Telegram Web Link
به غمِ کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد

#وحشی‌_بافقی

@official_sheer
بعد من ،
تنها نخواهی ماند
اما بعد تو

بر من تنها نمی دانی چه ها خواهد گذشت ...

#سجاد_سامانی

@official_sheer
گریان نشود چشمی تا آنکه نسوزد دل

بیهوده بگـرد شـمـع ، پـروانه نمی گـردد

#مولانا

@official_sheer
#داستان_کوتاه

+ کسی که بخواد بره نه چمدون میبنده، نه گوشیش خاموش میشه، نه چیز دیگه!
فقط سرد میشه ولی مهربون! همین..
- مگه تا حالا کسی رو دوست داشتی؟

اتوبوس رسیده بود ترمینال، میدونستم اگر بگم رسیدم اونم پا میشه میاد دنبالم،اونم پنج صبح!
به خودم گفتم میرم تو نمازخونه ی ترمینال یا یه قدمی میزنم تا بیدار شه...
هنوز فکرم تموم نشده بود پیام اومد رو گوشیم که "بیا سمت در پشتی ترمینال!" دختره ی احمق انگار جی پی اس اتوبوس بهش وصل بود!
از دور دیدمش از سنگینی کوله پشتی قهوه ای همیشگیش، میشد فهمید که بازم دیشب نخوابیده و نهار ظهر رو آماده می کرده و فقط با یه کرم ضد آفتاب آرایشش رو ماست مالی کرده!

خندم گرفت گفتم: حداقل چراغ رو روشن میکردی که تو ابروهات ضد آفتاب نزنی! گفت:
"علیک سلام"
"اگر بدونی قیافت توی این سرما چقد دوست داشتنی و مسخره میشه مخصوصا اون دماغت که عین مخزن گردالی ته دماسنج جیوه ای سرخ میشه دلقک خان!" نفهمیدم چی گفت حواسم پرت  بود و خط اتوی مقنعه ی سورمه ایش که معلوم بود بازم عجله ای اتو زده که دو خطه شده!
گفتم: یه روزی میفهمم چطوری این همه فرزی که به همه ی کارات میرسی!
من که فقط بخوام یه چمدون ببندم باید نصف روز فکر کنم چی چی بردارم!
صدای بوق ممتد آژانسیه تو خیابون بلند شد که یعنی بدو بدو سمت خیابون!

تو ماشین؛ یقه خزدار پالتوی قهوه ای که میشد یه شالگردنم باشه، درآورد پیچید دور صورتم و با لحن حرص خوردن مخصوصِ خودش بدون اینکه دندوناش از هم باز شه گفت: سرما نخوری حالا همین امروز! بعد چسبید بهم... آژانسی آینشو تنظیم کرد و یه نگاه از آینه به ما دوتا، بعد پرسید کجا برم؟
اخم ‌کردم .
بنده خدا ترسید گفت: آبان هوای اینجا خیلی سرده!

- خنگ خدا کجایی تو؟ حواست با منه؟
میگم کسیو دوست داشتی؟
+نه...

#امیر_مهدی_زمانی

@official_sheer
زندگی گر هزار باره بُوَد
بار دیگر تو، بار دیگر تو

#فروغ_فرخزاد

@official_sheer
نترسم که با دیگران خو کنی
تو با من چه کردی که با او کنی

#صائب_تبریزی

@official_sheer
من تو را با خون دل از یاد بردم لطف کن
هرکجا چشمت به من افتاد کج کن راه را…

#هادی_معراجی

@official_sheer
رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم

#میرنجات‌اصفهانی

@official_sheer
در عشق اگر جان بدهی، جان آنست
ای بی سر و سامان، سر و سامان آنست

گر در ره او دلِ تو دارد دردی
آن درد نگهدار که درمان آنست

#رضی_الدین_آرتیمانی

@official_sheer

گهی نالم، گهی گِریم، گهی سوزم، گهی میرم
زمانه بی‌تواَم گر زنده دارد، این‌چنین دارد

#سلیم_تهرانی

@official_sheer
خود را چو یافتی همه عالم از آن توست
چشم از جهان بپوش، طلبکار خویش باش

#صائب_تبریزی

@official_sheer
ای کاش نگاه خسته را خوابی بود
یا در شب بی ستاره مهتابی بود

ما مثل دو کاج دور از هم هستیم
ای کاش که بین من و تو تابی بود

#احسان_افشاری

@official_sheer
مرا محتاج رحم این و آن کردی،
ملالی نیست

تو هم محتاج خواهی شد،
جهان دارِ مکافات است!

#فاضل_نظری

@official_sheer
بر درگه خلق بندگی ما را کشت
هر سو پی نان دوندگی ما را کشت

فارغ نشویم یک دم از فکر معاش
ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت

#محمدواعظ_قزوینی

@official_sheer

تو دل‌ بستی به معشوقی ‌که خود، معشوق ها دارد
رها کن ای دل غافل، خدای بت پرستت را

#حسین_زحمتکش

@official_sheer
2024/09/24 16:30:44
Back to Top
HTML Embed Code: