👈🏿 صعود به قله آراگاتس و بازدید از جاذبه های گردشگری ارمنستان
🗓 ۸ تا ۱۴ مهر ۱۴۰۲
💵 هزینه: ۲۶۰ دلار
📲 تماس: ۰۹۳۶۱۶۲۲۱۱۲
آشنایی بیشتر با قله آراگاتس 👇🏿
https://meisamroudaki.ir/mount-aragats.html
آشنایی با جاذبه های گردشگری ارمنستان 👇🏿
https://meisamroudaki.ir/travel-guide-and-information-to-armenia.html
@roudakimeysam
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
🗓 ۸ تا ۱۴ مهر ۱۴۰۲
💵 هزینه: ۲۶۰ دلار
📲 تماس: ۰۹۳۶۱۶۲۲۱۱۲
آشنایی بیشتر با قله آراگاتس 👇🏿
https://meisamroudaki.ir/mount-aragats.html
آشنایی با جاذبه های گردشگری ارمنستان 👇🏿
https://meisamroudaki.ir/travel-guide-and-information-to-armenia.html
@roudakimeysam
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
Audio
📚 داستان: اولین دوچرخه من
📂 قسمت ششم
✍ #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📂 قسمت ششم
✍ #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 رگبار پراکنده در شمال و جنوب کشور
در مازندران و گیلان بارش پراکنده انتظار میرود.
در هرمزگان، سیستان و بلوچستان، کرمان افزایش ابر و رگبار باران و وزش شدید باد دور از انتظار نیست.
در شمال شرق، شرق و جنوب شرق کشور وزش باد شدید همراه با خیزش گردوخاک پیشبینی میشود.
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
در مازندران و گیلان بارش پراکنده انتظار میرود.
در هرمزگان، سیستان و بلوچستان، کرمان افزایش ابر و رگبار باران و وزش شدید باد دور از انتظار نیست.
در شمال شرق، شرق و جنوب شرق کشور وزش باد شدید همراه با خیزش گردوخاک پیشبینی میشود.
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
Audio
📚 داستان: اولین دوچرخه من
📂 قسمت آخر
✍ #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📂 قسمت آخر
✍ #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👈🏿 فوجی، بلندترین کوه ژاپن با چالش هجوم کوهنوردان و تبعات زیست محیطی آن مواجه شده
مشکلات متنوع است، از نودل فروشیهای به راه افتاده در پای کوه تا آلودگی ناشی از اگزوز خودروهایی که هر روز انبوهی توریست کوهنورد را به مقصد می رسانند.
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
مشکلات متنوع است، از نودل فروشیهای به راه افتاده در پای کوه تا آلودگی ناشی از اگزوز خودروهایی که هر روز انبوهی توریست کوهنورد را به مقصد می رسانند.
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
Audio
📚 آرامشتو حفظ کن لذت در مسیر است نه مقصد
✍ #نرگس_صرافیان
🎙️#مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
✍ #نرگس_صرافیان
🎙️#مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 قوانین اصلی سلامتی برای کوهنوردان
«چهار قانون اصلی که کوهنوردان باید برای سلامتی خود رعایت کنند» از مقالات رسمی کمیسیون پزشکی اتحاديه جهانی کوهنوردی است.
این توصیه های عمومی جهت راهنمایی افراد كم تجربه یا ناآشنا با مناطق کوهستانی و کسانی که تمایل به کوهپیمایی و کوهنوردی دارند پایه ریزی شده است.
👇🏿قبل از عزیمت به کوهستان
اهداف و سطح فعالیت خود را با وضعيت سلامتی و میزان واقعي آمادگی جسمانی خود بسنجید و در اين رابطه با خود صادق باشید.
هرگونه بیماری مزمن باید به بهترین نحو درمان گردد. از تدارک کافی داروهايی كه معمولا در هيماليانوردی مصرف میشوند اطمینان حاصل کنید و داروهای يدک برای مواقع گم شدن دارو، به همراه داشته باشيد.
اگر در مورد سلامتی خود هرگونه شک و شبه دارید با یک پزشک مشورت كنيد.
وسایل پزشکی مناسب خود را فراهم نموده و قبل از عزیمت به کوهستان طریقه کارکرد آنها را یاد بگیرید. حتما بیمه نامه مسافرتی و درمانی همراه داشته باشید.
👇🏿قبل از عزیمت با تورهای گردشگری
از توصیه های محلی در مورد پيش بينی وضعيت هوا اطلاع حاصل کنید و سفر خود را بر اساس موقعيت آب و هوایی و محدوديت زمانی منطقه ايمن تر کنید.
برنامه سفر یا صعود خود را قبل از عزیمت به هر مکانی (بعنوان مثال: مقصد سفر، مسیرها و زمان برگشت مورد انتظار) ثبت نمائید.
لوازم ضروری و اصلی را فراموش نکنید.
آب و غذای كافي، لباس اضافی، تجهيزات اساسی برای شرايط بحراني، جعبه کمک های اولیه، عینک آفتابی و کلاه آفتاب گیر و...
شماره تلفن های محلی را جهت دريافت خدمات امداد و نجات در مواقع نياز، همراه داشته باشيد.
👇🏿در حین سفر
نیم ساعت از شروع سفر را بسیار آهسته و آرام طی کنید و اجازه دهید بدن به آرامی گرم شود.
در صورت امكان هر ساعت بخورید و بنوشید و استراحت کنید. شما باید تدريجی بخورید و به مقدار كافی بنوشید، حتی اگر گرسنه و تشنه نباشید. رژیم غذایی سرشار از انواع کربو هیدرات ها (بیسکویت، غلات و میوه خشک، ساير مواد غذایی مغذی، ....) مصرف كنيد. قبل از به پایان رساندن فعاليت روزانه خود در کوهستان الکل ننوشيد.
کودکان و افراد مسن توان بدنی کمتری نسبت به بزرگسالان دارند، نیاز آن ها به استراحت، نوشیدن، خوردن، نسبت به بالغین بيشتر است.
ارتفاع محل خوابیدن نبايد بيش از 300 متر در 24 ساعت افزايش يابد.
در صورت امكان در بالاترین ارتفاعی که در یک روز صعود كرده ايد، نخوابید.
👇🏿 در صورت بروز اتفاق
در صورت بد شدن وضعیت آب و هوايی؛ارتفاع خود را كاهش دهيد. ديواره ها و صخره های ميخ كوبی شده يا پله های فلزی نصب شده، درختان بلند، خطوط فشار قوی را در زمان طوفان ترک کنید. در غارهای کوچک یا زیر طاق ها پناه نگیرید.
افراد بیمار و مجروح نباید تنها رها شوند.
(توجه: تفاوت زبان یک فاکتور خطر است، شخصی که در کنار بیمار می ماند باید با زبان محاوره ای فرد مجروح سخن بگوید).
درمان های ضروری را انجام دهید. فرد مجروح را در برابر سرمازدگی بيشتر محافظت کنید، در شرايط حاد درخواست کمک کنید.
اگر فردی در هر مكان یا زمانی از سفر احساس ناخوشايند و بيماری كرد قبل از هر چيز در مورد برگشت او فکر کنید.
اگر شما در ارتفاع بيمار شويد علائم شما ناشی از ارتفاع است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود، لذا به ارتفاع بالاتر صعود نكنيد. چنانچه بيماری تان شدت پيدا كرد و یا بدتر شد، بلافاصله ارتفاع خود را بكاهيد.
همیشه موقعیت واقعی خود را بر روی نقشه مد نظر داشته باشید یا از جهت ياب GPS استفاده کنید. آگاهی از موقعیت صحیح خود به مکان یابی سریع شما در موارد امداد و نجات کمک خواهد کرد.
✍🏼 مترجم: دکتر بهتاش پدرام راد
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
«چهار قانون اصلی که کوهنوردان باید برای سلامتی خود رعایت کنند» از مقالات رسمی کمیسیون پزشکی اتحاديه جهانی کوهنوردی است.
این توصیه های عمومی جهت راهنمایی افراد كم تجربه یا ناآشنا با مناطق کوهستانی و کسانی که تمایل به کوهپیمایی و کوهنوردی دارند پایه ریزی شده است.
👇🏿قبل از عزیمت به کوهستان
اهداف و سطح فعالیت خود را با وضعيت سلامتی و میزان واقعي آمادگی جسمانی خود بسنجید و در اين رابطه با خود صادق باشید.
هرگونه بیماری مزمن باید به بهترین نحو درمان گردد. از تدارک کافی داروهايی كه معمولا در هيماليانوردی مصرف میشوند اطمینان حاصل کنید و داروهای يدک برای مواقع گم شدن دارو، به همراه داشته باشيد.
اگر در مورد سلامتی خود هرگونه شک و شبه دارید با یک پزشک مشورت كنيد.
وسایل پزشکی مناسب خود را فراهم نموده و قبل از عزیمت به کوهستان طریقه کارکرد آنها را یاد بگیرید. حتما بیمه نامه مسافرتی و درمانی همراه داشته باشید.
👇🏿قبل از عزیمت با تورهای گردشگری
از توصیه های محلی در مورد پيش بينی وضعيت هوا اطلاع حاصل کنید و سفر خود را بر اساس موقعيت آب و هوایی و محدوديت زمانی منطقه ايمن تر کنید.
برنامه سفر یا صعود خود را قبل از عزیمت به هر مکانی (بعنوان مثال: مقصد سفر، مسیرها و زمان برگشت مورد انتظار) ثبت نمائید.
لوازم ضروری و اصلی را فراموش نکنید.
آب و غذای كافي، لباس اضافی، تجهيزات اساسی برای شرايط بحراني، جعبه کمک های اولیه، عینک آفتابی و کلاه آفتاب گیر و...
شماره تلفن های محلی را جهت دريافت خدمات امداد و نجات در مواقع نياز، همراه داشته باشيد.
👇🏿در حین سفر
نیم ساعت از شروع سفر را بسیار آهسته و آرام طی کنید و اجازه دهید بدن به آرامی گرم شود.
در صورت امكان هر ساعت بخورید و بنوشید و استراحت کنید. شما باید تدريجی بخورید و به مقدار كافی بنوشید، حتی اگر گرسنه و تشنه نباشید. رژیم غذایی سرشار از انواع کربو هیدرات ها (بیسکویت، غلات و میوه خشک، ساير مواد غذایی مغذی، ....) مصرف كنيد. قبل از به پایان رساندن فعاليت روزانه خود در کوهستان الکل ننوشيد.
کودکان و افراد مسن توان بدنی کمتری نسبت به بزرگسالان دارند، نیاز آن ها به استراحت، نوشیدن، خوردن، نسبت به بالغین بيشتر است.
ارتفاع محل خوابیدن نبايد بيش از 300 متر در 24 ساعت افزايش يابد.
در صورت امكان در بالاترین ارتفاعی که در یک روز صعود كرده ايد، نخوابید.
👇🏿 در صورت بروز اتفاق
در صورت بد شدن وضعیت آب و هوايی؛ارتفاع خود را كاهش دهيد. ديواره ها و صخره های ميخ كوبی شده يا پله های فلزی نصب شده، درختان بلند، خطوط فشار قوی را در زمان طوفان ترک کنید. در غارهای کوچک یا زیر طاق ها پناه نگیرید.
افراد بیمار و مجروح نباید تنها رها شوند.
(توجه: تفاوت زبان یک فاکتور خطر است، شخصی که در کنار بیمار می ماند باید با زبان محاوره ای فرد مجروح سخن بگوید).
درمان های ضروری را انجام دهید. فرد مجروح را در برابر سرمازدگی بيشتر محافظت کنید، در شرايط حاد درخواست کمک کنید.
اگر فردی در هر مكان یا زمانی از سفر احساس ناخوشايند و بيماری كرد قبل از هر چيز در مورد برگشت او فکر کنید.
اگر شما در ارتفاع بيمار شويد علائم شما ناشی از ارتفاع است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود، لذا به ارتفاع بالاتر صعود نكنيد. چنانچه بيماری تان شدت پيدا كرد و یا بدتر شد، بلافاصله ارتفاع خود را بكاهيد.
همیشه موقعیت واقعی خود را بر روی نقشه مد نظر داشته باشید یا از جهت ياب GPS استفاده کنید. آگاهی از موقعیت صحیح خود به مکان یابی سریع شما در موارد امداد و نجات کمک خواهد کرد.
✍🏼 مترجم: دکتر بهتاش پدرام راد
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👈🏿 دور دماوند بگردیم
ویدیو زیبا از #دماوند که تصاویر آن بعد از سه بار صعود به قله، از مسیر های مختلف و ساعت ها، آب و هواهای مختلف به دست آمده است
تصاویر از جاده ساوه، زوم از قله #توچال به دماوند، جاده هراز، رخ جنوبی، رخ شمال شرقی، بارگاه سوم، تخت فریدون، تصاویری از طلوع و غروب در دماوند، سایه مثلثی بزرگ دماوند بر روی زمین، تصاویر حیوانات بومی دماوند و ...
✍🏼 ببینید و لذت ببرید
📸 فیلمی از مهیار مرادویسی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
ویدیو زیبا از #دماوند که تصاویر آن بعد از سه بار صعود به قله، از مسیر های مختلف و ساعت ها، آب و هواهای مختلف به دست آمده است
تصاویر از جاده ساوه، زوم از قله #توچال به دماوند، جاده هراز، رخ جنوبی، رخ شمال شرقی، بارگاه سوم، تخت فریدون، تصاویری از طلوع و غروب در دماوند، سایه مثلثی بزرگ دماوند بر روی زمین، تصاویر حیوانات بومی دماوند و ...
✍🏼 ببینید و لذت ببرید
📸 فیلمی از مهیار مرادویسی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
داستان📖
🗻فراموش خانه(خرفت خانه)
👈داستانی واقعی از یک تراژدی درد ناک.
✍نوشته سید محمد حجازی.
قسمت اول.
آن روز هم مثل جمعه های قبل ،با رسم و رسوم حاکم بر گروه پیشکسوتان کوهنوردی سیرجان ، سوار بر پلنگ(اتوبوس بنز ۳۰۲ اختصاصی این گروه) راهی کوهستان شدیم ،این بار سرپرست گروه، کوهی با ارتفاع بیشتر از دو هزار متر در نزدیکی روستایی به نام (رزون)که آب گرمی به همین نام هم در نزدیکی روستا قرار داشت را انتخاب کرده بود.
باید حدود چهل کیلومتری از جاده سیرجان بطرف کرمان می رفتیم و بعد از ورود به جاده خاکی دوباره بیست کیلومتری پیش می رفتیم تا به منطقه رزون می رسیدیم .
این صعود برای من خیلی جالب بود زیرا قبلا داستانی عجیب و قریب و کمی ترسناک ،درباره کوهی با ارتفاع کم در این منطقه به نام خرفت خانه یا (فراموش خانه ) شنیده بودم ،برای همین امروز بسیار مصمم و جدی آمده بودم تا ته و توی این داستان را در آورده و به هر شکلی که شده سری به این کوه کوچک اما پر از رمز و راز بزنم.
بعد از ایستادن کامل اتوبوس همگی پیاده شدیم و بند کفش ها رو محکم کرده و کوله بر دوش بطرف قله حرکت کردیم،چند نفری از پیشکسوتان از آمدن به قله انصراف دادند و بعد از خدا حافظی بطرف آب گرم به راه افتادند.
ما هم در یک ردیف منظم پشت سر ،سرقدم بطرف قله حرکت کردیم و بعد از گذراندن ماجراهای بین راه و خوردن صبحانه دوباره بطرف پایین به راه افتادیم.
حدود ظهر بود که به پایین قله و کنار آب گرم رسیدیم ،همنوردانی که آب گرم رو به قله ترجیح داده بودند، تنی به آب زده و ساعات خوشی را در حوضچه کوچک آب گرم گذرانده بودند،حالا هم زیر سایه درختان روی زیر انداز های خود لمیده و با هم صحبت میکردند.
گروه ما هم که تازه رسیده بودیم پس از گفتن خسته نباشید و خدا قوت ،همگی مشغول تدارک نهار شدند،اما من هنوز در فکر عملی کردن تصمیم خودم بودم و دنبال کسی می گشتم که همراه من به بالای کوه فراموش خانه بیاید.
با چند نفر از همنوردان و پیشکسوتان صحبت کردم،اما کسی زیر بار نمی رفت،قدیمی ها که کمی خرافاتی بودند و رفتن به آن کوه را شوم می دانستند و معتقد بودند هر کس که به بالای آن کوه برود روز خوبی نخواهد داشت و جوانها هم اظهار خستگی میکردند و با این حرف که،ای بابا ،الان از یه قله آمدیم پایین،خسته و گرسنه هستیم،کی حال داره دوباره بالای یه قله دیگه بره.
با اسرار و دلیل و مدرک ، در حالی با دست، کوه کوچکی که نوک آن به شکل یک قله آتش فشانی صاف و هموار بود رو به آنها نشان میدادم و میگفتم: چه قله ای ،این کوه فقط یه تپه بیشتر نیست،زود میریم و برمیگردیم ،اما کسی قبول نمی کرد.
من تصمیمم را گرفته بودم و باید این تحقیق را تمام میکردم،برای همین دوباره کوله ام را برداشتم و با اجازه گرفتن از سرپرست و قانع کردن او برای انجام این تحقیق به تنهایی راه کوه فراموش خانه را که در نزدیکی ما بود،در پیش گرفتم.
کلمه کوه برای فراموش خانه زیاد بود ،چیزی بین تپه و کوه بود و بالا رفتن از آن آسان ،پا کوبهای زیادی داشت و از هر طرف به راحتی می توانستم به بالای آن برسم .
این تپه ی بزرگ بدون پیوستن به کوهی دیگر تک و تنها در گوشه ای نشسته بود اما با همه کوچکیش ، رازهایی زیادی در سینه داشت،رازهایی خوف ناک و ناراحت کننده.
ادامه دارد......
#سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
🗻فراموش خانه(خرفت خانه)
👈داستانی واقعی از یک تراژدی درد ناک.
✍نوشته سید محمد حجازی.
قسمت اول.
آن روز هم مثل جمعه های قبل ،با رسم و رسوم حاکم بر گروه پیشکسوتان کوهنوردی سیرجان ، سوار بر پلنگ(اتوبوس بنز ۳۰۲ اختصاصی این گروه) راهی کوهستان شدیم ،این بار سرپرست گروه، کوهی با ارتفاع بیشتر از دو هزار متر در نزدیکی روستایی به نام (رزون)که آب گرمی به همین نام هم در نزدیکی روستا قرار داشت را انتخاب کرده بود.
باید حدود چهل کیلومتری از جاده سیرجان بطرف کرمان می رفتیم و بعد از ورود به جاده خاکی دوباره بیست کیلومتری پیش می رفتیم تا به منطقه رزون می رسیدیم .
این صعود برای من خیلی جالب بود زیرا قبلا داستانی عجیب و قریب و کمی ترسناک ،درباره کوهی با ارتفاع کم در این منطقه به نام خرفت خانه یا (فراموش خانه ) شنیده بودم ،برای همین امروز بسیار مصمم و جدی آمده بودم تا ته و توی این داستان را در آورده و به هر شکلی که شده سری به این کوه کوچک اما پر از رمز و راز بزنم.
بعد از ایستادن کامل اتوبوس همگی پیاده شدیم و بند کفش ها رو محکم کرده و کوله بر دوش بطرف قله حرکت کردیم،چند نفری از پیشکسوتان از آمدن به قله انصراف دادند و بعد از خدا حافظی بطرف آب گرم به راه افتادند.
ما هم در یک ردیف منظم پشت سر ،سرقدم بطرف قله حرکت کردیم و بعد از گذراندن ماجراهای بین راه و خوردن صبحانه دوباره بطرف پایین به راه افتادیم.
حدود ظهر بود که به پایین قله و کنار آب گرم رسیدیم ،همنوردانی که آب گرم رو به قله ترجیح داده بودند، تنی به آب زده و ساعات خوشی را در حوضچه کوچک آب گرم گذرانده بودند،حالا هم زیر سایه درختان روی زیر انداز های خود لمیده و با هم صحبت میکردند.
گروه ما هم که تازه رسیده بودیم پس از گفتن خسته نباشید و خدا قوت ،همگی مشغول تدارک نهار شدند،اما من هنوز در فکر عملی کردن تصمیم خودم بودم و دنبال کسی می گشتم که همراه من به بالای کوه فراموش خانه بیاید.
با چند نفر از همنوردان و پیشکسوتان صحبت کردم،اما کسی زیر بار نمی رفت،قدیمی ها که کمی خرافاتی بودند و رفتن به آن کوه را شوم می دانستند و معتقد بودند هر کس که به بالای آن کوه برود روز خوبی نخواهد داشت و جوانها هم اظهار خستگی میکردند و با این حرف که،ای بابا ،الان از یه قله آمدیم پایین،خسته و گرسنه هستیم،کی حال داره دوباره بالای یه قله دیگه بره.
با اسرار و دلیل و مدرک ، در حالی با دست، کوه کوچکی که نوک آن به شکل یک قله آتش فشانی صاف و هموار بود رو به آنها نشان میدادم و میگفتم: چه قله ای ،این کوه فقط یه تپه بیشتر نیست،زود میریم و برمیگردیم ،اما کسی قبول نمی کرد.
من تصمیمم را گرفته بودم و باید این تحقیق را تمام میکردم،برای همین دوباره کوله ام را برداشتم و با اجازه گرفتن از سرپرست و قانع کردن او برای انجام این تحقیق به تنهایی راه کوه فراموش خانه را که در نزدیکی ما بود،در پیش گرفتم.
کلمه کوه برای فراموش خانه زیاد بود ،چیزی بین تپه و کوه بود و بالا رفتن از آن آسان ،پا کوبهای زیادی داشت و از هر طرف به راحتی می توانستم به بالای آن برسم .
این تپه ی بزرگ بدون پیوستن به کوهی دیگر تک و تنها در گوشه ای نشسته بود اما با همه کوچکیش ، رازهایی زیادی در سینه داشت،رازهایی خوف ناک و ناراحت کننده.
ادامه دارد......
#سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
Audio
📚 داستان: فراموش خانه
📂 قسمت اول
داستانی واقعی از یک تراژدی دردناک
✍ #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📂 قسمت اول
داستانی واقعی از یک تراژدی دردناک
✍ #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 تنجین شرپا کیست؟
«تنجین شرپا» (لاما) کوهنورد نپالی و «کریستین هاریلا» دختر کوهنورد اهل نروژ، روز ۲۷ جولای پس از صعود به دومین قله مرتفع جهان K2 در پاکستان، توجه جهانی را به خود جلب کردند. این دو کوهنورد با پروژه مورد نظر «کریستین هاریلا» با نام «او کوهها را حرکت میدهد» موفق به صعود تمامی ۱۴ کوه بالای ۸۰۰۰ متر تنها در مدت ۳ ماه شدند.
https://meisamroudaki.ir/tenjen-sherpa-lama.html/
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
«تنجین شرپا» (لاما) کوهنورد نپالی و «کریستین هاریلا» دختر کوهنورد اهل نروژ، روز ۲۷ جولای پس از صعود به دومین قله مرتفع جهان K2 در پاکستان، توجه جهانی را به خود جلب کردند. این دو کوهنورد با پروژه مورد نظر «کریستین هاریلا» با نام «او کوهها را حرکت میدهد» موفق به صعود تمامی ۱۴ کوه بالای ۸۰۰۰ متر تنها در مدت ۳ ماه شدند.
https://meisamroudaki.ir/tenjen-sherpa-lama.html/
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
داستان📖
🗻فراموش خانه(خرفت خانه)
👈داستانی واقعی از یک تراژدی دردناک.
✍نوشته سید محمد حجازی.
✔️قسمت:دوم.
راه پاکوب تپه ی فراموش خانه را در پیش گرفتم تا با چشم خود مشاهده کنم ، آیا در گذر زمان چیزی از راز و رمز این کوه باقی مانده یا مثل روزگار گذشته در همان گذشته مانده و فراموش شده.
قبل از اینکه ادامه ماجرا رو بنویسم باید خدمت شما عزیزان عرض کنم که اصلا فراموش خانه چه بود و چه داستان ناراحت کننده ای داشت.
سالهای قبل، از زبان پیشکسوتان و تعدادی از اهالی روستاهای دور و نزدیک این منطقه شنیده بودم که در این حوالی کوهی وجود دارد که سینه اش پر شده از داستان اجساد پیرمرد ها و پیر زنهای عشایر که با رسیدن به کهولت سن و قبل از کوچ ایل در آنجا گذاشته شده و آخرین ساعات زندگی خود را در تنهایی و انزوا بسر می بردند.
داستان از این قرار بود که در فصل سرما و هنگام کوچ ایلات از این منطقه به مناطق گرمسیری که معمولا اطراف شهر حاجی آباد در استان هرمزگان بود ،بدلیل اینکه افراد مسن و از کار افتاده توانایی همراهی ایل را نداشتند و وجود آنها باعث کندی حرکت ایلات میشد، فرزندانشان آنها را بر بالای قله فراموش خانه می بردند و در گوشه ای نشانده و دور آنها را سنگچین میکردند ، پس از قرار دادن مقداری آب و غذا،آنها را در همان بالای کوه به امان خدا رها کرده و خود به همراه ایل بطرف مناطق گرمسیر کوچ میکردند.
این افراد مسن که در هر فصل کوچ تعدادشان بین یک تا چند نفر متغیر بود توانایی حرکت نداشته و دچار فراموشی بودند،آنها توانایی تهیه غذا و مقابله با سرمای زمستان را نداشتند و در همان چند روز اول از پای در آمده و طعمه ی حیوانات درنده و پرندگان شکاری میشدند.
سال بعد که ایلات برای چرای حیوانات و ادامه زندگی دوباره به این ناحیه کوچ میکردند ،دیگر هیچ اثری جز همان سنگ چین و یا گاها چند تکه استخوان از فراموش شدگان بر جای نمانده بود.
خانواده ها پس از استقرار ایل و سرو سامان دادن به فرزندان و رمه های خود ،بر بالای قله رفته و اگر استخوانی از فراموش شدگان باقی مانده بود پایین آورده و در قبرستانی که در دامنه کوه فراموش خانه ساخته بودند ،به خاک می سپردند، البته در بیشتر مواقع چیزی باقی نمانده بود،جز همان سنگچین بالای کوه که نشانه ای از مقبره ابدی آنها شده بود.
ادامه دارد.......
#سیدمحمد_حجازی
@cafekohneveshte
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
🗻فراموش خانه(خرفت خانه)
👈داستانی واقعی از یک تراژدی دردناک.
✍نوشته سید محمد حجازی.
✔️قسمت:دوم.
راه پاکوب تپه ی فراموش خانه را در پیش گرفتم تا با چشم خود مشاهده کنم ، آیا در گذر زمان چیزی از راز و رمز این کوه باقی مانده یا مثل روزگار گذشته در همان گذشته مانده و فراموش شده.
قبل از اینکه ادامه ماجرا رو بنویسم باید خدمت شما عزیزان عرض کنم که اصلا فراموش خانه چه بود و چه داستان ناراحت کننده ای داشت.
سالهای قبل، از زبان پیشکسوتان و تعدادی از اهالی روستاهای دور و نزدیک این منطقه شنیده بودم که در این حوالی کوهی وجود دارد که سینه اش پر شده از داستان اجساد پیرمرد ها و پیر زنهای عشایر که با رسیدن به کهولت سن و قبل از کوچ ایل در آنجا گذاشته شده و آخرین ساعات زندگی خود را در تنهایی و انزوا بسر می بردند.
داستان از این قرار بود که در فصل سرما و هنگام کوچ ایلات از این منطقه به مناطق گرمسیری که معمولا اطراف شهر حاجی آباد در استان هرمزگان بود ،بدلیل اینکه افراد مسن و از کار افتاده توانایی همراهی ایل را نداشتند و وجود آنها باعث کندی حرکت ایلات میشد، فرزندانشان آنها را بر بالای قله فراموش خانه می بردند و در گوشه ای نشانده و دور آنها را سنگچین میکردند ، پس از قرار دادن مقداری آب و غذا،آنها را در همان بالای کوه به امان خدا رها کرده و خود به همراه ایل بطرف مناطق گرمسیر کوچ میکردند.
این افراد مسن که در هر فصل کوچ تعدادشان بین یک تا چند نفر متغیر بود توانایی حرکت نداشته و دچار فراموشی بودند،آنها توانایی تهیه غذا و مقابله با سرمای زمستان را نداشتند و در همان چند روز اول از پای در آمده و طعمه ی حیوانات درنده و پرندگان شکاری میشدند.
سال بعد که ایلات برای چرای حیوانات و ادامه زندگی دوباره به این ناحیه کوچ میکردند ،دیگر هیچ اثری جز همان سنگ چین و یا گاها چند تکه استخوان از فراموش شدگان بر جای نمانده بود.
خانواده ها پس از استقرار ایل و سرو سامان دادن به فرزندان و رمه های خود ،بر بالای قله رفته و اگر استخوانی از فراموش شدگان باقی مانده بود پایین آورده و در قبرستانی که در دامنه کوه فراموش خانه ساخته بودند ،به خاک می سپردند، البته در بیشتر مواقع چیزی باقی نمانده بود،جز همان سنگچین بالای کوه که نشانه ای از مقبره ابدی آنها شده بود.
ادامه دارد.......
#سیدمحمد_حجازی
@cafekohneveshte
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
Audio
📚 داستان: فراموش خانه
📂 قسمت دوم
داستانی واقعی از یک تراژدی دردناک
✍ #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📂 قسمت دوم
داستانی واقعی از یک تراژدی دردناک
✍ #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
داستان📖
🗻فراموش خانه(خرفت خانه)
👈داستانی واقعی از یک تراژدی دردناک.
✍نوشته سید محمد حجازی.
✔️قسمت:آخر
بعد از چند دقیقه پیاده روی به دامنه کوه فراموش خانه رسیدم ،تپه ای بزرگ و خاکی بود که از هر طرف میشد به آسانی بر آن صعود کرد،من به قسمت غربی رسیده بودم و از همین قسمت راهم را ادامه دادم و بطرف قله حرکت کردم،هیچ پاکوبی نداشت و رد پایی دیده نمیشد،خاک زیر پایم بسیار پوک بود و بوته های کوتاه در همه جا روییده بودند ،شاید سالها بود که کسی پای به اینجا نگذاشته بود ،راه که به نیمه رسید برگشتم و به پشت سر نگاه کردم ،اتوبوس از دور دیده میشد و همنوردان هم در اطراف آب گرم کاملا مشخص بودند ، شاید آنها هم من را می دیدند که تک و تنها از کوه فراموش خانه بالا میرفتم ،برگشتم و دوباره به راه خود ادامه دادم ،تنها مشکل این صعود وجود خاک پوک این کوه بود که کفش تا نیمه در آن فرو می رفت و تا رسیدن به قله با مشکل دیگری مواجه نشدم.
کمتر از یک ساعتی شد که به قله رسیدم ،نوک قله مانند آتشفشانی خاموش بود با قطر حدودا بیست متر، کاملا مسطح با دیواره ای به ارتفاع حدود نیم متر که آن را محصور کرده بود ،در گوشه گوشه ی این محوطه وسیع هنوز آثار و بقایای سنگ چینهای متعددی دیده میشد،
بعضی از این سنگ چینها ،بدست افراد سود جو و گنجور ،حفاری شده و تلی از خاک از آنها بیرون آورده شده بود.
در میان خاکهای حفاری شده چند تکه ای استخوان دیدم اما اینها بطور قطع استخوان انسان نبود ،زیرا در گذشته کسی را اینجا دفن نمی کردند و فقط دور آنها را سنگچین میکردند و اجساد طعمه ی درندگان و پرندگان شکاری میشد و اگر استخوانی باقی میماند در همین سطح قله باقی میماند و باقی مانده آنها را در پایین قله دفن میکردند نه این بالا.
سکوتی سنگین این آرامگاه روباز را فرا گرفته بود و گویی تمامی پیرمردان و پیر زنانی که در این مکان جان خود را با درد و رنج از دست داده بودند ،ساکت و بیصدا مرا تماشا میکردند و از اینکه انسانی پیدا شده و بعد از سالیان سال سری به آنها زده تعجب کرده بودند.
بعد از اینکه با دقت همه گوشه و کنار را ورانداز کردم و چند عکسی از این مکان تهیه کردم ،برای شادی روح همه درگذشتگان این مکان دعا کرده و راه برگشت را در پیش گرفتم،اما اینبار از قسمت شمالی قله سرازیر شدم تا شاید در کوهپایه آن، قبرستانی که درباره آن شنیده بودم را هم پیدا کنم.
خاک این قسمت از کوه هم مانند راهی که هنگام بالا آمدن از آن عبور کردم پوک بود و با فرو رفتن کفشها در آن حرکت را کند میکرد.
بدون توقف به پایین کوه رسیدم و کمی بطرف شرق حرکت کردم اما از قبرستان خبری نبود ،راه آمده را دوباره برگشتم و بطرف غرب و راهی که از آن صعود کرده بودم حرکت کردم،هنوز چند قدمی بیشتر نرفته بودم که با آثار و بقایای یک قبرستان کوچک و بسیار قدیمی روبرو شدم،قبر ها بصورت پراکنده و درهم وبرهم با سنگ هایی که از پایین همین کوه جمع آوری شده بود پوشانده شده بودند،نیم بیشتر آنها بر اثر تغیرات جوی از بین رفته بود و فقط ردی از آنها بر زمین نقش بسته بود و تعدادی از آنها در زیر پوشش گیاهان مخفی شده بودند.
هیچ سنگ حجاری شده و یا سنگ نوشته ای وجود نداشت که تاریخ این قبرستان را گواه باشد و کاملا مشخص بود که قبرستان هم مانند مردگانش به دست فراموشی سپرده شده است.
اینجا هم کاملا ساکت بود و گویی این مردگان با مردگان بالای تپه هم پیمان شده بودند که دیگر هیچ گاه با نسل های بعدی هم کلام نشوند تا گذشت زمان بین آنها قضاوت کند ،آری اینها فراموش شدگان بودند و اینجا هم فراموش خانه.
چند عکسی از این قبرستان هم گرفتم و برای شادی روح آنها هم دعا کردم و بطرف گروهمان در کنار آب گرم رزون به راه افتادم.
راستی آیا روزی ما هم اینچنین فراموش میشویم؟
پایان.
#سیدمحمد_حجازی
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
@KoohGram
🗻فراموش خانه(خرفت خانه)
👈داستانی واقعی از یک تراژدی دردناک.
✍نوشته سید محمد حجازی.
✔️قسمت:آخر
بعد از چند دقیقه پیاده روی به دامنه کوه فراموش خانه رسیدم ،تپه ای بزرگ و خاکی بود که از هر طرف میشد به آسانی بر آن صعود کرد،من به قسمت غربی رسیده بودم و از همین قسمت راهم را ادامه دادم و بطرف قله حرکت کردم،هیچ پاکوبی نداشت و رد پایی دیده نمیشد،خاک زیر پایم بسیار پوک بود و بوته های کوتاه در همه جا روییده بودند ،شاید سالها بود که کسی پای به اینجا نگذاشته بود ،راه که به نیمه رسید برگشتم و به پشت سر نگاه کردم ،اتوبوس از دور دیده میشد و همنوردان هم در اطراف آب گرم کاملا مشخص بودند ، شاید آنها هم من را می دیدند که تک و تنها از کوه فراموش خانه بالا میرفتم ،برگشتم و دوباره به راه خود ادامه دادم ،تنها مشکل این صعود وجود خاک پوک این کوه بود که کفش تا نیمه در آن فرو می رفت و تا رسیدن به قله با مشکل دیگری مواجه نشدم.
کمتر از یک ساعتی شد که به قله رسیدم ،نوک قله مانند آتشفشانی خاموش بود با قطر حدودا بیست متر، کاملا مسطح با دیواره ای به ارتفاع حدود نیم متر که آن را محصور کرده بود ،در گوشه گوشه ی این محوطه وسیع هنوز آثار و بقایای سنگ چینهای متعددی دیده میشد،
بعضی از این سنگ چینها ،بدست افراد سود جو و گنجور ،حفاری شده و تلی از خاک از آنها بیرون آورده شده بود.
در میان خاکهای حفاری شده چند تکه ای استخوان دیدم اما اینها بطور قطع استخوان انسان نبود ،زیرا در گذشته کسی را اینجا دفن نمی کردند و فقط دور آنها را سنگچین میکردند و اجساد طعمه ی درندگان و پرندگان شکاری میشد و اگر استخوانی باقی میماند در همین سطح قله باقی میماند و باقی مانده آنها را در پایین قله دفن میکردند نه این بالا.
سکوتی سنگین این آرامگاه روباز را فرا گرفته بود و گویی تمامی پیرمردان و پیر زنانی که در این مکان جان خود را با درد و رنج از دست داده بودند ،ساکت و بیصدا مرا تماشا میکردند و از اینکه انسانی پیدا شده و بعد از سالیان سال سری به آنها زده تعجب کرده بودند.
بعد از اینکه با دقت همه گوشه و کنار را ورانداز کردم و چند عکسی از این مکان تهیه کردم ،برای شادی روح همه درگذشتگان این مکان دعا کرده و راه برگشت را در پیش گرفتم،اما اینبار از قسمت شمالی قله سرازیر شدم تا شاید در کوهپایه آن، قبرستانی که درباره آن شنیده بودم را هم پیدا کنم.
خاک این قسمت از کوه هم مانند راهی که هنگام بالا آمدن از آن عبور کردم پوک بود و با فرو رفتن کفشها در آن حرکت را کند میکرد.
بدون توقف به پایین کوه رسیدم و کمی بطرف شرق حرکت کردم اما از قبرستان خبری نبود ،راه آمده را دوباره برگشتم و بطرف غرب و راهی که از آن صعود کرده بودم حرکت کردم،هنوز چند قدمی بیشتر نرفته بودم که با آثار و بقایای یک قبرستان کوچک و بسیار قدیمی روبرو شدم،قبر ها بصورت پراکنده و درهم وبرهم با سنگ هایی که از پایین همین کوه جمع آوری شده بود پوشانده شده بودند،نیم بیشتر آنها بر اثر تغیرات جوی از بین رفته بود و فقط ردی از آنها بر زمین نقش بسته بود و تعدادی از آنها در زیر پوشش گیاهان مخفی شده بودند.
هیچ سنگ حجاری شده و یا سنگ نوشته ای وجود نداشت که تاریخ این قبرستان را گواه باشد و کاملا مشخص بود که قبرستان هم مانند مردگانش به دست فراموشی سپرده شده است.
اینجا هم کاملا ساکت بود و گویی این مردگان با مردگان بالای تپه هم پیمان شده بودند که دیگر هیچ گاه با نسل های بعدی هم کلام نشوند تا گذشت زمان بین آنها قضاوت کند ،آری اینها فراموش شدگان بودند و اینجا هم فراموش خانه.
چند عکسی از این قبرستان هم گرفتم و برای شادی روح آنها هم دعا کردم و بطرف گروهمان در کنار آب گرم رزون به راه افتادم.
راستی آیا روزی ما هم اینچنین فراموش میشویم؟
پایان.
#سیدمحمد_حجازی
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
@KoohGram
Audio
📚 داستان: فراموش خانه
📂 قسمت آخر
داستانی واقعی از یک تراژدی دردناک
✍ #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📂 قسمت آخر
داستانی واقعی از یک تراژدی دردناک
✍ #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندگی خلاصه ای ست از:
ناخواسته به دنیا آمدن
ناگهان بزرگ شدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرتِ آنچه دل می خواهد
و منطق نمی پذیرد، مُردن!
#برتراند_راسل
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
ناخواسته به دنیا آمدن
ناگهان بزرگ شدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرتِ آنچه دل می خواهد
و منطق نمی پذیرد، مُردن!
#برتراند_راسل
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دسته دسته سارهای مهربان
پر زنان شادی کنان
در وسیع آسمان
می نوازند عاشقانه سازشان
سرخوش از پروازشان
نغمه میریزند روی بامها
قاصدک ها خوش خبر که
بال در بال نسیم از دورها
عطر شالی
عطر جنگل
عطر گندمزار خیس
عطر باران خورده ی باغ سحرگاه آمده است
عطر خوشبختی دلخواه آمده است
پیش پای آنهمه احساس ناب
در هوای خوش خرامی غزال آفتاب
پنجره آغوش وا کرده به شوق
پرده میرقصد به ذوق
خانه را بوی گل نسرین و نرگس
خانه را بوی گل یاس و بنفشه
خانه را عطر غزل برداشته
استکانهای بلور و
قوری گلبرگ نور و
قل قل سرشار شور و
شعر مشتاق حضور
یعنی ای من به فدایت
باز بگشا با کرشمه
غرق عشوه پلکهایت
تا ببینی در هوایت
باز هم دلبسته ی گلخنده هایت
صبح از راه آمده است ...
#شهراد_میدری
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
پر زنان شادی کنان
در وسیع آسمان
می نوازند عاشقانه سازشان
سرخوش از پروازشان
نغمه میریزند روی بامها
قاصدک ها خوش خبر که
بال در بال نسیم از دورها
عطر شالی
عطر جنگل
عطر گندمزار خیس
عطر باران خورده ی باغ سحرگاه آمده است
عطر خوشبختی دلخواه آمده است
پیش پای آنهمه احساس ناب
در هوای خوش خرامی غزال آفتاب
پنجره آغوش وا کرده به شوق
پرده میرقصد به ذوق
خانه را بوی گل نسرین و نرگس
خانه را بوی گل یاس و بنفشه
خانه را عطر غزل برداشته
استکانهای بلور و
قوری گلبرگ نور و
قل قل سرشار شور و
شعر مشتاق حضور
یعنی ای من به فدایت
باز بگشا با کرشمه
غرق عشوه پلکهایت
تا ببینی در هوایت
باز هم دلبسته ی گلخنده هایت
صبح از راه آمده است ...
#شهراد_میدری
همطناب «کوهگرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram