ژان پییر ژانه
پزشک، فیلسوف و رواندرمانگر پیشگام فرانسوی در زمینه تجزیه و اختلال حافظهی آسیبزاد بود.
#تجربههای_روانپزشکانه
پزشک، فیلسوف و رواندرمانگر پیشگام فرانسوی در زمینه تجزیه و اختلال حافظهی آسیبزاد بود.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗒 پوزش و یک نکته
این هفته مجله چنان که باید بهروز نماند و همان رمق اندک ماههای پیش را هم از کف داد. مطلب هم از قضا چندتایی رسیده بود و کمبودی در کار نبود. آدمیزاد است به هر روی. گاهی هم دل و دماغ ندارد.
ما چندی پیش نوشتیم که فعلا و تا زمانی دیگر کمتر و کمتر سیاسی- اجتماعی و بیشتر و بیشتر بالینی و فرهنگی خواهیم بود. دوستانی که یادداشتی اینچنین دارند را امیدواریم از بابت عدم انتشار مکدر نسازیم.
#تجربههای_روانپزشکانه
این هفته مجله چنان که باید بهروز نماند و همان رمق اندک ماههای پیش را هم از کف داد. مطلب هم از قضا چندتایی رسیده بود و کمبودی در کار نبود. آدمیزاد است به هر روی. گاهی هم دل و دماغ ندارد.
ما چندی پیش نوشتیم که فعلا و تا زمانی دیگر کمتر و کمتر سیاسی- اجتماعی و بیشتر و بیشتر بالینی و فرهنگی خواهیم بود. دوستانی که یادداشتی اینچنین دارند را امیدواریم از بابت عدم انتشار مکدر نسازیم.
#تجربههای_روانپزشکانه
Forwarded from ویرایش دگرازیا (m.Sadegh)
📚 درآمدی بر تصمیمسازی اخلاقی در زیستپزشکی
| جدیدترین راهنمای فارسی تصمیمگیریهای اخلاقی در بالین |
کتاب پیشرو ترجمۀ فصل اول کتاب Biomedical Ethics نوشتۀ دیوید دگرازیا، استاد فلسفۀ اخلاق از آمریکا است که سرآغاز به تبیین ماهیت اخلاق زیستپزشکی میپردازد و در ادامه، نظریات اخلاقی برجسته را تفسیر و به همراه سایر نظریات اخلاقی، آنها را نقادانه ارزیابی میکند. این کتاب با ارائۀ موارد شایع چالشهای اخلاقی در بافتار زیستپزشکی، در پرتوِ نظریات اخلاقی به تحلیل آنها خواهد پرداخت.
این اثر به ترجمۀ محمدصادق میرجلیلی و هانیه نشاستهساز، دانشجویان رشتۀ پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی ایران و با نظارت علمی دکتر اکبر شهریوری، دانشآموختۀرشتۀ اخلاق پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی و مشاور پیشین ریاست دانشگاه علوم پزشکی ایران در امور اخلاق حرفهای، منتشر میشود.
«درآمدی بر تصمیمسازی اخلاقی در زیستپزشکی» با همکاری انتشارات انسان به چاپ رسیده است و نسخۀ الکترونیکی آن در کتابخوان فیدیبو نیز قابلدسترسی است.
🌐 برای دریافت نسخۀ الکترونیکی این کتاب در فیدیبو کلیک کنید.
| جدیدترین راهنمای فارسی تصمیمگیریهای اخلاقی در بالین |
کتاب پیشرو ترجمۀ فصل اول کتاب Biomedical Ethics نوشتۀ دیوید دگرازیا، استاد فلسفۀ اخلاق از آمریکا است که سرآغاز به تبیین ماهیت اخلاق زیستپزشکی میپردازد و در ادامه، نظریات اخلاقی برجسته را تفسیر و به همراه سایر نظریات اخلاقی، آنها را نقادانه ارزیابی میکند. این کتاب با ارائۀ موارد شایع چالشهای اخلاقی در بافتار زیستپزشکی، در پرتوِ نظریات اخلاقی به تحلیل آنها خواهد پرداخت.
این اثر به ترجمۀ محمدصادق میرجلیلی و هانیه نشاستهساز، دانشجویان رشتۀ پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی ایران و با نظارت علمی دکتر اکبر شهریوری، دانشآموختۀرشتۀ اخلاق پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی و مشاور پیشین ریاست دانشگاه علوم پزشکی ایران در امور اخلاق حرفهای، منتشر میشود.
«درآمدی بر تصمیمسازی اخلاقی در زیستپزشکی» با همکاری انتشارات انسان به چاپ رسیده است و نسخۀ الکترونیکی آن در کتابخوان فیدیبو نیز قابلدسترسی است.
🌐 برای دریافت نسخۀ الکترونیکی این کتاب در فیدیبو کلیک کنید.
🗒 روایتهای بالینی ( دور تازه. ۵)
#دکتر_عاطفه_رضایی. روانپزشک
زنی به گمانم حدودا ۷۰ ساله وارد اتاق میشود، زیر لب با خود صحبت میکند، آشفتگی صورت و لباسهایش جلب توجه میکند، همراه با همسر و دخترش است، حدس میزنم بیمار دچار توهم است. همچنان که روی صندلی مینشیند به پایین میخزد و روی زمین مینشیند و هر از گاهی به صورتش سیلی میزند. دخترش میگوید: ببخشید خانم دکتر، برادرم فوت کرده است...
گمان میکنم همین الان از مراسم خاکسپاری میآیند، تسلیت میگویم و عمیقا ناراحت میشوم. بیمار همچنان زیر لب زمزمه میکند چرا در را نبسته بودی و باز به صورتش سیلی میزند.
میپرسم: جریان از چه قرار است، چطور شده که فرزندتان را از دست دادهاید؟ میگوید ۱۳ سال است نخوابیدهام، در خانه را باز گذاشته بودم و پسر چهار ده سالهام رفت و دیگر برنگشت، اما او نمرده است. و دختر ادامه میدهد برادرم زیر ماشین رفت. مادرم هیچوقت بر مزار برادرم نرفته است. و در بودن و نبودن او گم شده است. گاهی به انتظار آمدنش مینشیند.
سالهاست درست نخوابیده است. او فقط ۵۷ ساله است. در میان داروهایش آنچه برایم عجیب است کلوزاپین میگیرد. او از واقعیت مرگ پسرش قطع شده است. برایم سوال است، که چرا این انتخاب؟ میگویم انگار که با مرگ برادر، مادر هم مرد. چشمان پدر و دختر غرق در اشک میشود و بوی مرگ همه اتاق را میگیرد. همهمان بغض میکنیم الا مادر.
او نمیشنود
امان!
همچنان چشمان بیمار به زمین دوخته هست و زیر لب زمزمه میکند، اگر در را بسته بودی او هیچوقت نمیرفت...
امان...
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_عاطفه_رضایی. روانپزشک
زنی به گمانم حدودا ۷۰ ساله وارد اتاق میشود، زیر لب با خود صحبت میکند، آشفتگی صورت و لباسهایش جلب توجه میکند، همراه با همسر و دخترش است، حدس میزنم بیمار دچار توهم است. همچنان که روی صندلی مینشیند به پایین میخزد و روی زمین مینشیند و هر از گاهی به صورتش سیلی میزند. دخترش میگوید: ببخشید خانم دکتر، برادرم فوت کرده است...
گمان میکنم همین الان از مراسم خاکسپاری میآیند، تسلیت میگویم و عمیقا ناراحت میشوم. بیمار همچنان زیر لب زمزمه میکند چرا در را نبسته بودی و باز به صورتش سیلی میزند.
میپرسم: جریان از چه قرار است، چطور شده که فرزندتان را از دست دادهاید؟ میگوید ۱۳ سال است نخوابیدهام، در خانه را باز گذاشته بودم و پسر چهار ده سالهام رفت و دیگر برنگشت، اما او نمرده است. و دختر ادامه میدهد برادرم زیر ماشین رفت. مادرم هیچوقت بر مزار برادرم نرفته است. و در بودن و نبودن او گم شده است. گاهی به انتظار آمدنش مینشیند.
سالهاست درست نخوابیده است. او فقط ۵۷ ساله است. در میان داروهایش آنچه برایم عجیب است کلوزاپین میگیرد. او از واقعیت مرگ پسرش قطع شده است. برایم سوال است، که چرا این انتخاب؟ میگویم انگار که با مرگ برادر، مادر هم مرد. چشمان پدر و دختر غرق در اشک میشود و بوی مرگ همه اتاق را میگیرد. همهمان بغض میکنیم الا مادر.
او نمیشنود
امان!
همچنان چشمان بیمار به زمین دوخته هست و زیر لب زمزمه میکند، اگر در را بسته بودی او هیچوقت نمیرفت...
امان...
#تجربههای_روانپزشکانه
معرفی رمان «دوست مرحوم من»
نویسنده: آندری کورکوف
مترجم: شهریار وقفیپور
ناشر: نیماژ
«سالهای سال، در خواب و در خیالبافی راهی را میجستم که از این وضعیت بنبست در زندگیام به در آیم. و حالا، همه چیز دم دست بود - خلاصی از بنبست و خود زندگی.»
#تجربههای_روانپزشکانه
نویسنده: آندری کورکوف
مترجم: شهریار وقفیپور
ناشر: نیماژ
«سالهای سال، در خواب و در خیالبافی راهی را میجستم که از این وضعیت بنبست در زندگیام به در آیم. و حالا، همه چیز دم دست بود - خلاصی از بنبست و خود زندگی.»
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 ارغنون
#دکتر_کاوه_علوی. روانپزشک
معرفی رمان «دوست مرحوم من»
«نیماژ» مدتی است مجموعهای از رمانهای کوتاه را با قطع جیبی و با عنوان «مینیماژ» منتشر میکند که دبیر آن شیوا مقانلو است. یکی از رمانهایی که در این مجموعه منتشر شده، «دوست مرحوم من» با عنوان انگلیسی A Matter of Death and Life، اثر Andrey Kurkov، نویسنده اوکراینی، است. در واقع، نامی که برای ترجمه فارسی اثر انتخاب شده از عنوان فیلمی گرفته شده که بر اساس این رمان با نام A Friend of the Deceased در سال ۱۹۹۷، در انگلیس ساخته شده است.
«دوست مرحوم من» رمانی است کوتاه و با طنزمایهای سوررئالیستی که سبک مشخص نویسنده در آثار دیگرش هم بوده است. این رمان داستان مرد ۳۰ سالهای است که روابط سردی یا همسرش دارد. همسر که با فرد دیگری ملاقات میکند، او را در خانهای کوچک و خالی تنها میگذارد. مرد میخواهد انتقام بگیرد، اما بهشیوهای متناقض، فردی را استخدام میکند تا خودش را بهجای رقیب بکشد.
«دوست مرحوم من» را تمثیلی دانستهاند از جمعیت بهپوچیرسیده اوکراین پس از فروپاشی شوروی که البته هنوز زیر چتر دوران کمونیسم است. کشوری که در آن همه آدمها برای «خریدن» هستند: آدمهایی که خریده میشوند تا آدم بکشند، در دادگاه شهادت بدهند، از کسی مراقبت کنند یا به دیگران خدمات جنسی ارائه کنند. شاید تأکید نویسنده بر دلار، بهعنوان واحد پولی که در این خریدها استفاده میشود، و استفاده از کوپنهای دوران پیشین بهجای پول رایج کشور، نوعی هجویه و تحقیر جامعه اوکراین باشد. فضای زمستانی، سرد و یخبندان داستان جمود و انفعال جامعه را نشان میدهد. جامعهای که گویی تنها تفریحش «نوشیدن» است. و پناه بردن راوی به یک روسپی، که در او عشقی واقعی و بیآلایش را تجربه میکند، نشانی واژگونه از بیپناهی آدمها است. این روسپی تنها کسی است که برای خدماتش پول نمیگیرد! آدمهای داستان همه تنها هستند. روابط بین افراد سطحی و موقتی و خانوادهها همه شکستخوردهاند. با این حال، من، شخصاً، اصراری ندارم تمام عناصر داستان را بهگونهای هجوآمیز تفسیر کنیم و دنبال نمادهایی در جامعه و نشانههایی فرامتنی باشیم. خود داستان قدرت جلب خواننده را برای مطالعه یک داستان ساده و البته خود-روانکاوانه داراست.
نویسنده متولد سال ۱۹۶۱ در لنینگراد است. اولین رمانش با عنوان «مرگ و پنگوئن» (در انگلیسی Death and the Penguin) مشهورترین اثر اوست که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد و سال ۲۰۰۱ به انگلیسی برگردانده شد. این کتاب با ترجمه شهریار وقفیپور و توسط انتشارات روزنه به زبان فارسی هم چاپ شده است. آثار او شامل ۱۹ رمان، همچنین چند کتاب برای کودکان و یک کتاب غیرداستانی است. فضای آثار او تنها و پوچی مردم معاصر کشورش را نشان میدهد و از هجو و فضاهای سوررئالیستی برای توصیف این شرایط استفاده میکند. او بین آثار کورکوف، و در حد اطلاعات من، «مرا به کنگاراکس نبر!» و «زنبورهای خاکستری»، هر دو با ترجمه آبتین گلگار، توسط انتشارات افق منتشر شده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_کاوه_علوی. روانپزشک
معرفی رمان «دوست مرحوم من»
«نیماژ» مدتی است مجموعهای از رمانهای کوتاه را با قطع جیبی و با عنوان «مینیماژ» منتشر میکند که دبیر آن شیوا مقانلو است. یکی از رمانهایی که در این مجموعه منتشر شده، «دوست مرحوم من» با عنوان انگلیسی A Matter of Death and Life، اثر Andrey Kurkov، نویسنده اوکراینی، است. در واقع، نامی که برای ترجمه فارسی اثر انتخاب شده از عنوان فیلمی گرفته شده که بر اساس این رمان با نام A Friend of the Deceased در سال ۱۹۹۷، در انگلیس ساخته شده است.
«دوست مرحوم من» رمانی است کوتاه و با طنزمایهای سوررئالیستی که سبک مشخص نویسنده در آثار دیگرش هم بوده است. این رمان داستان مرد ۳۰ سالهای است که روابط سردی یا همسرش دارد. همسر که با فرد دیگری ملاقات میکند، او را در خانهای کوچک و خالی تنها میگذارد. مرد میخواهد انتقام بگیرد، اما بهشیوهای متناقض، فردی را استخدام میکند تا خودش را بهجای رقیب بکشد.
«دوست مرحوم من» را تمثیلی دانستهاند از جمعیت بهپوچیرسیده اوکراین پس از فروپاشی شوروی که البته هنوز زیر چتر دوران کمونیسم است. کشوری که در آن همه آدمها برای «خریدن» هستند: آدمهایی که خریده میشوند تا آدم بکشند، در دادگاه شهادت بدهند، از کسی مراقبت کنند یا به دیگران خدمات جنسی ارائه کنند. شاید تأکید نویسنده بر دلار، بهعنوان واحد پولی که در این خریدها استفاده میشود، و استفاده از کوپنهای دوران پیشین بهجای پول رایج کشور، نوعی هجویه و تحقیر جامعه اوکراین باشد. فضای زمستانی، سرد و یخبندان داستان جمود و انفعال جامعه را نشان میدهد. جامعهای که گویی تنها تفریحش «نوشیدن» است. و پناه بردن راوی به یک روسپی، که در او عشقی واقعی و بیآلایش را تجربه میکند، نشانی واژگونه از بیپناهی آدمها است. این روسپی تنها کسی است که برای خدماتش پول نمیگیرد! آدمهای داستان همه تنها هستند. روابط بین افراد سطحی و موقتی و خانوادهها همه شکستخوردهاند. با این حال، من، شخصاً، اصراری ندارم تمام عناصر داستان را بهگونهای هجوآمیز تفسیر کنیم و دنبال نمادهایی در جامعه و نشانههایی فرامتنی باشیم. خود داستان قدرت جلب خواننده را برای مطالعه یک داستان ساده و البته خود-روانکاوانه داراست.
نویسنده متولد سال ۱۹۶۱ در لنینگراد است. اولین رمانش با عنوان «مرگ و پنگوئن» (در انگلیسی Death and the Penguin) مشهورترین اثر اوست که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد و سال ۲۰۰۱ به انگلیسی برگردانده شد. این کتاب با ترجمه شهریار وقفیپور و توسط انتشارات روزنه به زبان فارسی هم چاپ شده است. آثار او شامل ۱۹ رمان، همچنین چند کتاب برای کودکان و یک کتاب غیرداستانی است. فضای آثار او تنها و پوچی مردم معاصر کشورش را نشان میدهد و از هجو و فضاهای سوررئالیستی برای توصیف این شرایط استفاده میکند. او بین آثار کورکوف، و در حد اطلاعات من، «مرا به کنگاراکس نبر!» و «زنبورهای خاکستری»، هر دو با ترجمه آبتین گلگار، توسط انتشارات افق منتشر شده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 تازهها
#دکتر_ستاره_اسماعیلی. دستیار روانپزشکی
مواجهه طولانی مدت با آلایندههای هوا و مشکلات سلامت روان
تحقیقات نشان دادهاند آلودگی هوا به عنوان یک عامل خطرساز و مهم محیطی در مشکلات سلامت روان نقش دارد. کمیته اثرات پزشکی آلودگی هوا (COMEAP) در سال ۲۰۲۲ شواهدی مبنی بر ارتباط بین آلودگی هوا با اختلالات شناختی و دمانس گزارش کرد، با این حال هنوز شواهد اپیدمیولوژیک در زمینه مواجهه طولانی مدت با سطوح پایین آلایندهها و ابتلا به افسردگی و اضطراب ناچیز است.
در این مطالعه کوهورت آینده نگر در انگلستان ۳۸۹۱۸۵ شرکتکننده از ۲۳ مارس ۲۰۰۶ تا ۱ اکتبر ۲۰۱۰ که هرگز تشخیص افسردگی یا اضطراب نگرفتهبودند، انتخاب شدند. این افراد طی ۱۰ سال با در نظر گرفتن عواملی مانند محرومیت اجتماعی-اقتصادی و وضعیت شغلی که ممکن است بر سلامت روان تاثیر بگذارد، مورد بررسی قرار گرفتند.
میانگین غلظت سالانه آلودگی هوا با ذرات معلق ( Particulate Matter :PM) با قطر آیرودینامیکی ۲/۵ میکرومتر یا کمتر(PM:2.5) و ذرات معلق با قطر آیرودینامیکی بین ۲/۵ تا ۱۰ میکرومتر (PM:2.5-10)، دی اکسید نیتروژن(NO2) و اکسید نیتریک(NO) برای محل زندگی هر شرکت کننده با استفاده از مدل رگرسیون کاربری زمین تخمین زده و قرار گرفتن در معرض این آلودگیها برای هر شرکت کننده محاسبه شد.
در مجموع برای ۱۳۱۳۱ و ۱۵۸۳۵ نفر به ترتیب تشخیص افسردگی و اضطراب داده شد. این مطالعه نشان داد افرادی که نسبت به دیگران در چارک بالاتری از نظر قرارگرفتن در معرض آلایندهها بودند، ۱۱ درصد بیشتر از افراد چارک پایین؛ دچار اضطراب، و تقریباً ۱۶ درصد بیشتر دچار افسردگی شدند. همبستگی بالاتری بین آلایندگی ۲/۵ پیپیام و اضطراب در بین جمعیت مردان در مقایسه با زنان بود.
نتایج این مطالعه نشان میدهد قرار گرفتن طولانی مدت در معرض چندین آلاینده هوا با افزایش خطر افسردگی و اضطراب مرتبط است. این ارتباط غیرخطی میتواند پیامدهای مهمی در سیاست گذاریهای کنترل آلودگی هوا داشته باشد تا بتوان با کاهش قرار گرفتن در معرض آلایندهها بار بیماریهایی مانند افسردگی و اضطراب را کاهش داد.
این مطالعه در فوریه ۲۰۲۳ در مجله JAMA Psychiatry به چاپ رسیده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_ستاره_اسماعیلی. دستیار روانپزشکی
مواجهه طولانی مدت با آلایندههای هوا و مشکلات سلامت روان
تحقیقات نشان دادهاند آلودگی هوا به عنوان یک عامل خطرساز و مهم محیطی در مشکلات سلامت روان نقش دارد. کمیته اثرات پزشکی آلودگی هوا (COMEAP) در سال ۲۰۲۲ شواهدی مبنی بر ارتباط بین آلودگی هوا با اختلالات شناختی و دمانس گزارش کرد، با این حال هنوز شواهد اپیدمیولوژیک در زمینه مواجهه طولانی مدت با سطوح پایین آلایندهها و ابتلا به افسردگی و اضطراب ناچیز است.
در این مطالعه کوهورت آینده نگر در انگلستان ۳۸۹۱۸۵ شرکتکننده از ۲۳ مارس ۲۰۰۶ تا ۱ اکتبر ۲۰۱۰ که هرگز تشخیص افسردگی یا اضطراب نگرفتهبودند، انتخاب شدند. این افراد طی ۱۰ سال با در نظر گرفتن عواملی مانند محرومیت اجتماعی-اقتصادی و وضعیت شغلی که ممکن است بر سلامت روان تاثیر بگذارد، مورد بررسی قرار گرفتند.
میانگین غلظت سالانه آلودگی هوا با ذرات معلق ( Particulate Matter :PM) با قطر آیرودینامیکی ۲/۵ میکرومتر یا کمتر(PM:2.5) و ذرات معلق با قطر آیرودینامیکی بین ۲/۵ تا ۱۰ میکرومتر (PM:2.5-10)، دی اکسید نیتروژن(NO2) و اکسید نیتریک(NO) برای محل زندگی هر شرکت کننده با استفاده از مدل رگرسیون کاربری زمین تخمین زده و قرار گرفتن در معرض این آلودگیها برای هر شرکت کننده محاسبه شد.
در مجموع برای ۱۳۱۳۱ و ۱۵۸۳۵ نفر به ترتیب تشخیص افسردگی و اضطراب داده شد. این مطالعه نشان داد افرادی که نسبت به دیگران در چارک بالاتری از نظر قرارگرفتن در معرض آلایندهها بودند، ۱۱ درصد بیشتر از افراد چارک پایین؛ دچار اضطراب، و تقریباً ۱۶ درصد بیشتر دچار افسردگی شدند. همبستگی بالاتری بین آلایندگی ۲/۵ پیپیام و اضطراب در بین جمعیت مردان در مقایسه با زنان بود.
نتایج این مطالعه نشان میدهد قرار گرفتن طولانی مدت در معرض چندین آلاینده هوا با افزایش خطر افسردگی و اضطراب مرتبط است. این ارتباط غیرخطی میتواند پیامدهای مهمی در سیاست گذاریهای کنترل آلودگی هوا داشته باشد تا بتوان با کاهش قرار گرفتن در معرض آلایندهها بار بیماریهایی مانند افسردگی و اضطراب را کاهش داد.
این مطالعه در فوریه ۲۰۲۳ در مجله JAMA Psychiatry به چاپ رسیده است.
#تجربههای_روانپزشکانه
ویژهی روانپزشکان، روانشناسان و بهویژه درمانگران دارای گرایش تحلیلی
دوره برای سایر مخاطبان طراحی نشده است.
پیشنهاد #تجربهها
#تجربههای_روانپزشکانه
دوره برای سایر مخاطبان طراحی نشده است.
پیشنهاد #تجربهها
#تجربههای_روانپزشکانه
ویژهی روانپزشکان، روانشناسان و بهویژه درمانگران دارای گرایش تحلیلی
دوره برای سایر مخاطبان طراحی نشده است.
پیشنهاد #تجربهها
#تجربههای_روانپزشکانه
دوره برای سایر مخاطبان طراحی نشده است.
پیشنهاد #تجربهها
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 یاد-روز
#دکتر_امیرحسین_جلالیندوشن. روانپزشک
ماندگار شدن در بدن "دیگری"
۳۱ اردیبهشت روز اهدای عضو است
اميدوارم "بودن یا نبودن" اثر کيانوش عیاری را دیده باشید یا امکان تماشای آن برای شما میسر باشد. اگر چنین باشد احتمالا همنظر خواهیمبود که اهدای عضو-دستکم- از نظر روانشناختی امری پیچیده است، و موضوع پیوند اعضا بار بزرگی برای خانوادهها ایجاد میکند- چه خانوادهی گیرنده، و چه اهدا کننده. تصمیم بر اهدای عضو حتماً باید از جوانب مختلف مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد. گاهی افراد میتوانند در زمان حیات و با رضایت خود عضوی همانند کلیه را به فرد دیگری اهدا کنند و یا در پیوند مغز استخوان یاریرسان باشند. پیوند سایر اعضا از میان فردی که دچار مرگ مغزی شده انجام میشود. بنابراین موضوع بسیار مهم و حیاتی است و بهتر است افراد در صورتی که به این موضوع علاقهمند هستند به عنوان یک وظیفه انسانی، اخلاقی و دینی یا هر انگیزهای که دارند، حتماً در زمان حیات درباره این موضوع با دیگر اعضای خانواده خود صحبت کنند و آنها را از رضایت خود برای اهدای عضو پس از مرگ مغزی آگاه کنند.
به علت پیچیدگیهای روانشناختی موضوع و سختی تصمیمگیری برای افراد خانواده، بهتر است اگر فردی تصمیم بر اهدای عضو دارد، در زمان حیات، مراحل اداری را طی و کارت اهدای عضو خود را دریافت کند؛ اما در نهایت از نظر جوانب قانونی، اولیای فرد مرگ مغزی شده باید رضایت به اهدا بدهند. در موارد بسیاری وقتی اعضای خانواده میخواهند پس از مرگ مغزی عزیزشان درباره اهدای اعضای او تصمیم بگیرند، این کار را نوعی خیانت به او میدانند و فکر میکنند شاید این کار از یاد بردن فرد یا سوءاستفاده از او به حساب میآید. چراکه به غلط تصور میکنند شاید آنها با این تصمیم خود فرصت زندگی دوباره را از او میگیرند، چون اهدای عضو از فرد دچار مرگ مغزی رخ میدهد و خانوادهها عمدتا این مرگ را مرگ کامل بهشمار نمیآورند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که تصمیمگیری کادر پزشکی برای آمادگی اهدای عضو فرد مرگ مغزی شده، یک کار گروهی و تیمی است؛ این تصمیم توسط افراد متخصص و در نهایت نیز با نظر پزشکی قانونی گرفته میشود. بنابراین وقتی این تیم نتیجه میگیرد فرد آسیب دیده به هیچ وجه نمیتواند به زندگی برگردد، خانوادهها هم راحتتر میتوانند تصمیم بگیرند و اطمینان داشته باشند که فرصت زندگی را از او سلب نمیکنند.
خانوادهها نباید درباره اهدای عضو عزیزشان احساس گناه یا عذاب وجدان داشته باشند، چرا که این احساس کاذب است ولی با توجه به شرایط سختی که افراد در آن قرار دارند طبیعی است. اما وقتی افراد در زمان حیات خود در مورد ایدهشان با همدیگر گفتوگو کرده باشند، مشکل تا حدود زیادی رفع میشود و خیالشان از این نظر راحت میشود که فرد مرگ مغزی شده نیز رضایت کامل دارد.
باید یاد بگیریم و بدانیم هر از دست دادنی حتی با آگاهی از میل و اراده فردی که از دست رفته، طبیعتاً مستلزم سوگواری و همراه با ناراحتی و اندوه خواهد بود. بنابراین آن را بپذیریم تا بهتر بتوانیم از آن عبور کنیم.
در پایان لازم است تاکید کنم حمایتهای روانشناختی برای خانوادههایی که میخواهند برای اهدای عضو عزیز از دست رفتهشان تصمیم بگیرند لازم و ضروری است. خوشبختانه در ایران این شرایط فراهم و تیمی که درگیر مساله پیوند است در این زمینه خانوادهها را راهنمایی و هنراهی میکنند. خانوادهها نباید تنها بمانند و تیمی هم که در این خصوص آنها را همراهی میکنند باید در سطح بسیار بالایی از مهارتهای لازم مديريت روابط بین فردی و درک بحران باشند. چون این افراد وقتی برای تصمیمگیری در کنار خانوادهها قرار میگیرند باید متوجه عواطف و احساسات منفی و دوگانگیهای خود هنگام تصمیمگیری باشند، چون پذیرش بازماندگان و اطلاع از درستی روند کار قطعا بسیار مؤثر و تأثیرگذار خواهد بود.
Jalalinadoushan.com
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_امیرحسین_جلالیندوشن. روانپزشک
ماندگار شدن در بدن "دیگری"
۳۱ اردیبهشت روز اهدای عضو است
اميدوارم "بودن یا نبودن" اثر کيانوش عیاری را دیده باشید یا امکان تماشای آن برای شما میسر باشد. اگر چنین باشد احتمالا همنظر خواهیمبود که اهدای عضو-دستکم- از نظر روانشناختی امری پیچیده است، و موضوع پیوند اعضا بار بزرگی برای خانوادهها ایجاد میکند- چه خانوادهی گیرنده، و چه اهدا کننده. تصمیم بر اهدای عضو حتماً باید از جوانب مختلف مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد. گاهی افراد میتوانند در زمان حیات و با رضایت خود عضوی همانند کلیه را به فرد دیگری اهدا کنند و یا در پیوند مغز استخوان یاریرسان باشند. پیوند سایر اعضا از میان فردی که دچار مرگ مغزی شده انجام میشود. بنابراین موضوع بسیار مهم و حیاتی است و بهتر است افراد در صورتی که به این موضوع علاقهمند هستند به عنوان یک وظیفه انسانی، اخلاقی و دینی یا هر انگیزهای که دارند، حتماً در زمان حیات درباره این موضوع با دیگر اعضای خانواده خود صحبت کنند و آنها را از رضایت خود برای اهدای عضو پس از مرگ مغزی آگاه کنند.
به علت پیچیدگیهای روانشناختی موضوع و سختی تصمیمگیری برای افراد خانواده، بهتر است اگر فردی تصمیم بر اهدای عضو دارد، در زمان حیات، مراحل اداری را طی و کارت اهدای عضو خود را دریافت کند؛ اما در نهایت از نظر جوانب قانونی، اولیای فرد مرگ مغزی شده باید رضایت به اهدا بدهند. در موارد بسیاری وقتی اعضای خانواده میخواهند پس از مرگ مغزی عزیزشان درباره اهدای اعضای او تصمیم بگیرند، این کار را نوعی خیانت به او میدانند و فکر میکنند شاید این کار از یاد بردن فرد یا سوءاستفاده از او به حساب میآید. چراکه به غلط تصور میکنند شاید آنها با این تصمیم خود فرصت زندگی دوباره را از او میگیرند، چون اهدای عضو از فرد دچار مرگ مغزی رخ میدهد و خانوادهها عمدتا این مرگ را مرگ کامل بهشمار نمیآورند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که تصمیمگیری کادر پزشکی برای آمادگی اهدای عضو فرد مرگ مغزی شده، یک کار گروهی و تیمی است؛ این تصمیم توسط افراد متخصص و در نهایت نیز با نظر پزشکی قانونی گرفته میشود. بنابراین وقتی این تیم نتیجه میگیرد فرد آسیب دیده به هیچ وجه نمیتواند به زندگی برگردد، خانوادهها هم راحتتر میتوانند تصمیم بگیرند و اطمینان داشته باشند که فرصت زندگی را از او سلب نمیکنند.
خانوادهها نباید درباره اهدای عضو عزیزشان احساس گناه یا عذاب وجدان داشته باشند، چرا که این احساس کاذب است ولی با توجه به شرایط سختی که افراد در آن قرار دارند طبیعی است. اما وقتی افراد در زمان حیات خود در مورد ایدهشان با همدیگر گفتوگو کرده باشند، مشکل تا حدود زیادی رفع میشود و خیالشان از این نظر راحت میشود که فرد مرگ مغزی شده نیز رضایت کامل دارد.
باید یاد بگیریم و بدانیم هر از دست دادنی حتی با آگاهی از میل و اراده فردی که از دست رفته، طبیعتاً مستلزم سوگواری و همراه با ناراحتی و اندوه خواهد بود. بنابراین آن را بپذیریم تا بهتر بتوانیم از آن عبور کنیم.
در پایان لازم است تاکید کنم حمایتهای روانشناختی برای خانوادههایی که میخواهند برای اهدای عضو عزیز از دست رفتهشان تصمیم بگیرند لازم و ضروری است. خوشبختانه در ایران این شرایط فراهم و تیمی که درگیر مساله پیوند است در این زمینه خانوادهها را راهنمایی و هنراهی میکنند. خانوادهها نباید تنها بمانند و تیمی هم که در این خصوص آنها را همراهی میکنند باید در سطح بسیار بالایی از مهارتهای لازم مديريت روابط بین فردی و درک بحران باشند. چون این افراد وقتی برای تصمیمگیری در کنار خانوادهها قرار میگیرند باید متوجه عواطف و احساسات منفی و دوگانگیهای خود هنگام تصمیمگیری باشند، چون پذیرش بازماندگان و اطلاع از درستی روند کار قطعا بسیار مؤثر و تأثیرگذار خواهد بود.
Jalalinadoushan.com
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 شعر
#دکتر_هلن_شاهخواه. روانپزشک
مثل لالایی حزنی، که به اندازهی آهی پیداست
عشقت از حرف نهان است و نگاهی پیداست
چه کنم دل که به مشتاقی ِ دیدار ِ رُخت هست، ولی
سر ِ بی میلیات از نیمهی راهی پیداست
رخ ِ تو ماه ُ تنت تابش خورشید و زمین
آسمانیست که از پنجره گاهی پیداست!
عمر را پس چه کنم؟ روز به روزش دیگر،
انتظاریست که از شام سیاهی پیداست...
گاهی از وسوسهی مرگ به امید وصال
پلی از عشق زدیم، تا که پگاهی پیداست...
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_هلن_شاهخواه. روانپزشک
مثل لالایی حزنی، که به اندازهی آهی پیداست
عشقت از حرف نهان است و نگاهی پیداست
چه کنم دل که به مشتاقی ِ دیدار ِ رُخت هست، ولی
سر ِ بی میلیات از نیمهی راهی پیداست
رخ ِ تو ماه ُ تنت تابش خورشید و زمین
آسمانیست که از پنجره گاهی پیداست!
عمر را پس چه کنم؟ روز به روزش دیگر،
انتظاریست که از شام سیاهی پیداست...
گاهی از وسوسهی مرگ به امید وصال
پلی از عشق زدیم، تا که پگاهی پیداست...
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 بازتاب
#دکتر_امیرحسین_جلالیندوشن. روانپزشک
رواندرمانی؛ همسرنوشت گوشت و ماکارونی
خدمات رواندرمانی در ایران در قیاس با دنیا گرانقیمت نیست و حتی در مقایسه با خدمات پزشکی هم هزینههای بالایی ندارد. تعرفهی اکوکاردیوگرافی یا تست ورزش یا برخی اعمال جراحی ساده را با یک ساعت جلسه رواندرمانی مقایسه کنید، آنگاه در مییابید نرخهایی که حتی در رسانهها بهعنوان هزینههای گران و بالای رواندرمانی مطرح میشود چندان زیاد هم نیست. مشکل اصلی اینجاست که درباره این خدمات پوشش بیمهای وجود ندارد و نرخهای دولتی هم بسیار دور از واقعیت هستند. از سویی اقتصاد رواندرمانی و رواندرمانگر در این مسئله دیده نمیشود. مثلا اگر درمانگری ۵ روز در هفته، روزانه ۶ تا ۷ بیمار داشته باشد، شاید مجموع درآمد ماهانه او باتوجه به تعرفههای اعلامشده عملا به ۱۵ میلیون تومان هم نرسد. هزینههای دفتر، نیروی انسانی، آب، برق، تلفن و مالیات هم در این بررسی رسانهای درآمدی بههیچعنوان ذر نظر گرفته نمیشود.
از سویی استفاده از برخی خدمات رواندرمانی تابع وضعیت اقتصادی جامعه است و زمانی که جامعه برخوردارتر باشد، خدمات مشاوره و رواندرمانی هم در سبد خانواده گنجانده میشود. اما اکنون که پروتئین بهعنوان یک ماده غذایی مهم برای رشد و سلامت گروههای سنی مختلف در جامعه در حال حذف از سبد خانوار است یا حتی این چرخه حذف به کربوهیدراتها مثل ماکارونی هم رسیده، دیگر نمیتوان انتظار داشت که رواندرمانی در سبد خانوادهها باقی بماند. این این مسئله بدونشک زیانآور است، چرا که همانطور که اکنون جایگزین شدن غذاهای آماده و قندی بهجای غذاهای پروتئینی (اتفاقی که با بحرانهای اقتصادی رخ میدهد) زیان جدی دارد، از دست رفتن امکان درمان مشکلات روانپزشکی شامل دارودرمانی یا رواندرمانی میتواند تولید نابسامانیهای مختلف ازجمله مشکلات خانوادگی، شغلی و حتی در سطوح دیگر منجر به بزههای اجتماعی شود. به عبارتی اینگونه نیست که به سادگی از حذف رواندرمانی یا دارودرمانی در این حوزه بتوان عبور کرد.
اما آیا مشکلات اقتصادی، نبود پوشش بیمهای و افزایش هزینههای رواندرمانی، روند مراجعه مردم به مراکز مشاوره را کم کرده یا خیر؟ از روند کاهشی مراجعات نمیتوان عدد و رقمی اعلام کرد. اما تعداد زیادی از رواندرمانگران اعلام میکنند، بهدلیل افزایش نرخ بهدنبال افزایش خیرهکننده تورم، گروهی از مراجعان امکان تداوم درمان را از دست دادهاند و این گزارشها بسیار زیاد است. و باید گفت علاوه بر آسیبی که بیماران از توقف این روند درمانی میبینند، فعالان این حوزه هم بهشدت در معرض آسیب قرار گرفتهاند. به عبارتی اگر کلانتر به این موضوع نگاه شود، از حدود ۱/۵ سال گذشته روند تعطیلی برخی مراکز پاراکلینیک، آزمایشگاهها، داروخانه یا محدود شدن فعالیت آنها شروع شده است. حتی تعطیلی بیمارستانهای بزرگ خصوصی هم مطرح است. قشر رواندرمانگر جزو حلقههای بسیار ضعیف اقتصاد سلامت هستند و بیتردید تداوم این وضعیت، فکر تغییر در وضعیت شغلی را در این افراد تقویت میکند. محدود و کوچک شدن فعالیت رواندرمانگران بهویژه در بخش خصوصی بسیار آسیبزا است. از سویی مشکل اینجاست که در بخش دولتی نیروی کافی و کارآمد وجود ندارد. رواندرمانی بر کارآمدی نیروی انسانی استوار است، اما در بخش دولتی به چند دلیل این مسئله محقق نشده؛ ازجمله اینکه نگاه توسعهای به رواندرمانی وجود نداشته، تعرفهها بسیار پایین بوده، دولت این خدمت را جدی نگرفته و رواندرمانی جزو خدمات لوکس در نظر گرفته شده است، بههمین دلیل شاهد رشد و توسعه رواندرمانی در بخش غیردولتی هستیم.در بخش دولتی هزینه یکساعت مشاوره با تعرفهی بیمهای عدد ناچیزی به عنوان سهم بیمار است، اما فضایی که برای این هدف در نظر گرفته میشود، عمدتا فضای مناسب رواندرمانی نیست. علاوه بر محدودیت فضا، لیست انتظار مراجعان هم گاهی به ۶ ماه میرسد که قطعا زمان زیادی است. این مسئله قطعا باعث میشود گروههای کمبرخوردار جامعه که گاهی در مقایسه با طبقه برخوردار نیاز بیشتری به خدمات رواندرمانی دارند، محروم بمانند و شاهد بیعدالتی در این حوزه برای آنها باشیم.
🧷 لطفاً ورق بزنید...
http://Jalalinadoushan.com
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_امیرحسین_جلالیندوشن. روانپزشک
رواندرمانی؛ همسرنوشت گوشت و ماکارونی
خدمات رواندرمانی در ایران در قیاس با دنیا گرانقیمت نیست و حتی در مقایسه با خدمات پزشکی هم هزینههای بالایی ندارد. تعرفهی اکوکاردیوگرافی یا تست ورزش یا برخی اعمال جراحی ساده را با یک ساعت جلسه رواندرمانی مقایسه کنید، آنگاه در مییابید نرخهایی که حتی در رسانهها بهعنوان هزینههای گران و بالای رواندرمانی مطرح میشود چندان زیاد هم نیست. مشکل اصلی اینجاست که درباره این خدمات پوشش بیمهای وجود ندارد و نرخهای دولتی هم بسیار دور از واقعیت هستند. از سویی اقتصاد رواندرمانی و رواندرمانگر در این مسئله دیده نمیشود. مثلا اگر درمانگری ۵ روز در هفته، روزانه ۶ تا ۷ بیمار داشته باشد، شاید مجموع درآمد ماهانه او باتوجه به تعرفههای اعلامشده عملا به ۱۵ میلیون تومان هم نرسد. هزینههای دفتر، نیروی انسانی، آب، برق، تلفن و مالیات هم در این بررسی رسانهای درآمدی بههیچعنوان ذر نظر گرفته نمیشود.
از سویی استفاده از برخی خدمات رواندرمانی تابع وضعیت اقتصادی جامعه است و زمانی که جامعه برخوردارتر باشد، خدمات مشاوره و رواندرمانی هم در سبد خانواده گنجانده میشود. اما اکنون که پروتئین بهعنوان یک ماده غذایی مهم برای رشد و سلامت گروههای سنی مختلف در جامعه در حال حذف از سبد خانوار است یا حتی این چرخه حذف به کربوهیدراتها مثل ماکارونی هم رسیده، دیگر نمیتوان انتظار داشت که رواندرمانی در سبد خانوادهها باقی بماند. این این مسئله بدونشک زیانآور است، چرا که همانطور که اکنون جایگزین شدن غذاهای آماده و قندی بهجای غذاهای پروتئینی (اتفاقی که با بحرانهای اقتصادی رخ میدهد) زیان جدی دارد، از دست رفتن امکان درمان مشکلات روانپزشکی شامل دارودرمانی یا رواندرمانی میتواند تولید نابسامانیهای مختلف ازجمله مشکلات خانوادگی، شغلی و حتی در سطوح دیگر منجر به بزههای اجتماعی شود. به عبارتی اینگونه نیست که به سادگی از حذف رواندرمانی یا دارودرمانی در این حوزه بتوان عبور کرد.
اما آیا مشکلات اقتصادی، نبود پوشش بیمهای و افزایش هزینههای رواندرمانی، روند مراجعه مردم به مراکز مشاوره را کم کرده یا خیر؟ از روند کاهشی مراجعات نمیتوان عدد و رقمی اعلام کرد. اما تعداد زیادی از رواندرمانگران اعلام میکنند، بهدلیل افزایش نرخ بهدنبال افزایش خیرهکننده تورم، گروهی از مراجعان امکان تداوم درمان را از دست دادهاند و این گزارشها بسیار زیاد است. و باید گفت علاوه بر آسیبی که بیماران از توقف این روند درمانی میبینند، فعالان این حوزه هم بهشدت در معرض آسیب قرار گرفتهاند. به عبارتی اگر کلانتر به این موضوع نگاه شود، از حدود ۱/۵ سال گذشته روند تعطیلی برخی مراکز پاراکلینیک، آزمایشگاهها، داروخانه یا محدود شدن فعالیت آنها شروع شده است. حتی تعطیلی بیمارستانهای بزرگ خصوصی هم مطرح است. قشر رواندرمانگر جزو حلقههای بسیار ضعیف اقتصاد سلامت هستند و بیتردید تداوم این وضعیت، فکر تغییر در وضعیت شغلی را در این افراد تقویت میکند. محدود و کوچک شدن فعالیت رواندرمانگران بهویژه در بخش خصوصی بسیار آسیبزا است. از سویی مشکل اینجاست که در بخش دولتی نیروی کافی و کارآمد وجود ندارد. رواندرمانی بر کارآمدی نیروی انسانی استوار است، اما در بخش دولتی به چند دلیل این مسئله محقق نشده؛ ازجمله اینکه نگاه توسعهای به رواندرمانی وجود نداشته، تعرفهها بسیار پایین بوده، دولت این خدمت را جدی نگرفته و رواندرمانی جزو خدمات لوکس در نظر گرفته شده است، بههمین دلیل شاهد رشد و توسعه رواندرمانی در بخش غیردولتی هستیم.در بخش دولتی هزینه یکساعت مشاوره با تعرفهی بیمهای عدد ناچیزی به عنوان سهم بیمار است، اما فضایی که برای این هدف در نظر گرفته میشود، عمدتا فضای مناسب رواندرمانی نیست. علاوه بر محدودیت فضا، لیست انتظار مراجعان هم گاهی به ۶ ماه میرسد که قطعا زمان زیادی است. این مسئله قطعا باعث میشود گروههای کمبرخوردار جامعه که گاهی در مقایسه با طبقه برخوردار نیاز بیشتری به خدمات رواندرمانی دارند، محروم بمانند و شاهد بیعدالتی در این حوزه برای آنها باشیم.
🧷 لطفاً ورق بزنید...
http://Jalalinadoushan.com
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 بخش دوم بازتاب گفتار #دکتر_امیرحسین_جلالیندوشن
من راهکار کاهش آسیب حذف مشاورههای رواندرمانی از سبد خانوارها را روشهای خلاقانه میدانم به نحوی که افراد بتوانند ازطریق بستههای کوچک آموزشی بخشی از نیازشان را با دید حداقلی برآورده کنند، اما همین هم بهدلایل مختلف تامین نمیشود، چرا که در ایران مدیریت جزیرهای (جزیرههای ناپیوسته) است و تعدد مراکزی هم که همدیگر را خنثی کنند، باعث شده بودجهها هدر بروند. اکنون سراغ هر نهادی که برویم، فهرست پروژههای بزرگ و بستههای آموزشی را روی میز میگذارند اما عملا هیجکدام نه ادامه دارند، نه اثربخشی. همچنین به دست مخاطب نمیرسند، پایش نمیشوند و اثر مداوم هم ندارند. نیاز است که دولت دراینباره حداقل در زمینه خدمات رواندرمانی که بهدلایل مختلف روزبهروز نیاز آن بیشتر میشود، کار متمرکز و کوتاهمدت و ارزان انجام دهد.
اما درباره گلایههایی که وجود دارد مبنی بر اینکه مردم هزینههای کلان برای امور غیرضروری مثل زیبایی پرداخت میکنند اما سلامت روان را در اولویت قرار نمیدهند باید بگویم در حالحاضر با جامعهای مواجه هستیم که اولویتهای آنها، چیزی نیست که برای آیندهشان مفید باشد. وقتی در کلان جامعه منابع کشور به گونهای مطرح میشود که گویی فردایی وجود ندارد، شهروندان هم ترجیح میدهند به اکنون خود توجه کنند تا آیندهای که شاید در آینده وجود نداشته باشد. بههمیندلیل هزینههای غیرضروری زود بازده را به هزینههای جسم و روانشان ارجح میدانند.
🧷 پایان
ویراستهی گفتگو با روزنامه هممیهن. اول خرداد ۱۴۰۲
http://Jalalinadoushan.com
#تجربههای_روانپزشکانه
من راهکار کاهش آسیب حذف مشاورههای رواندرمانی از سبد خانوارها را روشهای خلاقانه میدانم به نحوی که افراد بتوانند ازطریق بستههای کوچک آموزشی بخشی از نیازشان را با دید حداقلی برآورده کنند، اما همین هم بهدلایل مختلف تامین نمیشود، چرا که در ایران مدیریت جزیرهای (جزیرههای ناپیوسته) است و تعدد مراکزی هم که همدیگر را خنثی کنند، باعث شده بودجهها هدر بروند. اکنون سراغ هر نهادی که برویم، فهرست پروژههای بزرگ و بستههای آموزشی را روی میز میگذارند اما عملا هیجکدام نه ادامه دارند، نه اثربخشی. همچنین به دست مخاطب نمیرسند، پایش نمیشوند و اثر مداوم هم ندارند. نیاز است که دولت دراینباره حداقل در زمینه خدمات رواندرمانی که بهدلایل مختلف روزبهروز نیاز آن بیشتر میشود، کار متمرکز و کوتاهمدت و ارزان انجام دهد.
اما درباره گلایههایی که وجود دارد مبنی بر اینکه مردم هزینههای کلان برای امور غیرضروری مثل زیبایی پرداخت میکنند اما سلامت روان را در اولویت قرار نمیدهند باید بگویم در حالحاضر با جامعهای مواجه هستیم که اولویتهای آنها، چیزی نیست که برای آیندهشان مفید باشد. وقتی در کلان جامعه منابع کشور به گونهای مطرح میشود که گویی فردایی وجود ندارد، شهروندان هم ترجیح میدهند به اکنون خود توجه کنند تا آیندهای که شاید در آینده وجود نداشته باشد. بههمیندلیل هزینههای غیرضروری زود بازده را به هزینههای جسم و روانشان ارجح میدانند.
🧷 پایان
ویراستهی گفتگو با روزنامه هممیهن. اول خرداد ۱۴۰۲
http://Jalalinadoushan.com
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 بازتاب
تایید حکم اعدام «محمد قبادلو» در دیوان عالی کشور
شعبه یکم دیوان عالی کشور، حکم مربوط به درخواست اعاده دادرسی محمد قبادلو را صادر و اعدام او را تایید کرد. بر اساس حکم صادره، حکم قبادلو در پرونده دادگاه کیفری یک استان تهران، تایید شده است.
امیر رئیسیان، وکیل محمد قبادلو ضمن تایید این خبر، گفته است که اعاده دادرسی در رابطه با پرونده اعدام آقای قبادلو که در دادگاه انقلاب حکم اعدام صادر شده بود، هنوز مفتوح است و هنوز توسط شعبه اول دیوان تصمیمی درمورد آن نگرفته اما اعاده دادرسی درمورد پرونده قصاص که در دادگاه کیفری یک استان تهران، حکم بدوی داده شده بود، رد شده است.
پیشتر گروهی از روانپزشکان از رییس قوهی قضاییه خواهان اعادهی دادرسی در این پرونده شده بودند. اینجا بخوانید.
#تجربههای_روانپزشکانه
تایید حکم اعدام «محمد قبادلو» در دیوان عالی کشور
شعبه یکم دیوان عالی کشور، حکم مربوط به درخواست اعاده دادرسی محمد قبادلو را صادر و اعدام او را تایید کرد. بر اساس حکم صادره، حکم قبادلو در پرونده دادگاه کیفری یک استان تهران، تایید شده است.
امیر رئیسیان، وکیل محمد قبادلو ضمن تایید این خبر، گفته است که اعاده دادرسی در رابطه با پرونده اعدام آقای قبادلو که در دادگاه انقلاب حکم اعدام صادر شده بود، هنوز مفتوح است و هنوز توسط شعبه اول دیوان تصمیمی درمورد آن نگرفته اما اعاده دادرسی درمورد پرونده قصاص که در دادگاه کیفری یک استان تهران، حکم بدوی داده شده بود، رد شده است.
پیشتر گروهی از روانپزشکان از رییس قوهی قضاییه خواهان اعادهی دادرسی در این پرونده شده بودند. اینجا بخوانید.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 شعر
#دکتر_عطیه_مجیدی. دستیار روانپزشکی
وسط خردادماه، این آسمان
برگریزانی خزان، چون ساختهست
خارکنها مدتیست گورکن شدند
بس که اجساد روی هم انباشتهست
از سقوط شاخهها در این سکوت
در صف هیزم، چرا بغضت شکست؟
ما همانهاییم که می گفتیم: باد؛
آتش و طوفان به راه انداختهست!
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_عطیه_مجیدی. دستیار روانپزشکی
وسط خردادماه، این آسمان
برگریزانی خزان، چون ساختهست
خارکنها مدتیست گورکن شدند
بس که اجساد روی هم انباشتهست
از سقوط شاخهها در این سکوت
در صف هیزم، چرا بغضت شکست؟
ما همانهاییم که می گفتیم: باد؛
آتش و طوفان به راه انداختهست!
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 تازهها
#دکتر_صالحه_عباسیان. روانپزشک
بیماریزدایی هویت جنسی: نقش روانپزشکی
مقالهای به تازگی و در ماه می ۲۰۲۳ با عنوان De-pathologizing gender identity: Psychiatry’s role Thomas-Castillo و S Rushتوسط Current Psychiatry به چاپ رسیده است.
این مقاله یادآور میکند که درک مسائلی که بیماران ترنسجندر یا دارای تنوع جنسیتی با آن مواجه هستند ضروری است، و درمان بیمارانی که ترنسجندر یا دارای تنوع جنسیتی (TGGD) هستند، مستلزم درک عوامل اجتماعی و روانیای است که تأثیر منحصر به فردی بر این جمعیت دارد. به عنوان پزشک، این وظیفهٔ ماست که مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسیای را که بیمارانمان چه از نظر تاریخی و چه در حال حاضر با آن روبرو هستند، درک کنیم.
خلاصهٔ نکات بالینی ذکر شده در این مقاله در ادامه ذکر می.شود:
🔅با وجود شیوع بالا در جامعهٔ غربی، شواهد علمی برای دوتایی جنسیت/ جنس ناکافی است.
🔅تشخیص ملال جنسیتی برای افراد مورد نیاز است تا بتوانند به مراقبت های تایید کنندهٔ جنسیت دسترسی پیدا کنند.
🔅افرادی که TGGD دارند ممکن است در پرتو تجربیات منفی قبلی، درمان روانپزشکی را با بیاعتمادی یا سوء ظن شروع کنند.
🔅اجتناب از فرضیات در مورد بیماران بر اساس کلیشههای دوتایی بسیار مهم است.
🔅 انجمن تخصصی سلامت دگرجنسگرایان (WPATH) اخیراً دستورالعمل های جدیدی را برای کار با افرادی که TGGD هستند منتشر کرده است.
🔅برای کار با بیماران دگرجنسگرا یا دارای تنوع جنسیتی خطمشیها، رویهها و زبان مورد استفاده در مطب، کلینیک یا موسسه خود را زیر نظر داشته باشید.
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_صالحه_عباسیان. روانپزشک
بیماریزدایی هویت جنسی: نقش روانپزشکی
مقالهای به تازگی و در ماه می ۲۰۲۳ با عنوان De-pathologizing gender identity: Psychiatry’s role Thomas-Castillo و S Rushتوسط Current Psychiatry به چاپ رسیده است.
این مقاله یادآور میکند که درک مسائلی که بیماران ترنسجندر یا دارای تنوع جنسیتی با آن مواجه هستند ضروری است، و درمان بیمارانی که ترنسجندر یا دارای تنوع جنسیتی (TGGD) هستند، مستلزم درک عوامل اجتماعی و روانیای است که تأثیر منحصر به فردی بر این جمعیت دارد. به عنوان پزشک، این وظیفهٔ ماست که مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسیای را که بیمارانمان چه از نظر تاریخی و چه در حال حاضر با آن روبرو هستند، درک کنیم.
خلاصهٔ نکات بالینی ذکر شده در این مقاله در ادامه ذکر می.شود:
🔅با وجود شیوع بالا در جامعهٔ غربی، شواهد علمی برای دوتایی جنسیت/ جنس ناکافی است.
🔅تشخیص ملال جنسیتی برای افراد مورد نیاز است تا بتوانند به مراقبت های تایید کنندهٔ جنسیت دسترسی پیدا کنند.
🔅افرادی که TGGD دارند ممکن است در پرتو تجربیات منفی قبلی، درمان روانپزشکی را با بیاعتمادی یا سوء ظن شروع کنند.
🔅اجتناب از فرضیات در مورد بیماران بر اساس کلیشههای دوتایی بسیار مهم است.
🔅 انجمن تخصصی سلامت دگرجنسگرایان (WPATH) اخیراً دستورالعمل های جدیدی را برای کار با افرادی که TGGD هستند منتشر کرده است.
🔅برای کار با بیماران دگرجنسگرا یا دارای تنوع جنسیتی خطمشیها، رویهها و زبان مورد استفاده در مطب، کلینیک یا موسسه خود را زیر نظر داشته باشید.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 توضیح ضروری
واژهی Transgender در ترجمهی خلاصه شدهی #دکتر_صالحه_عباسیان در آخرین تازهها به سهو دگرجنسگرا برگردان شده. با سپاس از حسن دقت جناب دکتر حسن رفیعی برای تذکر این مساله، در متن ترجمه نیز تغییر لازم داده شد.
#تجربههای_روانپزشکانه
واژهی Transgender در ترجمهی خلاصه شدهی #دکتر_صالحه_عباسیان در آخرین تازهها به سهو دگرجنسگرا برگردان شده. با سپاس از حسن دقت جناب دکتر حسن رفیعی برای تذکر این مساله، در متن ترجمه نیز تغییر لازم داده شد.
#تجربههای_روانپزشکانه