bit.ly/2OyyVBV
Telegraph
آیا ما حق توهین به مقدسات را داریم؟ تحت چه شرایطی جایز است؟ آیا فایدهای هم در بردارد؟
امر مقدس به لحاظ تاریخی شدیداً طنین مذهبی دارد، یعنی متون، شخصیتها، مکان و اشیایی که مقدس تلقی میشوند به لحاظ تاریخی با مفاهیمی مثل خدا، دیانت و الوهیت ارتباط محکم و بسیطی دارند. امر مقدس در اطراف خودش مرز میکشد، به یک تعبیر حریمی غیرقابل عبور دارد. در…
@PublicExit
دین به مردم روزی نمیرساند...
این مردمند که به یکدیگر روزی میرسانند!
برای خوب بودن نیازی به خدا نیست!
دین به مردم روزی نمیرساند...
این مردمند که به یکدیگر روزی میرسانند!
برای خوب بودن نیازی به خدا نیست!
@PublicExit
#ریچارد_داوکینز| خدا میخواهد سرطان شما را درمان کند، اما فقط در صورتی که خیلی دعا کنی. اوه! و خیلی هم متأسف است که باعث شده سرطان بگیری.
#ریچارد_داوکینز| خدا میخواهد سرطان شما را درمان کند، اما فقط در صورتی که خیلی دعا کنی. اوه! و خیلی هم متأسف است که باعث شده سرطان بگیری.