Telegram Web Link
.

آنقَدَر دوری ز من حتی، شب ویرانی ام

گرد و خاڪی هم نمی‌شیند به رویِ پیرهَنت




#مهناز_نجفی
شبتون‌درپناه‌حق🌙


‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️

دلت گرم!
ما پاییزهای ِ بسیاری را گذرانده ایم!
به شوق و جسارت ِ جوانه ی کوچکی در قلبمان.
ذهنت سبز
دلت گرم

و پاییزت زیباترین...


#معصومه_صابر
دقایق عمرتان نوشین و عطرآگین☀️


@M_V_KHATOON
.

صبح
سوار بر قطار ستارگان سحرگاهی از راه رسید
تو نیامدی
گنجشک های منتظر
دور خانه ی من نشستند
و به هر سایه به خود لرزیدند
تو نیامدی

شعر از دلم به دهانم
از لب هایم به دلم پر کشید
تو نیامدی




#شمس_لنگرودی


‌‌‌‌✤┅┄𝓜‌‌‌‌ ⃝༺༅═┅──
.

دارد از پشت نی‌زار این دامنه
صدای کسی می‌آید ،
کسی دارد مرا به اسم کوچک خودم می‌خواند ،
آشناست این هوای سفر ،
آشناست این آواز آدمی ،
آشناست این وزیدن باد ،
خنکای هوا ،
عطر برهنه‌ی بید ،
سوسن‌ها ،
سنجدها ،
باران‌های بی‌سبب ،
و پرندگانِ سحرخیز دره‌ی انار
که خوشه‌های شبِ رفته را
به نورِ بوسه می‌چیدند
و من چقدر بوسه بدهکارم ،
به این همه رود ،
راه ،
آدمی ! . . .




#سيدعلى_صالحى


‌‌‌‌✤┅┄𝓜‌‌‌‌ ⃝༺༅═┅──
.

تو را می خواهمت
برای شعر ، برای بوسه
و تمام شب های دلتنگی...

تو را می خواهمت
برای خواباندن شب در بستر رویا
تا لحظه زایش سپید
تا صبح...

ودوباره لمس دستانت را
به دستانم وعده خواهم داد...

تو را می خواهمت
شبیه خودم...
شبیه خودت
و شبیه عشق...




#میترا_رحمتی


‌‌‌‌✤┅┄𝓜‌‌‌‌ ⃝༺༅═┅──
.

سلام بر آنان ڪہ
زندڪَی مجبورمان ڪرد
بی‌ آن‌ها روزڪَار بڪَذرانیم،
حال‌ آن‌ ڪه
آن‌ها‌ در قلب‌مان،
زیباترین داستان‌ها بودند ...!!




#محمود_درویش


‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️

شمس تبریزی تویی خورشید اندر حرف ابر

چون برآمد آفتابت محو شد گفتارها


#مولانا
با اندکی تاخیر🙏
۷ مهر بزرگداشت #شمس_تبریزی و ۸ مهر بزرگداشت #مولانا گرامی باد.


@M_V_KHATOON
▫️

بازآمدم چون عید نو
تا قفل زندان بشکنم

وین چرخ مردم خوار را
چنگال و دندان بشکنم


#مولانای_جاان
8 مهر, سالروز میلاد پیام آور عشق و سرور, شاعر پارسی گو, مولانا, مبارک باد.


@M_V_KHATOON
▫️

خوب گویم و خوش گویم
از اَندَرون ، روشن و مُنَوَرَم .
آبی بودم
برخود می جوشیدم و می پیچیدم و بوی می گرفتم
تا وجود ِ مولانا بر من زَد
روان شد
اکنون می رود
خوش و تازه و خُرَم


#شمس_تبریزی


@M_V_KHATOON
.

ای تو بداده در سحر از کف خویش باده‌ام
ناز رها کن ای صنم راست بگو که داده‌ام

گر چه برفتی از برم آن بنرفت از سرم
بر سر ره بیا ببین بر سر ره فتاده‌ام

چشم بدی که بد مرا حسن تو در حجاب شد
دوختم آن دو چشم را چشم دگر گشاده‌ام

چون بگشاید این دلم جز به امید عهد دوست
نامه عهد دوست را بر سر دل نهاده‌ام

زاده اولم بشد زاده عشقم این نفس
من ز خودم زیادتم زانک دو بار زاده‌ام

چون ز بلاد کافری عشق مرا اسیر برد
همچو روان عاشقان صاف و لطیف و ساده‌ام

من به شهی رسیده‌ام زلف خوشش کشیده‌ام
خانه شه گرفته‌ام گر چه چنین پیاده‌ام

از تبریز شمس دین بازبیا مرا ببین
مات شدم ز عشق تو لیک از او زیاده‌ام




#مولانای_جاان


‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.

چه نزدیک است جانِ تو به جانم
که هر چیزی که اندیشی بِدانَم

ضمیر همدگر دانند یاران
نباشم یارِ صادق گَر ندانم




#مولانای_جاان


‌‌‌‌✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
2024/10/03 17:24:37
Back to Top
HTML Embed Code: