یادداشتی که ٢٣ شهریور ١٣٩٠ درباره مجموعه شعر شمس آقاجانی در روزنامه اعتماد نوشته بودم
http://leilasadeghi.com/others-works/others-critic-works/413-nagoziri
افسوس که شمس غروب کرد و شعر تجربه گرای او تنها ماند
@LS_leilasadeghi
http://leilasadeghi.com/others-works/others-critic-works/413-nagoziri
افسوس که شمس غروب کرد و شعر تجربه گرای او تنها ماند
@LS_leilasadeghi
توی عکس تنها ماندم...
چندی پیش شمس گفت: ببین، توی این عکس فقط من مانده ام و تو...
ولی باور نمی کردم به این زودی ها این قاب به تاریخ بپیوندد.... در این عکس من هم دیگر نیستم و آن زنی که تا سال های پیش نیز در همین عکس سانسور می شد، بخشی گم شده از من است که دیگر نمی شناسمش
#عمران_صلاحی
#علی_اشرف_درویشیان
#رضا_براهنی
#شمس_آقاجانی
@LS_leilasadeghi
چندی پیش شمس گفت: ببین، توی این عکس فقط من مانده ام و تو...
ولی باور نمی کردم به این زودی ها این قاب به تاریخ بپیوندد.... در این عکس من هم دیگر نیستم و آن زنی که تا سال های پیش نیز در همین عکس سانسور می شد، بخشی گم شده از من است که دیگر نمی شناسمش
#عمران_صلاحی
#علی_اشرف_درویشیان
#رضا_براهنی
#شمس_آقاجانی
@LS_leilasadeghi
گفت و گويى كوتاه درباره اهميت جايگاه و نگاه شمس آقاجاني …
كه البته فكر مى كنم جا داشت زمان بيشترى به اين مسئله اختصاص داده مى شد
https://youtu.be/G9jYcFLVJV4?si=aOUYwhQptjqyvpFv
@LS_leilasadeghi
كه البته فكر مى كنم جا داشت زمان بيشترى به اين مسئله اختصاص داده مى شد
https://youtu.be/G9jYcFLVJV4?si=aOUYwhQptjqyvpFv
@LS_leilasadeghi
YouTube
درگذشت شمس آقاجانی
درگذشت شمس آقاجانی
مراسم تشیع پیکر این شاعر و منتقد ادبی با حضور شاعران و منتقدان بسیاری در خانه هنرمندان تهران برگزار شد. بسیاری بدون حجاب اجباری در مراسم این شاعر و منتقد ادبی حضور یافتند
گفتوگو با لیلا صادقی، شاعر و نویسنده
مراسم تشیع پیکر این شاعر و منتقد ادبی با حضور شاعران و منتقدان بسیاری در خانه هنرمندان تهران برگزار شد. بسیاری بدون حجاب اجباری در مراسم این شاعر و منتقد ادبی حضور یافتند
گفتوگو با لیلا صادقی، شاعر و نویسنده
شعر شماره ٥
خورشیدها غروب میكنند و دوباره بازمیگردند
اما اگر مختصر روشنايى ما خاموش شود
شبی ابدی فراخواهد رسید که در آن باید خفت
كاتالوس، شاعر رومى، ٨٤ ق.م
@LS_leilasadeghi
خورشیدها غروب میكنند و دوباره بازمیگردند
اما اگر مختصر روشنايى ما خاموش شود
شبی ابدی فراخواهد رسید که در آن باید خفت
كاتالوس، شاعر رومى، ٨٤ ق.م
@LS_leilasadeghi
قرار بود مهمان آخرين سه شنبه كارگاهش در اين ماه باشم، جلسه اى كه هرگز برگزار نخواهد شد… چرا كه سوگوار از دست دادنم، از دست دادن ميزبان و مدام از دست دادن… آقاى محمدعلى، چه رسم مهمان نوازى است… پشت در ماندم….
#محمد_محمدعلی
@LS_leilasadeghi
#محمد_محمدعلی
@LS_leilasadeghi
ليلاصادقى
يادت گرامى، نويسنده مهربان #محمد_محمدعلى @LS_leilasadeghi
آن وقت ها، حوالی سال ۱۳۷۵، در دوران نوجوانی از یاد رفته، وقتی به دیدار پوران فرخزاد مى رفتم، با محمد محمدعلى آشنا شدم. اولين داستان هايى را كه بعدها شد كتاب "ضمير چهارم شخص مفرد"، به صورت ورق هايى چرك نويس دادم به او كه بخواند. شماره تلفنش را داد و بعد از چند وقت براى شنيدن نظرش، رفتم خيابان فلسطين، اتاقى در همسايگى محمد قاسم زاده داشت. هيچ وقت حال و هواى آن مجتمع ادارى صلب و سخت يادم نمى رود كه با حضور اين دو نويسنده عزيز، حال و هواى دوستانه و دلگرم كننده اى پيدا كرده بود…. در خلال اين سال ها بارها ديدمش و او اين اولين ديدار با نويسنده اى كه اولين كتاب قبل از انتشارش را خوانده بود، به ياد نمى آورد. بعد از بيست و هشت سال از اولين ديدار، وقتى آمدم اينجا، به شهرى كه با نام او حيات ادبى خاصى يافته بود، چنان با گرمى و صميميت از من استقبال كرد كه احساس كردم خانه همينجا است، در كنار او… و شاگردانش چنان پر مهر و احساس و رويى گشاده مهمان نواز قدم هاى خسته ام بودند، كه غربت رنگ و رو باخت…
دلم گرفته است … مدام به مفهوم زندگى پر مرگمان فكر مى كنم… هستى در مكالمه اى نامفهوم دهان گشاده است و پيامش را نمى فهمم… منتظر ديدارهاى بعدى اش بودم … ناباورانه تمام شد
اى كاش دوباره مى شد برگردم و همان نوجوان پرشورى باشم كه بى خستگى و درماندگى روى چمن هاى تازه كنار مزرعه اى كناره جاده دراز بكشم… اين بار به حتم فقط به آسمان آبى و لرزش برگ ها و صداى باد چشم مى دوزم… و لذت آبى آسمان و حركت ابرها و آبى آسمان و همين
عکس: تابستان ٢٠٢٣
مرداد ١۴٠٢
#محمد_محمدعلى
@LS_leilasadeghi
دلم گرفته است … مدام به مفهوم زندگى پر مرگمان فكر مى كنم… هستى در مكالمه اى نامفهوم دهان گشاده است و پيامش را نمى فهمم… منتظر ديدارهاى بعدى اش بودم … ناباورانه تمام شد
اى كاش دوباره مى شد برگردم و همان نوجوان پرشورى باشم كه بى خستگى و درماندگى روى چمن هاى تازه كنار مزرعه اى كناره جاده دراز بكشم… اين بار به حتم فقط به آسمان آبى و لرزش برگ ها و صداى باد چشم مى دوزم… و لذت آبى آسمان و حركت ابرها و آبى آسمان و همين
عکس: تابستان ٢٠٢٣
مرداد ١۴٠٢
#محمد_محمدعلى
@LS_leilasadeghi
«قلمروی رنگها یکی از مفاهیمی است که در تجربهی افراد بدنمند میشوند ، بدین معنی که نظام دیداری بدن انسان از سه مجرای دریافت رنگ تشکیل شده که تعداد مجراهای موجود باعث تاثیرگذاشتن بر تجربهی دریافت رنگها» میشود. به عنوان مثال، «بدن سنجاب، خرگوش، گربه دارای دو مجرای دریافت رنگ است و این خود تجربهی آنها از طیف رنگها را تحت تأثیر قرار میدهد، درحالیکه ماهی و کبوتر دارای چهار مجرا برای دریافت رنگ هستند». داشتن مجراهای ارتباطی مختلف، باعث ایجاد تجربههای مختلفی از طیف رنگها میشود و این به طور مسلم بر مفهومسازی ذهنی تأثیرمیگذارد. درنتیجه ماهیت محیطی که انسان در آن زندگی میکند و نیز ساختار مغز او، باعث میشود همهی انسانها محیط را تاحدودی به صورتی یکسان تجربه کنند. درواقع شباهتهای محیطی مانند جاذبه، قوانین فیزیکی و غیره باعث محدود شدن تجربههای انسان در سطح شناختی به دو نوع تجربه میشود: «تجربهی حسی که از دریافت حسی (حواس پنجگانه) ناشی میشود و اطلاعات دریافتی از جهان خارج را در نظر دارد. مفاهیمی که از تجربهی حسی نشئت میگیرند، به قلمروی فضا، حرکت، حرارت و غیره مربوط هستند. تجربهی فردی که درونی و شخصی است و شامل احساسات، خودآگاه و تجربهی زمان است».
مفاهیمی که انسان به آن دسترسی دارد و ماهیت واقعیتی که به آن میاندیشد و دربارهی آن فکر میکند، کارکرد بدنمند است: انسان فقط دربارهی چیزهایی حرف میزند که دریافت و درک میکند. آنچه که او دریافت و درک میکند، از تجربهی بدنمند او نشئت میگیرد. «ذهن انسان این تجربههای بدنمند را در خود حک میکند. انسانها دارای معماری (ذهن، مغز و بدن) شناختی و عصبی مشترکی هستند که به تجربهها و نظامهای مفهومی ممکنی که به تجربهها وابسته هستند، محدود میشود». اما آنچه «انسان دریافت میکند لزومن شبیه همان چیزی نیست که تجربه میکند، چراکه ساز وکار دریافتی انسان، امکان ساخت یک کلیت یا گشتالت را فراهم میکند. پس اصول گشتالتی، تجربه را ساختمند میکنند». درنتیجه تجربهی انسان شکل بدن به خود میگیرد، به ماهیت بدن و ساختار عصبی او وابسته است، بر شناخت و چگونگی آن تأثیر میگذارد و به صورت یک گشتالت کلی ساختمند میشود.
ليلا صادقى، جلد دوم "نقد ادبى با رويكرد شناختى"، ويراست دوم، نشر لوگوس
#شعرشناسی_شناختی
#علوم_شناختی
#نقد_ادبى
@LS_leilasadeghi
مفاهیمی که انسان به آن دسترسی دارد و ماهیت واقعیتی که به آن میاندیشد و دربارهی آن فکر میکند، کارکرد بدنمند است: انسان فقط دربارهی چیزهایی حرف میزند که دریافت و درک میکند. آنچه که او دریافت و درک میکند، از تجربهی بدنمند او نشئت میگیرد. «ذهن انسان این تجربههای بدنمند را در خود حک میکند. انسانها دارای معماری (ذهن، مغز و بدن) شناختی و عصبی مشترکی هستند که به تجربهها و نظامهای مفهومی ممکنی که به تجربهها وابسته هستند، محدود میشود». اما آنچه «انسان دریافت میکند لزومن شبیه همان چیزی نیست که تجربه میکند، چراکه ساز وکار دریافتی انسان، امکان ساخت یک کلیت یا گشتالت را فراهم میکند. پس اصول گشتالتی، تجربه را ساختمند میکنند». درنتیجه تجربهی انسان شکل بدن به خود میگیرد، به ماهیت بدن و ساختار عصبی او وابسته است، بر شناخت و چگونگی آن تأثیر میگذارد و به صورت یک گشتالت کلی ساختمند میشود.
ليلا صادقى، جلد دوم "نقد ادبى با رويكرد شناختى"، ويراست دوم، نشر لوگوس
#شعرشناسی_شناختی
#علوم_شناختی
#نقد_ادبى
@LS_leilasadeghi
به نقل از زیدی اسمیت، در شب رونمایی کتاب جدیدش با عنوان «شیاد»، در سالن چان شان، ۲۳ سپتامبر، سالنی دو طبقه که قریب هزار نفر در آن حاضر بودند و صندلی خالی پیدا نمی شد:
یکی از وظایف داستان ارائه دادن الگویی معنادار از وجود انسان است، الگویی زنده که در جامعه رواج دارد… و با این نگاه است که او به عنوان نویسنده ای با ذهنی عجیب و قدرتمند توصیف می شود، نویسنده ای که صدا و افکار متفاوتی را می تواند در کنار هم و در تقابل با هم قرار دهد و جهانی پر از صداهای متنوع ایجاد کند
#zadiesmith
#thefraud
@LS_leilasadeghi
یکی از وظایف داستان ارائه دادن الگویی معنادار از وجود انسان است، الگویی زنده که در جامعه رواج دارد… و با این نگاه است که او به عنوان نویسنده ای با ذهنی عجیب و قدرتمند توصیف می شود، نویسنده ای که صدا و افکار متفاوتی را می تواند در کنار هم و در تقابل با هم قرار دهد و جهانی پر از صداهای متنوع ایجاد کند
#zadiesmith
#thefraud
@LS_leilasadeghi
این لحظه غم انگیز، تنها لحظه خاک سپاری محمدمحمدعلی نیست، این لحظه غم انگیز، لحظه به خاک سپاری سرنوشت چند نسل از ایرانیان بسیاری است که تمام هستی شان به باد رفت، لحظه به خاک سپاری امیدها، آرزوها، این لحظه غم انگیز، لحظه دق مرگی بسیاری از ماست که نمی دانیم چرا نمی توانیم سرنوشت خود را به دست بگیریم، لحظه ای است که نمی فهمیم حاکمان در اقلیت این سرزمین غبارآلود چرا و به چه حقی، چنین کرده اند با مردمانشان. مگر نه این است که حاکمان برای سامان دادن به زندگانی مردمان به روی کار می آیند، چگونه است که حاکمان ما برای سامان دادن به زندگی خودشان تمامی مردمان این سرزمین را به سخره گرفته اند… دلم می خواهد به زبان ساده و خودمانی بگویم… لعنت و نفرین به حاکمانی که مردمانشان را، میراث فرهنگی سرزمینشان را به باد می دهند… روزی هزار بار لعنت، با دست های خالی، گویا تنها سلاح ما، نفرینی است که از سینه بر می آید و امید که در جا نشیند…
@LS_leilasadeghi
@LS_leilasadeghi
Forwarded from انجمن فرهنگی پرسش
سومین نشست ماهانه انجمن فرهنگی پرسش
یکشنبه ٩ مهر (١ اکتبر)
ساعت ٢١ به وقت تهران (١٠:٣٠ صبح ونکوور)
در پلتفرم گوگلمیت:
https://meet.google.com/yez-bmok-jqa
این نشست بصورت ارائه سخنرانی و گفتوگو برگزار خواهد شد.
موضوع بحث دکتر نجل رحیم:
• فرآيند تبديل و ارتقای بدن فيزيكی به بدن اجتماعی و سياسی در طول تاريخ
• جدل و چالش چگونگی این حرکت و تبديل شدن ابژه به سوژه و امكان حركت بالعكس آن
• عوارض اجتماعی این فرآیند از ديدگاه مغزپژوهی اجتماعی-انتقادی
موضوع بحث دکتر صادقی:
• نقش محوری بدن در شکلگیری تفکر و فضاهای ذهنی و درنتیجه محصولات فرهنگی از جمله ادبیات
• چگونگی مفهومسازی و الگوسازی در چارچوب رابطهی ذهن با بدن و جهان بیرون
• چگونگی شکلگیری طرحوارهها در تعامل ساختارهای عصبی انسان با محیط و نقش این طرحوارهها در زبان، فرهنگ، تفکر
• مفهوم زاویهدید بدنمند
شرکت در این جلسه نیاز به ثبتنام ندارد.
@info_porsesh
یکشنبه ٩ مهر (١ اکتبر)
ساعت ٢١ به وقت تهران (١٠:٣٠ صبح ونکوور)
در پلتفرم گوگلمیت:
https://meet.google.com/yez-bmok-jqa
این نشست بصورت ارائه سخنرانی و گفتوگو برگزار خواهد شد.
موضوع بحث دکتر نجل رحیم:
• فرآيند تبديل و ارتقای بدن فيزيكی به بدن اجتماعی و سياسی در طول تاريخ
• جدل و چالش چگونگی این حرکت و تبديل شدن ابژه به سوژه و امكان حركت بالعكس آن
• عوارض اجتماعی این فرآیند از ديدگاه مغزپژوهی اجتماعی-انتقادی
موضوع بحث دکتر صادقی:
• نقش محوری بدن در شکلگیری تفکر و فضاهای ذهنی و درنتیجه محصولات فرهنگی از جمله ادبیات
• چگونگی مفهومسازی و الگوسازی در چارچوب رابطهی ذهن با بدن و جهان بیرون
• چگونگی شکلگیری طرحوارهها در تعامل ساختارهای عصبی انسان با محیط و نقش این طرحوارهها در زبان، فرهنگ، تفکر
• مفهوم زاویهدید بدنمند
شرکت در این جلسه نیاز به ثبتنام ندارد.
@info_porsesh
روز ترجمه بر همگان گرامی باد
چاپ دوم کتاب «درآمدی بر شعرشناسی شناختی»، نوشته پیتر استاک ول، ترجمه لیلا صادقی، نشر مروارید
تهیه کتاب از طریق سایت نشر مروارید :
https://morvarid.pub/%D9%84%DB%8C%D9%84%D8%A7-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%DB%8C/%D8%AF%D8%B1%D8%A2%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C
@LS_leilasadeghi
چاپ دوم کتاب «درآمدی بر شعرشناسی شناختی»، نوشته پیتر استاک ول، ترجمه لیلا صادقی، نشر مروارید
تهیه کتاب از طریق سایت نشر مروارید :
https://morvarid.pub/%D9%84%DB%8C%D9%84%D8%A7-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%DB%8C/%D8%AF%D8%B1%D8%A2%D9%85%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C
@LS_leilasadeghi
Forwarded from انجمن فرهنگی پرسش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سومين نشست انجمن فرهنگی پرسش
با موضوع بدن اجتماعى/سياسى (دكتر عبدالرحمن نجل رحيم) و بدنمندي در ادبيات (دكتر ليلا صادقى)
@info_porsesh
با موضوع بدن اجتماعى/سياسى (دكتر عبدالرحمن نجل رحيم) و بدنمندي در ادبيات (دكتر ليلا صادقى)
@info_porsesh
به امید آزادی ایران و مردمانش از این سرنوشت شوم، این کابوس شبانه، این سایه هراسناکی که همه ابعاد زندگی مردمانمان را تاریک کرده، چنان که هرجای دنیا که باشند، فرق نمی کند، در یک معامله نابرابر، زندگی شأن را باخته اند در ازای نمی دانم چه.... زنده باد راه نرگس محمدی عزیز، به امید درخشش خورشیدی نویدبخش در آسمان غم آلود سرزمينمان، آسمان دود گرفته دلمان، و افق نگاهمان...
#نرگس_محمدی #جايزه_صلح_نوبل
In the fervent hope of liberating Iran and its people from this grim fate, this haunting nightmare, and the pervasive shadow that has engulfed all aspects of their lives, it matters not where they are in the world. They have traded their dignified existence in an unequal pact, the purpose of which remains elusive. Long live the path of dear Narges Mohammadi, with the hope that a promising sun will grace the sorrowful sky of our nation, the clouded sky of our hearts, and the horizons of our vision...
#Narges_Mohammadi #Nobel_Peace_Prize
@LS_leilasadeghi
#نرگس_محمدی #جايزه_صلح_نوبل
In the fervent hope of liberating Iran and its people from this grim fate, this haunting nightmare, and the pervasive shadow that has engulfed all aspects of their lives, it matters not where they are in the world. They have traded their dignified existence in an unequal pact, the purpose of which remains elusive. Long live the path of dear Narges Mohammadi, with the hope that a promising sun will grace the sorrowful sky of our nation, the clouded sky of our hearts, and the horizons of our vision...
#Narges_Mohammadi #Nobel_Peace_Prize
@LS_leilasadeghi
#نه_به_جنگ
همیشه جنگ از ذهن نیزه شروع میشود
شبیخون میزند به درختی که خم
جنینی که میمیرد در قلبم
از دستهایی که نارس به دانههای انگور
از تیشهای که قطع میشود از گلو
بخشی از شعر بادبادک بیستم، کتاب گریز از مرکز، لیلا صادقی، نشر مروارید
@LS_leilasadeghi
همیشه جنگ از ذهن نیزه شروع میشود
شبیخون میزند به درختی که خم
جنینی که میمیرد در قلبم
از دستهایی که نارس به دانههای انگور
از تیشهای که قطع میشود از گلو
بخشی از شعر بادبادک بیستم، کتاب گریز از مرکز، لیلا صادقی، نشر مروارید
@LS_leilasadeghi