Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️

سپاس خداوندی را
که لایق زمین دانست ما را

سلام به مهری که در دلهایمان جاریست
سلام به امید ،
آینده ، امروز ، دیروز ، فردا
سلام به تو
که از روح خدایی و برای بهشتی زیستن به این زمین آمدی
سلام به عشق ،
سلام به صفا و صداقت ، به بی ریایی و به هر آدم خوبی که ترجمه و تعریف دوستی را به نیکی ، به زیبایی ، به خدای گونگی در زندگی رسم کرده
سلام به زندگی...

و سلام به شما دوستان گلم
صبحتـون بخیر☀️
   


@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️

چیزی نمانده ‌‌...
به آوازهای بی قرارِ باد و رقصِ دلبرانه ی برگ ،
به دل کندن چنار ها
از برگ های پهنِ پنج پری...
به هزار رنگ شدن روزگار و تجلی دوباره ی بهار‌‌‌...
به عطر و بویِ به های لبِ طاقچه و دانه های قرمز انار
به قدم زدن های عاشقانه و خش خش برگ
به خلق شاعرانه های قشنگ ...
چیزی نمانده است
تا ظهور عشق،
تا حضور حضرت پاییز...


#آذین_قانع
روز اول هفته بر شما خوش
پاینده باشید☀️



@M_V_KHATOON
.

گفتم: سلام!
آمده‌ام تا دوباره بنویسمت
و هیزم کلمه ریختم آنجا

گفتم: می‌خواهم بدانم نون نامت
چه گونه بر تنور حس امروزم می‌چسبد
و‌ امروز نبضم
چه انفجاری خواهد داشت
وقتی بگویم دوستت دارم...

می‌خواهم دوباره بچینمت
ای میوهٔ رسیدهٔ کامل
ای اتفاق هر نفس افتادنی
ای گوشت شیرین خالص تابستان

می‌خواهم دوباره بخوانمت
تا دوباره خواندنت را
پرندگان مهاجر ترانهٔ اشتیاق وطن کنند
و آسمان غروب پاییزی
یکسره کهکشانی از ترانه و پرواز شود.




#منوچهر_آتشی


‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.

گاه آرزو می‌کنم قایقی باشم برای تو
تا ببرمت به آن جا که می‌خواهی .
قایقی توانا
به تحمل باری که بردوش داری ،
قایقی که هیچ‌گاه واژگون نشود
به هر اندازه که ناآرام باشی
یا دریایی که در آن می‌رانی متلاطم باشد




#مارگوت_بیگل


‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.

طوری دوستت خواهم داشت
که یک معنای جدید برایش خلق شود!
جوری عاشقت خواهم بود
که حتی شاعران در بیانش جا بمانند!
و گونه‌ای با تو زندگی خواهم کرد
که خدا هر لحظه برایمان کِل بکشد!
فقط بگو از کجا شروع کنیم؟
از اینجا که تو نفس بکشی و من با صدایش، برایت، بمیرم خوب است؟




#حامد_نیازی


‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
‍ .

من از هزاره ی واماندگی
از دهلیز هزار توی خودیت
از کلافگی پیله ی درهم تنیده ی کسالت
پروانه ای شدم تا در سراپرده ی چشمانت
به باورِ فردا شدن ایمان بیاورم
با بیعتی به رنگ آسمان
در گستره ی پیوندی ناگسستنی
مرا در باورت بنشان و
هرچه غیرِ باوراست بستان
که مرا با تو پیوندی ست
تا امتداد بودنم
تا امتداد بودنت…




#هلامان_اشکوری


‌‌‌‌✤┅┄𝓜‌‌‌‌ ⃝༺༅═┅──
.

کسی برایم قهوه بریزد
کسی که فال مرا می داند
کسی که حال مرا می فهمد
و قصه بگوید برایم
هزار و یک بار
تا از سرم بپرد این خواب
که هزار سال است نمی گذارد
تو را برای یک بار هم که شده ببینم




#کامران_رسول_زاده


‌‌‌‌✤┅┄𝓜‌‌‌‌ ⃝༺༅═┅──
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️

دست‌هایت،
بویِ پاییز می‌دهد
به وقتِ شهریور
شاید از چیدنِ انار می‌آیی؛
شاید از کوچه‌هایِ دلتنگی
شاید از بغضِ کالِ خرمالو
شاید از فصلِ انتظار می‌آیی؛
چشم‌هایت،
رنگِ پاییز می‌‌‌شود
به وقتِ شهریور

در نگاهت چیزهایی هست
مثلِ رازِ یک جنگل
مثلِ خوابِ یک کودک
مثلِ عطرِ بابونه
مثلِ رقصِ پروانه
شاید از پیله‌های بی‌قرار می‌آیی؛
شوقِ ماندن،
در نگاهت نیست

می‌دانم؛
گویی از جاده‌‌های پُر غبار می‌آیی ...
من دلم بهار می‌خواست
اما؛ دست‌هایت،
بوی پاییز می‌دهد
به وقتِ شهریور ...


#میرمحمد_شهیدی


@M_V_KHATOON
▫️

هر کجا هستی
به بلندای نگاهت
یاد من باش

پر بهانه ، شبیه باران
یا نسیم اردیبهشت
در انگشتان شکوفه‌های شبانگاهی

مرا با تپش‌های منظم عشق
چون روئیدن گلهای معطر
بی‌هیچ واژه‌ای نفس بکش

گاهی خواب مرا ببین
«این سکوت مرا نشنیده نگیر»


#نسیم_دادستان


@M_V_KHATOON
▫️

زندگی سوختن است،
سوختن دل
در کنارِ نهر آبِ روزگار ...


#علی_حیدری


@M_V_KHATOON
.

ما دهاتی بودیم
گرگ داشتیم ولی گرگ نبودیم
همه رنگ داشتیم
ولی یک رنگ بودیم
شهر بازی نداشتیم
اما یک شهر، بازی داشتیم
کسر داشتیم اما کم نمی‌گذاشتیم
آری...
ما دهاتی بودیم
کتابخانه نداشتیم اما
اما خانه ی مان همیشه بوی عشق می‌داد




#ایلیانوروزی


‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.

چه کوتاه ‌بود 
پیاده‌روی‌های ما
با بازویی پیچیده به‌بازوی ‌تو 
با تو که مجبور بودی قدم‌های‌ات را کوتاه‌تر برداری 
تا با گام‌های من منطبق‌ کنی
ما خیابان‌ها و کوچه‌‌ پس‌کوچه‌ها را
با هم این‌چنین طی‌ کردیم
در حالی‌که از هزاران واقعیتِ زنده‌گی سخن می‌گفتیم
مدام من از تو درس‌ِ زنده‌گی می‌گرفتم 
از تو که دوراندیش بودی 
من اما خیال‌پردازی گیج بودم
که قوه‌ی ادراک‌ام درست عمل نمی‌کرد
و بینِ بودن و حضور 
دچارِ اشتباه می‌شدم
حالا تنها شده‌ام و 
در هر خیابان و هر قدمی که برمی‌دارم
احساسِ پوچی می‌کنم




#رزا_استافیرا


‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.

زنی ، میان تنِ خسته‌اش
تمام تارها را خاطره کرده است
دل  به کدام دریا بزند
در نمایش ایستادگی؟
رخ به رخِ موج‌های متلاطم
که نوازشگرانه ، دل صخره‌ها را
به بازی گرفته‌اند
شاعرانه شنا کن
در حریم نا امن زمانه
زیباتر از مستی احساس
و قلبی که سراسر معجزه است
مرواریدی نمی‌یابی




#مرضیه_بازرگانی_گلپر
                                       
                      
‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.

دلم پیش توست
و امروز بیشتر از همیشه
حاضرم بهترین داشته هایم را
بدهم تا بتوانم تو را با تمام غمم ببوسم،
بیشتر از هر چیز دلم میخواست ، می توانستم
تمام روحم را در چشمانم بگذارم و
تا هنگام مرگم به تو نگاه کنم...




#آلبر_کامو


‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
2024/11/06 00:44:15
Back to Top
HTML Embed Code: