من اگر پیامبر بودم؛ رسالتم شادمانی بود
بشارتم آزادی و معجزه‌ام خنداندنِ کودکان، نه از جهنمی میترساندم و نه به بهشتی وعده میدادم تنها می‌آموختم اندیشیدن را و انسان بودن را.
-چارلی‌چاپلین

یه دیالوگ تو یاغی بود که عاطی به حامد میگفت:
آدمای زیادی تو زندگی من نبودن،ولی
از اینکه الان تو هستی خیلی خوشحالم
از اینکه بهت یه ربطی دارم خیلی خوشحالم..
از این قشنگ‌تر داریم مگه؟!

به هیچکس نگو چی رو دوست داری؛ چون آدم‌ها بخوان اذیتت کنن، چیزی که دوست داری رو ازت میگیرن.

𝙞 𝙖𝙢 𝙖 𝙩𝙞𝙧𝙚𝙙 𝙨𝙤𝙪𝙡 𝙬𝙝𝙤 𝙬𝙖𝙣𝙩𝙨 𝙖 𝙩𝙚𝙢𝙥𝙤𝙧𝙖𝙧𝙮 𝙙𝙚𝙖𝙩𝙝
من یه روح خسته‌ام که یه مرگ موقتی میخوام