.
جمعه ها که میشود سکوت
دلتنگی ناخن می کشد
بر استخوانهای زخم خورده ام !
واژها در قلبم تلمبار میشود
شبحی میشود سرگردان
در حیاط خلوت
عصر جمعه با دیوارهای مرتفع سنگی!
تو بیا استخوانهای مرا بند بزن
بیا و این سکوت را بشکن
زیرا سکوتم انقدر شنیدنی شده
که صدای فریادش گوش زمان را کر میکند!
#مینو_پناهپو
عصر آدینتون بدور ازدلتنگی☕️
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
جمعه ها که میشود سکوت
دلتنگی ناخن می کشد
بر استخوانهای زخم خورده ام !
واژها در قلبم تلمبار میشود
شبحی میشود سرگردان
در حیاط خلوت
عصر جمعه با دیوارهای مرتفع سنگی!
تو بیا استخوانهای مرا بند بزن
بیا و این سکوت را بشکن
زیرا سکوتم انقدر شنیدنی شده
که صدای فریادش گوش زمان را کر میکند!
#مینو_پناهپو
عصر آدینتون بدور ازدلتنگی☕️
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
▫️
زن ها زمانی تصمیم می گیرند،
تنهایی شان را پر کنند
که نگاهی تهِ تهِ دلشان را
خالی کرده باشد ...
#رسول_ادهمی
@M_V_KHATOON
زن ها زمانی تصمیم می گیرند،
تنهایی شان را پر کنند
که نگاهی تهِ تهِ دلشان را
خالی کرده باشد ...
#رسول_ادهمی
@M_V_KHATOON
▫️
عاشقی بد اقبالم
نه می‌توانم به سویت بیایم
و نه می‌توانم به خودم برگردم.
دلم بر من شوریده است...
#محمود_درویش
@M_V_KHATOON
عاشقی بد اقبالم
نه می‌توانم به سویت بیایم
و نه می‌توانم به خودم برگردم.
دلم بر من شوریده است...
#محمود_درویش
@M_V_KHATOON
.
زنهار !
در سرزمین من
روی هیچ حادثه‌ای قسم نخور؛
روی هیچ شب‌کوری شرط نبند.
ما اینجا همه از ازل باخته به دنیا می‌آییم؛
اما حیرت اینجاست که،
سرانجام برد با ماست!
#سیدعلی_صالحی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
زنهار !
در سرزمین من
روی هیچ حادثه‌ای قسم نخور؛
روی هیچ شب‌کوری شرط نبند.
ما اینجا همه از ازل باخته به دنیا می‌آییم؛
اما حیرت اینجاست که،
سرانجام برد با ماست!
#سیدعلی_صالحی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
در فرو بسته ترین دشواری
در گرانبارترین نومیدی،
بارها بر سر خود بانگ زدم:
«هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!»...!
#فریدون_مشیری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
در فرو بسته ترین دشواری
در گرانبارترین نومیدی،
بارها بر سر خود بانگ زدم:
«هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!»...!
#فریدون_مشیری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
عشق تو به باد می ماند
وقتی که بخواهم شعله بکشم
می آید و خاموشم می کند.
عشق تو به باد می ماند
همین که شعله کشیدم
می آید و شعله ور ترم می کند.
#شیرکو_بیکس
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
عشق تو به باد می ماند
وقتی که بخواهم شعله بکشم
می آید و خاموشم می کند.
عشق تو به باد می ماند
همین که شعله کشیدم
می آید و شعله ور ترم می کند.
#شیرکو_بیکس
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
دستِ خودم نبود!
آن حرف پایم را شکست
دیگر نمی‌توانستم پا به پای او همراهش باشم!
در میانه‌ی راه افتادم.
شاهرخ مسکوب
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
دستِ خودم نبود!
آن حرف پایم را شکست
دیگر نمی‌توانستم پا به پای او همراهش باشم!
در میانه‌ی راه افتادم.
شاهرخ مسکوب
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
و تو
بلندتر از تمام درختان جنگل
در من رویيدی
و اكنون من توام
من یک درختم بلندتر از تمام درختان دنيا
#رضا_براهنی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
و تو
بلندتر از تمام درختان جنگل
در من رویيدی
و اكنون من توام
من یک درختم بلندتر از تمام درختان دنيا
#رضا_براهنی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
من هنوز گاهی
یواشکی خواب تو را می‌بینم ،
یواشکی نگاهت می‌کنم ،
صدایت می‌کنم ...
بین خودمان بماند
اما من هنوز تو را ،
یواشکی دوست دارم...
#ناظم_حکمت
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
من هنوز گاهی
یواشکی خواب تو را می‌بینم ،
یواشکی نگاهت می‌کنم ،
صدایت می‌کنم ...
بین خودمان بماند
اما من هنوز تو را ،
یواشکی دوست دارم...
#ناظم_حکمت
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
آخر ای دوست !
نخواهی پرسید ؟!
که دل از دوریِ رویت
چه کشید…
سوخت در آتش
و خاکستر شد !
وعده های تو، به دادش نرسید …
#فریدون_مشیری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
آخر ای دوست !
نخواهی پرسید ؟!
که دل از دوریِ رویت
چه کشید…
سوخت در آتش
و خاکستر شد !
وعده های تو، به دادش نرسید …
#فریدون_مشیری
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
فراغتی‌ست، که در واژه‌ای نمی‌گنجد
در آن زمان که سرِ من به روی شانه‌ی توست...
#منوچهر_آتشی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
فراغتی‌ست، که در واژه‌ای نمی‌گنجد
در آن زمان که سرِ من به روی شانه‌ی توست...
#منوچهر_آتشی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
شب دوباره همانیم
آزرده، غمگین، تنها و ترسیده از دنیا
حتی اگر تمامِ روز
در قوی‌ترین حالاتِ ممکنِ یک انسان
زیسته باشیم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
تاریکی بکامتون🌙
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
شب دوباره همانیم
آزرده، غمگین، تنها و ترسیده از دنیا
حتی اگر تمامِ روز
در قوی‌ترین حالاتِ ممکنِ یک انسان
زیسته باشیم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
تاریکی بکامتون🌙
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──