.
خیالت کافیست
تا وسط این گرما
و در صحرایی که انتها ندارد،
بینیاز باران باشم.
جوانه بزنم و هر ثانیه با تو بودن را میوه بدهم.
اطرافم را آبادی بگیرد،
کودکان از شاخ و برگهایم بالا بروند،
راه آهن از کنارم رد شود
و تجارت رونق بگیرد.
میبینی؟
خیالت اینگونه است...!
تو که قصد آمدن نداری
من هم همیشه سبز نخواهم ماند.
روزی خشک میشوم و تیشه به اندامم میزنند!
مگر نمیتوان کاغذ بود؟
لااقل کودکان آبادی
عاشقانههایم را از یاد نخواهند برد...!
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
خیالت کافیست
تا وسط این گرما
و در صحرایی که انتها ندارد،
بینیاز باران باشم.
جوانه بزنم و هر ثانیه با تو بودن را میوه بدهم.
اطرافم را آبادی بگیرد،
کودکان از شاخ و برگهایم بالا بروند،
راه آهن از کنارم رد شود
و تجارت رونق بگیرد.
میبینی؟
خیالت اینگونه است...!
تو که قصد آمدن نداری
من هم همیشه سبز نخواهم ماند.
روزی خشک میشوم و تیشه به اندامم میزنند!
مگر نمیتوان کاغذ بود؟
لااقل کودکان آبادی
عاشقانههایم را از یاد نخواهند برد...!
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
خاطره ها
گاه و بیگاه
می آیند
کنارم می نشینند
می خندند
گریه می کنند
اما پیر نمی شوند...
#محمدرضا_عبدالملکیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
گاه و بیگاه
می آیند
کنارم می نشینند
می خندند
گریه می کنند
اما پیر نمی شوند...
#محمدرضا_عبدالملکیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
چنان چشمانش
به چشمان من شباهت داشت
که ما در آینه یکدیگر را
گم میکردیم .
#احمدرضا_احمدی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
به چشمان من شباهت داشت
که ما در آینه یکدیگر را
گم میکردیم .
#احمدرضا_احمدی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
«دوست داشته شدن
توسط کسی که دوستش میداری
آن حس و حالتی ست
که در واژهی عام و عادی خوشبختی
نمیگنجد.»
#محمود_دولتآبادی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
توسط کسی که دوستش میداری
آن حس و حالتی ست
که در واژهی عام و عادی خوشبختی
نمیگنجد.»
#محمود_دولتآبادی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
لبهی تمام شعرهایم ایستادهای
خودم هم نخواهم
کافیست یادت در خاطرم دلبری کند،
پایت سر میخورد
و نقش شعرهایم میشوی ...!
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 @Mehran_rmzn
خودم هم نخواهم
کافیست یادت در خاطرم دلبری کند،
پایت سر میخورد
و نقش شعرهایم میشوی ...!
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 @Mehran_rmzn
خیالت آبادیست.
محصول پیرمردی کشاورز...
نهری روان برای آنها که در پاییندست
کوزه بر آب زده اند.
خیالت
یعنی خنده های اول ماه یک کارگر!
حس آزادی زندانی،
نگاه نوزادی در آغوش مادرش.
و شاید
آب تنی کودکی باشد
در حوض خانهای قدیمی...!
محدودم
به چند ضلع کوتاه،
و عمقی بی مایه!
بیتفاوت به نگاههای مادرم،
به تو فکر میکنم و میخندم...
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
محصول پیرمردی کشاورز...
نهری روان برای آنها که در پاییندست
کوزه بر آب زده اند.
خیالت
یعنی خنده های اول ماه یک کارگر!
حس آزادی زندانی،
نگاه نوزادی در آغوش مادرش.
و شاید
آب تنی کودکی باشد
در حوض خانهای قدیمی...!
محدودم
به چند ضلع کوتاه،
و عمقی بی مایه!
بیتفاوت به نگاههای مادرم،
به تو فکر میکنم و میخندم...
#مهران_رمضانیان
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
یکبار است زندگانی! یکبار!
همان یکبار که نسیم صبح را به سینه فرو میدهیم، همان یکبار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو مینشانیم، همان یکبار که سوار بر اسب در دشت تاخت میکنیم...
یکبار! یکبار ونه بیشتر.
زندگانی یک بار است، در هر فصل...
📕 برشی از کتاب کلیدر
👤 #محمود_دولتآبادی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
همان یکبار که نسیم صبح را به سینه فرو میدهیم، همان یکبار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو مینشانیم، همان یکبار که سوار بر اسب در دشت تاخت میکنیم...
یکبار! یکبار ونه بیشتر.
زندگانی یک بار است، در هر فصل...
📕 برشی از کتاب کلیدر
👤 #محمود_دولتآبادی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
تو به صد آینه از دیدن خود، سیر نهای!
من به یک چشم ز دیدار تو، چون سیر شوم؟
#صائب_تبریزی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn
من به یک چشم ز دیدار تو، چون سیر شوم؟
#صائب_تبریزی
🍃🌸 | @Mehran_rmzn