Telegram Web Link
باتوجه به این که ریاست محترم جمهور چندین مرتبه اعلام کردند که هر کس می‌تواند مشکل اقتصادی و...را حل کند،اعلام آمادگی کند تا با او همکاری کامل و شرایط را برایش فراهم کنیم،و علیرغم درخواست‌های زیاد،چرا دکتر جلیلی عزیز اعلام آمادگی نمی‌کنند؟!
این مطالبه جدی است و امیدوارم جواب خداپسندانه داشته باشد.

#مطالبه
#عمق_راهبردی
#خدمت_صادقانه
#به_عمل_کار_برآید
#برای_عزت_ایران
#وفاق
#لطفا_نشر_حداکثری

https://virasty.com/Jahromi/1744106901059245530
قطعا از لطف خداوند و عنایت امام عصر ارواحنا فداه بوده اما مطالعات زمان دبیرستان خیلی موثر بود. یادمه که دبیرستان ‌که بودم، اکثر کتب شهید مطهری و شریعتی و چند تا از ع.ص و چند کتاب از علامه جعفری و سهراب سپهری و ... را مطالعه داشتم. بعلاوه این که مثلا از روزنامه‌ حیات‌نو(چپ و متعلق به هادی خامنه‌ای) و روزنامه دوکوهه(راست و متعلق به ده‌نمکی) فقط یک نسخه به جهرم می‌آمد که آن هم اشتراکش را بنده خریده بودم.
ضعف کم ندارم اما ... کلا مطالعه خیلی عالیه.
دلنوشته های یک طلبه:
🔹سلام وقتتون بخیر.
شرمنده م مزاحمتون شدم.
امیدوارم حالتون خوب باشه.
عیدتون مبارک. طاعات و عباداتتون قبول.
التماس دعا.
حاج آقا خیلی حرف دارم حقیقتش خیلی وقته قراره مزاحمتون شم ولی گذاشتم مستند داستانی زندگینامه ی آقا محمد (خدا حفظتون کنه) تموم شه بعد یهو مزاحمتون شم.
حقیقتش دیشب کلمه پایان خیلی به همم ریخت. خیلی بده این کلمه کلا میونه خوبی باهاش ندارم.
راستش اولش گفتم عه خب برا چی فرار کردن از اون شرایط؟؟
ولی نشستم چند بار همون تیکه ها که آقا محمد با دختر خانوم رو به رو میشن و خوندم.
درکش برام سخت بود. میگفتم مشکل چیه خب انسانه.
ولی یه لحظه خودمو گذاشتم جای آقا محمد تا درک کنم.
من معمولا معذب میشم سر کلاس با دبیرامون حرف میزنیم، به خصوص موقع پرسش، دبیر نگاهم کنن.
یه استرس خیلی وحشتناکی میگیرم اصلا حس کنم نگاهم میکنن. یعنی فقط کافیه حس کنم دارن نگاه میکنن. قلبم میره رو هزار.
یه جوریه غیر عادیه به یه دونه از دبیرامم که باهاشون راحتم گفتم.
ناراحت شدن گفتن دخترم ما که خدایی نکرده نمیخوایم شما رو اعدام کنیم...
بعد کاش فقط دبیر بود کلا همه جا حتی خونه یکی مستقیم باهام حرف میزنه نگاهم کنه متوجه شم، هل میکنم.
البته دارم سعیمو میکنم درستش کنم فردا روز به امید خدا مصاحبه و اینا برا کار قرار شد انجام شه، میگن استرس داشته باشه آدم، مصاحبه کننده ها متوجه میشن و ایراد میگیرن و از این حرفا. نمیدونم.
بگذریم.
اینا رو گفتم برسم به اینجا.
فکر کنید یه خانوم نامحرم، با یه وضعیت ناخوشایندی رو به روی آقا محمده.
بعد آقا محمد به هم میریزن.
هزار جور فکر و خیال از جلو چشماشون میگذره.
حالا بماند که گهگاهی دختر خانوم یه نگاهی میکنه...وای آقا محمد فکر میکنه یعنی این همه مدت....حرف میزنه انگار یه نفر تو سر آقا محمد ظرف میشوره. با سروصدای فراوان. از این ظرف شستنا که فرد با عصبانیت میشوره و بعید نیس ظروف محبوب اهل خونه به دیار باقی بشتابن.
یا انگاری، تو دبیرستان همه بچه ها همزمان صندلیا رو میکشن زمین و هرچی تذکر میشنون گوش نمیدن.
یه حسی میگه اینم حساب شده بوده وگرنه که چرا از همون اول مشخص نشد کی پشت اون در کشوییه؟
آقا محمد و اذیت میکنن؟آقا محمد هم یه جوری میرن که دست کسی بهشون نرسه.
رحمت به شیر پاک مادرتون و نون حلال پدرتون.
با غصه های پدر آقا محمد خیلی غصه خوردم. با اشکای آقا محمد خیلی غصه خوردم.
با حرفای مادر آقا محمد خیلی گریه کردم.
دیدار آقا محمد با مادر بزرگوارشون، اون ابراز محبت قشنگشون...نمیدونم دوست دارم گریه کنم ولی چشمه اشکام خشک شده.
دیشب زیاد گریه کردم الان دیگه اشکام باهام قهر کردن.
کاش یکی برا منِ گناهکارم دعا کنه😭
حاج آقا یادتونه کف خیابون میذاشتین کانال تلگرامتون بعد سر شهادت ۲۳۳ گفتین برید یه جایی که رمان باحال میذارن رمان عاشقانه میذارن؟؟
اینقدر من اون شب غصه خوردم که شما خودتون ناراحتین، ما هم یه وقتا میایم گله میکنیم....
حاج آقا یادتونه کف خیابون، اون آقای طلبه...الناز....
مگه میشه یادتون نباشه؟ خودتون نوشتین. اینا چیه من میپرسم.
این روزا کف خیابون هی تو سرمه.
تا یادم میره یه اتفاقی میفته یادم میاد.
اون هفته یه خانومی رو دیدم پلیس بودن. دست خودم نبود بغضی شدم. بهشون گفتم مراقب خودتون باشین و خلاصه از این حرفا.
بهم یه لطفی کرده بودن، فکر کردن به خاطر همون اونجوری گفتم بهشون.
گفتم یه کتاب خوندم اسمشم کف خیابونه اونجا در مورد یه خانومی نوشته که پلیس بودن. به شهادت رسیدن😭😭😭😭😭
گفتم شمام بخونینش. بنده خدا گفتن انشاء الله.
خونه که اومدیم عزیزان میگن کم خونه حرف کتابای حاج آقا رو میزنی؟؟؟
این چند وقت جلسات یهودپژوهی هم گوش میدم بالاخره تعطیلاته و وقت زیاده الحمدالله.
تو یکی از جلسات یهودپژوهی قضیه سند پاکدامنی حضرت مریم و حلالزادگی حضرت عیسی علیه السلام و گفتین من از سردرگمی در اومدم.
ولی یه جا داشتین میگفتین یک سال و (ببخشید کلامتون کامل یادم نیس) یک سال و نیم عمرتون و پای اینکه (یادم نیس چی رو) به اون کشیش اثبات کنین گذروندین و اینا...اونجا داشتم میگفتم خب برا چی ناراحتن؟؟؟اینجا دارن تو فهم بهتر اسلام تأثیر میذارن (نگاه کنیدا خب آخه آدم اینقدر خودخواه؟؟؟) بعد گفتم یک سال و چند ماه عمرشونه هااااا. زندگیشونه هااا جوونیشونه هااا...
این همه اذیت شدن بعد میگی نه خببببب الان میتونم اسلام و یهودیت و ازشون یاد بگیرم؟؟؟؟
دیشب خون شد به دلم. گفتم اینقدررر اذیت شدن، تو میگی خوووبه دیگه دلشون الان قرصه؟؟؟
یعنی اینقدر جدیدا از خودم کفری م...
یادتونه پارسال گفتم رمان و به خاطر حرفای دبیرم و کانال شما گذاشتم کنار؟
گفتم دیر به دیر میخونم...
حاج آقا دو روز پیش تو ۲۴ ساعت چهار تا خوندم😳😳😳😳😳 تا کانال شما پیام اومد اومدم دیدم از خودم خجالت کشیدم.
حاج آقا اینم بگم من تو کف خیابون وقتی شما چند بار تذکر دادید که داستانی نخونیم رد نشیم فهمیدم خیلی چیزا رو نمیفهمم.
فهمیدم باید بشینم مستند ها و رمانهاتون و بخونم.
میدونید از وقتی با دقت دارم میخونم یه ذره درک میکنم.
حیفا ۲ رو میفهمم اما نه...حقیقتش نه. نه رو قبلا م گفتم بزرگ شم باز میخونمش.
یهود خیلی داره به همه چی حمله میکنه.
کف خیابون هم فقط در حد مطابقت دادن با بعضی چیزا متوجه میشم.
آدم یه وقتایی فکر میکنه خیلی میدونه ولی هیچی بلد نیس.
بعد یکی از عزیزان هم گفتن اگه آقا محمد قرار بود دنبال همه ادیان و هندویسم و بودیسم و... برن سخت میشد که.
فکر کنم هدف آقا محمد فقط ادیانی بوده که کتاب آسمانی داشتن یه جورایی جنبه ی الهی بودن داشتن. (البته میدونم اینا کتاب آسمانیشون همچینم آسمانی نیس شما هم تو جلسات یهودپژوهی در مورد اینکه اینا دین نیستن، صحبت کردید) ولی خب اومد تو ذهنم.
حرف برای گفتن زیاد دارم ولی تا همینجام خیلی حرف زدم سرتون و درد آوردم.
یه تشکر بابت همه زحماتتون بکنم و برم.
خیلی وقتا از کلامتون تو بحثهایی که پیش میومد استفاده کردم.
خودم حس میکنم راهمو پیدا کردم.
خیلی خوبه که اینقدر همه با کتاباتون به کتاب خوندن تشویق میشن
امیدوارم بهترینا نصیب خودتون و عزیزانتون بشه.
لطفا داستان جدید بذارید.البته داستان درست نیس درس بگم بهتره.
اجرتون با اهل بیت علیهم السلام.
اللهم عجل لولیک الفرج🌺❤️

🔹🔹سلام آق شیخ محمدرضای🌹گل🌹
عیدتون مبارک باشه عزیز
طاعات و عبادات تون هم قبول باشه
الهی هر چی خیر و برکت از این ماه عظیم و عزیزِ به توان حضرت رسول (ص) و حضرت امیرالمونین علیه الصلاه و السلام و اولادشون برسه به روح پدر گرامیتان خادم الحسین.
داستان مممحمد ۳ را خواندم با شما رفتیم شمال، حوزه، حجره تون، جاده عشق، منزل اساتید. ساری منزل پدر ایوان،ساحل و در آخر جهرم دسته عزا و پشت درب منزل پدر مرحومتان و لحظه آغوش پدر و پسری که اونو گذاشتی خصوصی برای خودت😭
خیلی حرفا دارم بزنم اما بزار بگم چی از این داستان یاد گرفتم.
داستان که چه عرض کنم به من زندگی یاد داد. اینکه زندگی کنم و مهمترین و با ارزش ترین معیارم حسین ع هست و عشق پدر و مادر.
با تحجر نباید کل کل کرد و کار خودت را بکن اون چیزی که میدونی درسته انجامش بده اگر نمیدونی چی درسته از چند تا استاد و آدم عاقل بپرس.
مطالعه کن. از تنهایی نترس از بی کس شدن بترس. به نواقص و توانایی های خودت آگاه شو ضعف هارو بازگو نکن ولی در رفع اش بکوش.
به گناه اصلا فکر نکن اگر در معرض گناه بودی سریع آنجارو ترک کن
بزار دست و پات بلرزه ولی دلت نه
پشت سرت حرف زیاده
اینکه پشت سرت چی جا بزاری مهمه
کینه به دل نگیر و دیگران رو ببخش
و در آخر که برای این زمانه مهمه
بار هم با تحجر کل کل نکن و حتی ازش دوری کن بلکه خدا همه رو هدایت کنه.
الهم الرزقنا شفاعت الحسین یوم الورد
🌹🌹🤲🤲🤲🤲🤲🌹🌹

🔹سلام علیکم
حاجی جان وقت بخیر
عید شما مبارک🌺
با اتمام داستان مممحمد۳ یاد یه جوک افتادم
میگن یه بنده خدایی رفت کلیسا تا مسیحی بشه
کشیش گفت چراغها رو خاموش کتید و به طرف گفت با خلوص نیت هزار بار بگو
یا عیسی مسیح تا به دین مسیحیت مشرف شوی
اون بنده خدا هم با حضور قلب هزار بار ذکر یا عیسی مسیح رو گفت
بعد که چراغها رو روشن کردند
این بنده خدا بلند گفت
بر جمال محمد(ص) صلوات 😂
حالا حکایت شماست :
کلی پول بده
سختی بکش
یکسال ونیم برو و بیا
درس بخون
ترجمه کن
کلاس برو
گشنگی بکش
و...
آخرش که تینا میاد
صلوات ختم میکنی و میزنی زیر میز 😂
البته که نون حلال اوس‌رسول و دعاهای مادر ، ناجی محمد بودند.
یاعلی

🔹سلام علیکم حاج آقا
طاعات مقبول درگاه حق ان شاء الله
عیدتون مبارک
خداقوت و خسته نباشید.
داستان بسیار جالب و پرکششی بود و مثل همیشه عالی.
مشتاقانه منتظر ادامه ش تو کتابای بعدیتون هستم.
راستی به نظر میرسه مخاطبان کانال اطلاع خاصی از مسیحیت و نوع جذبشون ندارن(حداقل افرادی که دیشب پیاماشونو تو گروه گذاشتید) تفکرشون راجع به پدر ایوان و دخترش زیادی مثبته! اصلا به این فکر نکردن که همه کارایی که پدر ایوان در طول جلساتش کرد برای جذب یه طلبه نخبه به مسیحیت بود. کاش یه فکری هم به حال این مورد میشد.

🔹سلام عیدتون مبارک
در مورد مساله دار بودن شما و کتاباتون اونم تو حوزه😅 این خاطره جالبه بگم!
با دوستم که حوزوی صحبت میکردیم حرف اثار شما شد گفت اوه نه کتاباش مساله داره و نمیدونم استادامون میگن خوب نیست و... گفتم جدی؟ چه مساله ای داره؟ گفت باز نوشته شده😳
گفتم واقعا؟ من ۹۰٪ کتاباشو خوندم بیا بگو کدوم کتابش تو رو به این نتیجه رسونده؟!(کاملا لحن دوستانه)
گفت نمیدونم من هیچکدومو نخوندم😐😐
گفتم خب استادات کدوم کتابشو میگن ضاله س؟😁
گفت نپرسیدم دقیق ولی اونام نخوندن کتاباشو😐😐😐
گفتم بابا سلمان رشدی رو هم اول کتابشو خوندن بعد مرتد اعلامش کردن😂😂😂

🔹با سلام
در بخشی از کتاب مممحمد ۳ اشاره ای به مبحث هرمنوتیک داشتید.
برخی دوستان تصور کردند شما با این بحث موافقید و حتی دیدم یکی از مخاطبان در خواست تدریس این موضوع را داشتند.
اما برداشت بنده این است شما این شیوه برداشت از متون دیدنی بخصوص قران را نمیپذیرید
و البته تا جایی که حقیر مطالعه کردم حضرات آیات اعظام خامنه ای و مصباح و محمدباقر صدر و ...نقد جدی به این موضوع دارند.
در زیر نظر حضرت آقا را اجمالا تقدیم میکنم و استدعا دارم نظر شریف را بفرمایید.
با تشکر
دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای در مورد هرمنوتیک و تفسیر
ایشان قبول دارند که فهم قرآن نیاز به تدبر و عقل دارد، اما در چارچوب اصول اسلامی.
با دیدگاه‌های هرمنوتیکی که تفسیر را نسبی، وابسته به مخاطب، و تابع شرایط تاریخی می‌دانند، مخالفند.
با تأویل‌گرایی بی‌حد و مرز و رویکردهای سکولار به متن مقدس مخالفت دارند.
ایشان تأکید می‌کنند که قرآن فراتر از زمان و مکان است و باید به عنوان یک متن الهی و هدایت‌گر در نظر گرفته شود.

🔹سلام و نور
داستان مممممحححمد۳ عالی بود و جواب بسیاری سوالات منو در مورد اخوندهای عجیب و غریب داد:
اخوندهایی که به نظر میرسه حرفهاشون هیچ ریشه نداره و خیلی سطحی هست و انگار خوشون گیجن و ازین جهت اصلا گفتارشون به دل ها نمیشینه....😭
یا اونهایی که اصرار دارن با کسانی که هیچ احترامی براشون قائل نیستن رفاقت کنن...!
یا کسانی که هیچ خدا رو در کنارشون حس نمیکنن و صبر رو درست نفهمیدن و باوری به اینکه در نهایت هدایت قلب ها دست خداست ندارن....!😭
یا اخوندهایی که میگن هرچه ما نخوندیم وجود نداره....!😭
خداروشکر
خداروشکر
الحمدلله کما هو اهله
خیلی هم قشنگ و با معنا تموم شد
الهی شکر
خداروشکر که ممممحمد فرار کرد
الهی شکر که به لقمه حلال پدر و محبت بی بدیل مادر قلب سلیمی داشت
بواقع شیطان بسیار یوسف‌ها رو که از هیچ طریقی نتونسته از راه بدر کنه از طریق زلیخاها گرفتار گرده...
و مممحمد که در کتابها و اصرارش به دانستن و فهمیدن علت همه چیز
نتونسته بود رد پای شیطان رو ببینه
الهی شکر که به برکت توسلات پدر ومادر و نگاه سیدالشهدا سلام الله علیه
چه خوب اینجا حس کرد و دید و بالأخره جست...
خداوند به توفیقاتتون بیفزاد🤲
این کتاب مممحممد۳
و نظرات مخاطبان بار دیگه به‌من ثابت کرد چرا امام‌علی جانمون میگه:
«مردم دشمن چیزی هستند که نمی دانند.»
کسی که کتاب های شما رو نخونده و یا با سوگیری خونده و نفهمیده دشمنی با شما میکنه
آقای حداد من از تلگرام و تب مژگان باهاتون هستم هشتاددرصد کتابهاتون رو تو کانال‌تون خوندم و البته چندین تا رو هم خریدم وهدیه کردم
ارزو دارم که قلم تون همواره در راه امام زمان عج بچرخه و بنویسه و به هدایت قلب ها کمک کنه ....

🔹سلام
حالا دیگه زبونم می چرخه مثل مخاطبانتون بگم سلام حاج آقا سلام حاج آقای حدادپورجهرمی
وای که چقدر گاهی وقتا تشخیص راه درست ونادرست سخت میشه فقط نون حلال اوستا رسول ودعای مامان محمد بدادش رسید
خب پدرایوان و دخترش از بندگان خوب ومهربان خدا بودند محمد می تونست بااین جمله خودشو گول بزنه و رفت وامدهاشو بیشترکنه
ولی در دم همان نان حلال ودعای مامانش بدادش رسید و تونست فاصله ی به اندازه ی یک تارمو از راه راست وکج رو تشخیص بده و یوسف وار فرارکنه آهو وا ر تا می تونه بدوه ودرآخر درآغوش امام حسین جای بگیره
قشنگ بود ولی من گریه کردم
واینکه آفرین بقلم بشما که دوباره برگشتید به همون صحنه وتکرار و دم درخونه تون که ما رو نگران رها کرده بودین
بعضی وقتا که نه بلکه خیلی وقتا با خیلی چیزای قشنگ مثل تحقیق و ارتباطات انسانی و دین انسانیت و نگاه جنسیتی ندارم وفلان خودمونو گول می زنیم

🔹سلام
نمی خواستم پیام بدم براتون
چون فکررمیکنم در حد و اندازه پیام دادن نیستم.
اما بعد از خوندن قسمت آخر احساس میکنم گم شدم و حال خودم رو نمی دونم.
چرا آخه ؟
این داستان زندگی شماس،چرا من بعد از خوندنش تا صبح خوابم نبرد؟..........؟

🔹سلام و عرض ادب
ایام مبارک
طاعات و عبادات مقبول حقتعالی
سال های اواخر دهه هشتاد طلبه حوزه ای بودم که شما آنجا درس خواندید و این داستان تمام اون سال ها رو برام تداعی کرد
که چقدر به خاطر اینکه جولان ذهنی من رو به اندیشیدن متفاوت یا بهتر بگم عمیق تر میکشوند ولی این به مذاق بعضی ها در فیضیه و شهر خودمون خوش نمی اومد و انواع و اقسام برچسب های سیاسی از منافق و ضد ولایت فقیه گرفته تا کمونیست و این اواخر هم برچسب انجمن حجتیه و ... بهم نثار کردند
اما الان از مسیری که رفتم راضی ام هر چند میشد بهتر و درست تر مسیر رو طی کرد.
خیلی ممنون از شما به خاطر این تداعی روزهای خوش
ان شاءالله که در جای جای زندگی تون مورد توجه امام عصر ارواحنا له الفدا باشید

🔹سلام استاد خداقوت
بعضی داستان‌های رو وقتی میخونم همش این از ذهنم میگذره که آیا حاصل کار تیمی هست یا صرفا ذهن و هوش و قلم خود شما
چون بعضی داستان‌ها طوری هست که انتخاب کلمات و جملات و چینش و عبارت پردازی طوری هست که با واو به واوِ متن داره مطلب و نکته‌ای به مخاطب منتقل میشه
از واکنش مخاطبین هم مشخصه که الحمدلله بعضا هوشیار هستند در دریافت پیام‌های اصلی
پایدار باشید ان شاء الله

🔹همیشه پای یک زن در میان است...
توی اکثر کتاب هاتون تیرهای آخر و سمی و اثرگذار توسط زن ها زده شده.
هرجا قرار بوده جریان جدید رقم بخوره، از اثرگذاری جنس مونث استفاده شده.
زنهای آموزش دیده، متخصص ایجاد پدیده منطق احساسی هستن.
و دختر ایوان هم اگر یه دختر ساده بود هر روز پشت در صحبت های علمی شمارو گوش نمی‌داد.
ورود اون خانم به صحنه، شروع یک زلزله اعتقادی بوده که خدا رحم کرده فرار کردین.
فرو الی الحسین

🔹ایندفعه هم ریسک کردم ومستند محمد ۳روگذاشتم بعدتموم شدنش خوندم.ک خوشبختانه حذفش نکردین.امروز تمومش کردم ولی غمهای بعضی ادمای تو مستند بدجور رو قلبم سنگینی میکنه.دلم ی تنها بودن بود میخواد ک قشنگ بشینم گریه کنم وسبک بشم.
اقا صالح داستان شماهرجا ک هست خدا پشت وپناهش باشه.من چندین سال تو خطه سیستان وبلوچستان زندگی کردم.مردمانی برخوردارازحداقل امکانات ولی دارای قلبهایی پرازمهر ومحبت وصبورررروقانع وسختکوش وخستگی ناپذیر.
تو مستند نقش پدرو مادر شما بعنوان یک الگو ی خوب بسیار پررنگ وعالی بود.هم ازپدر بزرگوار وهم مادرعزیزتان برای ادامه مسیر زندگی خودم ک پسر طلبه بروز هم دارم ایده گرفتم.خیلی براشون دعا کردم.
این مستند داستانی ارام وطبیعی شروع شد وارام وبدون شتابزدگی تمام شد.مثل شمعون جنی اخراش سرعت نداشت.واین خیلی خوب بود.
خلاصه خیلی خوب بود
خیلی استفاده کردم
تومستند برای شروع وادامه راه درست اگ خواننده ها بادقت مطالعه کرده باشن ایده خیلی داشت.
اگ بخوام صحبت کنم جای صحبت خیلی داره
ولی گفتنیا رو اعضای محترم گفتن.
ان شاءالله ک عنایت امام حسین ع همیشه سایه بسایه زندگیتون باشما باشه
ی مطلب دیگه
خیلی ساله کانال شمارو دارم.ومیدونم ک چ فکرایی درمورد شما میکنن وشمااینهمه مدت باسکوت وصبوری دارین پا ب پای ما میایین.
باخوندن این مستند تازه متوجه شدم ک شماهم ی پا برای خودتون استاد تولایی شدین.کارتون خیلی درسته.ان شاءالله ک درستتر هم بشه

🔹من تو ماه رمضون از کانالتون جاموندم و حالا دارم میخونم ، الان قسمت هشتم هستم ، دیدارتون با استاد تولایی ، نمیدونم چرا بغض کردم از بغل گرفتن استاد ، خیلی صحنه زیبایی بوده ، الانم دارم مینویسم اشکام میریزه ... اینکه خدا انقدر زیبا و دلنشین جواب نامردی ها رو داده ، اینکه تلاش آدم بی نتیجه نمیمونه ، اینکه شما با اون همه تلاش و سختی بازم طلبکار نبودین از خدا ولی من با چهار تا دعا و ثنا و توبه ای که معلوم نیست قبول باشه یا نه از خدا همه چی میخوام
دیگه بقیه‌ش بماند که بخاطر سوال ها و دوست داشتنی هام چقدر مورد قضاوت و تمسخر قرار گرفتم
همیشه باید خودم نمیبودم تا تایید بشم
درسته که من یک هزارم سختی های شما رو نداشتم ولی اینکه جوری قضاوت بشی که نیستی ، تهمتی بهت بزنن که اصلا ندونی از کجا اومد ، راهی رو بری که نمیخواستی اما کسی رو نداشتی که نجاتت بده ، خیلی درد داره
خدا حفظتون کنه حاج آقا
دعاکنید🙏😢

🔹تا حالا فکر میکردم افرادی که در حوزه درس میخونن /از همه جوانب( روحی.جسمی.روانی.اخلاقی.اعتقادی.سبک زتدگی اسلامی.عقلی و....) زیر نظر اساتید مجرب رشد میکنن/اما باخواندن داستان محمد۳ به این نتیجه رسیدم که حوزه ها هم درگیریهای خاص خودش رو داره/و واقعا تا فردی در هر جایگاه ومکانی که هست ،،،خودش تلاش نکنه و از خدا و ذوات مقدس اهل بیت مدد نگیره ،،، رشد وتعالی پیدا نمیکنه
متاسفانه افرادی از قبیل بهرام ها/محمودها که در لباس روحانیت هستن ضربه های سهمگینی به اسلام میزنن که جبران ناپذیره والان شاهد هستیم که حتی در بطن خانواده های مذهبی از عملکرد بعضی آخوندها دلخوری و کدورت و دلزدگی ایجاد شده و مثل قدیم نیست
🔹سلام جناب حداد پور
وقت بخیر
من امروز محمد ۳ رو تموم کردم
دستتون طلا
فقط چند نکته
آقا پایان باز نذارید . فیلمایی هم که پایان باز دارن ادم سردرگم میشه چه برسه به داستانش 😥
از صالح و فرهاد چه خبر ؟
بعد ها ازشون یه خبر نگرفتین ؟ کجا رفتن چیکار کردن ؟ چی شدن ؟ دوستیتونو ادامه ندادین ؟
کاش مطالبی که به صورت مستقیم با استاد ایوان مباحثه کردید رو به صورت جداگانه برامون میذاشتید .
بنده به شدت به این موضوع علاقه داشتم حتی در دوران دانشجویی بعد از مطالعه تطبیقی قرآن و عهدین که واحد درسیمون بود دنبال مطالب مشابه و بیشتر و حتی مطالعه مستقیم تلمود و انجیل بودم .
ولی خب شرایطی پیش امد که نتونستم زیاد عمیق وارد بشم
به نظرم اینجور مطالعه تطبیقی قلب ادم رو به اسلام قرص میکنه

🔹عرض سلام و خداقوت خدمت شما
تشکر و سپاس از شما بابت همه تلاش‌ها و خدماتی که ارائه نمودید.
🖊موضوع یهودپژوهی خیلی خوب و کاربردی بود، اما فایل‌های صوتی ارائه شده از کیفیت پایینی برخوردار بود
(بنظر میرسه با گوشی همراه و از وسط جمعیت ضبط شده)
🖊موضوع خطرات طائفه هم بنظرم کاربردی‌ست
اما نمیدونم با علوم غریبه ارتباطی داره یا نه چون علوم غریبه و استفاده اون رو توسط برخی افراد شنیدم برام اهمیت پیدا کرده
🖊موضوع معادپژوهی هم چون بسیاری از آموخته‌های درسی و منبری گذشته ماها تا حد زیادی نادرست بوده بنظرم لازمه، درست و حسابی کوبیده بشه و از نو ساخته بشه
این اتفاق می‌تونه برا توحید هم انجام بشه
ببخشید طولانی شد
ان‌شاءالله موفق باشید

🔹سلام ان شاءالله مممحمد ۳ هم به نمایشگاه برسه
میخواستم یک ماجرایی رو تعریف کنم من به خاطر مشغله درسی و دانشگاه اصلا کانال ها رو چک نمیکردم متوجه نبودم که ماه رمضان داستان مممحمد ۳ رو در کانال تون قرار دادید،خلاصه که همین روز جمعه صبح اتفاقی اومدم و یکجا همه رو خوندم و بعد که قرار بود با بچه های دانشگاه بریم رستوران (همه دختر بودیم) ناگهان یک اتفاقی از نظر بدپوششی یکی از دخترها اتفاق افتاد و من با بهونه جمع رو ترک کردم و جرات گرفتن این تصمیم رو قطعا نمیداشتم اگر قسمت آخر مممحمد۳ رو اون روز صبح نخوانده بودم
خدا خیرتان بدهد

🔹سلام وعرض ادب خدمت استاد حداد پور ضمن تبریک سال نو وعید بندگی وطاعت وآرزوی بهترین احوال برای شما وخانواده محترم میخواستم خدمتتان عرض کنم که درمورد کتاب جدیدتان درمورد اجنه در ادامه کتاب شمعون جنی که بسیار آموزنده ومطالب جدید ونو را یاد میداد که قبلا نمیدانستیم اگر مجدد در این زمینه کتابی مرقوم بفرمایید جای بسی سپاسگزاریست 🙏🙏
در مورد سلسله سخنرانیهای یهود پژوهی نیز که بصورت درسنامه وهمراه سوال است هم تشکر ویژه دارم هرچند که زحمتتان بسیار است خداوند بحق حضرت حجت ارواحناله الفدا به زندگی تان عزت وبقلمتان برکت دهد🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علیکم السلام
بزرگوار مگه کار دیگه هم از دستتون برمیاد؟ اگه برمیاد و مطابق مصالح و منافع ملی است، بسم الله😊

فعلا و در این شرایط، به نظرم این متن میتونه درست و به جا باشه👇
دلنوشته های یک طلبه
علیکم السلام بزرگوار مگه کار دیگه هم از دستتون برمیاد؟ اگه برمیاد و مطابق مصالح و منافع ملی است، بسم الله😊 فعلا و در این شرایط، به نظرم این متن میتونه درست و به جا باشه👇
🔹چرا مذاکره، همیشه سازش نیست؟
🖊محمدعلی رنجبر

در سیاست، مخصوصاً در سطح جهانی، همه‌چیز آن‌طور که در رسانه‌ها نشان می‌دهند نیست. پشت هر موضع و جمله‌ای که از زبان یک رهبر صادر می‌شود، محاسباتی چندلایه و سنجیده وجود دارد. حکمرانی سیاسی، به‌ویژه در تراز تمدنی، یک بازی پیچیده شطرنج است؛ نه یک رقابت احساسی یا واکنشی.

گاهی رهبران، مواضعی می‌گیرند که در ظاهر متناقض به نظر می‌رسد؛ اما در واقع، بازتاب هوشمندانه‌ای از فهم فرصت‌ها و تهدیدهای نهفته در دل تحولات است.
مثلاً وقتی رهبر انقلاب جواب پیام ترامپ را دادند، برخی تعجب کردند؛ اما آن‌ها که اهل تحلیل‌اند می‌دانند:
ممکن است در دل پیام ترامپ نکته مثبت و روزنه نفوذی برای پیشبرد اهداف یافت شده است که فعلا بنده و شما از آن بی خبر هستیم.

فراموش نکنیم: ترامپ، با همه رفتارهای جنجالی‌اش، عملاً به پروژه‌های لیبرالیسم جهانی و نظم آمریکامحور ضربه زد. تصمیمات تند و بی‌پروایش، نه‌تنها آمریکا را در داخل دچار شکاف کرد، بلکه در منطقه و جهان هم باعث واگرایی و بی‌اعتمادی شد.
در یک جمله: او دارد همان کاری را می‌کند که ما می‌خواهیم.
پس چرا نباید فعلاً بر حذف او اصرار بورزیم؟

پاسخ روشن است:
در سیاست، گاهی در میدان رجز و روایت هستیم که نباید حتی یک قدم عقب نشست.
اما در پشت صحنه، جایی‌ است که عقلانیت پنهان و تصمیم‌سازی آرام، میدان‌دار اصلی است.

ما بارها گفته‌ایم: مذاکره، ادامه‌ی جنگ است در میدان دیپلماسی؛ همان‌طور که جنگ، ادامه سیاست است در میدان نظامی.
این‌ها تقابل نیستند؛ دو وجه از یک راهبردند.

بیانات رهبری تناقض ندارد؛ بلکه بازتاب واقع‌بینانه‌ای از عقلانیت راهبردی است.
وقتی فرصت گفت‌وگوی غیرمستقیم یا گشودن یک روزنه دیپلماتیک فراهم می‌شود، اگر بتوانیم اهداف‌مان را از این مسیر پیش ببریم، چرا استفاده نکنیم؟
بدون ساده‌لوحی، بدون اعتماد بی‌جا؛ ولی با هوشمندی و ابتکار.

این یعنی سیاست‌ورزی الهی: نه فرصت‌سوزی، نه سازش. فقط حکمت، مقاومت و تدبیر.

لذا خواهش میکنم حسن ظن به رهبری و مسئولین نظام را تبدیل به سوء ظن نکنید که این دقیقا همان هدف دشمن در جنگ ادراکی و شناختی است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با کمال احترام، با این نظر کاملا مخالفم. این دیدگاه را کسانی به وجود آوردند و مدام در حال پمپاژ آن هستند که ذره‌ای اعتماد به کلام رهبر فرزانه انقلاب ندارند. تقصیر شما نیست. متاسفانه این گونه افراد در بدنه حزب الهی نفوذ کرده و مانده تا به اوج خطرات و آسیب‌های آنان به اسلام و انقلاب برسید.
چرا عرض کردم اعتمادی به سخنان رهبری ندارند؟ چون علیرغم این👇کلام رهبری، باز هم حرف خودشان را می‌زنند و زمین و زمان را خائن می‌دانند!

[بعضی از ایرادها و انتقادهای دانشجویان به مسئولان بر اثر بی‌اطلاعی است. چرا؟ مثلاً فرض کنید وعده‌ی صادق در فلان وقت انجام نگرفت و فلان وقت انجام گرفت. اگر در فلان وقت انجام میگرفت، فلان حادثه اتفاق نمی‌افتاد. خب، درست نیست این؛ این درست نیست. آن کسانی که متصدی این کارها هستند به انقلاب دلبستگی‌شان، وابستگی‌شان، عشقشان و آمادگی‌شان کمتر از من و شما نیست، نمیشود متهم کرد. محاسبه دارند، حساب دارند و با محاسبه کار میکنند. آنچه که انجام میدهند، اگر شما هم جای آنها بودید، همین کار را انجام میدادید. این احتمال را همیشه در ذهنتان داشته باشید. متهم نکنید افراد را.

رهبر معظم انقلاب ۱۴۰۳/۱۲/۲۲ ]
دلنوشته های یک طلبه
با کمال احترام، با این نظر کاملا مخالفم. این دیدگاه را کسانی به وجود آوردند و مدام در حال پمپاژ آن هستند که ذره‌ای اعتماد به کلام رهبر فرزانه انقلاب ندارند. تقصیر شما نیست. متاسفانه این گونه افراد در بدنه حزب الهی نفوذ کرده و مانده تا به اوج خطرات و آسیب‌های…
من نمی‌دونم چه اصراری هست که یه عده، به زور رهبر و امام جامعه رو شخص ضعیف نشون بدهند.
رهبری با عقل و دوراندیشی و مدیریت و حکمت وسیاست و کیاست خودشان با وجود مخالفت قطعی و جدی چند روز قبل، مدل جدیدی از دیپلماسی و مذاکره (دیپلماسی مسلح) به روش غیر مستقیم با پشتیبانی و اعلام فرمان مذاکره به جهانیان اعلام کرد تا هم بازی و جنگ روانی ترامپ رو خراب کنه و هم توپ رو بندازه تو زمین اونا.
جام زهر چیه که این خرمقدس‌ها اعلام کردن که به امام جامعه داده اند؟؟؟
دیروز دیدم یکی نوشته مذاکره رو به آقا تحمیل کردن!!!
چه حرف چرت و مزخرفیه؟
چند بار باید گفته بشه این حرف که رهبری مخالف مذاکره است و جناب دکتر پزشکیان گوش نکرده،(همون حرفی هست که در اجرا و تاخیر اجرای وعده صادق دو و سه هم گفته شد) باعث تضعیف رهبری است، یعنی العیاذبالله رهبری کلامش در مملکت نفوذ ندارد و یعنی در کشور دو دستگی است یعنی رهبری در حاشیه است و یعنی هزار تا معنی زشت و دور از عدل و انصاف.
تو انتخاب و ارسال مطالب دقت کنیم و در جنگ رسانه ای ترامپ و دار دسته‌اش نیفتیم.
مذاکره غیر مستقیم برای؛
۱. گرفتن بهانه از دشمن
۲. و اقناع افکار عمومی داخلی
۳. و به دستور شورای عالی امنیت ملی
۴. و به تایید رهبری است.
دشمن می‌خواهد با کمک عمال داخلی اش(متحجرین ِ افراطی) مردم را در مقابل حاکمیت قرار دهد و رهبری این را خوب می‌داند و مکرر جواب شبهاتشان را صراحتا می‌دهند.
اذن مذاکره غیر مستقیم داده شده
تا بهانه داخلی و خارجی گرفته شود ولی ی عده که بقای خودشان را در مخالفت با همه چیز میدانند ول کن قضیه نیستند!!

همان طور که سال ۱۴۰۱ در همین کانال گفتم 👈 فتنه جماعت متحجر افراطی، #فتنه_عظمی است و پیاده نظام‌های خیابانی آنان به انحای مختلف در حال متشنج کردن فضای کشور و تشویش اذهان عمومی هستند.

#انسداد_کانال_تحلیلگران_نادان
#عقلانیت_نظام
#هزینه_تراشی_دوستان_نادان
#اعتماد_به_تصمیات_نظام

@Mohamadrezahadadpour
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🤲چرا بعد از دعا دستهای خود را به صورت میکشیم؟

امام صادق عليه ‌السلام فرمود :
همان ‏طور كه ابر، قرارگاه باران است،
دعا نيز قرارگاه اجابت است.
یعنی اجابت در درون دعاست،
همان ‏طور كه باران در نهاد ابر تعبيه شده است.
وقتي انسان دست به دعا برداشت،
طبق روايات و سنت معصومين عليهم ‏السلام مستحب است آن را بر سر و صورت خود بكشد؛
براي اينكه لطف خدا به اين دست پاسخ داده است.
دستي كه به سوي خدا دراز شود،
يقيناً خالي بر نمي‏ گردد
و دستي كه عطاي الهي را دريافت كرد،
گرامي است.
لذا خوب است آن را به صورت يا به سر بكشد.
گاهي امام سجاد سلام ‏الله‌ عليه
چيزي كه به سائل مرحمت مي‏ فرمودند،
دست مبارك خود را مي ‏بوييد
و مي ‏گفت:
اين دست به دست الهي رسيده؛
چون خداوند در آیه 104 سوره توبه فرمود:
خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد
و اوست که صدقات آنها را می گیرد...

📚آیت الله العظمی جوادی آملی، کتاب "حکمت عبادات"

#ارسالی_مخاطبین
Audio
🔸مرحوم آیت الله حائری شیرازی🔸

✔️ طبیعتاً این مقتضای رهبری است که ایشان در یک جاهایی همراه مردم بیایند و ملاحظۀ ضعفای مردم را بکند.

✔️ یک جاهایی است امام نَفَس می‌دهد به مردم، و فرصت می‌دهد #ضعیف‌ها ملحق بشوند و دوباره #آرایش جامعه درست بشود.

✔️ گاهی رهبری اینقدر باید #مکث کند که ضعفا هم به او ملحق بشوند. ما الان در چنین اوضاعی هستیم.

✔️ اگر یک روزی قرار باشد دیگر مذاکره نکنیم، باید همه چیز برای مردم #روشن شده باشد که دست جمعی بگویند مذاکره نباشد.

#ارسالی_مخاطبین
#تأمل

وقتی در هیئت و مسجد و جمع‌های مذهبی، صرفا تاریخ با طعم تحلیل‌های مورد علاقه و برداشت جناحی خودمان به خورد مخاطب دادیم(نه مطالعه‌ی بی حب و بغض و بیان جامع الاطراف موضوعات)، نتیجه‌اش این میشود که:

۱. مخاطب فقط به اندازه درک و علاقه و طعم تحلیل حضرات همه چیزدان رشد می‌کند.

۲. عموما آن افراد نمی‌توانند موقعیت های پیچیده را درک کنند و یهو در ۴۸ ساعت همه صفین‌شناس میشوند!

۳. و حتی مواضع و بیانات و رفتار مراجع معظم تقلید و بزرگان سیاسی و فرماندهان نظامی را با همان معلومات حداقلی و تحلیل‌های جناحی از تاریخ و فرهنگ و دین و... مطابقت می‌دهند که اغلب تا الان نتیجه‌ای به جز بدبینی و تهمت و انزجار و پمپاژ ناامیدی نداشته است.

۴. به صورت خدادادی، نیّت‌سنج روی اذهان و روان آنها نصب شده و با مشاهده دو سه تا فکت و برداشت شخصی، به نقطه‌ای می‌رسند که اسمش را اشتباها بصیرت و آدم و زمان شناسی می‌گذارند.

۵. از قبل تصمیم‌شان را گرفته و قضاوتشان را کرده‌ و نتایج همه چیز را در همه شرایط و با همه پیچیدگی‌ها قابل حدس می‌دانند.

۶. تقریبا اکثر مردم را فاقد فهم و شعور و برداشت خودشان که نامش را اشتباها بصیرت گذاشته‌اند می‌دانند و بر خود فرض و واجب می‌دانند که تعریف جامع و کامل واژه *مردم* را به همان تعداد اندکشان تقلیل و تنزل بدهند.

و پناه بر خدا از جهل
که به قول بزرگان؛ جهل، انتها ندارد.

👈 اینقدر عرصه سیاست و دیپلماسی و جهانی پیچیدگی‌های بی‌منتها دارد که نمی‌شود با مطالعه سطحی و اجمالی و غیردقیق تاریخ و زندگانی اهل بیت و... درباره همه چیز قضاوت اصولی و عقلانی و دقیق داشت.
شما را به خدا قبل از به گند کشیدن ته مانده اعتماد و اطمینان و دلخوشی مردم، مکث کنیم و بیشتر مطالعه کنیم و پیشاپیش سخنانمان را مزمزه کنیم.

کانال #حدادپور_جهرمی

@Mohamadrezahadadpour
✔️سوالی که این وقت شب ذهنمو مشغول کرده اینه که ‏مگه خواب بودن کار بدیه که وقتی خوابیم و یکی زنگ میزنه بهمون و میپرسه خواب بودی؟ خیلی جدی با صدای گرفته میگیم «نه نه، بیدارم»؟
‏با خودم ازین به بعد تمرین میکنم، هرکی هرساعت شبانه روز زنگ زد و از خواب بیدارم کرد و پرسید خواب بودی، بگم «بله»
خیلی عادی و راحت و صادقانه.

@Mohamadrezahadadpour
🔴علامه جعفری می فرمود:

سالها قبل از انقلاب، كتابی در پاسخ به بعضی شبهات روز نوشته بودم. شیخ محمد صالح مازندرانی آن را خواند و پسنديد. پيام داد كه به شهر آنها بروم تا به بهانه بزرگداشت من، مسایل روز اسلامی را تبليغ كنيم.
بليط قطار خريدم و سوار شدم. با خود گفتم ای كاش همسفری اهل علم و كتاب نصيبم شود تا با مباحثه، راه كوتاه شود. ديدم سيد معمم بلند قدی به سمت كوپه من می آيد. چهره زيبا، لباس فاخر، ريش آراسته و عمامه مرتبی داشت.
گفتم خدا را شكر كه دانشمندی نصيب شد. شادمانيم ديری نپاييد. دهان كه باز كرد، دريافتم جز چند متر پارچه عمامه، از دانش بهره ای ندارد.
به ايستگاه مقصد كه رسيديم جمعيت فراوانی از متدينين با پلاكارد خوشامد، روی سكّو منتظر بودند. مومنين به قطار ريختند.
دو آخوند ديدند، من و سيد خوش بر و بالا! بدون لحظه ای ترديد، سيد را كول كردند و با سلام و صلوات به طرف ماشين ها دويدند. به هر كس التماس كردم كه مرا هم سوار كند و تا شهر برساند، قبول نكرد كه نكرد. گفتند آقا ما را برای استقبال ملّای دانشمند فرستاده است. جای اضافی نداريم و مسافر نمی بريم.
ماشين زيبای حامل آقا سيد در جلوي دهها ماشين و مينی بوس مملو از مشايعين صلوات گو، راه افتاد و رفت.
به جان كندن، وسيله ای يافتم و خودم را به خانه ميزبان رساندم. دقايقی بود كه سيد به آقا رسيده بود و طرفين، تازه اصل ماجرا را فهميده بودند. خودم را معرفی كردم. آقا مرا كنار خود جای داد و اكرام نمود . آن وقت، سر در گوشم كرد و به مطايبه فرمود:
آشيخ! مردم حق داشتند كه اشتباه گرفتند. آخر، اين هم سر و شكل و لهجه است كه تو داری؟ ملّا كه هيچ، به آدميزاد هم نمی مانی!
علامه جعفری قصه را تعريف مي كرد و خودش همراه ما می خنديد. از يادآوری تحقیرهایی كه ديده بود، سر سوزنی تكدر نداشت؛ تفريح هم می كرد.
در آن اتاق كوچك مملو از كتاب، در آن ردای ارزان كهنه، روحی عظيم خانه كرده بود. نور به قبرش ببارد.
استاد، آن روز ، يادمان داد كه عقل مردم به چشمشان است.

📚 کتاب جاودان اندیشه،ص۲۳۹

#ارسالی_مخاطبین
2025/04/13 00:02:12

❌Photos not found?❌Click here to update cache.


Back to Top
HTML Embed Code: