This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
آفتابا مدد کن که امروز
باز بالنده تر قد برآرم
یاری ام ده که رنگین تر از پیش
تن به لبخند گرمت سپارم
چشم من شب همه شب نخفته است
آفتابا قدح واژگون کن
گونه رنگ شب شسته ام را
ساقی پاکدل پر ز خون کن
گر تغافل کنی ریشه من
در دل خاک رنجور گردد
بازوان مرا یاوری کن
تا نیایشگر نور گردد . . .
#سیاوش_کسرایی
روزتـون باب میل
و پر از اتفاقات خوب☀️
@M_V_KHATOON
آفتابا مدد کن که امروز
باز بالنده تر قد برآرم
یاری ام ده که رنگین تر از پیش
تن به لبخند گرمت سپارم
چشم من شب همه شب نخفته است
آفتابا قدح واژگون کن
گونه رنگ شب شسته ام را
ساقی پاکدل پر ز خون کن
گر تغافل کنی ریشه من
در دل خاک رنجور گردد
بازوان مرا یاوری کن
تا نیایشگر نور گردد . . .
#سیاوش_کسرایی
روزتـون باب میل
و پر از اتفاقات خوب☀️
@M_V_KHATOON
.
اولِ هفته
پنجرهے دلتان را باز ڪنید
احساستان را ڪَرد ڪَیری ڪنید،
دلخورے ها را در جمعهے دلڪَیرِ هفتهے پیش جا بڪَذارید
و با رویی ڪَشاده، شنبه
را با آغوشِ باز پذیرا باشید.
شما می توانید هر زمان ڪه بخواهید از نو شروع ڪنید.
وقتی هفته ها هم نو می شوند،
چرا افڪارتان ڪهنه بمانند...؟
#زیور_شیبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
اولِ هفته
پنجرهے دلتان را باز ڪنید
احساستان را ڪَرد ڪَیری ڪنید،
دلخورے ها را در جمعهے دلڪَیرِ هفتهے پیش جا بڪَذارید
و با رویی ڪَشاده، شنبه
را با آغوشِ باز پذیرا باشید.
شما می توانید هر زمان ڪه بخواهید از نو شروع ڪنید.
وقتی هفته ها هم نو می شوند،
چرا افڪارتان ڪهنه بمانند...؟
#زیور_شیبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
زندگی خنده یک شاپرک است
بر گلِ ناز
زندگی رقصِ دل انگیزِ خطوطِ لبِ توست
زندگی شیرین است.
#سهراب_سپهری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
زندگی خنده یک شاپرک است
بر گلِ ناز
زندگی رقصِ دل انگیزِ خطوطِ لبِ توست
زندگی شیرین است.
#سهراب_سپهری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
محبوبم ..!
دوست داشتن یک رویداد است .
دست می دهد و دیده می شود ..
مثل فرو رفتن آرام و عمودی در دریا .
مثل نسیم خنکی که از شمال می وزد
و زلف یار را پریشان می کند .
مثل صبحی که از دور ها رسیده است
و تو را بی تاب کرده است .
#محمد_صالح_علاء
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
محبوبم ..!
دوست داشتن یک رویداد است .
دست می دهد و دیده می شود ..
مثل فرو رفتن آرام و عمودی در دریا .
مثل نسیم خنکی که از شمال می وزد
و زلف یار را پریشان می کند .
مثل صبحی که از دور ها رسیده است
و تو را بی تاب کرده است .
#محمد_صالح_علاء
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
و گفت:
همهی دریاها از آنِ تو،
یک کوزه آب از آنِ من!
همه کوهها از آن تو،
یک صخره از آن من!
همه جنگلها از آن تو،
یک گلدان از آن من!
راضی نمیشوی اگر،
جهانو هرچه در اوست از آن تو،
تنها یک ستاره از آن من!
روا مدار که بمیرم
و ندانم به کدام آئینم...
#حسین_پناهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
و گفت:
همهی دریاها از آنِ تو،
یک کوزه آب از آنِ من!
همه کوهها از آن تو،
یک صخره از آن من!
همه جنگلها از آن تو،
یک گلدان از آن من!
راضی نمیشوی اگر،
جهانو هرچه در اوست از آن تو،
تنها یک ستاره از آن من!
روا مدار که بمیرم
و ندانم به کدام آئینم...
#حسین_پناهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
من عشقات را فراموش کردهام
اما هنوز، پشت هر پنجره
تصویری گذرا از تو میبینم.
به خاطر تو
عطر تندِ تابستان
عذابام میدهد.
به خاطر تو ، من دوباره
به جستوجوی آرزوهای از دست رفتهام برآمدهام؛
مثل آرزوکردن، هنگام دیدن شهابسنگها.
#پابلو_نرودا
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
من عشقات را فراموش کردهام
اما هنوز، پشت هر پنجره
تصویری گذرا از تو میبینم.
به خاطر تو
عطر تندِ تابستان
عذابام میدهد.
به خاطر تو ، من دوباره
به جستوجوی آرزوهای از دست رفتهام برآمدهام؛
مثل آرزوکردن، هنگام دیدن شهابسنگها.
#پابلو_نرودا
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
شما نمی توانید...
سِخاوتمندتر از یک زن باشید
اگر اَمنیت را به او بدهید
او برای شما وَطن میشود .
#نزار_قبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
شما نمی توانید...
سِخاوتمندتر از یک زن باشید
اگر اَمنیت را به او بدهید
او برای شما وَطن میشود .
#نزار_قبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
▫️
من نگویم که به درد دل من گوش کنید
بهتر آن است که این قصه فراموش کنید
عاشقان را بگذارید بنالند همه
مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید
سخن سوختگان ، طرح جنون می ریزد
عاقلان ! گفته ی عشاق فراموش کنید
#رحیم_معینی_کرمانشاهی
۲۶ آبان سالروز جاودانگی رحیم معینی کرمانشاهی
(۱۵ بهمن ۱۳۰۱، کرمانشاه ـ ۲۶ آبان ۱۳۹۴، تهران)
نقاش، نویسنده، شاعر، و ترانه سرای، روزنامهنگار، گران مایه، گرامی باد.🌹
@M_V_KHATOON
من نگویم که به درد دل من گوش کنید
بهتر آن است که این قصه فراموش کنید
عاشقان را بگذارید بنالند همه
مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید
سخن سوختگان ، طرح جنون می ریزد
عاقلان ! گفته ی عشاق فراموش کنید
#رحیم_معینی_کرمانشاهی
۲۶ آبان سالروز جاودانگی رحیم معینی کرمانشاهی
(۱۵ بهمن ۱۳۰۱، کرمانشاه ـ ۲۶ آبان ۱۳۹۴، تهران)
نقاش، نویسنده، شاعر، و ترانه سرای، روزنامهنگار، گران مایه، گرامی باد.🌹
@M_V_KHATOON
▫️
دیدار تو کشتزار نور است
آهویى بی قرار
که از لب تشنه اش
آفتابِ سحر فرو می ریزد،
دیدارت سکوت است
آبشار پرندگانى
که راه سپیده را می جویند
#شمس_لنگرودى
26 آبان تولد شاعر بزرگ ،پژوهشگر، بازیگر و مورخ ادبی معاصر ایرانی
«محمد تقی شمس لنگرودی»
معروف به #شمس_لنگرودی
خجسته و مبارک
عمراشان طولانی♥️
@M_V_KHATOON
دیدار تو کشتزار نور است
آهویى بی قرار
که از لب تشنه اش
آفتابِ سحر فرو می ریزد،
دیدارت سکوت است
آبشار پرندگانى
که راه سپیده را می جویند
#شمس_لنگرودى
26 آبان تولد شاعر بزرگ ،پژوهشگر، بازیگر و مورخ ادبی معاصر ایرانی
«محمد تقی شمس لنگرودی»
معروف به #شمس_لنگرودی
خجسته و مبارک
عمراشان طولانی♥️
@M_V_KHATOON
.
"دیدنی ها"
در بندها بس بندیان، انسان به انسان دیدهام
از حُکمبر تا حُکمران، حیوان به حیوان دیدهام
در مَکرِ او در فکرِ این، در شُکرِ او در ذکرِ این
از حاجیان تا ناجیان، شیطان به شیطان دیدهام
دیدی اگر بیخانمان، از هر تباری صد جوان
من پیرهایِ ناتوان، دربان به دربان دیدهام
آن کس که شد خصمِ سِتم، نوبت بر او زد چون رَقَم
تیغِ زبانَش خون چکان، فرمان به فرمان دیدهام
در مُفتیان مستی ببین، صد چشمه تردستی ببین
من بازیِ این قاضیان، میدان به میدان دیدهام
در وا مکُن بر این و آن، هر کس نباشد همزبان
من خصمِ جانِ میزبان، مهمان به مهمان دیدهام
در آرزویِ یک نَفَس، از کف مَده کُنجِ قفس
من اُجرتِ آزادگان، زندان به زندان دیدهام
ای روزگارِ دلشکن، هر دَم مرا سنگی مَزن
من سنگها در لُقمه نان، دندان به دندان دیدهام
از خود رَجَزخوانی مَکُن، تصویرگردانی مَکُن
من گردنِ گردنکَشان، رِسمان به رِسمان دیدهام
در مَروه گر جویی صفا، از کاروانها شو جُدا
من مستیِ این اُشتُران، کوهان به کوهان دیدهام
بر زُهدِ آن ایمان مَده، بر کُفرِ این میدان مَده
من سودِ این سوداگران، خُسران به خُسران دیدهام
چون از تو برگردد زمان، وای از نگاهِ دوستان
من صیقلِ این ناصحان، سوهان به سوهان دیدهام
شرحِ ستم بس خواندهام، آتش به آتش ماندهام
من اشکِ چَشمِ کودکان، دامان به دامان دیدهام
ای شوخ چَشمِ تُندخو، با من ز غمّازی مگو
من غمزههایِ اختران، کیهان به کیهان دیدهام
گر از یَزید افسانهای، با یک سَرِ فرزانهای
من چوبزن بر مُردگان، سَلمان به سَلمان دیدهام
چون پایِ موج آید میان، دریا مرو با وِردخوان
من پوچی این بادبان، طوفان به طوفان دیدهام
تکفیرکُن تکبیرگو، تزویرکُن تعزیرجو
من اَمر و نَهیِ این و آن، بُهتان به بُهتان دیدهام
از این کُله تا آن کُله، فرقی ندارد شیخ و شَه
من پاسدار و پاسبان، ایران به ایران دیدهام
چَکُش به مغزِ من مَزن، ای صبرِ فولادینِ من
من ضربتِ پُتکِ زمان، سِندان به سِندان دیدهام
این نیز ای غم بُگذرد، تاریک شب هم بُگذرد
من روزِ وصلِ دوستان، هجران به هجران دیدهام
از پُرس و جو زایَد خطر، شو در مباحث کور و کَر
من نَفی و اثباتِ جهان، بُرهان به بُرهان دیدهام
ظالمِ به ظالم میپَرَد، چون رو به غارت میبَرَد
من اشکِ غارت گَشتگان، مُژگان به مُژگان دیدهام
خاقانیا بردار سَر، ایرانِ ویران را نگَر
من صد مداین این زمان، ایوان به ایوان دیدهام
با حافظِ شیرین سُخن، گُفتم که ای اُستادِ من
من هم متاعِ واعظان، دُکّان به دُکّان دیدهام
ماتم چه گویم از وطن، , کز برگ برگِ این چمن
من خونِ چَشمِ شاعران، دیوان به دیوان دیدهام
#معینی_کرمانشاهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
"دیدنی ها"
در بندها بس بندیان، انسان به انسان دیدهام
از حُکمبر تا حُکمران، حیوان به حیوان دیدهام
در مَکرِ او در فکرِ این، در شُکرِ او در ذکرِ این
از حاجیان تا ناجیان، شیطان به شیطان دیدهام
دیدی اگر بیخانمان، از هر تباری صد جوان
من پیرهایِ ناتوان، دربان به دربان دیدهام
آن کس که شد خصمِ سِتم، نوبت بر او زد چون رَقَم
تیغِ زبانَش خون چکان، فرمان به فرمان دیدهام
در مُفتیان مستی ببین، صد چشمه تردستی ببین
من بازیِ این قاضیان، میدان به میدان دیدهام
در وا مکُن بر این و آن، هر کس نباشد همزبان
من خصمِ جانِ میزبان، مهمان به مهمان دیدهام
در آرزویِ یک نَفَس، از کف مَده کُنجِ قفس
من اُجرتِ آزادگان، زندان به زندان دیدهام
ای روزگارِ دلشکن، هر دَم مرا سنگی مَزن
من سنگها در لُقمه نان، دندان به دندان دیدهام
از خود رَجَزخوانی مَکُن، تصویرگردانی مَکُن
من گردنِ گردنکَشان، رِسمان به رِسمان دیدهام
در مَروه گر جویی صفا، از کاروانها شو جُدا
من مستیِ این اُشتُران، کوهان به کوهان دیدهام
بر زُهدِ آن ایمان مَده، بر کُفرِ این میدان مَده
من سودِ این سوداگران، خُسران به خُسران دیدهام
چون از تو برگردد زمان، وای از نگاهِ دوستان
من صیقلِ این ناصحان، سوهان به سوهان دیدهام
شرحِ ستم بس خواندهام، آتش به آتش ماندهام
من اشکِ چَشمِ کودکان، دامان به دامان دیدهام
ای شوخ چَشمِ تُندخو، با من ز غمّازی مگو
من غمزههایِ اختران، کیهان به کیهان دیدهام
گر از یَزید افسانهای، با یک سَرِ فرزانهای
من چوبزن بر مُردگان، سَلمان به سَلمان دیدهام
چون پایِ موج آید میان، دریا مرو با وِردخوان
من پوچی این بادبان، طوفان به طوفان دیدهام
تکفیرکُن تکبیرگو، تزویرکُن تعزیرجو
من اَمر و نَهیِ این و آن، بُهتان به بُهتان دیدهام
از این کُله تا آن کُله، فرقی ندارد شیخ و شَه
من پاسدار و پاسبان، ایران به ایران دیدهام
چَکُش به مغزِ من مَزن، ای صبرِ فولادینِ من
من ضربتِ پُتکِ زمان، سِندان به سِندان دیدهام
این نیز ای غم بُگذرد، تاریک شب هم بُگذرد
من روزِ وصلِ دوستان، هجران به هجران دیدهام
از پُرس و جو زایَد خطر، شو در مباحث کور و کَر
من نَفی و اثباتِ جهان، بُرهان به بُرهان دیدهام
ظالمِ به ظالم میپَرَد، چون رو به غارت میبَرَد
من اشکِ غارت گَشتگان، مُژگان به مُژگان دیدهام
خاقانیا بردار سَر، ایرانِ ویران را نگَر
من صد مداین این زمان، ایوان به ایوان دیدهام
با حافظِ شیرین سُخن، گُفتم که ای اُستادِ من
من هم متاعِ واعظان، دُکّان به دُکّان دیدهام
ماتم چه گویم از وطن، , کز برگ برگِ این چمن
من خونِ چَشمِ شاعران، دیوان به دیوان دیدهام
#معینی_کرمانشاهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
به چه درد می خورند
دریا ها ، رقص ها
وقتی من نباشم .
به چه درد می خورند
کاغذ هاو قلم ها در تاریکی .
به چه درد می خورد
من باشم
آزادی ترس خورده نگاهم کند .
به چه درد می خورد
انگشت اشاره ام
در تفاهم نامهء صلحی که از آن ما نیست
#شمس_لنگرودی
📚رقص با گذرنامه جعلی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
به چه درد می خورند
دریا ها ، رقص ها
وقتی من نباشم .
به چه درد می خورند
کاغذ هاو قلم ها در تاریکی .
به چه درد می خورد
من باشم
آزادی ترس خورده نگاهم کند .
به چه درد می خورد
انگشت اشاره ام
در تفاهم نامهء صلحی که از آن ما نیست
#شمس_لنگرودی
📚رقص با گذرنامه جعلی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
Alireza eftekhari_raftam ke raftam
moeinikermanshahi.ir
🎙
#علیرضا_افتخاری
#رفتم_که_رفتم
شاعر: #رحیم_معینی_کرمانشاهی
آهنگساز: #علی_تجویدی
🎧تقدیمتون✨
@M_V_KHATOON
_َِ𓄂𓆃●━𝄠━━ꤠ
◁ ❚❚ ▷
#علیرضا_افتخاری
#رفتم_که_رفتم
شاعر: #رحیم_معینی_کرمانشاهی
آهنگساز: #علی_تجویدی
🎧تقدیمتون✨
@M_V_KHATOON
_َِ𓄂𓆃●━𝄠━━ꤠ
◁ ❚❚ ▷