.
در من کودکیست
که تمام روزش را به دنبال عروسک گم شدهاش میگذراند!
شب که میرسد،
ناامید به رختخواب میرود،
و خواب عروسکش را میبیند!
که موهایش را میبافد و برایش قصه میگوید...
صبح دیدنیست!
وقتی تمام رختخواب را برای پیدا کردنش زیر و رو میکند...
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
در من کودکیست
که تمام روزش را به دنبال عروسک گم شدهاش میگذراند!
شب که میرسد،
ناامید به رختخواب میرود،
و خواب عروسکش را میبیند!
که موهایش را میبافد و برایش قصه میگوید...
صبح دیدنیست!
وقتی تمام رختخواب را برای پیدا کردنش زیر و رو میکند...
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
و عشق ، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگیها برد!
مرا رساند به امکانِ
یک پرنده شدن...
#سهراب_سپهری
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
مرا به وسعت اندوه زندگیها برد!
مرا رساند به امکانِ
یک پرنده شدن...
#سهراب_سپهری
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
لبهی تمام شعرهایم ایستادهای
خودم هم نخواهم
کافیست یادت در خاطرم دلبری کند،
پایت سر میخورد
و نقش شعرهایم میشوی ...!
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
خودم هم نخواهم
کافیست یادت در خاطرم دلبری کند،
پایت سر میخورد
و نقش شعرهایم میشوی ...!
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
نیستی و حالا
تمام مردم شهر شبیه تو لباس میپوشند،
و خیابانها عطر تو را به خود گرفتهاند...
غمانگیز نیست؟
اینکه پشت به یک شهر بایستم
و تو را صدا بزنم!
همه برگردند و به من خیره شوند،
و هیچ کدام تو نباشی!
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
تمام مردم شهر شبیه تو لباس میپوشند،
و خیابانها عطر تو را به خود گرفتهاند...
غمانگیز نیست؟
اینکه پشت به یک شهر بایستم
و تو را صدا بزنم!
همه برگردند و به من خیره شوند،
و هیچ کدام تو نباشی!
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
.
به تو که فکر میکنم،
کاغذها رو به من لبخند میزنند!
واژهها به رقص میآیند و
شعر میشوی...
آری!
به تو فکر کردن اینگونه است.
میدانم
داشتنت داستانی به بلندای یک تاریخ خواهد بود!
از کشوری که تمدن را میداند
و مردمی که جنگ را سالهاست
اهلی کردهاند...
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
به تو که فکر میکنم،
کاغذها رو به من لبخند میزنند!
واژهها به رقص میآیند و
شعر میشوی...
آری!
به تو فکر کردن اینگونه است.
میدانم
داشتنت داستانی به بلندای یک تاریخ خواهد بود!
از کشوری که تمدن را میداند
و مردمی که جنگ را سالهاست
اهلی کردهاند...
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
برخی آدمها
به یک دلیل از مسیر زندگی ما میگذرند
تا به ما درسهایی بیاموزند؛
که اگر میماندند
هرگز یاد نمیگرفتیم …!
#خسرو_شکیبایی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
به یک دلیل از مسیر زندگی ما میگذرند
تا به ما درسهایی بیاموزند؛
که اگر میماندند
هرگز یاد نمیگرفتیم …!
#خسرو_شکیبایی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
چشمانت را نمیفهمم،
هیچوقت ارتباط برقرار نکردم
با هنرهای مفهومی !
با من سنتی،
به زبانِ سادهی نوازش،
با دستانت
حرف بزن !
#عباس_معروفی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
هیچوقت ارتباط برقرار نکردم
با هنرهای مفهومی !
با من سنتی،
به زبانِ سادهی نوازش،
با دستانت
حرف بزن !
#عباس_معروفی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
امروز آسمان طور دیگری آبیست.
خورشید جور دیگری میتابد.
خانه عجیب مرتب است!
امروز همه چیز به طرز مشکوکی دوست داشتنیتر است.
گویا تو آمده ای...
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
خورشید جور دیگری میتابد.
خانه عجیب مرتب است!
امروز همه چیز به طرز مشکوکی دوست داشتنیتر است.
گویا تو آمده ای...
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
آنهایی که ما را همانگونه که هستیم میپذیرند و تلاش میکنند لبخندهایمان عمیقتر و آرامشمان طولانیتر باشد، همانهایی هستند که ماندگار میشوند.
#پونه_مقیمی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
#پونه_مقیمی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
کودک گرسنه بود. شیر می خواست. اما مادر خودش هم گرسنه بود، شیر نبود و نوزاد گریه می کرد. دشمن نزدیک بود...با سگ ها... اگه سگ ها صدایی میشنیدن، هممون میمردیم. گروهمون حدود سی نفر بود... می فهمید؟ بالاخره تصمیم گرفتیم... هیچ کس جرئت نکرد دستور فرمانده رو منتقل کنه، اما مادر خودش قضیه رو حدس زد.
قنداق نوزاد رو تو آب فرو برد و مدت زیادی همون جا نگه داشت... نوزاد دیگه گریه نمیکرد... هیچ صدایی نمیاومد... ما نمیتونستیم سرمون رو بالا بگیریم. نه میتونستیم تو چشمای مادر نگاه کنیم، نه تو چشمای همدیگه...!
📗 جنگ چهره زنانه ندارد
👤 سوتلانا آلکساندرونا آلکسیویچ
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
قنداق نوزاد رو تو آب فرو برد و مدت زیادی همون جا نگه داشت... نوزاد دیگه گریه نمیکرد... هیچ صدایی نمیاومد... ما نمیتونستیم سرمون رو بالا بگیریم. نه میتونستیم تو چشمای مادر نگاه کنیم، نه تو چشمای همدیگه...!
📗 جنگ چهره زنانه ندارد
👤 سوتلانا آلکساندرونا آلکسیویچ
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
میشود نبود؟
یا میشود چشمها را بست و آهسته مُرد؟
تا دوباره متولد شوم
و تو را جایی دیگر ببینم!
در جهانی دیگر،
و یا در جغرافیایی نزدیک به موهای تو...!
ولی میترسم زبان هم را نفهمیم!
آن وقت تا بخواهم یاد بگیرم و تکرار کنم
"دوستت دارم"،
باز هم دیر شده باشد...
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
یا میشود چشمها را بست و آهسته مُرد؟
تا دوباره متولد شوم
و تو را جایی دیگر ببینم!
در جهانی دیگر،
و یا در جغرافیایی نزدیک به موهای تو...!
ولی میترسم زبان هم را نفهمیم!
آن وقت تا بخواهم یاد بگیرم و تکرار کنم
"دوستت دارم"،
باز هم دیر شده باشد...
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn