دیدارِ تو
گر صبحِ ابد هم دهَدَم دست...
مـَن سَرخوشم
از لذت ِاین
چشم به راهی ...
#فریدون_مشیری
🌻 | @Mehran_rmzn
گر صبحِ ابد هم دهَدَم دست...
مـَن سَرخوشم
از لذت ِاین
چشم به راهی ...
#فریدون_مشیری
🌻 | @Mehran_rmzn
ز تو دیده چون بدوزم
که تویی چراغ دیده
ز تو کی کنار گیرم
که تو در میان جانی...
#خواجوی_کرمانی
🌻 | @Mehran_rmzn
که تویی چراغ دیده
ز تو کی کنار گیرم
که تو در میان جانی...
#خواجوی_کرمانی
🌻 | @Mehran_rmzn
عشق ، افسانهای است که فاصلهها را از میان میبرد؛ غیرممکنها را ممکن میکند . عشق تو را وادار به نقض تمام قوانینی میکند که در زندگی وضع کردهای، حرفهایی که با اطمینان زدهای را پس بگیری. عشق افسانهایست که اگر دستانت را بگیرد وجودت را فرا میگیرد و تا انتها رهایش نمیکند.
📕 شیر سیاه
👤 #الیف_شافاک
🌻 | @Mehran_rmzn
📕 شیر سیاه
👤 #الیف_شافاک
🌻 | @Mehran_rmzn
گواهی میدهم که عشق همانند مرگ است
زمانی از راه میرسد که چشم انتظارش نیستیم
چشم انتظار نباش...
#محمود_درویش.
🌻 | @Mehran_rmzn
زمانی از راه میرسد که چشم انتظارش نیستیم
چشم انتظار نباش...
#محمود_درویش.
🌻 | @Mehran_rmzn
تو را
دوباره خواهم بوسید
با همین لبهایی که قاطعانه میگویند:
«تو را دوباره خواهم بوسید»،
تو را دوباره خواهم بوسید
و اینبار طوری روی پا بلند خواهم شد
که دیگر
بازگشتم به زمین ممکن نباشد
#لیلا_کردبچه
🌻 | @Mehran_rmzn
دوباره خواهم بوسید
با همین لبهایی که قاطعانه میگویند:
«تو را دوباره خواهم بوسید»،
تو را دوباره خواهم بوسید
و اینبار طوری روی پا بلند خواهم شد
که دیگر
بازگشتم به زمین ممکن نباشد
#لیلا_کردبچه
🌻 | @Mehran_rmzn
من آن خبر دیروزم،
که میلی به خواندنش نبود!
امروز را
باید جمع میشدم،
تلنبار میشدم، گوشهی نم زدهی دُکّانی...!
تا عطر سردِ سبزیها
تنم را بپوشاند...!
تا بپیچم لای تربچهها
و ریحانها...
منتظر دستان توام.
کاش اهل همین محل باشی.
این عمر دیگر
کفاف انتظار را نمیدهد..!
#مهران_رمضانیان
🌻 | @Mehran_rmzn
که میلی به خواندنش نبود!
امروز را
باید جمع میشدم،
تلنبار میشدم، گوشهی نم زدهی دُکّانی...!
تا عطر سردِ سبزیها
تنم را بپوشاند...!
تا بپیچم لای تربچهها
و ریحانها...
منتظر دستان توام.
کاش اهل همین محل باشی.
این عمر دیگر
کفاف انتظار را نمیدهد..!
#مهران_رمضانیان
🌻 | @Mehran_rmzn
من مانده ام مهجور از او ، بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او ، در استخوانم میرود
#سعدی
🌻 | @Mehran_rmzn
گویی که نیشی دور از او ، در استخوانم میرود
#سعدی
🌻 | @Mehran_rmzn
تو را می خواهم
برای پنجاه سالگی
شصت سالگی
هفتاد سالگی
تو را می خواهم
برای خانه ای که تنهاییم
تو را می خواهم برای چای عصرانه
تلفن هایی که می زنند
و جواب نمی دهیم
تو را می خواهم برای تنهایی
تو را می خواهم وقتی باران است
برای راهپیمایی آهسته ی دوتایی
نیمکت های سراسر پارک های شهر
برای پنجره ی بسته
و وقتی سرما بیداد می کند
تو را می خواهم
برای پرسه زدن های شب عيد
نشان كردن يك جفت ماهی قرمز
تو را می خواهم
برای صبح
برای ظهر
برای شب
برای همه ی عمر...
#نادر_ابراهيمی
🌻 | @Mehran_rmzn
برای پنجاه سالگی
شصت سالگی
هفتاد سالگی
تو را می خواهم
برای خانه ای که تنهاییم
تو را می خواهم برای چای عصرانه
تلفن هایی که می زنند
و جواب نمی دهیم
تو را می خواهم برای تنهایی
تو را می خواهم وقتی باران است
برای راهپیمایی آهسته ی دوتایی
نیمکت های سراسر پارک های شهر
برای پنجره ی بسته
و وقتی سرما بیداد می کند
تو را می خواهم
برای پرسه زدن های شب عيد
نشان كردن يك جفت ماهی قرمز
تو را می خواهم
برای صبح
برای ظهر
برای شب
برای همه ی عمر...
#نادر_ابراهيمی
🌻 | @Mehran_rmzn
صدای باد میآید؛
عبور باید کرد
و من مسافرم
ای بادهای همواره!
مرا به وسعتِ تشکیل برگها ببرید...
#سهراب_سپهری
🌻 | @Mehran_rmzn
عبور باید کرد
و من مسافرم
ای بادهای همواره!
مرا به وسعتِ تشکیل برگها ببرید...
#سهراب_سپهری
🌻 | @Mehran_rmzn
و من منتظر تو خواهم ماند
همچون کلبه ای تنها ...
تا دوباره مرا ببینی و
در من زندگی کنی
و تا آن زمان
پنجره هایم !
درد خواهند کشید ...!
#پابلو_نرودا
🌻 | @Mehran_rmzn
همچون کلبه ای تنها ...
تا دوباره مرا ببینی و
در من زندگی کنی
و تا آن زمان
پنجره هایم !
درد خواهند کشید ...!
#پابلو_نرودا
🌻 | @Mehran_rmzn