This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
جمعه باید تمامِ دغدغه ها را
تا کرد و روی طاقچه ی
بیخیالی گذاشت.
باید غصه ها را مچاله
کرد و از پنجره پرت کرد بیرون.
"جمعه یک گوشه ی دنج میخواهد
با یک فنجان چای داغ ،
و شاد بودن کنار خانواده"
ســـــلام مهربانان
صبحتون به طراوت شبنم
روزگارتـون پـر از عـشق و آرامـش☀️
@M_V_KHATOON
جمعه باید تمامِ دغدغه ها را
تا کرد و روی طاقچه ی
بیخیالی گذاشت.
باید غصه ها را مچاله
کرد و از پنجره پرت کرد بیرون.
"جمعه یک گوشه ی دنج میخواهد
با یک فنجان چای داغ ،
و شاد بودن کنار خانواده"
ســـــلام مهربانان
صبحتون به طراوت شبنم
روزگارتـون پـر از عـشق و آرامـش☀️
@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
"جمعه" روزی نیست که فقط بخواهیم به شب برسانیم و تمامش کنیم؛
جمعه روز "دوست داشتن" و
"دوست داشته شدن" است!
همان روزی که باید تمام کاستیهایِ هفته را برای آنکه "دوستش داریم" جبران کنیم...
جمعههایمان را هدر ندهیم،
حیف است، عشق را خوش نمیآید...
خدا را هم...
#سیدعلی_صالحی
روزتون شاد و قشنگ☀️
حال دلتون خوب خوب
@M_V_KHATOON
"جمعه" روزی نیست که فقط بخواهیم به شب برسانیم و تمامش کنیم؛
جمعه روز "دوست داشتن" و
"دوست داشته شدن" است!
همان روزی که باید تمام کاستیهایِ هفته را برای آنکه "دوستش داریم" جبران کنیم...
جمعههایمان را هدر ندهیم،
حیف است، عشق را خوش نمیآید...
خدا را هم...
#سیدعلی_صالحی
روزتون شاد و قشنگ☀️
حال دلتون خوب خوب
@M_V_KHATOON
.
جمعه ها دلم را بر میدارم
...و تنها با خیالی آبی وُ آرام
- میزنم به کوچهی خاکئ خاطره....
حوصله میکنم سلانه آمدنت را
از سنگپلّههای پای کوه !
گوش میسپارم
به ترنم ِ گنجشکهای بیقرار
که بال میگیرند
- از شانهی بید ِ پیر ِ کنار ِ رودخانهی تشنهی راه سپردن....
آماده میشوم
- درد وُ دلهای صمیمی ِ چشمهایمان را...
آه ؛ که چقدر زود بار قافیه میبندم
" غزل ِ خدا حافظی " را
تا نیآیم به نگاه ِ هیچ عابری
که از پس ِ اینهمه سال
سکوت ِ تلخام را از فراقی حس نکرد !
چه اگر خود را
با تمام ِ خاطرات در تو
در قریه جا گذاشتم ....
جمعه ها
همدل ِ یک تکه ابر میشود
- چشمهایم !
به غروبگاهی که میخواهی
دل کندن از ترا
مثل ِ از سالها دوری
به تداعی وُ تکرار تجربه میکند.
#گویا_فیروزکوهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
جمعه ها دلم را بر میدارم
...و تنها با خیالی آبی وُ آرام
- میزنم به کوچهی خاکئ خاطره....
حوصله میکنم سلانه آمدنت را
از سنگپلّههای پای کوه !
گوش میسپارم
به ترنم ِ گنجشکهای بیقرار
که بال میگیرند
- از شانهی بید ِ پیر ِ کنار ِ رودخانهی تشنهی راه سپردن....
آماده میشوم
- درد وُ دلهای صمیمی ِ چشمهایمان را...
آه ؛ که چقدر زود بار قافیه میبندم
" غزل ِ خدا حافظی " را
تا نیآیم به نگاه ِ هیچ عابری
که از پس ِ اینهمه سال
سکوت ِ تلخام را از فراقی حس نکرد !
چه اگر خود را
با تمام ِ خاطرات در تو
در قریه جا گذاشتم ....
جمعه ها
همدل ِ یک تکه ابر میشود
- چشمهایم !
به غروبگاهی که میخواهی
دل کندن از ترا
مثل ِ از سالها دوری
به تداعی وُ تکرار تجربه میکند.
#گویا_فیروزکوهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
اگر دوست مني كمكم كن تا از
پيشت بروم ،
اگر يار مني كمكم كن تا از تو شفا يابم ..
اگر مي دانستم كه عشق خطر دارد
دل نمي دادم ..!
اگرمي دانستم كه دريا عميق است
دل نمي زدم ..!
و اگر پايان را مي دانستم
آغاز نمي كردم ...!
#نزار_قبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
اگر دوست مني كمكم كن تا از
پيشت بروم ،
اگر يار مني كمكم كن تا از تو شفا يابم ..
اگر مي دانستم كه عشق خطر دارد
دل نمي دادم ..!
اگرمي دانستم كه دريا عميق است
دل نمي زدم ..!
و اگر پايان را مي دانستم
آغاز نمي كردم ...!
#نزار_قبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
با تو بودن چقدر خوب است؛
و صدای تو وقتی میخوانی ام،
مثل عطر خاک باران خورده،
مثل لمس دکمه ی پیراهنت در تاریکی،
مثل فکر بوسه ات،
هوس انگیز!
با تو بودن چقدر خوب است!
آنقدر که مسافر خواهم شد
اگر تمام جاده ها به سویِ تو
یک طرفه باشد!
#حامد_نیازی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
با تو بودن چقدر خوب است؛
و صدای تو وقتی میخوانی ام،
مثل عطر خاک باران خورده،
مثل لمس دکمه ی پیراهنت در تاریکی،
مثل فکر بوسه ات،
هوس انگیز!
با تو بودن چقدر خوب است!
آنقدر که مسافر خواهم شد
اگر تمام جاده ها به سویِ تو
یک طرفه باشد!
#حامد_نیازی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
مهم ترین درسی که از مادربزرگم آموختم این بود:
اگر می خواهی چیزی را نابود کنی،
اگر می خواهی صدمه و آسیبی به چیزی برسانی،
کافی است آن را محدود کنی،
کافی است آن را محصور کنی.
آن وقت می بینی که خود به خود خشک می شود،
پژمرده می شود و می میرد...!
#الیف_شافاک
📚شیر سیاه
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
مهم ترین درسی که از مادربزرگم آموختم این بود:
اگر می خواهی چیزی را نابود کنی،
اگر می خواهی صدمه و آسیبی به چیزی برسانی،
کافی است آن را محدود کنی،
کافی است آن را محصور کنی.
آن وقت می بینی که خود به خود خشک می شود،
پژمرده می شود و می میرد...!
#الیف_شافاک
📚شیر سیاه
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
هر واژه ای
وقتی به گوش می رسد از جانب شما
موسيقی و ترانه و آهنگ می شود
هر نغمه ای ، از پيله چون درآيد
پروانه ای شکفته و خوش رنگ می شود
با چشمهایتان، جنگل ها را گسترديد
با دستهايتان ، درياها را آورديد
با آن که ما شما را، کم ديده ايم
اما برايتان دلمان تنگ می شود ...
#عمران_صلاحی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
هر واژه ای
وقتی به گوش می رسد از جانب شما
موسيقی و ترانه و آهنگ می شود
هر نغمه ای ، از پيله چون درآيد
پروانه ای شکفته و خوش رنگ می شود
با چشمهایتان، جنگل ها را گسترديد
با دستهايتان ، درياها را آورديد
با آن که ما شما را، کم ديده ايم
اما برايتان دلمان تنگ می شود ...
#عمران_صلاحی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
عزيز دلم،
میدانى سيم آخر چيست؟
همه خيال میكنند كه سيم آخر ساز است.
حتی يك نوازنده بیسواد
روی صحنه زد به سيم آخر تارش گفت:
اين هم سيم آخر!
اما سيم آخر يعنی وقتی ميرفتند قمار،
سكه زرشان را كه میباختند،
جيبشان را ميگشتند،
آخرين سكه سيم را هم به قمار ميزدند.
ميزدند به سيم آخر،
به اميد بردن همه هستی،
يا به باد دادن آخرين سكه نيستى.
#عباس_معروفی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
عزيز دلم،
میدانى سيم آخر چيست؟
همه خيال میكنند كه سيم آخر ساز است.
حتی يك نوازنده بیسواد
روی صحنه زد به سيم آخر تارش گفت:
اين هم سيم آخر!
اما سيم آخر يعنی وقتی ميرفتند قمار،
سكه زرشان را كه میباختند،
جيبشان را ميگشتند،
آخرين سكه سيم را هم به قمار ميزدند.
ميزدند به سيم آخر،
به اميد بردن همه هستی،
يا به باد دادن آخرين سكه نيستى.
#عباس_معروفی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
▫️
به این آرامش غمناک عادت کردهام دیگر
به اغوایی از این گونه به طغیان برمی انگیزم
نگاهت راه صد صنعان به یک جولان تواند زد
که باشم من که با این غول زیبایی درآویزم؟
#حسین_منزوی
@M_V_KHATOON
به این آرامش غمناک عادت کردهام دیگر
به اغوایی از این گونه به طغیان برمی انگیزم
نگاهت راه صد صنعان به یک جولان تواند زد
که باشم من که با این غول زیبایی درآویزم؟
#حسین_منزوی
@M_V_KHATOON