.
نه تابستان در راهم
نه خیال کوچ پرنده ای
نه دایرة المعارف افتاده بر میزم
نه صدای خنده ی زنی
نه سفرهای رفته ام
نه سیگارهای نسوخته
نه جنگ جهانی ام
نه شادی صلح قبیله ای
نه آب زلال چشمه ام
نه تردی استخوان های جمجمه ای
نه چیزی ام
نه حرفی
لحظه ام
پایان اکنون ام
مات ام
مات ..!
#بابک_رضایی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
نه تابستان در راهم
نه خیال کوچ پرنده ای
نه دایرة المعارف افتاده بر میزم
نه صدای خنده ی زنی
نه سفرهای رفته ام
نه سیگارهای نسوخته
نه جنگ جهانی ام
نه شادی صلح قبیله ای
نه آب زلال چشمه ام
نه تردی استخوان های جمجمه ای
نه چیزی ام
نه حرفی
لحظه ام
پایان اکنون ام
مات ام
مات ..!
#بابک_رضایی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
تو یک دانه انگوری
در فصل گلوله و خون
باید تو را برای قرن های نیامده پنهان کرد
روزگاری که می گویند
آن آدمیان
از عشق چیزی نمی دانستند...
#حسین_میری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
تو یک دانه انگوری
در فصل گلوله و خون
باید تو را برای قرن های نیامده پنهان کرد
روزگاری که می گویند
آن آدمیان
از عشق چیزی نمی دانستند...
#حسین_میری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
دستم به دل تنگی بند است
و گرنه دستت را می گرفتم!
سرم به تنهايی گرم است
و گرنه،
مشغله اي جز دوست داشتن ات ندارم!
دلم!
دلم اما
به هيچ چيز بند نيست
به هيچ چيز گرم نيست!
#نسترن_وثوقی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
دستم به دل تنگی بند است
و گرنه دستت را می گرفتم!
سرم به تنهايی گرم است
و گرنه،
مشغله اي جز دوست داشتن ات ندارم!
دلم!
دلم اما
به هيچ چيز بند نيست
به هيچ چيز گرم نيست!
#نسترن_وثوقی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
.
چشمانم را در ویرانه خوابم گشودم:
نیلوفر به همه زندگی‌ام پیچیده بود.
در رگ‌هایش، من بودم که می‌دویدم.
هستی‌اش در من ریشه داشت،
همه من بود.
کدامین باد بی‌پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد؟
#سهراب_سپهری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
چشمانم را در ویرانه خوابم گشودم:
نیلوفر به همه زندگی‌ام پیچیده بود.
در رگ‌هایش، من بودم که می‌دویدم.
هستی‌اش در من ریشه داشت،
همه من بود.
کدامین باد بی‌پروا
دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد؟
#سهراب_سپهری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
دلِ تنگم ز عطش می سوزد
شانه ای می خواهم
که گذارم سرِ خود
بر رویش
و کنم گریه که شاید
کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
دلِ تنگم ز عطش می سوزد
شانه ای می خواهم
که گذارم سرِ خود
بر رویش
و کنم گریه که شاید
کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست!آفتاب می تابد،شاخه ها جوانه می‌زنند و تمامِ شکوفه‌های در انتظار متولد خواهند شد
نور،سپاه سیاهی را می درد
و بهار؛هزار هزار زمستان را سبز می‌کند،
روزهای سخت رو به پایان است...
#نرگس_صرافیان_طوفان
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست!آفتاب می تابد،شاخه ها جوانه می‌زنند و تمامِ شکوفه‌های در انتظار متولد خواهند شد
نور،سپاه سیاهی را می درد
و بهار؛هزار هزار زمستان را سبز می‌کند،
روزهای سخت رو به پایان است...
#نرگس_صرافیان_طوفان
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
مُرَدد بود
بينِ ماندن و رفتن
"اصرار" ڪردم به ماندن
رفتن را ترجيح داد
"اصرار"
رفتنى ميڪند آدمها را...
#علی_قاضی_نظام
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
مُرَدد بود
بينِ ماندن و رفتن
"اصرار" ڪردم به ماندن
رفتن را ترجيح داد
"اصرار"
رفتنى ميڪند آدمها را...
#علی_قاضی_نظام
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
یک باره پیر شدم!
توی آیینه نگاه کردم،
آیینه هم پیر شده بود!
آن گاه کودکی خود را بخاطر آوردم
و در زمان سالخورده و فرتوت بودم...!
آیینه از شعف خندید؛
#سهراب_شهید_ثالث
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
یک باره پیر شدم!
توی آیینه نگاه کردم،
آیینه هم پیر شده بود!
آن گاه کودکی خود را بخاطر آوردم
و در زمان سالخورده و فرتوت بودم...!
آیینه از شعف خندید؛
#سهراب_شهید_ثالث
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
امشب
به خوابم بیا
ابری در چشم‌هایم مانده
که بی شانه‌های تو ، نمی‌بارد...
#معصومه_صابر
شبتــون بعشق🌙
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
امشب
به خوابم بیا
ابری در چشم‌هایم مانده
که بی شانه‌های تو ، نمی‌بارد...
#معصومه_صابر
شبتــون بعشق🌙
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
✨
الهی …
هرشب به آسمان نگاه میکنم
و می‌اندیشم در این آرامش شب
چه بسیار دل‌ها که غمگین‌اند ؛
خدایا تو آرام دلشان باش .
و شب خود و دوستانم را
با یادت بخیر کن ….
شبتون بخیر دوستان🌙
@M_V_KHATOON
الهی …
هرشب به آسمان نگاه میکنم
و می‌اندیشم در این آرامش شب
چه بسیار دل‌ها که غمگین‌اند ؛
خدایا تو آرام دلشان باش .
و شب خود و دوستانم را
با یادت بخیر کن ….
شبتون بخیر دوستان🌙
@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
چقدر صبح
دوست داشتنی است
در بهار و نسیمی خنک،
نفس عمیق میکشم
و روزم را آغاز میکنم،
و به شکرانه هر آنچہ
خدایم داده شادمانم
"خدایا شکرت" برای
این شروع دوباره ...
سلام،دوستان جان
صبحتون سرشاراز آرامش☀️
@M_V_KHATOON
چقدر صبح
دوست داشتنی است
در بهار و نسیمی خنک،
نفس عمیق میکشم
و روزم را آغاز میکنم،
و به شکرانه هر آنچہ
خدایم داده شادمانم
"خدایا شکرت" برای
این شروع دوباره ...
سلام،دوستان جان
صبحتون سرشاراز آرامش☀️
@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
مشڪ ریزان می‌جهد بادصبا از ڪوے دوست
شاخه‌اے ڪَویی ربودست از خم ڪَیسوے دوست
دوست می‌دارم نسیم صبح را ڪو در هوا
تا نفس می‌‌آیدش جان می‌دهد بر بوے دوست...!
#سلمان‌ساوجی
روز زیباتون بخیر و نشاط☀️
@M_V_KHATOON
مشڪ ریزان می‌جهد بادصبا از ڪوے دوست
شاخه‌اے ڪَویی ربودست از خم ڪَیسوے دوست
دوست می‌دارم نسیم صبح را ڪو در هوا
تا نفس می‌‌آیدش جان می‌دهد بر بوے دوست...!
#سلمان‌ساوجی
روز زیباتون بخیر و نشاط☀️
@M_V_KHATOON
.
خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی
خوشا چشمی که رخسار تو بیند
خوشا ملکی که سلطانش تو باشی
خوشا آن دل که دلدارش تو گردی
خوشا جانی که جانانش تو باشی
خوشی و خرمی و کامرانی
کسی دارد که خواهانش تو باشی
چه خوش باشد دل امیدواری
که امید دل و جانش تو باشی
همه شادی و عشرت باشد، ای دوست
در آن خانه که مهمانش تو باشی
گل و گلزار خوش آید کسی را
که گلزار و گلستانش تو باشی
چه باک آید ز کس آنرا که او را
نگهدار و نگهبانش تو باشی
مپرس از کفر و ایمان بیدلی را
که هم کفر و هم ایمانش تو باشی
مشو پنهان از آن عاشق که پیوست
همه پیدا و پنهانش تو باشی
برای آن به ترک جان بگوید
دل بیچاره، تا جانش تو باشی
عراقی طالب درد است دایم
به بوی آنکه درمانش تو باشی
#عراقی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی
خوشا چشمی که رخسار تو بیند
خوشا ملکی که سلطانش تو باشی
خوشا آن دل که دلدارش تو گردی
خوشا جانی که جانانش تو باشی
خوشی و خرمی و کامرانی
کسی دارد که خواهانش تو باشی
چه خوش باشد دل امیدواری
که امید دل و جانش تو باشی
همه شادی و عشرت باشد، ای دوست
در آن خانه که مهمانش تو باشی
گل و گلزار خوش آید کسی را
که گلزار و گلستانش تو باشی
چه باک آید ز کس آنرا که او را
نگهدار و نگهبانش تو باشی
مپرس از کفر و ایمان بیدلی را
که هم کفر و هم ایمانش تو باشی
مشو پنهان از آن عاشق که پیوست
همه پیدا و پنهانش تو باشی
برای آن به ترک جان بگوید
دل بیچاره، تا جانش تو باشی
عراقی طالب درد است دایم
به بوی آنکه درمانش تو باشی
#عراقی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای
فرصتت باد که دیوانه نواز آمده‌ای
ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت
چون به پرسیدن ارباب نیاز آمده‌ای
گفت حافظ دگرت خرقه شراب آلوده‌ست
مگر از مذهب این طایفه بازآمده‌ای
#جناب_حافظ
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای
فرصتت باد که دیوانه نواز آمده‌ای
ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت
چون به پرسیدن ارباب نیاز آمده‌ای
گفت حافظ دگرت خرقه شراب آلوده‌ست
مگر از مذهب این طایفه بازآمده‌ای
#جناب_حافظ
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
مى خواهمت اندازه ى ناباوريت، كاش
ما هر دو نگوييم چه اندازه، چه مقدار
تحليل ِ تو، تعريف ِ من از عشق، همين است
اين اندكى ِ اندك و بسيارى ِ بسيار
#مهدى_فرجى
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
مى خواهمت اندازه ى ناباوريت، كاش
ما هر دو نگوييم چه اندازه، چه مقدار
تحليل ِ تو، تعريف ِ من از عشق، همين است
اين اندكى ِ اندك و بسيارى ِ بسيار
#مهدى_فرجى
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──