Audio
📚 داستان: کوهیار باشیم یا کوهنورد
📂 قسمت ششم
✍ #سیدمحمد_حجازی
🎙️#مرضیه_بلوکی
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📂 قسمت ششم
✍ #سیدمحمد_حجازی
🎙️#مرضیه_بلوکی
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
داستان📖
🏔کوه یار باشیم یا کوهنورد.
✍نوشته ی سید محمد حجازی.
👈قسمت :ششم.
آقای احمدی ،سرپرست گروه که مثل همیشه آرام در گوشه ای نشسته بود در حالی که کوله خودش را مرتب میکرد رو به بچه ها کرد و گفت: لطفا کمی مراعات حال دوستان جدید رو بکنید،ما که هیچ شناختی درباره ی این عزیزان نداریم ،درست نیست قضاوت بی جا کنیم،شادی و خنده خیلی خوبه ولی شاید این خنده های شما باعث سوء تفاهم بشه و دوستان از ما دلگیر شوند.
از آنجایی که تمامی افراد گروه، پیر و جوان احترام خاصی نسبت به آقای احمدی داشتند ،بدون چون و چرا پذیرفتند و همگی مشغول خوردن صبحانه و جمع و جور کردن کوله شدند.
نان و پنیر رو از کوله بیرون آوردم و به مش یدالله تعارف کردم ، او که به گفته خودش صبحانه خورده بود،گفت : اگر زحمتی نیست فقط یه لیوان چای به من بده سید،دستت تبرکه.
مش یدالله ته دلش هنوز از این جوان های کوهنورد دلگیر بود، گاهی به آنها نگاهی می انداخت و در حالی که زیر لب چیزی می گفت سرش را تکان میداد.
درحالی که ما تازه شروع به صبحانه خوردن کرده بودیم و چند نفری از گروه تیز رو هم هنوز نیامده بودند،کوهنوردان جوان آهنگ رفتن کرده و در حالی که بی تفاوت از کنار ما می گذشتند بطرف محل پارک اتومبیل هایشان به راه افتادند.
حاج مهدی که از اینهمه بی ادبی آنها ناراحت شده بود ،به گونه ای که جوانها بشنوند رو به آقای احمدی و حاج اصغر کرد و با صدای بلند گفت : بفرمایید آقایون عزیز ،دوستان عزیزتون از ما توقع سلام هم دارن.
خدا رحمت کنه حاج اصغر آقا رو ،با اون دل رئوفش قبل از اینکه آقای احمدی چیزی بگه ،رو به حاج مهدی کرد و گفت :ای بابا،حاجی جون ،شیطون رو لعنت کن،از شما سن و سالی گذشته،شما باید برای اینها الگو باشی،خوب شما سلام می کردید،چه اشکالی داره،سلام سلامتی میاره،بزرگتر و کوچکتر هم نداره.
در حالی که حاج مهدی و حاج اصغر راجع به این موضوع با هم گفتگو میکردند،یکی از جوانها راه خودش را کج کرد و بطرف من آمد ،اول او را نشناختم .اما وقتی خودش را معرفی کرد ،بیاد آوردم که چند ماه پیش ،در یکی از همایش های هیئت کوهنوردی با او آشنا شده بودم.
فرصت رو غنیمت شمرده و بی مقدمه از او پرسیدم : با کدام باشگاه هستید و مربی شما کیه؟
جواب داد:ما همه عضو یک باشگاه تازه تاسیس به نام ......به مربی گری آقای .....هستیم .
امروز ساعت هفت از شهر حرکت کردیم و سریع قله رو«« زدیم»» و صبحانه رو هم خوردیم و حالا داریم برمیگردیم .
هنوز میخواستم چند سوال دیگه از او بپرسم که یکی از بچه های گروهشون صداش کرد و او هم بعد از خدا حافظی بطرف آنها حرکت کرد.
حاج ماشاالله که متوجه صحبت من با یکی از جوانها شده بود رو به من کرد و گفت :خوب آقا سید ،این حرفه ای ها کی بودن که با این همه ساز و برگ برای صعود قله ای که ما سی سال پیش با زیر شلواری (بیژامه) و دمپایی صعود کردیم ،آمده بودند؟
ادامه دارد........
#سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
🏔کوه یار باشیم یا کوهنورد.
✍نوشته ی سید محمد حجازی.
👈قسمت :ششم.
آقای احمدی ،سرپرست گروه که مثل همیشه آرام در گوشه ای نشسته بود در حالی که کوله خودش را مرتب میکرد رو به بچه ها کرد و گفت: لطفا کمی مراعات حال دوستان جدید رو بکنید،ما که هیچ شناختی درباره ی این عزیزان نداریم ،درست نیست قضاوت بی جا کنیم،شادی و خنده خیلی خوبه ولی شاید این خنده های شما باعث سوء تفاهم بشه و دوستان از ما دلگیر شوند.
از آنجایی که تمامی افراد گروه، پیر و جوان احترام خاصی نسبت به آقای احمدی داشتند ،بدون چون و چرا پذیرفتند و همگی مشغول خوردن صبحانه و جمع و جور کردن کوله شدند.
نان و پنیر رو از کوله بیرون آوردم و به مش یدالله تعارف کردم ، او که به گفته خودش صبحانه خورده بود،گفت : اگر زحمتی نیست فقط یه لیوان چای به من بده سید،دستت تبرکه.
مش یدالله ته دلش هنوز از این جوان های کوهنورد دلگیر بود، گاهی به آنها نگاهی می انداخت و در حالی که زیر لب چیزی می گفت سرش را تکان میداد.
درحالی که ما تازه شروع به صبحانه خوردن کرده بودیم و چند نفری از گروه تیز رو هم هنوز نیامده بودند،کوهنوردان جوان آهنگ رفتن کرده و در حالی که بی تفاوت از کنار ما می گذشتند بطرف محل پارک اتومبیل هایشان به راه افتادند.
حاج مهدی که از اینهمه بی ادبی آنها ناراحت شده بود ،به گونه ای که جوانها بشنوند رو به آقای احمدی و حاج اصغر کرد و با صدای بلند گفت : بفرمایید آقایون عزیز ،دوستان عزیزتون از ما توقع سلام هم دارن.
خدا رحمت کنه حاج اصغر آقا رو ،با اون دل رئوفش قبل از اینکه آقای احمدی چیزی بگه ،رو به حاج مهدی کرد و گفت :ای بابا،حاجی جون ،شیطون رو لعنت کن،از شما سن و سالی گذشته،شما باید برای اینها الگو باشی،خوب شما سلام می کردید،چه اشکالی داره،سلام سلامتی میاره،بزرگتر و کوچکتر هم نداره.
در حالی که حاج مهدی و حاج اصغر راجع به این موضوع با هم گفتگو میکردند،یکی از جوانها راه خودش را کج کرد و بطرف من آمد ،اول او را نشناختم .اما وقتی خودش را معرفی کرد ،بیاد آوردم که چند ماه پیش ،در یکی از همایش های هیئت کوهنوردی با او آشنا شده بودم.
فرصت رو غنیمت شمرده و بی مقدمه از او پرسیدم : با کدام باشگاه هستید و مربی شما کیه؟
جواب داد:ما همه عضو یک باشگاه تازه تاسیس به نام ......به مربی گری آقای .....هستیم .
امروز ساعت هفت از شهر حرکت کردیم و سریع قله رو«« زدیم»» و صبحانه رو هم خوردیم و حالا داریم برمیگردیم .
هنوز میخواستم چند سوال دیگه از او بپرسم که یکی از بچه های گروهشون صداش کرد و او هم بعد از خدا حافظی بطرف آنها حرکت کرد.
حاج ماشاالله که متوجه صحبت من با یکی از جوانها شده بود رو به من کرد و گفت :خوب آقا سید ،این حرفه ای ها کی بودن که با این همه ساز و برگ برای صعود قله ای که ما سی سال پیش با زیر شلواری (بیژامه) و دمپایی صعود کردیم ،آمده بودند؟
ادامه دارد........
#سیدمحمد_حجازی
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
Audio
📚 داستان: کوهیار باشیم یا کوهنورد؟
📂 قسمت هفتم
✍🏼 #سیدمحمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوک
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📂 قسمت هفتم
✍🏼 #سیدمحمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوک
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
داستان📖
🏔کوه یار باشیم یا کوهنورد.
✍نوشته ی سید محمد حجازی.
👈قسمت :هفتم
خواستم در جواب حاج ماشاالله چیزی بگم که حاج اصغر پیش دستی کرد و رو به ایشون گفت : درسته که این عزیزان زیاده روی کرده و با اینهمه لوازم و تجهیزات که در این مکان و این فصل هیچ کاربردی نداره به کوه آمدن ،اما مشکل اینجاست که شما هم سی سال پیش کار درستی نکردید که با زیر شلواری و دمپایی آمدید کوه و این کار شما هم چندان افتخاری، نیست،آدم باید کار درست رو انجام بده ،نه مثل شما خوبه که بدون هیچ امکانات و تجهیزاتی می رفتید کوه و نه مثل این عزیزان که زیاده روی کردن و با این همه بار اضافه آمدن برای صعود یک قله دو هزار متری ساده ،یک کوه نورد خوب، کسیه که از ابزار خوب در جای درست استفاده کنه،بین شما و این جوانها هیچ فرقی نیست،اشتباه ،اشتباهه ،حالا فرق نمیکنه این اشتباه از سوی یک جوان باشه ویا یک پیشکسوت.
حاج ماشالله که با حرفهای حاج اصغر قانع نشده بود جواب داد:
زنده باشی حاجی ،برای خودت حرفهایی میزنی، سی سال پیش ،کفش کوهنوردی و لباس کوهنوردی کجا بود که ما بخریم ،خدا وکیلی خود شما جز یه کفش کار و یه شلوار شش جیب چی داشتی ؟
با این حرف حاج ماشاالله دوباره همه زدن زیر خنده .
آقای احمدی،سرپرست گروه که تا این لحظه ساکت ،در گوشه ای ایستاده بود و به حرف این بزرگواران گوش میداد،حس کرد که کار داره به جاهای باریک می کشه،برای همین رو به آنها کرد و گفت : آقایون خدا خیرتون بده ،دیگه کافیه،صبحانه رو که خوردید ،حرف هاتون رو هم که زدید ،،،خدارو شکر، مثل همیشه خنده های شما رو هم که دیدیم.
در این آخر کار ،لطفا آقایون و خانمهایی که توانایی دارند،چوبها و شاخه های خشک رو جمع کنید و کنار انبار خانه ی مش یدالله بگذارند ،چند نفری هم زباله های اطراف رو در کیسه زباله ها بریزید که همراه خودمون به شهر ببریم،من وچند نفر دیگه هم اجاقهای درست شده اطراف رو جمع میکنیم و اگر هنوز آتشی باقی مانده باشه خاموش میکنیم.
همگی به دستور جناب احمدی مشغول به کار شدیم.
بعد از پاکسازی منطقه و برچیدن اجاقها و کمک به مش یدالله برای جمع آوری چوب و هیزم ،کوله ها را بستیم و همگی آماده بازگشت شدیم.
در هنگام بازگشت ،مش یدالله به طرف آقای احمدی رفت و از ایشون برای همکاری و کمک تشکر کرد و رو به همه اعضای گروه گفت: دوستان عزیز ،خدا به همه شما خیر بده ،ای کاش همه کوهنوردان و گردشگران مثل شما بودن،به خدا اینجوری دنیا گلستون میشد، خدا میدونه هر چه از شما تشکر کنم کمه ،خدا پشت و پناه همه شما باشه و به امید دیدار دوباره .
ما هم بعد از خداحافظی از مش یدالله ،پلاستیک زباله در دست و کوله بر دوش بطرف محل پارک( پلنگ )حرکت کردیم.
ادامه دارد......
#سیدمحمد_حجازی
@cafekohneveshte
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
🏔کوه یار باشیم یا کوهنورد.
✍نوشته ی سید محمد حجازی.
👈قسمت :هفتم
خواستم در جواب حاج ماشاالله چیزی بگم که حاج اصغر پیش دستی کرد و رو به ایشون گفت : درسته که این عزیزان زیاده روی کرده و با اینهمه لوازم و تجهیزات که در این مکان و این فصل هیچ کاربردی نداره به کوه آمدن ،اما مشکل اینجاست که شما هم سی سال پیش کار درستی نکردید که با زیر شلواری و دمپایی آمدید کوه و این کار شما هم چندان افتخاری، نیست،آدم باید کار درست رو انجام بده ،نه مثل شما خوبه که بدون هیچ امکانات و تجهیزاتی می رفتید کوه و نه مثل این عزیزان که زیاده روی کردن و با این همه بار اضافه آمدن برای صعود یک قله دو هزار متری ساده ،یک کوه نورد خوب، کسیه که از ابزار خوب در جای درست استفاده کنه،بین شما و این جوانها هیچ فرقی نیست،اشتباه ،اشتباهه ،حالا فرق نمیکنه این اشتباه از سوی یک جوان باشه ویا یک پیشکسوت.
حاج ماشالله که با حرفهای حاج اصغر قانع نشده بود جواب داد:
زنده باشی حاجی ،برای خودت حرفهایی میزنی، سی سال پیش ،کفش کوهنوردی و لباس کوهنوردی کجا بود که ما بخریم ،خدا وکیلی خود شما جز یه کفش کار و یه شلوار شش جیب چی داشتی ؟
با این حرف حاج ماشاالله دوباره همه زدن زیر خنده .
آقای احمدی،سرپرست گروه که تا این لحظه ساکت ،در گوشه ای ایستاده بود و به حرف این بزرگواران گوش میداد،حس کرد که کار داره به جاهای باریک می کشه،برای همین رو به آنها کرد و گفت : آقایون خدا خیرتون بده ،دیگه کافیه،صبحانه رو که خوردید ،حرف هاتون رو هم که زدید ،،،خدارو شکر، مثل همیشه خنده های شما رو هم که دیدیم.
در این آخر کار ،لطفا آقایون و خانمهایی که توانایی دارند،چوبها و شاخه های خشک رو جمع کنید و کنار انبار خانه ی مش یدالله بگذارند ،چند نفری هم زباله های اطراف رو در کیسه زباله ها بریزید که همراه خودمون به شهر ببریم،من وچند نفر دیگه هم اجاقهای درست شده اطراف رو جمع میکنیم و اگر هنوز آتشی باقی مانده باشه خاموش میکنیم.
همگی به دستور جناب احمدی مشغول به کار شدیم.
بعد از پاکسازی منطقه و برچیدن اجاقها و کمک به مش یدالله برای جمع آوری چوب و هیزم ،کوله ها را بستیم و همگی آماده بازگشت شدیم.
در هنگام بازگشت ،مش یدالله به طرف آقای احمدی رفت و از ایشون برای همکاری و کمک تشکر کرد و رو به همه اعضای گروه گفت: دوستان عزیز ،خدا به همه شما خیر بده ،ای کاش همه کوهنوردان و گردشگران مثل شما بودن،به خدا اینجوری دنیا گلستون میشد، خدا میدونه هر چه از شما تشکر کنم کمه ،خدا پشت و پناه همه شما باشه و به امید دیدار دوباره .
ما هم بعد از خداحافظی از مش یدالله ،پلاستیک زباله در دست و کوله بر دوش بطرف محل پارک( پلنگ )حرکت کردیم.
ادامه دارد......
#سیدمحمد_حجازی
@cafekohneveshte
@KoohGram
@Kooh_O_Vaje
👈🏿 گزارش «اعتماد» از یک واقعه هولناک در کوهستان
ماجرای تلاش برای تعرض مسلحانه به دو زن کوهنورد در ارتفاعات البرز / به ما گفت شما بی صاحب هستید، فقط زنان بی صاحب به کوه می آیند.
روزنامه اعتماد نوشت:
روز پنجشنبه دو زن کوهنورد که برای صعود عازم قله کهار شده بودند، توسط یک فرد مسلح به سلاح گرم مورد حمله قرار گرفتند. آن مرد قصد تعرض به این دو زن کوهنورد را داشت، اما در نهایت موفق نشد و آن دو زن توانستند به هر ترتیبی بود بدون اینکه مورد تعرض قرار بگیرند فرار کنند. این فرد در حال حاضر تحت تعقیب پلیس قرار دارد.
شقایق و مریم که اولی ۱۸ سال سابقه کوهنوردی دارد و دومی ۷ سال، می‌خواستند آخر هفته جاری صعودی یک‌روزه به دماوند داشته باشند و روز پنجشنبه هفته قبل برای تمرین عازم قله‌های کهار و ناز شدند. آنها طی مسیر با چند کوهنورد برخورد داشتند که یکی از آنها بعدا با شنیدن صدای شلیک در کوهستان، از جا پرید!/ اعتماد
این مطلب را اینجا بخوانیم 👇🏿
https://etemadonline.com/tiny/news-629577
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
ماجرای تلاش برای تعرض مسلحانه به دو زن کوهنورد در ارتفاعات البرز / به ما گفت شما بی صاحب هستید، فقط زنان بی صاحب به کوه می آیند.
روزنامه اعتماد نوشت:
روز پنجشنبه دو زن کوهنورد که برای صعود عازم قله کهار شده بودند، توسط یک فرد مسلح به سلاح گرم مورد حمله قرار گرفتند. آن مرد قصد تعرض به این دو زن کوهنورد را داشت، اما در نهایت موفق نشد و آن دو زن توانستند به هر ترتیبی بود بدون اینکه مورد تعرض قرار بگیرند فرار کنند. این فرد در حال حاضر تحت تعقیب پلیس قرار دارد.
شقایق و مریم که اولی ۱۸ سال سابقه کوهنوردی دارد و دومی ۷ سال، می‌خواستند آخر هفته جاری صعودی یک‌روزه به دماوند داشته باشند و روز پنجشنبه هفته قبل برای تمرین عازم قله‌های کهار و ناز شدند. آنها طی مسیر با چند کوهنورد برخورد داشتند که یکی از آنها بعدا با شنیدن صدای شلیک در کوهستان، از جا پرید!/ اعتماد
این مطلب را اینجا بخوانیم 👇🏿
https://etemadonline.com/tiny/news-629577
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داستان📖
🏔کوه یار باشیم یا کوهنورد.
✍نوشته ی سید محمد حجازی.
👈قسمت :آخر
بعد از چند دقیقه ای راه پیمایی به محل پارک پلنگ رسیدیم و پاکت های زباله را داخل جعبه های بزرگ اتوبوس گذاشته و سوار شدیم ،هر کسی در جای مخصوص خودش نشست و پس از فرستادن صلوات های معمول به راه افتادیم.
خوشبختانه پلنگ پیر مردانگی کرد و با اولین استارت روشن شد.
هنگام باز گشت،به دقت رفتار اعضا را زیر نظر گرفته بودم.
چند نفر خوابیده بودند و از صدای خروپفشان مشخص بود که از خستگی به خوابی عمیق رفته اند.
بزرگتر ها از درد پا و درد زانو صحبت میکردند و راه حل هایی را که خود تجربه کرده بودند به دیگران آموزش میدادند.
عده ای هم موضوع جدیدی پیدا کرده بودند و راجع به کوهنوردان جوانی که امروز دیده بودیم صحبت میکردند.
خلاصه هر کس به کاری مشغول بود .
من هم به فکر فرو رفتم و اتفاقات امروز را در ذهنم مرور میکردم.
راستی چرا باید فاصله اخلاقی یک گروه جوان و تحصیل کرده با یک گروه از پیشکسوتان تا به این اندازه زیاد باشد؟
آیا در سالهای گذشته پیشکسوتان برای آموزش اخلاق به جوانان کوتاهی کرده بودند،آیا مربیان و سرپرستان باشگاه های تازه تاسیس فقط به فکر آموزش فنی بوده اند و آموزش اخلاق را فراموش کرده بودند،چرا عده ای جوان برای خوش گذرانی خود ،طبیعت و محیط زیست را به این راحتی نابود میکنند؟آیا کار درستی است که عده ای کوهنورد جوان زباله های خود را در طبیعت رها کنند و گروهی از پیشکسوتان و بزرگترها که هر کدام سن پدر و حتی پدر بزرگ آنها را داشتند زباله ها جمع کنند؟
آیا برای صعود یک قله دو هزار متری با پاکوبی هموار ،در برنامه ای نیم روزه ،احتیاج به کوله های بزرگ چند روزه و ابزار و لوازم سخره نوردی،کفش دوپوش و لباسهای هیمالیا نوردی داشتند؟
آیا پیشکسوتانی که عمر خود را با کمترین امکانات و تجهیزات برای افتخار آفرینی گذرانده بودند،حالا با گذشت زمان و کهولت سن،از کار افتاده شده و باید کنار گذاشته میشدند؟
اگر یک گروه جوان ،با سرعت و شتاب ،در کمترین زمان ،به گفته خودشان «قله را بزنند »و برگردند،پس چه کسی راه بسته آب را باز میکند و حیونات مرده را دفن میکند؟چه کسی با کشاورزان و رو ستاییان صحبت کرده و پای درد دل آنها می نشیند؟چه کسی از عشایر خرید میکند؟ آیا کوهنوردی همین است که قله را «بزنیم » و برگردیم؟
ما اشتباه میکردیم یا آنها؟؟
نه ،این اصلا خوب نبود،با هیچ دلیل و مدرکی نمی توانستم کار این گروه جوان را توجیه کنم،من گروه پیشکسوتان را ترجیح میدادم، آنها هیچ گاه «قله را نمی زدند»،،آنها با قله ها دوست بودند، دشمن کوه نبودند!! یار کوه بودند.
آری آنها (کوهیار بودند)
پایان
#سیدمحمد_حجازی
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
@KoohGram
🏔کوه یار باشیم یا کوهنورد.
✍نوشته ی سید محمد حجازی.
👈قسمت :آخر
بعد از چند دقیقه ای راه پیمایی به محل پارک پلنگ رسیدیم و پاکت های زباله را داخل جعبه های بزرگ اتوبوس گذاشته و سوار شدیم ،هر کسی در جای مخصوص خودش نشست و پس از فرستادن صلوات های معمول به راه افتادیم.
خوشبختانه پلنگ پیر مردانگی کرد و با اولین استارت روشن شد.
هنگام باز گشت،به دقت رفتار اعضا را زیر نظر گرفته بودم.
چند نفر خوابیده بودند و از صدای خروپفشان مشخص بود که از خستگی به خوابی عمیق رفته اند.
بزرگتر ها از درد پا و درد زانو صحبت میکردند و راه حل هایی را که خود تجربه کرده بودند به دیگران آموزش میدادند.
عده ای هم موضوع جدیدی پیدا کرده بودند و راجع به کوهنوردان جوانی که امروز دیده بودیم صحبت میکردند.
خلاصه هر کس به کاری مشغول بود .
من هم به فکر فرو رفتم و اتفاقات امروز را در ذهنم مرور میکردم.
راستی چرا باید فاصله اخلاقی یک گروه جوان و تحصیل کرده با یک گروه از پیشکسوتان تا به این اندازه زیاد باشد؟
آیا در سالهای گذشته پیشکسوتان برای آموزش اخلاق به جوانان کوتاهی کرده بودند،آیا مربیان و سرپرستان باشگاه های تازه تاسیس فقط به فکر آموزش فنی بوده اند و آموزش اخلاق را فراموش کرده بودند،چرا عده ای جوان برای خوش گذرانی خود ،طبیعت و محیط زیست را به این راحتی نابود میکنند؟آیا کار درستی است که عده ای کوهنورد جوان زباله های خود را در طبیعت رها کنند و گروهی از پیشکسوتان و بزرگترها که هر کدام سن پدر و حتی پدر بزرگ آنها را داشتند زباله ها جمع کنند؟
آیا برای صعود یک قله دو هزار متری با پاکوبی هموار ،در برنامه ای نیم روزه ،احتیاج به کوله های بزرگ چند روزه و ابزار و لوازم سخره نوردی،کفش دوپوش و لباسهای هیمالیا نوردی داشتند؟
آیا پیشکسوتانی که عمر خود را با کمترین امکانات و تجهیزات برای افتخار آفرینی گذرانده بودند،حالا با گذشت زمان و کهولت سن،از کار افتاده شده و باید کنار گذاشته میشدند؟
اگر یک گروه جوان ،با سرعت و شتاب ،در کمترین زمان ،به گفته خودشان «قله را بزنند »و برگردند،پس چه کسی راه بسته آب را باز میکند و حیونات مرده را دفن میکند؟چه کسی با کشاورزان و رو ستاییان صحبت کرده و پای درد دل آنها می نشیند؟چه کسی از عشایر خرید میکند؟ آیا کوهنوردی همین است که قله را «بزنیم » و برگردیم؟
ما اشتباه میکردیم یا آنها؟؟
نه ،این اصلا خوب نبود،با هیچ دلیل و مدرکی نمی توانستم کار این گروه جوان را توجیه کنم،من گروه پیشکسوتان را ترجیح میدادم، آنها هیچ گاه «قله را نمی زدند»،،آنها با قله ها دوست بودند، دشمن کوه نبودند!! یار کوه بودند.
آری آنها (کوهیار بودند)
پایان
#سیدمحمد_حجازی
@Kooh_O_Vaje
@cafekohneveshte
@KoohGram
Audio
📚 داستان: کوهیار باشیم یا کوهنورد
📂 قسمت آخر
✍🏼 #سیدمحمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📂 قسمت آخر
✍🏼 #سیدمحمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
Audio
📚 داستان: اولین دوچرخه من
📂 قسمت اول
✍🏼 #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📂 قسمت اول
✍🏼 #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 پارک ملی سالوک خراسان‌شمالی دچار آتش‌سوزی شد
فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری خراسان شمالی: بخشی از پارک ملی سالوک اسفراین عصر جمعه دچار آتش‌سوزی شده است که یگان های امدادی برای مهار آتش به ارتفاعات این پارک اعزام شدند.
تاکنون ۴۵ نیرو به محل اعزام شده‌اند که به دلیل صعب العبور بودن و نوع پوشش گیاهی آن منطقه هنوز آتش مهار نشده است.
هنوز علت آتش سوزی و میزان خسارت برآورد نشده است و پس از مهار آتش بررسی و اعلام خواهد شد./ایرنا
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری خراسان شمالی: بخشی از پارک ملی سالوک اسفراین عصر جمعه دچار آتش‌سوزی شده است که یگان های امدادی برای مهار آتش به ارتفاعات این پارک اعزام شدند.
تاکنون ۴۵ نیرو به محل اعزام شده‌اند که به دلیل صعب العبور بودن و نوع پوشش گیاهی آن منطقه هنوز آتش مهار نشده است.
هنوز علت آتش سوزی و میزان خسارت برآورد نشده است و پس از مهار آتش بررسی و اعلام خواهد شد./ایرنا
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
Audio
📚 داستان: اولین دوچرخه من
📂 قسمت دوم
✍🏼 #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📂 قسمت دوم
✍🏼 #سید_محمد_حجازی
🎙️ #مرضیه_بلوکی
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 هیات کوهنوردی خراسان همچنان روی هوا
یک سال از برکناری ریئس قبلی هیات کوهنوردی با حکم قضایی می گذرد اما به قول یکی از بزرگان، هیات همچنان روی هواست.
در این مدت ابتدا آقای دلگشا به مدت دو دوره و سپس آقای ترشیزیان که از کارمندان اداره کل هستند سرپرستی هیات را عهده دار بوده اند تا شرایط مساعد انتخابات رئیس جدید کوهنوردی خراسان را رقم بزنند.
در این مدت حساب های هیات خراسان و حتا هیات مشهد مسدود گردیده که این خود مشکلات فراوانی را به همراه داشته . بنا به شواهد مختلف هرج و مرج و بی سامانی بر هیات سایه افکنده از سویی گفته می شود هیات قبلی بالغ بر ۲۰۰ میلیون تومان بدهی بر جای گذاشته است.
در این مدت افراد دلسوز و متعهد جامعه کوهنوردی با تحمل فشار های جسمی و روانی بسیار ی که حتا بعضا از کارشکنی های هیات قبلی ناشی گردیده توانسته اند به هر شکل ممکن چهارچوب هیات را سر پا نگه دارند. لیکن ضمن ارج نهادن به فعالیت های این دوستان بدیهی است اینگونه فعالیت ها حرکت های فردی و دلسوزانه ای محسوب گردیده که خارج از چهارچوب هیات است و مطمئنا باعث فرسایش افراد در دراز مدت می گردد.
اما آنچه می تواند به این نابسامانی ها خاتمه دهد و هیات کوهنوردی را در جایگاه شایسته قبلی خود قرار دهد عبارت است از:
۱. گفته می شود با توجه به میزان بدهی های گوناگون هیات قبلی هیچ فرد ذی‌صلاحی از کوه نوردان حاضر به کاندید شدن بعنوان رئیس هیات نیست لذا بر مقامات قضایی و اداره کل است که برای از هوا به زمین آوردن هیات مسائل و بدهی های مالی هیات قبلی را مورد رسیدگی، تعیین تکلیف و حسابرسی قرار دهند.
۲. بدین ترتیب یکی از بزرگ ترین موانع کاندیداتوری افراد منتفی می گردد و می تواند انتظار انتخابات دیر هنگام هیات را برآورده نماید.
۳. قابل ذکر است مسئولیت اداره کل در برابر بی سر و سامانی هیاتی به وسعت هیات خراسان را طی یک سال نبایستی نادیده گرفت و مطمئنا قابل توجه است.
۴. همین عوامل باعث گردیده تداخل مسئولیت ها شکل بگیرد. بعنوان مثال هیات مشهد اغلب اموری را انجام می دهد که در شرح وظایف هیات خراسان است.
۵. بدیهی است این امر در رابطه با هیات مشهد است و الا هیات های دیگر شهرستان ها به صورت سلیقه ای عمل می نمایند و فعالیت آنها بشدت کاهش یافته است.
۶. یادآوری می شود آنچه در حال حاضر در کوهنوردی خراسان جریان دارد صرفا حرکت های فردی علاقمندان به این رشته است که از خود مایه می گذارند و نه یک کار سازمانی و در چهارچوب هیات.
✍🏼 علی کدخدایی
🗓 دهم شهریور ۱۴۰۲
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
یک سال از برکناری ریئس قبلی هیات کوهنوردی با حکم قضایی می گذرد اما به قول یکی از بزرگان، هیات همچنان روی هواست.
در این مدت ابتدا آقای دلگشا به مدت دو دوره و سپس آقای ترشیزیان که از کارمندان اداره کل هستند سرپرستی هیات را عهده دار بوده اند تا شرایط مساعد انتخابات رئیس جدید کوهنوردی خراسان را رقم بزنند.
در این مدت حساب های هیات خراسان و حتا هیات مشهد مسدود گردیده که این خود مشکلات فراوانی را به همراه داشته . بنا به شواهد مختلف هرج و مرج و بی سامانی بر هیات سایه افکنده از سویی گفته می شود هیات قبلی بالغ بر ۲۰۰ میلیون تومان بدهی بر جای گذاشته است.
در این مدت افراد دلسوز و متعهد جامعه کوهنوردی با تحمل فشار های جسمی و روانی بسیار ی که حتا بعضا از کارشکنی های هیات قبلی ناشی گردیده توانسته اند به هر شکل ممکن چهارچوب هیات را سر پا نگه دارند. لیکن ضمن ارج نهادن به فعالیت های این دوستان بدیهی است اینگونه فعالیت ها حرکت های فردی و دلسوزانه ای محسوب گردیده که خارج از چهارچوب هیات است و مطمئنا باعث فرسایش افراد در دراز مدت می گردد.
اما آنچه می تواند به این نابسامانی ها خاتمه دهد و هیات کوهنوردی را در جایگاه شایسته قبلی خود قرار دهد عبارت است از:
۱. گفته می شود با توجه به میزان بدهی های گوناگون هیات قبلی هیچ فرد ذی‌صلاحی از کوه نوردان حاضر به کاندید شدن بعنوان رئیس هیات نیست لذا بر مقامات قضایی و اداره کل است که برای از هوا به زمین آوردن هیات مسائل و بدهی های مالی هیات قبلی را مورد رسیدگی، تعیین تکلیف و حسابرسی قرار دهند.
۲. بدین ترتیب یکی از بزرگ ترین موانع کاندیداتوری افراد منتفی می گردد و می تواند انتظار انتخابات دیر هنگام هیات را برآورده نماید.
۳. قابل ذکر است مسئولیت اداره کل در برابر بی سر و سامانی هیاتی به وسعت هیات خراسان را طی یک سال نبایستی نادیده گرفت و مطمئنا قابل توجه است.
۴. همین عوامل باعث گردیده تداخل مسئولیت ها شکل بگیرد. بعنوان مثال هیات مشهد اغلب اموری را انجام می دهد که در شرح وظایف هیات خراسان است.
۵. بدیهی است این امر در رابطه با هیات مشهد است و الا هیات های دیگر شهرستان ها به صورت سلیقه ای عمل می نمایند و فعالیت آنها بشدت کاهش یافته است.
۶. یادآوری می شود آنچه در حال حاضر در کوهنوردی خراسان جریان دارد صرفا حرکت های فردی علاقمندان به این رشته است که از خود مایه می گذارند و نه یک کار سازمانی و در چهارچوب هیات.
✍🏼 علی کدخدایی
🗓 دهم شهریور ۱۴۰۲
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 در این نوشته مشخصات و ویژگی های پناهگاه کوهنوردی، جانپناه، مجتمع کوهستانی، قرارگاه کوهنوردی و خانه کوهنورد را برای شما بیان می کنم.
📸 تصویری از پناهگاه تخت فریدون در رخ شمال شرقی قله #دماوند
https://meisamroudaki.ir/iran-mountain-shelter.html
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
📸 تصویری از پناهگاه تخت فریدون در رخ شمال شرقی قله #دماوند
https://meisamroudaki.ir/iran-mountain-shelter.html
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 افزایش دما و رگبار باران در مناطقی از کشور
در ارتفاعات البرز مرکزی، اردبیل، گیلان، مازندران، کرمان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و ارتفاعات زاگرس مرکزی رگبار باران و وزش باد شدید پیش بینی می شود.
در استان‌های فارس، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، یزد و اصفهان انتظار رگبار و وزش باد شدید وجود دارد.
از امروز تا چهارشنبه در بیشتر مناطق کشور شاهد روند افزایش دما خواهیم بود.
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
در ارتفاعات البرز مرکزی، اردبیل، گیلان، مازندران، کرمان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و ارتفاعات زاگرس مرکزی رگبار باران و وزش باد شدید پیش بینی می شود.
در استان‌های فارس، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، یزد و اصفهان انتظار رگبار و وزش باد شدید وجود دارد.
از امروز تا چهارشنبه در بیشتر مناطق کشور شاهد روند افزایش دما خواهیم بود.
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
👈🏿 قضای حاجت در کوهستان
دفع فضولات در کوهستان یا قضای حاجت در کوهستان، با توجه به افزایش شدید شمار کوهنوردان، به مشکلی جدی برای کوه های کشور بدل شده است.
حتماً با خواندن این سطرها، عده‌ای خواهند گفت که چرا مشکلات عظیمی مانند چرای بی رویه دام، معدن کاری، و جاده سازی را رها کرده و به مدفوع کوهنوردان پرداخته اید؟
ما کوهنوردان نه باید آن مشکلات بزرگ را نادیده بگیریم، و نه مسئولیت خود را در رعایت پاکیزگی کوهستان فراموش کنیم. ضمن این که اثر منفیِ فضولات (و به طور کلی، حضورِ) کوهنوردان بر کوهستان به هیچ روی موضوع کوچکی نیست؛ پژوهش ها نشان داده که باکتری های ناشی از فضولات کوهنوردان، در مواردی به چند هزار متر دورتر از محل دفع هم منتقل و گاه سبب بیماری انسان ها و حتی جانوران شده است.
در ادامه این نوشتار، چند شیوه برای دفع فضولات در برنامه های کوهنوردی پیشنهاد می شود که هر کدام برای شرایط ویژه‌ای مناسب است.
نکته مهم این است که کوهنوردان و دیگر بهره ورانِ کوهستان (اسکی بازان، گردشگران، و …) باید در این زمینه مسئولانه رفتار کنند و قضیه را جدی بگیرند، وگرنه هر گونه راه حلی که از سوی مقام های دولتی یا گروه های داوطلب پیاده شود، بی نتیجه خواهد ماند.
دفع فضولات انسانی در کوهنوردی
روش دفن کردن
برخلاف پندار متداول، دفن کردن مدفوع سبب تجزیه زودتر آن نمی شود. این کار در جاهایی که تراکم کوهنورد هست، مانند اطراف پناهگاه ها و در مسیرهای پر رفت و آمد، اصلا جایز نیست و تنها برای منطقه های بزرگ و مسیر هایی که شمار کمی کوهنورد در آن رفت و آمد دارد توصیه می شود.
دلیلِ توصیه به دفن کردن، پوشانده شدن مدفوع و عامل های بیماری زای احتمالی درون آن است. دفن، حشرات را دور نگه می دارد، از تماس مدفوع با جانوران و مردم جلوگیری می کند، و آب های سطحی را از آلوده شدن دور می دارد.
این آخری، شاید مهم ترین دلیل باشد. امروزه، هیچ آب سطحی ای بی آنکه تصفیه شود، برای نوشیدن مطمئن نیست. علت، تا حد زیادی، پخش شدن بیماری زاها به علت دفع نامناسب مدفوع انسانی است.
✍🏼 عباس محمدی
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
دفع فضولات در کوهستان یا قضای حاجت در کوهستان، با توجه به افزایش شدید شمار کوهنوردان، به مشکلی جدی برای کوه های کشور بدل شده است.
حتماً با خواندن این سطرها، عده‌ای خواهند گفت که چرا مشکلات عظیمی مانند چرای بی رویه دام، معدن کاری، و جاده سازی را رها کرده و به مدفوع کوهنوردان پرداخته اید؟
ما کوهنوردان نه باید آن مشکلات بزرگ را نادیده بگیریم، و نه مسئولیت خود را در رعایت پاکیزگی کوهستان فراموش کنیم. ضمن این که اثر منفیِ فضولات (و به طور کلی، حضورِ) کوهنوردان بر کوهستان به هیچ روی موضوع کوچکی نیست؛ پژوهش ها نشان داده که باکتری های ناشی از فضولات کوهنوردان، در مواردی به چند هزار متر دورتر از محل دفع هم منتقل و گاه سبب بیماری انسان ها و حتی جانوران شده است.
در ادامه این نوشتار، چند شیوه برای دفع فضولات در برنامه های کوهنوردی پیشنهاد می شود که هر کدام برای شرایط ویژه‌ای مناسب است.
نکته مهم این است که کوهنوردان و دیگر بهره ورانِ کوهستان (اسکی بازان، گردشگران، و …) باید در این زمینه مسئولانه رفتار کنند و قضیه را جدی بگیرند، وگرنه هر گونه راه حلی که از سوی مقام های دولتی یا گروه های داوطلب پیاده شود، بی نتیجه خواهد ماند.
دفع فضولات انسانی در کوهنوردی
روش دفن کردن
برخلاف پندار متداول، دفن کردن مدفوع سبب تجزیه زودتر آن نمی شود. این کار در جاهایی که تراکم کوهنورد هست، مانند اطراف پناهگاه ها و در مسیرهای پر رفت و آمد، اصلا جایز نیست و تنها برای منطقه های بزرگ و مسیر هایی که شمار کمی کوهنورد در آن رفت و آمد دارد توصیه می شود.
دلیلِ توصیه به دفن کردن، پوشانده شدن مدفوع و عامل های بیماری زای احتمالی درون آن است. دفن، حشرات را دور نگه می دارد، از تماس مدفوع با جانوران و مردم جلوگیری می کند، و آب های سطحی را از آلوده شدن دور می دارد.
این آخری، شاید مهم ترین دلیل باشد. امروزه، هیچ آب سطحی ای بی آنکه تصفیه شود، برای نوشیدن مطمئن نیست. علت، تا حد زیادی، پخش شدن بیماری زاها به علت دفع نامناسب مدفوع انسانی است.
✍🏼 عباس محمدی
همطناب «کوه‌گرام» شوید 👇🏿
© @KoohGram
Forwarded from دنیای سفر
👈🏿 مرگ خاموش زاگرس
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان: اگر آفات به حال خود رها شوند، درختان و درختچه ها از بین می روند و حیات #زاگرس به خطر می افتد.
گزارشی از فاطمه باباخانی دبیر منابع طبیعی و انرژی روزنامه «پیام ما»
https://donyayesafar.com/n/17464
✈️ @DonyayeSafar
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان: اگر آفات به حال خود رها شوند، درختان و درختچه ها از بین می روند و حیات #زاگرس به خطر می افتد.
گزارشی از فاطمه باباخانی دبیر منابع طبیعی و انرژی روزنامه «پیام ما»
https://donyayesafar.com/n/17464
✈️ @DonyayeSafar