This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
یکباره پیر شدم
در آینه نگاه کردم
آینه هم پیر شده بود
آنوقت کودکی را به یاد آوردم
در آن زمان سالخورده و فرتوت بودم
آینه از شعف خندید
#سهراب_شهید_ثالث
به مناسبت زادروز سهراب شهیدثالث
(7 تیر 1323 تهران
10 تیر 1377 شیکاگو)
تصویر شهید ثالث و شعر ، هر دو مربوط به سال ۱۹۹۶ و اواخر زندگی وی هستند.
@M_V_KHATOON
یکباره پیر شدم
در آینه نگاه کردم
آینه هم پیر شده بود
آنوقت کودکی را به یاد آوردم
در آن زمان سالخورده و فرتوت بودم
آینه از شعف خندید
#سهراب_شهید_ثالث
به مناسبت زادروز سهراب شهیدثالث
(7 تیر 1323 تهران
10 تیر 1377 شیکاگو)
تصویر شهید ثالث و شعر ، هر دو مربوط به سال ۱۹۹۶ و اواخر زندگی وی هستند.
@M_V_KHATOON
.
آنچنان خسته ام که خواهم خوابید
هزاران شب و هزاران روز
آنچنان خسته ام که خواهم خوابید
بدون هیچ بستر و بدون هیچ رواندازی.
بی کوچکترین اهمیتی برای جای خواب
تنها می خوابم و می خوابم.
بگذار بگویند او زنی ست
که می خوابد و هرگز بیدار نخواهد شد.
#سهراب_شهید_ثالث
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
آنچنان خسته ام که خواهم خوابید
هزاران شب و هزاران روز
آنچنان خسته ام که خواهم خوابید
بدون هیچ بستر و بدون هیچ رواندازی.
بی کوچکترین اهمیتی برای جای خواب
تنها می خوابم و می خوابم.
بگذار بگویند او زنی ست
که می خوابد و هرگز بیدار نخواهد شد.
#سهراب_شهید_ثالث
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
.
سال ها بعددر حالی که ...
موهای معشوقه ات را ...
نوازش می کنی
یک آن مرا به یاد میاوری ..
لرزشی در انگشتانت
نفسی عمیق...
و دوباره
به نوازش ادامه میدهی ..
بعضی ها را
می توانی ترک کنی
اما فراموش نه ...
#پریسا_زابلی_پور
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
سال ها بعددر حالی که ...
موهای معشوقه ات را ...
نوازش می کنی
یک آن مرا به یاد میاوری ..
لرزشی در انگشتانت
نفسی عمیق...
و دوباره
به نوازش ادامه میدهی ..
بعضی ها را
می توانی ترک کنی
اما فراموش نه ...
#پریسا_زابلی_پور
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
اندوه را میتکانَد از یقۀ پیراهنم
انگشتانی که جمعیّتِ یاری است
بهگاهِ تنهایی
در تو نگاه میکنم،
شعر فراموشم میشود
ای ابر بردبار
که آسمان اتاق را به حرکت درمیآوری
و چون قصیدهای بلند بر من فرود میآیی!
لبخندت عفو عمومی است
بر گناهانِ من
طعم دهانت را
در جیبهایم بریز
میخواهم به دیدنِ ماهیها که رفتم،
دستِخالی نباشم
#جواد_گنجعلی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
اندوه را میتکانَد از یقۀ پیراهنم
انگشتانی که جمعیّتِ یاری است
بهگاهِ تنهایی
در تو نگاه میکنم،
شعر فراموشم میشود
ای ابر بردبار
که آسمان اتاق را به حرکت درمیآوری
و چون قصیدهای بلند بر من فرود میآیی!
لبخندت عفو عمومی است
بر گناهانِ من
طعم دهانت را
در جیبهایم بریز
میخواهم به دیدنِ ماهیها که رفتم،
دستِخالی نباشم
#جواد_گنجعلی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
آرام باش؛ آرام...
حالا غزلی بخوان. غزلی بخوان برایم.
دلم برای صدایت تنگ شده است.
چه دراز زمانی است که تو را ندیده ام و صدایت را نشنیدهام...
#محمود_دولت_آبادی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
آرام باش؛ آرام...
حالا غزلی بخوان. غزلی بخوان برایم.
دلم برای صدایت تنگ شده است.
چه دراز زمانی است که تو را ندیده ام و صدایت را نشنیدهام...
#محمود_دولت_آبادی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
▫️
ﺩﺭ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺠﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﺑﺴﺖ ﻣﺮﺍ
ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﺑﺪﯾﺪﻧﺖ ﺷﺘﺎﺑﺴﺖ ﻣﺮﺍ
ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍبش ﺑﯿﻨﯽ
ﺍﯼ ﺑﯿﺨﺒﺮﺍﻥ ﭼﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺍﺑﺴﺖ ﻣﺮﺍ...
#ابوسعید_ابوالخیر
@M_V_KHATOON
ﺩﺭ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺠﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﺑﺴﺖ ﻣﺮﺍ
ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﺑﺪﯾﺪﻧﺖ ﺷﺘﺎﺑﺴﺖ ﻣﺮﺍ
ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍبش ﺑﯿﻨﯽ
ﺍﯼ ﺑﯿﺨﺒﺮﺍﻥ ﭼﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺍﺑﺴﺖ ﻣﺮﺍ...
#ابوسعید_ابوالخیر
@M_V_KHATOON
.
ای یاد تو در ظلمت شب همسفر من
وی نام تو روشنگر شام و سحر من
جز نقش تو نقشی نبود در نظر من
شبها منم و عشق تو و چشم تر من
وین اشک دمادم که بود پرده در من
در عطر چمن های جهان بوی تو دیدم
در برگ درختان سر گیسوی تو دیدم
هر منظره را منظری از روی تو دیدم
#مهدی_سهیلی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
ای یاد تو در ظلمت شب همسفر من
وی نام تو روشنگر شام و سحر من
جز نقش تو نقشی نبود در نظر من
شبها منم و عشق تو و چشم تر من
وین اشک دمادم که بود پرده در من
در عطر چمن های جهان بوی تو دیدم
در برگ درختان سر گیسوی تو دیدم
هر منظره را منظری از روی تو دیدم
#مهدی_سهیلی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
بخوان از چشم من امشب، چه حسی با تو من دارم
بزن باران و خیسم کن، نه، انگار آسمان خواب است
مرا دریاب و باور کن، تو در این لحظه زیبا
بمان امشب کنار من، که امشب شام مهتاب است...
#فریدون_مشیری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
بخوان از چشم من امشب، چه حسی با تو من دارم
بزن باران و خیسم کن، نه، انگار آسمان خواب است
مرا دریاب و باور کن، تو در این لحظه زیبا
بمان امشب کنار من، که امشب شام مهتاب است...
#فریدون_مشیری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
در شب تیرهٔ خود چشم به ماهے دارم
جز تماشاے تو از دور چه راهے دارم
اشتباه تو دل از «اهل نظر» بردن بود
دلربایے تو اگر من چه گناهے دارم
#فاضل_نظری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
در شب تیرهٔ خود چشم به ماهے دارم
جز تماشاے تو از دور چه راهے دارم
اشتباه تو دل از «اهل نظر» بردن بود
دلربایے تو اگر من چه گناهے دارم
#فاضل_نظری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد
همه شب دیده من بر فلک استاره شمرد
#مولانای_جاان
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد
همه شب دیده من بر فلک استاره شمرد
#مولانای_جاان
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
آشفته مثل گیسوی بیدیم و ماندهایم
آن شانهای که خواب بر آن میشود کجاست ...؟
#حامد_عسکری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
آشفته مثل گیسوی بیدیم و ماندهایم
آن شانهای که خواب بر آن میشود کجاست ...؟
#حامد_عسکری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
من خسته گرد عالم درمان ز کس ندیدم
تا درد عشق دیدم درمان من گرفته...
#مولانای_جاان
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
من خسته گرد عالم درمان ز کس ندیدم
تا درد عشق دیدم درمان من گرفته...
#مولانای_جاان
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──