This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
آهسته باید زندگی را چشید،
آهسته باید آن را نوشید.
زندگی را نمی توان لاجرعه سرکشید.
زندگی را نمی توان بی درنگ بلعید.
مزه اش از دست می رود.
طعمش گم می شود.
نجویده می ماند روی معده شبانه روز.
بسیاری دردها که ما داریم،
دردِ نجویده بلعیدنِ زندگی است.
دردِ مزه نکردن ثانیه ها و سال هاست…
#عرفان_نظر_آهاری
روزتـون درخشان☀️
@M_V_KHATOON
آهسته باید زندگی را چشید،
آهسته باید آن را نوشید.
زندگی را نمی توان لاجرعه سرکشید.
زندگی را نمی توان بی درنگ بلعید.
مزه اش از دست می رود.
طعمش گم می شود.
نجویده می ماند روی معده شبانه روز.
بسیاری دردها که ما داریم،
دردِ نجویده بلعیدنِ زندگی است.
دردِ مزه نکردن ثانیه ها و سال هاست…
#عرفان_نظر_آهاری
روزتـون درخشان☀️
@M_V_KHATOON
.
تو را در قلبِ نور
در ریه های ستارگان به هنگامهی طلوع،
تو را در اندیشهی عشق
تو را در مرز تنِ هر معشوق،
تو را در باور و یقین
تو را در سرگیجههای مهیب،
تو را در جان
تو را در جهان
تو را در هرچیزی که معنای لذت و زیبایی
میدهد
دوستت داشته و دارم و میدارم
تمام...!
#محمدعلی_خشنو
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
تو را در قلبِ نور
در ریه های ستارگان به هنگامهی طلوع،
تو را در اندیشهی عشق
تو را در مرز تنِ هر معشوق،
تو را در باور و یقین
تو را در سرگیجههای مهیب،
تو را در جان
تو را در جهان
تو را در هرچیزی که معنای لذت و زیبایی
میدهد
دوستت داشته و دارم و میدارم
تمام...!
#محمدعلی_خشنو
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
بوسه های تو تسکینم می دهد...
خوابی شیرین
که در انتظار تعبیرش نبودی ،
بارانی
که دانه ، دانه تمیز می شود
و روی گونه ی من می نشیند ،
کاسه ای از صدف
که فرشتگان پاک کرده اند
تا از لبخندت پُر شود
اینجایی تو
در آتش دستهای من
و تشنه و بی امان می باری
و می باری ،
و تسکینم می دهی ...
#شمس_لنگرودی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
بوسه های تو تسکینم می دهد...
خوابی شیرین
که در انتظار تعبیرش نبودی ،
بارانی
که دانه ، دانه تمیز می شود
و روی گونه ی من می نشیند ،
کاسه ای از صدف
که فرشتگان پاک کرده اند
تا از لبخندت پُر شود
اینجایی تو
در آتش دستهای من
و تشنه و بی امان می باری
و می باری ،
و تسکینم می دهی ...
#شمس_لنگرودی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
صبح بخیر بگو
تا... تازه شوم
بگو تا بشکفد غنچه های دلم
بگو تا تمام من طلوع کند
بگو تا شکوفه های بهار مست شود
با صبح بخیرهایت ...
#لیلا_صابری_منش
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
صبح بخیر بگو
تا... تازه شوم
بگو تا بشکفد غنچه های دلم
بگو تا تمام من طلوع کند
بگو تا شکوفه های بهار مست شود
با صبح بخیرهایت ...
#لیلا_صابری_منش
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
مرو
بمان
ما كه عشق آشناييم از يادت نبردهايم
تو هم از يادمان نبر
جر تو در عرصهى خاك كسى نداريم
نگذار سرد شويم
هر روز و از هر كجا كه شد
از حيات نشانهيى به ما برسان
دير ترك، از كنج ِ بيشهيى در جنگل ِ خاطرهها
ناگهان پيدا شو
دست به سوى ما دراز كن و
نجاتمان بده.
#احمد_شاملو
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
مرو
بمان
ما كه عشق آشناييم از يادت نبردهايم
تو هم از يادمان نبر
جر تو در عرصهى خاك كسى نداريم
نگذار سرد شويم
هر روز و از هر كجا كه شد
از حيات نشانهيى به ما برسان
دير ترك، از كنج ِ بيشهيى در جنگل ِ خاطرهها
ناگهان پيدا شو
دست به سوى ما دراز كن و
نجاتمان بده.
#احمد_شاملو
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
.
بس که لبریزم از تو…
میخواهم بدوم در میان صحراها
سر بکوبم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریاها
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست ...
#فروغ_فرخزاد
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
بس که لبریزم از تو…
میخواهم بدوم در میان صحراها
سر بکوبم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریاها
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست ...
#فروغ_فرخزاد
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
اگر عشق نمیبود، علفهای بهاری در آن سردِ
سحرگاه سر از خاک نمیزد... اگر
عشق نمیبود، ز سنگ سیـه آن چشمه جوشان
گریبانِ زمینرا به جنون چاک نمیزد اگر عشق
نمیبود بر آن شاخه انجیر تک افتاده
چکاوک چنین پرده عشاق، طربناک نمیزد
اگر عشق نمیبود، اگر عشق نمیبود...
#شفیعی_کدکنی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
اگر عشق نمیبود، علفهای بهاری در آن سردِ
سحرگاه سر از خاک نمیزد... اگر
عشق نمیبود، ز سنگ سیـه آن چشمه جوشان
گریبانِ زمینرا به جنون چاک نمیزد اگر عشق
نمیبود بر آن شاخه انجیر تک افتاده
چکاوک چنین پرده عشاق، طربناک نمیزد
اگر عشق نمیبود، اگر عشق نمیبود...
#شفیعی_کدکنی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
▫️
مرا کاشته بودند !
کاشته بودند تا با خورشیدهای عجول
احاطهام کنند ،
تو آمدی
و چنان نرم مرا چیدی !
که رفتار نسیم را ،
در دست تو حس کردم ...
#بیژن_الهی
زادروز (بیژن الهیشیرازی)
(۱۶ تیر ۱۳۲۴، تهران – ۹ آذر ۱۳۸۹، تهران) شاعر، مترجم و نقاش
@M_V_KHATOON
مرا کاشته بودند !
کاشته بودند تا با خورشیدهای عجول
احاطهام کنند ،
تو آمدی
و چنان نرم مرا چیدی !
که رفتار نسیم را ،
در دست تو حس کردم ...
#بیژن_الهی
زادروز (بیژن الهیشیرازی)
(۱۶ تیر ۱۳۲۴، تهران – ۹ آذر ۱۳۸۹، تهران) شاعر، مترجم و نقاش
@M_V_KHATOON
▫️
اگر عمری گنه کردی، مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس، امضا کردنش با من
#ژولیده_نیشابوری
@M_V_KHATOON
اگر عمری گنه کردی، مشو نومید از رحمت
تو توبه نامه را بنویس، امضا کردنش با من
#ژولیده_نیشابوری
@M_V_KHATOON
▫️
یار ما در پرده ی شب باده تنها می خورد
سازگارش باد یارب گرچه بی ما می خورد...
#صائب_تبريزی
@M_V_KHATOON
یار ما در پرده ی شب باده تنها می خورد
سازگارش باد یارب گرچه بی ما می خورد...
#صائب_تبريزی
@M_V_KHATOON
▫️
در این شبی که روزنهها تیرگی گرفت
ما را هنوز دیدهٔ امّید روشن است
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
@M_V_KHATOON
در این شبی که روزنهها تیرگی گرفت
ما را هنوز دیدهٔ امّید روشن است
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
@M_V_KHATOON
▫️
نذر کردم که اگر سهم من از عشق شدی
دو سه رکعت غزلِ شاد بخوانم هر روز...
#عسل_پروانه
📚شاعر دیوانه شهر_نذر
@M_V_KHATOON
نذر کردم که اگر سهم من از عشق شدی
دو سه رکعت غزلِ شاد بخوانم هر روز...
#عسل_پروانه
📚شاعر دیوانه شهر_نذر
@M_V_KHATOON
.
عمر نرگس .. .
آتشینخوی مرا پاس دل من نیست نیست
برق عالمسوز را پروای خرمن نیست نیست
مشت خاشاکی کجا بندد ره سیلاب را؟
پایداری پیش اشکم کار دامن نیست نیست
آنقدر بنشین که برخیزد غبار از خاطرم
پای تا سر ناز من هنگام رفتن نیست نیست
قصه امواج دریا را ، ز دریا دیده پرس
هر دلی آگه ز طوفان دل من نیست ، نیست
همچو نرگس تا گشودم چشم پیوستم به خاک
گل دو روزی بیشتر مهمان گلشن نیست نیست
ناگزیر از نالهام در ماتم دل چون کنم؟
مرهم داغ عزیزان غیر شیون نیست نیست
در پناه می ز عقل مصلحت بین فارغیم
در کنار دوست بیم از طعن دشمن نیست نیست
بر دل پاکان ، نیفتد سایه آلودگی
داغ ظلمت بر جبینم صبح روشن نیست نیست
نیست در خاطر مرا اندیشه از گردون رهی
رهرو آزاده را ، پروای رهزن نیست ، نیست
#رهی_معیری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
عمر نرگس .. .
آتشینخوی مرا پاس دل من نیست نیست
برق عالمسوز را پروای خرمن نیست نیست
مشت خاشاکی کجا بندد ره سیلاب را؟
پایداری پیش اشکم کار دامن نیست نیست
آنقدر بنشین که برخیزد غبار از خاطرم
پای تا سر ناز من هنگام رفتن نیست نیست
قصه امواج دریا را ، ز دریا دیده پرس
هر دلی آگه ز طوفان دل من نیست ، نیست
همچو نرگس تا گشودم چشم پیوستم به خاک
گل دو روزی بیشتر مهمان گلشن نیست نیست
ناگزیر از نالهام در ماتم دل چون کنم؟
مرهم داغ عزیزان غیر شیون نیست نیست
در پناه می ز عقل مصلحت بین فارغیم
در کنار دوست بیم از طعن دشمن نیست نیست
بر دل پاکان ، نیفتد سایه آلودگی
داغ ظلمت بر جبینم صبح روشن نیست نیست
نیست در خاطر مرا اندیشه از گردون رهی
رهرو آزاده را ، پروای رهزن نیست ، نیست
#رهی_معیری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
ای آينه سرگرم تماشای كه بودی؟
بسيار معطر شدهای! جای كه بودی؟
من ماتِ پریشانیِ روز و شبِ خویشم
تو خیره به آرامش زیبای که بودی؟
#عبدالجبار_کاکایی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
ای آينه سرگرم تماشای كه بودی؟
بسيار معطر شدهای! جای كه بودی؟
من ماتِ پریشانیِ روز و شبِ خویشم
تو خیره به آرامش زیبای که بودی؟
#عبدالجبار_کاکایی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
#جناب_حافظ
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
#جناب_حافظ
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
بعد از تو غم و بغضِقلم همدم دل شد..
دل،، درد کشید و قلم آهنگِ غزل را..
#نگار_حسینی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
بعد از تو غم و بغضِقلم همدم دل شد..
دل،، درد کشید و قلم آهنگِ غزل را..
#نگار_حسینی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──