.
همهچیز از فراموشی آغاز میشود
از بیتفاوتی نسبت به نشانههای کوچک روزمره
بهانههایی برای تغییر
ندیدنها و نفهمیدنها که زیاد شود
انگار دنیا میچرخد
و انسان در رکود خودش
چیزی نمییابد
جز تعفنِ بیحرکت ماندن.
#ژان_پل_سارتر
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
همهچیز از فراموشی آغاز میشود
از بیتفاوتی نسبت به نشانههای کوچک روزمره
بهانههایی برای تغییر
ندیدنها و نفهمیدنها که زیاد شود
انگار دنیا میچرخد
و انسان در رکود خودش
چیزی نمییابد
جز تعفنِ بیحرکت ماندن.
#ژان_پل_سارتر
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
مهاجرت همیشه از جایی
به جایی نیست، گاهی از
خودت به یک نفر دیگر است.
این زبانهای متفاوت نیستند
که آدمها را با هم غریبه
می کنند، این سکوت مداوم
است که تو را حتی با
همزبانهای خودت
بیگانه می کند ...
#نیکی_فیروزکوهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
مهاجرت همیشه از جایی
به جایی نیست، گاهی از
خودت به یک نفر دیگر است.
این زبانهای متفاوت نیستند
که آدمها را با هم غریبه
می کنند، این سکوت مداوم
است که تو را حتی با
همزبانهای خودت
بیگانه می کند ...
#نیکی_فیروزکوهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
ما به هم نرسیدیم
اما خوب می دانم
روزی در جایی
مثل واگن قطار
یا گالری نقاشی
یا پیاده رویی شلوغ
از کنار هم رد می شویم
و نگاهی به هم می اندازیم
شاید همدیگر را نشناسیم
اما حتما به هم لبخند می زنیم
#شاهین_بهرامی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
ما به هم نرسیدیم
اما خوب می دانم
روزی در جایی
مثل واگن قطار
یا گالری نقاشی
یا پیاده رویی شلوغ
از کنار هم رد می شویم
و نگاهی به هم می اندازیم
شاید همدیگر را نشناسیم
اما حتما به هم لبخند می زنیم
#شاهین_بهرامی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
آن روز که سبز پوش بودی
حس می کردم
که آرام آرام کشتزار میشوم
آن روز که سرخ پوش بودی
حس میکردم
که اندک اندک نارین میشوم
آن روز که سپیدپوش بودی
حس میکردم
که درنای شعر و دریا می شوم
و دیروز که زردپوش بودی
سرم آفتابگردانی شد
و هر جا که میرفتی
به دور قامتت میگشت...
#شیرکو_بیکس
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
آن روز که سبز پوش بودی
حس می کردم
که آرام آرام کشتزار میشوم
آن روز که سرخ پوش بودی
حس میکردم
که اندک اندک نارین میشوم
آن روز که سپیدپوش بودی
حس میکردم
که درنای شعر و دریا می شوم
و دیروز که زردپوش بودی
سرم آفتابگردانی شد
و هر جا که میرفتی
به دور قامتت میگشت...
#شیرکو_بیکس
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
بر سرِ ڪوے تو با سوز و گداز آمدهام
بہ مداواے دل اے محرم راز آمدهام
دل چو آهنگ طربخانہ عرفان تو ڪرد
بے دف و بربط و چنگ و نے و ساز آمدهام
مرغ دل در قفس سینہ بہ تنگ آمدہ بود
ڪہ بہ دیدار تو از راہ دراز آمدهام
#حضرت_حافظ
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
بر سرِ ڪوے تو با سوز و گداز آمدهام
بہ مداواے دل اے محرم راز آمدهام
دل چو آهنگ طربخانہ عرفان تو ڪرد
بے دف و بربط و چنگ و نے و ساز آمدهام
مرغ دل در قفس سینہ بہ تنگ آمدہ بود
ڪہ بہ دیدار تو از راہ دراز آمدهام
#حضرت_حافظ
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
همه می دانند؛
من سال هاست چشم به راه کسی
سرم به کار کلمات خودم گرم است...
تو را به اسم آب؛
تو را به روح روشن دریا؛
به دیدنم بیا !
مقابلم بنشین.
بگذار آفتاب از کنار چشمهای کهن سال من بگذرد...
من به یک نفر،
از فهم اعتماد محتاجم.
من از این همه نگفتن بی تو خسته ام!
خرابم !
ویرانم !
#سیدعلی_صالحی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
همه می دانند؛
من سال هاست چشم به راه کسی
سرم به کار کلمات خودم گرم است...
تو را به اسم آب؛
تو را به روح روشن دریا؛
به دیدنم بیا !
مقابلم بنشین.
بگذار آفتاب از کنار چشمهای کهن سال من بگذرد...
من به یک نفر،
از فهم اعتماد محتاجم.
من از این همه نگفتن بی تو خسته ام!
خرابم !
ویرانم !
#سیدعلی_صالحی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
مرا راهی از تو بدر نیسٺ
زمین باران را صدا می زند ، من تو را،
باد می دود ،
و خاکستر تلاشم را
می برد ...
#سهراب_سپهری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
مرا راهی از تو بدر نیسٺ
زمین باران را صدا می زند ، من تو را،
باد می دود ،
و خاکستر تلاشم را
می برد ...
#سهراب_سپهری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
چونان به من نزدیکی
که اگر جایی نباشم ، تو نیز نیستی !
چونان نزدیکی که دستهای تو بر شانهام ،
گویی دستهای مناند ...
و هنگام که تو چشم میبندی
منم که به خواب میروم !
#پابلو_نرودا
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
چونان به من نزدیکی
که اگر جایی نباشم ، تو نیز نیستی !
چونان نزدیکی که دستهای تو بر شانهام ،
گویی دستهای مناند ...
و هنگام که تو چشم میبندی
منم که به خواب میروم !
#پابلو_نرودا
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
Siavash Ghomeishi - Navazesh 2013 New Song سیاوش قمیشی - نوازش
🎙
#سیاوش_قمیشی
#نوازش
میشه نوازشم ڪنی
وقتی ڪَرفته حالــــم
زادروز (۲۱ خرداد ۱۳۲۴ اهواز)موسیقیدان، آهنگساز، خواننده وترانهسرا
@M_V_KHATOON
_َِ𓄂𓆃●━𝄠━━ꤠ
◁ ❚❚ ▷
#سیاوش_قمیشی
#نوازش
میشه نوازشم ڪنی
وقتی ڪَرفته حالــــم
زادروز (۲۱ خرداد ۱۳۲۴ اهواز)موسیقیدان، آهنگساز، خواننده وترانهسرا
@M_V_KHATOON
_َِ𓄂𓆃●━𝄠━━ꤠ
◁ ❚❚ ▷
خواب سرخ بوسه ها (حبیب)
@matalebzib
✨🎙
#حبیب
#بی_تو_من
رفتی و از رفتن تو، قلب آینه شکسته
کوچه ها در خلوت شب، پنجره ها همه بسته
آسمان خاکستری رنگ، بغض باران در نگاهش
خنجری در سینه دارد، توده ابر سیاهش
۲۱ خرداد سالروز جاودانگی(۴ مهر ۱۳۲۶ تهران _ ۲۱ خرداد ۱۳۹۵) خواننده، آهنگساز، نوازنده و ترانهسرای سرشناس و صاحب سبک.
@M_V_KHATOON
_َِ𓄂𓆃●━𝄠━━ꤠ━
ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷
#حبیب
#بی_تو_من
رفتی و از رفتن تو، قلب آینه شکسته
کوچه ها در خلوت شب، پنجره ها همه بسته
آسمان خاکستری رنگ، بغض باران در نگاهش
خنجری در سینه دارد، توده ابر سیاهش
۲۱ خرداد سالروز جاودانگی(۴ مهر ۱۳۲۶ تهران _ ۲۱ خرداد ۱۳۹۵) خواننده، آهنگساز، نوازنده و ترانهسرای سرشناس و صاحب سبک.
@M_V_KHATOON
_َِ𓄂𓆃●━𝄠━━ꤠ━
ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷
▫️
آغوش تو ،
شرابترين شعر هر شب است
هر شبترين لبالب شرابگونه كه
تا مغز استخوانِ هوسْ بوسه
مى رود،اين جنگ تن به تن
ميان من و بازوان توست
من زنده مى شوم
منى كه هميشه ازآنِ توست...
#كامران_رسول_زاده
@M_V_KHATOON
آغوش تو ،
شرابترين شعر هر شب است
هر شبترين لبالب شرابگونه كه
تا مغز استخوانِ هوسْ بوسه
مى رود،اين جنگ تن به تن
ميان من و بازوان توست
من زنده مى شوم
منى كه هميشه ازآنِ توست...
#كامران_رسول_زاده
@M_V_KHATOON
▫️
مرا خواب کن زیر یک شاخه
دور از شب اصطکاک فلزات
اگر کاشف معدن صبح آمد
صدا کن مرا؛
و من در طلوع گل یاسی
از پشت انگشتهای تو
بیدار خواهم شد...
#سهراب_سپهری
@M_V_KHATOON
مرا خواب کن زیر یک شاخه
دور از شب اصطکاک فلزات
اگر کاشف معدن صبح آمد
صدا کن مرا؛
و من در طلوع گل یاسی
از پشت انگشتهای تو
بیدار خواهم شد...
#سهراب_سپهری
@M_V_KHATOON
.
برای من که نا بهنگامم.
خیال تکیه گاهیست
خیال جان پناهیست
خیال آورد گاهیست
و خیال نگاهیست.....،
نگاهیست
که بر آستان عشق بی توقع تا لازمان
ایستاده است..!!!
#رضا_غلامی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
برای من که نا بهنگامم.
خیال تکیه گاهیست
خیال جان پناهیست
خیال آورد گاهیست
و خیال نگاهیست.....،
نگاهیست
که بر آستان عشق بی توقع تا لازمان
ایستاده است..!!!
#رضا_غلامی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
.
چه بَد شده است که واژهها که رسایی کافی هم ندارند، اینطور برای ما تعیینِ تکلیف میکنند و سرنوشت میسازند یا خط میدهند، میکوبند و هموار میکنند.
واژهها، چون یک بیماری مُزمن، زندگی انسان را ظالمانه مورد تهاجم قرار دادهاند.
یادش به خیر آن روزگارانی که زبان، به راستی وسیلهی ارتباط بود. اینک، زبان، وسیلهی تظاهر به ارتباط است نه چیزی بیشتر.
ای کاش در سکوت حلِ مشکل میکردیم - همانگونه که در سکوت اشک میریزیم.
#نادر_ابراهیمی
📚 تکثیر تاسفانگیز پدربزرگ
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
چه بَد شده است که واژهها که رسایی کافی هم ندارند، اینطور برای ما تعیینِ تکلیف میکنند و سرنوشت میسازند یا خط میدهند، میکوبند و هموار میکنند.
واژهها، چون یک بیماری مُزمن، زندگی انسان را ظالمانه مورد تهاجم قرار دادهاند.
یادش به خیر آن روزگارانی که زبان، به راستی وسیلهی ارتباط بود. اینک، زبان، وسیلهی تظاهر به ارتباط است نه چیزی بیشتر.
ای کاش در سکوت حلِ مشکل میکردیم - همانگونه که در سکوت اشک میریزیم.
#نادر_ابراهیمی
📚 تکثیر تاسفانگیز پدربزرگ
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
.
تو را مے خواهمت
براے شعر ،براے بوسه
و تمامـ شب هاے دلتنگے
تو را مے خواهمت
براے خواباندن شب در بستر رویا
تا لحظه زایش سپید
تا صبح ...
ودوباره لمس دستانت را
به دستانم وعده خواهم داد.
تورا مے خواهمت
براے آخرین سکانس عاشقانه
که در صندوقچه ے اسرار زنانگے ام
رنگ مے بازد.
وطلوعے که بودنت را
بر آسمان باورم ،سنجاق مے کند.
تورا مے خواهمت
شبیه خودم
شبیه خودت
و شبیه ....[عشق]
#میترا_رحیمی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
تو را مے خواهمت
براے شعر ،براے بوسه
و تمامـ شب هاے دلتنگے
تو را مے خواهمت
براے خواباندن شب در بستر رویا
تا لحظه زایش سپید
تا صبح ...
ودوباره لمس دستانت را
به دستانم وعده خواهم داد.
تورا مے خواهمت
براے آخرین سکانس عاشقانه
که در صندوقچه ے اسرار زنانگے ام
رنگ مے بازد.
وطلوعے که بودنت را
بر آسمان باورم ،سنجاق مے کند.
تورا مے خواهمت
شبیه خودم
شبیه خودت
و شبیه ....[عشق]
#میترا_رحیمی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──