Telegram Web Link
Forwarded from اتچ بات
دنبال کردن اخبار رسانه ها درباره مذاکرات برجامی و اندک نشانه های موجود در ذهنم درون یک کلید واژه جمع می شود:" توافق موقت ".
وقتی به عنوان یک پژوهنده تاریخ مذاکرات هسته‌ای طی سالهای اخیر، فرصت مطالعه اخبار رسانه ها درباره موضوع را پیدا کردم، تصور و تصویر ذهنم از کلمات واژه نامه ای را ساخته است که شاید بعضا قابل توجه بنظر برسند. در این میان برای معادل سازی ملموس " توافق موقت" که قرار است پیوستی بر *توافق پیشین* باشد به این پرسش می اندیشم که‌ این دو کلمه دقیقا چه بار معنایی را حمل می کند؟
از نظر کسی که تاریخ را خوانده و مطالب را دنبال کرده باشد، خود آن متن "توافق بر سر اجرای یک برنامه موقت و زمان دار" بود. لذا کاربرد "توافق موقت" برای تفاهم بر سر اجرای یک برنامه موقت و زمان دار که رسانه های غربی بکار می گيرند، معنا و مفهوم نامشخصی برایم دارد؟
اکنون چند روزی است فکر می کنم کدام گزاره می تواند " توافق موقت " را معنا دهد. در یک نگاه شخصی می توانم فقط از واژه "مهلت" استفاده کنم. یعنی "مهلت برای اجرایی شدن یک توافق زمان دار و موقت"، ‌اما نمی دانم این مهلت نتیجه بخش خواهد بود؟
شاید پرسیده شود چرا اینگونه تصورات به ذهن می آید؟
در حقیقت ماهها است با این پرسش روبرو هستم :" آیا ایران نزد قدرتهای اجنبی و در نظم جهانی کماکان از موقعیت دو سده اخیر که buffer state بود، برخوردار مانده است؟"
اقتضای شرایط یک کشور حائل، برای آن کشور هم فرصت ساز است و هم چالش یرانگیز .
ما دو قرن در دل فرصت ها و چالش ها بسر بردیم که البته دستاوردهای پر هزینه داشتیم اما اگر این موقعیت تغییر یافته باشد، در دوره ای که دیگر موقعیت حائلی ما را نادیده انگارند، شرایط ایران نیز سوی دیگر نخواهد گرفت؟
Buffer states, when authentically independent, typically pursue a neutralist foreign policy, which distinguishes them from satellite states. The concept of buffer states is part of a theory of the balance of power that entered European strategic and diplomatic thinking in the 18th century.

@kultur
(Culture - Art & Diplomacy) pinned «‍ دنبال کردن اخبار رسانه ها درباره مذاکرات برجامی و اندک نشانه های موجود در ذهنم درون یک کلید واژه جمع می شود:" توافق موقت ". وقتی به عنوان یک پژوهنده تاریخ مذاکرات هسته‌ای طی سالهای اخیر، فرصت مطالعه اخبار رسانه ها درباره موضوع را پیدا کردم، تصور و تصویر…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایکاش...
■ اگر در ارتباط با مردمانی از همسایگان بودیم،
■ اگر در مطالعات تاریخی و فرهنگی نگاهی مستند و منصفانه داشتیم،
■ اگر در مطالب و سخنرانی‌های خود پیوست‌های هویتی خود را نادیده نمی انگاشتیم و به سلایق آنها احترام می گذاشتیم،
■ و اگر یک برنامه دیپلماسی عمومی خردمندانه، خلاقانه و قوی داشتیم،
□ آنگاه می توانستیم از ظرفیت انسانهای شریفی که در مقابل قلب تاریخ ملی خود هشیارانه قامت برافراشته اند، سود جوئیم و بر همبستگی منطقه ای بیفزاییم.
ایکاش....
@kultur
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دامیربیک_عالیم_اف_سمرقندی
آوازه خوان پرآوازه تاجیک در ۳۲ سالگی از این جهان گذشت
روحش شاد و روانش مینوباد
@kultur
Forwarded from اتچ بات
‍ (Culture - Art & Diplomacy)
این قلم سیزده سال پیش نوشته ای با این سرآغاز داشت که "تردید نیست میرزا حسن خان اعتماد السلطنه کاتب و وقایع نویس عصر ناصر الدین شاه قاجار، یکی از معدود رجال سیاسی زیرک و فطین ایران آن روزگار است که به دلیل اشراف خود بر ضمایر و دقایق حوادث روزانه بخش عمده ای از دوران سلطنت پنجاه ساله شاه قجر قضاوت هایش حائز اعتبار و اعتنا است. او در کتابی که خلسه نام نهاده کوشیده است تا در رویای خود صدراعظم های بزرگ عهد ناصری را در یک محکمه فرضی به پاسخگویی وا دارد. اگرچه در نگاه اول کتاب خلسه جنبه تخیل نویسنده را هویدا می کند اما با عنایت به محدودیت های عرصه گفتار و نوشتار عصر استبداد ناصری، این متن زیرکانه حاوی پیام های جدی برای رجال سیاسی اعصار بعد از خود است. در مجموعه محاکمات خیالی، نویسنده به گفتگو با میرزا علی اصغر خان امین السلطان صدراعظم دستگاه سلطان صاحبقران پرداخته و از او در مورد ماجرای عدم همراهی روسیه با ایران و ناموفق ماندن سیاست های روس مدارانه عصر صدارت او پرسش می کند. نویسنده، در پی این سوال خود پاسخی را از قلم خود بر زبان امین السطان می راند که نغز و وافی به معانی متعدد است، از نظر او دولت روسیه و روسها مردمانی اند که « به پُفی مشتعل شده و به تُفی خاموش» می شوند. این بیان مختصر و قضاوت کوتاه بیشتر از آن جهت اهمیت و ارزش پیدا می کند که با گذشت یکصد و اندی از نگارشش، در عالم سیاست بین الملل و خاصه مناسبات ایران و روسیه مصداقی بارز و متواتر پیدا کرده است".

اکنون با گذر از سیزده سال و اشتعال بحران اوکراین این متن همچنان نمایانگر سیاست خارجی روسیه است. لذا باید منتظر ماند تا پس از گُر گرفتن پُف خرمن روسی، به تُفی این آتش فرو نشیند.
اما چرا باور چنین است؟
در حقیقت شدت عصبانیت روسها و غلظت تبلیغات غربی ها خود نشانه ای از آن است که روسیه اگرچه با بحران اوکراین سر ستیز با غرب را داشت اما تمایلی هم ندارد تا این ستیزه جویی جامه عمل بپوشد.
حمله به اوکراین نه سبب الحاق زمینی تازه به فدراسیون روسیه می شود و نه از دامنه خشم و نفرت تاریخی مردمان شرق اروپا می کاهد که بگویم اقدامی پیش‌دستانه بوده است. این حمله حتی پیشگیرانه هم تلقی نمی شود، چه اگر چنین بود ناتو و غرب باید مدتها پیش نیروهای خود را مستقر ساخته بودند. اما پیش فرض آنچه روی داده را باید در جای دیگری جست.
بنظر می رسد تحولات داخلی در هسته قدرت اصلی روسیه با دگرگونی های جدی مواجه شده و در مسیر نوعی دگردیسی و پوست اندازی امور پیش می رود. این نشانه ها حتی از تعاملات رسمی و دیپلماتیک که در کاخ کرملین برقرار است هم مشهود است. نوعی تغییر بارز در رفتار و رسوم تشریفاتی نسبت به میهمانان این سرا حکایت از خط کشی های تازه دارد که برای درک آنچه روی داده تنها باید به انتظار دامنه بیشتری از اینگونه تظاهرات نشست.
در یک روایت ساده از آنچه شاهد هستیم باید گفت یا کودتایی رخ داده یا کودتایی در حال وقوع است. نیروهایی از درون و بیرون روسیه پوتین را به کنار مرز اوکراین کشانده اند. سلطان کرملین در نقطه ای است که اگر پیش و پس براند، بازنده است.
رفتار تند و تلخ دیپلماسی روسیه هم حکایت از آن دارد که نتوانسته گریزگاهی آبرومندانه بیابد.
شاید تنها راه برای روسیه جهت تُف کردن به این پُف آتش معامله باشد.

لینک مطلب سیزده سال پیش
http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/2784/%D9%BE%D9%8F%D9%81-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-

@kultur
(Culture - Art & Diplomacy) pinned «‍ ‍ (Culture - Art & Diplomacy) این قلم سیزده سال پیش نوشته ای با این سرآغاز داشت که "تردید نیست میرزا حسن خان اعتماد السلطنه کاتب و وقایع نویس عصر ناصر الدین شاه قاجار، یکی از معدود رجال سیاسی زیرک و فطین ایران آن روزگار است که به دلیل اشراف خود بر ضمایر…»
گزاره برگ
■ گزاره برگ یا fact sheet مختصر اطلاعاتی با داده هایی هدفمند است که ضروری است بسرعت پس از نیل به توافق یا انجام معاملات سهام و بورس منتشر شود.
■ گزاره برگ ها روایت پیروزی را می سازند و اجازه می دهند سهامداران احساس اطمینان کنند، بازار با شوک مواجه نشود و افکار عمومی ملتهب نگردند.
■ آماده سازی گزاره برگ ها هوش و هنر، دانش و بینش و سرعت و دقت توامان می طلبد.
■ تعلل در انتشار گزاره برگ ها یا تدوین غیر حرفه ای آن عوارض دامنه داری دارد.

○ گزارش زیر از دانشگاه کنت تصویری می دهد که اگر مصمم برای پیروزی در جنگ روایت ها بودیم ، چگونه باید عمل کرد.

https://www.kent.edu/ctl/fact-sheets

@kultur
Forwarded from اتچ بات
‍ یکشنبه هفته بعد...
یکشنبه اول اسفند روزی مهم برای تاریخ ایران است. در این روز معاهده ای بسته شد که برای دو قرن ایرانیان آن را ننگین نامیدند.

دکتر فریدون مجلسی دیپلمات اهل تاریخ در کسوت استادی معتقد است اگر مسئولان قاجار توافق گلستان را خوانده و اجرا کرده بودند ترکمانچای تحمیل نمی شد. حالا تنها و درست دو روز مانده به دویستمین سالگرد قمری "ترکمانچای ننگین".

اگر این امکان را داشتیم در خیال خود، با ماشین زمان به عقب بازگردیم و مثلا در دویست سال پیش - زمانی که دوره دوم جنگ روسیه با ایران پایان گرفت - قرار بگیریم، به آینده چگونه می نگریستیم؟

آن روزها دولت قاجار به دلیل اشتباه محاسباتی در تعیین تناسب قوا و عدم دقت به نصایح میرزا ابوالقاسم قائم مقام که گفته بود "عقل حکم می کند، کسی که شش کرور دارد با کسی که ششصد کرور دارد درنیاویزد..."، تاوانی سخت داد.

تحقیقات جدید نشان می دهد بی کفایتی فتحعلیشاه قاجار سبب شد پاره ای بزرگ از تن ایران جدا شود، اما عوارض ترکمانچای به قفقاز و ۱۷ خان نشین آن محدود نماند:

- در فاصله چند دهه پس از آن ایران ضعیفتر از همیشه با هرات وداع کرد.
- سوگوارانه پشت مرزهای خود در برابر قتل عام دهها هزار نفر در کربلا که یک سوم اهالی هشتاد هزار نفری آن ایرانیان بودند، گریست.
- ناباورانه به تردد کشتی های جنگی انگلیسی در سواحل، جزایر و بنادر جنوبی خود در خلیج فارس تن داد و پذیرفت آن بیگانه استعمارگر که خارک را نیز محاصره کرده بود، حق دارد سفاین ایرانی را متوقف نموده، بازرسی کند و اشخاص را توقیف نماید.
- آخرین دارایی خود از خاستگاه هویتی اش در ماورالنهر یعنی آخال و قصر فیروزه را بخشید.

و ...

تنها دو روز دیگر دویستمین سال قمری توافق ننگین ترکمانچای سر می رسد ولی ایرانیان این ملت تمدن ساز با تاریخی کهن هنوز درباره آن رویداد تلخ مطالعه جدی و سیستماتیک را آغاز نکرده اند.

زمانی از یک مورخ آلمانی پرسیدم چرا پس از جنگ اول، آلمان جنگ دوم را تجربه کرد؟ پاسخ وی ساده اما پرمعنا بود "ما مطالعه تاریخ جنگ اول را پس از جنگ دوم آغاز کردیم".

اگر تاریخ را کشف نکنیم ناچاریم آن را تکرار کنیم، دیگر زمانش مهم نیست که یکسال بعد باشد یا یک دو قرن بعد، مهم آن است که نباید اجازه دهیم تاریخ تکرار شود.

آغاز مطالعه درباره چرایی تن دادن به توافق ننگین ترکمانچای برشی است که ما را از دور زدن بر گرد دایره بسته سرنوشت خواهد رهاند.
@kultur
Forwarded from اتچ بات
امروز را فردایی است....

این جمله معروف از قاضی حمیدالدین ابوبکر عمر بن محمودی بلخی است که در اثر خود مقامات حمیدی چنین داستانی را روایت کرده است:

یک روز بامداد پگاهی رسیدم به جایگاهی، جمعی دیدم نشسته و قومی ایستاده، منبری آراسته و نهاده، پیری متلبس متطلس با روی زرد و دمی سرد و سینه ای پردرد، از وعظ شمعی افروخته و خلقی را پروانه وار سوخته.
جمعی از وعد و عید او متحیر و از زجر و تهدید او متغیر، هر یک بر گناهی آهی می کرد و بر تبذیری تشویری می خورد، آب از دیده ها می دوید و بر سینه ها می چکید.
گوشها پر سماع و خروش و سینه ها پر شعاع و جوش، چشم بگشادم و گوش بنهادم و استماع را قصد اجتماع کردم، پیر واعظ بزبان فصیح می گفت: ای مسلمانان هر که را در سر سودائیست بداند که امروز را فردائی است.
بدان خدای که این افلاک را بر پای بداشت و این املاک را بر جای که هر حسنه را مکافاتی و هر سیئه را مجازاتی هر حلال را حسابی و هر حرام را عذابی و هر یک را مرجعی و مآبی.
مرگ جوانان در جوانیتان پند داد سودمند نبود و موکل پیریتان بند بر نهاد گزند نکرد، مپندارید که عیش و طیش به آخر نخواهد رسید و لباس عمر به فرجام نخواهد درید کلا و حاشا و لا یکون الا ماشاء منادی شرع در خروش است و واعظ شیب بر بناگوش.
چندین بشیر و نذیر بر در تو آمدند تو بدان پند نپذیرفتی و چندین حکم محکم و قضای مبرم بسر تو رسید اعتبار نگرفتی، در شارع شریعت بازیها کردی و با منادیان حق طنازی ها نمودی
ای به دخول آبی موجود شده و ای به خروج بادی معدوم گشته، این چه باد ریاست است و آتش سیاست، که نه بر غرفات سقف گیتی تخته وقف تست و نه بر شرفات ایوان عالم ارقام نام تو، باش تا اجل معهود دامن امل نامحدود بگیرد و چراغ حیات به وزش باد ممات بمیرد.
این بساط ممدود فرسوده گردد واین انفاس معدود پیموده آید، این ترکیب مشرف وترتیب مزخرف روی به تخریب نهد و انتصاب قامت از انتساب استقامت بگردد، اطناب عروق و اعصاب از درستی رای سستی کند و منظر قامت روی به نشیب و پستی آورد.
فراش اجل فراش امل را در نوردد و ساقی هادم لذات خاشاک و قذات در اقداح افراح اندازد، آنگاه بدانی که این گفته ها را ملامتی است و این کرده ها را غرامتی و مکافات و مجازات را روز قیامتی.

@kultur
(Culture - Art & Diplomacy) pinned «گزاره برگ ■ گزاره برگ یا fact sheet مختصر اطلاعاتی با داده هایی هدفمند است که ضروری است بسرعت پس از نیل به توافق یا انجام معاملات سهام و بورس منتشر شود. ■ گزاره برگ ها روایت پیروزی را می سازند و اجازه می دهند سهامداران احساس اطمینان کنند، بازار با شوک مواجه…»
(Culture - Art & Diplomacy) pinned «‍ ‍ یکشنبه هفته بعد... یکشنبه اول اسفند روزی مهم برای تاریخ ایران است. در این روز معاهده ای بسته شد که برای دو قرن ایرانیان آن را ننگین نامیدند. دکتر فریدون مجلسی دیپلمات اهل تاریخ در کسوت استادی معتقد است اگر مسئولان قاجار توافق گلستان را خوانده و اجرا کرده…»
مهر محمد بس است و آل محمد
موزه مولانا در قونیه
@kultur
(Culture - Art & Diplomacy) pinned «‍ امروز را فردایی است.... این جمله معروف از قاضی حمیدالدین ابوبکر عمر بن محمودی بلخی است که در اثر خود مقامات حمیدی چنین داستانی را روایت کرده است: یک روز بامداد پگاهی رسیدم به جایگاهی، جمعی دیدم نشسته و قومی ایستاده، منبری آراسته و نهاده، پیری متلبس متطلس…»
Forwarded from اتچ بات
بحران اوکراین و تبعات آن
بخش اول: "پوتین در چنگِ جنگ"


دهه ها پیش وقتی ریگان - بازیگر سابق هالیوود - رئیس جمهور آمریکا شد، تصمیم گرفت در ۲۳ مارس ۱۹۸۳ بازی بزرگی را آغاز کند: "ابتکار دفاع راهبردی" یا "جنگ ستارگان".
اقدام او به یک دوره رقابت شدید در همه زمینه ها میان آمریکا و شوروی دامن زد. در مصاف سهمگین صرف هزینه برای برتری نظامی میان آن دو قدرت سرانجام این شوروی بود که در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ زانو زد.
مطالعات بعدی نشان داد ریشه فروپاشی دلایل متعدد داشت اما بیش از همه اجباری بود که سبب گردید در این دوئل مرگ منابع مالی شوروی صرف هزینه های هنگفت نظامی شود.
اقتصاد کم توان شوروی آن روزها تاب مقابله بلندمدت نداشت ولی ناچار بود در برابر اخبار جنگ ستارگان اولویت را به نظامی‌گری بدهد.
آن روزها تصور چنین ساخته شده بود که با تسخیر فضا از سوی دنبال لیبرالیسم منجر به شکست کمونیسم خواهد شد. اگرچه فضا کهکشانی تسخیر نشد اما فضای اندیشه را این اخبار تسخیر کرد و شوروی که یکبار در رویارویی با آمریکا (بحران موشکی کوبا) جان بسلامت برده بود، این نوبت در خیال پیشی گرفتن رقیب به تکاپو افتاد.
نتیجه آن همه هزینه پروستریکا و گلاسنوست بود. تاریخ نشان داد به واقع شوروی نه در برابر ابتکار دفاع راهبردی بلکه در مواجهه با "تبلیغات جنگ ستارگان" فروپاشید.
اکنون چند دهه بعد در نسخه به روز شده همان نمایشنامه قرار است نقش ریگان را زلنسکی کمدین سابق اوکراینی بازی کند و به جای گورباچف صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، پوتین رئیس جمهور روسیه جای گیرد.
در رده نمایشنامه های کمدی ژانری وجود دارد که تراژدی - کمدی نام گرفته است. داستانی که با طنز شروع می شود و بر بستر آن ادامه پیدا می کند اما با اثری اندوهبار بر ذهن ناظران پایان می پذیرد. بحران اوکراین مصداق بارز این نوع از نمایشی است.
شوخی زلنسکی آن کمدین سابق برای پیوستن به ناتو از سوی پوتین جدی گرفته شد. حالا پوتین با جنجالی که رسانه ها ساختند و به تصور دست گذاشتن غرب بر میراث از دست رفته اش به کنار مرزهای اوکراین آمده و برای دوئل آنجا خیمه زده است.
احوال پوتین مصداق بخشی از شرایطی است که چخوف در شاهکار خود نمایشنامه دوئل توصیف می کند: "وقتى خورشید غروب کرد و تاریکى همه‌جا را فرا گرفت، حسى غریب و ناخوشایند به او دست داد. ترس از مرگ نبود، هنگام شام و بازى ورق به دلایلى مطمئن بود که دوئل راه به جایى نمى‌برد. بلکه ترس از اتفاقى بود که فردا صبح براى اولین بار در زندگى‌اش رخ مى‌داد. ترس از آغاز شب... او مى‌دانست که شبى دراز در پیش خواهد داشت که بى‌خوابى به سرش مى‌زند. .... ولى نه توانایى آن را دارد که از آن بگذرد و نه مهارت آن. انگار ناگهان بیمار شده بود".
■ پرسش این است که "فردایی" که زمان انجام این دوئل برای نمایش شرافت در دو سوی دعوا است چه روی خواهد داد؟
این پرسشی آژاردهنده برای روسیه است، به ویژه وقتی دانسته شود کمدی تبلیغاتی غرب با بازی کمدینی چون زلنسکی بود که سبب شد پوتین به این دوئل مرگ و زندگی کشانده شود در شرایطی که در آن سوی نبرد نه قوای ناتو و غرب بلکه قوه افکار عمومی است که به میدان آمده است. دوئل با افکار عامه جهان امروز یک قمار بزرگ است که باختش تضمین شده است.
حمله یا عقب نشینی برای پوتین چه نتیجه ای دارد؟
خفت اعمال تحریم های تازه علیه روسیه به دلیل حمله به اوکراین زمینه استهلاک قدرت آن کشور را به مانند سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۱ در پی خواهد آورد. در برابر، ذلت پس کشیدن نیروها از اوکراین نیز همان اثری را دارد که فرار از دوئل در قرن نوزدهم با شرافت نجیب زاده های روسی رقم می زد.
در این دوئل مرگبار بقول آنتوان چخوف ترس از مرگ نیست، ترس از اتفاقى است که فردا صبح براى اولین بار در زندگى سیاسی پوتین رخ مى‌دهد.
@kultur
بی نیاز از توصیف
@kultur
Forwarded from اتچ بات
بحران اوکراین
بخش دوم: دامنه هایی دامنگیر


هنگامیکه حدود پانصد سال پیش میگل د سروانتس شخصیت الونسو کیخانو یا همان دُن کیشوت را خلق کرد، کوچکترین تصوری را نداشت که رهبران سیاسی دنیای ما به مانند شخصیت تخیلی ذهن او در توهم و عدم محاسبه عمل کنند. صحنه زیبای حمله دُن کیشوت به یک آسیاب بادی، اما ثابت و بی خطر که فقط پروانه وار چرخ می زد از نادرترین تخیلات انسانی است.
آن سوار غرق در خُود و زره با نیزه ای بلند غریو سرداده بود و به سوی آسیاب می تاخت تا با شمشیرهای در گردش آسیایی که دیوی پلید می دید، بجنگد اما از قضا نیزه اش در پره آسیاب گیر کرد و "باد" آن نیروی طبیعت او را با یال و کوپال به هوا پرتابیده، بر زمین بیاندازد.
در بحران اوکراین هم شرایط دور از این تخیل نیست و دیر نیست توهمی که بروز یافته یکی از قهرمانان افسانه ای دنیای سیاست معاصر ما را به هوا برده بر زمین بکوبد.
اینجا سخن از آنچه گدَشت و روی می دهد نیست، بلکه این قلم نگاهی دیگر داشته و به برخی از نتایج و دستآوردهای قهری آنچه اعم از حمله یا عقب نشینی روسیه حادث خواهد شد، توجه می ورزد:
□ بحران اوکراین برای مدتی طولانی به رویای ارتش اروپایی مستقل که آلمانها در برابر باج خواهی ترامپ خواهانش بودند، پایان داد.
□ ترس از روسیه، به طور فزاینده ای در همه کشورهای شرق اروپا، خاصه آنهایی که از سر لجاجت ساز ناکوک در کنسرت اروپایی می زدند، پژواکی بلند و پر طنین افکند و آنها را مخمور برانگیخت. بالنتیجه لهستان و مجارستان که با امید ترامپیسم خواهان تضعیف اتحادیه اروپایی بودند و در برابر موضع جمعی اروپایی ها رویکرد مستقلی را دنبال می کردند، سر به زیر مسیر پایین آمدن از پلکان پرش خود را پی خواهند گرفت و به دامن اروپا برخواهند گشت.
□ ائتلاف در قالبی جدید و متفاوت به رهبری آمریکا با تقویت بیش از پیش ناتو باردیگر سایه اثرگذار خود را بر سر اروپا خواهد افکند. و بدینگونه مانع از شکل گیری ابتکارات مستقل اروپایی خواهد شد (تصمیم فرانسه به خروج از مالی پرده اول این ماجراست).
□ استمرار بحران روسیه با غرب (مجموعه اروپا و امریکا) پس از این شدت بیشتری خواهد یافت. اما اثرش محدود به روسیه نخواهد ماند. چنین وضعیتی اسباب نگرانی بیش از حد چین را که در اجرای طرح "یک کمربند - یک جاده" به مسیر ترانزیت روسیه دلبسته بود، نه تنها فراهم خواهد کرد بلکه لطمه جبران ناپذیری را هم به سرمایه گذاری برای ایجاد زیرساخت هایی وارد خواهد آورد که تدارک دیده شده بود
□ برخلاف انتظار در ادامه بحران نه چین جانب روسیه را می گیرد و نه روسیه به سوی چین متمایل می شود. دلیل ساده است: چین کماکان تمایل به بازی در زمین دیگری ندارد و روسیه نیز نمی خواهد وامدار پکن شود. ترس از چین در روسیه شایع تر از اروپا و آمریکاست.
□ در موضوع انرژی آنچه این بحران- و شاید در امتداد آن مسئله ایران - رقم می زند درک عمیق این نکات است:
- پر هزینه بودن منابع انرژی در شرق اروپا،
- محدودیت دسترسی به منابع آسیای مرکزی (ترکمنستان و قزاقستان)،
- ناپایداری ثبات در غرب آسیا،
- بازی پیچیده چین در صنعت انرژی.
این موارد بر بیم و خوف اروپا خواهد افزود. بدیهی است ارزیابی این شرایط توجه به جایگزینی منابع تامین انرژی و تنوع بخشی به آن (نسل جدید راکتورهای هسته ای فرانسه) را برای اروپا الزام آور می کند. در چنین اوضاعی تولید کننده های جایگزین به ویژه در قاره آمریکا با مزیت های تازه از جمله سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی روبرو خواهند شد.
□ بحران اوکراین در منطقه دریای سیاه با تقویت حضور نظامی روسیه همچنانکه از تحرک ترکیه خواهد کاست و مانع سرمایه گذاری در منابع تازه کشف شده گازی ترکیه در جنوب دریای سیاه (ساکاریا) خواهد شد. به دنبال آن، هرگونه تغییر توازن ژئوپلتیک در منطقه زمینه همگرایی بیشتر ترکیه در بدنه ناتو را اجبارآمیز خواهد کرد.
□ دور نیست تصور شود ای بسا توافق بر سر بازگشت به برجام با آغاز حمله به اوکراین رابطه مستقیم پیدا کند که اگر چنین گمانی به واقعیت تبدیل شود، ارزیابی های تازه و آینده پژوهی سخت مورد نیاز خواهد بود.
□ یک تجربه تاریخی می گوید "تغییر در توازن شرق اروپا به تغییر در تناسب قوا در قفقاز و بالعکس منتهی می شود (جنگ چچن و جنگ بالکان مصداقی قابل استناد است).
□ آنچه بیش از همه جالب است بررسی آداب دگرگون شده تشریفات دو ماه اخیر و تغییر در آرایش میز مذاکره با هیئت های خارجی و مقامات هم تراز در مسکو بود. مشهود است برخی در آن سوی میز نشانده شدند و برخی تجربه همآغوشی را در ایام کرونایی آزمودند. این الگوی تازه، تقسیم بندی متحدان، دوستان و رقبای روسیه طی دهه آتی را به نمایش گذاشت که نشان از تحولی عمیق در رویکرد جهانی روسیه دارد.
و ....
@kultur
2024/09/23 02:28:24
Back to Top
HTML Embed Code: