▫️
مگر امشب کسی با آسمان،
با برگ، با مهتاب
دیداری نخواهد داشت؟
به این مرغی که کوکو میزند تنها،
مگر امشب کسی پاسخ نخواهد داد؟
مگر آن طبع شورانگیز، خورشیدی نخواهد زاد ؟!
کسی اینگونه خاموشی ندارد یاد ..!
#فریدون_مشیری
@M_V_KHATOON
مگر امشب کسی با آسمان،
با برگ، با مهتاب
دیداری نخواهد داشت؟
به این مرغی که کوکو میزند تنها،
مگر امشب کسی پاسخ نخواهد داد؟
مگر آن طبع شورانگیز، خورشیدی نخواهد زاد ؟!
کسی اینگونه خاموشی ندارد یاد ..!
#فریدون_مشیری
@M_V_KHATOON
▫️
هميشه همينطور نمی ماند
يك روز كه تصورش را نمیكنی
جايی كه در خواب هم نديده ای
لحظه ای كه به هيچ چيز فكر نمیکنی
و تـازه رها شده ای از بند آرزو،
از جانب پروردگار دريافت خواهی كرد
چيزی فراتر از آنچه در طلبش بودی
چيزی ارزشمند تر و دلپذيرتر...
مطمئن باش
در چنين روزی
خوشحال تر خواهی شد...
#سعيده_رضوی
@M_V_KHATOON
هميشه همينطور نمی ماند
يك روز كه تصورش را نمیكنی
جايی كه در خواب هم نديده ای
لحظه ای كه به هيچ چيز فكر نمیکنی
و تـازه رها شده ای از بند آرزو،
از جانب پروردگار دريافت خواهی كرد
چيزی فراتر از آنچه در طلبش بودی
چيزی ارزشمند تر و دلپذيرتر...
مطمئن باش
در چنين روزی
خوشحال تر خواهی شد...
#سعيده_رضوی
@M_V_KHATOON
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️
به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یادگار میگذارند،
از همه چیز بیشتر اهمیت دارد و گرنه همه آمدهاند که یک روز بروند...
#صمد_بهرنگی
دوم تیر ماه زادروز صمدبهرنگی
یادش سبز و راهش پر رهرو باد🥀
@M_V_KHATOON
به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یادگار میگذارند،
از همه چیز بیشتر اهمیت دارد و گرنه همه آمدهاند که یک روز بروند...
#صمد_بهرنگی
دوم تیر ماه زادروز صمدبهرنگی
یادش سبز و راهش پر رهرو باد🥀
@M_V_KHATOON
.
زبان عشق سکوت میخواهد
زبان عشق واژهای ندارد
غربت ندارد
حضور تو آشناست
از ابتدای تاریخ بوده است
در همه زمانهها خاطره دارد.
#نزار_قبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
زبان عشق سکوت میخواهد
زبان عشق واژهای ندارد
غربت ندارد
حضور تو آشناست
از ابتدای تاریخ بوده است
در همه زمانهها خاطره دارد.
#نزار_قبانی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
من از خودم هم خسته شدهام
حوصلهام را از دست دادهام
دلم دارد میپوسد...
چه تنهاییِ عجیبی!
پدر خیال می کرد
آدم وقتی درحجرهی خودش تنها باشد تنهاست.
نمیدانست که تنهایی را فقط در میان جمع میشود حس کرد...
#عباس_معروفی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
من از خودم هم خسته شدهام
حوصلهام را از دست دادهام
دلم دارد میپوسد...
چه تنهاییِ عجیبی!
پدر خیال می کرد
آدم وقتی درحجرهی خودش تنها باشد تنهاست.
نمیدانست که تنهایی را فقط در میان جمع میشود حس کرد...
#عباس_معروفی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
اينكه هر شب
به انتظار "شب بخير"هايت
شانه به شانه مي شوم
و هر صبح به شوقِ "صبح بخير عزيزم" هايت
بيدار مي شوم
عشق نيست ؟!
اينكه لحظه هايم را با خيالت نفس مي كشم
و زندگي را با چشمانت معنا مي كنم
عشق نيست ؟! .
عزيزِ جانم
ميان اين همه بيقراري و دلدادگي
چگونه مي تواني اينقدر نباشي ؟!
#سارا_قبادى
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
اينكه هر شب
به انتظار "شب بخير"هايت
شانه به شانه مي شوم
و هر صبح به شوقِ "صبح بخير عزيزم" هايت
بيدار مي شوم
عشق نيست ؟!
اينكه لحظه هايم را با خيالت نفس مي كشم
و زندگي را با چشمانت معنا مي كنم
عشق نيست ؟! .
عزيزِ جانم
ميان اين همه بيقراري و دلدادگي
چگونه مي تواني اينقدر نباشي ؟!
#سارا_قبادى
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
بعضی ها مهربانتر از آن هستند که رنجیدن را با رنجاندن تلافی کنند، القاب وعناوین پهلوانی وقهرمانی درهمه دورانهای زندگی، شایسته و زیبنده این انسانهاست .
#چارلز_داستایوفسکی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
بعضی ها مهربانتر از آن هستند که رنجیدن را با رنجاندن تلافی کنند، القاب وعناوین پهلوانی وقهرمانی درهمه دورانهای زندگی، شایسته و زیبنده این انسانهاست .
#چارلز_داستایوفسکی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
صبوری کنيد!
بخشندگانِ بوسه در راهند
بخشندگانِ نور، ترانه، تبسم و روحِ بزرگ
پيش میآيد زودا
زودا که پيش خواهد آمد
آن گونه زودا
که من می طلبم
که من خواسته ام
که من خواب ديده ام به بيداری!
#سیدعلی_صالحی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
صبوری کنيد!
بخشندگانِ بوسه در راهند
بخشندگانِ نور، ترانه، تبسم و روحِ بزرگ
پيش میآيد زودا
زودا که پيش خواهد آمد
آن گونه زودا
که من می طلبم
که من خواسته ام
که من خواب ديده ام به بيداری!
#سیدعلی_صالحی
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
.
بیآرزو چه میکنی ای دوست؟
به ملال،
در خود به ملال
با یکی مُرده سخن میگویم
شب، خامُش اِستاده هوا
وز آخرین هیاهوی پرندگانِ کوچ
دیرگاهها میگذرد...
اشکِ بیبهانهام
آیا تلخهی این تالاب نیست؟
از این گونه
بیاشک به چه میگریی؟
مگر آن زمستانِ خاموشِ خشک در من است.
به هر اندازه که بیگانهوار
به شانه بَرَت سَر نهم
سنگباری آشناست
سنگباری آشناست غم ...!
#احمد_شاملو
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
بیآرزو چه میکنی ای دوست؟
به ملال،
در خود به ملال
با یکی مُرده سخن میگویم
شب، خامُش اِستاده هوا
وز آخرین هیاهوی پرندگانِ کوچ
دیرگاهها میگذرد...
اشکِ بیبهانهام
آیا تلخهی این تالاب نیست؟
از این گونه
بیاشک به چه میگریی؟
مگر آن زمستانِ خاموشِ خشک در من است.
به هر اندازه که بیگانهوار
به شانه بَرَت سَر نهم
سنگباری آشناست
سنگباری آشناست غم ...!
#احمد_شاملو
✤┅┄𝓜 ⃝༺༅═┅──
.
...و چه زیباتر
که اگر باران صدایت میزدم!
که اگر باران...
...و خشکات میزد
در چشمهایم
که به آبیهای دور هفت دریا خیره شدند...
موج میزدی
در حلقهی نیلوفری ذهن
از بیپاسخی
که چرا از میان این همه نامها؛ باران؟!
#گویا_فیروزکوهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
...و چه زیباتر
که اگر باران صدایت میزدم!
که اگر باران...
...و خشکات میزد
در چشمهایم
که به آبیهای دور هفت دریا خیره شدند...
موج میزدی
در حلقهی نیلوفری ذهن
از بیپاسخی
که چرا از میان این همه نامها؛ باران؟!
#گویا_فیروزکوهی
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
.
شب کھ شد اے عشق
قلبت را بر قلبم گذار
شاید خوابمان برد
و از تاریکی گذشتیم...!
#پابلو_نرودا
شبتــون اهـورایی🌙
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──
شب کھ شد اے عشق
قلبت را بر قلبم گذار
شاید خوابمان برد
و از تاریکی گذشتیم...!
#پابلو_نرودا
شبتــون اهـورایی🌙
✤┅┄𝓜̲͓̅̽ ⃝༺༅═┅──