Telegram Web Link
شیوۀ نگارش گروه‌های خونی
به‌مناسبت ۱۷ مه، روز جهانی فشارخون

گروه‌های خونی A و B و AB و O، در حالت اضافه، به دو صورت نوشته می‌شوند:
۱) بدون «ی» میانجی:
آ مثبت/ منفی؛ ب مثبت/ منفی؛ آ.ب مثبت/ منفی؛ اُ مثبت/ منفی.

۲) با «ی» میانجی:
آی مثبت/ منفی؛ ب‌ی مثبت/ منفی؛ آ.ب‌ی مثبت/ منفی؛ اُی مثبت/ منفی.

با استناد به «پیکرۀ فارسی روز» (به سرپرستی فرهاد قربان‌زاده)، گروه‌های خونی، در حالت اضافه، بیشتر بدون «ی» میانجی نوشته می‌شوند و بنابراین همین صورت نیز ترجیح دارد.
#املا_رسم‌الخط
۱۴۰‌۲/۰‌۲/۲‌‌‌‌۷
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
یک نکته‌ات بگویم!
به‌مناسبت ۲۸ اردیبهشت، روز بزرگداشت خیام

در نگارش امروزی، همیشه واژۀ پایان‌یافته به واکۀ i + «است» را بافاصله می‌نویسیم: «نه هرچه دانستنی است دیدنی است و نه هرچه دیدنی است گفتنی است و نه هرچه گفتنی است نبشتنی است.» (رسالۀ سپه‌سالار، ص ۲۶)

اما در شعر، به ضرورت وزن، یا بافاصله می‌نویسیم و یا با نیم‌فاصله:
خیام! اگر ز باده مستی، خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی، خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است (/nistiyast/)
انگار که نیستی، چو هستی، خوش باش

خاکی که به زیر پای هر نادانی‌ست (/nâdânist/)
کفِّ صنمیّ و چهرۀ جانانی‌ست (/jânânist/)
هر خشت که بر کنگرۀ ایوانی‌ست (/eyvânist/)
انگشت وزیر، یا سر سلطانی‌ست (/soltânist/)
#املا_رسم‌الخط
۱۴۰‌۲/۰‌۲/۲‌‌‌‌‌۸‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
به‌مناسبت ۳۰ اردیبهشت
روز ایران‌گردی و ایران‌شناسی

ایران‌شناسی و ایران‌شناسان
برگزیدۀ مقالات دانشنامۀ زبان و ادب فارسی
به سرپرستی اسماعیل سعادت
به کوشش سمیه پهلوان (چاپ اول: تهران، انتشارات سخن، ۱۳۹۹، ۹۹۱ ص)

کتاب ایران‌شناسی و ایران‌شناسان برگزیده‌ای است از مقاله‌های دانشنامۀ زبان و ادب فارسی که به کوشش سمیه پهلوان گردآوری شده‌است. این مجموعه ۱۱۱ مقاله دارد و دربارۀ ایران‌شناسانی است که در زمینۀ فرهنگ، تمدن، تاریخ، و زبان و ادبیات ایران‌ پژوهش کرده‌اند و آثار بسیار ارزشمندی از خود به‌جا گذاشته‌اند.
در بخش نخستِ این مجموعه، «ایران‌شناسی» این‌گونه تعریف شده‌است: «ایران‌شناسی عبارت است از مطالعه و تحقیق در کلیهٔ جنبه‌ها و مظاهر تمدن ایران و شناساندن این تمدن به جهان.»
در هریک از مقاله‌ها، که همگی به ترتیب الفبا هستند، یک ایران‌شناس شناسانده شده‌است، ایران‌شناسانی از آلمان، آمریکا، انگلستان، دانمارک، فرانسه،‌ و برخی کشورهای همسایۀ ایران.
#کتاب_خوب_بخوانیم
۱۴۰‌۲/۰‌۲/۳‌۰‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
💢انجمن علمی مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی همراه با مؤسسۀ آموزشی متنوک، انجمن علمی مترجمی زبان عربی، زبان و ادبیات فارسی و بنیاد نخبگان استان قزوین برگزار می‌کند:

🔴نشست برخط نقد و بررسی کتاب غلط ننویسیم

👤با حضور:
فرهاد قربان‌زاده (فرهنگ‌نویس و زبان‌شناس)
سید محمد بصام (مدرس ویرایش و مدیرعامل مؤسسۀ آموزشی متنوک)

🗓زمان: چهارشنبه، ۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶ تا ۱۸

📎پیوند ورود به جلسه (در بستر اسکای‌روم):
skyroom.online/ch/vmeeting/edu
🔰همراه با پرسش و پاسخ

حضور برای عموم آزاد است. منتظر حضور ارزشمندتان هستیم.
📣جهت اطلاع از برنامه‌ها و رویداد‌ها، ما را در فضای مجازی دنبال کنید.
اینستاگرام:
https://instagram.com/eta.ikiu
تلگرام:
https://www.tg-me.com/eta_ikiu
#نشست #نقد #کتاب #ویرایش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نشست برخط نقد و بررسی کتاب غلط ننویسیم
با همکاری انجمن علمی مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی، ۳ خرداد ۱۴۰۲

ارائه‌دهندگان:
سید محمد بصام (مدرس ویرایش و مدیرعامل مؤسسۀ آموزشی متنوک)
فرهاد قربان‌زاده (زبان‌شناس و فرهنگ‌نویس)
#زبان‌شناسی #ویرایش_زبانی #کتاب_خوب_بخوانیم
۱۴۰‌۲/۰‌‌۳‌/۰‌۳
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قاعدۀ شکسته‌نویسی «را»

درِ یخچالو ببند یا یخچال‌و یا یخچال رو؟

این را هم ببینید:👇
www.tg-me.com/Matnook_com/3675
#گفتاری‌نویسی #املا_رسم‌الخط
۱۴۰‌۲/۰‌‌۳‌/‌۰‌‌۴‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
#چالش_ویرایش
موضوع: علوم سیاسی
مخاطب: دانشجویان و پژوهشگران

ناویراسته:
کشور و مردم را معرض این حمله‌ها قرار ندهند.
ویراسته:
کشور و مردم را با این حمله‌ها رویارو نکنند.
کشور و مردم را در برابر چنین حمله‌هایی قرار ندهند.
نکته:
به‌جای عبارت «کسی را در معرض چیزی قرار دادن» می‌توانیم از «کسی را با چیزی رویارو کردن» استفاده کنیم؛ هم کوتاه‌تر است و هم فارسی‌تر.

ناویراسته:
القاعده حمله‌های تروریستی علیه کشورهای دیگر انجام می‌دهند.
ویراسته:
القاعده به کشورهای دیگر حمله‌های تروریستی می‌کند.
نکته:
«به» کسی یا جایی حمله می‌کنیم، نه «علیه» او یا آن. «حمله» نیز «کردنی» است، نه «انجام‌دادنی».

ناویراسته:
آیا یک تروریست از هر نوع الگوهای رفتاری غیرطبیعی یا اختلال روانی رنج می‌برد؟
نکته:
یا از اختلال روانی رنج می‌بریم یا به آن دچاریم. هردو ممکن است. ولی آیا از الگوهای رفتاری غیرطبیعی هم رنج می‌بریم؟ یا ...؟ این را باید از بافتِ زبانی تشخیص دهیم یا از نویسنده کمک بگیریم. سپس ویرایش کنیم.

ناویراسته:
در واقع می‌توان در عصر حاضر عنوان کرد که بخش قابل توجهی از افکار عمومی متأثر از رسانه و آنچه «دهکده جهانی در عصر اطلاعات» خوانده می‌شود، است.
ویراسته:
می‌توان گفت امروزه بیشترِ افکار عمومی از رسانه و، به‌اصطلاح، «دهکدۀ جهانی در عصر اطلاعات» تأثیر می‌پذیرد.
نکته:
«حشو» و «پیچیده‌نویسی» دو مشکل اصلیِ جملۀ ناویراسته است.

این را هم ببینید: مثلث سه‌میم در ویرایش.
#ویرایش_زبانی
۱۴۰‌۲/۰‌‌۳‌/‌۰‌‌‌۶‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
جمله‌های «دیریاب» و «زودیاب»

جمله‌ها را از جهات مختلفی می‌توانیم بررسی کنیم. از جهت خوانش، جمله ممکن است «دشوارخوان» یا «خوش‌خوان» باشد. از جهت تعداد واژه‌ها، می‌تواند «کوتاه» یا «بلند» باشد. و از جهت درک و دریافت، می‌تواند «دیریاب» یا «زودیاب» باشد. دیریابی و زودیابیِ جمله‌ها ارتباطی به کوتاهی یا بلندی آن‌ها ندارد. چه‌بسا جمله‌ای که کوتاه باشد و دیریاب و جمله‌ای که بلند باشد و زودیاب. مهم‌ترین عاملی که به نظر من موجب زودیابی یا دیریابی جمله می‌شود آرایش واژه‌ها و گروه‌ها در جمله است. اگر سازه‌های جمله را با یک بار خواندن بفهمیم و روی برخی از آن‌ها درنگ نکنیم، با جملۀ زودیاب روبه‌روییم. ولی اگر جمله یا سازه‌های آن را دو بار یا بیشتر بخوانیم یا لازم باشد برای فهم آن درنگ کنیم، با جملۀ دیریاب روبه‌روییم. به عبارت دیگر، اگر برای فهم سازه‌های جمله مدام آن‌‌ها را در ذهن خود پس‌وپیش می‌کنیم، جمله‌مان دیریاب است. ولی اگر چنین نمی‌کنیم، یعنی زنجیره‌وار پیش می‌رویم و بی‌درنگ می‌فهمیم، جمله‌مان زودیاب است. چند مثال ببینیم:
دیریاب:
امروزه با توجه به افزایش روزافزون کاربران سیم‌کارت‌ها، شرکت همراه اول که به‌عنوان اولین اپراتور کشور که از دیرباز خدمات زیاد و کاربردی را در اختیار مشترکین قرار داده‌است، به‌تازگی خدمتی جدید نیز ارائه کرده‌است.
زودیاب:
شرکت همراه اول به‌عنوان اولین اپراتور در کشور همواره به مشترکان/ مشتریان خود خدمات کاربردی و فراوانی داده‌ و به‌دلیل افزایش روزافزون کاربران، خدمت جدیدی نیز ارائه کرده‌است.

دیریاب:
همچنین می‌توانید در صورتی که تمایل داشته باشید توضیح این را که انتقال وجه بابت چه کاری است را در بخش توضیحات وارد کنید.
زودیاب:
در صورت تمایل، علت انتقال وجه را در بخش توضیحات بنویسید.

دیریاب:
خوشحالم که می‌بینم تعداد شما کسانی که آنچه را در آموزش همگانی و اجباری ما شایستهٔ فراگرفتن است فراگرفته‌اید بسیار زیاد است.
زودیاب:
خوشحالم که می‌بینم شمار فراگیرانی که آموزش همگانی و اجباری ما را دیده‌اند بسیار فراوان است.

در نتیجه، بهترین جمله جمله‌ای است که فقط یک بار خوانده شود و با همان یک بار هم سریع و آسان فهمیده شود. فرقی هم ندارد که موضوعش چه باشد و مخاطبش چه کسی، چون مثلاً کتابی با موضوع فیزیک را برای دانشجویان مترجمی زبان انگلیسی نمی‌نویسند و برعکس. پس، برای هر مخاطبی و در هر موضوعی که می‌‌نویسیم، باید از جمله‌های زودیاب استفاده کنیم. این کار یکی از اصول مهم در «ساده‌نویسی» است.
این را هم ببینید: مثلث سه‌میم در ویرایش.
#ویرایش_زبانی
۱۴۰‌۲/۰‌‌۳‌/‌۰‌‌‌‌۹‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
#فارسی_چه_بدی_داشت_که_یک_بار_نگفتی!

فرهنگستان زبان و ادب فارسی «شهرآورد» را برای واژۀ انگلیسی derby تصویب کرده‌است. در این واژه، «آورد» به معنای «نبَرد» و توسعاً «مسابقه» است و بنابراین «شهرآورد» یعنی «مسابقۀ ورزشی بین دو تیم رقیب از یک شهر یا منطقه».
شهرآورد پایتخت یا شهرآورد سرخابی یکی از معروف‌ترین شهرآوردهای ایران و جهان است که در ورزشگاه آزادی میان دو تیم استقلال و پرسپولیس برگزار می‌شود.
۱۴۰‌۲/۰‌‌۳‌/‌۱‌۰‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
یک نکته‌ات بگویم!

الگوی «واژه + بُن مضارع + -‌ی» اسم می‌سازد و همیشه با نیم‌فاصله یا بی‌فاصله نوشته می‌شود. مثال: درست‌نویسی: درست (واژه) + نویس (بن مضارع «نوشتن») + «-ی».

۴۰ مثال دیگر:
آب‌رسانی، آدم‌فروشی، اتوشویی، اندازه‌گیری، ایمن‌سازی، بسته‌بندی، پاک‌سازی، پندپذیری، تندرَوی، جمهوری‌خواهی، خانه‌داری، خودزنی، خودکشی، خوش‌نویسی، خون‌ریزی، دروغ‌گویی، دوست‌یابی، رُک‌گویی، روشن‌بینی، زبان‌شناسی، سُس‌خوری، سهل‌گیری، شکسته‌نویسی، عقب‌نشینی، علم‌آموزی، عوام‌فریبی، فرصت‌طلبی، قالی‌شویی، کارتن‌سازی، کتاب‌خوانی، کم‌دانی، کناره‌جویی، گاه‌شماری، مردم‌گریزی، مشکل‌گشایی، ملی‌گرایی، نامه‌رسانی، واژه‌پژوهی، هستی‌بخشی، همه‌پرسی، و ... .

یادآوری:
بن مضارع = فعلِ امر منهای «بـ»: برو ← رو.
#فاصله‌گذاری
‌۱‌‌۴‌‌۰‌‌۰‌‌‌/‌‌۰‌‌‌۲‌‌/۲‌‌۸‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
یک نکته‌ات بگویم!

های بیان حرکت (مثل آخر «مدرسه») + ضمیرهای شخصی پیوسته (-‌َم، -‌َت، -‌َش، -مان/ -مون، -تان/ -تون، -شان/ -شون) چگونه نوشته می‌شود؟

۱) صورت رسمی:
درست:
مدرسه‌ام، مدرسه‌ات، مدرسه‌اش،
مدرسه‌مان، مدرسه‌تان، مدرسه‌شان

غلط:
مدرسه‌یمان، مدرسه‌یتان، مدرسه‌یشان،
مدرسهٔ‌مان، مدرسهٔ‌تان، مدرسهٔ‌شان

۲) صورت گفتاری:
درست:
مدرسه‌م، مدرسه‌ت، مدرسه‌ش،
مدرسه‌مون، مدرسه‌تون، مدرسه‌شون

غلط:
مدرسم، مدرست، مدرسش،
مدرسمون، مدرستون، مدرسشون

این‌ها را هم ببینید:
- معیارنویسی ضمیرهای شخصی پیوسته
- گفتاری‌نویسی ضمیرهای شخصی پیوسته
#املا_رسم‌الخط
۱۴۰‌۲/۰‌‌۳‌/‌۱۶‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
۳۰ قید حرف‌اضافه‌ای فارسی

این قید‌ها همواره با نیم‌فاصله نوشته می‌شوند:
به‌آسانی، به‌اجبار، به‌اشتباه، به‌اندازه، به‌‌تدریج، به‌تنهایی، به‌خصوص، به‌خوبی، به‌درستی، به‌دقت، به‌راستی، به‌روشنی، به‌زحمت، به‌زودی، به‌زیبایی، به‌سادگی، به‌سختی، به‌سرعت، به‌سلامتی، به‌شدت، به‌ظاهر، به‌علاوه، به‌قاعده، به‌مرور، به‌موقع، به‌ناگاه، به‌نسبت، به‌وضوح، ‌به‌وفور، به‌ویژه.

یادآوری:
پنج قید عربی داریم که «بـ» در آن‌ها حرف جَرّ است‌ و بنابراین همیشه سرهم نوشته می‌شود: بذاته، برأی‌العین، بشخصه، بعینه، بنفسه.

نادرست:
به‌ذاته، به‌رأی‌العین، به‌شخصه، به‌عینه، به‌نفسه.
#فاصله‌گذاری #املا_رسم‌الخط
۱۴‌۰‌۰‌‌/‌‌۰‌‌۳‌‌‌/‌‌‌۳‌۰‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
ویراسته:
یه‌هو یادم می‌آد اون دیگه مال من نیست.

نکته‌ها:
۱)‌ «یه‌هو» صورت گفتاری «یک‌هو» است. پس «یهو» غلط است.
۲) پیشوند تصریفی «می-» همیشه با نیم‌فاصله نوشته می‌شود: می‌آد، نه *میاد.
۳) وقتی واژه‌ای اضافه می‌شود، نباید در پایان آن «ه/ ـه» بنویسیم. پس، درست: مال من - غلط: *ماله من.
۴) همیشه باید نشانۀ پایانیِ جمله را بگذاریم تا ابهامی در خوانش آن پیش نیاید.

این را هم ببینید:
۲۴ واژهٔ پرکاربرد در گفت‌وگوهای داستان.
#گفتاری‌نویسی
۱‌۴‌۰‌۲/‌۰۳‌/‌۱‌‌۷
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
فیلود
واژه‌نامهٔ آنلاین فلسفه

(نسخهٔ آزمایشی)
philod.ir

طرح این واژه‌نامه را حدود شش ماه پیش، با دستی خالی و دلی پرامید، آغاز کردیم و حالا فیلود دربردارندهٔ بیش از ۱۵٫۰۰۰ مدخل و معادل‌های بیش از ۴۰ کتاب است. بخش عمدهٔ مدخل‌ها انگلیسی است، اما کلمات آلمانی و فرانسوی هم تعداد قابل‌توجهی از مدخل‌ها را تشکیل می‌دهند. فیلود دوسویه است و همزمان برای جست‌وجوی کلمات فارسی هم به‌کار می‌رود. مدخل‌های این واژه‌نامه همچنان در حال افزایش است.
علی پیرحیاتی
@pirhayati
#واژه‌شناسی
۱‌۴‌۰‌۲/‌۰۳‌/‌۱‌۹‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
«دست‌باف» یا «دست‌بافت»؟

۱) «اسم + بن مضارع» یکی از الگوهای ساخت‌واژی است که گاهی واژه‌هایی با معنای مفعولی از آن ساخته می‌شود (اسم، در این ساختار، ابزاری است که فعل با آن انجام می‌شود و به آن «کُنش‌ابزار» می‌گویند):
بخارپز: پخته‌شده با بخار؛
دست‌باف: بافته‌شده با دست؛
لگدکوب: کوبیده‌شده با لگد.

۲) «اسم + بن ماضی» یکی دیگر از الگوهای ساخت‌واژی است که از آن نیز واژه‌هایی با معنای مفعولی ساخته می‌شود (اسم در این مثال‌‌ها نیز کنش‌ابزار است):
دست‌بافت: بافته‌شده با دست؛
زربافت: بافته‌شده با زر؛
مردم‌نهاد: نهاده‌شده به‌دست مردم.

۳) «دست‌باف» و «دست‌بافت» هردو صفت مفعولی‌اند و می‌توانند با ارزش یکسان به‌کار روند. اما با استناد به پیکره‌های زبانی، بسامد «دست‌باف» بیش از ده‌برابرِ «دست‌بافت» است و از قدیم‌ترین زمان‌ها در معنای مفعولی به‌کار می‌رفته‌است: حُلّۀ دست‌باف نیسان را/ بُسَّدین پود و زمْردین تار است (مسعود سعد سلمان). بنابراین «دست‌باف» بر «دست‌بافت» ترجیح دارد و بهتر است همیشه این دو واژه را با نیم‌فاصله بنویسیم.

یادآوری:
در لغتنامۀ دهخدا و فرهنگ بزرگ سخن (انوری)، «دست‌بافت» را به‌درستی به «دست‌باف» ارجاع داده‌اند؛ درصورتی‌که در فرهنگ فارسی (صدری افشار)، «دست‌باف» را به «دست‌بافت» ارجاع داده‌اند. در فرهنگ آوایی فارسی (گیتی دیهیم) نیز تنها «دست‌باف» و تلفظ‌های آن آمده‌است.
#واژه‌شناسی
۱‌۴‌۰‌۲/‌۰۳‌/‌۲‌۳‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
دربارۀ «مشمع» و «مشما»

۱) «مشما» صورت تغییریافتۀ واژۀ عربیِ «مشمّع» است. «مشمع» لغتاً به معنای «موم‌اندود» است و توسعاً به معنای «پارچه یا پلاستیکی آغشته به مواد دارویی که آن را بر روی زخم یا موضع درد می‌گذارند»:
- «قیچی را گرفتم که موهای زیر لبم را بزنم، چِرِق گوشت زیر لبم را چیدم [...]. یک دست‌مال خون آمد. مشما چسباندم.» (ناصرالدین‌شاه، خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگ، ج ۳، ص ۱۵۹)
- «برای شانه‌دردِ مریضِ هفتم، مشمع خردل تجویز کرد.» (امیرحسن چهل‌تن، دیگر کسی صدایم نزد، ص ۵۸، به نقل از فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سرواژۀ «مشمع»)

امروزه «مشما» و «مشمع» کمتر در معنای پیش‌گفته به‌کار می‌رود و معمولاً به معنای «پارچه‌ای از جنس پلاستیک یا مادۀ‌ دیگر» است که کاربردهای گوناگونی دارد:
- «هر بار که مأمور مشمای روی آن‌ها [= جسدها] را کنار می‌زند.» (منصور کوشان، محاق، ص ۱۳۸)
- «روی تشکچه مشمع می‌انداختند که نجس نشود.» (محمود کتیرایی، از خشت تا خشت، ص ۱۶)

۲) فرایند تبدیل واژۀ «مشمع» به «مشما» در گفتار:
۲-۱) در فارسی، بست چاکناییِ پایانی در تلفظ حذف می‌شود، مانند حذف «ء» از واژۀ «املاء» > «املا» (/emlâ’/ > /emlâ/) و حذف «ع» از واژۀ «نعناع» > «نعنا» (/na’nâ’/ > /na’nâ/). پس ابتدا «ع» از «مشمع» حذف شده‌است (روشن است که اینجا تلفظ ربطی به خط ندارد).
۲-۲) سپس، به جبران حذف این صامت (= «ع»)، مصوت پایانیِ a به â بدل شده‌است.
۲-۳) در نتیجه، «مشمع» به‌صورت «مشما» درآمده و تلفظ شده‌است (/mošamma'/ > /mošammâ/).

۳) «مشما» به‌صورت /مشمبا/ نیز تلفظ می‌شود. اینجا نیز فرایندی آوایی رخ داده‌است: دگرگون‌شدگی (dissimilation)، که از رهگذر آن، دومین صامت در صامتِ مشدّد به صامت دیگری تبدیل می‌شود (این فرایند معمولاً در زبان گفتار و محاورات عامیانه و برای آسانی تلفظ روی می‌دهد). برای نمونه، صامت n به d بدل می‌شود (مانند «جهنّم» > «جهندم») یا صامت m به b بدل می‌شود (مانند «امّا» > «امبا» و «جمّاز» > «جمباز») (← علی‌اشرف صادقی،‌ «تشدید در زبان فارسی»، مجلۀ فرهنگ‌نویسی، ش ۵ و ۶ (اردیبهشت ۱۳۹۲)، ص ۳۴). «مشما» نیز طبق همین فرایند به «مشمبا» تبدیل شده‌است، که گاهی به همین صورت نیز نوشته می‌شود.

۴) گاهی «مشما»، در قیاس با واژه‌هایی مانند «نعنا» (< «نعناع») یا واژه‌های مختوم به «ـاع/ اع» (مانند «اجتماع»، «اشباع»، و ...)، با املای «مشماع» نیز نوشته می‌شود، که درست نیست (روشن است که «مشما» در فارسی /مشماع/ تلفظ نمی‌شود).

۵) نتیجه آن‌که املای «مشماع» و «مشمبا» پذیرفتنی نیست، زیرا «مشماع» نوعی املای قیاسی، نادر، و نادرست است و «مشمبا» نیز تلفظ عامیانۀ «مشما»ست که به‌ندرت به‌کار می‌رود، ولی املای «مشما» (به‌دلیل بسامد بالای آن) پذیرفتنی است و می‌توان آن را در کنار «مشمع» با ارزش تقریباً یکسان به‌کار برد، گرچه «مشما» بیشتر در متن‌های غیررسمی به‌کار می‌رود.
#واژه‌شناسی #زبان‌شناسی
۱‌۴‌۰‌۲/‌۰۳‌/‌‌۳۱‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به‌مناسبت ۳ تیر، زادروز علی صلح‌جو
(زبان‌شناس، ویراستار، مترجم)

سلسله‌هم‌اندیشی‌های ویرایش
سخنران: علی صلح‌جو
موضوع: شکسته‌نویسی
#گفتاری‌نویسی #املا_رسم‌الخط
۱۴‌۰۲/۰‌۴‌/۰۳‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
Forwarded from Matnook | ﻣﺘﻨﻮک (سید محمد بصام)
رسم‌الخط واژه‌های پایان‌یافته به «ی» + ضمیر‌های «-‌َم، -‌َت، -‌َش، -مان، -تان، -شان» در نوشتار معیار و رسمی

۱) واژه‌های پایان‌یافته به «ی» (i):
۱-۱) صندلی:
صندلی‌ام، صندلی‌ات، صندلی‌اش، صندلی‌‌مان، صندلی‌تان، صندلی‌شان

۱-۲) سرمه‌ای:
(شال) سرمه‌ای‌ام، سرمه‌ای‌ات، سرمه‌ای‌اش، سرمه‌ای‌مان، سرمه‌ای‌تان، سرمه‌ای‌شان

۱-۳) توانایی، مانتویی، دانشجویی:
توانایی‌ام، توانایی‌ات، توانایی‌اش، توانایی‌مان، توانایی‌تان، توانایی‌شان
(همکار) مانتویی‌ام، مانتویی‌ات، مانتویی‌اش، مانتویی‌مان، مانتویی‌تان، مانتویی‌شان
(کارت) دانشجویی‌ام، دانشجویی‌ات، دانشجویی‌اش، دانشجویی‌مان، دانشجویی‌تان، دانشجویی‌شان

۲) واژۀ پایان‌یافته به «اِی» (ey):
نِی:
نی‌ام، نی‌ات، نی‌اش، نی‌مان، نی‌تان، نی‌شان
اسپری:
اسپری‌ام، اسپری‌ات، اسپری‌اش، اسپری‌مان،‌ اسپری‌تان، اسپری‌شان

۳) واژۀ پایان‌یافته به «یْ» (y):
رأی:
رأیم، رأیت، رأیش، رأیمان، رأیتان، رأیشان

۴) حرف اضافهٔ «برای»:
برایم، برایت، برایش، برایمان، برایتان، برایشان

این فرسته را هم ببینید:
رسم‌الخط ضمیرهای شخصی پیوسته (۱)
#املا_رسم‌الخط
۱‌‌۴‌‌۰‌‌‌۱‌/‌‌‌۰‌‌‌‌۲‌‌‌/‌‌۲۹‌
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
2024/10/01 22:11:16
Back to Top
HTML Embed Code: