.
و تمام روزنامه های جهان
عکس تو را چاپ کرده بودند.
به تماشای هر نمایشی رفتم
تو را در صندلی کنار خود دیدم.
هر عطری که خریدم،
تو مالک آن شدی!
پس کِی؟
بگو کی از حضور تو رها میشوم
مسافر همیشه همسفر من...
#نزار_قبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
و تمام روزنامه های جهان
عکس تو را چاپ کرده بودند.
به تماشای هر نمایشی رفتم
تو را در صندلی کنار خود دیدم.
هر عطری که خریدم،
تو مالک آن شدی!
پس کِی؟
بگو کی از حضور تو رها میشوم
مسافر همیشه همسفر من...
#نزار_قبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
يادت نرود ما به هم احتياج داريم
باور كن...
براي رسيدن ها و فرار كردن ها
براي ساخته شدن ها و ثبت كردن ها
ما به هم احتياج داريم
وگرنه من و تو كي را دوست داشته باشيم؟
یا مثلا با كي حالمان خوب شود
من به تو فكر مي كنم!
به تو احتياج دارم
وگرنه ديگر فكر هم نميكنم واقعيتش را بخواهي من به دليل اعتقاد دارم.
دليلِ من تويی؛
تو را نميدانم!
#صابر_ابر
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
يادت نرود ما به هم احتياج داريم
باور كن...
براي رسيدن ها و فرار كردن ها
براي ساخته شدن ها و ثبت كردن ها
ما به هم احتياج داريم
وگرنه من و تو كي را دوست داشته باشيم؟
یا مثلا با كي حالمان خوب شود
من به تو فكر مي كنم!
به تو احتياج دارم
وگرنه ديگر فكر هم نميكنم واقعيتش را بخواهي من به دليل اعتقاد دارم.
دليلِ من تويی؛
تو را نميدانم!
#صابر_ابر
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
و تو یک روز چنان ، ناگهان
در مزرعه ی گل های آفتاب گردان
طلوع کردی
که گل ها به یمن حضورت
به آبشار بی پایان نورت
سجده کردند
و خورشید، دیگر سخن نگفت و رفت
و من شبی در ماهتاب
رویای خفته ی چنارهای یک خیابان را
چنان نوازش دادم
که تن پوش قهوه ای شان
از شوق شکفت
و عریان تن مرمرین شان
در شب درخشید
تمام تمنای زمین
سخت برانگیخت
و شب همیشه
ماهتابی ماند...
#لیلا_خراسانی_فر
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
و تو یک روز چنان ، ناگهان
در مزرعه ی گل های آفتاب گردان
طلوع کردی
که گل ها به یمن حضورت
به آبشار بی پایان نورت
سجده کردند
و خورشید، دیگر سخن نگفت و رفت
و من شبی در ماهتاب
رویای خفته ی چنارهای یک خیابان را
چنان نوازش دادم
که تن پوش قهوه ای شان
از شوق شکفت
و عریان تن مرمرین شان
در شب درخشید
تمام تمنای زمین
سخت برانگیخت
و شب همیشه
ماهتابی ماند...
#لیلا_خراسانی_فر
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
مرا با اندوه چسبیده به ریشهی افرا به یاد آر
و برای کبوترانِ بر فرازِ ظهیرالدوله گندم بریز
تا جَلدِ مزاری شوند که ندارم
که مزارِ عاشقان ابر است
و لحد ابر
و کفن ابر
نام مرا به شالِ نشسته بر شانههات گره بزن
گره بزن به سرانگشتانت پلکهای مرا
و احضار روح مردی باش
که نوح نبود ولی به دریات زد
#رضا_حیرانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
مرا با اندوه چسبیده به ریشهی افرا به یاد آر
و برای کبوترانِ بر فرازِ ظهیرالدوله گندم بریز
تا جَلدِ مزاری شوند که ندارم
که مزارِ عاشقان ابر است
و لحد ابر
و کفن ابر
نام مرا به شالِ نشسته بر شانههات گره بزن
گره بزن به سرانگشتانت پلکهای مرا
و احضار روح مردی باش
که نوح نبود ولی به دریات زد
#رضا_حیرانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
تا کی بوسه هایم را
زندانی کنم؟
شبی که قرار است
دلتنگی هایم را بچکانم
روی دست هایت
یا روزی که
سینه ات سنگ فرشی می شود
برای آمدنم
#ایلیانوروزی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
تا کی بوسه هایم را
زندانی کنم؟
شبی که قرار است
دلتنگی هایم را بچکانم
روی دست هایت
یا روزی که
سینه ات سنگ فرشی می شود
برای آمدنم
#ایلیانوروزی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
در دیـنِ مـن
بوسـیدنت قـبل از خـواب
از واجبـات اسـت!
دور ڪه بـاشی،
بوسیدنِ عڪست
حڪمِ تیَـمُـم اسـت
وقـتِ بیآبي...
#علی_سید_صالحی
شبتــون عاشقانه🌙
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
در دیـنِ مـن
بوسـیدنت قـبل از خـواب
از واجبـات اسـت!
دور ڪه بـاشی،
بوسیدنِ عڪست
حڪمِ تیَـمُـم اسـت
وقـتِ بیآبي...
#علی_سید_صالحی
شبتــون عاشقانه🌙
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
✨
در شرایط سخت هم امیدوار باش
زیرا گاهی رحمت الهی از سیاه ترین
ابرها می بارد.
شبتــون آروم🌙
@M_V_KHATOON
در شرایط سخت هم امیدوار باش
زیرا گاهی رحمت الهی از سیاه ترین
ابرها می بارد.
شبتــون آروم🌙
@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
صبح آغاز زندگی است
پایان خواب و بی خبری
در صبح رودخانه حیات جاری میشود
زلال و پاک
پس ما هم چون خورشید مهربان و گرم
و خالص باشیم.
درود ، امروتان سبز و زیبا
هرکجاهستين سهمِ امروزتان یه بغل شادی وآرامش☀️
@M_V_KHATOON
صبح آغاز زندگی است
پایان خواب و بی خبری
در صبح رودخانه حیات جاری میشود
زلال و پاک
پس ما هم چون خورشید مهربان و گرم
و خالص باشیم.
درود ، امروتان سبز و زیبا
هرکجاهستين سهمِ امروزتان یه بغل شادی وآرامش☀️
@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
بوی صبح میدهی ،
و گنجشکها
در خندههایت پرواز میکنند.
حسودیام میشود
به خیابانها و درختهایی ،
که هر صبح بدرقهات میکنند.
حسودیام میشود
به شعرها و ترانههایی که میخوانی
خوشا به حال کلماتی ،
که در ذهن تو زیست میکنند !
دلم میخواهد
یکبار دیگر
شعر را
خیابان را
تمام شهر را ،
با کودک مهربان دستهایت
از اول ، قدم بزنم ..
#مریم_ملک_دار
روزتـون پراز اتفاقات خوب☀️
@M_V_KHATOON
بوی صبح میدهی ،
و گنجشکها
در خندههایت پرواز میکنند.
حسودیام میشود
به خیابانها و درختهایی ،
که هر صبح بدرقهات میکنند.
حسودیام میشود
به شعرها و ترانههایی که میخوانی
خوشا به حال کلماتی ،
که در ذهن تو زیست میکنند !
دلم میخواهد
یکبار دیگر
شعر را
خیابان را
تمام شهر را ،
با کودک مهربان دستهایت
از اول ، قدم بزنم ..
#مریم_ملک_دار
روزتـون پراز اتفاقات خوب☀️
@M_V_KHATOON
▫️
گفتم ز عشقبازی، در کس نشان ندیدم
زد بوسه بر لبانم، گفتا نشانه با من
گفتم دلم چو مرغی ست، کز آشیانه دور است
دستی به زلف خود زد، گفت آشیانه با من.
#مهدی_سهیلی
7 تیر1303زادروزمهدی سهیلی
شاعر، نویسنده، نمایشنامهنویس و مجری رادیو.
#اشک_مهتاب از آثار اوست.
@M_V_KHATOON
گفتم ز عشقبازی، در کس نشان ندیدم
زد بوسه بر لبانم، گفتا نشانه با من
گفتم دلم چو مرغی ست، کز آشیانه دور است
دستی به زلف خود زد، گفت آشیانه با من.
#مهدی_سهیلی
7 تیر1303زادروزمهدی سهیلی
شاعر، نویسنده، نمایشنامهنویس و مجری رادیو.
#اشک_مهتاب از آثار اوست.
@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
یکباره پیر شدم
در آینه نگاه کردم
آینه هم پیر شده بود
آنوقت کودکی را به یاد آوردم
در آن زمان سالخورده و فرتوت بودم
آینه از شعف خندید
#سهراب_شهید_ثالث
به مناسبت زادروز سهراب شهیدثالث
(7 تیر 1323 تهران
10 تیر 1377 شیکاگو)
تصویر شهید ثالث و شعر ، هر دو مربوط به سال ۱۹۹۶ و اواخر زندگی وی هستند.
@M_V_KHATOON
یکباره پیر شدم
در آینه نگاه کردم
آینه هم پیر شده بود
آنوقت کودکی را به یاد آوردم
در آن زمان سالخورده و فرتوت بودم
آینه از شعف خندید
#سهراب_شهید_ثالث
به مناسبت زادروز سهراب شهیدثالث
(7 تیر 1323 تهران
10 تیر 1377 شیکاگو)
تصویر شهید ثالث و شعر ، هر دو مربوط به سال ۱۹۹۶ و اواخر زندگی وی هستند.
@M_V_KHATOON
.
آنچنان خسته ام که خواهم خوابید
هزاران شب و هزاران روز
آنچنان خسته ام که خواهم خوابید
بدون هیچ بستر و بدون هیچ رواندازی.
بی کوچکترین اهمیتی برای جای خواب
تنها می خوابم و می خوابم.
بگذار بگویند او زنی ست
که می خوابد و هرگز بیدار نخواهد شد.
#سهراب_شهید_ثالث
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
آنچنان خسته ام که خواهم خوابید
هزاران شب و هزاران روز
آنچنان خسته ام که خواهم خوابید
بدون هیچ بستر و بدون هیچ رواندازی.
بی کوچکترین اهمیتی برای جای خواب
تنها می خوابم و می خوابم.
بگذار بگویند او زنی ست
که می خوابد و هرگز بیدار نخواهد شد.
#سهراب_شهید_ثالث
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
.
سال ها بعددر حالی که ...
موهای معشوقه ات را ...
نوازش می کنی
یک آن مرا به یاد میاوری ..
لرزشی در انگشتانت
نفسی عمیق...
و دوباره
به نوازش ادامه میدهی ..
بعضی ها را
می توانی ترک کنی
اما فراموش نه ...
#پریسا_زابلی_پور
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
سال ها بعددر حالی که ...
موهای معشوقه ات را ...
نوازش می کنی
یک آن مرا به یاد میاوری ..
لرزشی در انگشتانت
نفسی عمیق...
و دوباره
به نوازش ادامه میدهی ..
بعضی ها را
می توانی ترک کنی
اما فراموش نه ...
#پریسا_زابلی_پور
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
اندوه را میتکانَد از یقۀ پیراهنم
انگشتانی که جمعیّتِ یاری است
بهگاهِ تنهایی
در تو نگاه میکنم،
شعر فراموشم میشود
ای ابر بردبار
که آسمان اتاق را به حرکت درمیآوری
و چون قصیدهای بلند بر من فرود میآیی!
لبخندت عفو عمومی است
بر گناهانِ من
طعم دهانت را
در جیبهایم بریز
میخواهم به دیدنِ ماهیها که رفتم،
دستِخالی نباشم
#جواد_گنجعلی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
اندوه را میتکانَد از یقۀ پیراهنم
انگشتانی که جمعیّتِ یاری است
بهگاهِ تنهایی
در تو نگاه میکنم،
شعر فراموشم میشود
ای ابر بردبار
که آسمان اتاق را به حرکت درمیآوری
و چون قصیدهای بلند بر من فرود میآیی!
لبخندت عفو عمومی است
بر گناهانِ من
طعم دهانت را
در جیبهایم بریز
میخواهم به دیدنِ ماهیها که رفتم،
دستِخالی نباشم
#جواد_گنجعلی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──