.
گاه ناگزیریم از رنج ها و سختی ها...
بخواه که هر آنچه هست
چه آنچه مورد پسند ِ توست
چه آنچه نیست
دلیلی برای ِبرداشتن ِ قدمی
به سمتِ آرامش و رشد تو باشد!
بخواه که روزهای سخت
شاخه و برگهای تازه ای به تو اضافه کند.
گاهی سخت می شود اما
هرگز خودت را
آرامشِ قلبت را
و باورت را ترک مکن.
#معصومه_صابر
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
گاه ناگزیریم از رنج ها و سختی ها...
بخواه که هر آنچه هست
چه آنچه مورد پسند ِ توست
چه آنچه نیست
دلیلی برای ِبرداشتن ِ قدمی
به سمتِ آرامش و رشد تو باشد!
بخواه که روزهای سخت
شاخه و برگهای تازه ای به تو اضافه کند.
گاهی سخت می شود اما
هرگز خودت را
آرامشِ قلبت را
و باورت را ترک مکن.
#معصومه_صابر
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
در جنگل من
از درندگی نام و نشان نیست ...
در سایه آفتاب دیارت
قصهٔ خیر و شر می‌شنوی
من شکفتن ها را می‌شنوم
و جویبار از آن سوی زمان می‌گذرد ...
#سهراب_سپهری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
در جنگل من
از درندگی نام و نشان نیست ...
در سایه آفتاب دیارت
قصهٔ خیر و شر می‌شنوی
من شکفتن ها را می‌شنوم
و جویبار از آن سوی زمان می‌گذرد ...
#سهراب_سپهری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
گفت: "حکماً پیمانه هایِ زیادی شکسته ای؟"
گفتم: " شرابِ هرکدامشان فقط یک مستیِ کوتاهِ بدخمار داشت."
گفت: " اصلت، تشنه نبوده، اگر بودی با همان اولی، مست می شدی، تا ابدالآباد.... "
#شهریار_مندنی_پور
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
گفت: "حکماً پیمانه هایِ زیادی شکسته ای؟"
گفتم: " شرابِ هرکدامشان فقط یک مستیِ کوتاهِ بدخمار داشت."
گفت: " اصلت، تشنه نبوده، اگر بودی با همان اولی، مست می شدی، تا ابدالآباد.... "
#شهریار_مندنی_پور
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
آتشم بزن
خانه‌ام را به آتش بکشان
مانند دیوانگان رفتار کن
برای من به عنوان یک زن تنها همین کافی است
که احساس کنم حمایتم می‌کنی
برای من دستی کافی است
که دراز شود
تا عرق پیشانی‌ام را خشک کند
دستی کافی است
که آرامم کند
و لای موهایم
گرهی از ساقه‌های لیموبگذارد
سیگار بکش
هیچ چیزی بهتر از مردی نیست که
یک گوشه بنشیند
در دود سیگارش محو شود
و مرا محو کند.
#نزار_قبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
آتشم بزن
خانه‌ام را به آتش بکشان
مانند دیوانگان رفتار کن
برای من به عنوان یک زن تنها همین کافی است
که احساس کنم حمایتم می‌کنی
برای من دستی کافی است
که دراز شود
تا عرق پیشانی‌ام را خشک کند
دستی کافی است
که آرامم کند
و لای موهایم
گرهی از ساقه‌های لیموبگذارد
سیگار بکش
هیچ چیزی بهتر از مردی نیست که
یک گوشه بنشیند
در دود سیگارش محو شود
و مرا محو کند.
#نزار_قبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎼
ترانه: دیگر بس است
ترانه سرا: #اردلان_سرفراز
خواننده: #مهتاب_صفویان
آهنگساز: #فرزاد_فتاحی
«دیگر بس است
هراس دیگر بس است
وحشت یاس از داس
دیگر بس است.
دیگر بس است، مصالحه با جلاد
در حسرت نفس کشیدن آزاد
اینک نترس، بگو بلند، به فریاد
پرواز زنده باد، آواز زنده باد
جلاد مرده باد!»
به فراخور سالروز تولد اردلان سرفراز❤️
زادروزت مبارک اعتبارِ ترانه
@M_V_KHATOON
ترانه: دیگر بس است
ترانه سرا: #اردلان_سرفراز
خواننده: #مهتاب_صفویان
آهنگساز: #فرزاد_فتاحی
«دیگر بس است
هراس دیگر بس است
وحشت یاس از داس
دیگر بس است.
دیگر بس است، مصالحه با جلاد
در حسرت نفس کشیدن آزاد
اینک نترس، بگو بلند، به فریاد
پرواز زنده باد، آواز زنده باد
جلاد مرده باد!»
به فراخور سالروز تولد اردلان سرفراز❤️
زادروزت مبارک اعتبارِ ترانه
@M_V_KHATOON
Gomshodeh_Googoosh
@Euterpe_Calliope
🎙
#گوگوش
#گمشده
ترانه‌سرا #اردلان_سرفراز
آهنگساز #فرید_زلاند
از اون روزا تا امروز
یه عمره که می‌گردم
دنبال اون کسی که
تو اون روزا گم کردم
٢۴ تیرماه زادروز نغمه‌پرداز عشق
استاد #اردلان_سرفراز
🎧تقدیمتون✨
@M_V_KHATOON
_َِ𓄂𓆃●━𝄠━━ꤠ
◁ ❚❚ ▷
#گوگوش
#گمشده
ترانه‌سرا #اردلان_سرفراز
آهنگساز #فرید_زلاند
از اون روزا تا امروز
یه عمره که می‌گردم
دنبال اون کسی که
تو اون روزا گم کردم
٢۴ تیرماه زادروز نغمه‌پرداز عشق
استاد #اردلان_سرفراز
🎧تقدیمتون✨
@M_V_KHATOON
_َِ𓄂𓆃●━𝄠━━ꤠ
◁ ❚❚ ▷
▫️
هر آنچه دوست داشتم
برای من نماند و رفت...
امید آخرین اگر تویي برای من، بمان...!
#حسین_منزوی
@M_V_KHATOON
هر آنچه دوست داشتم
برای من نماند و رفت...
امید آخرین اگر تویي برای من، بمان...!
#حسین_منزوی
@M_V_KHATOON
▫️
جز تو که
واژه واژه‌یِ منظومه‌ام شدی،
یک به یک گریختند،
همه از مدارِ من...!
#محمدعلی_بهمنی
@M_V_KHATOON
جز تو که
واژه واژه‌یِ منظومه‌ام شدی،
یک به یک گریختند،
همه از مدارِ من...!
#محمدعلی_بهمنی
@M_V_KHATOON
.
انسانم،
ساکت، چون درخت سیب،
گسترده،چون مزرعه‌ی یونجه!
و باروَر، چون خوشه‌ی بلوط.
به جز خداوند،
چه کسی شایسته‌ی
پرستش من خواهد بود...؟
#حسین_پناهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
انسانم،
ساکت، چون درخت سیب،
گسترده،چون مزرعه‌ی یونجه!
و باروَر، چون خوشه‌ی بلوط.
به جز خداوند،
چه کسی شایسته‌ی
پرستش من خواهد بود...؟
#حسین_پناهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
زیبایی..!
زیباتر از تمامِ جهانِ زیبا
و چشم‌های شاداب‌ات
نی‌زارهای سبزِ گُم‌درّه‌های زاگرس را
پندار می‌کند.
پیش آی و موج بشکن و آیینه‌ای بگیر
مانند آب...
وقتی مرا بیابی
زیباتر خواهی شد...
#منوچهر_آتشی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
زیبایی..!
زیباتر از تمامِ جهانِ زیبا
و چشم‌های شاداب‌ات
نی‌زارهای سبزِ گُم‌درّه‌های زاگرس را
پندار می‌کند.
پیش آی و موج بشکن و آیینه‌ای بگیر
مانند آب...
وقتی مرا بیابی
زیباتر خواهی شد...
#منوچهر_آتشی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
حرف بزن
بگو تا کی بغض را کنج گلو حبس کنیم و اشک را گوشه ی چشم پنهان؟!
بگو؛ کجا سکوت مرگبارمان را بشکنیم
و دلتنگی هایمان را
کدام گوشه شهر فریاد بزنیم ؟!
با من حرف بزن
با من ،که غریبانه به تماشای مرگ خویش نشسته ام
چیزی بگو
که شاید دوام بیاورم نفس کشیدن را ...
#آذین_قانع
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
حرف بزن
بگو تا کی بغض را کنج گلو حبس کنیم و اشک را گوشه ی چشم پنهان؟!
بگو؛ کجا سکوت مرگبارمان را بشکنیم
و دلتنگی هایمان را
کدام گوشه شهر فریاد بزنیم ؟!
با من حرف بزن
با من ،که غریبانه به تماشای مرگ خویش نشسته ام
چیزی بگو
که شاید دوام بیاورم نفس کشیدن را ...
#آذین_قانع
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
چه کنم با سایه ی خیالت
که بر سر احساس من
چتر تنهایی گسترده است .
سهمم از عشقت
همین قلم و قلبی ست
که یکی می شکند
و آن یکی شکسته ی آن دیگری
را می نویسد ...!!
#باران_مقدم
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
چه کنم با سایه ی خیالت
که بر سر احساس من
چتر تنهایی گسترده است .
سهمم از عشقت
همین قلم و قلبی ست
که یکی می شکند
و آن یکی شکسته ی آن دیگری
را می نویسد ...!!
#باران_مقدم
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
عاشق که نباشی
ته می‌کشی
با آخرین سیگار
به غروب خاکستری فصل
که کام باغ را تلخ دارد.....
عاشق که نباشی
به آخر می‌رسی
تا کوچه‌ای به بن‌بست تاریک
تا راهکوره‌ای باریک
- دچار آمده‌ی صخره‌ای بی‌آبشار.....
عاشق که نباشی
رسوب می‌کنی
به ثقل بودنی بی‌هوده
تا چه از تو ؟!
بعید هاله‌ای از ماه حتا
که جلوه به سنگواره‌ی بعد از این‌ات....
عاشق که نباشی
تندیسی از هیچ‌کسی
با چشم‌های درشت ِبسته
...و گوشی که پنهان لای موهای مجعد
بی‌تفاوت ِ هر چه آوای بر آمده از دل..
با لبی تَرَک خورده
که طعم تبسّم و بوسه نچیده‌ست..
پیکره‌ای از هول
بی لمس بازوان ماه در بستر شب سرد....
عاشق که نباشی
چه شعرها که از تو می‌گذرد
به رقص دفتری خاکستر شده
در گذرگاه باد ِباده نزده !
چه به تنگه‌ی تاریک
چه به صحاری خاموش....
#گویا_فیروزکوهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
عاشق که نباشی
ته می‌کشی
با آخرین سیگار
به غروب خاکستری فصل
که کام باغ را تلخ دارد.....
عاشق که نباشی
به آخر می‌رسی
تا کوچه‌ای به بن‌بست تاریک
تا راهکوره‌ای باریک
- دچار آمده‌ی صخره‌ای بی‌آبشار.....
عاشق که نباشی
رسوب می‌کنی
به ثقل بودنی بی‌هوده
تا چه از تو ؟!
بعید هاله‌ای از ماه حتا
که جلوه به سنگواره‌ی بعد از این‌ات....
عاشق که نباشی
تندیسی از هیچ‌کسی
با چشم‌های درشت ِبسته
...و گوشی که پنهان لای موهای مجعد
بی‌تفاوت ِ هر چه آوای بر آمده از دل..
با لبی تَرَک خورده
که طعم تبسّم و بوسه نچیده‌ست..
پیکره‌ای از هول
بی لمس بازوان ماه در بستر شب سرد....
عاشق که نباشی
چه شعرها که از تو می‌گذرد
به رقص دفتری خاکستر شده
در گذرگاه باد ِباده نزده !
چه به تنگه‌ی تاریک
چه به صحاری خاموش....
#گویا_فیروزکوهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
در ورشو، دخترکی چنین می‌گفت:
اگر می‌خواهی نوازشم کنی، مانعت نمی‌شوم
اگر می‌خواهی ببوسی‌ام، می‌توانی
می‌گذارم سینه‌هایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانی‌ها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر می‌خواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمی‌شوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه می‌کشند
و من سراپا، سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ای‌کاش این بوسه تلخ‌کامت نکند...
#ژئو_بوگزا
#محسن_عمادی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
در ورشو، دخترکی چنین می‌گفت:
اگر می‌خواهی نوازشم کنی، مانعت نمی‌شوم
اگر می‌خواهی ببوسی‌ام، می‌توانی
می‌گذارم سینه‌هایم را عریان کنی.
ولی باید بدانی که پدرم را آلمانی‌ها تیرباران کردند
و یک برادرم را در کوره سوزاندند.
اگر می‌خواهی نوازشم کنی، هیچ مانعت نمی‌شوم
ولی باید بدانی که تمام این مردگان
در من زوزه می‌کشند
و من سراپا، سراپا خاکسترم.
ببوس مرا،
ولی ای‌کاش این بوسه تلخ‌کامت نکند...
#ژئو_بوگزا
#محسن_عمادی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
ماه را در خانه خوابانده ام
تا تو هم به لطف این درد اهلی
زخم هایت را در آینه ورق بزنی
و در خیالت به بستری بروی
که ماده پلنگی گسترده است
بگذار پنجه درسپیدی ماه بکشم
و سرم را بالا نگه دارم
قبول کن عزیزمن:
آنچه که شکست ناپذیرم کرده
بارها من را تا لبه ی این پرتگاه برده است!
#الهام_صالحی_ارغنون
شبتــون ماااه🌙
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
ماه را در خانه خوابانده ام
تا تو هم به لطف این درد اهلی
زخم هایت را در آینه ورق بزنی
و در خیالت به بستری بروی
که ماده پلنگی گسترده است
بگذار پنجه درسپیدی ماه بکشم
و سرم را بالا نگه دارم
قبول کن عزیزمن:
آنچه که شکست ناپذیرم کرده
بارها من را تا لبه ی این پرتگاه برده است!
#الهام_صالحی_ارغنون
شبتــون ماااه🌙
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──