می روند ؟
فدای سرت ..
می مانند ؟
خوشبحال لحظه هایشان
که با تو
ثبت می شود ...
#عادل_دانتیسم
@official_sheer
می روند ؟
فدای سرت ..
می مانند ؟
خوشبحال لحظه هایشان
که با تو
ثبت می شود ...
#عادل_دانتیسم
@official_sheer
من و یارم
هیچ گاه همدیگر رانخواهیم دید
اوبه باد پاییزی می ماند
من به برگی خشک
او باد است
می آید،
من برگم
می روم
#علیرضا_روشن
@official_sheer
هیچ گاه همدیگر رانخواهیم دید
اوبه باد پاییزی می ماند
من به برگی خشک
او باد است
می آید،
من برگم
می روم
#علیرضا_روشن
@official_sheer
منّی رسالَهُ حُبّ
و منکِ رِسالَهُ حُبّ
و یَتَشَکَّلُ الرَّبیع
از نامه های عاشقانه ي من
از نامه های عاشقانه ي تو
بهار شکل می گیرد
#نزار_قبانی
@official_sheer
و منکِ رِسالَهُ حُبّ
و یَتَشَکَّلُ الرَّبیع
از نامه های عاشقانه ي من
از نامه های عاشقانه ي تو
بهار شکل می گیرد
#نزار_قبانی
@official_sheer
به هم شبیه، به هم مبتلا،
به هم محتاج..
چنان دو نیمهی سیبی
که هردو نیم به هم
#فاضل_نظری
@official_sheer
به هم محتاج..
چنان دو نیمهی سیبی
که هردو نیم به هم
#فاضل_نظری
@official_sheer
حبیب آقا نه کافه رفته است،
نه کتاب خوانده است
و نه سیگار برگ برلب گذاشته
و کلاه کج بر سر.
نه با فیلم تایتانیک گریه کرده است
و نه ولنتاین میداند چیست!
اما صدیقه خانم که مریض شد،
شبها کار میکرد
و صبحها به کار خانه میرسید.
در چشمانش خستگی فریاد میزد،
خواب یک آرزو بود.
اما جلوی بچه ها و صدیقه خانوم
ذره ای ضعف بروز نمیداد.
حبیب آقا عشق را معنا میکرد،
نمایش نمیداد...
#شیرینراوی
@official_sheer
نه کتاب خوانده است
و نه سیگار برگ برلب گذاشته
و کلاه کج بر سر.
نه با فیلم تایتانیک گریه کرده است
و نه ولنتاین میداند چیست!
اما صدیقه خانم که مریض شد،
شبها کار میکرد
و صبحها به کار خانه میرسید.
در چشمانش خستگی فریاد میزد،
خواب یک آرزو بود.
اما جلوی بچه ها و صدیقه خانوم
ذره ای ضعف بروز نمیداد.
حبیب آقا عشق را معنا میکرد،
نمایش نمیداد...
#شیرینراوی
@official_sheer
دوباره مینویسمت کنارِ بیت آخرم
و چکه چکه میچکم به سطرهای دفترم
شنیدهام ز پنجره سراغ من گرفتهای
هنوز مثل قاصدک میان کوچه پرپرم
شبی به خواب دیدمت میانِ تنگِ کوچهها
قدمزنان قدمزنان تو را به خانه میبرم
#حسین_منزوی
@official_sheer
و چکه چکه میچکم به سطرهای دفترم
شنیدهام ز پنجره سراغ من گرفتهای
هنوز مثل قاصدک میان کوچه پرپرم
شبی به خواب دیدمت میانِ تنگِ کوچهها
قدمزنان قدمزنان تو را به خانه میبرم
#حسین_منزوی
@official_sheer