This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
زندگی شبیه فصل است
هیچ فصلی همیشگی نیست
در زندگی نیز روزهایی برای
کاشت ، داشت ، استراحت
و تجدید حیات وجود دارد
زمستان تا ابد طول نمی‌کشد
اگر امروز مشکلاتی دارید
بدانید که بهار هم در پیش است.
سلام ، صبحتون دل انگیز☀️
یه روز خوب یه حس خوب
یه تن سالم آرزوے قلبے من براى شمــــاا
@M_V_KHATOON
زندگی شبیه فصل است
هیچ فصلی همیشگی نیست
در زندگی نیز روزهایی برای
کاشت ، داشت ، استراحت
و تجدید حیات وجود دارد
زمستان تا ابد طول نمی‌کشد
اگر امروز مشکلاتی دارید
بدانید که بهار هم در پیش است.
سلام ، صبحتون دل انگیز☀️
یه روز خوب یه حس خوب
یه تن سالم آرزوے قلبے من براى شمــــاا
@M_V_KHATOON
▫️
باید که ز انفاس سحر مست شویم
باید همگی عاشق یکدست شویم
صبحی دگر است و عاشقی باید کرد
از عطر خدا واله و سرمست شویم
#مرتضی_شاکری
امروز و هر روزتون سرشار از انرژی مثبت
روز و روزگارتون بر وفق مراد ☀️
@M_V_KHATOON
باید که ز انفاس سحر مست شویم
باید همگی عاشق یکدست شویم
صبحی دگر است و عاشقی باید کرد
از عطر خدا واله و سرمست شویم
#مرتضی_شاکری
امروز و هر روزتون سرشار از انرژی مثبت
روز و روزگارتون بر وفق مراد ☀️
@M_V_KHATOON
.
چه زیباست كه چون صبح،
پیام ظفر آریم
گل سرخ، گل نور،
ز باغ سحر آریم
چه زیباست، چو خورشید،
دُرافشان و درخشان
ز آفاقِ پر از نور،
جهان را خبر آریم.
همان‌گونه كه خورشید،
بر اورنگ زر آید؛
خرد را بستاییم و،
بر اورنگِ زر آریم
چه زیباست، كه با مهر،
دل از كینه بشوییم.
چه نیكوست كه با عشق،
گل از خار برآریم.
گذرگاهِ زمان را،
سرافراز بپوییم.
شب تارِ جهان را
فروغ از هنر آریم.
اگر تیغ ببارند، جز از «مهر» نگوییم
وگر تلخ بگویند، سخن از شكر آریم.
بیایید،
بیایید،
ازین عالم تاریک
دل‌افروزتر از صبح،
جهانی دگر آریم!
#فریدون_مشیری
📚آواز آن پرونده غمگین
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
چه زیباست كه چون صبح،
پیام ظفر آریم
گل سرخ، گل نور،
ز باغ سحر آریم
چه زیباست، چو خورشید،
دُرافشان و درخشان
ز آفاقِ پر از نور،
جهان را خبر آریم.
همان‌گونه كه خورشید،
بر اورنگ زر آید؛
خرد را بستاییم و،
بر اورنگِ زر آریم
چه زیباست، كه با مهر،
دل از كینه بشوییم.
چه نیكوست كه با عشق،
گل از خار برآریم.
گذرگاهِ زمان را،
سرافراز بپوییم.
شب تارِ جهان را
فروغ از هنر آریم.
اگر تیغ ببارند، جز از «مهر» نگوییم
وگر تلخ بگویند، سخن از شكر آریم.
بیایید،
بیایید،
ازین عالم تاریک
دل‌افروزتر از صبح،
جهانی دگر آریم!
#فریدون_مشیری
📚آواز آن پرونده غمگین
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
می باری ای باران و می شویی زمین را
اما نمی شویی دل اندوهگین را
رگباری و سیلی ولی دانم که هرگز
آبی بر آتش نیستی ، جان حزین را
سنگین ترینی ، بی شک اما اندکی نیز
تسکین نخواهی داد ، این غمگین ترین را
باران دیگر باید و از ابر دیگر
تا شوید از دل های ما ، این خشم و کین را
بارانی از شمشیر و آن گه سیلی از خون
سیلی که خواهد کَند ، بیخ ظالمین را
سیلی که خواهد بُرد از ذهن چلیپا
یاد یهودا را و شام واپسین را
آن گونه بارانی که خواهد شست با خون ،
ناچار ، خون ناحق ِ آن نازنین را
آری همان باران که خواهد داشت در پی
آفاق آبی ، و آفتاب راستین را..
#حسین_منزوی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
می باری ای باران و می شویی زمین را
اما نمی شویی دل اندوهگین را
رگباری و سیلی ولی دانم که هرگز
آبی بر آتش نیستی ، جان حزین را
سنگین ترینی ، بی شک اما اندکی نیز
تسکین نخواهی داد ، این غمگین ترین را
باران دیگر باید و از ابر دیگر
تا شوید از دل های ما ، این خشم و کین را
بارانی از شمشیر و آن گه سیلی از خون
سیلی که خواهد کَند ، بیخ ظالمین را
سیلی که خواهد بُرد از ذهن چلیپا
یاد یهودا را و شام واپسین را
آن گونه بارانی که خواهد شست با خون ،
ناچار ، خون ناحق ِ آن نازنین را
آری همان باران که خواهد داشت در پی
آفاق آبی ، و آفتاب راستین را..
#حسین_منزوی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
.
ای در دل من میل و تمنا همه تو
و اندر سر من مایه‌ی سودا همه تو
هر چند به روی کار درمی‌نگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو
#مولانای_جاان
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
ای در دل من میل و تمنا همه تو
و اندر سر من مایه‌ی سودا همه تو
هر چند به روی کار درمی‌نگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو
#مولانای_جاان
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
ڪَه نمڪ ریزد به‌خم، ڪَه بشڪند پیمانه را
محتسب تا چند در شور آورد میخانه را
هرڪجا شبها زسوز خویش ڪَفتم شمه‌اے
شمع را بڪَداختم، آتش زدم پروانه را
#هلالی_جغتایی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
ڪَه نمڪ ریزد به‌خم، ڪَه بشڪند پیمانه را
محتسب تا چند در شور آورد میخانه را
هرڪجا شبها زسوز خویش ڪَفتم شمه‌اے
شمع را بڪَداختم، آتش زدم پروانه را
#هلالی_جغتایی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
ڪَفتی چہ ڪسی؟ در چہ خیالی؟ بہ ڪجایی؟
بی تاب توأم، محو توأم، خانہ خرابم ...
#بیدل_دهلوی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
ڪَفتی چہ ڪسی؟ در چہ خیالی؟ بہ ڪجایی؟
بی تاب توأم، محو توأم، خانہ خرابم ...
#بیدل_دهلوی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
جان من سنگدلی ،دل به تو دادن غلط است !
بر سر راه تو چون خاک فتادن غلط است
#وحشی_بافقی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
جان من سنگدلی ،دل به تو دادن غلط است !
بر سر راه تو چون خاک فتادن غلط است
#وحشی_بافقی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
▫️
هر کسی دیده مرا ،
شاعر مجنون خوانده ...
تو بگو :
لیلیِ دیوانه شدن را بلدی..؟
#علی_لنگرودی
@M_V_KHATOON
هر کسی دیده مرا ،
شاعر مجنون خوانده ...
تو بگو :
لیلیِ دیوانه شدن را بلدی..؟
#علی_لنگرودی
@M_V_KHATOON
.
"دوستت دارم" را در دستانم می‌چرخانم،
از این دست به آن دست.
پس چرا هر وقت می‌خواهم
به دستت بدهم نیستی ؟
چرا اینجا نیستی تا
"دوستت دارم" را از جنس خاک کنم،
از جنس تنم
و با بوسه بپوشانمش بر تنت؟
بگذار "دوستت دارم" را از جنس نگاه کنم،
از جنس چشمانم
و تا صبح به نفسهای تو بدوزم ...
#عباس_معروفی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
"دوستت دارم" را در دستانم می‌چرخانم،
از این دست به آن دست.
پس چرا هر وقت می‌خواهم
به دستت بدهم نیستی ؟
چرا اینجا نیستی تا
"دوستت دارم" را از جنس خاک کنم،
از جنس تنم
و با بوسه بپوشانمش بر تنت؟
بگذار "دوستت دارم" را از جنس نگاه کنم،
از جنس چشمانم
و تا صبح به نفسهای تو بدوزم ...
#عباس_معروفی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
باغ شکوفه‌ها که ریخت
پر از شکوفه ی خون باغ مهربانی شد
پر از کبوتر پیر:
میان باغی بالی شکست و باد گریست...
پرنده های اسیر!
میان رودی ماه اسیر می‌خشکید
کبوتری در باد:
میان دشتی رودی به ریگزار نشست
میان پنجره‌هایی زنان تنهایی
گرییدند
باغ شکوفه‌ها که ریخت...
#م_آزاد (محمد مشرف آزاد تهرانی)
📚دیار شب ،۱۳۳۴
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
باغ شکوفه‌ها که ریخت
پر از شکوفه ی خون باغ مهربانی شد
پر از کبوتر پیر:
میان باغی بالی شکست و باد گریست...
پرنده های اسیر!
میان رودی ماه اسیر می‌خشکید
کبوتری در باد:
میان دشتی رودی به ریگزار نشست
میان پنجره‌هایی زنان تنهایی
گرییدند
باغ شکوفه‌ها که ریخت...
#م_آزاد (محمد مشرف آزاد تهرانی)
📚دیار شب ،۱۳۳۴
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──