#تجربههای_روانپزشکانه یک بررسی ویژه را در دستور کار قرار داده. لایحهی سلامت روان که به قانون حمایت از افراد دچار اختلالات روانی تغییر نام داده در مجلس شورای اسلامی در شرایط مبهمی قرار دارد.
ما این بررسی را با یادداشت بلند #دکتر_سامان_توکلی که منتقد شناخته شدهی نگارش قانون جامعی برای این مورد است و بر متن موجود لایحه نقدهایی جدی دارد آغاز میکنیم. این یادداشت امشب ساعت ۲۲ درج میشود.
تجربهها چندصدا است. صداهای دیگری هم احتمالا در این بررسی شنیده خواهد شد. امید داریم میدانی فراهم کنیم که دستکم یکبار به جای دستهکشی و صفبندی، بتوان سخنها را شنید.
عکس: محدثه عبدی
#تجربههای_روانپزشکانه
ما این بررسی را با یادداشت بلند #دکتر_سامان_توکلی که منتقد شناخته شدهی نگارش قانون جامعی برای این مورد است و بر متن موجود لایحه نقدهایی جدی دارد آغاز میکنیم. این یادداشت امشب ساعت ۲۲ درج میشود.
تجربهها چندصدا است. صداهای دیگری هم احتمالا در این بررسی شنیده خواهد شد. امید داریم میدانی فراهم کنیم که دستکم یکبار به جای دستهکشی و صفبندی، بتوان سخنها را شنید.
عکس: محدثه عبدی
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 روزها
#دکتر_علی_فیروزآبادی. روانپزشک. تجربهها
رئیس هیات عالی جذب هیات علمی کشور طی نامهای، خبر از ارزیابی شخصیتی متفاضیان عضویت در هیات علمی دانشگاهها داده است. دارا بودن معیارهای حداقلی سلامت روان برای بسیاری از شغلها اهمیتی اساسی دارد که محدود به اعضای هیات علمی نمیشود. رانندههای حرفهای، پلیسها، قضات، معلمین و.... از جمله حرفههایی هستند که سلامت روان فرد نقشی بسزا در ایفای مناسب مسئولیتهای حرفهای او دارد.
🧷 یک آزمون واحد شخصیتی تا چه حد میتواند هدف سیاستگزاران را برآورده کند و تا چه اندازه میتوان به آن اعتماد کرد؟
از عمر پرسشنامههای شخصیتی تقریبا یک قرن میگذرد. در جنگ جهانی اول برای ارزیابی مشکلات شخصیتی و سلامت روان افراد طراحی شدند. ارتش ایالات متحده به شکل خاص مایل بود افرادی را که برای خدمت در نیروی هوایی مناسب نبودند غربال کند. در نیمهی اول قرن بیستم بسیاری از مراکز علمی شروع به طراحی سنجههای مختلف شخصیتی کردند. جیم بوچر استاد بازنشسته دانشگاه مینهسوتا چنین میگوید که مشکل این آزمونها آن بود که براساس احساس درونی و ذهنی آفرینندگان آنها از شخصیت خلق شده بودند و پرسشهایی در مورد اینکه آیا این آزمونها واقعا آنچه را که ادعا میکنند میسنجند؟ آیا آنها پایایی و روایی کافی دارند مطرح شدند.
🗞 در کشور ما چند سالی است برخی از سازمانها و نهادها در چارچوب بررسیهای استخدامی افراد را برای انجام ازمون شخصیتی مینهسوتا MMPI ارجاع میدهند. در حالی که کاریرد چنین ازمونی تناسبی با هدف مورد نظر ندارد.
آزمونهای روانشناختی مانند تستهای آزمایشگاهی یا تصویربرداری هستند که پزشکان برای بیماران خود درخواست میکنند. تست باید متناسب با سوالی که در ذهن است انتخاب شود و پس از آن فردی که صلاحیت لاژم را دارد به تفسیر آن اقدام کند و در نهایت در کنار سایر اطلاعاتی که از طریق مصاحبه و معاینه تشخیصی به دست میآیند گذاشته شود تا نتیجه مناسب حاصل شود. قضاوت در مورد افراد تنها براساس نتیجهی یک آزمون که گاه پایایی و روایی آن زیر سوال است و در یک مقطع زمانی خاص نمیتواند ارزیابی معتبری در مورد وضعیت روانی افراد به دست دهد.
تجربهای که در مورد یکی از آزمونهای روانشناختی رخ داد شاید به درک مطلب کمک کند.یک مدل شخصیتی که نقدهای علمی را در خلال قرن بیستم تاب آورد مدل پنج عاملی شخصیت است که در ۱۹۶۱ در نیروی هوایی امریکا جرقهی آن زده شد و در سالهای بعد توسط روانشناسان تکامل پیدا کرد. محققین تلاش کردند تا از اشتباهات و مشکلات سایر آزمونها احتراز کنند. از قبیل انتخاب شاخصها براساس شهود طراحان و محققین.
مدل پنج عاملی، پرسشهای ساده و سرراستی را مطرح میکند. براساس پاسخهای داده شده در تحقیق اولیه محققین از روشهای آماری برای دستهبندی صفات شخصیتی در قالب ۵ مقوله عمده استفاده کردند. برونگرایی، وجدانگرایی، قابلیتتوافق، رواننژندی و گشودگی نسبت به تجارب.
یک مدل دیگر HEXACO model که در سال ۲۰۰۰ طراحی شد که یک مقوله اضافی داشت: صداقت/ فروتنی.
جنبهی کلیدی مدل پنج عاملی سادگی آن است. در آن افراد به یک “نوع” خاص نسبت داده نمیشوند. فقط به فرد گفته میشود که او در کجای طیف صفات شخصیتی قرار میگیرد. هیچ جنبهی عجیب و غریب و پنهانی وجود ندارد که آزمون از آن پرده بردارد. برخی میگویند که این شاید تا حدی ناامیدکننده باشد چرا که چیزی را به شما نخواهد گفت که شما از پیش در مورد خودتان نمیدانستید و دقت آن به تمامی از این امر منشا میگیرد که فرد تا چه حد با صداقت و روشنی به پرسشها پاسخ گفته است. در بهترین حالت شما میتوانید از آن به عنوان یک ابزار مقایسهای استفاده کنید که میزان برونگرایی خود را با افراد دیگر در کفه ترازو قرار دهید.
🧷 لطفا ورق بزنید... ۱/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_علی_فیروزآبادی. روانپزشک. تجربهها
رئیس هیات عالی جذب هیات علمی کشور طی نامهای، خبر از ارزیابی شخصیتی متفاضیان عضویت در هیات علمی دانشگاهها داده است. دارا بودن معیارهای حداقلی سلامت روان برای بسیاری از شغلها اهمیتی اساسی دارد که محدود به اعضای هیات علمی نمیشود. رانندههای حرفهای، پلیسها، قضات، معلمین و.... از جمله حرفههایی هستند که سلامت روان فرد نقشی بسزا در ایفای مناسب مسئولیتهای حرفهای او دارد.
🧷 یک آزمون واحد شخصیتی تا چه حد میتواند هدف سیاستگزاران را برآورده کند و تا چه اندازه میتوان به آن اعتماد کرد؟
از عمر پرسشنامههای شخصیتی تقریبا یک قرن میگذرد. در جنگ جهانی اول برای ارزیابی مشکلات شخصیتی و سلامت روان افراد طراحی شدند. ارتش ایالات متحده به شکل خاص مایل بود افرادی را که برای خدمت در نیروی هوایی مناسب نبودند غربال کند. در نیمهی اول قرن بیستم بسیاری از مراکز علمی شروع به طراحی سنجههای مختلف شخصیتی کردند. جیم بوچر استاد بازنشسته دانشگاه مینهسوتا چنین میگوید که مشکل این آزمونها آن بود که براساس احساس درونی و ذهنی آفرینندگان آنها از شخصیت خلق شده بودند و پرسشهایی در مورد اینکه آیا این آزمونها واقعا آنچه را که ادعا میکنند میسنجند؟ آیا آنها پایایی و روایی کافی دارند مطرح شدند.
🗞 در کشور ما چند سالی است برخی از سازمانها و نهادها در چارچوب بررسیهای استخدامی افراد را برای انجام ازمون شخصیتی مینهسوتا MMPI ارجاع میدهند. در حالی که کاریرد چنین ازمونی تناسبی با هدف مورد نظر ندارد.
آزمونهای روانشناختی مانند تستهای آزمایشگاهی یا تصویربرداری هستند که پزشکان برای بیماران خود درخواست میکنند. تست باید متناسب با سوالی که در ذهن است انتخاب شود و پس از آن فردی که صلاحیت لاژم را دارد به تفسیر آن اقدام کند و در نهایت در کنار سایر اطلاعاتی که از طریق مصاحبه و معاینه تشخیصی به دست میآیند گذاشته شود تا نتیجه مناسب حاصل شود. قضاوت در مورد افراد تنها براساس نتیجهی یک آزمون که گاه پایایی و روایی آن زیر سوال است و در یک مقطع زمانی خاص نمیتواند ارزیابی معتبری در مورد وضعیت روانی افراد به دست دهد.
تجربهای که در مورد یکی از آزمونهای روانشناختی رخ داد شاید به درک مطلب کمک کند.یک مدل شخصیتی که نقدهای علمی را در خلال قرن بیستم تاب آورد مدل پنج عاملی شخصیت است که در ۱۹۶۱ در نیروی هوایی امریکا جرقهی آن زده شد و در سالهای بعد توسط روانشناسان تکامل پیدا کرد. محققین تلاش کردند تا از اشتباهات و مشکلات سایر آزمونها احتراز کنند. از قبیل انتخاب شاخصها براساس شهود طراحان و محققین.
مدل پنج عاملی، پرسشهای ساده و سرراستی را مطرح میکند. براساس پاسخهای داده شده در تحقیق اولیه محققین از روشهای آماری برای دستهبندی صفات شخصیتی در قالب ۵ مقوله عمده استفاده کردند. برونگرایی، وجدانگرایی، قابلیتتوافق، رواننژندی و گشودگی نسبت به تجارب.
یک مدل دیگر HEXACO model که در سال ۲۰۰۰ طراحی شد که یک مقوله اضافی داشت: صداقت/ فروتنی.
جنبهی کلیدی مدل پنج عاملی سادگی آن است. در آن افراد به یک “نوع” خاص نسبت داده نمیشوند. فقط به فرد گفته میشود که او در کجای طیف صفات شخصیتی قرار میگیرد. هیچ جنبهی عجیب و غریب و پنهانی وجود ندارد که آزمون از آن پرده بردارد. برخی میگویند که این شاید تا حدی ناامیدکننده باشد چرا که چیزی را به شما نخواهد گفت که شما از پیش در مورد خودتان نمیدانستید و دقت آن به تمامی از این امر منشا میگیرد که فرد تا چه حد با صداقت و روشنی به پرسشها پاسخ گفته است. در بهترین حالت شما میتوانید از آن به عنوان یک ابزار مقایسهای استفاده کنید که میزان برونگرایی خود را با افراد دیگر در کفه ترازو قرار دهید.
🧷 لطفا ورق بزنید... ۱/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞روزهای دوشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۱
ادامهی یادداشت #دکتر_علی_فیروزآبادی
مطالعاتی بیانگر آن بودهاند که برخی از عوامل آزمون با برخی پیامدها ارتباط دارند. وجدانگرایی با طول عمر و یا برونگرایی با میزان فروش بیشتر برای تجار. اما این به آن معنی نیست که فردی که برونگرایی بیشتر دارد لزوما فروشندهی بهتری میشود. این فقط یک ارتباط است نه رابطهی علت و معلولی. اما آزمونهای تجاری به میزان زیادی بر این ارتباطها تکیه میکنند. این آزمونها به ویژه آنهایی که برای استخدام افراد استفاده میشوند، پردهبرداری از جنبهای پنهان در وجود فرد را هدف میگیرند. رندی اشتین در دانشگاه ایالتی پلیتکنیک کالیفرنیا میگوید: اینها چنین فرض میکنند که جوهری در وجود شما و همچنین در یک حرفهی خاص موجود است و اگر این دو با یکدیگر هماهنگ شوند به استخدام فرد مناسب منجر خواهد شد. اما من فکر نمیکنم جنبهای پنهان در کار باشد و اگر هم در کار باشد یک آزمون شخصیتی قادر به پردهبرداری از آن نیست.
هیچ آزمون شخصیتی نمیتواند چیزهایی را نشان دهد که شما به شکل آشکار و صریح در پرسشنامه به آن پاسخ نداده باشید. اشتین چنین میگوید که برخی آزمونهای تجاری پرسشهای عجیب و غریبی را مطرح میکنند: آیا هیچوقت خودتان را جای یک مار گذاشتید؟ نسبت به یک رنگ خاص چه واکنشی نشان میدهید؟ از نظر وی این بیانگر چیزی جز شبه علم نیست
منبع
Angus Chen: How accurate are personality tests? Scientific American Mind, JAN 2019
🧷 پایان. ۲/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
ادامهی یادداشت #دکتر_علی_فیروزآبادی
مطالعاتی بیانگر آن بودهاند که برخی از عوامل آزمون با برخی پیامدها ارتباط دارند. وجدانگرایی با طول عمر و یا برونگرایی با میزان فروش بیشتر برای تجار. اما این به آن معنی نیست که فردی که برونگرایی بیشتر دارد لزوما فروشندهی بهتری میشود. این فقط یک ارتباط است نه رابطهی علت و معلولی. اما آزمونهای تجاری به میزان زیادی بر این ارتباطها تکیه میکنند. این آزمونها به ویژه آنهایی که برای استخدام افراد استفاده میشوند، پردهبرداری از جنبهای پنهان در وجود فرد را هدف میگیرند. رندی اشتین در دانشگاه ایالتی پلیتکنیک کالیفرنیا میگوید: اینها چنین فرض میکنند که جوهری در وجود شما و همچنین در یک حرفهی خاص موجود است و اگر این دو با یکدیگر هماهنگ شوند به استخدام فرد مناسب منجر خواهد شد. اما من فکر نمیکنم جنبهای پنهان در کار باشد و اگر هم در کار باشد یک آزمون شخصیتی قادر به پردهبرداری از آن نیست.
هیچ آزمون شخصیتی نمیتواند چیزهایی را نشان دهد که شما به شکل آشکار و صریح در پرسشنامه به آن پاسخ نداده باشید. اشتین چنین میگوید که برخی آزمونهای تجاری پرسشهای عجیب و غریبی را مطرح میکنند: آیا هیچوقت خودتان را جای یک مار گذاشتید؟ نسبت به یک رنگ خاص چه واکنشی نشان میدهید؟ از نظر وی این بیانگر چیزی جز شبه علم نیست
منبع
Angus Chen: How accurate are personality tests? Scientific American Mind, JAN 2019
🧷 پایان. ۲/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
یادداشت اول در این بررسی ویژه را منتقد اصلی لایحه نوشته است. طبیعتا واژگان و آرای بیان شده در این یادداشت بیانگر دیدگاه نویسنده است. تجربهها هیچگونه ویرایشی در محتوا یا رسمالخط یادداشت اعمال نکرده.
#تجربههای_روانپزشکانه
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 بررسی ویژه
#دکتر_سامان_توکلی. روانپزشک. تهران
نگرانی از تصویب یک قانون صیانت دیگر، این بار در حوزهی روانپزشکی و با پیشقدمیِ خود روانپزشکان
١. هراس از صیانتشدگی
کاربرد کلمات گاهی باری پیدا میکند که از معنای اصلیشان فراتر است. این روزها کلمهی «صیانت» چنین وضعیتی پیدا کرده است. «صیانت» حالا بیش از آن که ما را به یاد «محافظت» بیاندازد، به یاد چیزهای دیگری میاندازد که اتفاقن با معنای لغتنامهای دیگر این کلمه بیمناسبت نیست: «نگهبانی»
«طرح صیانت از فضای مجازی» در ذهن بسیاری از ما نمونهای شده از تعریف وارونهی «حمایت» در برخی تصمیمگیریها و متون قانونی؛ «صیانت» به معنای ضمنی «محدودیت دسترسی» و «کودکانگاری مردم» در استفاده از فضای مجازی.
حالا، «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» هم ما را به یاد «صیانت» میاندازد، چرا که در این قانون، به نوعی، غربالگری ناهنجاریهای جنینی منع و محدود شده و متخصصان را نگران تولد کودکان دچار معلولیتها و ناهنجاریهای مادامالعمر، و درد و رنج خانوادههایشان کرده است. اظهارنظر و اعلام خطر انجمنهای علمی پرشمار و سازمانهایی مثل نظام پزشکی هم نتوانست مجلس و سایر تصمیمگیرندگان را متوجه کند که این قانون مشکلساز است. حالا کار به جایی رسیده که طبق این قانون، حتا دادن اطلاعات علمی و مشاورهی پزشکی دربارهی غربالگری دوران جنینی به مادران باردار و خانوادهها توسط پزشکان و کادر سلامت جرمانگاری شده است. این یعنی یا پزشک باید طبق اخلاق حرفهای پزشکی عمل کند، یا مطابق این قانون. چون این دو در تعارض با هم قرار دارند.
شاید بتوان گفت این نتیجهی قابلانتظار تصمیمگیری دربارهی موضوعات تخصصی توسط افرادی است که هم خودشان در آن زمینه تخصص کافی ندارند و هم قائل به بهره گرفتن از نظر متخصصان نیستند.
٢. «لایحهی سلامت روان» و بعد «لایحهی حمایت از افراد مبتلا به اختلالات روانی»
از چند سال قبل، گروهی از روانپزشکان و متخصصان سلامت روان، در قالب پروژهای از طرف وزارت بهداشت، مسؤول تدوین متنی مشابه Mental Health Act در برخی کشورهای دیگر شدند. قرار بود این متن برخی گرههای کار روانپزشکی را بگشاید، و از همه مهمتر برخی مداخلات کمشمار اما پرچالش در شرایط ویژهی کار با بیماران روانپزشکی را - به ویژه بستری اجباری بیمارانی که به آن نیاز دارند- ضابطهمند کند.
متنی تهیه شد با جزییات تخصصی و فنی و اجرایی فراوان. جدای از اختلافنظرهایی که بین متخصصان در زمینهی بخشهایی از این متن وجود داشت، یک نگرانی بزرگ از ابتدا مطرح شد:
«تصویب متن تخصصی و علمی در زمینهی فعالیت روانپزشکی در مجلس با این خطر مواجه است که بخشهایی از متن با مصالح و دیدگاهی غیر از نظر کارشناسی علمی و پزشکی تغییر کند یا چنین چیزهایی بر آن افزوده شود.»
گروهی از همکاران از سالها قبل این نگرانی را مکررن اعلام کردند و متذکر شدند که اصرار تدوینکنندگان آن متن پرجزییات برای تصویب آن در مجلس میتواند به تبعات منفی بسیار مهم منجر شود. پیشنهاد این گروه آن بود که لایحه به صورت متنی موجز، و فقط در حد چند مادهی ضروری که نیازمند وجود قانون است، تنظیم شود و ظرایف و جزییات اجرایی آن به آییننامهای موکول شود که در وزارت بهداشت یا دولت تهیه میشود.
به هر حال، و به دلایلی که هیچ وقت برای نگارنده روشن نشد، تدوینکنندگان لایحه، که اتفاقن از همکاران روانپزشکاند، این خطر و هشدار را جدی ندانستند و با اصرار و قاطعانه پیگیر پیشبرد پروژه بودند ، و شاید هنوز هستند.
ادامه در پیام بعدی
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_سامان_توکلی. روانپزشک. تهران
نگرانی از تصویب یک قانون صیانت دیگر، این بار در حوزهی روانپزشکی و با پیشقدمیِ خود روانپزشکان
١. هراس از صیانتشدگی
کاربرد کلمات گاهی باری پیدا میکند که از معنای اصلیشان فراتر است. این روزها کلمهی «صیانت» چنین وضعیتی پیدا کرده است. «صیانت» حالا بیش از آن که ما را به یاد «محافظت» بیاندازد، به یاد چیزهای دیگری میاندازد که اتفاقن با معنای لغتنامهای دیگر این کلمه بیمناسبت نیست: «نگهبانی»
«طرح صیانت از فضای مجازی» در ذهن بسیاری از ما نمونهای شده از تعریف وارونهی «حمایت» در برخی تصمیمگیریها و متون قانونی؛ «صیانت» به معنای ضمنی «محدودیت دسترسی» و «کودکانگاری مردم» در استفاده از فضای مجازی.
حالا، «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» هم ما را به یاد «صیانت» میاندازد، چرا که در این قانون، به نوعی، غربالگری ناهنجاریهای جنینی منع و محدود شده و متخصصان را نگران تولد کودکان دچار معلولیتها و ناهنجاریهای مادامالعمر، و درد و رنج خانوادههایشان کرده است. اظهارنظر و اعلام خطر انجمنهای علمی پرشمار و سازمانهایی مثل نظام پزشکی هم نتوانست مجلس و سایر تصمیمگیرندگان را متوجه کند که این قانون مشکلساز است. حالا کار به جایی رسیده که طبق این قانون، حتا دادن اطلاعات علمی و مشاورهی پزشکی دربارهی غربالگری دوران جنینی به مادران باردار و خانوادهها توسط پزشکان و کادر سلامت جرمانگاری شده است. این یعنی یا پزشک باید طبق اخلاق حرفهای پزشکی عمل کند، یا مطابق این قانون. چون این دو در تعارض با هم قرار دارند.
شاید بتوان گفت این نتیجهی قابلانتظار تصمیمگیری دربارهی موضوعات تخصصی توسط افرادی است که هم خودشان در آن زمینه تخصص کافی ندارند و هم قائل به بهره گرفتن از نظر متخصصان نیستند.
٢. «لایحهی سلامت روان» و بعد «لایحهی حمایت از افراد مبتلا به اختلالات روانی»
از چند سال قبل، گروهی از روانپزشکان و متخصصان سلامت روان، در قالب پروژهای از طرف وزارت بهداشت، مسؤول تدوین متنی مشابه Mental Health Act در برخی کشورهای دیگر شدند. قرار بود این متن برخی گرههای کار روانپزشکی را بگشاید، و از همه مهمتر برخی مداخلات کمشمار اما پرچالش در شرایط ویژهی کار با بیماران روانپزشکی را - به ویژه بستری اجباری بیمارانی که به آن نیاز دارند- ضابطهمند کند.
متنی تهیه شد با جزییات تخصصی و فنی و اجرایی فراوان. جدای از اختلافنظرهایی که بین متخصصان در زمینهی بخشهایی از این متن وجود داشت، یک نگرانی بزرگ از ابتدا مطرح شد:
«تصویب متن تخصصی و علمی در زمینهی فعالیت روانپزشکی در مجلس با این خطر مواجه است که بخشهایی از متن با مصالح و دیدگاهی غیر از نظر کارشناسی علمی و پزشکی تغییر کند یا چنین چیزهایی بر آن افزوده شود.»
گروهی از همکاران از سالها قبل این نگرانی را مکررن اعلام کردند و متذکر شدند که اصرار تدوینکنندگان آن متن پرجزییات برای تصویب آن در مجلس میتواند به تبعات منفی بسیار مهم منجر شود. پیشنهاد این گروه آن بود که لایحه به صورت متنی موجز، و فقط در حد چند مادهی ضروری که نیازمند وجود قانون است، تنظیم شود و ظرایف و جزییات اجرایی آن به آییننامهای موکول شود که در وزارت بهداشت یا دولت تهیه میشود.
به هر حال، و به دلایلی که هیچ وقت برای نگارنده روشن نشد، تدوینکنندگان لایحه، که اتفاقن از همکاران روانپزشکاند، این خطر و هشدار را جدی ندانستند و با اصرار و قاطعانه پیگیر پیشبرد پروژه بودند ، و شاید هنوز هستند.
ادامه در پیام بعدی
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 بررسی ویژه. ادامهی یادداشت #دکتر_سامان_توکلی
٣. ترس از صیانتی شدن روانپزشکی
تجربهی ماههای اخیر نشان داده است که نگرانی آن گروه بیراه نبوده است. برخی مصوبات و در رأسشان «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» به وضوح نشان داد این خطر تا چه حد جدی است که متن لایحه در مجلس دچار تغییراتی شود که هم با اصول علمی کار روانپزشکی و هم با هدف اولیهی تدوینکنندگان متفاوت و حتا در تضاد باشد. این هم به وضوح دیده شده است که اگر بنا باشد، مجلس میتواند به تذکر یک انجمن که هیچ، به نظر انجمنهای بسیار هم وقعی ننهد و چیزی را مصوب کند که بر اساس معیارهایی غیر از معیارهای علمی پزشکی بنا گذاشته شدهاند؛ و از وقتی که چنین متنی تصویب و تبدیل به قانون شد، تعریف جرم و مجازات بر مبنای آن انجام خواهد شد. قاعدتن تدوینکنندگان لایحه اکنون باید باور کرده باشند که لایحهای که به مجلس رفت، دیگر در اختیار آنان نیست تا جلو تغییرات ناخواسته را در آن بگیرند. کما این که بر اساس نامهی اخیر انجمن روانپزشکان به رییس مجلس، گویا این انجمن و احتمالن تدوینکنندگان لایحه دیگر حتا از سیر بعدی و تغییرات احتمالی یا سازمانها و نهادهای دیگری که در تصویب آن ممکن است دخیل شده باشند بیاطلاع است. انجمن روانپزشکان در نامهای به رییس مجلس درخواست کرده که در جریان فرایند تصویب آن در مجلس باشد و مجلس از نظرات متخصصان استفاده کند. این همان نگرانی است که گروهی از همکاران در سالهای گذشته داشتند، و به صراحت و به تکرار اعلام کرده بودند، و البته توسط کسانی که باید شنیده میشد، شنیده نشد.
حالا نگرانی از خطری است که در یک قدمی ما است. این که این لایحه در حین روند تصویب دچار تغییراتی شود که بر مبنای مصالحی غیر از مصالح و معیارهای پزشکی باشد. این یعنی تبدیل شدن لایحهای که با نیت سر و سامان دادن به پرکتیس روانپزشکی و برای دفاع از حقوق بیماران نوشته شده بود، به قانونی که ممکن است هم به بیماران و هم به پرکتیس اخلاقی و حرفهای روانپزشکی آسیب بزند.
حالا، باز هم، گروهی قابلتوجه از روانپزشکان به رییس انجمنشان نامهای نوشتهاند و درخواست کردهاند که موضوع در مجمع عمومی سالیانهی انجمن مطرح شود تا شاید این بار بتوانند هیأت مدیرهی انجمنشان را متقاعد کنند تا از طریق دفتر سلامت روان (که قاعدتن باید با این مشکلات و دغدغهها آشنا باشد) و وزارت بهداشت و دولت، پیگیر استرداد این لایحه باشد، تا لایحهای جدید بر مبنای حداقل مواد قانونی لازم تنظیم و برای تصویب به مجلس داده شود.
امیدوارم با توجه به تجربیات اخیر، آن دغدغه و نگرانی جدی گرفته شود، و روانپزشکان و انجمنشان هر چه در توان دارند به کار گیرند تا به دست خودشان «روانپزشکی را صیانتی نکنند».
#تجربههای_روانپزشکانه
٣. ترس از صیانتی شدن روانپزشکی
تجربهی ماههای اخیر نشان داده است که نگرانی آن گروه بیراه نبوده است. برخی مصوبات و در رأسشان «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» به وضوح نشان داد این خطر تا چه حد جدی است که متن لایحه در مجلس دچار تغییراتی شود که هم با اصول علمی کار روانپزشکی و هم با هدف اولیهی تدوینکنندگان متفاوت و حتا در تضاد باشد. این هم به وضوح دیده شده است که اگر بنا باشد، مجلس میتواند به تذکر یک انجمن که هیچ، به نظر انجمنهای بسیار هم وقعی ننهد و چیزی را مصوب کند که بر اساس معیارهایی غیر از معیارهای علمی پزشکی بنا گذاشته شدهاند؛ و از وقتی که چنین متنی تصویب و تبدیل به قانون شد، تعریف جرم و مجازات بر مبنای آن انجام خواهد شد. قاعدتن تدوینکنندگان لایحه اکنون باید باور کرده باشند که لایحهای که به مجلس رفت، دیگر در اختیار آنان نیست تا جلو تغییرات ناخواسته را در آن بگیرند. کما این که بر اساس نامهی اخیر انجمن روانپزشکان به رییس مجلس، گویا این انجمن و احتمالن تدوینکنندگان لایحه دیگر حتا از سیر بعدی و تغییرات احتمالی یا سازمانها و نهادهای دیگری که در تصویب آن ممکن است دخیل شده باشند بیاطلاع است. انجمن روانپزشکان در نامهای به رییس مجلس درخواست کرده که در جریان فرایند تصویب آن در مجلس باشد و مجلس از نظرات متخصصان استفاده کند. این همان نگرانی است که گروهی از همکاران در سالهای گذشته داشتند، و به صراحت و به تکرار اعلام کرده بودند، و البته توسط کسانی که باید شنیده میشد، شنیده نشد.
حالا نگرانی از خطری است که در یک قدمی ما است. این که این لایحه در حین روند تصویب دچار تغییراتی شود که بر مبنای مصالحی غیر از مصالح و معیارهای پزشکی باشد. این یعنی تبدیل شدن لایحهای که با نیت سر و سامان دادن به پرکتیس روانپزشکی و برای دفاع از حقوق بیماران نوشته شده بود، به قانونی که ممکن است هم به بیماران و هم به پرکتیس اخلاقی و حرفهای روانپزشکی آسیب بزند.
حالا، باز هم، گروهی قابلتوجه از روانپزشکان به رییس انجمنشان نامهای نوشتهاند و درخواست کردهاند که موضوع در مجمع عمومی سالیانهی انجمن مطرح شود تا شاید این بار بتوانند هیأت مدیرهی انجمنشان را متقاعد کنند تا از طریق دفتر سلامت روان (که قاعدتن باید با این مشکلات و دغدغهها آشنا باشد) و وزارت بهداشت و دولت، پیگیر استرداد این لایحه باشد، تا لایحهای جدید بر مبنای حداقل مواد قانونی لازم تنظیم و برای تصویب به مجلس داده شود.
امیدوارم با توجه به تجربیات اخیر، آن دغدغه و نگرانی جدی گرفته شود، و روانپزشکان و انجمنشان هر چه در توان دارند به کار گیرند تا به دست خودشان «روانپزشکی را صیانتی نکنند».
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 امروز در تجربهها
۷ شب سهشنبه ۸ شهریور در بخش تازهای از ارغنون با صدا و شرح #دکتر_مرتضی_نخستین کتابی را خواهیم شناخت و با جهان نویسندهی آن بیشتر آشنا میشویم. در تجربههای پوست انداخته ما پادکست را جدیتر گرفتهایم.
و ۱۰ شب در بررسی ویژهی لایحهی سلامت روان یادداشتی خواهیم خواند از #دکتر_تورج_شمشیرینظام.
#تجربههای_روانپزشکانه
۷ شب سهشنبه ۸ شهریور در بخش تازهای از ارغنون با صدا و شرح #دکتر_مرتضی_نخستین کتابی را خواهیم شناخت و با جهان نویسندهی آن بیشتر آشنا میشویم. در تجربههای پوست انداخته ما پادکست را جدیتر گرفتهایم.
و ۱۰ شب در بررسی ویژهی لایحهی سلامت روان یادداشتی خواهیم خواند از #دکتر_تورج_شمشیرینظام.
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 دربارهی ارغنون امروز
ارائهی تازهای از پادکست تجربهها
سه گزارش و یک نقد از کتاب
Feeling good
The science of well-being
اثر تألیفی رابرت سی کلونینجر
سلسله صحبتهای پیشرو، حاصل سه نوع مواجهه با کتاب دکتر کلونینجر، به عنوان یکی از پیشروترین پژوهشگران شخصیت در روانپزشکی امروز است. اما تمرکز این صحبتها دربارهی فهم و رشد خودآگاهی در انسان و استفاده از آن در کار بالینی خواهد بود. این کار، خلاصه و چکیدهی کتاب نیست و اصولاً نوشتهی چند وجهی و سرشار از داده و نقد و مفهومپردازیهای نوین او را نمیتوان خلاصه کرد. بلکه در صدد است تا لب لباب سخن او را در اختیار شنونده قرار دهد.
در تنظیم و دسته بندی مطلب، نویسنده و گوینده #دکتر_مرتضی_نخستین از رویکرد خود کلونینجر بهره برده است. چنانکه سه گزارش آتی، به ترتیب در سه سطح اطلاعات، بیومورفوژنز و کوهرنسی ارائه میشود.
گزارش اول دادههای اساسی پژوهش او را در سطح مغز و عقل بررسی میکند. گزارش دوم به حرکت آگاهی در زمان میپردازد که قوای این حرکت، قلب و نیروی توجه است. گزارش سوم، تمریناتی برای ورزیدگی در تجربهی مراحل آگاهی و انسجام و وحدت شخصیت ارایه میکند.
در پایان یک نقد متدولوژیک و یک نقد مفهومی دربارهی کتاب طرح خواهد شد.
گزارش اول را که شنیدنش ۷۲ دقیقه زمان خواهد برد از ساعت ۲۰ همینجا بشنوید.
#تجربههای_روانپزشکانه
ارائهی تازهای از پادکست تجربهها
سه گزارش و یک نقد از کتاب
Feeling good
The science of well-being
اثر تألیفی رابرت سی کلونینجر
سلسله صحبتهای پیشرو، حاصل سه نوع مواجهه با کتاب دکتر کلونینجر، به عنوان یکی از پیشروترین پژوهشگران شخصیت در روانپزشکی امروز است. اما تمرکز این صحبتها دربارهی فهم و رشد خودآگاهی در انسان و استفاده از آن در کار بالینی خواهد بود. این کار، خلاصه و چکیدهی کتاب نیست و اصولاً نوشتهی چند وجهی و سرشار از داده و نقد و مفهومپردازیهای نوین او را نمیتوان خلاصه کرد. بلکه در صدد است تا لب لباب سخن او را در اختیار شنونده قرار دهد.
در تنظیم و دسته بندی مطلب، نویسنده و گوینده #دکتر_مرتضی_نخستین از رویکرد خود کلونینجر بهره برده است. چنانکه سه گزارش آتی، به ترتیب در سه سطح اطلاعات، بیومورفوژنز و کوهرنسی ارائه میشود.
گزارش اول دادههای اساسی پژوهش او را در سطح مغز و عقل بررسی میکند. گزارش دوم به حرکت آگاهی در زمان میپردازد که قوای این حرکت، قلب و نیروی توجه است. گزارش سوم، تمریناتی برای ورزیدگی در تجربهی مراحل آگاهی و انسجام و وحدت شخصیت ارایه میکند.
در پایان یک نقد متدولوژیک و یک نقد مفهومی دربارهی کتاب طرح خواهد شد.
گزارش اول را که شنیدنش ۷۲ دقیقه زمان خواهد برد از ساعت ۲۰ همینجا بشنوید.
#تجربههای_روانپزشکانه
بررسی ویژه؛ لایحهی سلامت روان در پیچ و خم
#دکتر_تورج_شمشیرینظام. روانپزشک. تهران
نامهی تعداد قابل قبولی از همکاران روانپزشک، در خصوص لایحهی حمایت از حقوق بیماران روانی به هیات مدیرهی انجمن علمی روانپزشکان ایران نویدبخش رفتار سازمانی و وفاق صنفی فراتر از « موضعگیریهای بیهزینه» است. درخواست این گروه از مجمع انجمن، نشان از مشارکت و خروج از تک صدایی است که البته شرط شرکت در مجمع انجمن، عضویت در انجمن و پرداخت حق عضویت سالیانه است که امیدوارم تعداد زیادی از همکاران عزیز امضا کننده درخواست ورود موثرتر به لایحه، با عضویت در انجمن، به احیا و غنای مجمع کمک عملی بنمایند.
اما یک نکته تاییدی همگرا و دو انتقاد به یادداشت #دکتر_سامان_توکلی و یک توصیهی کاربردی؛
اینکه دکتر توکلی معتقد است تعداد مواد قانونی لایحه تاحد ممکن کم باشد و لایحه با بندها و تبصرهای الحاقی آییننامه اجرایی هیات دولت که سیال و قابلانعطاف و قابلتغییر است( برخلاف قوانین نسبتا صلبی و کمتر قابل تغییر مجلس) تفسیر و تکمیل شود نظری کاملا درست است اما اینکه همین مواد قانونی کم تا چه حد به اهداف لایحهای « جامع احوال و مانع اغیار » تبدیل شود طبیعتا محل مداقه جدی است و حتی در این زمینه هم احتمال دخل و تصرف در مواد لایحه و افزایش تعداد آن به هر نحو و شکل چه ماهوی و چه شکلی ممکن است و امکان گریز از آن نیست. بنابراین وارد شدن دولت به این میدان یعنی نظر گرفتن از چندین ارگان مثل بهزیستی و سازمانها و انجمنهای روانشناسی و روانپزشکی و پلیس و قوه قضاییه که بی تردید نقش اصلی روانپزشکان و روانشناسان بهعنوان متولی اصلی را کمرنگ خواهد کرد و اینگونه نیست که در تدوین نهایی، لایحه ارسالی دو صنف اصلی فصل الختام باشد. قرار باشد قانونی به تصویب مجلس برسد فرقی نمیکند یک ماده یا صد ماده به مجلس بدهید. مجلس حق دخل و تصرف دارد، چنانکه گاهی لوایح بودجه دولت بعد تصویب در مجلس شباهتی به لایحه اولیه ندارد. این پیشنهاد هیچ اثر محافظتی ندارد.
در واقع بعد از دهها جلسهی مشترک و همگرایی اولیه، اگر لایحه به ضمانت اجرایی یا ضمانت قانونی ورود کند- که جزو الزامات لایحه است- تطبیق آن با قوانین ناجا و قوانین قوه قضاییه هم مطرح میشود و طبیعتا با مواد قانونی سازمانی و اییننامههای اجرایی بهزیستی و نظام روانشناسی و مشاوره هم باید تطبیق داده شود و همگرایی متحدالشکل این همه قانون و متولی، بسیار کار سختی است.
بنابراین این ریسک تغییرات لایحه چه بعد تدوین اولیه و چه بعد ارسال به مجلس در هر حالتی وجود دارد و فقط شاید بتوانیم بر بخشی از آن اثر بگذاریم نه شاکلهی آن ( در لایحه با مواد قانونی کمتر شاید تا حدی احتمال تغییر و دستکاری کمتر باشد) و ناچارا تنها راه حل حذف این ریسک، این است که کلا از ارسال لایحه در مورد بیماران شدید روان منصرف شویم که آن هم با شرایط مشکلات درمانی قانونی همکاران و معضلات حقوقی مکرر، شاید مضراتی بیشتر از منافع داشته باشد
و دو انتقاد:
۱- دو قطبی سازی
ظاهرا اگر درست برداشت کرده باشم مجددا و تلویحا در یادداشت دکتر توکلی روانپزشکان به دو گروه نگران و دلسوز و گروه غیرنگران نادلسوز تقسیم شدهاند که طبیعتا حداقل در این زمینه که مصالح جمعی مطرح است نگاهی منصفانه و روامدارانه نیست.
🧷 لطفا ورق بزنید... ۱/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_تورج_شمشیرینظام. روانپزشک. تهران
نامهی تعداد قابل قبولی از همکاران روانپزشک، در خصوص لایحهی حمایت از حقوق بیماران روانی به هیات مدیرهی انجمن علمی روانپزشکان ایران نویدبخش رفتار سازمانی و وفاق صنفی فراتر از « موضعگیریهای بیهزینه» است. درخواست این گروه از مجمع انجمن، نشان از مشارکت و خروج از تک صدایی است که البته شرط شرکت در مجمع انجمن، عضویت در انجمن و پرداخت حق عضویت سالیانه است که امیدوارم تعداد زیادی از همکاران عزیز امضا کننده درخواست ورود موثرتر به لایحه، با عضویت در انجمن، به احیا و غنای مجمع کمک عملی بنمایند.
اما یک نکته تاییدی همگرا و دو انتقاد به یادداشت #دکتر_سامان_توکلی و یک توصیهی کاربردی؛
اینکه دکتر توکلی معتقد است تعداد مواد قانونی لایحه تاحد ممکن کم باشد و لایحه با بندها و تبصرهای الحاقی آییننامه اجرایی هیات دولت که سیال و قابلانعطاف و قابلتغییر است( برخلاف قوانین نسبتا صلبی و کمتر قابل تغییر مجلس) تفسیر و تکمیل شود نظری کاملا درست است اما اینکه همین مواد قانونی کم تا چه حد به اهداف لایحهای « جامع احوال و مانع اغیار » تبدیل شود طبیعتا محل مداقه جدی است و حتی در این زمینه هم احتمال دخل و تصرف در مواد لایحه و افزایش تعداد آن به هر نحو و شکل چه ماهوی و چه شکلی ممکن است و امکان گریز از آن نیست. بنابراین وارد شدن دولت به این میدان یعنی نظر گرفتن از چندین ارگان مثل بهزیستی و سازمانها و انجمنهای روانشناسی و روانپزشکی و پلیس و قوه قضاییه که بی تردید نقش اصلی روانپزشکان و روانشناسان بهعنوان متولی اصلی را کمرنگ خواهد کرد و اینگونه نیست که در تدوین نهایی، لایحه ارسالی دو صنف اصلی فصل الختام باشد. قرار باشد قانونی به تصویب مجلس برسد فرقی نمیکند یک ماده یا صد ماده به مجلس بدهید. مجلس حق دخل و تصرف دارد، چنانکه گاهی لوایح بودجه دولت بعد تصویب در مجلس شباهتی به لایحه اولیه ندارد. این پیشنهاد هیچ اثر محافظتی ندارد.
در واقع بعد از دهها جلسهی مشترک و همگرایی اولیه، اگر لایحه به ضمانت اجرایی یا ضمانت قانونی ورود کند- که جزو الزامات لایحه است- تطبیق آن با قوانین ناجا و قوانین قوه قضاییه هم مطرح میشود و طبیعتا با مواد قانونی سازمانی و اییننامههای اجرایی بهزیستی و نظام روانشناسی و مشاوره هم باید تطبیق داده شود و همگرایی متحدالشکل این همه قانون و متولی، بسیار کار سختی است.
بنابراین این ریسک تغییرات لایحه چه بعد تدوین اولیه و چه بعد ارسال به مجلس در هر حالتی وجود دارد و فقط شاید بتوانیم بر بخشی از آن اثر بگذاریم نه شاکلهی آن ( در لایحه با مواد قانونی کمتر شاید تا حدی احتمال تغییر و دستکاری کمتر باشد) و ناچارا تنها راه حل حذف این ریسک، این است که کلا از ارسال لایحه در مورد بیماران شدید روان منصرف شویم که آن هم با شرایط مشکلات درمانی قانونی همکاران و معضلات حقوقی مکرر، شاید مضراتی بیشتر از منافع داشته باشد
و دو انتقاد:
۱- دو قطبی سازی
ظاهرا اگر درست برداشت کرده باشم مجددا و تلویحا در یادداشت دکتر توکلی روانپزشکان به دو گروه نگران و دلسوز و گروه غیرنگران نادلسوز تقسیم شدهاند که طبیعتا حداقل در این زمینه که مصالح جمعی مطرح است نگاهی منصفانه و روامدارانه نیست.
🧷 لطفا ورق بزنید... ۱/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 بخش دوم یادداشت #دکتر_تورج_شمشیرینظام
۲- نگاه مدرسهای
ظاهرا در یادداشت مذکور ، تلویحا و ضمنی، تقسیمبندی دیگری به صورت گروهی با نگاه موسع چندبعدی پیش بینیگر خطر دستکاری و تغییر مواد لایحه و گروهی با نگاه مضیق تک بعدی فاقد توان پیشبینی چنین خطری انجام شده است که طبیعتا چنین تقسیمبندی از دایره علم و اخلاق فاصله گرفته است، آن هم در خصوص زحمات کسانی که هزینه مادی و معنوی ده ساله در تدوین لایحه مبذول کردهاند و منتگذارانه، مدعی امتیاز خاصی نیستند، هر چند طبیعتا لایحه جامع و مانعتری هم قابل شکلگیری بود.
البته اگر هم دو انتقاد فوق، برداشت ناصحیحی باشد با شفافسازی بیشتر، احتمالا از صفبندیهای غیرتعاملی جلوگیری خواهد شد. بهویژه اینکه طبق تجارب قبلی هم اندیشی در گروههای مجازی داخلی انجمن علمی روانپزشکان ایران، بعضی همکاران امضاکننده و بدون امضا، شاید حتی یکبار نه لایحه اصلی و نه اصلاحات بعدی را پیگیری نکرده باشند و تصور وجود مجازات حبس و شلاق که به صورت تحمیلی توسط نماینده حقوقی یکی از ارگانها به لایحه افزوده شد و خوشبختانه بعدا حذف شد، سهوی یا عمدی به گونهای تبلیغ میشود که گویا جامعهی روانپزشکی در حال خودزنی صیانتی با تجویز حبس و شلاق و سیاستزده کردن لایحه حمایتی اجتماعی صنفی است.
و توصیهی کاربردی
در چنین شرایطی یکی از بهترین تصمیمات در صورت عدم امکان مداخله موثر در فرایند تدوین و تصویب، استفاده از اصل ۸۵ قانون اساسی و درخواست از مجلس جهت تصویب آزمایشی لایحه به مدت یک یا دو سال در کمیسیون تخصصی یا مشترک مجلس است که بدون نیاز به صحن علنی مجلس و با تصویب شورای محترم نگهبان کافی است.
حسن این فن حقوقی و به احتمال قوی قابل پذیرش مجلس این است:
۱- اشکالات اجرایی لایحه در طول زمان مشخص شده و جمعبندی بهتری در تبدیل آن به فرمت دائمی بعد از اتمام زمان آزمایشی صورت میگیرد.
۲- در صورت اتمام مدت آزمایش و عدم تصویب، بدون نیاز به ورود حقوقی سلسله مراتبی، لایحه باطل شده و امکان ارایه لایحه متناسب و بهویژه مستفید از تجربه اجرای ازمایشی قبلی میسر است.
🧷 پایان. ۲/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
۲- نگاه مدرسهای
ظاهرا در یادداشت مذکور ، تلویحا و ضمنی، تقسیمبندی دیگری به صورت گروهی با نگاه موسع چندبعدی پیش بینیگر خطر دستکاری و تغییر مواد لایحه و گروهی با نگاه مضیق تک بعدی فاقد توان پیشبینی چنین خطری انجام شده است که طبیعتا چنین تقسیمبندی از دایره علم و اخلاق فاصله گرفته است، آن هم در خصوص زحمات کسانی که هزینه مادی و معنوی ده ساله در تدوین لایحه مبذول کردهاند و منتگذارانه، مدعی امتیاز خاصی نیستند، هر چند طبیعتا لایحه جامع و مانعتری هم قابل شکلگیری بود.
البته اگر هم دو انتقاد فوق، برداشت ناصحیحی باشد با شفافسازی بیشتر، احتمالا از صفبندیهای غیرتعاملی جلوگیری خواهد شد. بهویژه اینکه طبق تجارب قبلی هم اندیشی در گروههای مجازی داخلی انجمن علمی روانپزشکان ایران، بعضی همکاران امضاکننده و بدون امضا، شاید حتی یکبار نه لایحه اصلی و نه اصلاحات بعدی را پیگیری نکرده باشند و تصور وجود مجازات حبس و شلاق که به صورت تحمیلی توسط نماینده حقوقی یکی از ارگانها به لایحه افزوده شد و خوشبختانه بعدا حذف شد، سهوی یا عمدی به گونهای تبلیغ میشود که گویا جامعهی روانپزشکی در حال خودزنی صیانتی با تجویز حبس و شلاق و سیاستزده کردن لایحه حمایتی اجتماعی صنفی است.
و توصیهی کاربردی
در چنین شرایطی یکی از بهترین تصمیمات در صورت عدم امکان مداخله موثر در فرایند تدوین و تصویب، استفاده از اصل ۸۵ قانون اساسی و درخواست از مجلس جهت تصویب آزمایشی لایحه به مدت یک یا دو سال در کمیسیون تخصصی یا مشترک مجلس است که بدون نیاز به صحن علنی مجلس و با تصویب شورای محترم نگهبان کافی است.
حسن این فن حقوقی و به احتمال قوی قابل پذیرش مجلس این است:
۱- اشکالات اجرایی لایحه در طول زمان مشخص شده و جمعبندی بهتری در تبدیل آن به فرمت دائمی بعد از اتمام زمان آزمایشی صورت میگیرد.
۲- در صورت اتمام مدت آزمایش و عدم تصویب، بدون نیاز به ورود حقوقی سلسله مراتبی، لایحه باطل شده و امکان ارایه لایحه متناسب و بهویژه مستفید از تجربه اجرای ازمایشی قبلی میسر است.
🧷 پایان. ۲/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 تازهها
#دکتر_آویشن_مهدوی. دستیار روانپزشکی. تجربهها
نسبت خودکشی نوجوانان و قلدری
خودکشی در نوجوانان (افکار یا اقدام به خودکشی) یک نگرانی بزرگ برای سلامت عمومی و دومین عامل مرگ و میر نوجوانان و جوانان ۱۰ تا ۲۴ ساله ایالات متحده است.
تجربه آزار و اذیت و پرخاشگری از طرف همسالان، از عوامل استرسزا و افزایش دهنده خطر خودکشی در بین جوانان است. بیشتر اذیت و آزارهای حال حاضر به صورت آنلاین (به عنوان مثال، آزار و اذیت سایبری) با استفاده از پلتفرمهای فناوری مانند تلفنهای هوشمند و اینترنت (مانند پیامهای متنی، رسانههای اجتماعی) انجام میشود که این روند پس از اپیدمی کووید و تغییرات اجتماعی که به دنبال آن پدید آمد، بیشتر نیز شده است. به نظر میرسد، تجربه و ارتکاب مزاحمتهای سایبری که به طور فزایندهای رایج شده، با سلامت روانی مرتبط است، اما نقش آن به عنوان عوامل خطر مستقل برای خودکشی نامشخص است.
برای بررسی ارتباط این موضوع با خودکشی به عنوان عامل خطر متمایزی از سایر اشکال تجربه پرخاشگری همسالان نمونهای بزرگ و ناهمگن نیاز است.
در مطالعه مقطعی بزرگی که بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ روی ۱۰۴۱۴ نفر از نوجوانان آمریکایی ۱۰ تا ۱۳ ساله ایالات متحده انجام شد، تجربه آزار و اذیت سایبری نسبتاً شایع بود (۹ درصد از گروه) و با خودکشی (تفکر یا تلاش) بیش از چندین عامل مخدوش کننده، از جمله پرخاشگری همسالان آفلاین همراه بود. در مقابل، ارتکاب زورگویی سایبری شیوع کمتری داشت (<1.0%) و با هدف آزار سایبری قرار گرفتن ارتباط زیادی داشت (۲ نفر از ۳ عامل زورگویی سایبری هدف نیز بودند)، و به طور مستقل با خودکشی مرتبط نبود.
یافتههای مطالعهی موجود نشان میدهد که تجربه، اما نه ارتکاب به آزار و اذیت اینترنتی بیشتر از سایر اشکال تجارب پرخاشگری همسالان و عوامل خطرساز و محافظتکننده با خودکشی مرتبط است. ارزیابی تجارب قلدری سایبری در میان کودکان و نوجوانان باید جزء ارزیابی جامع خطر خودکشی باشد.
مطالعه، ۳ بینش آموزنده بالینی در مورد دو موضوع (الف) تفاوت تجربه خشونت سایبری و ارتکاب آن با پرخاشگری همسالان آفلاین و (ب) ارتباط متمایز آنها (تجربه و ارتکاب آزار و اذیت سایبری) با خودکشی جوانان ارائه میدهد.
بینش اول، برخلاف مطالعات قبلی، تجربه آزار و اذیت سایبری تنها تا حدی با تجارب پرخاشگری همتایان آفلاین همپوشانی دارد، به طوری که بیشتر اهداف آزار و اذیت سایبری که گزارش نمیدهند، هدف یا عاملان تجاوز همتایان آفلاین هستند. این یافته از این ایده حمایت میکند که آزار و اذیت سایبری یک پدیده متمایز و مستقل از تجارب پرخاشگری همسالان آفلاین است، و نشان میدهد که نوجوانانی که تحت تأثیر آزار و اذیت سایبری قرار میگیرند با آنهایی که تحت تأثیر پرخاشگری همسالان آفلاین قرار میگیرند متفاوت هستند و غربالگری برای تجارب سایبری ممکن است جوانان در معرض خطر را که هنگام غربالگری تجارب پرخاشگری همتایان آفلاین شناسایی نمیشوند، تشخیص دهد.
بینش دوم؛ “تفاوت” بین تجربه و انجام زورگویی سایبری از نظر رابطه آنها با خودکشی است. در حالی که تجربه و انجام پرخاشگری همسالان آفلاین هر دو با خودکشی مرتبط بودند.
سوم؛ به نظر میرسد تجربه آزار و اذیت سایبری حتی زمانی که تجربه پرخاشگری همسالان آفلاین را نیز درنظر میگیرد یک عامل استرسزای مستقل مرتبط با خودکشی نوجوانان باشد.
یافتههای مطالعه به تجربه کردن آزار و اذیت سایبری به عنوان یک عامل خطر مستقل برای خودکشی جوانان اشاره میکند. بنابراین پیشنهاد میکند که این مطالعه میتواند به طبقهبندی خطرات بالینی و ابتکارات پیشگیری از خودکشی جوانان کمک کند.
ضمنا نتایج مطالعه در تضاد با تحقیقات قبلی که نشان میداد عاملان آزار و اذیت سایبری نسبت به عاملان پرخاشگری آفلاین در معرض خطر بیشتری برای خودکشی هستند میباشد. آزار و اذیت سایبری پدیدهای جدیدتر است که نیاز به بررسی بیشتر دارد.
بنابراین، چند توضیح اضافه ممکن است دلیل این واقعیت که ارتکاب آزار و اذیت سایبری با خودکشی ارتباطی ندارد، اما پرخاشگری همسالان آفلاین مرتبط است را روشن کند. اول اینکه به نظر میرسد ناشناس بودن شخص مرتکب ممکن است کلید رفتار قلدری سایبری باشد.
ناشناس بودن مرتکب ممکن است منجر به سطوح پایینتر ناراحتی و در نتیجه بار سلامت روانی کمتری نسبت به پرخاشگری همسالان آفلاین شود. زیرا مرتکبین زورگویی سایبری اغلب از ناراحتیهایی که برای فرد هدف ایجاد میکنند بیاطلاع هستند و از مجازات رفتار خود هراسی ندارند. علاوه بر این، نوجوانان تمایل دارند به صورت خودکار و بدون اینکه به نتیجه اعمال خود فکر کنند به تعاملات آنلاین با همسن و سالان خود پاسخ دهند. در واقع، اکثر آزار و اذیت سایبری در سیستم عاملهای پیامرسانی فوری رخ میدهد.
🔑 لطفاً ورق بزنید... ۱/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_آویشن_مهدوی. دستیار روانپزشکی. تجربهها
نسبت خودکشی نوجوانان و قلدری
خودکشی در نوجوانان (افکار یا اقدام به خودکشی) یک نگرانی بزرگ برای سلامت عمومی و دومین عامل مرگ و میر نوجوانان و جوانان ۱۰ تا ۲۴ ساله ایالات متحده است.
تجربه آزار و اذیت و پرخاشگری از طرف همسالان، از عوامل استرسزا و افزایش دهنده خطر خودکشی در بین جوانان است. بیشتر اذیت و آزارهای حال حاضر به صورت آنلاین (به عنوان مثال، آزار و اذیت سایبری) با استفاده از پلتفرمهای فناوری مانند تلفنهای هوشمند و اینترنت (مانند پیامهای متنی، رسانههای اجتماعی) انجام میشود که این روند پس از اپیدمی کووید و تغییرات اجتماعی که به دنبال آن پدید آمد، بیشتر نیز شده است. به نظر میرسد، تجربه و ارتکاب مزاحمتهای سایبری که به طور فزایندهای رایج شده، با سلامت روانی مرتبط است، اما نقش آن به عنوان عوامل خطر مستقل برای خودکشی نامشخص است.
برای بررسی ارتباط این موضوع با خودکشی به عنوان عامل خطر متمایزی از سایر اشکال تجربه پرخاشگری همسالان نمونهای بزرگ و ناهمگن نیاز است.
در مطالعه مقطعی بزرگی که بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ روی ۱۰۴۱۴ نفر از نوجوانان آمریکایی ۱۰ تا ۱۳ ساله ایالات متحده انجام شد، تجربه آزار و اذیت سایبری نسبتاً شایع بود (۹ درصد از گروه) و با خودکشی (تفکر یا تلاش) بیش از چندین عامل مخدوش کننده، از جمله پرخاشگری همسالان آفلاین همراه بود. در مقابل، ارتکاب زورگویی سایبری شیوع کمتری داشت (<1.0%) و با هدف آزار سایبری قرار گرفتن ارتباط زیادی داشت (۲ نفر از ۳ عامل زورگویی سایبری هدف نیز بودند)، و به طور مستقل با خودکشی مرتبط نبود.
یافتههای مطالعهی موجود نشان میدهد که تجربه، اما نه ارتکاب به آزار و اذیت اینترنتی بیشتر از سایر اشکال تجارب پرخاشگری همسالان و عوامل خطرساز و محافظتکننده با خودکشی مرتبط است. ارزیابی تجارب قلدری سایبری در میان کودکان و نوجوانان باید جزء ارزیابی جامع خطر خودکشی باشد.
مطالعه، ۳ بینش آموزنده بالینی در مورد دو موضوع (الف) تفاوت تجربه خشونت سایبری و ارتکاب آن با پرخاشگری همسالان آفلاین و (ب) ارتباط متمایز آنها (تجربه و ارتکاب آزار و اذیت سایبری) با خودکشی جوانان ارائه میدهد.
بینش اول، برخلاف مطالعات قبلی، تجربه آزار و اذیت سایبری تنها تا حدی با تجارب پرخاشگری همتایان آفلاین همپوشانی دارد، به طوری که بیشتر اهداف آزار و اذیت سایبری که گزارش نمیدهند، هدف یا عاملان تجاوز همتایان آفلاین هستند. این یافته از این ایده حمایت میکند که آزار و اذیت سایبری یک پدیده متمایز و مستقل از تجارب پرخاشگری همسالان آفلاین است، و نشان میدهد که نوجوانانی که تحت تأثیر آزار و اذیت سایبری قرار میگیرند با آنهایی که تحت تأثیر پرخاشگری همسالان آفلاین قرار میگیرند متفاوت هستند و غربالگری برای تجارب سایبری ممکن است جوانان در معرض خطر را که هنگام غربالگری تجارب پرخاشگری همتایان آفلاین شناسایی نمیشوند، تشخیص دهد.
بینش دوم؛ “تفاوت” بین تجربه و انجام زورگویی سایبری از نظر رابطه آنها با خودکشی است. در حالی که تجربه و انجام پرخاشگری همسالان آفلاین هر دو با خودکشی مرتبط بودند.
سوم؛ به نظر میرسد تجربه آزار و اذیت سایبری حتی زمانی که تجربه پرخاشگری همسالان آفلاین را نیز درنظر میگیرد یک عامل استرسزای مستقل مرتبط با خودکشی نوجوانان باشد.
یافتههای مطالعه به تجربه کردن آزار و اذیت سایبری به عنوان یک عامل خطر مستقل برای خودکشی جوانان اشاره میکند. بنابراین پیشنهاد میکند که این مطالعه میتواند به طبقهبندی خطرات بالینی و ابتکارات پیشگیری از خودکشی جوانان کمک کند.
ضمنا نتایج مطالعه در تضاد با تحقیقات قبلی که نشان میداد عاملان آزار و اذیت سایبری نسبت به عاملان پرخاشگری آفلاین در معرض خطر بیشتری برای خودکشی هستند میباشد. آزار و اذیت سایبری پدیدهای جدیدتر است که نیاز به بررسی بیشتر دارد.
بنابراین، چند توضیح اضافه ممکن است دلیل این واقعیت که ارتکاب آزار و اذیت سایبری با خودکشی ارتباطی ندارد، اما پرخاشگری همسالان آفلاین مرتبط است را روشن کند. اول اینکه به نظر میرسد ناشناس بودن شخص مرتکب ممکن است کلید رفتار قلدری سایبری باشد.
ناشناس بودن مرتکب ممکن است منجر به سطوح پایینتر ناراحتی و در نتیجه بار سلامت روانی کمتری نسبت به پرخاشگری همسالان آفلاین شود. زیرا مرتکبین زورگویی سایبری اغلب از ناراحتیهایی که برای فرد هدف ایجاد میکنند بیاطلاع هستند و از مجازات رفتار خود هراسی ندارند. علاوه بر این، نوجوانان تمایل دارند به صورت خودکار و بدون اینکه به نتیجه اعمال خود فکر کنند به تعاملات آنلاین با همسن و سالان خود پاسخ دهند. در واقع، اکثر آزار و اذیت سایبری در سیستم عاملهای پیامرسانی فوری رخ میدهد.
🔑 لطفاً ورق بزنید... ۱/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 دنبالهی تازههای چهارشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۱
#دکتر_آویشن_مهدوی. دستیار روانپزشکی. تجربهها
بنابراین، نوجوانان ممکن است سریعتر درگیر آزار و اذیت سایبری شوند و بدون درک کاملی از تبعات اعمال خود یا تلقی آن به عنوان عامل توهینآمیز، به سرعت "محرک زورگویی سایبری" را انجام دهند.
با در نظر گرفتن شواهد حاصل از مطالعات آیندهنگر مبنی بر آسیب شناسی روانی بالا در مرتکبین پرخاشگری آفلاین، حتی قبل از ابراز پرخاشگری، این احتمال وجود دارد که آنها از نظر تکاملی بیشتر مستعد خودکشی باشند، اما این دادهها در زمینه آزار و اذیت سایبری محدود است.
این مطالعه پیامدهای فوری برای پزشکانی که مستقیماً با نوجوانان کار می کنند، دارد. این کار نشان میدهد که تجربیات آزار و اذیت اینترنتی با خودکشی بیش از چندین عامل خطر شناخته شده مرتبط است. بنابراین، ممکن است عاقلانه باشد که از نوجوانان در مورد این نوع مواجهه به عنوان بخشی از ارزیابیهای مراقبتهای اولیه سوال شود. برای محققان یافتههای این مطالعه میتواند تحلیلهای طولی بیشتری را با هدف تشریح پیوند علی(رابطه علت و معلولی) بین آزار و اذیت اینترنتی و خودکشی را ترسیم و مکانیسمهای بالقوه زیربنایی این پیوند مشخص کند.
قابل توجه است که اگرچه تحلیل فعلی نتوانسته علیت را ایجاد کند، اما یک ارتباط دوز-پاسخ بین دفعات تجربه آزار و اذیت سایبری در سال گذشته و خودکشی حتی زمانی که عوامل مخدوش کننده و آسیب شناسی روانی متعدد در نظر گرفته شد، به دست آمد.
در نهایت مطالعه میتواند سیاست گذاران را به پرداختن بیشتر این نوع تجربیات در مداخلات پیشگیری از خودکشی جوانان تشویق کند.
این مقاله با عنوان Association of Cyberbullying Experiences and Perpetration With Suicidality in Early Adolescence در JAMA network 2022 June به چاپ رسیده است.
🔑 پایان. ۲/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_آویشن_مهدوی. دستیار روانپزشکی. تجربهها
بنابراین، نوجوانان ممکن است سریعتر درگیر آزار و اذیت سایبری شوند و بدون درک کاملی از تبعات اعمال خود یا تلقی آن به عنوان عامل توهینآمیز، به سرعت "محرک زورگویی سایبری" را انجام دهند.
با در نظر گرفتن شواهد حاصل از مطالعات آیندهنگر مبنی بر آسیب شناسی روانی بالا در مرتکبین پرخاشگری آفلاین، حتی قبل از ابراز پرخاشگری، این احتمال وجود دارد که آنها از نظر تکاملی بیشتر مستعد خودکشی باشند، اما این دادهها در زمینه آزار و اذیت سایبری محدود است.
این مطالعه پیامدهای فوری برای پزشکانی که مستقیماً با نوجوانان کار می کنند، دارد. این کار نشان میدهد که تجربیات آزار و اذیت اینترنتی با خودکشی بیش از چندین عامل خطر شناخته شده مرتبط است. بنابراین، ممکن است عاقلانه باشد که از نوجوانان در مورد این نوع مواجهه به عنوان بخشی از ارزیابیهای مراقبتهای اولیه سوال شود. برای محققان یافتههای این مطالعه میتواند تحلیلهای طولی بیشتری را با هدف تشریح پیوند علی(رابطه علت و معلولی) بین آزار و اذیت اینترنتی و خودکشی را ترسیم و مکانیسمهای بالقوه زیربنایی این پیوند مشخص کند.
قابل توجه است که اگرچه تحلیل فعلی نتوانسته علیت را ایجاد کند، اما یک ارتباط دوز-پاسخ بین دفعات تجربه آزار و اذیت سایبری در سال گذشته و خودکشی حتی زمانی که عوامل مخدوش کننده و آسیب شناسی روانی متعدد در نظر گرفته شد، به دست آمد.
در نهایت مطالعه میتواند سیاست گذاران را به پرداختن بیشتر این نوع تجربیات در مداخلات پیشگیری از خودکشی جوانان تشویق کند.
این مقاله با عنوان Association of Cyberbullying Experiences and Perpetration With Suicidality in Early Adolescence در JAMA network 2022 June به چاپ رسیده است.
🔑 پایان. ۲/۲
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 روایت بالینی طنازانه
#دکتر_احمد_احمدیپور. روانپزشک. تجربهها
نفخ و شقیقه!
آوردهاند در زمان ماضی تغذیه.ی مردمان به گونهای بود که درد اصلی افراد، نفخ و آسیب به صحت مزاج گزارش میشد. به واقع، شالودهی شکلگیری علم قدیم و نوین پزشکی مزاج است. نمیتوان اختلالی در بدن پیدا کرد که هیچگونه ارتباطی با مزاج نداشته باشد. هر بررسی پاراکلینیک چه به صورت آزمایش خون باشد یا تصویربرداری از نقاط مختلف بدن، همه مربوط به مزاج است. اگر حرف بنده را قبول ندارید حتما این قضیه را قبول دارید که خونی که از رگ دست مبارک خارج می شود همین چند ثانیه پیش سیر مزاج میکرده و حظ فراوان می برده. اصولا بشر از بدو تولد با مزاج ازدواج میکند- الهی همه را با مزاج سالمشان خوشبخت گردان- پس دور از ذهن نیست که طبیبان بشر هم با امراض و اختلالات مزاجی آدمیان ارتزاق کنند-دلت به دَقِ طبیبان نیازمند مباد!
عقل و قلب و دل و احشاء بدن در کارند
تا تو بادی به لب آری و به ذلت نخوری!
به دنبال پیشرفت علم، دانش پزشکی هم بیبهره نماند و همزمان با سایر علوم رشد یافت، از جمله در مقالات بسیاری در آن زمان آمد که نبات نیز چون خنده بر هر درد بی درمان دواست:
خنده بر هر درد بی درمان دواست
حبهای از هر نبات، الحق شفاست!
از آنجا که منشاء هر درد و مرضی، مزاج بود پس درمان هر بیماریای هم نبات شد. انواع اختلالات مزاجی از جمله بدمزاج، سردمزاج، تند مزاج و....همه در همان زمان شناسایی و درمان شدند. در همین زمان بود که دانش نباتات شکل گرفت و دکتر نباتی قبل از پیدایش دکتر علفی دارای شناسنامه و اعتبار شد.
در ادامه عدهای سودجو، ضدعلم و طبیبنما سربرآوردند و داد سخن سر دادند که ای مردم گیتی به کجا چنین گمراهانه شتابان. چرا نشستهاید و اجازه میدهید، جماعت دانشمند و طبیب اینچنین بر سر شما کلاه بگذارند؟ حرف نا حسابشان هم این بود که سردرد افراد چرا باید به مزاج و هوای درون گوارشی آنها مرتبط باشد و اصلا درد شقیقه به نفخ چه؟
الا یا ایها العطار ادر کاسا وناولها
چه ربطی دارد این سردرد به نفخ و بادی از دلها
رگ باریک و بطن و خون و دهلیزی چنین خسته
کجا یابد شفا آن رگ به دست روده و دلها؟!
نگارندهی حقیر نمیداند که حرف آن مردمان سودجو و منفعت طلب تا چه حد درست بوده و هست. این را واگذار میکنم به تشخیص مخاطب.
اما هنوز هستند افرادی که به همان شیوهی ماضی عمل کرده و دوای دردشان را در دکان افراد غیر مرتبط جستجو می کنند. و اصرار میورزند که این اضطراب و افسردگی چیزی جز رودل کردن بهدنبال شام دیشبشان نیست و اگر عصبانی میشوم حتما به این دلیل است که سردیام کرده!
گفتم دلم به آشوب، گفتا غمت سرآید
گفتم دوائیام ده، گفتا دوا نباید
گفتم که غصه دارم اشکم به مشک رسیده
گقتا بخور ز کشکی، شاید که بند بیاید!
گفتم که خُلق و روحم، تاب و توان ندارد
گفتا به دلبرت گو با عطر و عنبر آید
گفتم که ناامیدم، بر غصهام میفزا
گفتا بزن پیامک تا بلکه دلبر آید!
راستی حالا که اوضاع قمر در عقرب است و کسی به کسی نیست اعلام میکنم بنده ی روانپزشک، مِن بعد سنگ صفرا، طحال آسیب دیده، آپاندیس و زیبایی بینی عمل میکنم!
#تجربههای_روانپزشکانه
#دکتر_احمد_احمدیپور. روانپزشک. تجربهها
نفخ و شقیقه!
آوردهاند در زمان ماضی تغذیه.ی مردمان به گونهای بود که درد اصلی افراد، نفخ و آسیب به صحت مزاج گزارش میشد. به واقع، شالودهی شکلگیری علم قدیم و نوین پزشکی مزاج است. نمیتوان اختلالی در بدن پیدا کرد که هیچگونه ارتباطی با مزاج نداشته باشد. هر بررسی پاراکلینیک چه به صورت آزمایش خون باشد یا تصویربرداری از نقاط مختلف بدن، همه مربوط به مزاج است. اگر حرف بنده را قبول ندارید حتما این قضیه را قبول دارید که خونی که از رگ دست مبارک خارج می شود همین چند ثانیه پیش سیر مزاج میکرده و حظ فراوان می برده. اصولا بشر از بدو تولد با مزاج ازدواج میکند- الهی همه را با مزاج سالمشان خوشبخت گردان- پس دور از ذهن نیست که طبیبان بشر هم با امراض و اختلالات مزاجی آدمیان ارتزاق کنند-دلت به دَقِ طبیبان نیازمند مباد!
عقل و قلب و دل و احشاء بدن در کارند
تا تو بادی به لب آری و به ذلت نخوری!
به دنبال پیشرفت علم، دانش پزشکی هم بیبهره نماند و همزمان با سایر علوم رشد یافت، از جمله در مقالات بسیاری در آن زمان آمد که نبات نیز چون خنده بر هر درد بی درمان دواست:
خنده بر هر درد بی درمان دواست
حبهای از هر نبات، الحق شفاست!
از آنجا که منشاء هر درد و مرضی، مزاج بود پس درمان هر بیماریای هم نبات شد. انواع اختلالات مزاجی از جمله بدمزاج، سردمزاج، تند مزاج و....همه در همان زمان شناسایی و درمان شدند. در همین زمان بود که دانش نباتات شکل گرفت و دکتر نباتی قبل از پیدایش دکتر علفی دارای شناسنامه و اعتبار شد.
در ادامه عدهای سودجو، ضدعلم و طبیبنما سربرآوردند و داد سخن سر دادند که ای مردم گیتی به کجا چنین گمراهانه شتابان. چرا نشستهاید و اجازه میدهید، جماعت دانشمند و طبیب اینچنین بر سر شما کلاه بگذارند؟ حرف نا حسابشان هم این بود که سردرد افراد چرا باید به مزاج و هوای درون گوارشی آنها مرتبط باشد و اصلا درد شقیقه به نفخ چه؟
الا یا ایها العطار ادر کاسا وناولها
چه ربطی دارد این سردرد به نفخ و بادی از دلها
رگ باریک و بطن و خون و دهلیزی چنین خسته
کجا یابد شفا آن رگ به دست روده و دلها؟!
نگارندهی حقیر نمیداند که حرف آن مردمان سودجو و منفعت طلب تا چه حد درست بوده و هست. این را واگذار میکنم به تشخیص مخاطب.
اما هنوز هستند افرادی که به همان شیوهی ماضی عمل کرده و دوای دردشان را در دکان افراد غیر مرتبط جستجو می کنند. و اصرار میورزند که این اضطراب و افسردگی چیزی جز رودل کردن بهدنبال شام دیشبشان نیست و اگر عصبانی میشوم حتما به این دلیل است که سردیام کرده!
گفتم دلم به آشوب، گفتا غمت سرآید
گفتم دوائیام ده، گفتا دوا نباید
گفتم که غصه دارم اشکم به مشک رسیده
گقتا بخور ز کشکی، شاید که بند بیاید!
گفتم که خُلق و روحم، تاب و توان ندارد
گفتا به دلبرت گو با عطر و عنبر آید
گفتم که ناامیدم، بر غصهام میفزا
گفتا بزن پیامک تا بلکه دلبر آید!
راستی حالا که اوضاع قمر در عقرب است و کسی به کسی نیست اعلام میکنم بنده ی روانپزشک، مِن بعد سنگ صفرا، طحال آسیب دیده، آپاندیس و زیبایی بینی عمل میکنم!
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 شادباش
دو یار تازه مدتی است به تحریریهی #تجربههای_روانپزشکانه پیوستهاند. #دکتر_کامبیز_مجیدیان که اگر همین هشتگ را دنبال کنید گنج نوشتههای او را در دو سال اول مجله در آرشیو خواهید یافت دوباره با ماست، و #دکتر_کاوه_علوی هم که نوشتههایش با ما بود اکنون تمام قد در پی ساختن صفحهای است برای نشان دادن نسبت هنر و ادبیات با روانپزشکی.
در تلاش هستیم دستکم دو تن از بانوان روانپزشک را نیز به تحریریه دعوت کنیم. امید که زود با خبر آن بازآییم.
#تجربههای_روانپزشکانه
دو یار تازه مدتی است به تحریریهی #تجربههای_روانپزشکانه پیوستهاند. #دکتر_کامبیز_مجیدیان که اگر همین هشتگ را دنبال کنید گنج نوشتههای او را در دو سال اول مجله در آرشیو خواهید یافت دوباره با ماست، و #دکتر_کاوه_علوی هم که نوشتههایش با ما بود اکنون تمام قد در پی ساختن صفحهای است برای نشان دادن نسبت هنر و ادبیات با روانپزشکی.
در تلاش هستیم دستکم دو تن از بانوان روانپزشک را نیز به تحریریه دعوت کنیم. امید که زود با خبر آن بازآییم.
#تجربههای_روانپزشکانه
📋 راه نو، رسم نو؛ پوست انداختن تجربهها
گزارش به خوانندگان
از نیمهی تیرماه ۱۴۰۱ ما راهی تازه برگزیدیم. مجله را که مدتی بود راکد شده بود مجدد احیا کردیم و همان زمان وعده دادیم بر سلامت روان ایرانیان تکیه خواهیم کرد و آن را نقطهی کانونی اندیشه، انگیزه و دلمشغولی خود قرار میدهیم.
چنان که روز ۱۱ تیر ۱۴۱۱ وعده دادیم تا امروز و بدون حتی یک روز وقفه در دورانی تازه در حیات مجله از شنبه تا چهارشنبه و پنجبار در هفته بهروز شدیم. هر روز به ستونی ثابت اختصاص داشت و البته از ماجراهای روز غفلت ننمودیم.
در این مدت و طی پنج روز اول هفته و با عنوانهای مشخص شدهی زیر بهروز شدیم:
شنبه: روایتهای بالینی
یکشنبه: روانهای روشن (تاملات و تالمات در روانپزشکی ایران)
دوشنبه: روزها (روانپزشکی امر روزمره)
سهشنبه: ارغنون (هنر، ادبیات، و روانپزشکی)
چهارشنبه: تازهها
تحریریهی #تجربههای_روانپزشکانه اکنون و با آمدن یاران تازه کاملتر شده. یارانی دیگر در راهند.
دکتر علی فیروزآبادی
دکتر کامبیز مجیدیان
دکتر مرتضی نخستین
دکتر احمد احمدیپور
دکتر علی ثاقبی
دکتر کاوه علوی
دکتر امیر حسین جلالی ندوشن
۱۲ شهریور ۱۴۰۱
#تجربههای_روانپزشکانه
گزارش به خوانندگان
از نیمهی تیرماه ۱۴۰۱ ما راهی تازه برگزیدیم. مجله را که مدتی بود راکد شده بود مجدد احیا کردیم و همان زمان وعده دادیم بر سلامت روان ایرانیان تکیه خواهیم کرد و آن را نقطهی کانونی اندیشه، انگیزه و دلمشغولی خود قرار میدهیم.
چنان که روز ۱۱ تیر ۱۴۱۱ وعده دادیم تا امروز و بدون حتی یک روز وقفه در دورانی تازه در حیات مجله از شنبه تا چهارشنبه و پنجبار در هفته بهروز شدیم. هر روز به ستونی ثابت اختصاص داشت و البته از ماجراهای روز غفلت ننمودیم.
در این مدت و طی پنج روز اول هفته و با عنوانهای مشخص شدهی زیر بهروز شدیم:
شنبه: روایتهای بالینی
یکشنبه: روانهای روشن (تاملات و تالمات در روانپزشکی ایران)
دوشنبه: روزها (روانپزشکی امر روزمره)
سهشنبه: ارغنون (هنر، ادبیات، و روانپزشکی)
چهارشنبه: تازهها
تحریریهی #تجربههای_روانپزشکانه اکنون و با آمدن یاران تازه کاملتر شده. یارانی دیگر در راهند.
دکتر علی فیروزآبادی
دکتر کامبیز مجیدیان
دکتر مرتضی نخستین
دکتر احمد احمدیپور
دکتر علی ثاقبی
دکتر کاوه علوی
دکتر امیر حسین جلالی ندوشن
۱۲ شهریور ۱۴۰۱
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 بخش دوم پادکست معرفی کتاب کلونینحر
در گزارش دوم از کتاب Feeling good
با #دکتر_مرتضی_نخستین خواهیم دید که چگونه توجه و کاراکتر، خودآگاهی را تعدیل و تنظیم میکنند. قصهی سنجش عواطف را در اولین بررسیهای علمی روانشناسی توسط ویلهلم وونت خواهیم شنید. سیر و سفر توجه در سطوح پنجگانهی هستی انسان را پی خواهیم گرفت که چگونه بالا شدنش، خصیصهی خود-راهبری را افزون میکند و فراخ شدن و عمق پیدا کردنش به ترتیب کاراکترهای همیاری و خود-تعالی را شکل میدهد.
دنبالهی معرفی را در ادامه بخوانید...
#تجربههای_روانپزشکانه
در گزارش دوم از کتاب Feeling good
با #دکتر_مرتضی_نخستین خواهیم دید که چگونه توجه و کاراکتر، خودآگاهی را تعدیل و تنظیم میکنند. قصهی سنجش عواطف را در اولین بررسیهای علمی روانشناسی توسط ویلهلم وونت خواهیم شنید. سیر و سفر توجه در سطوح پنجگانهی هستی انسان را پی خواهیم گرفت که چگونه بالا شدنش، خصیصهی خود-راهبری را افزون میکند و فراخ شدن و عمق پیدا کردنش به ترتیب کاراکترهای همیاری و خود-تعالی را شکل میدهد.
دنبالهی معرفی را در ادامه بخوانید...
#تجربههای_روانپزشکانه
🗞 ادامهی معرفی بخش دوم پادکست معرفی کتاب
از دل این حرکت آزادانهای توجه، فرم مارپیچی آگاهی نمایان میشود که داستان حرکت رو به پایینش، که موجد سایکوپاتولوژی است، و بر کشیدن و بالا آمدنش که راه سعادت و خوب زیستن است را روایت خواهیم کرد.
سه خصیصهی عمدهی بیماریزا را خواهیم شناخت که نقصان اراده، تفکر منجمد فاجعهپندار و باژگونه سازی واقعیتهاست و اینکه این سه چگونه با کاراکتر و حرکت سه بعدی توجه ارتباط مییابند.
دوباره به سه انرژی غیر قابل تحویل و بنیادینی که درون مایهی اصلی کتاب است سری میزنیم و از استعارهی اینترنت برای فهمیدن سایک، گوش دادن به وجود، ارادهی آزاد و طی طریق کردن به راه سایک بهره میبریم.
آن میان اشاره ای میشود به شعر هاتف اصفهانی برای فهم یکی شدن این سه نیرو و قرابت انرژیهای سهگانهی شفا دهندهی زندگی در کلام عنایت ولایت خان با تریاد نظم و بیومورفوژنز و کوهرنسی کلونینجر و البته اینها افزونهای گویندهاند و هیچیک در کتاب نیستند.
سپس به دنیای فکر سفر میکنیم و متحیر از نادیده گرفتن این پدیدهی عجیب و پیچیده توسط روانپزشکی، به دیدگاه رادیکال کلونینجر نگاهی خواهیم انداخت که چگونه فکر را با کوانتای جدا جدای انرژی و اطلاعات یکی میگیرد، همچون نور که منعکس کنندهی انرژی کوانتوم است.
مختصری از تفسیر پسا کپنهاگی کوانتوم از زبان هنری استپ خواهیم شنید و بعد به شرح جدولی خواهیم پرداخت که تفاوت درجهی افکار را با دیدگاه فیزیکی-فلسفی نشان میدهد.
و در انتها چند صفحهای طلایی از کتاب را مرور خواهیم کرد که دغدغهی اصلی اش این است که چرا ما نمیتوانیم از عادات قبلی مریض دیدن و نسخه نوشتن و تراپی کردن دست بکشیم و از دانسته ها و بصیرتهای جدیدمان در فهم فکر و آگاهی استفاده کنیم؟ این چه ترس و عادتپرستی است که نمیگذارد از مقلد به سمت محقق برویم و راه دوری از تقلید مآبی و گیر افتادن در تکرارها چیست؟
اگر مایل هستید، شنیدن تمام این صحبت ها ۹۴ دقیقه زمان خواهد برد.
#تجربههای_روانپزشکانه
از دل این حرکت آزادانهای توجه، فرم مارپیچی آگاهی نمایان میشود که داستان حرکت رو به پایینش، که موجد سایکوپاتولوژی است، و بر کشیدن و بالا آمدنش که راه سعادت و خوب زیستن است را روایت خواهیم کرد.
سه خصیصهی عمدهی بیماریزا را خواهیم شناخت که نقصان اراده، تفکر منجمد فاجعهپندار و باژگونه سازی واقعیتهاست و اینکه این سه چگونه با کاراکتر و حرکت سه بعدی توجه ارتباط مییابند.
دوباره به سه انرژی غیر قابل تحویل و بنیادینی که درون مایهی اصلی کتاب است سری میزنیم و از استعارهی اینترنت برای فهمیدن سایک، گوش دادن به وجود، ارادهی آزاد و طی طریق کردن به راه سایک بهره میبریم.
آن میان اشاره ای میشود به شعر هاتف اصفهانی برای فهم یکی شدن این سه نیرو و قرابت انرژیهای سهگانهی شفا دهندهی زندگی در کلام عنایت ولایت خان با تریاد نظم و بیومورفوژنز و کوهرنسی کلونینجر و البته اینها افزونهای گویندهاند و هیچیک در کتاب نیستند.
سپس به دنیای فکر سفر میکنیم و متحیر از نادیده گرفتن این پدیدهی عجیب و پیچیده توسط روانپزشکی، به دیدگاه رادیکال کلونینجر نگاهی خواهیم انداخت که چگونه فکر را با کوانتای جدا جدای انرژی و اطلاعات یکی میگیرد، همچون نور که منعکس کنندهی انرژی کوانتوم است.
مختصری از تفسیر پسا کپنهاگی کوانتوم از زبان هنری استپ خواهیم شنید و بعد به شرح جدولی خواهیم پرداخت که تفاوت درجهی افکار را با دیدگاه فیزیکی-فلسفی نشان میدهد.
و در انتها چند صفحهای طلایی از کتاب را مرور خواهیم کرد که دغدغهی اصلی اش این است که چرا ما نمیتوانیم از عادات قبلی مریض دیدن و نسخه نوشتن و تراپی کردن دست بکشیم و از دانسته ها و بصیرتهای جدیدمان در فهم فکر و آگاهی استفاده کنیم؟ این چه ترس و عادتپرستی است که نمیگذارد از مقلد به سمت محقق برویم و راه دوری از تقلید مآبی و گیر افتادن در تکرارها چیست؟
اگر مایل هستید، شنیدن تمام این صحبت ها ۹۴ دقیقه زمان خواهد برد.
#تجربههای_روانپزشکانه