#قرارهای_اعدادی_و_مقدماتی
◀قرار کارشناسی
◀قرار تحقیق محلی
◀قرار اتیان سوگند
◀قرار اناطه
◀قرار رسیدگی بہ اصالت اسناد
◀قرار تطبیق اسناد
🔸این دسته از قرارها مربوط بہ ماهیت دعوا هستند چون دادگاه با صادر کردن این دسته از قرارها در ماهیت پرونده رسیدگی میکند و بہ دنبال احقاق حق یکی از اصحاب دعواست ولی این قرارها قاطع دعوا نیستند یعنی با صادر کردن آنها پرونده از گردش رسیدگی خارج نمیشود بلکه اتفاقا دادگاه این قرار را صادر میکند تا بتواند رسیدگی را ادامه دهد. این دسته از قرارها جداگانه قابل تجدید نظر خواهی هستند نہ قابل فرجام خواهی.
@Miiss_Lawyer
◀قرار کارشناسی
◀قرار تحقیق محلی
◀قرار اتیان سوگند
◀قرار اناطه
◀قرار رسیدگی بہ اصالت اسناد
◀قرار تطبیق اسناد
🔸این دسته از قرارها مربوط بہ ماهیت دعوا هستند چون دادگاه با صادر کردن این دسته از قرارها در ماهیت پرونده رسیدگی میکند و بہ دنبال احقاق حق یکی از اصحاب دعواست ولی این قرارها قاطع دعوا نیستند یعنی با صادر کردن آنها پرونده از گردش رسیدگی خارج نمیشود بلکه اتفاقا دادگاه این قرار را صادر میکند تا بتواند رسیدگی را ادامه دهد. این دسته از قرارها جداگانه قابل تجدید نظر خواهی هستند نہ قابل فرجام خواهی.
@Miiss_Lawyer
#نظريه_مشورتى_قانون_مدنى
🔺اعمال حق شفعه چگونه است؟ و در صورتی که قبل از اخذ به شفعه، شریک مبیع را به شخص ثالث واگذار نموده باشد با وجود اخذ به شفعه تکلیف معامله چه خواهد بود؟"
✅ نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
نظریه شماره ۷/۸۹۵ - ۱۳۸۴/۲/۱۸
🔸حق شفعه ناشی از مالکیت افراد نسبت به اموال غیرمنقولی است که در حدود مقررات و قوانین مربوط از آن استفاده مینمایند. بنابراین و با توجه به عمومات مواد ۸۰۸ تا ۸۲۴ قانون مدنی در صورتی که حصه شریک در معرض فروش قرار گیرد، شریک دیگر (شفیع) باید مثل و معادل ثمن را به فروشنده بدهد و حصه مبیعه را تملک نماید و استفاده از این حق با تأدیه ثمن معامله و اعلام تملک شفیع در حصه مبیعه حاصل میگردد، نه با حکم دادگاه و ماده ۸۱۶ از قانون مدنی نیز حکایت از این دارد که اخذ به شفعه هر معامله را که مشتری قبل از آن و بعد از عقد بیع نسبت به مورد شفعه نموده باشد، باطل مینماید. لذا اقاله معامله فیمابین شریک و شخص ثالث تأثیری در حق شفیع نداشته و مسقط حق وی نمیباشد رأی اصراری شماره ۴۰ مورخ ۱۳۷۱/۹/۳ نیز مؤید این موضوع است.
@Miiss_Lawyer
🔺اعمال حق شفعه چگونه است؟ و در صورتی که قبل از اخذ به شفعه، شریک مبیع را به شخص ثالث واگذار نموده باشد با وجود اخذ به شفعه تکلیف معامله چه خواهد بود؟"
✅ نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
نظریه شماره ۷/۸۹۵ - ۱۳۸۴/۲/۱۸
🔸حق شفعه ناشی از مالکیت افراد نسبت به اموال غیرمنقولی است که در حدود مقررات و قوانین مربوط از آن استفاده مینمایند. بنابراین و با توجه به عمومات مواد ۸۰۸ تا ۸۲۴ قانون مدنی در صورتی که حصه شریک در معرض فروش قرار گیرد، شریک دیگر (شفیع) باید مثل و معادل ثمن را به فروشنده بدهد و حصه مبیعه را تملک نماید و استفاده از این حق با تأدیه ثمن معامله و اعلام تملک شفیع در حصه مبیعه حاصل میگردد، نه با حکم دادگاه و ماده ۸۱۶ از قانون مدنی نیز حکایت از این دارد که اخذ به شفعه هر معامله را که مشتری قبل از آن و بعد از عقد بیع نسبت به مورد شفعه نموده باشد، باطل مینماید. لذا اقاله معامله فیمابین شریک و شخص ثالث تأثیری در حق شفیع نداشته و مسقط حق وی نمیباشد رأی اصراری شماره ۴۰ مورخ ۱۳۷۱/۹/۳ نیز مؤید این موضوع است.
@Miiss_Lawyer
#نمونه_دادخواست_تخلیه_منزل_مسکونی
✅علت تخلیه انقضاء مدت قرارداد
🔺خواسته:
🔸صدور دستور تخلیه با احتساب کلیه خسارات دادرسی
🔺دلایل و منضمات دادخواست:
۱/تصویر مصدق سند مالکیت شماره ...
۲/فتوکپی مصدق قرارداد اجاره
۳/اظهارنامه شماره ...
🔺شرح دادخواست:
🔸ریاست محترم شورای حل اختلاف
🔸با سلام و احترام به استحضار میرساند:
۱/اینجانب به استناد سند شماره. مالک شش دانگ یک باب آپارتمان مسکونی به پلاک ثبتی. میباشم؛ که پیرو توافق صورت گرفته منافع یکساله آپارتمان مذکور به اجاره خوانده محترم داده شده است.
۲/متاسفانه علیرغم پایان یافتن مدت یک سالهی قرارداد، نامبرده علی رغم اعلام قبلی و نیز مراجعات مکرر و همچنین اظهارنامه رسمی ارسال شده تاکنون اقدامی در راستای تخلیه ملک انجام نداده است و موجبات ورود خسارت به بنده را فراهم نموده است؛ لذا حسب امتناع صورت گرفته از جانب خوانده با تقدیم دادخواست تقاضای صدور دستور تخلیه عین مستاجره با احتساب کلیه خسارات قانونی را مستند به بند ب. ماده۹قانون شورای حل اختلاف مصوب ۱۶/۹/۱۳۹۴ و ماده ۴۹۴ قانون مدنی و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی مورد استدعا میباشد.
@Miiss_Lawyer
✅علت تخلیه انقضاء مدت قرارداد
🔺خواسته:
🔸صدور دستور تخلیه با احتساب کلیه خسارات دادرسی
🔺دلایل و منضمات دادخواست:
۱/تصویر مصدق سند مالکیت شماره ...
۲/فتوکپی مصدق قرارداد اجاره
۳/اظهارنامه شماره ...
🔺شرح دادخواست:
🔸ریاست محترم شورای حل اختلاف
🔸با سلام و احترام به استحضار میرساند:
۱/اینجانب به استناد سند شماره. مالک شش دانگ یک باب آپارتمان مسکونی به پلاک ثبتی. میباشم؛ که پیرو توافق صورت گرفته منافع یکساله آپارتمان مذکور به اجاره خوانده محترم داده شده است.
۲/متاسفانه علیرغم پایان یافتن مدت یک سالهی قرارداد، نامبرده علی رغم اعلام قبلی و نیز مراجعات مکرر و همچنین اظهارنامه رسمی ارسال شده تاکنون اقدامی در راستای تخلیه ملک انجام نداده است و موجبات ورود خسارت به بنده را فراهم نموده است؛ لذا حسب امتناع صورت گرفته از جانب خوانده با تقدیم دادخواست تقاضای صدور دستور تخلیه عین مستاجره با احتساب کلیه خسارات قانونی را مستند به بند ب. ماده۹قانون شورای حل اختلاف مصوب ۱۶/۹/۱۳۹۴ و ماده ۴۹۴ قانون مدنی و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی مورد استدعا میباشد.
@Miiss_Lawyer
#اعاده_حیثیت
🔺اعاده حیثیت زمانی قابل پیگیری است که شخصی با طرح شکایت موجب تنزل آبرو و آسیب به حیثیت اجتماعی شخص دیگری شود.
🔸به عبارت دیگر اگر فردی کسی را متهم به جرمی کند و ثابت شود که چنین جرمی رخ نداده، طرف مقابل به دلیل هتک حیثت و برای بازگرداندن آبروی از دست رفته خود میتواند از فرد افترا زننده که با شکایت غیر واقعی خود موجب آبروریزی شده است، شکایت و درخواست اعاده حیثیت کند.
@Miiss_Lawyer
🔺اعاده حیثیت زمانی قابل پیگیری است که شخصی با طرح شکایت موجب تنزل آبرو و آسیب به حیثیت اجتماعی شخص دیگری شود.
🔸به عبارت دیگر اگر فردی کسی را متهم به جرمی کند و ثابت شود که چنین جرمی رخ نداده، طرف مقابل به دلیل هتک حیثت و برای بازگرداندن آبروی از دست رفته خود میتواند از فرد افترا زننده که با شکایت غیر واقعی خود موجب آبروریزی شده است، شکایت و درخواست اعاده حیثیت کند.
@Miiss_Lawyer
🔺آیا خسارت تأخیر تأدیه موضوع ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی به مبلغی که کارشناسان به عنوان خسارت ناشی از عدم انجام تعهد تعیین کردهاند، تعلق میگیرد؟
🔹شماره نظریه : ۲۰۶۵/۹۲/۷
🔹تاریخ نظریه : ۱۳۹۲/۱۰/۳۰
✅پاسخ :
✍در فرض سؤال که مبلغ خسارت ناشی از عدم انجام تعهد مورد ارزیابی کارشناس یا هیأت کارشناسی قرار گرفته و سپس دادگاه آن را به عنوان محکوم به مورد حکم قرار داده، در این صورت فقط همین میزان تعیین شده در حکم نسبت به محکوم علیه اجراء میشود و این مبلغ مشمول خسارت تأخیر تأدیه نیست، اما متعاقب ابلاغ حکم قطعی و عدم پرداخت محکومبه از ناحیه وی با وجود شرایط مقرر در ماده ۵۲۲ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ و در پی طرح دعوای مستقل، صدور حکم مبنی بر پرداخت خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی اولیه امکانپذیر است.
@Miiss_Lawyer
🔹شماره نظریه : ۲۰۶۵/۹۲/۷
🔹تاریخ نظریه : ۱۳۹۲/۱۰/۳۰
✅پاسخ :
✍در فرض سؤال که مبلغ خسارت ناشی از عدم انجام تعهد مورد ارزیابی کارشناس یا هیأت کارشناسی قرار گرفته و سپس دادگاه آن را به عنوان محکوم به مورد حکم قرار داده، در این صورت فقط همین میزان تعیین شده در حکم نسبت به محکوم علیه اجراء میشود و این مبلغ مشمول خسارت تأخیر تأدیه نیست، اما متعاقب ابلاغ حکم قطعی و عدم پرداخت محکومبه از ناحیه وی با وجود شرایط مقرر در ماده ۵۲۲ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ و در پی طرح دعوای مستقل، صدور حکم مبنی بر پرداخت خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی اولیه امکانپذیر است.
@Miiss_Lawyer
#احکام_مربوط_به_صلاحیتها
🔺صلاحیت مربوط به دعاوی منقول
۱/این دعاوی در دادگاه محل اقامت خوانده مطرح میشود.
۲/اگر خوانده در ایران اقامت نداشت اگر در ایران محل سکونت موقت دارد دعوا در آن محل اقامه میشود و چنانچه محل سکونت نیز نداشته باشد ولی مال غیر منقول داشت در دادگاهی که مال غیر منقول در حوزه آن است اقامه میشود.
۳/اگر خوانده در ایران مال غیر منقول نداشت،خواهان در دادگاه محل اقامت خود اقامه دعوا میکند.
۴/اگر خواهان در ایران محل اقامت نداشت در این حالت هریک از دادگاههای عمومی ایران صالح به رسیدگی میباشند.
🔺صلاحیت محلی در دعاوی غیر منقول
۱/در صلاحیت داذگاه محل وقوع مال غیرمنقول است.
۲/اصحاب دعوا نمیتوانند بر خلاف آن توافق کنند.
۳/اگر دعوا مربوط به اموال غیر منقولی باشد که در حوزه های مختلفی قرار دارند خواهان میتواند به دادگاه واقع در حوزه هرکدام از آن اموال که بخواهد مراجعه کند.
🔸اگرخواسته هم مربوط به اموال منقول و هم مربوط به اموال غیرمنقول باشد در دادگاهی اقامه میشود که مال غیر منقول در حوزه آن واقع شده است به شرطی که هر دو دعوا از یک منشا باشد.
وچنانچه از یک منشا نباشد دو دعوا را از هم جدا کرده و هرکدام را در دادگاه صالح خودش طرح میکنیم .
@Miiss_Lawyer
🔺صلاحیت مربوط به دعاوی منقول
۱/این دعاوی در دادگاه محل اقامت خوانده مطرح میشود.
۲/اگر خوانده در ایران اقامت نداشت اگر در ایران محل سکونت موقت دارد دعوا در آن محل اقامه میشود و چنانچه محل سکونت نیز نداشته باشد ولی مال غیر منقول داشت در دادگاهی که مال غیر منقول در حوزه آن است اقامه میشود.
۳/اگر خوانده در ایران مال غیر منقول نداشت،خواهان در دادگاه محل اقامت خود اقامه دعوا میکند.
۴/اگر خواهان در ایران محل اقامت نداشت در این حالت هریک از دادگاههای عمومی ایران صالح به رسیدگی میباشند.
🔺صلاحیت محلی در دعاوی غیر منقول
۱/در صلاحیت داذگاه محل وقوع مال غیرمنقول است.
۲/اصحاب دعوا نمیتوانند بر خلاف آن توافق کنند.
۳/اگر دعوا مربوط به اموال غیر منقولی باشد که در حوزه های مختلفی قرار دارند خواهان میتواند به دادگاه واقع در حوزه هرکدام از آن اموال که بخواهد مراجعه کند.
🔸اگرخواسته هم مربوط به اموال منقول و هم مربوط به اموال غیرمنقول باشد در دادگاهی اقامه میشود که مال غیر منقول در حوزه آن واقع شده است به شرطی که هر دو دعوا از یک منشا باشد.
وچنانچه از یک منشا نباشد دو دعوا را از هم جدا کرده و هرکدام را در دادگاه صالح خودش طرح میکنیم .
@Miiss_Lawyer
#پروانه_وکالت_بدون_آزمون
🔺به طور کلی 3 گروه از افرادی که طبق قانون بدون آزمون وکالت میتوانند وکیل شوند عبارتند از : 👇
1 _ کارمندان دولت ، این افراد باید با 30 سال سابقه بازنشسته شده باشند و 5 تا 10 سال متوالی هم سابقه کار در قسمتهای حقوقی و لیسانس قضایی هم داشته باشند. این افراد با گذراندن نصف دوره یعنی 9 ماه کارآموزی بدون آزمون وارد کانون وکلا میشوند.
2 _ نمایندگان مجلس که یک دوره تمام نماینده باشند و لیسانس حقوق داشته باشند، گروه دوم محسوب میشوند.
3 _ قضات دادگستری با حداقل 5 سال سابقه کار قضایی از کارآموزی و آزمون معاف هستند و اگر سابقه دو سال قضاوت داشته باشند در اولین اختبار شرکت خواهند کرد و باز هم کارآموزی و آزمون ندارند و میتوانند پروانه وکالت را اخذ کنند.
@Miiss_Lawyer
🔺به طور کلی 3 گروه از افرادی که طبق قانون بدون آزمون وکالت میتوانند وکیل شوند عبارتند از : 👇
1 _ کارمندان دولت ، این افراد باید با 30 سال سابقه بازنشسته شده باشند و 5 تا 10 سال متوالی هم سابقه کار در قسمتهای حقوقی و لیسانس قضایی هم داشته باشند. این افراد با گذراندن نصف دوره یعنی 9 ماه کارآموزی بدون آزمون وارد کانون وکلا میشوند.
2 _ نمایندگان مجلس که یک دوره تمام نماینده باشند و لیسانس حقوق داشته باشند، گروه دوم محسوب میشوند.
3 _ قضات دادگستری با حداقل 5 سال سابقه کار قضایی از کارآموزی و آزمون معاف هستند و اگر سابقه دو سال قضاوت داشته باشند در اولین اختبار شرکت خواهند کرد و باز هم کارآموزی و آزمون ندارند و میتوانند پروانه وکالت را اخذ کنند.
@Miiss_Lawyer
🔻🔻🔻مواردی که جنایت از نوع خطای محض است و عاقله ضامن نیست چه مواردی هستند؟
1⃣◀️ماده ۴۶۵
عاقله، مکلف به پرداخت دیه جنایت هایی که شخص بر خود وارد می سازد نیست.
2⃣◀️ماده ۷۲۶
دیه جنایت بر میت خواه عمدی باشد یا خطائی توسط خود مرتکب پرداخت می شود.
3⃣◀️ماده ۴۷۰
در صورتی که مرتکب، دارای عاقله نباشد، یا عاقله او به دلیل عدم تمکن مالی نتواند دیه را در مهلت مقرر بپردازد، دیه توسط مرتکب و در صورت عدم تمکن از بیت المال پرداخت می شود. در این مورد فرقی میان دیه نفس و غیر آن نیست.
4⃣◀️ماده ۴۷۱
هرگاه فرد ایرانی از اقلیتهای دینی شناخته شده در قانون اساسی که در ایران زندگی می کند، مرتکب جنایت خطای محض گردد، شخصاً عهده دار پرداخت دیه است لکن در صورتی که توان پرداخت دیه را نداشته باشد، به او مهلت مناسب داده می شود و اگر با مهلت مناسب نیز قادر به پرداخت نباشد، معادل دیه توسط دولت پرداخت می شود.
5⃣◀️عاقله تنها مکلف به پرداخت دیه خطای محضه و عاقله ضامن اتلاف مالی که به طور خطایی تلف شده نمی باشد
@miiss_lawyer
1⃣◀️ماده ۴۶۵
عاقله، مکلف به پرداخت دیه جنایت هایی که شخص بر خود وارد می سازد نیست.
2⃣◀️ماده ۷۲۶
دیه جنایت بر میت خواه عمدی باشد یا خطائی توسط خود مرتکب پرداخت می شود.
3⃣◀️ماده ۴۷۰
در صورتی که مرتکب، دارای عاقله نباشد، یا عاقله او به دلیل عدم تمکن مالی نتواند دیه را در مهلت مقرر بپردازد، دیه توسط مرتکب و در صورت عدم تمکن از بیت المال پرداخت می شود. در این مورد فرقی میان دیه نفس و غیر آن نیست.
4⃣◀️ماده ۴۷۱
هرگاه فرد ایرانی از اقلیتهای دینی شناخته شده در قانون اساسی که در ایران زندگی می کند، مرتکب جنایت خطای محض گردد، شخصاً عهده دار پرداخت دیه است لکن در صورتی که توان پرداخت دیه را نداشته باشد، به او مهلت مناسب داده می شود و اگر با مهلت مناسب نیز قادر به پرداخت نباشد، معادل دیه توسط دولت پرداخت می شود.
5⃣◀️عاقله تنها مکلف به پرداخت دیه خطای محضه و عاقله ضامن اتلاف مالی که به طور خطایی تلف شده نمی باشد
@miiss_lawyer
#احڪام_شهادت_بر_شهادت (شهادت فرعی)
🔺شهادت فرعے داراے احڪام ذیل است:
۱/استفادہ از شهادت بر شهادت، در صورتے است ڪہ حضور شاهد اصلے، متعذر (غیرممڪن) یا متعسر (سخت) باشد.
۲/استفادہ از شهادت بر شهادت، فقط در امور حق الناسے ممڪن است، نہ در امور حق اللهے، مانند حد شرب خمر.
۳/استفادہ از شهادت بر شهادت، هم در امور جزایے امڪان پذیر است و هم در امور مدنے، چہ مالے و چہ غیر مالے.
۴/اگر یڪے از شهود اصلے نتواند در دادگاہ حاضر شود، مے توان شهادت او را با شهود فرعے اثبات ڪرد. همچنین است، اگر هر دو نفر شاهد اصلے نتوانند در دادگاہ حاضر شوند.
۵/شهادت شهود فرعے فقط تا یڪ درجہ قابل استفادہ است؛ یعنے اگر شهود فرعے نیز نتوانند در دادگاہ حاضر شوند، براے اثبات شهادت بر شهادت ایشان، نمے توان بہ شهادت شهود فرعے ثانوے استناد ڪرد.
۶/تعداد اشخاصے ڪہ نسبت بہ گواهے شخص دیگر شهادت میدهند تابع اصلے دعوے است؛ یعنے اگر اصل دعوے، با دو مرد یا یڪ مرد و دو زن قابل اثبات باشد، شهادت بر شهادت یکی از شهود این دعوی که توان حضور در دادگاہ را ندارد، نیز با دو شاهد فرعی مرد یا یک شاهد فرعی مرد و دو
شاهد فرعی زن قابل اثبات است.
🔺اگر یڪے از شهود اصلے نتواند در دادگاہ حاضر شود، آیا شاهد اصلے دیگر مے تواند بر شهادت او گواهے دهد یا خیر؟
✅بلہ. این امر امڪان پذیر است. شاهد اصلے از یڪ سو، اصالتاً از جانب خود، شهادت میدهد و از طرف دیگر، بہ عنوان یڪے از شهود فرعے، نسبت بہ شهادت شخص دیگر، شهادت مے دهد.
🔺اگر هیچ یڪ از دو شاهد اصلے نتوانند در دادگاہ حاضر شوند، آیا مے توان براے اثبات شهادت بر شهادت هر دوے ایشان، بہ دو شاهد فرعے واحد، استناد ڪرد؟
✅بلہ. این امر نیز امڪان پذیر است. این دو شاهد فرعے بہ دو امر مجزے شهادت مے دهند؛ ڪہ عبارت است از شهادت شاهد اصلے اول و شهادت شاهد اصلے دوم.
@Miiss_Lawyer
🔺شهادت فرعے داراے احڪام ذیل است:
۱/استفادہ از شهادت بر شهادت، در صورتے است ڪہ حضور شاهد اصلے، متعذر (غیرممڪن) یا متعسر (سخت) باشد.
۲/استفادہ از شهادت بر شهادت، فقط در امور حق الناسے ممڪن است، نہ در امور حق اللهے، مانند حد شرب خمر.
۳/استفادہ از شهادت بر شهادت، هم در امور جزایے امڪان پذیر است و هم در امور مدنے، چہ مالے و چہ غیر مالے.
۴/اگر یڪے از شهود اصلے نتواند در دادگاہ حاضر شود، مے توان شهادت او را با شهود فرعے اثبات ڪرد. همچنین است، اگر هر دو نفر شاهد اصلے نتوانند در دادگاہ حاضر شوند.
۵/شهادت شهود فرعے فقط تا یڪ درجہ قابل استفادہ است؛ یعنے اگر شهود فرعے نیز نتوانند در دادگاہ حاضر شوند، براے اثبات شهادت بر شهادت ایشان، نمے توان بہ شهادت شهود فرعے ثانوے استناد ڪرد.
۶/تعداد اشخاصے ڪہ نسبت بہ گواهے شخص دیگر شهادت میدهند تابع اصلے دعوے است؛ یعنے اگر اصل دعوے، با دو مرد یا یڪ مرد و دو زن قابل اثبات باشد، شهادت بر شهادت یکی از شهود این دعوی که توان حضور در دادگاہ را ندارد، نیز با دو شاهد فرعی مرد یا یک شاهد فرعی مرد و دو
شاهد فرعی زن قابل اثبات است.
🔺اگر یڪے از شهود اصلے نتواند در دادگاہ حاضر شود، آیا شاهد اصلے دیگر مے تواند بر شهادت او گواهے دهد یا خیر؟
✅بلہ. این امر امڪان پذیر است. شاهد اصلے از یڪ سو، اصالتاً از جانب خود، شهادت میدهد و از طرف دیگر، بہ عنوان یڪے از شهود فرعے، نسبت بہ شهادت شخص دیگر، شهادت مے دهد.
🔺اگر هیچ یڪ از دو شاهد اصلے نتوانند در دادگاہ حاضر شوند، آیا مے توان براے اثبات شهادت بر شهادت هر دوے ایشان، بہ دو شاهد فرعے واحد، استناد ڪرد؟
✅بلہ. این امر نیز امڪان پذیر است. این دو شاهد فرعے بہ دو امر مجزے شهادت مے دهند؛ ڪہ عبارت است از شهادت شاهد اصلے اول و شهادت شاهد اصلے دوم.
@Miiss_Lawyer
🔺فسخ قرارداد ممکن است به دو صورت ذیل ایجاد شود:
۱/توافق طرفین: طرفین قرارداد می توانند ضمن عقد قرارداد یا خارج از آن برای یک یا هر دو طرف معامله یا شخص ثالث، حق فسخ قرار دهند. این حق فسخ می تواند به شکل شرطی در عقد قرارداد عنوان شود مثل اینکه شخصی ماشینی را به دیگری بفروشد و در آن شرط شود که هر کدام از طرفین یا شخص ثالث هر وقت مایل باشند بتوانند ظرف یک ماه آن معامله را فسخ کنند که طبق ماده (سیصد و هفتاد و نه) قانون مدنی به آن اصطلاحا خیار شرط گفته می شود.
۲/حکم مستقیم قانون: قانون در مواردی برای جلوگیری از ضرری که به طور ناخواسته از قرارداد متوجه یکی از دو طرف معامله است، به طور مستقیم به او حق می دهد که بتواند با فسخ قرارداد از ضرر مذکور جلوگیری کند. مثل اینکه کسی خانه ای اجاره کند و پس از مدتی متوجه شود که خانه معیوب بوده، که در اینجا به استناد مواد (چهارصد و هفتاد و هشت) و (چهارصد و هفتاد و نه) قانون مدنی حق دارد عقد اجاره را فسخ کند.
🔺آثار فسخ قرارداد :
🔸اعمال حق فسخ قرارداد, دارای آثاری است که عبارتند از:
۱/منحل شدن قرارداد: آثار فسخ نسبت به آینده است و تاثیر آن در گذشته نمی باشد. فسخ قرارداد از زمان فسخ مؤثر است بنابراین تصرفات قبل از آن صحیح است. به همین دلیل فسخ قرارداد مانع از حقوقی که اشخاص ثالث، قبل از فسخ قرارداد کسب کرده اند نمی شود.
۲/از بین رفتن اثر عقد: اثر فسخ به منحل شدن قرارداد محدود نمی شود بلکه علاوه بر انحلال قرارداد وضع دو طرف قرارداد را به حالت پیش از عقد برمیگرداند و از تاثیر عقد در آینده نیز جلوگیری می کند .
@Miiss_Lawyer
۱/توافق طرفین: طرفین قرارداد می توانند ضمن عقد قرارداد یا خارج از آن برای یک یا هر دو طرف معامله یا شخص ثالث، حق فسخ قرار دهند. این حق فسخ می تواند به شکل شرطی در عقد قرارداد عنوان شود مثل اینکه شخصی ماشینی را به دیگری بفروشد و در آن شرط شود که هر کدام از طرفین یا شخص ثالث هر وقت مایل باشند بتوانند ظرف یک ماه آن معامله را فسخ کنند که طبق ماده (سیصد و هفتاد و نه) قانون مدنی به آن اصطلاحا خیار شرط گفته می شود.
۲/حکم مستقیم قانون: قانون در مواردی برای جلوگیری از ضرری که به طور ناخواسته از قرارداد متوجه یکی از دو طرف معامله است، به طور مستقیم به او حق می دهد که بتواند با فسخ قرارداد از ضرر مذکور جلوگیری کند. مثل اینکه کسی خانه ای اجاره کند و پس از مدتی متوجه شود که خانه معیوب بوده، که در اینجا به استناد مواد (چهارصد و هفتاد و هشت) و (چهارصد و هفتاد و نه) قانون مدنی حق دارد عقد اجاره را فسخ کند.
🔺آثار فسخ قرارداد :
🔸اعمال حق فسخ قرارداد, دارای آثاری است که عبارتند از:
۱/منحل شدن قرارداد: آثار فسخ نسبت به آینده است و تاثیر آن در گذشته نمی باشد. فسخ قرارداد از زمان فسخ مؤثر است بنابراین تصرفات قبل از آن صحیح است. به همین دلیل فسخ قرارداد مانع از حقوقی که اشخاص ثالث، قبل از فسخ قرارداد کسب کرده اند نمی شود.
۲/از بین رفتن اثر عقد: اثر فسخ به منحل شدن قرارداد محدود نمی شود بلکه علاوه بر انحلال قرارداد وضع دو طرف قرارداد را به حالت پیش از عقد برمیگرداند و از تاثیر عقد در آینده نیز جلوگیری می کند .
@Miiss_Lawyer
#نمونه_دادخواست_استرداد_جهیزیه
با سلام
🔺احتراماً به استحضار می رساند:
🔸اینجانب به موجب کپی مصدق عقدنامه شماره … مورخ … دفترخانه شماره … شهرستان … با خوانده عقد ازدواج دائم منعقد کرده ام.
در طول زندگی مشترک با توجه به اختلافات متعددی که بوجود آمد اینجانب با خوانده به موجب طلاقنامه شماره … مورخ … شهرستان … از یکدیگر جدا شدیم.
در ابتدای ازدواج لیست سیاهه جهیزیه تهیه کردیم که نشان می دهد جهیزیه متعلق به بنده است و این لیست پیوست شده است.
با وجود مراجعات بسیار اینجانب و همچنین ارسال اظهارنامه به شماره … مورخ … خوانده از استرداد جهیزیه خودداری می کنند.
لذا در ابتدا برای جلوگیری از تضییع خواسته با استناد به مواد ۱۰۸ الی ۱۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی صدور قرار تامین عین خواسته را تقاضا دارم. همچنین با استناد به مدارک ضمیمه شده و مواد ۶۱۹ و ۶۲۰ قانون مدنی و ماده ۱۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی صدور حکم به محکومیت خوانده به استرداد جهیزیه و قرار تامین خواسته به انضمام کلیه خسارات قانونی و هزینه های دادرسی را استدعا دارم .
@Miiss_Lawyer
با سلام
🔺احتراماً به استحضار می رساند:
🔸اینجانب به موجب کپی مصدق عقدنامه شماره … مورخ … دفترخانه شماره … شهرستان … با خوانده عقد ازدواج دائم منعقد کرده ام.
در طول زندگی مشترک با توجه به اختلافات متعددی که بوجود آمد اینجانب با خوانده به موجب طلاقنامه شماره … مورخ … شهرستان … از یکدیگر جدا شدیم.
در ابتدای ازدواج لیست سیاهه جهیزیه تهیه کردیم که نشان می دهد جهیزیه متعلق به بنده است و این لیست پیوست شده است.
با وجود مراجعات بسیار اینجانب و همچنین ارسال اظهارنامه به شماره … مورخ … خوانده از استرداد جهیزیه خودداری می کنند.
لذا در ابتدا برای جلوگیری از تضییع خواسته با استناد به مواد ۱۰۸ الی ۱۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی صدور قرار تامین عین خواسته را تقاضا دارم. همچنین با استناد به مدارک ضمیمه شده و مواد ۶۱۹ و ۶۲۰ قانون مدنی و ماده ۱۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی صدور حکم به محکومیت خوانده به استرداد جهیزیه و قرار تامین خواسته به انضمام کلیه خسارات قانونی و هزینه های دادرسی را استدعا دارم .
@Miiss_Lawyer
#رای_وحدت_رویه
🔺جمع شرط تنصیف دارایی با اجرت المثل زوجه ( یا نحله بدل از آن ) تنافی و تناقض ندارد .
🔸رأی وحدت رویه شماره ۷۷۹ـ ۱۵/۵/۱۳۹۸ هیأت عمومی دیوان عالی کشور؛
🔸با توجه به تأکید قانونگذار در صدر ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۹۱ بر شروط ضمن عقد نکاح و مندرجات سند ازدواج ، جمع شرط تنصیف دارایی که ضمن عقد نکاح مقرر شده با اجرتالمثل کارهای انجام گرفته توسط زوجه موضوع تبصره الحاقی به ماده ۳۳۶ قانون مدنی (یا نحله بدل از آن) تنافی و تعارض ندارد، بنابراین تعیین اجرتالمثل کارهای زوجه از سوی دادگاه او را از حقوق استحقاقی ناشی از شرط تنصیف دارایی محروم نمیسازد و در چنین مواردی دادگاه باید علاوه بر تعیین اجرتالمثل کارهایی که زوجه انجام داده، نسبت به حقوق او ناشی از آن شرط نیز رسیدگی و تعیین تکلیف نماید .
@Miiss_Lawyer
🔺جمع شرط تنصیف دارایی با اجرت المثل زوجه ( یا نحله بدل از آن ) تنافی و تناقض ندارد .
🔸رأی وحدت رویه شماره ۷۷۹ـ ۱۵/۵/۱۳۹۸ هیأت عمومی دیوان عالی کشور؛
🔸با توجه به تأکید قانونگذار در صدر ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۹۱ بر شروط ضمن عقد نکاح و مندرجات سند ازدواج ، جمع شرط تنصیف دارایی که ضمن عقد نکاح مقرر شده با اجرتالمثل کارهای انجام گرفته توسط زوجه موضوع تبصره الحاقی به ماده ۳۳۶ قانون مدنی (یا نحله بدل از آن) تنافی و تعارض ندارد، بنابراین تعیین اجرتالمثل کارهای زوجه از سوی دادگاه او را از حقوق استحقاقی ناشی از شرط تنصیف دارایی محروم نمیسازد و در چنین مواردی دادگاه باید علاوه بر تعیین اجرتالمثل کارهایی که زوجه انجام داده، نسبت به حقوق او ناشی از آن شرط نیز رسیدگی و تعیین تکلیف نماید .
@Miiss_Lawyer
#استرداد_جهیزیه
🔺اگر زمان زیادی از دادن جهیزیه گذشته باشد و فاکتورهای خرید جهیزیه یا رسید سیاهه جهیزیه مفقود شده باشد و یا اصلا رسیدی وجود نداشته باشد چگونه می توان جهیزیه را استرداد نمود؟
✅پاسخ
🔸اثبات تحویل جهیزیه به زوجین می تواند با شهادت دو شاهد مرد یا یک شاهد مرد به انضمام شهادت دو شاهد زن و یا یک مرد و سوگند و همچنین فیلم های انتقال جهیزیه انجام شود و در این موضوع سیاهه و لیست اعلامی و یا رسید دریافتی از داماد، موضوعیت ندارد. به هر نحوی که برای قاضی رسیدگی کننده علم حاصل شود، می تواند حکم به استرداد جهیزیه صادر نماید.
@Miiss_Lawyer
🔺اگر زمان زیادی از دادن جهیزیه گذشته باشد و فاکتورهای خرید جهیزیه یا رسید سیاهه جهیزیه مفقود شده باشد و یا اصلا رسیدی وجود نداشته باشد چگونه می توان جهیزیه را استرداد نمود؟
✅پاسخ
🔸اثبات تحویل جهیزیه به زوجین می تواند با شهادت دو شاهد مرد یا یک شاهد مرد به انضمام شهادت دو شاهد زن و یا یک مرد و سوگند و همچنین فیلم های انتقال جهیزیه انجام شود و در این موضوع سیاهه و لیست اعلامی و یا رسید دریافتی از داماد، موضوعیت ندارد. به هر نحوی که برای قاضی رسیدگی کننده علم حاصل شود، می تواند حکم به استرداد جهیزیه صادر نماید.
@Miiss_Lawyer
#خلع_ید_تخلیه_ید_تصرف_عدوانی
🔺در هر سه مورد درخواست بازگشت ملک به دست مالک است ، اما تفاوت هایی دارند.
۱/خلع ید : در موردی است که هیچ قراردادی وجود ندارد و شخصی که ملک را تصرف کرده است غاصب است و میخواهیم به استناد سند رسمی او را از ملک بیرون نماییم .
۲/تخلیه ید : در موردی است که با شخص تصرف کننده قراردادی داریم مثلا مستاجر است ولی اکنون به دلیلی درخواست بیرون کردن او را داریم.
۳/تصرف عدوانی : تنها سابقه ی تصرف مطرح است و نه سند یعنی شخص ادعا میکند که سابقا تصرفی روی ملک داشته و شخص جدید این تصرف اورا سلب کرده است .
@Miiss_Lawyer
🔺در هر سه مورد درخواست بازگشت ملک به دست مالک است ، اما تفاوت هایی دارند.
۱/خلع ید : در موردی است که هیچ قراردادی وجود ندارد و شخصی که ملک را تصرف کرده است غاصب است و میخواهیم به استناد سند رسمی او را از ملک بیرون نماییم .
۲/تخلیه ید : در موردی است که با شخص تصرف کننده قراردادی داریم مثلا مستاجر است ولی اکنون به دلیلی درخواست بیرون کردن او را داریم.
۳/تصرف عدوانی : تنها سابقه ی تصرف مطرح است و نه سند یعنی شخص ادعا میکند که سابقا تصرفی روی ملک داشته و شخص جدید این تصرف اورا سلب کرده است .
@Miiss_Lawyer
#اخذ_شناسنامه_برای_اطفال_ناشی_از_رابطه_نامشروع
🔺به موجب بند الف ماده یک قانون ثبت احوال مصوب سال 1355 یکی از وظایف سازمان ثبت احوال ثبت ولادت و صدور شناسنامه است و مقنن دراین مورد بین اطفال متولد از رابطه مشروع و نامشروع تفاوتی قائل نشده است و تبصره ماده 16 و ماده 17 قانون مذکور نسبت به مواردی که ازدواج پدرو مادر به ثبت نرسیده باشد و اتفاق در اعلام ولادت و صدور شناسنامه نباشد یا اینکه ابوین طفل نامعلوم باشد تعیین تکلیف کرده است ؛
🔸لیکن درمواردی که طفل ناشی از زنا باشد و زانی اقدام به اخذ شناسنامه ننماید بااستفاده از عمومات و اطلاق مواد یاد شده و مسأله 3 و مسأله 47 از موازینقضائی ازدیدگاه حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، زانی پدر عرفی طفل تلقی و نتیجه کلیه تکالیف مربوط به پدر از جمله اخذ شناسنامه برعهده وی میباشد و حسب ماده 884 قانون مدنی صرفا" موضوع توارث بین آنها منتفی است .
@Miiss_Lawyer
🔺به موجب بند الف ماده یک قانون ثبت احوال مصوب سال 1355 یکی از وظایف سازمان ثبت احوال ثبت ولادت و صدور شناسنامه است و مقنن دراین مورد بین اطفال متولد از رابطه مشروع و نامشروع تفاوتی قائل نشده است و تبصره ماده 16 و ماده 17 قانون مذکور نسبت به مواردی که ازدواج پدرو مادر به ثبت نرسیده باشد و اتفاق در اعلام ولادت و صدور شناسنامه نباشد یا اینکه ابوین طفل نامعلوم باشد تعیین تکلیف کرده است ؛
🔸لیکن درمواردی که طفل ناشی از زنا باشد و زانی اقدام به اخذ شناسنامه ننماید بااستفاده از عمومات و اطلاق مواد یاد شده و مسأله 3 و مسأله 47 از موازینقضائی ازدیدگاه حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، زانی پدر عرفی طفل تلقی و نتیجه کلیه تکالیف مربوط به پدر از جمله اخذ شناسنامه برعهده وی میباشد و حسب ماده 884 قانون مدنی صرفا" موضوع توارث بین آنها منتفی است .
@Miiss_Lawyer
#نحوه_تعیین_محل_سکونت_زوجین
۱/زن باید در منزلی که شوهر برای او تعیین می کند سکونت نماید مگر اینکه مرد به زن اختیار و حق تعیین منزل داده باشد. (ماده۱۱۱۴ق.م).
۲/در مواردی که شرط توافق در محل انتخاب سکونت برای زوجه مقرر شده است و چنین توافقی حاصل نشود دادگاه تعیین تکلیف خواهد کرد و بعد از تعیین محل توسط دادگاه اگر زوجه در محل تعیین شده سکونت نکند ناشزه محسوب می شود.
۳/اگر منزلی که مرد برای زن تدارک دیده مناسب شئونات زوجه نباشد، زن می تواند الزام مرد به تهیه مسکن مناسب برای خود را از دادگاه درخواست نماید. زیرا زن بر مرد حق نفقه دارد و مهمترین مصداق نفقه نیز مسکن وی است و از طرف دیگر ملاک تعیین نفقه مناسب شئونات فردی و اجتماعی زن است. در صورت اختلاف بین زن و شوهر در مورد مناسب بودن یا نبودن محل تهیه شده توسط مرد، این مورد به کارشناس ارجاع می شود و تصمیم نهایی در این مورد با دادگاه خواهد بود.
البته باید توجه داشت که نداشتن منزل و مکان برای جا دادن عیال خود امتناع از پرداخت نفقه ای که موجب مجازات باشد محسوب نخواهد شد.
@Miiss_Lawyer
۱/زن باید در منزلی که شوهر برای او تعیین می کند سکونت نماید مگر اینکه مرد به زن اختیار و حق تعیین منزل داده باشد. (ماده۱۱۱۴ق.م).
۲/در مواردی که شرط توافق در محل انتخاب سکونت برای زوجه مقرر شده است و چنین توافقی حاصل نشود دادگاه تعیین تکلیف خواهد کرد و بعد از تعیین محل توسط دادگاه اگر زوجه در محل تعیین شده سکونت نکند ناشزه محسوب می شود.
۳/اگر منزلی که مرد برای زن تدارک دیده مناسب شئونات زوجه نباشد، زن می تواند الزام مرد به تهیه مسکن مناسب برای خود را از دادگاه درخواست نماید. زیرا زن بر مرد حق نفقه دارد و مهمترین مصداق نفقه نیز مسکن وی است و از طرف دیگر ملاک تعیین نفقه مناسب شئونات فردی و اجتماعی زن است. در صورت اختلاف بین زن و شوهر در مورد مناسب بودن یا نبودن محل تهیه شده توسط مرد، این مورد به کارشناس ارجاع می شود و تصمیم نهایی در این مورد با دادگاه خواهد بود.
البته باید توجه داشت که نداشتن منزل و مکان برای جا دادن عیال خود امتناع از پرداخت نفقه ای که موجب مجازات باشد محسوب نخواهد شد.
@Miiss_Lawyer
#مزاحمت_تلفنی
✍ دادگاه صالح رسیدگی به جرم مزاحمت تلفنی كدام است؟
🔸#رای_وحدت_رویه شماره :
۷۲۱
🔸مورخ:
١٣٩٠/٤/٢١
🔸هیات عمومی دیوان عالی کشور
🔺راى وحدت رويه
🔸وقوع بزه مزاحمت برای اشخاص به وسیله تلفن یا دستگاههای مخابراتی دیگر ـ موضوع ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی ـ منوط به آن است که نتیجه آن که مقصود مرتکب است محقق گردد، بنابراین در مواردی که اجرای مزاحمت از یک حوزه قضایی شروع و نتیجه آن در حوزه قضایی دیگر حاصل شود، محل حدوث نتیجه مزبور، محل وقوع جرم محسوب و مناط صلاحیت دادگاه رسیدگیکننده نیز همین امر خواهد بود.
🔸بر این اساس رای شماره ۱۰۴۵ـ۲۰/۷/۱۳۸۵ شعبه بیست و هفتم دیوان عالی کشور که با این نظر مطابقت دارد به اکثریت آراء صحیح و منطبق با موازین قانون تشخیص میگردد. این رای طبق ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاههای سراسر کشور لازمالاتباع است. « هیات عمومی دیوان عالی کشور»
@Miiss_Lawyer
✍ دادگاه صالح رسیدگی به جرم مزاحمت تلفنی كدام است؟
🔸#رای_وحدت_رویه شماره :
۷۲۱
🔸مورخ:
١٣٩٠/٤/٢١
🔸هیات عمومی دیوان عالی کشور
🔺راى وحدت رويه
🔸وقوع بزه مزاحمت برای اشخاص به وسیله تلفن یا دستگاههای مخابراتی دیگر ـ موضوع ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی ـ منوط به آن است که نتیجه آن که مقصود مرتکب است محقق گردد، بنابراین در مواردی که اجرای مزاحمت از یک حوزه قضایی شروع و نتیجه آن در حوزه قضایی دیگر حاصل شود، محل حدوث نتیجه مزبور، محل وقوع جرم محسوب و مناط صلاحیت دادگاه رسیدگیکننده نیز همین امر خواهد بود.
🔸بر این اساس رای شماره ۱۰۴۵ـ۲۰/۷/۱۳۸۵ شعبه بیست و هفتم دیوان عالی کشور که با این نظر مطابقت دارد به اکثریت آراء صحیح و منطبق با موازین قانون تشخیص میگردد. این رای طبق ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاههای سراسر کشور لازمالاتباع است. « هیات عمومی دیوان عالی کشور»
@Miiss_Lawyer
#نمونه_دادخواست_تخلیه_منزل_مسکونی
✍علت تخلیه انقضاء مدت قرارداد
🔻خواسته:
🔸صدور دستور تخلیه با احتساب کلیه خسارات دادرسی
🔻دلایل و منضمات دادخواست:
۱_تصویر مصدق سند مالکیت شماره ...
۲_فتوکپی مصدق قرارداد اجاره
۳_اظهارنامه شماره ...
🔺شرح دادخواست:
🔸ریاست محترم شورای حل اختلاف
🔸با سلام و احترام به استحضار میرساند:
۱_اینجانب به استناد سند شماره. مالک شش دانگ یک باب آپارتمان مسکونی به پلاک ثبتی. میباشم؛ که پیرو توافق صورت گرفته منافع یکساله آپارتمان مذکور به اجاره خوانده محترم داده شده است.
۲_متاسفانه علیرغم پایان یافتن مدت یک سالهی قرارداد، نامبرده علی رغم اعلام قبلی و نیز مراجعات مکرر و همچنین اظهارنامه رسمی ارسال شده تاکنون اقدامی در راستای تخلیه ملک انجام نداده است و موجبات ورود خسارت به بنده را فراهم نموده است؛ لذا حسب امتناع صورت گرفته از جانب خوانده با تقدیم دادخواست تقاضای صدور دستور تخلیه عین مستاجره با احتساب کلیه خسارات قانونی را مستند به بند ب. ماده۹قانون شورای حل اختلاف مصوب ۱۶/۹/۱۳۹۴ و ماده ۴۹۴ قانون مدنی و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی مورد استدعا میباشد.
@Miiss_Lawyer
✍علت تخلیه انقضاء مدت قرارداد
🔻خواسته:
🔸صدور دستور تخلیه با احتساب کلیه خسارات دادرسی
🔻دلایل و منضمات دادخواست:
۱_تصویر مصدق سند مالکیت شماره ...
۲_فتوکپی مصدق قرارداد اجاره
۳_اظهارنامه شماره ...
🔺شرح دادخواست:
🔸ریاست محترم شورای حل اختلاف
🔸با سلام و احترام به استحضار میرساند:
۱_اینجانب به استناد سند شماره. مالک شش دانگ یک باب آپارتمان مسکونی به پلاک ثبتی. میباشم؛ که پیرو توافق صورت گرفته منافع یکساله آپارتمان مذکور به اجاره خوانده محترم داده شده است.
۲_متاسفانه علیرغم پایان یافتن مدت یک سالهی قرارداد، نامبرده علی رغم اعلام قبلی و نیز مراجعات مکرر و همچنین اظهارنامه رسمی ارسال شده تاکنون اقدامی در راستای تخلیه ملک انجام نداده است و موجبات ورود خسارت به بنده را فراهم نموده است؛ لذا حسب امتناع صورت گرفته از جانب خوانده با تقدیم دادخواست تقاضای صدور دستور تخلیه عین مستاجره با احتساب کلیه خسارات قانونی را مستند به بند ب. ماده۹قانون شورای حل اختلاف مصوب ۱۶/۹/۱۳۹۴ و ماده ۴۹۴ قانون مدنی و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی مورد استدعا میباشد.
@Miiss_Lawyer