This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
صبح دگر باز شد
ظلمت شب رخت بست ،
زندگے آغاز شد
دوستان خوبم
خوشبختی نگاه خداست
دراین روز زیبادعامیکنم خدا
هیچوقت چشم ازتون برنداره
سلام
صبحتون بخیر، تنتون سالم،
دلتون شاد و روزگارتون خوش☀️
@M_V_KHATOON
صبح دگر باز شد
ظلمت شب رخت بست ،
زندگے آغاز شد
دوستان خوبم
خوشبختی نگاه خداست
دراین روز زیبادعامیکنم خدا
هیچوقت چشم ازتون برنداره
سلام
صبحتون بخیر، تنتون سالم،
دلتون شاد و روزگارتون خوش☀️
@M_V_KHATOON
▫️
من نیز هر صبح
اینجا کنار پنجره، پَر بسته، دلتنگ
شعری ، سرودی میسرایم،
با حسرتِ پروازِ آن مرغ خوشآهنگ
او میسراید تا فضای صبحدم را
هر لحظه رنگینتر کند با هر ترانه
من میسرایم تا نمیرم تا بمانم
بر ما چنین رفتهست فرمان زمانه
#فریدون_مشیری
طلوع آفتاب بر دماوند، تهران❤️
روزتـون قشنگ☀️
@M_V_KHATOON
من نیز هر صبح
اینجا کنار پنجره، پَر بسته، دلتنگ
شعری ، سرودی میسرایم،
با حسرتِ پروازِ آن مرغ خوشآهنگ
او میسراید تا فضای صبحدم را
هر لحظه رنگینتر کند با هر ترانه
من میسرایم تا نمیرم تا بمانم
بر ما چنین رفتهست فرمان زمانه
#فریدون_مشیری
طلوع آفتاب بر دماوند، تهران❤️
روزتـون قشنگ☀️
@M_V_KHATOON
.
و صبح یعنی؛ پنهان شدن خورشید
پشت پلک های تو!
مژگانت که بلند می شود،
آفتاب گرمی طلوع می کند!
روز بر دلم سرک می کشد!
عشق، لبخند می زند بر لبانم
نفس هایم، عطر تو را می دهد
با هر هوایی، که آغشته شده به آغوشت!
دوست داشتنت روز را زیباتر کرده است ...
#عرفانیزدانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
و صبح یعنی؛ پنهان شدن خورشید
پشت پلک های تو!
مژگانت که بلند می شود،
آفتاب گرمی طلوع می کند!
روز بر دلم سرک می کشد!
عشق، لبخند می زند بر لبانم
نفس هایم، عطر تو را می دهد
با هر هوایی، که آغشته شده به آغوشت!
دوست داشتنت روز را زیباتر کرده است ...
#عرفانیزدانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
مگر نمی گویند که هر آدمی یک بار عاشق می شود؟
پس چرا هر صبح که چشمانت را باز میکنی
دل میبازم باز...
#عباس_معروفی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
مگر نمی گویند که هر آدمی یک بار عاشق می شود؟
پس چرا هر صبح که چشمانت را باز میکنی
دل میبازم باز...
#عباس_معروفی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
آزادی ما از سفرکردن هایمان
معلوم می شود
کسی که دارایی اش را برای
سفر خرج می کند
در واقع دارد آزادی ذخیره میکند
برای روزهای حسرت نخوردن.
#آلبر_کامو
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
آزادی ما از سفرکردن هایمان
معلوم می شود
کسی که دارایی اش را برای
سفر خرج می کند
در واقع دارد آزادی ذخیره میکند
برای روزهای حسرت نخوردن.
#آلبر_کامو
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
این روزها آدمها
محتاج یک روی خوشاند
یک خدا قوت
یک لبخند
که خستگیِ تنهاییشان در برود؛
محتاج یک رفت و آمدند
یک عطر ماندگار
یک دست
که گردِ انتظارشان را بتکاند؛
محتاج یک زنگ تلفناند
یک "کجایی"
یک "دلم برایت تنگ شده"
یک "مراقب خودت باش"
یک...
این روزها
چقدر، چقدر آدمها فقیرند...!
#لیلا_مقربی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
این روزها آدمها
محتاج یک روی خوشاند
یک خدا قوت
یک لبخند
که خستگیِ تنهاییشان در برود؛
محتاج یک رفت و آمدند
یک عطر ماندگار
یک دست
که گردِ انتظارشان را بتکاند؛
محتاج یک زنگ تلفناند
یک "کجایی"
یک "دلم برایت تنگ شده"
یک "مراقب خودت باش"
یک...
این روزها
چقدر، چقدر آدمها فقیرند...!
#لیلا_مقربی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
آزادی؟
کدامین آزادی؟
آزادی، اسبی ست خسته و لنگان
که هر روز گلوله بارَش می زنند
سرزمین؟
کدامین سرزمین؟
آن سرزمینی که هر روز به غارتش می برند؟
آن دشتی که برهوتش کرده اند
یا آن شاخه ای
که تخته ی تابوت شد؟
کدامین است؟
آن سنگ و آن خاک و آن چشمه و ریگی
که بند و زندان زاییده است؟
نمی دانم میهن کدام است!
آزادی کدام است،
نمی دانم!
آن جویباری که در روز روشن
سرچشمه اش را غارت کردید؟
آن معشوقه ای که در خواب
چشم هایش را دزدیدید؟
آن ابری که پیش از باریدن
بارانش را به تاراج بردید؟
یا آن ماهی
که شبِ چهارده اش را ربودید؟
آزادی، اسبی ست خسته و لنگان
که هر روز گلوله بارَش می زنند.
#شیرکو_بیکس
به فراخور ۴ اوت ـ سالروز
درگذشت #شیرکو_بیکس
شاعری با لقب«امپراتور شعر کردستان»
@M_V_KHATOON
آزادی؟
کدامین آزادی؟
آزادی، اسبی ست خسته و لنگان
که هر روز گلوله بارَش می زنند
سرزمین؟
کدامین سرزمین؟
آن سرزمینی که هر روز به غارتش می برند؟
آن دشتی که برهوتش کرده اند
یا آن شاخه ای
که تخته ی تابوت شد؟
کدامین است؟
آن سنگ و آن خاک و آن چشمه و ریگی
که بند و زندان زاییده است؟
نمی دانم میهن کدام است!
آزادی کدام است،
نمی دانم!
آن جویباری که در روز روشن
سرچشمه اش را غارت کردید؟
آن معشوقه ای که در خواب
چشم هایش را دزدیدید؟
آن ابری که پیش از باریدن
بارانش را به تاراج بردید؟
یا آن ماهی
که شبِ چهارده اش را ربودید؟
آزادی، اسبی ست خسته و لنگان
که هر روز گلوله بارَش می زنند.
#شیرکو_بیکس
به فراخور ۴ اوت ـ سالروز
درگذشت #شیرکو_بیکس
شاعری با لقب«امپراتور شعر کردستان»
@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
چه مهمانانِ بیدردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک میکنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
و به اندکی سکوت...
#حسین_پناهی
به فراخور ۱۴مرداد سالروز
درگذشت #حسین_پناهی
معناپرداز رنجهای انسانی
@M_V_KHATOON
چه مهمانانِ بیدردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک میکنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
و به اندکی سکوت...
#حسین_پناهی
به فراخور ۱۴مرداد سالروز
درگذشت #حسین_پناهی
معناپرداز رنجهای انسانی
@M_V_KHATOON
.
به آغوش موسیقی پناه بردم در خوابم؛
پری شدم در باد.
به آغوش داستانی پناه بردم در خوابم؛
موج دریا شدم.
به آغوش تابلو نقاشی یی پناه بردم در خوابم،
روشنای ستیغ کوه شدم.
در آغوش تو که آرام گرفتم در خوابم،
سلطان عاشق جهان شدم.
#شیرکو_بیکس
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
به آغوش موسیقی پناه بردم در خوابم؛
پری شدم در باد.
به آغوش داستانی پناه بردم در خوابم؛
موج دریا شدم.
به آغوش تابلو نقاشی یی پناه بردم در خوابم،
روشنای ستیغ کوه شدم.
در آغوش تو که آرام گرفتم در خوابم،
سلطان عاشق جهان شدم.
#شیرکو_بیکس
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
و مرگ مردن نیست
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست!
من مردگان بی شماری را دیده ام
که راه میرفتند
حرف میزدند
سیگار میکشیدند
و خیس از باران
انتظار و تنهایی را درک میکردند!
#حسین_پناهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
و مرگ مردن نیست
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست!
من مردگان بی شماری را دیده ام
که راه میرفتند
حرف میزدند
سیگار میکشیدند
و خیس از باران
انتظار و تنهایی را درک میکردند!
#حسین_پناهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
▫️
ای کاش روزی
ای کاش امروز
ای کاش فردا
همین فردا آفتابِ آزادی
از غبار غم به در می آمد
می آمد بر بلندای کوه می نوشت
که این کُشته
خود کُشنده ی دیگری بوده است.
من تردید نخواهم کرد
هیچ درنگی جایز نیست
پس این تاج را برگیرید و
مرا با ترانه هایم به خاک بسپارید...
#شیرکو_بیکس
@M_V_KHATOON
ای کاش روزی
ای کاش امروز
ای کاش فردا
همین فردا آفتابِ آزادی
از غبار غم به در می آمد
می آمد بر بلندای کوه می نوشت
که این کُشته
خود کُشنده ی دیگری بوده است.
من تردید نخواهم کرد
هیچ درنگی جایز نیست
پس این تاج را برگیرید و
مرا با ترانه هایم به خاک بسپارید...
#شیرکو_بیکس
@M_V_KHATOON
▫️
شب هاي بی تو شعر می نوشم و
مست می شوم به ياد چشمانت
آسوده مي خوابم
و بامداد فردا
باز هم خمار چشم تؤام...
#سارا_قبادی
@M_V_KHATOON
شب هاي بی تو شعر می نوشم و
مست می شوم به ياد چشمانت
آسوده مي خوابم
و بامداد فردا
باز هم خمار چشم تؤام...
#سارا_قبادی
@M_V_KHATOON
▫️
امشب بیا و کنار بی خوابیام بمان
دست تنهایی ام را بگیر
و مرا مهمان سرزمین آغوشت کن
امشب بیا و بار خستگی یک روز دلگیر را
از شانه های غمگینم بردار
بیا به میهمانی شعر و شب و شمع
بیا تا عاشقانه چشم بدوزیم
به نقره فام مهتاب افسونگر
بیا که امشب تو را سخت دلتنگم..
#نگار_حسینی
@M_V_KHATOON
امشب بیا و کنار بی خوابیام بمان
دست تنهایی ام را بگیر
و مرا مهمان سرزمین آغوشت کن
امشب بیا و بار خستگی یک روز دلگیر را
از شانه های غمگینم بردار
بیا به میهمانی شعر و شب و شمع
بیا تا عاشقانه چشم بدوزیم
به نقره فام مهتاب افسونگر
بیا که امشب تو را سخت دلتنگم..
#نگار_حسینی
@M_V_KHATOON
.
بچه بودم
دو نفر را پشت دیوار خانه مان دیدم
که بی صدا،
راه نفس هم را بسته بودند
بعد ها فهمیدم
اسم این کاربوسیدن است.
کمی بزرگ شدم
پشت خانه ای کلنگی
عشق را امتحان کردم
حین فهمیدن لمس ،
چشمم به کودکی افتاد
که از پنجره ی باز اتاقش
با چهره ای پر از سوال
نگاهم می کرد
ترس ناگهان لبم را لرزاند
با دلهره آرام خندیدم
به خودم ،
به سیب هایی که از روی صورتم
زمین ریخته بودند.
به دختری که با نفس هایم
تمام کوچه را تند می دوید
تلخ خندیدم...
به دلیل پنهانی عشق...
به بچه های این شهر...
که بوسه را اولین بار
وسط خرابه ها یاد می گیرند...
#رسول_ادهمی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
بچه بودم
دو نفر را پشت دیوار خانه مان دیدم
که بی صدا،
راه نفس هم را بسته بودند
بعد ها فهمیدم
اسم این کاربوسیدن است.
کمی بزرگ شدم
پشت خانه ای کلنگی
عشق را امتحان کردم
حین فهمیدن لمس ،
چشمم به کودکی افتاد
که از پنجره ی باز اتاقش
با چهره ای پر از سوال
نگاهم می کرد
ترس ناگهان لبم را لرزاند
با دلهره آرام خندیدم
به خودم ،
به سیب هایی که از روی صورتم
زمین ریخته بودند.
به دختری که با نفس هایم
تمام کوچه را تند می دوید
تلخ خندیدم...
به دلیل پنهانی عشق...
به بچه های این شهر...
که بوسه را اولین بار
وسط خرابه ها یاد می گیرند...
#رسول_ادهمی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
آدمی به مرور آرام میگیرد
بزرگ میشود بالغ می شود
و پای اشتباهاتش میایستد
گذشتهاش را قبول میکند،
نادیدهاش نمیگیرد
میفهمد که زندگی یک موهبت است،
یک غنیمت است یک نعمت است
و نباید آن را فدای آدمهای بیمقدار کرد!
اصلا از یک جایی به بعد حال آدم خودش خوب می شود ...
#محمود_دولت_آبادی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
آدمی به مرور آرام میگیرد
بزرگ میشود بالغ می شود
و پای اشتباهاتش میایستد
گذشتهاش را قبول میکند،
نادیدهاش نمیگیرد
میفهمد که زندگی یک موهبت است،
یک غنیمت است یک نعمت است
و نباید آن را فدای آدمهای بیمقدار کرد!
اصلا از یک جایی به بعد حال آدم خودش خوب می شود ...
#محمود_دولت_آبادی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
و تو یک روز میفهمى
بعد از من هر که پرسید
عشق چیست ،
به دورها خیره میشوى و
با اشک خواهى گفت :
عشق به دوست داشتنم
مشغول بود و من ندیدمش !!!
آنقدر ندیدمش
که صداى سالهاىِ دلتنگیام شد
و آنروز من به دوست داشتنت
معروف خواهم شد ....
#امیر_وجود
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
و تو یک روز میفهمى
بعد از من هر که پرسید
عشق چیست ،
به دورها خیره میشوى و
با اشک خواهى گفت :
عشق به دوست داشتنم
مشغول بود و من ندیدمش !!!
آنقدر ندیدمش
که صداى سالهاىِ دلتنگیام شد
و آنروز من به دوست داشتنت
معروف خواهم شد ....
#امیر_وجود
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──