Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گنجشکِ کوچک من
بر شاخسارِ شکسته می‌خواند
نغمه‌هایش همه عشق
واژه‌هایش همه نور

گنجشکِ کوچکِ من
در دلِ شب‌های تار 
با جیک جیک مستانه اش
قصه‌های دور و نزدیک می‌سُراید 

هر دم پروازش در آسمان 
چون خیالِ روشنِ صبح 
به دل‌ها روشنا و امید می‌بخشد 

گنجشکِ کوچکِ من
با نغمه‌های لطیف و عاشقانه‌اش 
دردها زِ دل‌ها می‌زداید

گنجشکِ کوچک من....
آه، گنجشک کوچک من
چه ها که نمی‌کند با دلِ من!



#معصومه_عابدینی 🦋
@MasomehAbedini
زمانی که فضیلت  بخواهد فضیلت را ملاقات کند، بی هیچ واسطه‌ایی با هم یکی می‌شوند و هنگامی که زمانِ پختگی فرا برسد، هیچ کس نمی‌تواند از آن اعراض کند حتی اگر بخواهند…

#نور_هزاران_چراغ
#تئوسوفی



🕊🌈🕊

@MasomehAbedini
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک ذهنِ بی‌آلایش خلاق است و فضایی برای خلق و رشدِ تازه‌ها، یک ذهنِ ناآرام، ناپاک و مسموم است همچنین فضایی برای بروزِ سموم به جهانِ پیرامون می‌باشد . می‌توان گفت که فضای اولین تمثالِ همان باغبانی است که به ترمیمِ ریشه‌ها و نموّ گل‌ها می‌پردازد و شفایِ بیداری پیامدِ آن است و دومین، اما مأمنی برایِ رشدِ آفات و سموم در نتیجه آلوده کردنِ محیط نیز ماحصلِ آن می‌باشد. هرچند که میوه‌ها و آفات در همه حال با هم اَند آن‌ها حتی به رشد یکدیگر کمک می‌کنند، اما با این حال انتخاب با خود توست که در کدامین بخش از آن انرژیِ توجه و هوشیاری ات را متمرکز کنی و به کدام‌یک بیشتر پروبال می‌دهی به ریشه‌ها و گل‌ها یا به آفات، همان نمایانگر حضور ذهن تو خواهد بود.



#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
اگر کسی به من بگوید که می‌توانم زندگی‌ام را دوباره بدون افسردگی زندگی کنم، به شرطی که حاضر باشم هدایایی را که افسردگی به من داده است - عمقِ آگاهی، هوشیاریِ گسترش یافته، حساسیتِ بیشتر، آگاهی از محدودیتها، لطافتِ عشق، معنایِ دوستی، قدردانی از زندگی، شادی یک قلب پرشور - رها کنم، من می‌گویم: «این یک معامله فاوستی است! افسردگی‌هایم را به من بدهید. بگذارید تاریکی فرود آید. اما هدایایی را که افسردگی، به کمکِ دستی نادیده، از اقیانوسِ عمیق روحم بیرون کشیده و در سواحلِ زندگی‌ام پراکنده کرده است، را از من نگیرید. اگر باید، می‌توانم تاریکی را تحمل کنم. اما بدونِ این هدایا نمی‌توانم زندگی کنم. بدونِ روحم نمی‌توانم زندگی کنم.»



فراتر از دین
دیوید ان، الکینز

@MasomehAbedini🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همین که «هیچ» بودنت را درک کنی، همه چیز در وحدت و یگانگی شروع به تجلی می‌کند. همین که «هیچ» بودنت را درمی‌یابی ، همه‌ی آن‌چه که هویت‌های دروغین است خودبخود محو می‌شوند‌. و آنچه که حقیقی است رخ می‌نماید.




#معصومه_عابديني🦋
@MasomehAbedini
توجه هر کجا باشد ،#انرژی هم همان‌جا است
بنگر که توجه، هوشیاری و انرژی‌ات کجاست؟


🕊

@MasomehAbedini
حقیقتِ راستین بدونِ قیل و‌ قال است، بودن های حقیقی بی‌چشم داشت و بی‌هیاهوی اند، سکوتِ درست به معنای گستردگی حضوری بیشتر است، آنگاه، آن‌ها خموشانه سخن می‌گویند. و آن‌که معنای زندگی را دریافته است، به وصف معنایِ آن نمی‌پردازد، بلکه به تمامیتِ خویشتن وجود آن را می‌زیَد.





#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
سلام بر آن‌هایی که زیبایی‌
خویِ جدایی‌ناپذیرِ از وجودِ آن‌هاست
اما هیچ‌گاه فخرِ آن را
به جان و جهان نفروختند.



#معصومه_عابديني🦋
@MasomehAbedini
برگ‌ریزان ... برگ‌ریزان
با هر وزشِ باد فرو می‌ریزَند
خیال‌هایِ دور و نزدیکم



#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
Audio
بدونِ یار و یاوری
به دنبالِ عشق می‌روم.
بدونِ هیچ مقصد و مقصودی
پیوسته در راهم...
🍂🍃🍁



@MasomehAbedini
فردی که دارای آگاهی فرابُعدی ست ؛
ارتعاشی خلق کننده دارد. و آن را به متصلانِ خویش، سرایت می دهد.
زیرا مضمون و محتوای ذاتی این آگاهی ،
فرازمانی یا دایم در حرکت می باشد.
و جوهره ی آن حرکت ، ترسیمگری و خلقِ خلاقانه و آفرینشگری می‌باشد.



@MasomehAbedini🦋
وقتی همه سرگرمِ تجارت بودند
من به تماشایِ یک سنگ رفته بودم.
من به صدایِ خواهرم آب گوش سپردم
و پایِ صحبت برادرم درخت نشستم.
من دیدن را آموختم و رازِ زیبایی را لمس کردم ...

#کریستین_بوبن


@MasomehAbedini🤍
رویای پروانه شدن
@MasomehAbedini🦋
.

یونگ می‌گوید:
افرادی که احساسِ حقارت می‌کنند، موردِ پذیرش قرار نمی‌گیرند زیرا خودشان را نمی‌پذیرند. اگر می‌خواهید موردِ قدردانی یا محبت قرار بگیرید، خودتان را قدر بدانید، خودتان را دوست داشته باشید، برای خودتان کار درست را انجام دهید، و همه با شما درست رفتار خواهند کرد. به کسانی که می‌گویند "اوه، من خیلی به مردم علاقه دارم، آن‌ها را دوست دارم، اما از خودم متنفرم" پاسخ می‌دهم: "هیچ‌کس نمی‌تواند تو را تحمل کند زیرا بوی طویله‌ات را با خودت می‌آوری. اول برو و طویله‌ات را تمیز کن و سپس ما تو را به عنوانِ یک انسانِ پاک خواهیم پذیرفت. آنگاه اگر چیزی دوست‌داشتنی در تو باشد، تو را دوست خواهیم داشت." این چیزی است که آن‌ها همیشه فراموش می‌کنند، که ناشی از آموزش‌های اشتباه ما است...

ارتباط با مردم یعنی: تشخیصِ اینکه همه‌ی ما یکسان هستیم، همه از مشکلاتِ یکسانی رنج می‌بریم. دیگر منزوی نباشیم بلکه در میان انسان‌ها، انسان باشیم. این، البته، یک دارایی فوق‌العاده است که احساسِ حقارت این زن یا آن مرد را از بین می‌برد. او پذیرفته شده است، او در میان بشریت است، او بر روی خاکی ایستاده است که برای همه موجودات زنده مشترک است. او فقط یک درخت در میان بسیاری از درختان است که موفق به ریشه دواندن شده است. هیچ احساسِ حقارتی وجود ندارد... فقط ذهنِ ما است که چنین احساساتی را ایجاد می‌کند و این فرضِ عظیم و کفرآمیز را ایجاد می‌کند که ما بهتر از اراده درونمان می‌دانیم...

از این روی می‌توان نتیجه گرفت که باید یاد بگیریم دخالتی نکنیم تا آن چیز بتواند کار کند. کاش می‌توانستیم هنرِ دخالت نکردن را یاد بگیریم! ما بیشتر با دخالتِ فکری خودمان را  محدود می‌کنیم، همیشه بهتر می‌دانیم. این سنگ مانع است. کاری که باید در تحلیل انجام دهیم این است که این عقاید آگاهانه را حذف کنیم، به طبیعتِ کمک کنیم تا طبیعت بتواند به روشِ آرامِ خود از طریق نمادهایش، بدونِ دخالتِ ما، کار کند. می‌بینید که این آیین جادویی اکنون کار کرده است. آتش خاموش شده و او به سبک عتیقه واقعی اعتراف می‌کند: "من پاک شده‌ام"، گویی اعتراف می‌کند "من دوباره متولد شده‌ام". از طریقِ پذیرش، نه با قطع کردن آن چیز - که کمکی نمی‌کند - بلکه با پذیرشِ آن، او پاک می‌شود و به دامانِ بشریت بازگردانده می‌شود. و سپس می‌گوید: "در حالی که پرتوهایِ فروزانِ نورِ خورشید بر من فرود می‌آمد، دستانم را به سویِ آسمان بلند کردم." او اکنون روی زمین است و نور می‌تواند بر او فرود آید. وقتی او انسان است، وقتی با بشریت ارتباط برقرار می‌کند، می‌تواند نعمتِ خورشید را که البته یک تجربه‌ی اصیلِ معنوی نیز هست، دریافت کند.

فقط کسانی که واقعاً می‌توانند به اعماقِ وجود خود برسند، می‌توانند انسان باشند. به همین دلیل است که مایستر اکهارت می‌گوید نباید زیاد از گناهانِ خود توبه کرد زیرا ممکن است انسان را از فیض دور کند. انسان فقط زمانی با تجربه‌ای معنوی روبرو می‌شود که کاملاً انسان باشد،  بسیاری از حقایقِ مذهبی قدیمی در اینجا به شکلی بسیار غیرمعمول بیان شده است. به همین دلیل بیمار آن را تشخیص نمی‌دهد و این بسیار مفید است - زیرا در این صورت نمی‌تواند آن را از بین ببرد. این نمونه‌ی زیبایی از یک حقیقت ابدی است که وقتی او آگاه نیست، به سیستم او نفوذ می‌کند و بنابراین می‌تواند کار کند.

~ سی. جی. یونگ، "،
سمینارهای بصیرت، کتاب اول، بخش‌های 1-7، صفحات 135- 136


@MasomehAbedini🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عروسِ سیبان درّه
زنی با دست‌هایِ آفتاب‌سوخته
از زیباییِ بی‌مثالش می‌گوید
ژرفایِ چَشم‌هایش همانی است
که رودها و دریاها بدان می‌ریزند !




#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
#شعرکوتاه



پ ن؛ روستایِ سیبان دره،‌ طبیعتِ بکر و زیبا واقع در کرج - که به  (درّه‌ی پروانه‌ها) نیز مشهور است.
آگاهی در زندگی روزمره، تمرین بی‌وقفه ی حضور و بیداریست، بیداری در ساده‌ترین حالتِ ممکن، یعنی انجامِ کارها اعم از کوچکترینِ آن تا بزرگ‌ترینشان به صورتی کاملا هوشیارانه و آگاهانه و نه به صورتی اتوماتیک وار و همانند ربات عمل کردن، حال آنکه این هوشِ توجه می‌تواند در دنیای مجازی باشد و یا در دنیای واقعیِ زندگیِ فردی ما جریان داشته باشد، آگاهیِ بر آن‌چه که انتشار و به نحوی اشتراک گذاشته می‌شود، آگاهی بر آن‌چه که انجام داده می‌شود. آگاهی بر آن‌چه نوشیده می‌شود و آگاهی بر آن‌چه که انتخاب می‌شود، آگاهی بر آن‌چه بیان می‌شود، بیداریِ هوشیاری یعنی اینکه ما در خوابِ ناآگاهانه‌ی این رویا آگاه هستیم و بر ناهشیاریِ زندگیِ روزمره مان هٌشیارانه هوشیاریم.


#معصومه_عابدینی🦋
@MasomehAbedini
2024/11/20 07:15:07
Back to Top
HTML Embed Code: