.
باران که میبارد،
زمین پر میشود از عطر حضور تو،
و خیالت بار دیگر به سرم میزند.
زیبا نیست!؟
پاییز باشد،
باران بیامان ببارد
و تو را ببینم که آنسوی خیابان در انتظارم ایستادهای!؟
همه جا میتوان بوی تو را احساس کرد!
حتی خیابانی که هرگز قدم نزدهایم...
#مهران_رمضانیان
🍁 | @Mehran_rmzn
باران که میبارد،
زمین پر میشود از عطر حضور تو،
و خیالت بار دیگر به سرم میزند.
زیبا نیست!؟
پاییز باشد،
باران بیامان ببارد
و تو را ببینم که آنسوی خیابان در انتظارم ایستادهای!؟
همه جا میتوان بوی تو را احساس کرد!
حتی خیابانی که هرگز قدم نزدهایم...
#مهران_رمضانیان
🍁 | @Mehran_rmzn
هَمیشه در جانم بودی،
در لَبانم، در چشمانم، در سَرم،
رنج و اشتیاقم بودی،
و آن چیزِ شگفتی که انسان به یاد میآورد تا زندگی کند و بازگردد .
قدرتِ عجیبی دارم که تاکنون
همانندش را نیافتم،
قدرت رویا پَردازی و تصورت،
هنگامی که منظرهای یا واژهای را بِشنوم و با خودم از آن حرف بزنم
جوابِ تو را در گوشم میشنوم،
گویی کنارِ من ایستادهای
و دستت در دستِ من است .
#غسان_کنفانی
🍁 | @Mehran_rmzn
در لَبانم، در چشمانم، در سَرم،
رنج و اشتیاقم بودی،
و آن چیزِ شگفتی که انسان به یاد میآورد تا زندگی کند و بازگردد .
قدرتِ عجیبی دارم که تاکنون
همانندش را نیافتم،
قدرت رویا پَردازی و تصورت،
هنگامی که منظرهای یا واژهای را بِشنوم و با خودم از آن حرف بزنم
جوابِ تو را در گوشم میشنوم،
گویی کنارِ من ایستادهای
و دستت در دستِ من است .
#غسان_کنفانی
🍁 | @Mehran_rmzn
در پی آنهمه خون،
که بر این خاک چکید،
ننگمان باد این جان!
شرممان باد این نان!
ما نشستیم و تماشا کردیم!
#فریدون_مشیری
🍁 | @Mehran_rmzn
که بر این خاک چکید،
ننگمان باد این جان!
شرممان باد این نان!
ما نشستیم و تماشا کردیم!
#فریدون_مشیری
🍁 | @Mehran_rmzn
گمان میکردم دوست داشتن را از یاد بردهام!
باران بیصدا میبارد،
و پاییز را میتوان در درختان کاج جستجو کرد!
اما در دورترین فاصلهام به تو
در جایی که به زبان مردمانش بیگانه بودم،
بی آنکه بدانم،
دوستت داشتم...!
#مهران_رمضانیان
🍁 | @Mehran_rmzn
باران بیصدا میبارد،
و پاییز را میتوان در درختان کاج جستجو کرد!
اما در دورترین فاصلهام به تو
در جایی که به زبان مردمانش بیگانه بودم،
بی آنکه بدانم،
دوستت داشتم...!
#مهران_رمضانیان
🍁 | @Mehran_rmzn
سلام بر تو که چشم تو گاهواره روز
سلام برتو که دست تو آشیانه مهر
سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست
سلام بر تو که از نور داشتی پیغام..
#هوشنگ_ابتهاج
🍁 | @Mehran_rmzn
سلام برتو که دست تو آشیانه مهر
سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست
سلام بر تو که از نور داشتی پیغام..
#هوشنگ_ابتهاج
🍁 | @Mehran_rmzn
به "مرز" دلتنگی رسیدهام.
صدای شلیک گلوله می آید!
میدانم
دو قدم مانده به تو
خواهم مُرد...!
#مهران_رمضانیان
🍁 | @Mehran_rmzn
صدای شلیک گلوله می آید!
میدانم
دو قدم مانده به تو
خواهم مُرد...!
#مهران_رمضانیان
🍁 | @Mehran_rmzn
اینجا هنوز کسی است که بهاندازهی هزاران نفر نیست و جایش روی تمام صندلیها خالیست، کسی که هر پاییز پای تمام درختان شهر «شد خزانِ» تازهای خواهد کاشت. و کسی که تو را دیده باشد پاییزهای سختی خواهد داشت
#لیلا_کردبچه
🍁 | @Mehran_rmzn
#لیلا_کردبچه
🍁 | @Mehran_rmzn
دلخوش باش
به باریکهی نوری که از بین چین های پرده،
روی تخت تابیده
به کتاب نیمهکارهی روی میز...
به داغی فنجانت در هوای سرد
دلخوش باش؛
به دو صندلی که هنوز روبهروی هماند
به تنظیم کردن زنگ ساعت برای صبح فردا..
به دفترچهی کوچکی
که رویاهایت را نگهمیدارد!
که معنیِ همین ریزریز های ساده
شاید
‘زندگی ادامه دارد’ باشد .
#مژده_خردمندان
🍁 | @Mehran_rmzn
دلخوش باش
به باریکهی نوری که از بین چین های پرده،
روی تخت تابیده
به کتاب نیمهکارهی روی میز...
به داغی فنجانت در هوای سرد
دلخوش باش؛
به دو صندلی که هنوز روبهروی هماند
به تنظیم کردن زنگ ساعت برای صبح فردا..
به دفترچهی کوچکی
که رویاهایت را نگهمیدارد!
که معنیِ همین ریزریز های ساده
شاید
‘زندگی ادامه دارد’ باشد .
#مژده_خردمندان
🍁 | @Mehran_rmzn
ریشه ام در بهار
است و برگ هایم در پاییز
نه سبز می شوم، نه زرد...
این روز ها حال درختی را دارم
که فصل ها را نفهمیده!
#بابک_زمانی
🍁 | @Mehran_rmzn
است و برگ هایم در پاییز
نه سبز می شوم، نه زرد...
این روز ها حال درختی را دارم
که فصل ها را نفهمیده!
#بابک_زمانی
🍁 | @Mehran_rmzn
چه جای صحبتِ
سال وُ مه وُ بهار وُ خزان
که دل گرفته اَم از روزگـار دور از تُـو !
#حسین_منزوی
🍁 | @Mehran_rmzn
سال وُ مه وُ بهار وُ خزان
که دل گرفته اَم از روزگـار دور از تُـو !
#حسین_منزوی
🍁 | @Mehran_rmzn
ما راه میرفتیم و زندگی نشستن بود
ما می دویدیم و زندگی راه رفتن بود
ما می خوابیدیم و زندگی دویدن بود
نه انسان هیچگاه،
برای خود مامن خوبی نبوده است.
#حسین_پناهی
🍁 | @Mehran_rmzn
ما می دویدیم و زندگی راه رفتن بود
ما می خوابیدیم و زندگی دویدن بود
نه انسان هیچگاه،
برای خود مامن خوبی نبوده است.
#حسین_پناهی
🍁 | @Mehran_rmzn
اینجا زندگیام
میان امید و ناامیدی در نوسان است.
همزمان آرزو دارم بمیرم
و آرزو دارم که زندگی کنم.
گاهی اوقات به زندگی نظم میدهم و گاهی هرجومرج است که زندگیام را میبلعد؛
اکنون که مینویسم دومی بر جریان روزهایم غلبه دارد،
شاید به همین دلیل دارم برایت مینویسم...
#آلخاندرا_پیثارنیک
🍁 | @Mehran_rmzn
میان امید و ناامیدی در نوسان است.
همزمان آرزو دارم بمیرم
و آرزو دارم که زندگی کنم.
گاهی اوقات به زندگی نظم میدهم و گاهی هرجومرج است که زندگیام را میبلعد؛
اکنون که مینویسم دومی بر جریان روزهایم غلبه دارد،
شاید به همین دلیل دارم برایت مینویسم...
#آلخاندرا_پیثارنیک
🍁 | @Mehran_rmzn