شر بزرگِ گفته نشده در فرهنگ ما توحید است. از یک متن دوران بربریّت برنز، به نام عهد عتیق، سه دین غیرانسانی نشأت گرفتهاند: یهودیت، مسیحیت و اسلام.
اینها ادیانی آسمانی هستند. به معنای دقیق کلمه ادیانی هستند پدرسالار. خدایشان یک پدر قادر متعال است که طی بیش از ٢٠٠٠ سال او و نمایندگان مذکر زمینیاش در کشورهای مبتلا به این ادیان آسمانی به زنان نفرت روا داشتهاند.
البته این خدای آسمانی حسود است، او نیاز به اطاعت هر کسی که بر روی زمین است دارد، نه به عنوان خدا فقط برای یک قبیله، بلکه برای همه خلق شده است.
کسانی که میخواهند او را رد کنند یا باید به بندگانش تبدیل شوند و برای رضای او بکشند یا کشته شوند.
در نهایت، توتالیتاریسم تنها نوع از سیاست است که واقعاً میتواند در خدمت هدف خدای آسمانی باشد.
یوجین لوتر گور ویدال (تولد: ۳ اکتبر ۱۹۲۵. درگذشت: ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۲) از رماننویسان و نمایشنامهنویسان معروف آمریکایی و فعال سیاسی بود.
Eugene Luther Gore Vida
☞@PublicExit☜
اینها ادیانی آسمانی هستند. به معنای دقیق کلمه ادیانی هستند پدرسالار. خدایشان یک پدر قادر متعال است که طی بیش از ٢٠٠٠ سال او و نمایندگان مذکر زمینیاش در کشورهای مبتلا به این ادیان آسمانی به زنان نفرت روا داشتهاند.
البته این خدای آسمانی حسود است، او نیاز به اطاعت هر کسی که بر روی زمین است دارد، نه به عنوان خدا فقط برای یک قبیله، بلکه برای همه خلق شده است.
کسانی که میخواهند او را رد کنند یا باید به بندگانش تبدیل شوند و برای رضای او بکشند یا کشته شوند.
در نهایت، توتالیتاریسم تنها نوع از سیاست است که واقعاً میتواند در خدمت هدف خدای آسمانی باشد.
یوجین لوتر گور ویدال (تولد: ۳ اکتبر ۱۹۲۵. درگذشت: ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۲) از رماننویسان و نمایشنامهنویسان معروف آمریکایی و فعال سیاسی بود.
Eugene Luther Gore Vida
☞@PublicExit☜
💥سادات ایران| سیّدهای دروغین
(بخش دوم ۲/۴| لینک بخش نخست در پایان این مقاله اضافه شده است).
✨نویسنده: ویلم فلور ایرانشناس معروف هلندی| عباس جوادی
گفتار زیر دوّمین بخش از رساله ۴ قسمتی به قلم ویلم فلور درباره نقش اجتماعی و سیاسی سیّدها در ایران است.
Willem Floor: Seyyeds in Qajar Iran According to European Sources; in: Studia Iranica, 45/2, 2016
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
http://bit.ly/2M4ZOj9
(بخش دوم ۲/۴| لینک بخش نخست در پایان این مقاله اضافه شده است).
✨نویسنده: ویلم فلور ایرانشناس معروف هلندی| عباس جوادی
گفتار زیر دوّمین بخش از رساله ۴ قسمتی به قلم ویلم فلور درباره نقش اجتماعی و سیاسی سیّدها در ایران است.
Willem Floor: Seyyeds in Qajar Iran According to European Sources; in: Studia Iranica, 45/2, 2016
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
http://bit.ly/2M4ZOj9
Telegraph
سادات ایران| سیّدهای دروغین| (بخش دوم ۲/۴)
گفتار زیر دومین بخش از چکیده رساله ای است به قلم ایرانشناس معروف هلندی ویلم فلور درباره نقش اجتماعی و سیاسی سیّدها در ایران دوره قاجار طبق منابع اروپایی که در سال ۲۰۱۶ در مجله مطالعات ایرانی با این مشخصات منتشر شده است: Willem Floor: Seyyeds in Qajar Iran…
@PublicExit
هر چه بیشتر بدانید کمتر احتمال دارد شما به دین باور داشته باشید!
هر چه بیشتر بدانید کمتر احتمال دارد شما به دین باور داشته باشید!
هیچ هارمونی بین علم و دین وجود ندارد. زمانی که علم یک نوزاد بود، دین در صدد خفهکردن او در گهواره بود.
اکنون که علم به جوانی و دین (خرافات) به پیری و کودنی رسیده است، ترسان و لرزان و متلاشی و فلج و متزلزل شده است به علم میگوید: بیا با هم دوست شویم.
این مرا به یاد معاملهای میاندازد که خروس آرزو داشت با اسب انجام دهد: بیا با هم توافق کنیم که پا روی پای یک دیگر نگذاریم.
#رابرت_اینگرسول| وکیل و سخنران (1833-1899)
☞@PublicExit☜
https://goo.gl/gfZzwH
اکنون که علم به جوانی و دین (خرافات) به پیری و کودنی رسیده است، ترسان و لرزان و متلاشی و فلج و متزلزل شده است به علم میگوید: بیا با هم دوست شویم.
این مرا به یاد معاملهای میاندازد که خروس آرزو داشت با اسب انجام دهد: بیا با هم توافق کنیم که پا روی پای یک دیگر نگذاریم.
#رابرت_اینگرسول| وکیل و سخنران (1833-1899)
☞@PublicExit☜
https://goo.gl/gfZzwH
💥سادات ایران| احترام همراه با ترس
(بخش سوم ۳/۴) | لینک بخشهای پیشین در پایان این مقاله اضافه شده است).
✨نویسنده: ویلم فلور ایرانشناس معروف هلندی| عباس جوادی
گفتار زیر سومین بخش از رساله ۴ قسمتی به قلم ویلم فلور درباره نقش اجتماعی و سیاسی سیّدها در ایران است.
Willem Floor: Seyyeds in Qajar Iran According to European Sources; in: Studia Iranica, 45/2, 2016
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
https://goo.gl/YdLYid
(بخش سوم ۳/۴) | لینک بخشهای پیشین در پایان این مقاله اضافه شده است).
✨نویسنده: ویلم فلور ایرانشناس معروف هلندی| عباس جوادی
گفتار زیر سومین بخش از رساله ۴ قسمتی به قلم ویلم فلور درباره نقش اجتماعی و سیاسی سیّدها در ایران است.
Willem Floor: Seyyeds in Qajar Iran According to European Sources; in: Studia Iranica, 45/2, 2016
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
https://goo.gl/YdLYid
Telegraph
سادات ایران| احترام همراه با ترس| (بخش سوم ۳/۴)
گفتار زیر سومین بخش از چکیده رساله ای است به قلم ایرانشناس معروف هلندی ویلم فلور درباره نقش اجتماعی و سیاسی سیّدها در ایران دوره قاجار طبق منابع اروپایی که در سال ۲۰۱۶ در مجله مطالعات ایرانی با این مشخصات منتشر شده است: Willem Floor: Seyyeds in Qajar Iran…
@PublicExit
آیا شما شکلاتِ بدون بستهبندی را ترجیح میدهید یا بستهبندی شده؟
زنان مسلمان برای تبلیغ حجاب خودشان را شکلات فرض میکنند در حالی که مدعیاند غرب زنان را کالا میداند!
آیا شما شکلاتِ بدون بستهبندی را ترجیح میدهید یا بستهبندی شده؟
زنان مسلمان برای تبلیغ حجاب خودشان را شکلات فرض میکنند در حالی که مدعیاند غرب زنان را کالا میداند!
💥سادات ایران| کسب و کار سیّدها
(بخش چهارم و پایانی ۴/۴| لینک بخشهای پیشین در پایان این مقاله اضافه شده است).
✨نویسنده: ویلم فلور ایرانشناس معروف هلندی| عباس جوادی
گفتار زیر بخش چهارم و پایانی از رساله ۴ قسمتی به قلم ویلم فلور درباره نقش اجتماعی و سیاسی سیّدها در ایران است.
Willem Floor: Seyyeds in Qajar Iran According to European Sources; in: Studia Iranica, 45/2, 2016
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
https://goo.gl/trDSzq
(بخش چهارم و پایانی ۴/۴| لینک بخشهای پیشین در پایان این مقاله اضافه شده است).
✨نویسنده: ویلم فلور ایرانشناس معروف هلندی| عباس جوادی
گفتار زیر بخش چهارم و پایانی از رساله ۴ قسمتی به قلم ویلم فلور درباره نقش اجتماعی و سیاسی سیّدها در ایران است.
Willem Floor: Seyyeds in Qajar Iran According to European Sources; in: Studia Iranica, 45/2, 2016
💫برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
https://goo.gl/trDSzq
Telegraph
سادات ایران| کسب و کار سیّدها| (بخش چهارم و پایانی ۴/۴)
گفتار زیر بخش چهارم و پایانی از چکیده رسالهای است به قلم ایرانشناس معروف هلندی ویلم فلور درباره نقش اجتماعی و سیاسی سیّدها در ایران دوره قاجار طبق منابع اروپایی که در سال ۲۰۱۶ در مجله مطالعات ایرانی با این مشخصات منتشر شده است: Willem Floor: Seyyeds in…
@PublicExit
تمامی ما از هنگام تولد خداناباوریم تا زمانی که کسی دروغ گفتن به ما را شروع میکند.
تمامی ما از هنگام تولد خداناباوریم تا زمانی که کسی دروغ گفتن به ما را شروع میکند.
☞@PublicExit☜
عدالت الهی در ادیان ابراهیمی
برای پرداختن به مفهوم عدالت الهی باید سراغ تعریف مشخصی از خدا برویم. تعریفی که ما اینجا با آن سر و کار داریم به خاطر این که افراد بیشتری با آن درگیرند؛ تعریفی است که در آن خداوند شخصی است که دارای ذهن، آگاهی، اراده و یک سری ویژگیهای اخلاقی است و ما فرض میکنیم که این شخص جهان را آفریده. سعی میکنیم با بررسی جهانی که آفریده متوجه بشویم چه ویژگیهایی داشته. مثلاً ما با کمک علوم طبیعی متوجه شدیم که جهان یک سری قوانینی دارد.
خب پس جهانی که دارای این قوانین است، آفریده خدایی باشد از این قانونمندی میتوانیم راجع به آن آفریننده نتیجهگیریهایی بکنیم. مثلاً برخی نتیجه گرفتهاند که این نشاندهنده این است که خداوندی دانا و توانا جهان را آفریده. حالا بر همین اساس میتوانیم به جهانمان نگاه کنیم و ببینیم که اگر این جهان خالقی داشته آیا میتوانیم از این خلقت نتیجه بگیریم که خالق آن عادل هم هست یا نه.
خب ما اگر خیلی ساده به جهان خودمان نگاه کنیم میبینیم که دنیایی است که در آن تبعیضهای جنسیتی و اقتصادی و نژادی و مذهبی و دیگر انواع تبعیض بهوفور و آن هم نه صرفاً در دوران ما بلکه در طول تاریخ وجود داشته. اگر شخصی زن به دنیا بیاید از ابتدای عمر خودش در معرض تبعیضهای مردسالاری قرار میگیرد تا پایان عمرش. یا اگر شخصی در خانواده تنگدستی به دنیا بیاید در تمام عمر در معرض تبعیضهای اقتصادی خواهد بود. کسی که بخواهد ادعا کند که جهان عادلانه است باید تکلیف این تبعیضها را روشن کند.
آنچه مد نظر من است یک مقدار صبغه آنارشیستی دارد و آن این که ما هر کجا تبعیضی ببینیم شخصی که قائل است که این تبعیض درست و بجاست باید دلیلی بیاورد و اگر دلیلی نیاورد پس ما هم نمیتوانیم آن را بپذیریم. اگر خدایی این جهان را آفریده و ما را هم انسانهای مختاری آفریده چرا به ما سیستم سیاسی اقتصادی معرفی نکرده که بتوانیم با پیاده کردن آن تبعیض را از بین ببریم. بخصوص که آن خدای مدنظر ما قرار است داور ما هم باشد.
درد و رنج بیهوده صرفاً محدود به دنیای ما انسانها نیست. در دنیای حیوانات هم درد و رنج در مقیاسی واقعاً باور نکردنی و به صورت روزانه وجود دارد و یعنی علاوه بر این که حیوانات در حال دریدن و شکار کردن یکدیگرند ما انسانها هم در حال سلاخی کردن روزانه میلیاردها حیوان هستیم. خب اینجا مثلاً میتوانیم بپرسیم که چرا ما و دیگر حیوانات به شکلی آفریده نشدیم که برای غذا خوردن و زنده ماندن نیازی به کشتن همدیگر نداشته باشیم.
☞@PublicExit☜
در مورد کتب مقدس مثلاً ما در عهد عتیق بهتنهایی همه جور مجازات و خشونتهای واقعاً ناعادلانه داریم که به خدا منتسب میشود. مثلاً فرض کنید که یک نفر یا یک گروه معدودی یا قومی کار اشتباهی انجام میدهند و بعد کل مردم آن شهر یا ناحیه نابود میشوند به خاطر اشتباه یک یا چند نفر.
معمولاً گفته میشود که ما انسانها هر زمانی یک تصور متفاوتی از عدالت داریم. این در مقام توصیف کاملاً صحیح است ولی به نظر میآید که اگر کتابی قرار است خاستگاه الهی داشته باشد باید در مقام تجویز بربیاید و تجویزی کند که برای همیشه درست باشد.
مثلاً زنها در طول تاریخ صدایی نداشتهاند. پس آن در مقام توصیف هم جای بحث هست که آیا در جوامعی که مردسالاری چنان قوی بوده که به نظر میرسیده زنان خودشان هم این شرایط را پذیرفتهاند واقعاً این طور بوده؟ جای شک است.
در تصویر دینی خداوند قرار است انسان را بیازماید و از لوازم این آزمایش، اراده و اختیار داشتن است. خب حالا ما اصلاً بپرسیم که چه نیازی است که انسان آفریده شود که بخواهیم او را بیازمائیم؟ ما میگوئیم که انسان آفریده شده. حالا آیا شرایط برابر است؟ آیا ما انسانها در شرایط برابری در جامعه شروع میکنیم؟ نه.
وقتی که گفته میشود هر انسانی با توجه به تواناییها و شرایط و تلاش خودش سنجیده میشود، یک پرسشی که باقی میماند این است که انسانی که در یک جامعه به دنیا میآید و او در معرض همه این تبعیضها هست، تجربه بسیار ناخوشایندی در این دنیا خواهد داشت. تکلیف این رنج و تجربه این رنج و این ملامت چه خواهد شد؟ یعنی آیا بر فرض که در جهان دیگری این انسان وارد بهشت یا چنین جایی بشود، تکلیف این رنج در این جهان چه خواهد شد؟ این را که هیچگاه نمیتوان جبران کرد.
☞@PublicExit☜
عدالت الهی در ادیان ابراهیمی
برای پرداختن به مفهوم عدالت الهی باید سراغ تعریف مشخصی از خدا برویم. تعریفی که ما اینجا با آن سر و کار داریم به خاطر این که افراد بیشتری با آن درگیرند؛ تعریفی است که در آن خداوند شخصی است که دارای ذهن، آگاهی، اراده و یک سری ویژگیهای اخلاقی است و ما فرض میکنیم که این شخص جهان را آفریده. سعی میکنیم با بررسی جهانی که آفریده متوجه بشویم چه ویژگیهایی داشته. مثلاً ما با کمک علوم طبیعی متوجه شدیم که جهان یک سری قوانینی دارد.
خب پس جهانی که دارای این قوانین است، آفریده خدایی باشد از این قانونمندی میتوانیم راجع به آن آفریننده نتیجهگیریهایی بکنیم. مثلاً برخی نتیجه گرفتهاند که این نشاندهنده این است که خداوندی دانا و توانا جهان را آفریده. حالا بر همین اساس میتوانیم به جهانمان نگاه کنیم و ببینیم که اگر این جهان خالقی داشته آیا میتوانیم از این خلقت نتیجه بگیریم که خالق آن عادل هم هست یا نه.
خب ما اگر خیلی ساده به جهان خودمان نگاه کنیم میبینیم که دنیایی است که در آن تبعیضهای جنسیتی و اقتصادی و نژادی و مذهبی و دیگر انواع تبعیض بهوفور و آن هم نه صرفاً در دوران ما بلکه در طول تاریخ وجود داشته. اگر شخصی زن به دنیا بیاید از ابتدای عمر خودش در معرض تبعیضهای مردسالاری قرار میگیرد تا پایان عمرش. یا اگر شخصی در خانواده تنگدستی به دنیا بیاید در تمام عمر در معرض تبعیضهای اقتصادی خواهد بود. کسی که بخواهد ادعا کند که جهان عادلانه است باید تکلیف این تبعیضها را روشن کند.
آنچه مد نظر من است یک مقدار صبغه آنارشیستی دارد و آن این که ما هر کجا تبعیضی ببینیم شخصی که قائل است که این تبعیض درست و بجاست باید دلیلی بیاورد و اگر دلیلی نیاورد پس ما هم نمیتوانیم آن را بپذیریم. اگر خدایی این جهان را آفریده و ما را هم انسانهای مختاری آفریده چرا به ما سیستم سیاسی اقتصادی معرفی نکرده که بتوانیم با پیاده کردن آن تبعیض را از بین ببریم. بخصوص که آن خدای مدنظر ما قرار است داور ما هم باشد.
درد و رنج بیهوده صرفاً محدود به دنیای ما انسانها نیست. در دنیای حیوانات هم درد و رنج در مقیاسی واقعاً باور نکردنی و به صورت روزانه وجود دارد و یعنی علاوه بر این که حیوانات در حال دریدن و شکار کردن یکدیگرند ما انسانها هم در حال سلاخی کردن روزانه میلیاردها حیوان هستیم. خب اینجا مثلاً میتوانیم بپرسیم که چرا ما و دیگر حیوانات به شکلی آفریده نشدیم که برای غذا خوردن و زنده ماندن نیازی به کشتن همدیگر نداشته باشیم.
☞@PublicExit☜
در مورد کتب مقدس مثلاً ما در عهد عتیق بهتنهایی همه جور مجازات و خشونتهای واقعاً ناعادلانه داریم که به خدا منتسب میشود. مثلاً فرض کنید که یک نفر یا یک گروه معدودی یا قومی کار اشتباهی انجام میدهند و بعد کل مردم آن شهر یا ناحیه نابود میشوند به خاطر اشتباه یک یا چند نفر.
معمولاً گفته میشود که ما انسانها هر زمانی یک تصور متفاوتی از عدالت داریم. این در مقام توصیف کاملاً صحیح است ولی به نظر میآید که اگر کتابی قرار است خاستگاه الهی داشته باشد باید در مقام تجویز بربیاید و تجویزی کند که برای همیشه درست باشد.
مثلاً زنها در طول تاریخ صدایی نداشتهاند. پس آن در مقام توصیف هم جای بحث هست که آیا در جوامعی که مردسالاری چنان قوی بوده که به نظر میرسیده زنان خودشان هم این شرایط را پذیرفتهاند واقعاً این طور بوده؟ جای شک است.
در تصویر دینی خداوند قرار است انسان را بیازماید و از لوازم این آزمایش، اراده و اختیار داشتن است. خب حالا ما اصلاً بپرسیم که چه نیازی است که انسان آفریده شود که بخواهیم او را بیازمائیم؟ ما میگوئیم که انسان آفریده شده. حالا آیا شرایط برابر است؟ آیا ما انسانها در شرایط برابری در جامعه شروع میکنیم؟ نه.
وقتی که گفته میشود هر انسانی با توجه به تواناییها و شرایط و تلاش خودش سنجیده میشود، یک پرسشی که باقی میماند این است که انسانی که در یک جامعه به دنیا میآید و او در معرض همه این تبعیضها هست، تجربه بسیار ناخوشایندی در این دنیا خواهد داشت. تکلیف این رنج و تجربه این رنج و این ملامت چه خواهد شد؟ یعنی آیا بر فرض که در جهان دیگری این انسان وارد بهشت یا چنین جایی بشود، تکلیف این رنج در این جهان چه خواهد شد؟ این را که هیچگاه نمیتوان جبران کرد.
☞@PublicExit☜
@PublicExit
اگر تمام ادیان صلح را آموزش میدهند، پس چرا هیچکدام از آنها نمیتوانند به آن دست پیدا کنند؟
اگر تمام ادیان صلح را آموزش میدهند، پس چرا هیچکدام از آنها نمیتوانند به آن دست پیدا کنند؟
Public Exit.pdf
2.4 MB
اثری مستند از چگونگیِ به قدرترسیدن و رسمیشدن مذهب شیعه و جنایاتش تا به امروز!
"سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران"
جلد نخست (از صفویه تا انقلاب اسلامی۵۷)
نویسنده: سهراب نیکو صفت
@PublicExit
"سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران"
جلد نخست (از صفویه تا انقلاب اسلامی۵۷)
نویسنده: سهراب نیکو صفت
@PublicExit
Public Exit.pdf
19.6 MB
اثری مستند از چگونگیِ به قدرترسیدن و رسمیشدن مذهب شیعه و جنایاتش تا به امروز!
"سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران"
جلد دوم (از انقلاب اسلامی۵۷ تا سال ۱۳۸۶)
نویسنده: سهراب نیکو صفت
@PublicExit
"سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران"
جلد دوم (از انقلاب اسلامی۵۷ تا سال ۱۳۸۶)
نویسنده: سهراب نیکو صفت
@PublicExit
@PublicExit
مسخره است وقتی که دستت ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ و ﻗﺴﻢ ﺑﺨﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﯾﯽ.
مسخره است وقتی که دستت ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ و ﻗﺴﻢ ﺑﺨﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﯾﯽ.
☞@PublicExit☜
آیا همه مسلمانان، مسلمانند؟
بسیاری از مسلمانان هستند که قائل بر وثاقت تاریخی قرآن نبوده (یعنی طبق گزارهای تاریخی این احتمال را میدهند که قرآن تحریف شده باشد، یکی از علمای اسلام در این رابطه یک کتاب کامل و جامعی تألیف نموده و بسیاری از علمای شیعه نیز معتقد بر تحریف قرآن بودهاند!) و بر این باورند که هیچ دلیلی مبنی بر وحیبودن آیات قرآن در دست نیست و اصلاً چنین چیزی (به قول سروش) استدلالبردار نمیباشد.
نمیدانند که آیا آیات قرآن کلام خداوند عالم است یا کلام محمد پیامبر و هیچ مرجح و در عین حال معترفند که هیچ دلیلی هم برای این مسئله یعنی وحیبودن آن در دست نیست!
حقوق بشر را پذیرفتهاند و تقسیم انسانها به نجس و کافر را نمیپذیرند!
برخی از آیات قرآن را میپذیرند و برخی را از اساس منکر میشوند و میگویند که به درد زمان و مکان ما نمیخورند!
سهبار شرابخوردن را مساوی با حکم اعدام نمیدانند و از اساس شرب خمر و شرابخوار را مستحق شلاق خوردن نمیدانند!
همجنسگرایی را حق طبیعی افراد میدانند!
به احکام اسلام و قرآن عمل نمیکنند و به اعدام و قطع دست و شلاق و سنگسار و ... به هیچوجه باور ندارند! (این با تحلیل هرمنوتیکی مسئله فرق دارد، این دو مسئله خلط نشود!).
سکس با زنان متأهل دشمن را بیشرمی و بیوجدانی و یک رذیلت اخلاقی میدانند!
بهائیان و اقلیّتهای مذهبی را به رسمیّت میشمارند و قائل بر اینند که نباید از آنان: ۱) جزیه گرفت. ۲) آنها نیز به اندازه مسلمین حق یکسان دارند و نباید بین مسلمان و غیر مسلمان تفاوت گذاشت!
با کفار و یهودی و مسیحی و دگراندیش دوست هستند و ارتباط صمیمی دارند و آنها را نجس نمیدانند و بر این باورند که آنان هم انسانند و پاک!
ازدواج با کفار را جایز میدانند و قائل بر نجاست ذبح غیر شرعی نیز نیستند.
☞@PublicExit☜
بسیار خُب، اندکی که بیاندیشیم و روی مسئله تمرکز داشته باشیم، به آیات قرآن و ریشه احکام فقهی، به سنت نبی و اقوال و رفتار نبی که رجوع کنیم، متوجه خواهیم شد که کل اسلام و مسلمانیت را منکر شدهاند، آیات صریح قرآن؛ کسانی که به بخشی از قرآن ایمان میآورند و بخشی دیگر را نفی میکنند را کافر میخواند، پس به بیان و لسان قرآن این افراد کافرند!
امّا آیا با این وجود که عقاید و باورهای این عده صد و هشتاد درجه با قرآن متفاوت است و اصلاً در تضاد کامل و صریح با آیات صریح قرآن است، میتوانند مدعی شوند که مسلمانند؟ آیا این تحریف آیات قرآن و به لحاظ هرمنوتیکی خیانت در متن نیست؟ آیا یک خائن در متن (نه خائن خطکشی شده چنانچه در یادداشتهای ایدئولوژیکی مشاهده میکنیم) هستند یا یک مسلمان مؤمن پاک و صادق که در پی حقیقت و کسب رضای خداوند عالم است؟
این عده همان افرادی هستند که اکثراً خود را روشنفکر دینی یا دست کم مسلمان متمدن امروزی و پیرو حقوق بشر میدانند!
چرا خودمان را گول بزنیم؟
آیا میتوان هم "مطالبهمحور و حقمدار" بود یا شد حال به هر دلیل بعد در عین حال "تکلیفمدار بود و تقلید" کرد؟ این شدنی نیست!
نمیتوان در دنیایی زیست که اطاعت محض از احکامی قبیلهای کرد یا مردمان را به آن احکام وا داشت و یک روز بر سرشان زد و با تو سری روسری را تحمل کرد و روز دیگر مانتوی جلو باز را منع کرد و روز دیگر دختران نوجوان را به بهانه رقص و شکستن سنت قرن بوقی محاکمه نمود.
نمیتوان تاریخ خواند و پژوهش تاریخی کرد و اعتراف به جنایات تاریخ اسلام نکرد!
مطالبهمحوری و حقمداری یکی از مؤلفههای اصلی زیست در این زمانه و این عصر و این نسل است. این را باید پذیرفت!
فهم آدمیان سکولار شده، نه بدین معنا که ضد دین یا دینستیز گشته بلکه زمینی شده و از هر مرجع آسمانی، فهم را رها نموده و دیگر در قید و بند این بازیهای اسکولاستیکی نیست و نمیباشد! این نکته مهم را باید فهم کرد. این مسئله را بنیادگرا و سنتگراهای دینزده نمیفهمند، امّا ما باید بفهمیم و بیش از این در لجن فرو نرویم.
☞@PublicExit☜
آیا همه مسلمانان، مسلمانند؟
بسیاری از مسلمانان هستند که قائل بر وثاقت تاریخی قرآن نبوده (یعنی طبق گزارهای تاریخی این احتمال را میدهند که قرآن تحریف شده باشد، یکی از علمای اسلام در این رابطه یک کتاب کامل و جامعی تألیف نموده و بسیاری از علمای شیعه نیز معتقد بر تحریف قرآن بودهاند!) و بر این باورند که هیچ دلیلی مبنی بر وحیبودن آیات قرآن در دست نیست و اصلاً چنین چیزی (به قول سروش) استدلالبردار نمیباشد.
نمیدانند که آیا آیات قرآن کلام خداوند عالم است یا کلام محمد پیامبر و هیچ مرجح و در عین حال معترفند که هیچ دلیلی هم برای این مسئله یعنی وحیبودن آن در دست نیست!
حقوق بشر را پذیرفتهاند و تقسیم انسانها به نجس و کافر را نمیپذیرند!
برخی از آیات قرآن را میپذیرند و برخی را از اساس منکر میشوند و میگویند که به درد زمان و مکان ما نمیخورند!
سهبار شرابخوردن را مساوی با حکم اعدام نمیدانند و از اساس شرب خمر و شرابخوار را مستحق شلاق خوردن نمیدانند!
همجنسگرایی را حق طبیعی افراد میدانند!
به احکام اسلام و قرآن عمل نمیکنند و به اعدام و قطع دست و شلاق و سنگسار و ... به هیچوجه باور ندارند! (این با تحلیل هرمنوتیکی مسئله فرق دارد، این دو مسئله خلط نشود!).
سکس با زنان متأهل دشمن را بیشرمی و بیوجدانی و یک رذیلت اخلاقی میدانند!
بهائیان و اقلیّتهای مذهبی را به رسمیّت میشمارند و قائل بر اینند که نباید از آنان: ۱) جزیه گرفت. ۲) آنها نیز به اندازه مسلمین حق یکسان دارند و نباید بین مسلمان و غیر مسلمان تفاوت گذاشت!
با کفار و یهودی و مسیحی و دگراندیش دوست هستند و ارتباط صمیمی دارند و آنها را نجس نمیدانند و بر این باورند که آنان هم انسانند و پاک!
ازدواج با کفار را جایز میدانند و قائل بر نجاست ذبح غیر شرعی نیز نیستند.
☞@PublicExit☜
بسیار خُب، اندکی که بیاندیشیم و روی مسئله تمرکز داشته باشیم، به آیات قرآن و ریشه احکام فقهی، به سنت نبی و اقوال و رفتار نبی که رجوع کنیم، متوجه خواهیم شد که کل اسلام و مسلمانیت را منکر شدهاند، آیات صریح قرآن؛ کسانی که به بخشی از قرآن ایمان میآورند و بخشی دیگر را نفی میکنند را کافر میخواند، پس به بیان و لسان قرآن این افراد کافرند!
امّا آیا با این وجود که عقاید و باورهای این عده صد و هشتاد درجه با قرآن متفاوت است و اصلاً در تضاد کامل و صریح با آیات صریح قرآن است، میتوانند مدعی شوند که مسلمانند؟ آیا این تحریف آیات قرآن و به لحاظ هرمنوتیکی خیانت در متن نیست؟ آیا یک خائن در متن (نه خائن خطکشی شده چنانچه در یادداشتهای ایدئولوژیکی مشاهده میکنیم) هستند یا یک مسلمان مؤمن پاک و صادق که در پی حقیقت و کسب رضای خداوند عالم است؟
این عده همان افرادی هستند که اکثراً خود را روشنفکر دینی یا دست کم مسلمان متمدن امروزی و پیرو حقوق بشر میدانند!
چرا خودمان را گول بزنیم؟
آیا میتوان هم "مطالبهمحور و حقمدار" بود یا شد حال به هر دلیل بعد در عین حال "تکلیفمدار بود و تقلید" کرد؟ این شدنی نیست!
نمیتوان در دنیایی زیست که اطاعت محض از احکامی قبیلهای کرد یا مردمان را به آن احکام وا داشت و یک روز بر سرشان زد و با تو سری روسری را تحمل کرد و روز دیگر مانتوی جلو باز را منع کرد و روز دیگر دختران نوجوان را به بهانه رقص و شکستن سنت قرن بوقی محاکمه نمود.
نمیتوان تاریخ خواند و پژوهش تاریخی کرد و اعتراف به جنایات تاریخ اسلام نکرد!
مطالبهمحوری و حقمداری یکی از مؤلفههای اصلی زیست در این زمانه و این عصر و این نسل است. این را باید پذیرفت!
فهم آدمیان سکولار شده، نه بدین معنا که ضد دین یا دینستیز گشته بلکه زمینی شده و از هر مرجع آسمانی، فهم را رها نموده و دیگر در قید و بند این بازیهای اسکولاستیکی نیست و نمیباشد! این نکته مهم را باید فهم کرد. این مسئله را بنیادگرا و سنتگراهای دینزده نمیفهمند، امّا ما باید بفهمیم و بیش از این در لجن فرو نرویم.
☞@PublicExit☜
☞@PublicExit☜
چرا ادیان خطرناک و مضرند؟
خیانت کردن به همسر کار بدیست ولی اگر چند همسری باشد و مذهب اجازه داده باشد کار موجهی میشود! تبعیض بین زن و مرد کار اشتباهیست ولی اگر مذهب گفته باشد که سهمیه پسر دو برابر دختر است و حتی یک پیغمبر زن هم مبعوث نشده باشد اشکالی ندارد!
کشتن آدمها جنایت محسوب میشود ولی اگر در راه خدا باشد خیلی هم خوب است و وعدهٔ بهشت هم برای آن دادهاند! قربانی کردن فرزند انسان کثیفترین کار دنیاست ولی اگر ابراهیم باشد و برای نشان دادن ایمانش به خدا باشد بزرگترین فضیلت دنیا محسوب میشود!
دروغ گفتن کار زشتیست ولی اگر تقیه باشد و به نحوی به خدا و دین برگردد ایرادی ندارد! ازدواج از روی سیاست و نگاه ابزاری به زن اوج رذالتست ولی اگر برای پیغمبر خدا باشد خیلی هم خوب و از روی خیرخواهیست!
ازدواج مرد ۵۳ ساله با دختر ۷ ساله یک جنایت و نشانگر بیماری جنسی و یا بیشعوریست ولی برای الگوی اصلی مؤمنان جایز و سمبل شعورست! به غنیمت گرفتن زنها در جنگ و فروش آنها به عنوان کنیز عملی شدیداً غیر انسانیست ولی برای لشکر اسلام و در راه خدا بلامانع و توصیه هم شده است!
کتک زدن زنها و زجر کُش کردن انسانها با سنگ (سنگسار) عملی حیوانیست ولی اگر در کتاب مذهب آمده باشد حتماً توجیهپذیر میشود! مجبور کردن دیگران به پذیرفتن و اجرای عقاید ما و گرفتن حق آزادی و دموکراسی از مردم کار بدیست ولی اگر امر به معروف باشد، حجاب اجباری یا دین اجباری باشد، بسیار هم خوب و درست است!
و ...
نتیجه: هر کار غیر اخلاقی اگر اسم مذهب روی آن بیاید و به طریقی ادعا شود که برای خداست، توجیهپذیر میشود و فرقی ندارد که آن کار چقدر پست و رذیلانه باشد. اینها را که خواندی شاید بتوانی درک کنی که چرا ادیان خطرناک هستند. چون ادیان (بدون هیچ زحمتی) براحتی میتوانند ضد ارزشها را به ارزشها و ارزشها را به ضد ارزشها تبدیل کنند و تازه دیگران هم بگویند که: به عقایدش احترام بگذار! عقاید هر کسی محترم است و مهم نیست که آن عقاید چه چیزهایی را شامل بشود، برای همین باید ریشه را زد و نه برگها را ...!
☞@PublicExit☜
چرا ادیان خطرناک و مضرند؟
خیانت کردن به همسر کار بدیست ولی اگر چند همسری باشد و مذهب اجازه داده باشد کار موجهی میشود! تبعیض بین زن و مرد کار اشتباهیست ولی اگر مذهب گفته باشد که سهمیه پسر دو برابر دختر است و حتی یک پیغمبر زن هم مبعوث نشده باشد اشکالی ندارد!
کشتن آدمها جنایت محسوب میشود ولی اگر در راه خدا باشد خیلی هم خوب است و وعدهٔ بهشت هم برای آن دادهاند! قربانی کردن فرزند انسان کثیفترین کار دنیاست ولی اگر ابراهیم باشد و برای نشان دادن ایمانش به خدا باشد بزرگترین فضیلت دنیا محسوب میشود!
دروغ گفتن کار زشتیست ولی اگر تقیه باشد و به نحوی به خدا و دین برگردد ایرادی ندارد! ازدواج از روی سیاست و نگاه ابزاری به زن اوج رذالتست ولی اگر برای پیغمبر خدا باشد خیلی هم خوب و از روی خیرخواهیست!
ازدواج مرد ۵۳ ساله با دختر ۷ ساله یک جنایت و نشانگر بیماری جنسی و یا بیشعوریست ولی برای الگوی اصلی مؤمنان جایز و سمبل شعورست! به غنیمت گرفتن زنها در جنگ و فروش آنها به عنوان کنیز عملی شدیداً غیر انسانیست ولی برای لشکر اسلام و در راه خدا بلامانع و توصیه هم شده است!
کتک زدن زنها و زجر کُش کردن انسانها با سنگ (سنگسار) عملی حیوانیست ولی اگر در کتاب مذهب آمده باشد حتماً توجیهپذیر میشود! مجبور کردن دیگران به پذیرفتن و اجرای عقاید ما و گرفتن حق آزادی و دموکراسی از مردم کار بدیست ولی اگر امر به معروف باشد، حجاب اجباری یا دین اجباری باشد، بسیار هم خوب و درست است!
و ...
نتیجه: هر کار غیر اخلاقی اگر اسم مذهب روی آن بیاید و به طریقی ادعا شود که برای خداست، توجیهپذیر میشود و فرقی ندارد که آن کار چقدر پست و رذیلانه باشد. اینها را که خواندی شاید بتوانی درک کنی که چرا ادیان خطرناک هستند. چون ادیان (بدون هیچ زحمتی) براحتی میتوانند ضد ارزشها را به ارزشها و ارزشها را به ضد ارزشها تبدیل کنند و تازه دیگران هم بگویند که: به عقایدش احترام بگذار! عقاید هر کسی محترم است و مهم نیست که آن عقاید چه چیزهایی را شامل بشود، برای همین باید ریشه را زد و نه برگها را ...!
☞@PublicExit☜
@PublicExit
حتی اگر وجود خدا بدون هیچ شکی ثابت میشد، من همچنان با آن لعنتی به خاطر لذتبردن از زجر دیگران، ضد زن بودن، ضد همجنسگرایی مبارزه میکردم.
حتی اگر وجود خدا بدون هیچ شکی ثابت میشد، من همچنان با آن لعنتی به خاطر لذتبردن از زجر دیگران، ضد زن بودن، ضد همجنسگرایی مبارزه میکردم.
@PublicExit
زمانی که یک نفر از توهم رنج میبرد، ما آن را بیماری روانی مینامیم. زمانی که یک جامعه از آن رنج میبرد، ما آن را طبیعی بودن مینامیم.
زمانی که یک نفر از توهم رنج میبرد، ما آن را بیماری روانی مینامیم. زمانی که یک جامعه از آن رنج میبرد، ما آن را طبیعی بودن مینامیم.