Telegram Web Link
از گلوله نمی‌پرسند
از کجا آمدہ
معذرت هم نمی‌خواهد!
از من نپرس چرا دوستت دارم
نه من می‌دانم
نه تو ..

#نزار_قبانی

❄️ | @Mehran_rmzn
گفت تو دیگر آزادی!
و من به صدای پرنده‌ها فکر کردم.
به انقلابی که به آزادی می‌رسید.
به کارونی که به بی راهه می‌رفت.
به بیروت!
به خورشید فکر کردم.
و به کابلی که این همه خواهان دارد.
به تمام این‌ها فکر کردم،
و دلم خواست در آغوشت بمیرم.
اسیر بمیرم...!

#مهران_رمضانیان

❄️ | @Mehran_rmzn
دلِ آزرده‌ ی ما را به نسیمی بنَواز...

#حافظ

❄️ | @Mehran_rmzn
تو نیستی اما خاطرت هست...!
در خانه‌ام
زنی آش می‌پزد،
زنی لباس می آویزد
و زنی که صدایم میزند!
روی هم رفته، باز تویی...

حتی وقتی باران می‌زند
و وقتی باد تنم را می‌لرزاند...

صدایت را از لا به لای آهنگی بی‌کلام می‌شنوم!

در ازدحام این شهر
زنی صدایم‌ می‌زند،
که دوستم دارد و نیست...!

#مهران_رمضانیان

❄️ | @Mehran_rmzn
در نهایت
تنها کسی که
می‌خواهم دل به دلش بدهم
تویی..
تو تغییر نور را در آسمان تماشا می‌ کنی
من چشمهای تو را..

#اولگا_بروماس

❄️ | @Mehran_rmzn
"Your future starts today. Don't go through life looking in the rear view mirror. Your life is filled with possibility."

"آینده شما از امروز شروع می شود.
زندگی خود را با نگاه کردن به آینه دید عقب نگذرانید.
زندگی شما پر از احتمالات است."

❄️ | @Mehran_rmzn
دلم می‌خواهد در دنیایی از کتاب، قهوه
و روزهای بارانی مدتی گم شوم...

#یوناس_یوناسون

❄️ | @Mehran_rmzn
عشق کودتایی در کیمیای تن است
و عصیانی شجاعانه
بر یکنواختیِ همه چیز
و اشتیاقِ برای تو
عادتی زیان‌ بار است
که نمیدانم چگونه از آن رهایی یابم
و عشق تو یک تراژدی بزرگ است
که نمی خواهم فراموش شود.

#سعاد_الصباح

❄️ | @Mehran_rmzn
آنجا كه عشق
خيمه زَنَد،
جایِ عقل نيست.

#سعدی

❄️ | @Mehran_rmzn
چو گل در باغِ حسنش خوش بخندم
چو صبح از آفتابش خوش برآیم...!

#مولوی

❄️ | @Mehran_rmzn
آنجا درختی بود چسبیده به آسمان،
زیر سایه‌ای خنک،
برایت شعر می‌ خواندم.

شانه به موهایت میزدم
و نگاهی که به دنبال  چشم‌هایت میگشت...!

عشق بود،
دو فنجان چای نیز،
و صدای پرنده ای آشنا!

چقدر خوابت را ببینم؟
چقدر دیگر؟

#مهران_رمضانیان

❄️ | @Mehran_rmzn
هر صبح، چون زبان تر و خشک برگ ها
از نیش ناگهانی زنبور آفتاب
آماس می کند
تهران چو کرم پیر
در پیله ای تنیده ز ابریشم غبار
بیدار می شود
دردی نهفته در دلش احساس می کند
هر ظهر، چون زبان تب آلود برگ ها
طعم شراب تلخ و گس آفتاب را
احساس می کند
من همچو کرم پیر
در پیله ای تنیده ز ابریشم خیال
از هوش می روم
شعری نگفته در دلم آماس می کند!

#نادر_نادرپور

❄️ | @Mehran_rmzn
همین که هستی دوستت دارم.
حتی سایه ات را!
که هرگز به آن نمیرسم ...

📘 بابا لنگ‌ دراز
👤 #جین_وبستر

❄️ | @Mehran_rmzn
چیزی نیست!
فقط جنگ تمام شده است.
فرمانده‌هان باغچه را آب می دهند.
و دوستان سربازم، خاک شده‌اند.
خبر داری بازگشته‌ام‌‌؟
بوی خاک می‌دهم.
و چشمانی که از رنگ افتاده‌اند...

نمی‌دانم مرا در خاطرت هست یا نه؟
پیر شده‌ام!
تکه لباسی نو،
که آب رفته است...

بر خشت به خشت آن سلول تاریک
بارها نام تو را نوشته‌ام!

نترس!
من فقط آمده‌ام
دوستت داشته باشم...

#مهران_رمضانیان

❄️ | @Mehran_rmzn
هر صبح
ز روی تو
هم خانه ی خورشیدم

#فروغی_بسطامی

❄️ | @Mehran_rmzn
و می‌خواستم پناهگاه همیشه استوار تو باشم تا هرگز احساس بی‌پناهی نکنی.
چرا که به تجربه دریافته بودم بی‌پناهی، چه اندوه عمیق و جانکاهی با خود به همراه دارد...

#رومانف

❄️ | @Mehran_rmzn
و در انتها
ما به هم خواهیم رسید.

کلاغ‌ها راه خانه را خواهند یافت...!
قصه تمام می‌شود.

عشق می‌ماند
و آغوشی قد ما دو نفر...

#مهران_رمضانیان

❄️ | @Mehran_rmzn
- خیالِ تو،
با رقصِ خورشیدِ صبح،
مرا تا دلِ روزها می‌کشد ..

#فریبا_روزبه

❄️ | @Mehran_rmzn
رابطه
ارزشِ جنگیدن رو داره
ولی تو
نمی‌تونی تنها کسی باشی که می‌جنگه...!

❄️ | @Mehran_rmzn
2024/11/14 14:17:19
Back to Top
HTML Embed Code: