.
از عهد ِآدم
تا من که هر دم
غم بر سر ِغم می گذارم
آن غمگسار ِغمگساران را به جان خواندیم
وز راه و بیراه
عاشق وش از قرنی به قرنی سوی او راندیم
وان آرزوانگیز ِ عیار
هر روز صبری بیش میخواهد ز عاشق
دیدار را جان پیش میخواهد ز عاشق
وانگه که رویی مینماید
یا چشم و ابرویی پریوار
باز نمیدانند
نقشش نمیخوانند
#هوشنگ_ابتهاج
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
از عهد ِآدم
تا من که هر دم
غم بر سر ِغم می گذارم
آن غمگسار ِغمگساران را به جان خواندیم
وز راه و بیراه
عاشق وش از قرنی به قرنی سوی او راندیم
وان آرزوانگیز ِ عیار
هر روز صبری بیش میخواهد ز عاشق
دیدار را جان پیش میخواهد ز عاشق
وانگه که رویی مینماید
یا چشم و ابرویی پریوار
باز نمیدانند
نقشش نمیخوانند
#هوشنگ_ابتهاج
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
تمام غصه ها از همان جایی
شروع می شود که:
ترازو بر میداری و میفتی به جان
دوست داشتنت
اندازه میگیری
حساب و کتاب میکنی
مقایسه میکنی …
#عباس_معروفی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
تمام غصه ها از همان جایی
شروع می شود که:
ترازو بر میداری و میفتی به جان
دوست داشتنت
اندازه میگیری
حساب و کتاب میکنی
مقایسه میکنی …
#عباس_معروفی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
▫️
والبته با کمی تاخیر
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت
نوزدهم مرداد، سالروز درگذشت #هوشنگ_ابتهاج (ه.الف.سایه) است.
یادش گرامی🥀🖤
@M_V_KHATOON
والبته با کمی تاخیر
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت
نوزدهم مرداد، سالروز درگذشت #هوشنگ_ابتهاج (ه.الف.سایه) است.
یادش گرامی🥀🖤
@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
در این سرای بی کسی، کسی به در نمی زند
به دشت پُر ملالِ ما پرنده پَر نمی زند
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی زند
نشسته ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار
دریغ کز شبی چنین، سپیده سر نمی زند
گذرگهی ست پُر ستم، که اندر او به غیرِ غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند!
دلِ خرابِ من دگر خراب تر نمی شود
که خنجرِ غمت ازین خراب تر نمی زند!
چه چشمِ پاسخ است ازین دریچه های بسته ات؟
برو که هیچ کس ندا به گوشِ کر نمی زند!
نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درختِ تر کسی تبر نمی زند...
#امیر_هوشنگ_ابتهاج
روحت قرین آرامش؛ افتخار ایران زمین
@M_V_KHATOON
در این سرای بی کسی، کسی به در نمی زند
به دشت پُر ملالِ ما پرنده پَر نمی زند
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی زند
نشسته ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار
دریغ کز شبی چنین، سپیده سر نمی زند
گذرگهی ست پُر ستم، که اندر او به غیرِ غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند!
دلِ خرابِ من دگر خراب تر نمی شود
که خنجرِ غمت ازین خراب تر نمی زند!
چه چشمِ پاسخ است ازین دریچه های بسته ات؟
برو که هیچ کس ندا به گوشِ کر نمی زند!
نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درختِ تر کسی تبر نمی زند...
#امیر_هوشنگ_ابتهاج
روحت قرین آرامش؛ افتخار ایران زمین
@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
شـبانـه های مـرا میشود سحر باشی؟
و میشود که از این نیز خوبتر باشی؟
ببین چه دل خوشی ساده ای: همینم بس
که یاد من به هر اندازه مختصر باشی...
#محمدعلى_بهمنی
@M_V_KHATOON
شـبانـه های مـرا میشود سحر باشی؟
و میشود که از این نیز خوبتر باشی؟
ببین چه دل خوشی ساده ای: همینم بس
که یاد من به هر اندازه مختصر باشی...
#محمدعلى_بهمنی
@M_V_KHATOON
.
چنان بوصل تو میلیست خاطر مارا
که دل بصحبت یوسف کشد زلیخا را
بیابیا که بشب چون چراغ درخوردست
بروز شمع جمال تو مجلس مارا
ترا بصحبت ماهیچ رغبتی باشد
اگر بود بنمک احتیاج حلوا را
زخاک درگهت ابرام دور می دارم
که آب درنفزاید ز سیل دریا را
بوصف حسنت اگر دم نمی زنم شاید
که نیست حاجت مشاطه روی زیبا را
جفا و ناز بیکبارگی مکن امروز
ذخیره کن قدری زین متاع فردا را
زلعل خود شکری، من گشاده می گویم،
بده وگرنه میان بسته ایم یغما را
مرا ز لعل تویک بوسه آرزو کردن
سزد که عرصه فراخست مر تمنا را
زجام عشق تو مستم چنانکه بررویت
بوقت بوسه فراموش می کنم جا را
بوصل خویشم دی وعده کرده ای و امروز
چنین غزل زرهی بس بود تقاضا را
زبهر تاج وصال تو سیف فرغانی
شب فراق نخواهد دواج دیبا را
#سیف_فرغانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
چنان بوصل تو میلیست خاطر مارا
که دل بصحبت یوسف کشد زلیخا را
بیابیا که بشب چون چراغ درخوردست
بروز شمع جمال تو مجلس مارا
ترا بصحبت ماهیچ رغبتی باشد
اگر بود بنمک احتیاج حلوا را
زخاک درگهت ابرام دور می دارم
که آب درنفزاید ز سیل دریا را
بوصف حسنت اگر دم نمی زنم شاید
که نیست حاجت مشاطه روی زیبا را
جفا و ناز بیکبارگی مکن امروز
ذخیره کن قدری زین متاع فردا را
زلعل خود شکری، من گشاده می گویم،
بده وگرنه میان بسته ایم یغما را
مرا ز لعل تویک بوسه آرزو کردن
سزد که عرصه فراخست مر تمنا را
زجام عشق تو مستم چنانکه بررویت
بوقت بوسه فراموش می کنم جا را
بوصل خویشم دی وعده کرده ای و امروز
چنین غزل زرهی بس بود تقاضا را
زبهر تاج وصال تو سیف فرغانی
شب فراق نخواهد دواج دیبا را
#سیف_فرغانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
آیینۀ عبرت است بنگر
تاریخ ستمگرانِ پیشین
هر آمده رفتنیست ناچار
وندر پیاش آفرین و نفرین
نفرین یا آفرین؟ چه خواهی؟
امروز به دست توست، بگزین!
#هوشنگ_ابتهاج
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
آیینۀ عبرت است بنگر
تاریخ ستمگرانِ پیشین
هر آمده رفتنیست ناچار
وندر پیاش آفرین و نفرین
نفرین یا آفرین؟ چه خواهی؟
امروز به دست توست، بگزین!
#هوشنگ_ابتهاج
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
منم که خط غلامی دهم به نیم سلام
دل من است که قانع شود به یک پیغام
کنون که گردش ایام را ثباتی نیست
همان خوشست که در عشق بگذرد ایام
#ملک_الشعرای_بهار
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
منم که خط غلامی دهم به نیم سلام
دل من است که قانع شود به یک پیغام
کنون که گردش ایام را ثباتی نیست
همان خوشست که در عشق بگذرد ایام
#ملک_الشعرای_بهار
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
حڪمِ عاشقے دیوانه همچون مثل من
تا ابد زندانیِ آغوشِ یاریست مثل تو
#نیلوفر_شجاعی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
حڪمِ عاشقے دیوانه همچون مثل من
تا ابد زندانیِ آغوشِ یاریست مثل تو
#نیلوفر_شجاعی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
شوق میگوید ڪه آسان نیست بی او زیستن
صبر میگوید ڪه باکی نیست، گو دشوار باش
#وحشی_بافقی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
شوق میگوید ڪه آسان نیست بی او زیستن
صبر میگوید ڪه باکی نیست، گو دشوار باش
#وحشی_بافقی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
هرشب بہ دوست داشتنت سجدہ میڪنم
این دین تازہ ایست ڪہ پیغمبرش تویی
#فرامرز_عرب_عامری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
هرشب بہ دوست داشتنت سجدہ میڪنم
این دین تازہ ایست ڪہ پیغمبرش تویی
#فرامرز_عرب_عامری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
شب اگر باشد و مِی باشد و من باشم و تو
به دو عالم ندهم گوشهی تنهایی را...
#حسین_منزوی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
شب اگر باشد و مِی باشد و من باشم و تو
به دو عالم ندهم گوشهی تنهایی را...
#حسین_منزوی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──