در تاریخی که هیچوقت وجود نداشته است، یک پیامبر دیوانه و قاتل به نام ابراهیم میخواسته سر پسرش را به دستور خدا ببرد و این داستان قرار بوده است به درس عبرتی برای ما تبدیل گردد.
پرسشی که پیش میآید، این است که چرا باید ابراهیم پدر توحید سر فرزند خودش را ببرد؟ پیام این داستان در واقع این است که شما باید گوسفند خدا باشید، حرفی که میزند را گوش کنید، حتی اگر آن حرف چرند به نظر بیاید، چون معمولاً وقتی خدا چرند میگوید در آن حکمتهایی نهفته است که حالا بعداً در روز قیامت قرار است معلوم شود.
وقتی دین به شما میگوید سر ببر، شما باید سر ببرید، حتی اگر این حرف را شما مثل ابراهیم در خواب از خدا شنیده باشید. در واقع تکرار این ماجرا در دین پیغام بسیار مهمی را میدهد و آن چیزی نیست جز اینکه وقتی یک کشیش، روحانی، آخوند یا عمامه بهسری به شما میگوید فلان غلط را بکن، شما آن غلط را با کمال میل و برای رضای خدا انجام بدهی بدون اینکه چون و چرا بکنی، یعنی انسانبودن و تفکر و تشکیک را کنار بگذاری و مثل یک گوسفند باشی، البته برای خودِ خدا که نه، بلکه برای کسی که ادعا میکند نماینده اوست.
از نظر خدا یک انسان خوب، یک گوسفند خوب است و کسی را دوست میدارد که چاپلوسی او را میکند! نه آدمی که دارای اندیشه مستقل است و راجع به کارهایش خودش فکر میکند.
خلاصه اینکه گوسفند خدا نباش، بنده خدا هم نباش، بنده هیچکس نباش، ارباب باش، ارباب خودت باش، خودت خدا باش!
☞@PublicExit☜
پرسشی که پیش میآید، این است که چرا باید ابراهیم پدر توحید سر فرزند خودش را ببرد؟ پیام این داستان در واقع این است که شما باید گوسفند خدا باشید، حرفی که میزند را گوش کنید، حتی اگر آن حرف چرند به نظر بیاید، چون معمولاً وقتی خدا چرند میگوید در آن حکمتهایی نهفته است که حالا بعداً در روز قیامت قرار است معلوم شود.
وقتی دین به شما میگوید سر ببر، شما باید سر ببرید، حتی اگر این حرف را شما مثل ابراهیم در خواب از خدا شنیده باشید. در واقع تکرار این ماجرا در دین پیغام بسیار مهمی را میدهد و آن چیزی نیست جز اینکه وقتی یک کشیش، روحانی، آخوند یا عمامه بهسری به شما میگوید فلان غلط را بکن، شما آن غلط را با کمال میل و برای رضای خدا انجام بدهی بدون اینکه چون و چرا بکنی، یعنی انسانبودن و تفکر و تشکیک را کنار بگذاری و مثل یک گوسفند باشی، البته برای خودِ خدا که نه، بلکه برای کسی که ادعا میکند نماینده اوست.
از نظر خدا یک انسان خوب، یک گوسفند خوب است و کسی را دوست میدارد که چاپلوسی او را میکند! نه آدمی که دارای اندیشه مستقل است و راجع به کارهایش خودش فکر میکند.
خلاصه اینکه گوسفند خدا نباش، بنده خدا هم نباش، بنده هیچکس نباش، ارباب باش، ارباب خودت باش، خودت خدا باش!
☞@PublicExit☜
@PublicExit
#کریستوفر_هیچنز| اگر خدا به من بگوید که کودک خودت را برای اثبات عشقت به من قربانی کن، به او خواهم گفت که گورت را گم کن لمپن!
#کریستوفر_هیچنز| اگر خدا به من بگوید که کودک خودت را برای اثبات عشقت به من قربانی کن، به او خواهم گفت که گورت را گم کن لمپن!
☞@PublicExit☜
◼️ نهجالبلاغه، منشورِ ضدِّ زن
▫️نهجالبلاغه، يکی از پايههای اعتقادی شيعيان، مجموعه نامهها و خطبههای منسوب به علیبن ابیطالب است. نهجالبلاغه گزيدهای از خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه است که شخصی به نام سيّد رضی در قرن چهارم هجری قمری بر اساس ذوق شخصی خود فراهم آورده است. سيّد رضی از اين ميان در نهجالبلاغه ۲۳۹ خطبه را نقل کرده است.
▫️علیبن حسين مسعودی در کتاب "مروج الذهب" مینويسد: "آنچه مردم از خطابههای علی در مقامات و حوادث مختلف حفظ کردهاند، بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندی میشود. علی آن خطابهها را بالبداهه و بدون يادداشت و پيشنويس بيان و انشاء میکرد و مردم هم الفاظ آن را میگرفتند و عملاً نيز از آن بهرهمند میشدند".
▫️نهجالبلاغه بهطور عمده درباره جنگهای محمد و خلفاء و معاويه و شيطان و شام و کوفه و غسل محمد و دفن فاطمه و بیوفایی دنيا و دهها مطلب ديگر است که عمدتاً جعلی و ساختگی میباشد. اين کتاب فاقد ارزش جدّی تاريخی و اجتماعی بوده و انباشتی از نصيحت و خرافات و اعتقادات ارتجاعی و مسائل اعراب دوره خودش است. اينگونه اعتقادات بر روانشناسی نخبگان مسلمان و آيتاللهها و شيعيان و تخريب خردگرایی و ويرانی روحيه برابریطلبی زن و مرد تأثير قاطع داشته است.
▪️در ادامه چند مورد از نظرات علی "رهبر شيعيان جهان" و "مولای" ايرانيان شيعه درباره زن را میآوریم:
همه چيز زن بد است و بدترين چيزی که در اوست اين است که مرد را چارهای نيست از بودن با او (حکمت ۲۳۸ نهجالبلاغه).
ای مردم، زنها ناقصالعقل و ناقصالايمان و ناقصالارثند. ناقصالايمانند چون عادت ماهيانه میشوند. ناقصالعقل و ارث هستند چون در اسلام شهادت و ارثشان نصف مرد است. از زنان خوب بپرهيز و از زنان بد برحذر باش و در رفتار و گفتار پسنديده از زنان پيروی نکن (خطبه ۸۰ نهجالبلاغه).
ای حسن از مشورت با زنها بپرهيز، زیرا عقل و تصميمشان ناقص است. با حجاب، چشمشان را از ديدن مردم بازدار. اگر میتوانی نگذار بيرون از خانه روند، زيرا سختگيری در حجاب برايشان بهتر است و رفتن آنها بيرون از خانه همانند اين است که شخص غير مطمئنی را به خانه بياوری. اگر میتوانی کاری کن غير تو را نشناسند (نامه ۳۱ نهجالبلاغه، وصيّت به پسرش حسن).
غيرت زن کفر است و غيرت مرد ايمان (حکمت ۱۲۴ نهجالبلاغه).
بهترين صفات زنان بدترين صفات مردان است که همانا تکبّر، خسيسبودن و ترسو بودن است. اگر زنی متکبّر باشد، به غير شوهر سر فرود نمیآورد. اگر بخيل باشد، مال خود و شوهر را حفظ میکند. اگر ترسو باشد، از کاری که موجب خشم شوهر شود دوری میکند (حکمت ۲۳۴ نهجالبلاغه).
ای نامردهايی که مردانگی در شما نيست و ای کسانی که عقلتان مانند عقل بچهها و زنهای تازه به حجله رفته است (خطبه ۲۷ نهجالبلاغه).
▫️شخصيّت علی برای ايرانيان شيعه پيوسته جذّاب و دلربا بوده است، علی در تصور و آرزوها اسطورهای است که خدشهناپذير است بالا و رفيع است، مقام خدایی دارد، از محمد هم بيشتر در زندگی روانی شيعه ايرانی نقش دارد. ولی اين پرسش دردناک هميشه مطرح است که چهارمين خليفه عرب که استعمار سرزمين ايران را در خلافت خود دارد و اينگونه اعتقادات ارتجاعی در کتابش آمده است، چرا مورد پرستش ايرانيان شيعه قرار میگيرد؟
▫️ازخود بيگانگی و پريشان حالی شيعيان، آسيب درونی بزرگی است که همهچيز را در ذهن وارونه کرده است و هرچيز وارونه چرکين، عادی و دلپذير احساس میشود. اين ازخود بيگانگی يک بيماری روانکاوانه است؟ يک فراموشی ژرف تاريخی است؟ يک هويّت جديدی است که نتيجه عربزدگی و بريدگی کامل از تاريخ خود است؟ ايرانيان با دشمنان خويش عادت میکنند، به آنها خو میکنند، خدمتگزار آنها میگردند، شيفته آنها میشوند و بالاخره ايرانيان دشمنان خود را به مقدّسان خدا گونه تبديل میکنند.
☞@PublicExit☜
◼️ نهجالبلاغه، منشورِ ضدِّ زن
▫️نهجالبلاغه، يکی از پايههای اعتقادی شيعيان، مجموعه نامهها و خطبههای منسوب به علیبن ابیطالب است. نهجالبلاغه گزيدهای از خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه است که شخصی به نام سيّد رضی در قرن چهارم هجری قمری بر اساس ذوق شخصی خود فراهم آورده است. سيّد رضی از اين ميان در نهجالبلاغه ۲۳۹ خطبه را نقل کرده است.
▫️علیبن حسين مسعودی در کتاب "مروج الذهب" مینويسد: "آنچه مردم از خطابههای علی در مقامات و حوادث مختلف حفظ کردهاند، بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندی میشود. علی آن خطابهها را بالبداهه و بدون يادداشت و پيشنويس بيان و انشاء میکرد و مردم هم الفاظ آن را میگرفتند و عملاً نيز از آن بهرهمند میشدند".
▫️نهجالبلاغه بهطور عمده درباره جنگهای محمد و خلفاء و معاويه و شيطان و شام و کوفه و غسل محمد و دفن فاطمه و بیوفایی دنيا و دهها مطلب ديگر است که عمدتاً جعلی و ساختگی میباشد. اين کتاب فاقد ارزش جدّی تاريخی و اجتماعی بوده و انباشتی از نصيحت و خرافات و اعتقادات ارتجاعی و مسائل اعراب دوره خودش است. اينگونه اعتقادات بر روانشناسی نخبگان مسلمان و آيتاللهها و شيعيان و تخريب خردگرایی و ويرانی روحيه برابریطلبی زن و مرد تأثير قاطع داشته است.
▪️در ادامه چند مورد از نظرات علی "رهبر شيعيان جهان" و "مولای" ايرانيان شيعه درباره زن را میآوریم:
همه چيز زن بد است و بدترين چيزی که در اوست اين است که مرد را چارهای نيست از بودن با او (حکمت ۲۳۸ نهجالبلاغه).
ای مردم، زنها ناقصالعقل و ناقصالايمان و ناقصالارثند. ناقصالايمانند چون عادت ماهيانه میشوند. ناقصالعقل و ارث هستند چون در اسلام شهادت و ارثشان نصف مرد است. از زنان خوب بپرهيز و از زنان بد برحذر باش و در رفتار و گفتار پسنديده از زنان پيروی نکن (خطبه ۸۰ نهجالبلاغه).
ای حسن از مشورت با زنها بپرهيز، زیرا عقل و تصميمشان ناقص است. با حجاب، چشمشان را از ديدن مردم بازدار. اگر میتوانی نگذار بيرون از خانه روند، زيرا سختگيری در حجاب برايشان بهتر است و رفتن آنها بيرون از خانه همانند اين است که شخص غير مطمئنی را به خانه بياوری. اگر میتوانی کاری کن غير تو را نشناسند (نامه ۳۱ نهجالبلاغه، وصيّت به پسرش حسن).
غيرت زن کفر است و غيرت مرد ايمان (حکمت ۱۲۴ نهجالبلاغه).
بهترين صفات زنان بدترين صفات مردان است که همانا تکبّر، خسيسبودن و ترسو بودن است. اگر زنی متکبّر باشد، به غير شوهر سر فرود نمیآورد. اگر بخيل باشد، مال خود و شوهر را حفظ میکند. اگر ترسو باشد، از کاری که موجب خشم شوهر شود دوری میکند (حکمت ۲۳۴ نهجالبلاغه).
ای نامردهايی که مردانگی در شما نيست و ای کسانی که عقلتان مانند عقل بچهها و زنهای تازه به حجله رفته است (خطبه ۲۷ نهجالبلاغه).
▫️شخصيّت علی برای ايرانيان شيعه پيوسته جذّاب و دلربا بوده است، علی در تصور و آرزوها اسطورهای است که خدشهناپذير است بالا و رفيع است، مقام خدایی دارد، از محمد هم بيشتر در زندگی روانی شيعه ايرانی نقش دارد. ولی اين پرسش دردناک هميشه مطرح است که چهارمين خليفه عرب که استعمار سرزمين ايران را در خلافت خود دارد و اينگونه اعتقادات ارتجاعی در کتابش آمده است، چرا مورد پرستش ايرانيان شيعه قرار میگيرد؟
▫️ازخود بيگانگی و پريشان حالی شيعيان، آسيب درونی بزرگی است که همهچيز را در ذهن وارونه کرده است و هرچيز وارونه چرکين، عادی و دلپذير احساس میشود. اين ازخود بيگانگی يک بيماری روانکاوانه است؟ يک فراموشی ژرف تاريخی است؟ يک هويّت جديدی است که نتيجه عربزدگی و بريدگی کامل از تاريخ خود است؟ ايرانيان با دشمنان خويش عادت میکنند، به آنها خو میکنند، خدمتگزار آنها میگردند، شيفته آنها میشوند و بالاخره ايرانيان دشمنان خود را به مقدّسان خدا گونه تبديل میکنند.
☞@PublicExit☜
#اسکارلت_جوهانسون| بعضی از آدمها واقعاً میتوانند احمق باشند، وقتی که میگویند باید خدا را شکر کنم! بخاطر خودِ آن خدا خفه بشوید! برای همین است که دنیا به گند کشیده شده آن هم بخاطر اینکه خدا داشته کار تو را حل میکرده!
☞@PublicExit☜
goo.gl/mmykYV
☞@PublicExit☜
goo.gl/mmykYV
🔆 جنگهای الهی یا قبیلهای محمد بر سر قدرت؟
بررسی علّت بنیادین جنگهای محمد پیامبر اسلام!
✨ برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
goo.gl/QoJZXb
بررسی علّت بنیادین جنگهای محمد پیامبر اسلام!
✨ برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
goo.gl/QoJZXb
Telegraph
جنگهای الهی یا قبیلهای محمد بر سر قدرت؟
علّت بنیادین جنگهای محمد پیامبر اسلام بر اساس تاريخ طبری و آثار ابن هشام و ابن اسحاق در زندگینامه محمد و سیره نبوی، غزوات و سريهها خصلت قبيلهای و نظامی داشتهاند. در واقع جنگهای محمد يا برای امنيّت تجاری و چپاول بوده يا جنبه سياسی نظامی عليه قبايل و…
@PublicExit
من اگر قدرت این را داشتم که تمامی امراض را مداوا کنم و به کودکان در حال موت از گرسنگی غذا بدهم، این کار را انجام میدادم و این تفاوت بین من و خدای شماست.
من اگر قدرت این را داشتم که تمامی امراض را مداوا کنم و به کودکان در حال موت از گرسنگی غذا بدهم، این کار را انجام میدادم و این تفاوت بین من و خدای شماست.
@PublicExit
اگر خدا به اختیار مخلوق خودش معتقد است پس چرا تو میخواهی قوانین و احکامی تصویب کنی که دیگران را مجبور میکنند طبق دین شما عمل کنند؟
اگر خدا به اختیار مخلوق خودش معتقد است پس چرا تو میخواهی قوانین و احکامی تصویب کنی که دیگران را مجبور میکنند طبق دین شما عمل کنند؟
🔆 اسلام، غرب و سکس
✨ برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
goo.gl/C8AxNq
✨ برای مطالعه کامل این مقاله instant view را در پایین پست لمس کنید.
☞@PublicExit☜
goo.gl/C8AxNq
Telegraph
اسلام، غرب و سکس
در اسلام فریبکاری بزرگی درباره سکس وجود دارد. شیعیان و سایر مسلمانان دوآتشه پیوسته علیه غرب میکوبند و آن را "بیبند و بار و منحط" نشان میدهند و میگویند خصوصیّت غرب در اشاعه فاحشگی و فرهنگ مصرفی علیه زن و تبلیغات جنسی است. تمام احزاب اسلامی و دولتهای اسلامی…
@PublicExit
#کریستوفر_هیچنز| خُب، به نظر من همجنسگرایی فقط در سکس خلاصه نمیشود، بلکه درونش عشق هم وجود دارد و بخاطر همان عشق سزاوار احترام ماست.
#کریستوفر_هیچنز| خُب، به نظر من همجنسگرایی فقط در سکس خلاصه نمیشود، بلکه درونش عشق هم وجود دارد و بخاطر همان عشق سزاوار احترام ماست.
☞@PublicExit☜
چرا الله قربانی میگیرد؟
چرا در افسانه ادیان ابراهیمی، ابراهیم قصد نمود تا پسرش اسماعیل یا یعقوب را بکشد و او را قربانی خدا کند؟ این باور ناشی از آن است که انسان برای رضایت خدا میتواند انسان دیگر را به قتل برساند و قربانیکردن حیوان برای خدا جنبه تقدّس بخود میگیرد. خدایان خون میطلبند و باید قربانی کرد و خون ریخت.
در واقع این مراسم قربانی، ارتباط دنیای مقدّس و دنیای زمینی را از طریق یک قربانی و خونریزی برقرار میکند. برای آرامش و ادامه نظم، دنیای مقدّس میطلبد تا خون ریخته شود و این خونریزی مقدّس است.
قربانیکردن از آنجا که بیان اراده مقدّس است، هماهنگی و آرامش را به جمع برمیگرداند، محصول کشاورزی را ممکن میکند، سلامتی گله را میسّر میکند، آبیاری را آسان میسازد و برکت زمین و فایده آدمی را رونق میبخشد.
این مراسم قربانی، خدا را آرام میکند و روح انسانی را تسلّی میدهد. در اسلام و شیعهگری قربانینمودن دیگران و خویش با خواست الله و نمایندگان مقدّسش، همسویی دارد. مراسم دینی شیعه با ماهیّتی سادیستی و مازوخیستی، به مرگ مقدّس و خونریزی مقدّس تمایل دارد. الله باید منکوب کند تا بقای خود را تضمین کند. انسانهای ازخود بیگانه شده به طرز "میمیک" و در فضای آلوده به جنایتکاری عادی شده، خود را تخریب میکنند تا حکومت الله تأمین گردد!
☞@PublicExit☜
چرا الله قربانی میگیرد؟
چرا در افسانه ادیان ابراهیمی، ابراهیم قصد نمود تا پسرش اسماعیل یا یعقوب را بکشد و او را قربانی خدا کند؟ این باور ناشی از آن است که انسان برای رضایت خدا میتواند انسان دیگر را به قتل برساند و قربانیکردن حیوان برای خدا جنبه تقدّس بخود میگیرد. خدایان خون میطلبند و باید قربانی کرد و خون ریخت.
در واقع این مراسم قربانی، ارتباط دنیای مقدّس و دنیای زمینی را از طریق یک قربانی و خونریزی برقرار میکند. برای آرامش و ادامه نظم، دنیای مقدّس میطلبد تا خون ریخته شود و این خونریزی مقدّس است.
قربانیکردن از آنجا که بیان اراده مقدّس است، هماهنگی و آرامش را به جمع برمیگرداند، محصول کشاورزی را ممکن میکند، سلامتی گله را میسّر میکند، آبیاری را آسان میسازد و برکت زمین و فایده آدمی را رونق میبخشد.
این مراسم قربانی، خدا را آرام میکند و روح انسانی را تسلّی میدهد. در اسلام و شیعهگری قربانینمودن دیگران و خویش با خواست الله و نمایندگان مقدّسش، همسویی دارد. مراسم دینی شیعه با ماهیّتی سادیستی و مازوخیستی، به مرگ مقدّس و خونریزی مقدّس تمایل دارد. الله باید منکوب کند تا بقای خود را تضمین کند. انسانهای ازخود بیگانه شده به طرز "میمیک" و در فضای آلوده به جنایتکاری عادی شده، خود را تخریب میکنند تا حکومت الله تأمین گردد!
☞@PublicExit☜
@PublicExit
"اگر به خداوند ایمان نیاوری بعد از مرگت تا ابد در جهنم عذاب میکشی و در شعلههای آتش میسوزی". اذیت و آزار کودکان همیشه جسمی نیست!
"اگر به خداوند ایمان نیاوری بعد از مرگت تا ابد در جهنم عذاب میکشی و در شعلههای آتش میسوزی". اذیت و آزار کودکان همیشه جسمی نیست!
☞@PublicExit☜
چرا مسلمان بودن برابر است با تناقض؟
مسلمانان معتقد به موجودیّت بهشت و امکانات بیحد و حصر آنند. میگویند که شهیدان به بهشت میروند و در آنجا جاودانه زندگی میکنند. همه نوع امکانات برای شهیدان و تمامیِ بهشتیان فراهم است. گوشتهای پرندگان، جویهای آبِ زلال، شرابِ ناب و شیر و عسل از زیرِ درختانش جاریند. ۷۲ تا حورِ زیبا روی، مُروارید مانند، چشم گشاد، سیاه چشم، همیشه باکره، دست نخورده، انار پستان، هم سن و سال، شوهر دوست و فوقالعاده جذاب در خدمتشانند. در آنجا قصرهای مجلل و طبیعتِ فوقالعاده زیبا وجود دارند. غلمانهای جوان و جذاب برای خدمت به گردشان میگردند. بهشتیان نه پیر میشوند و نه مریض و همیشه جوان و تر و تازه و سرحال میمانند و شاداب زندگی میکنند.
پس، جایگاه شهیدان بهشت است، امام حسین و یارانش به بهشت رفته و در آنجا راحت و آسوده زندگی کرده و عشق و حال و سکس میکنند و زندگی جاودانه خواهند داشت. مطابق توصیفات قرآن، زندگی بهشتی میلیونها برابر بهتر از زندگی دنیوی است.
وقتی که شیعیان برای امام حسین گریه و ماتم و واویلا میکنند و زنجیر و قمه میزنند، این نشان میدهد که این جماعت یا معتقد به بهشت نیستند و یا زندگی دنیوی را بهتر از زندگی بهشتی میدانند.
اگر چنین نیست، پس چرا گریه و ماتم و عزاداری راه میاندازند؟ مگر جایگاه حسین بهشت نیست؟ مگر زندگی بهشتی میلیونها برابر بهتر از زندگی رنجآور دنیا نیست؟ این پارادوکس را چگونه توضیح میدهند؟
تمامیِ مسلمانان معتقدند که شهیدان و مؤمنان به بهشت میروند، امّا وقتی که اعضای خانواده و همبستگانشان میمیرند یا کشته میشوند، گریه میکنند، ماتم میگیرند و واویلا راه میاندازند. (مخاطب سطور بالا تمامیِ مسلمانانند).
اگر شما مسلمانان واقعاً معتقد هستید که بهشت وجود دارد و اگر واقعا هر نوع امکاناتی در آنجا موجود است و شهیدان و مؤمنان در آنجا جاودانه زندگی خواهند کرد، پس گریه و ماتم و واویلا را بس کنید و خوشحال و راضی باشید که اعضای خانواده و همبستگانتان کشته یا شهید میشوند. اگر از گریه و ماتم و عزاداری دست برنمیدارید، معلوم است که خودفریبی و مردمفریبی میکنید و خودتان هم به موجودیّت بهشت و زندگی جاودانه در بهشت الله ایمان ندارید.
درباره مذهب صادق هدایت چنین گفته است: "ایمان مذهبی بزرگترین دروغی است که بشر برای تبرئه خود قالب زده و گشادهترین کلاهی است که به سر خودش گذاشته است. فقط به این وسیله نمایندگان آن به اقتضای زمان در خر کردن مردم و سوار شدن بر گرده آنان کوشیدهاند". (توپ مرواری– صادق هدایت)
☞@PublicExit☜
چرا مسلمان بودن برابر است با تناقض؟
مسلمانان معتقد به موجودیّت بهشت و امکانات بیحد و حصر آنند. میگویند که شهیدان به بهشت میروند و در آنجا جاودانه زندگی میکنند. همه نوع امکانات برای شهیدان و تمامیِ بهشتیان فراهم است. گوشتهای پرندگان، جویهای آبِ زلال، شرابِ ناب و شیر و عسل از زیرِ درختانش جاریند. ۷۲ تا حورِ زیبا روی، مُروارید مانند، چشم گشاد، سیاه چشم، همیشه باکره، دست نخورده، انار پستان، هم سن و سال، شوهر دوست و فوقالعاده جذاب در خدمتشانند. در آنجا قصرهای مجلل و طبیعتِ فوقالعاده زیبا وجود دارند. غلمانهای جوان و جذاب برای خدمت به گردشان میگردند. بهشتیان نه پیر میشوند و نه مریض و همیشه جوان و تر و تازه و سرحال میمانند و شاداب زندگی میکنند.
پس، جایگاه شهیدان بهشت است، امام حسین و یارانش به بهشت رفته و در آنجا راحت و آسوده زندگی کرده و عشق و حال و سکس میکنند و زندگی جاودانه خواهند داشت. مطابق توصیفات قرآن، زندگی بهشتی میلیونها برابر بهتر از زندگی دنیوی است.
وقتی که شیعیان برای امام حسین گریه و ماتم و واویلا میکنند و زنجیر و قمه میزنند، این نشان میدهد که این جماعت یا معتقد به بهشت نیستند و یا زندگی دنیوی را بهتر از زندگی بهشتی میدانند.
اگر چنین نیست، پس چرا گریه و ماتم و عزاداری راه میاندازند؟ مگر جایگاه حسین بهشت نیست؟ مگر زندگی بهشتی میلیونها برابر بهتر از زندگی رنجآور دنیا نیست؟ این پارادوکس را چگونه توضیح میدهند؟
تمامیِ مسلمانان معتقدند که شهیدان و مؤمنان به بهشت میروند، امّا وقتی که اعضای خانواده و همبستگانشان میمیرند یا کشته میشوند، گریه میکنند، ماتم میگیرند و واویلا راه میاندازند. (مخاطب سطور بالا تمامیِ مسلمانانند).
اگر شما مسلمانان واقعاً معتقد هستید که بهشت وجود دارد و اگر واقعا هر نوع امکاناتی در آنجا موجود است و شهیدان و مؤمنان در آنجا جاودانه زندگی خواهند کرد، پس گریه و ماتم و واویلا را بس کنید و خوشحال و راضی باشید که اعضای خانواده و همبستگانتان کشته یا شهید میشوند. اگر از گریه و ماتم و عزاداری دست برنمیدارید، معلوم است که خودفریبی و مردمفریبی میکنید و خودتان هم به موجودیّت بهشت و زندگی جاودانه در بهشت الله ایمان ندارید.
درباره مذهب صادق هدایت چنین گفته است: "ایمان مذهبی بزرگترین دروغی است که بشر برای تبرئه خود قالب زده و گشادهترین کلاهی است که به سر خودش گذاشته است. فقط به این وسیله نمایندگان آن به اقتضای زمان در خر کردن مردم و سوار شدن بر گرده آنان کوشیدهاند". (توپ مرواری– صادق هدایت)
☞@PublicExit☜
@PublicExit
آنچه از شما فرد بهتری میسازد، باورها و اعتقادات شما نیست، بلکه رفتار و اعمال شماست.
آنچه از شما فرد بهتری میسازد، باورها و اعتقادات شما نیست، بلکه رفتار و اعمال شماست.
☞@PublicExit☜
چرا یک آخوند نمیتواند که دروغ نگوید؟
یک آخوند به جهان هستی بر زمینه خلقت، به اراده الله مینگرد. در این دیدگاه انسان بنده و محکوم به اطاعت از اوامر الله است. در پهنای زاویه این دیدگاه، به جز بردگیِ انسان و پندارهای آمیخته به دروغ، چیز دیگری دیده نمیشود.
یک آخوند یا پذیرفته است که او مخلوقی نابخرد است و نیاز به اوامر الهی دارد یا به دروغ آن را به اینگونه بازگو میکند. همه شاخه و برگها، کتابها و گفتارهای اسلامی از همین دیدگاه برداشت شدهاند.
از اسطوره آدم و حوا، جن و روح، انبیا و احکام اسلامی تا داستانهایی که برای علی، حسین و رضا بافتهاند. حتی داستان فرزند امامی که هیچ یک از زنانش آبستن نشدند، پس از مرگش برای او فرزندی خلق کرده و سپس غیب کردهاند. همه و همهء این تصورات را از حکایتهای پیشین مردم دزدیدهاند و بر زمینهء نگرش خلقت در اسلام، برای سوختن خرد انسان بازگو کردهاند.
این داستانها که پندارهای پیشینیان و بافتههای دروغ اسلامسازان هستند، تار و پود عقل، علم، حکمت، معرفت، منطق و فلسفهء یک آخوند را میسازند. مهم این نیست که خود یک آخوند تا چه اندازه در مرداب دروغ فرو رفته است بلکه مهم اینست که پیشهء او عقلیکردن و فروختن این دروغها و بافتن و ساختن دروغهای تازهای است.
اسلامفروشی که بدون فریبکاری در پیرامون عقیده اسلامی حتی یک سخن راست بگوید، با همین سخن، بخشهای پیوسته به دروغ که هستیِ او را ساختار شدهاند، از هم میپاشند. این مانند بندی است که صدها مداد را به هم پیوسته داشته است. اگر گره آن بند باز شود انبوه مدادها به هم میریزند.
برخی ادعا دارند که در برخورد به اسلام میشود اسلامفروشی راستکار یا راستگو وجود داشته باشد، این افراد خود از دیدگاه آخوندی به جهان هستی مینگرند، آنها نمیتوانند دروغ را شناسایی کنند.
برای نمونه:
الله در قرآن، "روح" را رازی ناگشودنی میخواند، به رسولالله امر میکند: از تو در مورد "روح" میپرسند. این رازی است که الله بر آن آگاه است، کسانی که در جستجوی این راز بکوشند، پی به حقیقت نمیبرند. زیرا آنچه از علم به شما دادند، بسیار اندک است (سوره اسراء آیه ۸۵).
با این وجود آخوندها خود را "روحانی" نامیدهاند در جایی که محمد خودش را جسمانی میدانسته است. یا این که محمد هر پدیدهای را آیتالله (نشانهء الله) میداند، چرا آخوندی میپذیرد او را آیتالله بنامند؟
یعنی آخوندها حتی نام و ویژگیهای خود را هم از چشمهء دروغ دزدیده، به دروغ به خود بستهاند. آیتاللهبودن یا آیتاللهشدن نشان برتری نیست. زیرا ویروس ایدز، میکروب وبا، ویروس آنفولانزا، پشه مالاریا، سرطان روده، کرم کدو همه آیات الله و همه عظما هستند. البته برای بشریّت، ویروس ایدز خیلی کمتر از یک آیتالله زیانبخش است.
به هر روی آخوند، یک پیشهور است که کالای اسلام میفروشد، او از هستی و فروش این کالا زندگی میکند. پشم و رنگ و تار و پود این کالا از دروغ ساختار دارند، پس افکار گفتار و کردار یک آخوند تنها در کارخانهء دروغسازیِ اسلام و برای فروش این کالاست. (اسلامفروش= آخوند است و به عمامه بستگی ندارد).
☞@PublicExit☜
چرا یک آخوند نمیتواند که دروغ نگوید؟
یک آخوند به جهان هستی بر زمینه خلقت، به اراده الله مینگرد. در این دیدگاه انسان بنده و محکوم به اطاعت از اوامر الله است. در پهنای زاویه این دیدگاه، به جز بردگیِ انسان و پندارهای آمیخته به دروغ، چیز دیگری دیده نمیشود.
یک آخوند یا پذیرفته است که او مخلوقی نابخرد است و نیاز به اوامر الهی دارد یا به دروغ آن را به اینگونه بازگو میکند. همه شاخه و برگها، کتابها و گفتارهای اسلامی از همین دیدگاه برداشت شدهاند.
از اسطوره آدم و حوا، جن و روح، انبیا و احکام اسلامی تا داستانهایی که برای علی، حسین و رضا بافتهاند. حتی داستان فرزند امامی که هیچ یک از زنانش آبستن نشدند، پس از مرگش برای او فرزندی خلق کرده و سپس غیب کردهاند. همه و همهء این تصورات را از حکایتهای پیشین مردم دزدیدهاند و بر زمینهء نگرش خلقت در اسلام، برای سوختن خرد انسان بازگو کردهاند.
این داستانها که پندارهای پیشینیان و بافتههای دروغ اسلامسازان هستند، تار و پود عقل، علم، حکمت، معرفت، منطق و فلسفهء یک آخوند را میسازند. مهم این نیست که خود یک آخوند تا چه اندازه در مرداب دروغ فرو رفته است بلکه مهم اینست که پیشهء او عقلیکردن و فروختن این دروغها و بافتن و ساختن دروغهای تازهای است.
اسلامفروشی که بدون فریبکاری در پیرامون عقیده اسلامی حتی یک سخن راست بگوید، با همین سخن، بخشهای پیوسته به دروغ که هستیِ او را ساختار شدهاند، از هم میپاشند. این مانند بندی است که صدها مداد را به هم پیوسته داشته است. اگر گره آن بند باز شود انبوه مدادها به هم میریزند.
برخی ادعا دارند که در برخورد به اسلام میشود اسلامفروشی راستکار یا راستگو وجود داشته باشد، این افراد خود از دیدگاه آخوندی به جهان هستی مینگرند، آنها نمیتوانند دروغ را شناسایی کنند.
برای نمونه:
الله در قرآن، "روح" را رازی ناگشودنی میخواند، به رسولالله امر میکند: از تو در مورد "روح" میپرسند. این رازی است که الله بر آن آگاه است، کسانی که در جستجوی این راز بکوشند، پی به حقیقت نمیبرند. زیرا آنچه از علم به شما دادند، بسیار اندک است (سوره اسراء آیه ۸۵).
با این وجود آخوندها خود را "روحانی" نامیدهاند در جایی که محمد خودش را جسمانی میدانسته است. یا این که محمد هر پدیدهای را آیتالله (نشانهء الله) میداند، چرا آخوندی میپذیرد او را آیتالله بنامند؟
یعنی آخوندها حتی نام و ویژگیهای خود را هم از چشمهء دروغ دزدیده، به دروغ به خود بستهاند. آیتاللهبودن یا آیتاللهشدن نشان برتری نیست. زیرا ویروس ایدز، میکروب وبا، ویروس آنفولانزا، پشه مالاریا، سرطان روده، کرم کدو همه آیات الله و همه عظما هستند. البته برای بشریّت، ویروس ایدز خیلی کمتر از یک آیتالله زیانبخش است.
به هر روی آخوند، یک پیشهور است که کالای اسلام میفروشد، او از هستی و فروش این کالا زندگی میکند. پشم و رنگ و تار و پود این کالا از دروغ ساختار دارند، پس افکار گفتار و کردار یک آخوند تنها در کارخانهء دروغسازیِ اسلام و برای فروش این کالاست. (اسلامفروش= آخوند است و به عمامه بستگی ندارد).
☞@PublicExit☜
@PublicExit
تو باید از حرفهای بدی که نسبت به دین میزنی دست برداری چون حرفهای تو خیلی توهین آمیزند...
من: خفه شو!
تو باید از حرفهای بدی که نسبت به دین میزنی دست برداری چون حرفهای تو خیلی توهین آمیزند...
من: خفه شو!
☞@PublicExit☜
راز بیاخلاقی اکثر مسلمانان در چیست؟
در زیر چند اصل اخلاقی ارزشمند را در شرح زندگی محمد مرور میکنیم. تقریباً هیچ امر غیراخلاقی و شرورانهای نیست که محمد پیامبر مرتکب نشده است.
منابع همگی از کتاب معتبر سیره ابن هشام است):
دزدی: اکثر غزوات محمد برای راهزنی از کاروانهای قریش انجام شده است. وی بعد از جنگ غنایم و حتی زنان را بین مسلمانان تقسیم میکرد.
دروغگویی: به جز اینکه بنیان اسلام بر دروغ است. محمد دو ادعا و دروغ بسیار واضح گفته است. او در مکه ادعا میکرد که بزودی قبیله قریش دچار عذاب الهی خواهد شد و دوم اینکه نام او در کتب یهودیان و مسیحیان به عنوان پیامبر موجود است. دروغبودن هر دو ادعا ثابت شده. هیچ بلایی بر مکّه در آن سالها نازل نشد و هیچ نامی از محمد به عنوان یک پیامبر عرب در کتب مسیحیان و یهودیان از هر فرقهای موجود نیست. کسی نمیتواند دروغبودن این دو ادعا را کتمان کند. محمد هردو این ادعا را رها کرد وقتی به یثرب گریخت.
خیانت و شکستن عهد: محمد اوّلین کسی بود که در ماههای حرام مرتکب قتل و جنایت شد. او پیشتر از زبان خدای خودش خونریزی در این ماهها را حرام اعلام کرده بود. امّا بعداً آن را شکست. همچنین محمد و یکی از انصار به نام محمد بن مسلمه با دروغگویی و خیانت شاعری به نام کعب بن اشرف را ترور کردند.
قتل عام و نسلکشی: محمد مردان قبیله یهودی بنیقریظه را کاملاً قتل عام کرد و زنان آنان را به مالکیّت گرفت.
پدوفیلی و ازدواج با کودکان: محمد با عایشه هفت ساله ازدواج کرد و هنگامی که عایشه نُه سال داشت با وی همبستر شد. البتّه به تعبیر ملایان برای تخفیف در رسوایی این عمل ادعا میشود که در آن زمان سن بلوغ در دختران خیلی کمتر بوده است. این ادعا چرند محض است. سن بلوغ برای هومو هوبیلیس انسان نخستین که شش میلیون سال قبل میزیسته دوازده سال بوده است!
بردهداری و عدالت: محمد در تمام دوره زندگی خود از کنیزان و بردگان بسیاری بهره برده است. اسلام بردهداری را هم در خاورمیانه و هم در شمال آفریقا رونق فراوان بخشید.
ترور: علاوه بر کعب بن اشرف به دستور محمد یک زن شاعر را ترور کردند. همچنین وی بسیاری از کسانی که مانند او ادعای پیامبری کردند را کشت.
خُب، وقتی اینهمه کار غیراخلاقی را پیامبر یک دین انجام بدهد، قطعاً پیروانش هم میتوانند انجام بدهند):
☞@PublicExit☜
راز بیاخلاقی اکثر مسلمانان در چیست؟
در زیر چند اصل اخلاقی ارزشمند را در شرح زندگی محمد مرور میکنیم. تقریباً هیچ امر غیراخلاقی و شرورانهای نیست که محمد پیامبر مرتکب نشده است.
منابع همگی از کتاب معتبر سیره ابن هشام است):
دزدی: اکثر غزوات محمد برای راهزنی از کاروانهای قریش انجام شده است. وی بعد از جنگ غنایم و حتی زنان را بین مسلمانان تقسیم میکرد.
دروغگویی: به جز اینکه بنیان اسلام بر دروغ است. محمد دو ادعا و دروغ بسیار واضح گفته است. او در مکه ادعا میکرد که بزودی قبیله قریش دچار عذاب الهی خواهد شد و دوم اینکه نام او در کتب یهودیان و مسیحیان به عنوان پیامبر موجود است. دروغبودن هر دو ادعا ثابت شده. هیچ بلایی بر مکّه در آن سالها نازل نشد و هیچ نامی از محمد به عنوان یک پیامبر عرب در کتب مسیحیان و یهودیان از هر فرقهای موجود نیست. کسی نمیتواند دروغبودن این دو ادعا را کتمان کند. محمد هردو این ادعا را رها کرد وقتی به یثرب گریخت.
خیانت و شکستن عهد: محمد اوّلین کسی بود که در ماههای حرام مرتکب قتل و جنایت شد. او پیشتر از زبان خدای خودش خونریزی در این ماهها را حرام اعلام کرده بود. امّا بعداً آن را شکست. همچنین محمد و یکی از انصار به نام محمد بن مسلمه با دروغگویی و خیانت شاعری به نام کعب بن اشرف را ترور کردند.
قتل عام و نسلکشی: محمد مردان قبیله یهودی بنیقریظه را کاملاً قتل عام کرد و زنان آنان را به مالکیّت گرفت.
پدوفیلی و ازدواج با کودکان: محمد با عایشه هفت ساله ازدواج کرد و هنگامی که عایشه نُه سال داشت با وی همبستر شد. البتّه به تعبیر ملایان برای تخفیف در رسوایی این عمل ادعا میشود که در آن زمان سن بلوغ در دختران خیلی کمتر بوده است. این ادعا چرند محض است. سن بلوغ برای هومو هوبیلیس انسان نخستین که شش میلیون سال قبل میزیسته دوازده سال بوده است!
بردهداری و عدالت: محمد در تمام دوره زندگی خود از کنیزان و بردگان بسیاری بهره برده است. اسلام بردهداری را هم در خاورمیانه و هم در شمال آفریقا رونق فراوان بخشید.
ترور: علاوه بر کعب بن اشرف به دستور محمد یک زن شاعر را ترور کردند. همچنین وی بسیاری از کسانی که مانند او ادعای پیامبری کردند را کشت.
خُب، وقتی اینهمه کار غیراخلاقی را پیامبر یک دین انجام بدهد، قطعاً پیروانش هم میتوانند انجام بدهند):
☞@PublicExit☜
@PublicExit
#جون_جت| دیگران به من میگویند یاغی! اما من احساس میکنم فقط دارم زندگی خودم را میکنم و هرکاری بخواهم انجام میدهم. گاهی اوقات مردم به این میگویند یاغیگری! به خصوص وقتی یک زن باشی.
#جون_جت| دیگران به من میگویند یاغی! اما من احساس میکنم فقط دارم زندگی خودم را میکنم و هرکاری بخواهم انجام میدهم. گاهی اوقات مردم به این میگویند یاغیگری! به خصوص وقتی یک زن باشی.
☞@PublicExit☜
گلایه اسلامگرا در باب توهین به عقاید
اسلامگرا: شما يک ويدئو از داعش قرار دادهايد و آن را به اسلام منسوب كردهايد و بدین وسیله به عقاید ما توهین شده است.
منتقد اسلام: بله همينطور است زيرا داعش تمامى اين اعمال را به توصيه قرآن انجام میدهد.
اسلامگرا: خير داعش ساختهء غرب و اسرائيل براى تخريب اسلام است، مثلاً كجا نوشته است سر ببريد يا تجاوز كنيد؟
منتقد اسلام: در آيه ٤ از سورهء محمد به مسلمانان توصيه كرده است كه سر دشمنانتان را ببريد. در آيه ٢٤ سوره نساء نيز اجازه تجاوز به زنان اسير صادر شده است.
اسلامگرا: اين موضوعات اولاً مربوط به زمان جنگ است و ثانیاً شروطى دارد كه فقها آنرا تبيين كردهاند.
منتقد اسلام: پس شما ادعاى قبلیتان را نقض و حرف ما را تأیید میکنید؟ البته که با تبصره به دنبال توجيه آن هستيد.
اسلامگرا: شما سواد كافى نداريد. اگر سواد دينى داشتيد حتماً اين موضوعات را میفهميديد. هر بیسوادى كه نمىتواند به اسلام نقد وارد كند.
منتقد اسلام: اتفاقاً در اينمورد تحقيقات و آگاهى مناسب را دارم. به همين دليل شروع به نقد كردهام و دعوت شما از من براى گفتگو نيز مؤيد اين امر است.
اسلامگرا: شما يا مزدور اسرائيل هستيد و يا وهابى هستيد و در نقش نقد اسلام براى وهابيت تبليغ میكنيد. همهتان بدنبال شهوترانى هستيد.
منتقد اسلام: سپاس از پاسختان تاكنون چنين قانع نشده بودم.
اسلامگرا: بايد سر همهء شما را بريد و به خواهر و مادرتان تجاوز كرد.
منتقد اسلام: واقعاً ديگر قانع شدم كه داعش را غرب ساخته براى تخريب اسلام.
اسلامگرا: حرامزادهء زنازاده اگر دستمان به شما رسید میدانیم چه کاری با تو کنیم.
منتقد اسلام: سپاس که منطقی و بزرگوارانه به من نشان دادید توهین به عقاید و در کل توهین چه عمل ناپسندی است.
☞@PublicExit☜
گلایه اسلامگرا در باب توهین به عقاید
اسلامگرا: شما يک ويدئو از داعش قرار دادهايد و آن را به اسلام منسوب كردهايد و بدین وسیله به عقاید ما توهین شده است.
منتقد اسلام: بله همينطور است زيرا داعش تمامى اين اعمال را به توصيه قرآن انجام میدهد.
اسلامگرا: خير داعش ساختهء غرب و اسرائيل براى تخريب اسلام است، مثلاً كجا نوشته است سر ببريد يا تجاوز كنيد؟
منتقد اسلام: در آيه ٤ از سورهء محمد به مسلمانان توصيه كرده است كه سر دشمنانتان را ببريد. در آيه ٢٤ سوره نساء نيز اجازه تجاوز به زنان اسير صادر شده است.
اسلامگرا: اين موضوعات اولاً مربوط به زمان جنگ است و ثانیاً شروطى دارد كه فقها آنرا تبيين كردهاند.
منتقد اسلام: پس شما ادعاى قبلیتان را نقض و حرف ما را تأیید میکنید؟ البته که با تبصره به دنبال توجيه آن هستيد.
اسلامگرا: شما سواد كافى نداريد. اگر سواد دينى داشتيد حتماً اين موضوعات را میفهميديد. هر بیسوادى كه نمىتواند به اسلام نقد وارد كند.
منتقد اسلام: اتفاقاً در اينمورد تحقيقات و آگاهى مناسب را دارم. به همين دليل شروع به نقد كردهام و دعوت شما از من براى گفتگو نيز مؤيد اين امر است.
اسلامگرا: شما يا مزدور اسرائيل هستيد و يا وهابى هستيد و در نقش نقد اسلام براى وهابيت تبليغ میكنيد. همهتان بدنبال شهوترانى هستيد.
منتقد اسلام: سپاس از پاسختان تاكنون چنين قانع نشده بودم.
اسلامگرا: بايد سر همهء شما را بريد و به خواهر و مادرتان تجاوز كرد.
منتقد اسلام: واقعاً ديگر قانع شدم كه داعش را غرب ساخته براى تخريب اسلام.
اسلامگرا: حرامزادهء زنازاده اگر دستمان به شما رسید میدانیم چه کاری با تو کنیم.
منتقد اسلام: سپاس که منطقی و بزرگوارانه به من نشان دادید توهین به عقاید و در کل توهین چه عمل ناپسندی است.
☞@PublicExit☜
@PublicExit
اگر یک دانشمند یک کودک را با یک گودال آتش تهدید کند، خبرش در دنیا پخش میشود، با وجود این دین هر روز این کار را میکند. به سوء استفاده دین از کودکان پایان دهید.
اگر یک دانشمند یک کودک را با یک گودال آتش تهدید کند، خبرش در دنیا پخش میشود، با وجود این دین هر روز این کار را میکند. به سوء استفاده دین از کودکان پایان دهید.